در این مقاله، از رابطه هنر و جهانی شدن تعبیری زبان شناختی شده است. مؤلف در ابتدا به مسئله جهانی شدن و نیز جهانی شدن هنر پرداخته و سپس دو ابزار زبان شناختی، یعنی تحلیل مؤلفه ای و پدیده نشان داری، را بر طبق نظریات زبان شناسان تبیین و تشریح کرده است. در قسمت سوم مقاله جهانی شدن بر اساس ملاکهای نشان داری تحلیل و نتایج آن صورت بندی شده است. مقاله با پیش بینی روند جهانی شدن پایان می یابد.
هنر باز کردن میدان برای به فعلیت رسیدن محتوا و ما فی الضمیر است؛ آن گونه که محبوب انسانها شود. هنر رابط مافوق محسوسات عوالم و ملکات ربانی با محسوسات و طبیعیات انسان است. هنر تعاون و هم آهنگی های دلاویز عناصر و سازمان ارتباطی انسان است که نقش هر پدیده را به منصه ظهور می رساند و مانند دیگر محصولات فکر و حال بشر، برای تنظیم و بهره برداری در حیات جامعه، ضروری و لازم بوده و تفنن و بازی نیست. هنر بیان و شهود مطلوب یک محتوا و فعالیت و عملکرد مضامین و ساختار و آرایش ما فی الضمیر است. هر چه محتوا و مضامین ومافی الضمیر غنی تر و ورود به عالم اکر دلپذیر تر و عاشقانه تر باشد، شکل گیری خمیره و روح انسانی کیفی تر شده و هنر متعالی تری عرضه می شود و هنرمند با رهسپار شدن به کوی عالم اکبر و جبروت اعلی می تواند با کمال مطلق انس برقرار کند. در عبودیت، تمامی نقش های انسان بارز شده و می تواند در منتهای عالم اذن داده شده سیر کرده و قدرت یابد تا یافته های شهودی خویش را برای عوالم دیگر تعریف و ترجمه کند، مضامین را به زبان و حال درآورد و به احساسات انسانها منتقل کند. لذا والاترین و ارزشمندترین هنرمندان، کسانی هستند که محتوای متعالی و غنی معرفت را به احساسات انسانها پیوند می دهند و آنها را به فوق محسوسات آشنا کرده و دل و جان آنها را به کمال مطلق هستی مرتبط می سازند.