هنر ذن تجربه لحظه ”بی-خودی“ و ”بی عملی“ است، کمال و عمل و ”نا-هنر“ است. هنر ژاپنی در تداوم سنتی پایدار، نقش فراگیر خود را تاکنون حفظ کرده است. ”ژاپنی ها که در متمدن ساختن خویش نقشی فعال داشته اند، همه چیز را از غربال ذهنیت ژاپنی می گذرانده اند. ”ژاپن به عنوان یک تمدن شرقی به طور طبیعی وارد دوران تجدد(مدرنیته) شده است بدوت این که از سنت هایش بریده باشد.
آیین بودایی ذن ، طی روند خود عمیقترین اثرات را بر فرهنگ و هنر ژاپن بر جا گذاشته است و چنان با این فرهنگ در آمیخته که حتی در جزیی ترین امور روزمره راه یافته است و هنرهای ریشه داری از جمله : آیین چای نوشی ، گل آرایی ، تیر و کمان ، شمشیر زنی ، هایکو و غیره را پدید آورده است . در این مسیر ، این هنرها تبدیل به هنرهایی اصیل و باطنی شدند و از فن گذشته به هنر نا هنر که از نداستگی می روید ، تبدیل شدند .