فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۵۵۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
دوره زمانی بهینه برنامه بازتوانی قلبی و تغییرات مربوط به آن چندان شناخته شده نیست. هدف این تحقیق عبارت است از بررسی تغییرات ظرفیت عملی (Mets) بیماران پس از ابتلا به سکته قلبی طی سه دوره بازتوانی ورزشی 4، 8، و 12 هفته ای. تعداد 15 بیمار مبتلا به سکته قلبی (8 بیمار مرد و 7 بیمار زن، سنین3/6±6/64 سال) با خطرپذیری پایین تا متوسط که حداقل 6 ماه از سکته قلبی آن ها گذشته بود، به صورت هدف مند به مدت 12 هفته و هر هفته 3 جلسه 1 ساعته با شدت فعالیت 65 تا 85 درصد حداکثر ضربان قلب بیماران در برنامه بازتوانی ورزشی شرکت کردند. ظرفیت عملی بیماران طی آزمون ورزش بر اساس پروتکل نوتن در شروع و هفته های چهارم، هشتم، و دوازدهم برنامه بازتوانی مشخص شد. سپس داده ها با آزمون آماری اندازه های تکراری در سطح آلفای 5 درصد تجزیه و تحلیل شدند. به ترتیب در هفته های چهارم، هشتم و دوازدهم برنامه بازتوانی نسبت به شروع برنامه، در ظرفیت عملی بیماران 4/28، 28/43 و 45/55 درصد (000/0P<)، ضربان قلب استراحت 09/1-، 54/1- و 37/3- درصد (000/0P<)، و ضربان قلب اوج فعالیت 61/10، 18/16 و 46/29 درصد (000/0P<) بهبود چشمگیر حاصل شد. همچنین، تحلیل داده ها نشان داد عامل جنسیت در این تغییرات تاثیر بارزی نداشته است (05/0P>). به عبارت دیگر، میزان پیشرفت تمامی متغیرها صرف نظر از عامل جنسیت روندی مشابه در هر دو گروه زنان و مردان داشته است. در این تحقیق هرچند بر انجام فعالیت بدنی در دوره طولانی مدت 12 هفته ای تاکید شده است، با این حال یک دوره کوتاه مدت 4هفته ای مخصوصاً در زمینه کاهش خطرپذیری بیماران قلبی تاثیر بسزا دارد که در صورت کمبود امکانات و هزینه ها در قالب دوره حداقل بازتوانی توصیه می شود.
مقایسه دقت حس موقعیت¬یابی مفصل زانو در سه زاویه 15، 45 و 60 درجه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حس عمقی توانایی است که فرد برای حفظ پوسچر و تعادل خود بدان نیاز دارد و همچنین عاملی مهم برای پیشگیری از آسیب مفصل است. حساسیت حس عمقی در طول دامنه حرکت مفصل ممکن است متفاوت باشد؛ از این رو تحقیق حاضر دقت موقعیت¬یابی مفصل زانو را در سه زاویه هدف 15، 45، 60 درجه و نیز برآورد پایایی اندازه¬گیری را در دو روز جداگانه بررسی کرده است. در این پژوهش 20 نفر (میانگین سنی: 1/2±22سال، قد: 8/6 ±1/177 سانتی¬متر، وزن :10 ± 3/72 کیلوگرم) که سابقه آسیب ارتوپدی و عضلانی در مفصل زانو نداشتند، شرکت کردند. دستگاه ایزوکینتیک بایودکس سیستم 3 برای اندازه-گیری حس وضعیت مفصل زانو در سه زاویه 15، 45 و 60˚ فلکشن زانو استفاده شد. این آزمون ها با فاصله زمانی یک روز تکرار شدند. بین زاویه 15 و 60 درجه در روز اول و دوم همبستگی معنی¬داری مشاهده شد (05/0< P). با توجه به یافته¬های این تحقیق می توان گفت برای اندازه¬گیری حس عمقی مفصل زانو می توان از زوایای مختلف استفاده کرد، ولی در بیان نتایج باید به زاویه هدف اشاره کرد.
ارتباط میزان شیوع آسیب و عملکرد بانوان لیگ برتر فوتبال در برابر راه¬کارهای پیش گیری از آسیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تحقیقات مختلف، میزان آسیب¬¬های ورزشی از 5/0 تا 35 آسیب در هر هزار ساعت بازی گزارش شده است، در حالی که گرم کردن و سرد کردن صحیح، استفاده از تجهیزات مناسب و شرکت در برنامه های بدن سازی می تواند تا حد زیادی مانع از بروز آسیب شود. هدف از انجام این تحقیق، بررسی ارتباط میزان شیوع آسیب و عملکرد بانوان لیگ برتر فوتبال با راه کارهای پیش¬گیری از آسیب است. از میان بازیکنان لیگ برتر فوتبال بانوان کشور 120 نفر (میانگین سنی 15/3±4/21) به¬صورت تصادفی انتخاب شدند و رابطه میزان شیوع آسیب با عملکرد بازیکنان نسبت به گرم کردن، سرد کردن، استفاده از ساق¬بند و شرکت در تمرینات انعطافی و قدرتی، همچنین مکانیسم و محل آسیب بررسی شد. برای جمع آوری اطلاعات از برگ ثبت اطلاعات آسیب و پرسشنامة هاوکینز و فولر (1998) با ضریب پایایی 79/0 استفاده شد. نتایج نشان می¬دهد در میان راه کارهای پیش گیری از آسیب، بالاترین میزان عملکرد بازیکنان در اثر گرم کردن قبل از تمرین (7±8/98) به دست آمد و کمترین میزان عملکرد آنها مربوط به اجرای تمرینات انعطاف پذیری (28±68/26) به صورت انفرادی بود. همچنین بین میزان سرد کردن با شیوع آسیب رابطة معنی داری وجود دارد، ولی بین سایر متغیرها ارتباط معنی داری به دست نیامد (p≤0.05). از طرفی، بیشترین فراوانی آسیب در مچ پا و زانو بود در حالی که بیشترین میزان آسیب، طی مکانیسم برخورد با یکدیگر مشاهده شد. با توجه به یافته های تحقیق، عملکرد بازیکنان در خصوص گرم کردن و سرد کردن در حد مطلوبی است، اما در مورد شرکت در تمرینات انعطاف پذیری و قدرتی در سطح پایینی قرار دارد که احتمالاً برگزاری کارگاه های آموزشی و جلسات تمرینی انسجام یافته می تواند باعث ارتقای سطح عملکرد بازیکنان شود. همچنین می توان گفت که اجرای راه کارهای پیش گیرانه، میزان شیوع آسیب را کاهش می دهد، اما میزان اثرگذاری آن به نوع و ساختار برنامه بستگی دارد.
تأثیر یک دوره برنامه تمرینی به همراه اغتشاشات سطح اتکاء در آب بر تعادل ایستا و پویای زنان میان سال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاهش توانایی کنترل پوسچر و حفظ تعادل و به دنبال آن، افزایش نوسانات قامتی و احتمال زمین خوردن از جمله مشکلات جسمانی شایعی است که در اثر فرآیند افزایش سن رخ می دهد. تحقیقات زیادی گزارش کرده اند که تمرین به¬منظور بهبود توانایی حفظ تعادل در جلوگیری از زمین خوردن یا دست¬کم در به تعویق انداختن کاهش کارآیی عملکردی و عواقب ناشی از زمین خوردگی ها مهم است. هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر یک دوره برنامه تمرینی در آب به همراه اغتشاشات سطح اتکاء و با رعایت اصول علم تمرین بر تعادل ایستا و پویای زنان میان سال است. تعادل ایستای 35 زن سالم میان سال با میانگین سنی 31/5 ± 71/53 قبل و بعد از انجام پروتکل تمرین در آب، از طریق زمان ایستادن روی یک پا با چشم باز و بسته و ثبت میزان طول نهایی و ناحیه نوسانات مرکز ثقل در این حالت روی دستگاه توزیع فشار و تعادل پویای آن ها از طریق آزمون دست یابی عملکردی، اندازه گیری و به¬عنوان نمره پیش و پس¬آزمون آن ها ثبت شد. برای تجزیه و تحلیل داده های آماری و نیز مقایسه نمرات پیش و پس¬آزمون آزمودنی ها در آزمون های تعادلی از روش آماری تی زوجی استفاده شد. نتایج نشان داد بین میانگین طول نهایی و ناحیه نوسانات مرکز ثقل در حالت ایستاده روی پای برتر (چشم باز و بسته)، میانگین زمان ایستادن روی یک پا در حالت ایستاده روی پای برتر (چشم باز و بسته) و میانگین آزمون دست یابی عملکردی دست برتر، قبل و بعد از تمرین در آب، در نمونه های مورد مطالعه تفاوت معنی-داری وجود دارد (05/0P≤ ). با توجه به نتایج پژوهش استفاده از تمرین در آب به همراه اغتشاشات سطح اتکاء، برای حفظ و بازیابی تعادل در میان سالان در آینده توصیه می شود.
تأثیر خستگی بر ثبات عملکردی بسکتبالیست های دارای ناپایداری عملکردی مچ پا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی اثر خستگی بر ثبات عملکردی بسکتبالیست های دارای ناپایداری عملکردی مچ پاست. آزمودنی های این تحقیق، 28 نفر از بازیکنان بسکتبال 16 تا 21 ساله شرکت¬کننده در لیگ جوانان استان کرمان بودند که به¬صورت انتخابی، با توجه به پرسشنامه ویژه ناپایداری مچ پا و تأیید پزشکی به دو گروه دارای ناپایداری عملکردی مچ (16مرد میانگین وزن 49/10±31/71 کیلوگرم، میانگین قد 16/9 ± 75/181سانتی¬متر، میانگین سن 70/1 ± 12/18 سال) و گروه سالم (12مرد با میانگین وزن 89/9 ± 66/73 کیلوگرم، میانگین قد 08/7 ± 25/183سانتی¬متر، میانگین سن 83/1 ±41/18 سال) تقسیم شدند. برای اعمال خستگی از پروتکل خستگی ویژه بسکتبال و برای کمی کردن کنترل قامت از آزمون Y استفاده شد. ابتدا و انتهای هر پروتکل آزمون Y گرفته می شد. برای اطمینان از خستگی آزمودنی ها، با استفاده از مقیاس بورگ در ابتدا و انتهای پروتکل از آزمودنی ها درخواست شد احساس واقعی خود را در مورد شدت فعالیت گزارش دهند. تجزیه و تحلیل داده ها، با استفاده از آزمون t همبسته و t مستقل (05/0 P<) انجام شد. نتایج تحقیق نشان داد کنترل قامت در هر دو گروه، بعد از اعمال خستگی دچار نقص شده است. به¬علاوه مشخص شد تأثیر خستگی در هر دو گروه یکسان بوده است؛ یعنی اینکه گروه تجربی توانسته سازوکارهای کنترل قامت را با خستگی هماهنگ کند؛ بنابراین هر دو گروه بازیکنان سالم و دارای ناپایداری عملکردی مچ پا، هنگام خستگی به¬دلیل نقص در کنترل قامت مستعد بروز اسپرین مچ پا هستند.
تأثیر برنامه جامع گرم کردن +11 فیفا بر آسیب، پیشگیری از آسیب و اجرای بازیکنان فوتبال (مقاله مروری روایتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، مروری بر تأثیر برنامه+11 بر پیشگیری از آسیب، ریسک فاکتورها، اجرا و فعالیت عضلانی بازیکنان فوتبال بود. جهت انجام پژوهش جستجوی جامع الکترونیک توسط یکی از نویسندگان در بانک های اطلاعاتی اشپرینگر، ساینس دایرکت و پاب مد به زبان انگلیسی و پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی و بانک اطلاعات نشریات کشور به زبان فارسی صورت گرفت (از سال 2016-2008). برمبنای نتایج، برنامه+11 توانسته است 30 تا 70 درصد از آسیب های حاد و پرکاری را کاهش دهد. بهبود معنادار ریسک فاکتورهایی همچون قدرت و نسبت قدرت، حس عمقی، تعادل و ثبات ناحیه مرکزی بدن نیز در بازیکنان فوتبال مشاهده می شود. شایان ذکر است که برنامه+11 در دو مقاله، تأثیر معناداری بر بهبود سرعت ولی در یک مطالعه تاثیری نداشته است. این برنامه منجر به، بهبود دریبل، پرش و چابکی بازیکنان شده است. علاوه براین، این برنامه موجب فعال سازی عضلات ثبات دهنده مرکزی بدن و ابداکتورهای هیپ شده است؛ ازاین رو، توصیه می شود که این برنامه جایگزین تمرینات سنتی گرم کردن قبل از اجرای برنامه های تکنیکی و تاکتیکی در فوتبال گردد.
مقایسه تعادل پویا در فوتسالیست های زن مبتلا به سندرم درد پتلافمورال و افراد سالم
حوزههای تخصصی:
سندرم درد پتلافمورال یکی از آسیب های شایع در مفصل زانو به ویژه در افراد با فعالیت های جسمانی زیاد است. به دلیل ایجاد درد، مهار عضلانی و آثار منفی بر حس عمقی مفصل زانو، این احتمال وجود دارد که این مشکل، کنترل وضعیتی پویا را تحت تاثیر قرار دهد. هدف از انجام این تحقیق، مقایسه تعادل پویا بین دو گروه مبتلا به سندرم درد پتلافمورال و افراد سالم بود. در این تحقیق که به روش مقایسه ای انجام شد، 30 زن فوتسالیست و نخبه شرکت کردند، که نیمی از آنان مبتلا به سندرم درد پتلافمورال با میانگین سنی 83/1±73/21 سال و میانگین زمان ابتلا 65/7±26/11 ماه و بقیه سالم با میانگین سنی 77/2±46/21 سال بودند. دو گروه از نظر قد، وزن و شاخص توده بدنی با هم همگن بودند و از نظر آماری تفاوت معناداری نداشتند (05/0 P>) . کنترل وضعیتی پویای افراد با استفاده از دستگاه بایودکس در دو سطح بی ثباتی کم (6) و زیاد (3) تعیین شد. شاخص های ثباتی ارائه شده شامل شاخص ثباتی کلی، قدامی خلفی و طرفی بود که پس از جمع آوری داده ها با استفاده از آزمون آماری تی مستقل، داده های بین دو گروه مقایسه شد. نتایج، وجود تفاوت معنادار در هر سه شاخص تعادلی بین دو گروه را در سطح 6 نشان دادند (شاخص کلی 03/0 = P، شاخص قدامی خلفی 02/0 = P و شاخص طرفی 05/0= P)، به طوری که مقایسه میانگین ها بین دو گروه حاکی از بیشتر بودن نوسانات تعادلی در گروه مبتلا بود، ولی در سطح 3 با وجود بیشتر بودن میانگین نوسانات تعادلی در گروه مبتلا، از لحاظ آماری تفاوت معنی داری بین دو گروه مشاهده نشد. تحقیق حاضر نشان می دهد که تعادل پویا در فوتسالیست های زن مبتلا به سندرم درد پتلافمورال و درد قدامی زانو دچار اختلال است، ولی میزان این اختلال تعادلی، به میزان بی ثباتی و نیازهای کنترل وضعیتی در رابطه با شرایط محیطی وابسته است، به نحوی که در سطوح با ثبات تر که نیازهای کنترل وضعیتی به وضعیت ایستا نزدیک تر است، واکنش های تعادلی ضعیف تر از گروه کنترل عمل می کنند، ولی هر چه سطح، بی ثبات تر و تعادل به وضعیت پویا نزدیک می شود، واکنش های تعادلی افراد مبتلا به گروه کنترل نزدیک می شود. انجام مطالعات بیشتر در سطوح دیگر بی ثباتی در راستای درک هر چه بیشتر واکنش های تعادلی در افراد مبتلا به PFPS کمک کننده خواهد بود.
بررسی وجود کمردرد در بین دوچرخه سواران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تفاوت های مرتبط با سن و کانون توجه در کنترل پاسچر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کنترل پاسچر نقش مهمی در فعالیتهای روزانه و استقلال حرکتی افراد دارد. در سالهای اخیر توجه زیادی به جنبههای هوشیارانة کنترل پاسچر مثل توجه و فرایندهای شناختی برای عملکرد بهینه تعادلی شده است. هدف پژوهش حاضر، بررسی تفاوتهای مرتبط با سن در شرایط توجه درونی و بیرونی در کنترل پاسچر است. به این منظور جابهجایی قدامی – خلفی، میانی – جانبی و سرعت حرکت مرکز فشار پاهای (COP) 22 مرد سالمند (میانگین = 95/59 و انحراف معیار = 12/2) و 22 مرد جوان (میانگین = 16/24 و انحراف معیار = 76/2)، که از میان دانشجویان و کارکنان دانشگاه شهید چمران بهصورت هدفمند و در دسترس انتخاب شده بودند. طی سه کوشش 30 ثانیهای در شرایط توجه درونی و سه کوشش 30 ثانیهای در شرایط توجه بیرونی با استفاده از دستگاه فورس پلت فوم اندازهگیری شد. بعد از بررسی نرمال بودن دادهها به روش کلوموگروف اسمیرنوف و برابری واریانسها با استفاده از آزمون لون، دادهها به روش تحلیل واریانس چندمتغیری، تحلیل واریانس یکطرفه در متن مانوا تحلیل شد. نتایج بهدستآمده نشان داد هر دو گروه جوانان و سالمندان در شرایط توجه بیرونی ثبات پاسچر بیشتری نسبت به شرایط توجه درونی دارند. این نتایج از فرضیههای عمل محدودشده و پردازش هشیار حمایت میکند، همچنین در هر دو شرایط توجه بیرونی و توجه درونی، جوانان ثبات پاسچر بیشتری نسبت به سالمندان داشتند. بهنظر میرسد عملکرد ضعیفتر سالمندان نسبت به جوانان در هر دو شرایط توجه بیرونی و درونی ناشی از آثار افزایش سن بر سیستمهای حسی – حرکتی باشد.
تأثیر تمرین در آب بر تعادل مردان سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات فیزیولوژیکی مربوط به افزایش سن و مشکلات عضلانی می توانند خطر حوادث و آسیب¬ها را در میان سالمندان افزایش دهند و با توجه به اهمیت ویژه کنترل تعادل در انجام فعالیت های حرکتی، هدف از تحقیق حاضر ارزیابی تأثیر هشت هفته تمرین در آب بر تعادل ایستا و پویای مردان سالمند است. بدین منظور 28 مرد سالمند که از سلامت عمومی برخوردار بودند، انتخاب و به¬طور تصادفی به دو گروه تجربی و کنترل تقسیم شدند. اندازه گیری تعادل ایستا و پویای آزمودنی ها یک روز قبل از شروع دوره و در پایان هشت هفته، با استفاده از آزموت¬ شارپند رومبرگ (تعادل ایستا با چشمان باز و بسته) و آزمون ارزیابی عملکردی (تعادل پویا) انجام شد. گروه تجربی به مدت هشت هفته¬ (سه جلسه در هفته) در برنامه تمرین در آب شرکت کردند و گروه کنترل تنها به فعالیت های عادی روزانه خود در طول دوره پرداختند. از آمار توصیفی برای محاسبه میانگین و انحراف استاندارد سن، قد و وزن آزمودنی ها استفاده شد و تعیین تغییرات درون گروهی و بین گروهی با به-کارگیری روش آماریt همبسته و مستقل (05/0>P) و با استفاده از نرم افزار 13SPSS انجام شد. یافته ها نشان می دهد اگرچه در زمان آزمون های تعادل ایستا (با چشمان باز و بسته) و پویا در پیش آزمون، بین دو گروه تجربی و کنترل تفاوت معنی¬داری وجود نداشت (مقادیر p به¬ترتیب 158/0، 921/0، 844/0)، اما این تفاوت در پس آزمون معنی¬دار بود و افراد عملکرد گروه تجربی از گروه کنترل بهتر بود (001/0=p)؛ بنابراین با توجه به نتایج تحقیق، برنامه های آب¬درمانی می تواند به¬عنوان روشی مؤثر در افزایش تعادل ایستا و پویا در میان سالمندان استفاده شود.
مقایسه دو وضعیت حرکتی فانکشنال در ارزیابی حس عمقی مفصل زانوی زنان ورزشکار سالم
حوزههای تخصصی:
با توجه به شیوع زیاد پارگی لیگامان متقاطع قدامی (ACL) در زنان ورزشکار و اهمیت دقت حس عمقی و ثبات دینامیک مفصل زانو در حفظ سلامت آن، لزوم ارزیابی فانکشنال حس عمقی، احساس می شود. ازاین رو هدف از این پژوهش، مقایسه دو وضعیت حرکتی فانکشنال در ارزیابی حس عمقی مفصل زانوی زنان ورزشکار سالم است. در این تحقیق نیمه تجربی، 16 زن ورزشکار سالم به صورت داوطلبانه شرکت کردند. حس وضعیت مفصل زانوی آنان با روش بازسازی زاویه هدف °30 ، در حالت ایستاده و در دو وضعیت حرکتی (از اکستانسیون به فلکسیون °30 و از فلکسیون °60 به فلکسیون °30)، اندازه گیری شد. خطای مطلق به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شد. به منظور تحلیل داده ها، از آزمون آماری تی زوجی استفاده شد. میانگین خطای بازسازی زاویه هدف بین دو وضعیت ارزیابی حس وضعیت مفصل زانو، اختلاف معنی داری نداشت. (05/0 P>). با توجه به یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که برایند تحریک گیرنده های مکانیکی حس عمقی در این دو وضعیت حرکتی یکسان است.
تاثیر پست بازیکنان فوتبال لیگ برتر ایران بر میزان بروز آسیب های ورزشی آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حرکت بهار ۱۳۸۸ شماره ۳۹
حوزههای تخصصی:
خطر بروز آسیب در فوتبال قابل توجه است. هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر پست بازیکنان فوتبال لیگ برتر ایران بر میزان بروز آسیب های ورزشی آنهاست. بدین منظور فیلم ویدئویی 125 مسابقه از 240 مسابقه این بازی ها در فصل 86-85 تهیه و توسط یکی از محققان تجزیه و تحلیل شده و اطلاعات مربوط به پست بازیکنان و آسیب آنها ثبت شد. در مجموع 306 آسیب در این 125 مسابقه اتفاق افتاد، بازیکنان هافبک میانی (51/24 درصد) به طور معناداری بیش از دیگر پست ها آسیب دیدند (05/0 P<). همچنین بازیکنان مهاجم (1/88 درصد) و هافبک (65/72 درصد) بیشتر به هنگام حمله و بازیکنان مدافع (15/86 درصد) و دروازه بانان (8/91 درصد) بیشتر هنگام دفاع آسیب دیدند (05/0 P<). بیشتر آسیب ها در اثر برخورد بازیکنان با هم روی داد (1/86 ) و در تمام پست ها اندام پایینی (8/61 درصد) بیش از دیگر نقاط بدن در معرض بروز آسیب قرار داشت. نتایج این تحقیق نشان داد که درصد بروز آسیب، مکانیسم بروز آسیب و ناحیه در معرض آسیب در پست های مختلف، متفاوت است. توجه به این نکات در طراحی برنامه های پیشگیرانه از آسیب مؤثر است و به بازیکنان، مربیان و گروه پزشکی کمک شایانی می کند.
مقایسه نیروهای عکس العمل زمین در مهارت ضربه سر فوتبال در افراد مبتلا به کف پای صاف و طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق مقایسه نیروهای عکس العمل زمین در پرش ضربه سر (هد زدن) در دانشجویان پسر مبتلا به کف پای صاف دانشگاه شهید چمران اهواز و مقایسه آن با افراد دارای پای طبیعی است. تحقیق حاضر از نوع نیمه¬تجربی است. تمام دانشجویان پسر دانشگاه شهید چمران اهواز که در نیم¬سال تحصیلی واحد تربیت بدنی عمومی 1 را اخذ کرده بودند (600n=) از طریق آزمون خط فیس ( (Feissو جعبه آیینه ای تشخیص صافی کف پا ارزیابی شدند. پس از ارزیابی و معاینه جامعه، 15 نفر مبتلا به کف پای صاف (تیپ 2 و3) و 15 نفر با قوس های کف پایی طبیعی به عنوان نمونه های آماری انتخاب شدند. نمونه های تحقیق، هیچ کدام فوتبالیست حرفه ای نبودند و به صورت عمومی با فوتبال آشنایی داشتند. آزمودنی ها از روی فورس پلیت برای انجام مهارت ضربه سر به توپ فوتبال، در ارتفاعی متناسب با نقطه اوج پرش هر فرد قرار گرفتند و عمل پرش و تیک¬آف را انجام دادند. میانگین سه پرش صحیح افراد دارای کف پای طبیعی و افراد دارای کف پای صاف در جهت های مختلف برای بررسی سینتیکی استفاده شد. نتایج نشان می¬دهد بین نیروهای عکس العمل زمین در افراد دارای کف پای طبیعی و کف پای صاف در راستای عمودی (05/0P≤) تفاوت معنی¬داری وجود دارد. همچنین، الگوی سینماتیکی زمان کل تماس کف پا با زمین که شامل بازه زمانی اولین نقطه تماس پاشنه تا رها شدن کف پا از زمین (مرحله سکون) است، در افراد دارای کف پای طبیعی و افراد دارای کف پای صاف تفاوت معنی¬داری با یکدیگر دارد (01/0 P=). در جهت¬های دیگر (ساجیتال و مدیالترال) تفاوت معنی¬داری مشاهده نشد (05/0 P≥). به¬طور کلی، نتایج این پژوهش نشان می دهد مقدار نیروهای عکس العملی زمین در راستای عمودی در افراد دارای کف پای صاف بیشتر از افراد دارای کف پای طبیعی است. نتایج پژوهش همچنین نشان می دهد بین مقادیر نیروهای عمودی در افراد دارای کف پای صاف و کف پای طبیعی اختلافی حدود 30 درصد وزن بدن وجود دارد که می تواند به¬دلیل ضعف سازه لیگامانی کف پا باشد. این اختلاف نیروی اضافی در افراد دارای کف پای صاف می تواند بر سایر ساختارهای بدن تأثیر منفی بگذارد که این تأثیرها در افراد ورزشکار که همواره درگیر فعالیت های سنگین بدنی¬اند مانند پرش، اهمیت دارد.
بررسی میزان کارایی سیستم های حسی درگیر در کنترل پاسچر ناشنوایان ورزشکار و غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر بررسی میزان کارایی هریک از سیستم های حسی بینایی، دهلیزی و حس پیکری در کنترل پاسچر ناشنوایان ورزشکار و غیرورزشکار بود. به این منظور، 30 نفر از نوجوانان 15 تا 20 ساله ناشنوای مادرزادی عمیق و شدید در دو گروه ورزشکار و غیرورزشکار ( 17/1 ± 08/18 سال، 82/6 ± 04/173 سانتی متر، 47/7 ± 41/59 کیلوگرم) به صورت نمونه گیری هدفمند بررسی شدند. برای تفکیک سهم هریک از سیستم های حسی بینایی، دهلیزی و حس پیکری، وضعیت کنترل پاسچر نمونه ها با دستگاه تعادل سنج بایودکس در چهار حالت حسی مختلف اندازه گیری و کارایی هریک از سیستم های حسی به وسیله فرمول ناشنر محاسبه شد. اطلاعات خام به دست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS18 و بهره گیری از آمار توصیفی و آزمون تی مستقل (05/0α≤) تجزیه وتحلیل شد.
نتایج نشان داد میزان کارایی همه سیستم های حسی درگیر در کنترل پاسچر گروه ناشنوای ورزشکار به طور معناداری بهتر از ناشنوایان غیرورزشکار است و کاراترین سیستم حسی درگیر در کنترل پاسچر هر دو گروه سیستم حس پیکری است و بعد از آن به ترتیب سیستم های بینایی و دهلیزی قرار داشتند. احتمالاً بهتر بودن وضعیت قدرت اندام تحتانی و نیز کنترل عصبی عضلانی بهتر در ورزشکاران دلیل وضعیت تعادلی بهتر آنان است. اثر منفی ضعف داده های دهلیزی در فرایند خیره شدن نیز می تواند در کاهش کارایی سیستم بینایی در کنترل پاسچر ناشنوایان اثرگذار باشد. از نتایج این تحقیق می توان در طراحی برنامه های توانبخشی ناشنوایان استفاده کرد و نشان می دهد تمرینات عصبی عضلانی که حس پیکری را بهبود بخشند، احتمالاً اثر بیشتری در بهبود وضعیت تعادلی ناشنوایان خواهند داشت، ازاین رو پیشنهاد می شود این گونه تمرینات در برنامه های ورزشی و توانبخشی ناشنوایان بیشتر مورد توجه قرار گیرد.
اثر تمرین شنا بر درد نوروپاتی القا شده به روش CCI در موش های صحرایی نر بالغ : مطالعه رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر اثر تمرین شنا بر آسیب ناشی از فشردگی مزمن (CCI) عصب سیاتیک در موش های صحرایی نر بالغ مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور، 40 سر موش صحرایی نژاد ویستار هشت هفته ای به پنج گروه تقسیم شدند که عبارت هستند از: گروه القای نوروپاتی با مدل CCI و تمرین شنا (CCIST)، گروه القای نوروپاتی با مدل CCI بدون تمرین شنا (CCI)، گروه سالم با تمرین شنا (ST)، گروه کنترل سالم بدون تمرین شنا و گروه شم جراحی CCI (Sham CCI). گروه های CCIST و CCI توسط زدن چهار گره شل بر روی عصب سیاتیک، با آسیب عصبی محیطی مواجه شدند. شایان ذکر است که پروتکل تمرینی شنا به مدت دو هفته (5 روز در هفته به مدت 30 تا60 دقیقه) به طول انجامید. علاوه براین، آزمون های رفتاری شامل: مطالعه هایپرآلجیزیا و آلودینیای مکانیکی و حرارتی بود که هر هفته انجام می شد . یافته های آماری نشان می دهد که هایپرآلجیزیای مکانیکی (به ترتیب P=0.023 و P=0.013) و هایپرآلجیزیای حرارتی (به ترتیب P=0.013 و P<0.001) در هفته های اول و دوم در گروه CCIST نسبت به گروه CCI اختلاف معناداری داشته اند، اما دو هفته تمرین، تأثیر معناداری بر آلودینیای مکانیکی و سرمایشی نداشته است. درمجموع، یافته های پژوهش حاضر حاکی از آن است که انجام فعالیت ورزشی مناسب، به صورت مستقیم بر هایپرآلجیزیا اثر می گذارد و باید به عنوان یک درمان مهم توان بخشی مورد توجه قرار گیرد.
مقایسه دامنه حرکتی مفاصل و قدرت ایزومتریک عضلات اندام تحتانی در ورزشکاران دختر با و بدون ولگوس داینامیک زانو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه قدرت ایزومتریک عضلات و دامنه حرکتی اندام تحتانی در ورزشکاران دختر با و بدون ولگوس داینامیک زانوست. بدین منظور 48 ورزشکار دختر سالم 18-15 ساله در دو گروه افراد دارای ولگوس داینامیک زانو حین حرکت اسکات که با بالا بردن پاشنه ولگوس آنها اصلاح می شد (24 نفر) و افراد بدون ولگوس داینامیک زانو (24 نفر به عنوان گروه کنترل) و بدون سابقه آسیب دیدگی در گذشته، قرار گرفتند. حداکثر قدرت ایزومتریک با استفاده از داینامومتر دستی برحسب کیلوگرم و دامنه حرکتی فعال با استفاده از گونیامتر استاندارد پلاستیکی و برحسب درجه ارزیابی شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آزمون t مستقل و MANOVA (با سطح معنا داری 05/0P≤) انجام گرفت. نتایج نشان داد در گروه دارای نقص ولگوس داینامیک زانو به طور معنا داری میانگین دامنه حرکتی دورسی فلکشن مچ پا ( با زانوی راست ) (F 1,46=5.503, P=0.023)، قدرت ایزومتریک پلنتارفلکشن مچ پا (F 1,46=4.187, P=0.046 ) نسبت به گروه کنترل کمتر است و در سایر متغیرها تفاوت معنا داری بین دو گروه مشاهده نشد. در پژوهش حاضر افراد گروه ولگوس داینامیک زانو دارای عضلات سفت و ضعیف لترال و مدیال گستروکنمیوس بودند. با توجه به نتایج پژوهش حاضر، کاهش دامنه حرکتی دورسی فلکشن مچ پا، به عنوان عامل مؤثری در تغییر الگوی حرکتی اندام تحتانی و در نتیجه یک ریسک فاکتور برای آسیب های زانو باید مورد توجه مربیان و پزشکان قرار گیرد.