فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۲۱ تا ۷۴۰ مورد از کل ۱٬۷۱۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
این باور وجود دارد که فقدان حمایت تروفیک به پیشرفت نروپاتی دیابت کمک می کند. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر 6 هفته تمرین استقامتی بر بیان ژن عامل تغذیه عصبی مشتق از مغز (BDNF) در ریشه های حسی عصب سیاتیک موش های صحرایی دارای نروپاتی دیابت بود. 28 سر رت از نژاد ویستار با میانگین توده بدنی 2/11±271 گرم به طور تصادفی در چهار گروه دیابت کنترل، دیابت تمرین، سالم کنترل و سالم تمرین قرار گرفتند. جهت القای نروپاتی دیابت، پس از 12 ساعت ناشتایی از روش تزریق درون صفاقی محلول STZ (mg/kg45) استفاده گردید. 2 هفته پس از تزریق STZ پروتکل تمرین استقامتی با شدت متوسط به مدت 6 هفته انجام گردید و 24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی حیوانات تشریح شدند. بیان ژنBDNF با استفاده از تکنیک Real time-PCR مورد ارزیابی قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون کوریسکال والیس و یو من ویتنی استفاده شد (05/0≥P). نتایج نشان داد که دیابت باعث کاهش 10 برابری در بیان ژن BDNF در بخش حسی عصب سیاتیک گردید. با این حال، 6 هفته تمرین استقامتی توانست این کاهش بیان BDNFناشی از دیابت را تا حدودی جبران کند (043/0=P). پژوهش حاضر نشان داد که دیابت می تواند باعث کاهش بیانBDNF در ریشه های حسی عصب سیاتیک گردد که تا حدودی با تمرین استقامتی قابل جبران است. در مجموع، نتایج این پژوهش می تواند نقطه روشنی بر اثبات فرضیه کاهش حمایت نروتروفیکی در نروپاتی دیابت باشد.
بررسی تأثیر هشت هفته تمرینات هوازی و بی هوازی بر برخی عوامل خطرساز قلبی- عروقی دانشجویان مرد دانشگاه شهید چمران اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حرکت بهار ۱۳۸۱ شماره ۱۱
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق، بررسی تاثیر هشت هفته تمرینات هوازی وبی هوازی بر برخی عوامل خطرساز قلبی –عروقی دانشجویان مرد دانشگاه شهید چمران اهوازبود. آزمودنی های تحقیق را 36 دانشجوی داوطلب 20 تا30 ساله از دانشکده های مختلف دانشگاه تشکیل می دادند که بطور تصادفی در سه گروه کنترل ،هوازی وبی هوازی قرار گرفتند. همه ی آزمودنی ها قبل از شروع تمرینات برای ارزیابی عوامل زیر موزد بررسی قرار گرفتند :کلسترول تام ‹C-T›،تری گلیسرید‹TG›،لیپوپروتئین پرچگال‹HDL-C›، لیپوپروتئین کم چگال‹LDL-C›، لیپوپروتئین بسیارکم چگال‹VLDL-C›،عامل خطر‹ › درصد چربی زیرپوستی‹Fat%›، اخص توده ی بدنی‹BMI›،فشارخون سیستولی‹ › وفشارخون دیاستولی‹ ›، سپس گروه های هوازی وبی هوازی به مدت هشت هفته تحت برنامه ی تمرینات هوازی وبی هوازی قرار گرفتند.پس از هشت هفته مجدداًآزمودنی های هر سه گروه از نظر عوامل ذکر شده آزمایش شدندسپس یافته های به دست آمده از آزمایش های قبل وبعد از تمرینات مورد تجزیه وتحلیل آماری درسطح5/0 = ? قرار گرفته است .به طور کلی نتایج نشان می دهدکه براثرهشت هفته تمرینات،چه از نوع هوازی وچه از نوع بی هوازی،در برخی عوامل خطرساز قلبی –عروقی تغییرات مطلوبی حاصل می شود.
بررسی تاثیر هشت هفته تمرین هوازی و بی هوازی بر میزان تغییرات هورمون استروژن lh و درصد چربی دانشجویان دختر غیرورزشکار دانشگاه شهید چمران اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حرکت پاییز ۱۳۸۱ شماره ۱۳
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام تحقیق حاضر - مطالعه تاثیر هشت هفته تمرینات هوازی و بی هوازی بر میزان تغییرات هورمون استروژن - LH و درصد چربی دانشجویان دختر غیر ورزشکاران دانشگاه شهید چمران اهواز است . به همین منظور 30 نفر از دانشجویان دختر غیرورزشکار از دانشکده های مختلف با دامنه سنی 25-18 سال انتخاب و به طور تصادفی در سه گروه هوازی - بی هوازی - کنترل تقسیم شدند . تاثیر تمرینات هوازی و بی هوازی بر روی تعدادی از متغیرها مثل هورمون های استروژن - LH و در صد چربی محاسبه شد . بعد از 8 هفته تمرینات هوازی با شدت 65 تا 75 درصد حداکثر ضربان قلب بیشینه و تمرینات بی هوازی با شدت 80 تا 90 درصد ضربان قلب بیشینه مجددا متغیرها اندازه گیری شدند . نتایج تحقیق افزایش معنی دار استروژن ( 0/001 < P ) را هم پس از تمرینات هوازی و هم پس از تمرینات بی هوازی نشان داد که این افزایش در گروه هوازی بیشتر بود . تفاوت معنی داری بین هورمون LH گروه های مختلف مجود نداشت . (0/278
اثر تمرین مقاومتی بر برخی عوامل آمادگی جسمانی و نشانگرهای التهابی در مردان دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی اثر دوازده هفته برنامه تمرینی مقاومتی بر برخی عوامل آمادگی جسمانی و نشانگرهای التهابی در مردان دچار اضافه وزن بود. در یک کار آزمایی نیمه تجربی 25 مرد جوان (دامنه سنی 96/1±9/20 سال و قد 39/7±34/170سانتی متر) به صورت هدفمند در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه تمرین مقاومتی (15 نفر) و کنترل (10 نفر) قرار گرفتند. گروه تمرین مقاومتی به مدت دوازده هفته و سه جلسه در هفته با شدت های متفاوت به تمرین پرداختند. تمرینات مقاومتی شامل شش حرکت ایستگاهی به صورت دایره ای بود. پنج میلی لیتر خون وریدی قبل از تمرین و 24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین در وضعیت ناشتا به منظور تعیین برخی نشانگرهای التهابی جمع آوری شد. با استفاده از آزمون t مستقل و زوجی شده وزن و شاخص توده بدنی آزمودنی ها پس از دوازده هفته تمرین تغییر معناداری نداشت (05/0P>). اما برخی عوامل آمادگی جسمانی (,VO2peak یک تکرار بیشینه پرس ساق و پرس سینه) افزایش و برخی ویژگی های آنتروپومتریکی (نسبت محیط کمر به لگن و درصد چربی بدن) آزمودنی ها بعد از دوازده هفته، کاهش معناداری یافتند (05/0P<). همچنین گروه تمرینی کاهش معناداری در مقاومت به انسولین، سطوح لپتین و TNF-α از خود نشان دادند (05/0P<). ضریب همبستگی پیرسون رابطه معناداری را بین TNF-α با BMI، W/H، درصد چربی بدن و انسولین نشان داد (05/0P<). نتایج به دست آمده نشان داد که دوازده هفته تمرین مقاومتی در مردان جوان غیر فعال دارای اضافه می تواند برخی عوامل آمادگی جسمانی و آنتروپومتریک و همچنین نشانگرهای التهابی را بهبود بخشد.
تاثیر و ارتباط تمرینات اینتروال بر تعداد ضربان قلب زمان فعالیت و استراحت پسران دانشجو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور تاثیر و ارتباط تمرینات اینتروال بر تعداد ضربان قلب زمان فعالیت و استراحت دانشجویان کلاس تربیت بدنی که در حال گذراندن واحد یک تربیت بدنی عمومی بوده اند به مدت شش هفته به اجرای یک برنامه تمرینی تناوبی که بر درگیری دستگاه بی هوازی تاکید داشت و از برنامه تمرینات تناوبی بی هوازی فاکس اقتباس شده بود پرداختند آزمودنی ها قبل و بعد از تمرینات 6 دقیقه بر روی چرخ کار سنج رکاب زدند بااندازه گیری ضربان قلب و با استفاده از نوموگرام استراند میزان VO 2max هر آزمودنی تعیین شد نتایج کاهش معنی دار تعداد ضربان قلب زمان فعالیت و استراحت و افزایش VO 2max آزمودنی ها را نشان داد
تاثیر سه روز دوی متوالی و غیر متوالی 1600 متر بر دستگاه ایمنی دختران دانشجوی تربیت بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر سه روز دوی متوالی و غیر متوالی 1600 متر بر دستگاه ایمنی دختران دانشجوی تربیت بدنی بود. بدین منظور 25 نفر از دانشجویان تربیت بدنی دانشگاه مازندران در محدوده سنی 18-22 سال به طور تصادفی به گروه تجربی- دوهای متوالی و غیر متوالی- وگروه کنترل تقسیم شدند. آزمودنی های گروه تجربی سه روز غیر متوالی(شنبه دوشنبه و چهار شنبه)را دویدند و سپس با یک هفته استراحت مجدداً همان آزمودنی ها برنامه دو را در سه روز متوالی(شنبه یک شنبه و دوشنبه) دویدند. نمونه های خونی بلافاصله پس از هر بار دوی 1600 متر در روزهای اول دوم و سوم به طور مجزا از گروه تمرینی پس از دو متوالی و نیز دو غیر متوالی گرفته شد. نمونه های خونی گروه کنترل نیز بدون اجرای دوهای متوالی و غیر متوالی هم زمان و همانند گروه تجربی گرفته شد. برای تعیین مقادیر استراحتی قبل از اجرای دوی 1600 متر نوبت اول از گروه های تجربی و کنترل همزمان نمونه خونی با عنوان پیش آزمون گرفته شد. نمونه های خونی با استفاده از دستگاه الکترونیکی شمارش گر سلولی اندازه گیری و سپس داده ها با آزمون اندازه گیری های مکرر و آنالیز واریانس و آزمون های تعقیبی (LSD)و شفه در سطح معناداری 05/0 ≤ P تجزیه و تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد تغییرات درون گروهی مقادیر گلبول های سفید تام خون در گروه تجربی- دو متوالی و غیر متوالی- افزایش معناداری داشته است. همچنین تغییرات معناداری در مقادیر این شاخص بین گروه تجربی- دو متوالی و غیر متوالی- با گروه کنترل به دنبال پس آزمون اول دوم و سوم مشاهده شد. این تفاوت در بین گروه تجربی دو متوالی و گروه تجربی دو غیر متوالی مشاهده نشد. همچنین تغییرات درون گروهی و بین گروهی سایر شاخص ها از لحاظ آماری معنادار نبوده است. بر اساس این یافته ها می توان گفت اگرچه فعالیت ورزشی متوالی و غیر متوالی گلبول های سفید تام خون را تغییر داد ولی تکرار جلسات تمرینی در روزهای متوالی تاثیر قابل توجهی بر این شاخص نداشت.
تاثیر یک دوره اردوی آماده سازی بر پروتئین واکنشگرC – کاراته کاران حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر تعیین تاثیر یک دوره اردوی آماده سازی شش هفته ای بر پروتئین واکنشگر C – به عنوان یکی از پروتئین های التهابی فاز حاد کاراته کاران حرفه ای جوان انتخاب شده برای شرکت در مسابقات بین المللی جام فجر بوده است. 10 نفر کاراته کار پسر دعوت شده به اردو با وزن5±68 کیلوگرم سن 2±8/20 سال قد 4±175 سانتی متر و میزان چربی 2±6/7 درصد به طور داوطلبانه در تحقیق شرکت کردند. تمرینات به مدت شش هفته و شش روز در هفته در قالب اردوی آماده سازی انجام گرفت. بدین صورت که در سه هفته اول شدت و مدت تمرین فزاینده بود و تمرینات با رعایت اصل اضافه بار و در دو نوبت صبح و بعد از ظهر انجام گرفت. شدت جلسات تمرینی در هفته های چهارم و پنجم ثابت بود و دو جلسه در روز اجرا شد اما در هفته ششم تعداد جلسات تمرینی به یک جلسه در روز کاهش پیدا کرد. نمونه های خون از هر آزمودنی در سه نوبت شامل 24 ساعت قبل از شروع اردو بعد از گذشت سه هفته و شش هفته گرفته شد. نمونه خونی اول به دنبال 12 ساعت ناشتایی و 48 ساعت بی تمرینی و نمونه های دوم و سوم در حالت ناشتا و تقریباً 18-17 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی جمع آوری شد. برای تعین میزان کمی CRP از روش الایزا استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که غلظت CRPدر هر سه مرحله 24ساعت قبل از شروع اردو بعد از گذشت سه و نیز شش هفته در دامنه طبیعی قرار داشت. در طی سه هفته اول CRP افزایش114 درصدی نسبت به مقادیر پایه داشته است که این افزایش معنی دار نبوده و در طی سه هفته پایانی نیز به مقادیر اولیه بازگشت کرده است. بهطور کلی با توجه به نتایج تحقیق حاضر میتوان گفت که شش هفته تمرینات آماده سازی باعث پاسخ ملایم فاز حاد در کارته کاران حرفه ای می شود و تغییرات سطوح CRP در طی این مدت حاکی از آن است که شدت التهابات در این ورزشکاران خفیف بوده است.
کینتیک لاکتات پس از انقباض های درون گرا و برون گرای آیزوکینتیک در مردان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی کینتیک لاکتات پس از انقباض های درون گرا و برون گرای آیزوکینتیک بود. بدین منظور 10 مرد با سطح ورزشی تفریحی در دو جلسه مجزا دو پروتکل انقباض آیزوکینتیک CON/CON و ECC/ECC (4 ست، 10 تکرار، سرعت 60 درجه بر ثانیه) را اجرا نمودند. غلظت لاکتات خون پیش از فعالیت و در زمان های 0، 3، 6، 10، 15، 30، 45، و 60 دقیقه پس از فعالیت اندازه گیری شد. منحنی های اختصاصی بازیافت لاکتات با فرمول دو نمایی ثبت گردید. برای مقایسه پاسخ های لاکتات در دو جلسه از آزمون t وابسته و برای مقایسه تغییرات کار انجامشده طی ست ها در دو جلسه از تحلیل واریانس مکرر استفاده شد. غلظت لاکتات در پاسخ به انقباض درون گرا از 34/0±65/1 به 19/1±05/5 (mmol.l) و در پاسخ به انقباض برون گرا از 42/0±71/1 به 64/1±12/4(mmol.l) افزایش یافت. تحلیل آماری داده ها نشان داد میزان افزایش غلظت لاکتات پس از فعالیت درون گرا به طور معناداری بیشتر از فعالیت برون گرا بود (P<0.05). توانایی تبادل لاکتات (P<0.01) و برداشت لاکتات (P<0.01) پس از فعالیت برون گرا به طور معناداری بیشتر از فعالیت درون گرا بود. هم چنین مدت زمان رسیدن لاکتات به اوج (P<0.001) و نیمه عمر لاکتات (P<0.001) پس از فعالیت درون گرا به طور معناداری طولانی تر از برون گرا بود. بر اساس این یافته ها نتیجه گیری می شود که فعالیت درون گرا منجر به فشار متابولیکی بیشتری نسبت به فعالیت برون گرا می شود. بنابراین، با توجه به تفاوت کینتیک لاکتات متعاقب فعالیت های درون گرا و برون گرا توصیه می شود که ریکاوری بعد از این نوع انقباض ها نیز متفاوت باشد و به دنبال فعالیت درون گرا ریکاوری فعال بیشتر استفاده شود.
اثر حاد تمرین مقاومتی کاتسو بر هورمون رشد، عامل شبه انسولینی – 1 و لاکتات مردان جوان سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تمرینات کاتسو تمرینی مفید و مؤثر برای بهبود فاکتورهای جسمانی مختلف بوده و با آسیب و التهاب عضلانی کمتری همراه است. ازاین رو هدف از تحقیق حاضر مقایسه اثر دو روش تمرینی کاتسو و عدم محدودیت جریان خون بر تغییرات هورمون رشد، IGF-1 و سطح لاکتات مردان جوان سالم بود. این تحقیق از نوع تحقیقات نیمه تجربی با طرح اندازه های تکراری و همچنین استفاده از روش موازنه بود. در این مطالعه 10 مرد جوان 25 - 20 ساله با نمایه توده بدنی 36/21 کیلوگرم بر متر مربع به صورت فراخوان عمومی انتخاب شدند. 72 ساعت پس از تعیین یک تکرار بیشینه (1RM) افراد و همچنین ارزیابی فشار خون عضلات ناحیه ران، اولین جلسه تمرین مقاومتی کاتسو آغاز شد. سپس با گذشت یک هفته از اولین جلسه تمرین کاتسو، همان افراد تمرین مقاومتی بدون محدودیت جریان خون را انجام دادند. به منظور بررسی متغیرهای مورد نظر از افراد در سه وهله متفاوت نمونه گیری خونی به عمل آمد. نتایج نشان داد که سطوح لاکتات و هورمون رشد در هر دو گروه و طی وهله های دوم به طور معناداری افزایش می یابد (05/0 P <). با وجود این، نتایج بیانگر آن بود که بلافاصله پس از فعالیت ورزشی، IGF-1 طی تمرین کاتسو نسبت به تمرین بدون محدودیت به طور معناداری افزایش می یابد (05/0>P). از این نتایج چنین برمی آید که الگوی تغییرات غلظت لاکتات خون و هورمون رشد در هر دو گروه شبیه به هم بود. ضریب همبستگی پیرسون بین سه فاکتور نیز نشان داد که تنها ارتباط بین hGH و لاکتات گروه تمرین کاتسو معنادار است. همچنین تمرین کاتسو به افزایش معنادار IGF-1 نسبت به گروه دیگر منجر شده بود.
تاثیر برنامة تمرین ترکیبی (مقاومتی + استقامتی) بر مقادیر میوستاتین پلاسمایی مردان چاق غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، بررسی تأثیر 8 هفته تمرین ترکیبی بر مقادیر میوستاتین پلاسمایی مردان چاق غیرورزشکار بود. تحقیق حاضر از نوع نیمه تجربی است. به همین منظور 23 مرد چاق غیرورزشکار به صورت داوطلبانه در تحقیق شرکت کردند و به دو گروه تجربی (12= n) با میانگین سن 06 /2 ± 38 /21 سال، قد 07 /7 ± 65 /173 سانتی متر و وزن 05 /15±61 /86 کیلوگرم و درصد چربی 67 /2 ± 05 /27 و گروه کنترل (11= n) با میانگین سن 13 /1 ± 44 /21 سال، قد 09 /5 ± 61 /175 سانتی متر، وزن 05 /14±00 /90 کیلوگرم و درصد چربی 68 /2±15 /27 تقسیم شدند. گروه تجربی پروتکل 8 هفته ای تمرین ترکیبی شامل تمرین مقاومتی (5 حرکت، 3 جلسه در هفته با شدت 50 تا 80 درصد ) و تمرین استقامتی (دویدن با شدت 65 تا 85 درصد ضربان قلب بیشینه در مدت زمان 25 تا 40 دقیقه) را در یک روز و به ترتیب تمرین مقاومتی – استقامتی اجرا کردند. گروه کنترل در هیچ برنامة تمرینی شرکت نکرد. قبل و 48 ساعت بعد از اتمام آخرین جلسة تمرینی و در شرایط ناشتایی، 5 میلی لیتر خون از ورید بازویی آزمودنی ها گرفته شد. نتایج تحلیل آماری با آزمون t مستقل نشان داد که مقدار میوستاتین پلاسمایی در گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل کاهش معناداری داشت (001 /0= P) . ازاین رو می توان نتیجه گرفت که اجرای تمرین ترکیبی در پیشگیری از آتروفی عضلانی و کاهش تودة عضلات مؤثر است.
آموزش تکنیک ها
حوزههای تخصصی:
اثر یک برنامه تمرین استقامتی بر مقدار نیتریک اکساید پلاسمایی و میزان تغییرات آن با دریافت مکمل ال - آرژینین در موش سفید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی پاسخ برخی از فاکتورهای مرتبط با بیش تمرینی طی دوره آماده سازی و رقابت در بازیکنان نخبه والیبال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی پاسخ برخی از فاکتورهای مرتبط با بیش تمرینی طی دوره آماده سازی و رقابت در بازیکنان نخبه والیبال بود. آزمودنی های مورد مطالعه از گروه تجربی، 12 بازیکن مرد نخبه والیبال (سن5/6±8/25، قد 2/8±191، و وزن 2/8±2/88) حاضر در لیگ برتر و گروه کنترل، 12 مرد غیرفعال (سن 7/3±7/23 ، قد 7/7±2/180، و وزن 1/12±6/74 ) تشکیل شده بودند. گروه تجربی به مدت 8 هفته تمرینات آماده سازی شامل تمرینات استقامتی و قدرتی همراه با تمرینات مهارتی والیبال و یک دوره مسابقات لیگ برتر والیبال به همراه تمرینات حفظ آمادگی را انجام دادند، در حالی که گروه کنترل فعالیت بدنی منظم نداشتند. به منظور اندازه گیری تغییرات هورمون ها (ACTH، تستوسترون، کورتیزول، نسبت تستوستورن و کورتیزول) و اوج توان آزمودنی ها درسه مرحله، قبل از شروع تمرینات، پس از 8 هفته تمرینات آماده سازی و در پایان نیم فصل به آزمایشگاه دعوت شده و در حالت ناشتا 8 سی سی خون از ورید بازویی آنها گرفته شد. نتایج تحقیق نشان داد که مقادیر ACTH، تستوسترون، کورتیزول، نسبت تستوستورن به کورتیزول در بازیکنان والیبال در سه نوبت اندازه گیری تغییرات معنی داری نداشتند (05/0P>) و میزان آنها تفاوت معنی دار با گروه کنترل نداشت. در گروه تجربی تنها مقادیر اوج توان در مرحله دوم آزمون نسبت به مراحل اول افزایش معنی داری را نشان داد (05/0P<) و در مرحله سوم نسبت به مرحله اول افزایش یافت ولی معنی دار نبود (05/0P>). بر اساس یافته های تحقیق حاضر می توان نتیجه گیری کرد که در طول مرحله آماده سازی و مسابقات رسمی در لیگ ایران عوامل نشان دهنده بیش تمرینی تغییری نکردند. احتمالا به دلیل پروتکل تمرینی مناسب ، برگشت به حالت اولیه و سازگاری با شرایط تمرینی و مسابقات این نتیجه حاصل شده است.
رابطه بین رکورد شناگران نخبه دختر با کارایی قلبی- عروقی و ویژگی های ترکیب بدنی، نوع پیگیری و آنتروپومتریک آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاثیر یک دوره تمرین هوازی منتخب روی چرخ کارسنج با برخی شاخص های تهویه ای در مصدومین شیمیایی گازهای جنگی (گازخردل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مطالعه تاثیر تمرین هوازی منتخب بر برخی شاخص های تهویه ای مانند حجم بازدمی اجباری در ثانیه اول( ) تهویه ارادی بیشینه (MVV) ظرفیت حیاتی (VC) و حجم جاری (TV) در مصدومین شیمیایی گازهای جنگی(گاز خردل) بود. به همین منظور 14 نفر از جانبازان شیمیایی ریوی که در اثر تماس با گاز خردل دچار ضایعه ریوی در حد متوسط (ملاک جهت ورود به تحقیق در دامنه بین 51 تا 65 درصد پیش بینی شده)دچار هستند با میانگین سنی 08/8±89/44 سال وزن57/12±41/77 کیلوگرم حجم بازدمی اجباری در ثانیه اول 42/9±81/61 درصد پیش بینی شده انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه کنترل (6 نفر) و تجربی (8 نفر) تقسیم شدند. ابتدا بیماران پیش آزمون اسپیرومتری مربوط به MVV VCو TV و سپس آزمون اصلاح شده بروس را برای تعیین اجرا کردند. آنگاه گروه تجربی به مدت 4 هفته برنامه تمرین هوازی منتخب را با چرخ کارسنج با شدت 70 تا 80 درصد به مدت 20 تا 30 دقیقه و سه بار در هفته اجرا کردند و سپس از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. پس از آنالیز آماری در سطح 05/ 0 < P نتایج تحقیق نشان داد که تمرین هوازی منتخب با چرخ کارسنج بر مقدار MVV VCو TV گروه تجربی در پس آزمون نسبت به پیش آزمون تاثیر اندکی داشته است که از نظر آماری معنی دار نبوده است (مقادیرp به ترتیب 361/0 528/0 063/0 187/0). همچنین تغییرات بین گروهی عوامل مذکور در مقایسه با پیش آزمون و پس آزمون نیز معنی دار نبوده است(مقادیرP به ترتیب 724/0 898/0 445/0 628/0). نتایج نشان می دهد تمرین هوازی منتخب با چرخ کارسنج به مدت 4 هفته ی بر شاخص های تهویه ای ( MVV VCو TV) جانبازان شیمیایی ریوی تاثیر ندارد.
تأثیر شدت تمرین بر ملکول چسبان سلولی عروق (VCAM-1) در مردان جوان غیر فعال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر شدت تمرین بر ملکول چسبان سلولی عروقی VCAM-1 در مردان جوان غیرفعال و رابطه آن با تغییرات چاقی و نیمرخ لیپیدی است. بدین منظور 27 نفر آزمودنی از افراد چاق کم تحرک با میانگین و انحراف استاندارد سن 34/1± 55/20 سال، درصد چربی 07/4±84/26 درصد، وزن 02/9±05/93 کیلوگرم و شاخص توده بدنی 84/2±55/30 کیلوگرم بر مترمربع انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه تقسیم شدند. آزمودنی ها در طول 16 هفته، یک برنامه تمرین استقامتی را سه جلسه در هفته و هر جلسه به مدت 60- 45 دقیقه انجام دادند. این برنامه برای گروه تجربی 1 با شدت 45-40% و برای گروه تجربی2 با شدت 85-80% ضربان قلب ذخیره اجرا شد. در آغاز و پایان پژوهش از آزمودنی ها، در شرایط ناشتایی خون گیری شد. از نمونه های خونی برای ارزیابی مقادیرVCAM-1 و نیم رخ چربی های خونی، به روش الایزا استفاده شد. نتایج پژوهش، با استفاده از آزمون های آماری کلوموگروف- اسمیرنوف، آنالیز واریانس اختلاف پیش تا پس آزمون، آزمون تعقیبی بن فرونی، ضریب همبستگی پیرسون و آزمون t زوجی تجزیه و تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان می دهد سطحVCAM-1 پلاسمایی در دو گروه تجربی کاهش یافته که این کاهش تنها در گروه تجربی 2 معنی دار است (01/0P=). مقادیر وزن، شاخص توده بدن و درصد چربی در هر دو گروه تجربی به صورت معنی داری کاهش یافت (05/0>P). چاقی مرکزی (اندازه دور کمر و چربی زیر جلدی ناحیه شکم) تنها در گروه تمرینات پرشدت به طور معنی داری کاهش یافت (01/0>P). رابطه معنی داری بین میانگین تغییرات VCAM-1 با کاهش دور کمر (41/0 =R، (05/0 (P≤، نسبت دور کمر به ران (49/0 =R، (05/0 (P≤و سطح تری گلیسرید (43/0 =R، (05/0 (P≤ مشاهده شد. در نهایت، گرچه بهبود شاخص های جسمانی در هر دو گروه تجربی مشاهده شد، اما سطح شاخص التهاب عروقی تنها در گروه پرشدت کاهش یافت.