ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۱٬۷۱۶ مورد.
۳۴۱.

تأثیر دو برنامة تمرین آماده سازی با ست های کوتاه و بلند بر عوامل آمادگی جسمانی و عملکردی بازیکنان نخبة راگبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عملکرد آمادگی جسمانی تمرین ست های کوتاه و بلند راگبی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۰۹ تعداد دانلود : ۹۰۷
هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر دو برنامة تمرین آماده­سازی با ست­های بلند و کوتاه با شدت و حجم برابر بر عوامل آمادگی جسمانی و عملکردی بازیکنان نخبة راگبی بود. 27 بازیکن راگبی باشگاه صنعت گاز خراسان رضوی (سن 172/3 ± 29/24 سال و قد 652/5 ± 22/182 سانتی­متر) به­صورت داوطلبانه در تحقیق شرکت کردند و به­طور تصادفی ساده به سه گروه مساوی تقسیم شدند: 1) گروه تمرین با ست بلند؛ 2) گروه تمرین با ست کوتاه؛ 3) گروه کنترل. برنامة تمرین شامل 8 هفته (سه با ردر هفته) تمرینات منتخب آماده­سازی میدانی شامل تمرینات سرعتی، استقامتی و پلایومتریک به­صورت ست­های بلند و کوتاه بود که به مدت 45 دقیقه در هر جلسه انجام می­گرفت. در طول این دوره، آزمودنی­های گروه کنترل به مدت 70 – 60 دقیقه در تمرینات تکنیکی و تاکتیکی معمول تیمی شرکت کردند. داده­ها با استفاده از آزمون­های کلوموگروف اسمیرنوف، آنالیز واریانس یکطرفه و t همبسته تحلیل شدند. نتایج، افزایش­های معناداری را در VO2max و توان بی هوازی گروه­های تجربی در مقایسه با گروه کنترل نشان داد (05/0 P<). با این حال، در شاخص­های چابکی، توان عضلانی و مهارت­های راگبی (دقت شوت، مسافت شوت، دقت پاس و مسافت پاس) تفاوت معناداری بین گروه­ها مشاهده نشد (05/0P>). در مجموع می­توان گفت بازیکنان راگبی برای بهبود توان هوازی و بی هوازی خود می­توانند از تمرینات اینتروال با ست­های کوتاه و بلند استفاده کنند. همچنین برای بهبود مسافت شوت و مسافت پاس بهتر است از تمرینات اینتروال با ست بلند استفاده کنند. برای تعیین تأثیر این نوع تمرینات بر دیگر
۳۴۲.

تأثیر کوتاه مدت دو نوشیدنی انرژی زا بر توان بی هوازی دانشجویان دختر ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توان بی هوازی نوشیدنی انرژی زا دختران ورزشکار

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
تعداد بازدید : ۱۸۰۷ تعداد دانلود : ۹۵۳
مقدمه: نوشیدنی­های ورزشی برای بهبود عملکرد ورزشی استفاده می­شوند. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر کوتاه مدت دو نوشیدنی انرژی­زا بر توان بی­هوازی دانشجویان دختر ورزشکار بود. روش: در این مطالعه­ی دو سوکور، 12 دانشجوی دختر ورزشکار دانشگاه تهران(0/75±21/1 سال، 5/9±56/9 کیلوگرم، 4/59±167 سانتی­متر; انحراف استاندارد ± میانگین) به صورت داوطلبانه، طی 4 جلسه (بدون نوشیدنی، دارونما، نوشیدنی شارک و جینس) در آزمون بی­هوازی رست شرکت کردند. توان­های بی­هوازی اوج، حداقل، میانگین و شاخص خستگی محاسبه شدند. داده ها جمع­آوری شده با استفاده از آزمون آماری اندازه گیری­های مکرر تجزیه و تحلیل شدند. یافته­ها: هیچ تفاوت معنی­داری بین توان بی­هوازی اوج (0/557=p)، حداقل (0/132=p) ، میانگین (0/853 =p)، و شاخص خستگی (0/13=p)طی 4 مرحله آزمون رست مشاهده نشد. نتیجه­گیری: بر اساس داده­های مطالعه­ی حاضر، به نظر می­رسد مصرف نوشیدنی­های انرژی­زای شارک و جینس نمی­تواند موجب بهبود توان­های بی­هوازی و کاهش خستگی دختران ورزشکار هنگام اجرای آزمون رست شوند.
۳۴۳.

بررسی تأثیر 12 روز بی تمرینی بر ظرفیت های هوازی، بی هوازی و عملکرد شناگران پسر نخبه کشور(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۰۷
هدف از این تحقیق بررسی تاثیر 12 روز بی تمرینی بر ظرفیت های هوازی ، بی هوازی و عملکرد شناگران نخبه کشور است . به این منظور تمامی 15 شناگر پسر نخبه کشور که در اردوی آمادگی تیم ملی برای شرکت در مسابقات قهرمانی رده سنی آسیا (سال 82 ) حضور داشتند، به عنوان آزمودنی در نظر گرفته شدند. کلیه آزمودنی ها تحت 12 روز بی تمرینی قرار گرفتند. از آزمون 400 متر شنای زیر بیشینه و آزمون 100 متر بیشینه برای برآورد ظرفیت هوازی آزمودنی ها از طریق محاسبه V4 و نیز از آزمون 100 متر بیشینه از طریق تعیین بیشینه تولید لاکتات برای برآورد ظرفیت بی هوازی آزمودنی ها استفاده شد. این آزمون ها به صورت پیش و پس آزمون نسبت به دوره بی تمرینی انجام شدند. روش آماری مورد استفاده در این تحقیق آزمون t همبسته بود. نتایج این تحقیق حاکی از آن است که در هیچ یک از ظرفیت های هوازی ، بی هوازی و عملکرد شناگران نخبه پس از اعمال 12 روز بی تمرینی ، تفاوت معنی داری وجود ندارد.
۳۴۵.

تأثیر مکمل سازی طولانی مدت ال-کارنیتین به همراه تمرین استقامتی بر شاخص های چربی خون و سطوح پلاسمایی لیپوپروتئین لیپاز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین استقامتی لیپوپروتئین لیپاز ال-کارنیتین شاخص های چربی خون

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۸۰۴ تعداد دانلود : ۶۵۹
این پژوهش که با هدف بررسی تأثیر مکمل سازی طولانی مدت ال-کارنیتین بر شاخص های چربی خون و سطوح پلاسمایی لیپوپروتئین لیپاز در تمرین استقامتی انجام گردید از نوع مطالعات نیمه تجربی می باشد که به منظور انجام آن، ۲۰ دانشجوی غیر ورزشکار به طور تصادفی به دو گروه مکمل (۱۰ نفر با میانگین سنی ۹/۰±۱/۲۰ سال، وزن ۵/۲±۲/۷۴ کیلوگرم و قد ۸/۴±۱/176 سانتی متر) و گروه کنترل (10 نفر با میانگین سنی 6/0±1/20 سال، وزن 6/4±7/67 کیلوگرم و قد 6/4±7/177 سانتی متر) تقسیم شدند. هر دو گروه به مدت شش هفته و هر هفته سه جلسه به تمرینات هوازی بر مبنای اصل اضافه بار پرداختند. شدتبرنامهتمرین درهرجلسه،65الی75 درصد ضربانقلببیشینه هرفردبود. در این مدت، گروه مکمل روزانه 13 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن خود مکمل ال-کارنیتین دریافت کرد و گروه کنترل نیز سه میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن خود نشاسته مصرف کرد. همچنین، پیش و پس از دوره تمرین، نمونه گیری خون به منظور اندازه گیری تری گلیسرید، کلسترول تام، لیپوپروتئین پرچگال، لیپوپروتئین کم چگال، لیپوپروتئین بسیار کم چگال، عامل خطرساز بیماری های قلبی و لیپوپروتئین لیپاز انجام گرفت. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری اس.پی.اس.اس نسخه 20 و آزمون های تی هم بسته و تی مستقل تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان می دهد که مصرف مکمل سازی ال-کارنیتین موجب افزایش معنادار لیپوپروتئین پرچگال (0.05>P) و کاهش کلسترول تام و درصد چربی بدن در گروه مکمل شده است (0.05>P)؛ اما شاخص توده بدن، میزان تری گلیسرید، لیپوپروتئین بسیارکم چگال، لیپوپروتئین کم چگال، عامل خطرساز بیماری های قلبیو لیپوپروتئین لیپاز در هر دو گروه تغییر معناداری را نشان نمی دهد. این نتایج بیانگر این است که اگر افراد جوان در کنار تمرینات هوازی از مکمل ال-کارنیتین استفاده کنند ممکن است در افزایش لیپوپروتئین پرچگال و کاهش کلسترول تام و درصد چربی بدن آن ها تأثیر داشته باشد؛ اما بررسی تأثیر مکمل ال-کارنیتین همراه با تمرینات هوازی در شاخص های چربی خون و سطوح پلاسمایی لیپوپروتئین لیپاز نیاز به مطالعات بیشتری دارد.
۳۴۶.

تاثیر چهار هفته بی تمرینی پس از دوازده هفته تمرینات تداومی و تناوبی هوازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین تداومی تمرین تناوبی هوازی HS موش های صحرایی و شاخص های التهابی CRPT

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۰۵ تعداد دانلود : ۹۱۱
هدف این پژوهش، بررسی تاثیر چهار هفته بی تمرینی پس از دوازده هفته تمرینات تداومی و تناوبی هوازی بر پروتئین واکنش دهنده C با حساسیت زیاد (HS-CRP) در موش های صحرایی (با وزن 93/4 ±625/325 گرم و سن 21 ماه که دست کم سه ماه از اتمام دوران باروری آنها گذشته بود) بود. به همین منظور 80 سر موش صحرایی ماده مسن نژاد ویستار با ژنوم 14848 با شرایط وزنی و سنی مشابه انتخاب و به طور تصادفی به سه گروه اصلی تداومی، تناوبی هوازی و کنترل و ده زیر گروه – هر گروه شامل 8 سر موش – تقسیم شدند. پروتکل تمرینی ابتدا به مدت 12 هفته و هفته ای 5 جلسه و هر جلسه با سرعت و مدت تعیین شده اجرا شد. آنگاه پروتکل بی تمرینی به مدت 4 هفته اجرا شد. خون گیری در سطوح پایه به دنبال 12 تا 14 ساعت ناشتایی در چهار مرحله با شرایط مشابه انجام و مقادیر HS-CRP با روش ایمنوتوربیدیمتریک و شاخص های کنترلی HDL-C ، LDL-C نیز به روش آنزیماتیک اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از آزمون های آنالیز واریانس و اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی (Post Hoc) شفه تجزیه و تحلیل شد. نتایج اولیه پژوهش نشان داد مقادیر HS-CRP هر دو گروه تمرینی در شش هفته نخست کاهش غیرمعناداری داشته، اما با تداوم تمرینات تا هفته دوازدهم، کاهش معناداری رخ داده است. نتایج اصلی این پژوهش حاکی از افزایش غیرمعنادار HS-CRP در هر دو گروه تمرینی و افزایش معنادار در گروه کنترل طی چهارهفته بی تمرینی است. آزمون آنالیز واریانس و به دنبال آن آزمون تعقیبی شفه نشان داد که این تفاوت مقادیر HS-CRP پس از 6 و 12 هفته تمرین و 4 هفته بی تمرینی تنها بین دو گروه تمرینی معنادار نیست. با توجه به این نتایج می توان گفت تمرینات تداومی و تناوبی هوازی موجب مهار پاسخ التهابی شده و مقادیر این شاخص طی دوره بی تمرینی تحت تاثیر نوع تمرین قرار نگرفته است.
۳۴۷.

تاثیر تمرینات جسمانی و نوروفیدبک بر تعادل بیماران مبتلا به سکته مغزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تعادل نوروفیدبک تمرینات جسمانی سکته مغزی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۰۱ تعداد دانلود : ۸۷۲
هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر نوروفیدبک و تمرینات جسمانی بر تعادل بیماران دچار سکته مغزی بود. روش پژوهش حاضر از نوع RCT و مطالعه بین گروهی بود، جامعه مورد مطالعه بیماران سکته مغزی در بازه سنی 35 – 70 سال بودند که از بین آنها 6 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند، و به طور تصادفی در سه گروه کنترل، تمرین جسمانی و نوروفیدبک (هر گروه 2 نفر) قرار گرفتند. دوره درمان 12 جلسه 40 دقیقه ای (3روز در هفته) به طول انجامید. تمرین نوروفیدبک با هدف تقویت موج SMR انجام شد. همچنین به منظور تمرینات جسمانی از تمرینات کاوتورن و کوکسی استفاده شد. در این تحقیق از آمار توصیفی به منظور دسته بندی اطلاعات، میانگین و انحراف استاندارد و از روش آماریd کوهن و تحلیل واریانس دوطرفه آمیخته برای تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق استفاده شد. همچنین اندازه اثر در این پژوهش با استفاده از روشی مبتنی بر میانگین و انحراف استاندارد داده ها (dکوهن) محاسبه شد. یافته ها نشان داد که در گروه نوروفیدبک و تمرین جسمانی بهبود معنی داری در تعادل نشان دادند اما در گروه فیزیوتراپی مرسوم تغییر چندانی حاصل نشد. در مجموع می توان گفت نوروفیدبک و تمرینات جسمانی می توانند به عنوان مکمل فیزیوتراپی معمول به تسریع درمان و بهبود تعادل بیماران دچار سکته مغزی کمک کنند.
۳۴۸.

تأثیر مصرف مکمل کوآنزیم Q10 در دورة تیپر بر برخی شاخص های عملکرد استقامتی دونده های نیمه استقامت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عملکرد استقامتی تیپر دونده های استقامتی کوآنزیم Q10

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی فیزیولوژی ورزشی کاربردی
تعداد بازدید : ۱۷۹۹
هدف از مطالعه حاضر، تعیین اثر مصرف مکمل کوآنزیم Q10 در دوره تیپر بر برخی شاخص های عملکرد استقامتی دوندگان نیمه استقامتی بود. بدین منظور، 18 دوندة نیمه استقامت مرد تمرین کرده (سن 26/1±21 سال، وزن 7/4±6/65 کیلوگرم، قد 5/2±179 سانتی متر) به صورت هدفمند انتخاب شدند. روش تحقیق به صورت پیش آزمون ـ پس آزمون با یک گروه کنترل و دو گروه تجربی اجرا شد. آزمودنی ها به دنبال 10 هفته تمرینات ویژه جهت بهبود استقامت هوازی، بی هوازی، آستانة لاکتات، و تحمل لاکتات با شدت 70 تا 95 درصد ضربان قلب بیشینه و تواتر 4 جلسه در هفته (هر جلسه70 تا 90 دقیقه) برای پیش آزمون آماده شدند. سپس، پیش آزمون شامل ضربان قلب استراحتی، زیربیشینه، بیشینه، تست دوی یک مایل، و زمان رسیدن به واماندگی انجام شد (قبل از دورة تیپر) و آزمودنی ها به سه گروه همگن تقسیم شدند: گروه T+Q10 (یک هفته تیپر به همراه 120 میلی گرم کوآنزیم Q10 در روز)، گروه T (یک هفته تیپر به همراه دارونما)، و گروه C (با همان شدت و حجم تمرینات قبلی به همراه دارونما). اعمال تیپرینگ از طریق کاهش تدریجی حجم و افزایش تدریجی شدت تمرینات (تا 135 درصد Vo2max) و با حفظ فرکانس صورت گرفت. پس از اتمام دوره تیپر، همة آزمون هایی که قبل از تیپر انجام شده بود دوباره انجام شد. برای نشان دادن تفاوت های درون گروهی، پس از دورة تیپر، از آزمون T همبسته و برای نشان دادن تفاوت های بین گروهی از آزمون ANOVA استفاده شد. نتایج نشان داد که پس از یک هفته تیپر، ضربان قلب استراحتی و زیربیشینه در دو گروه T و T+Q10 به طور معنی داری کاهش، و رکورد دوی یک مایل و زمان رسیدن به واماندگی به طور معنی داری در دو گروه بهبود یافت (05/0>P)، ولی ضربان قلب بیشینه تغییری نداشت (05/0P>). اما از آنجایی که تفاوت معنی داری در هیچ یک از متغیرها، میان دو گروه T و T+Q10 (پس از یک هفته تیپر) دیده نشد، بنابراین، می توان گفت، در این تحقیق، مصرف کوآنزیم Q10 در دوره تیپر اثر معنی داری بر ضربان قلب استراحتی، ضربان قلب زیربیشینه، ضربان قلب بیشینه، زمان رسیدن به واماندگی، و رکورد دوی یک مایل نداشته است (05/0P>). همچنین، در گروه C، در هیچ یک از متغیرها، تغییر معنی داری دیده نشد (05/0P>). درنهایت، می توان گفت که یک هفته تیپر به همراه مصرف کوآنزیم Q10 بر عملکرد تأثیری نداشته است. درحالی که تیپر به تنهایی اثر معنی داری بر ضربان قلب استراحتی، ضربان قلب زیربیشینه، زمان رسیدن به واماندگی، و رکورد دوی یک مایل داشت، ضربان قلب بیشینه تحت تأثیر قرار نگرفت.
۳۴۹.

تاثیر یک دوره تمرین مقاومتی بر غلظت اندوتلین-1 و فشار خون سیستولیک و دیاستولیک زنان سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زنان سالمند تمرین مقاومتی فشار خون اندوتلین-1

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی قلب و عروق و تنفس
تعداد بازدید : ۱۷۹۷ تعداد دانلود : ۸۰۷
اندوتلین_1 یک تنگ کننده قوی عروق می­باشد که به وسیله سلول­های اندوتلیال عروقی ترشح شده و به عنوان قوی­ترین تنگ­کننده عروقی شناخته شده است. هدف این تحقیق مطالعه تاثیر یک دوره تمرینات مقاومتی بر غلظت اندوتلین_1 پلاسما و رابطه آن با فشار خون زنان سالمند بود. بدین منظور 20 زن یائسه (میانگین سن 6/02±67/37 سال، قد 8/12±153/02سانتیمتر، وزن 12/03±65/78 کیلوگرم، BMI 4/16±26/87 کیلوگرم بر متر مربع ) به صورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه 10 نفره کنترل و تجربی تقسیم شدند. گروه تجربی هشت هفته تمرین مقاومتی، سه جلسه در هفته با شدت 40 تا 65 درصد یک تکرار بیشینه را انجام داد. قبل و بعد از 8 هفته تمرین، سطح استراحتی غلظت اندوتلین-1، فشار خون سیستولیک و دیاستولیک اندازه­گیری و ثبت شد. برای بررسی تغییرات درون گروهی از آزمون t همبسته و تفاوت­های بین گروهی از t مستقل و برای بررسی رابطه بین اندوتلین و فشارخون از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان داد یک دوره تمرین مقاومتی تاثیر معنی داری بر کاهش غلظت اندوتلین_1 پلاسمای زنان سالمند دارد(p=0/007). همچنین، یک دوره تمرین مقاومتی تاثیر معنی­داری بر کاهش فشارخون سیستولیک (P=0/004)و دیاستولیک (P=0/001) زنان سالمند دارد. بین غلظت اندوتلین_1 و فشار خون سیستولیک همبستگی مستقیمی وجود دارد(r=0/542). با این حال، بین غلظت اندوتلین_1 و فشار خون دیاستولیک همبستگی مشاهده نشد(r=0/378). به طور کلی ، با توجه به کاهش غلظت اندوتلین_1 پلاسما و کاهش فشار خون سیستولیک و دیاستولیک بر اثر تمرین مقاومتی و با توجه به رابطه اندوتلین_1 با فشار خون سیستولیک، به نظر می­رسد یک دوره تمرین مقاومتی با این شدت و حجم می­تواند در کاهش فشار خون سیتولیک ودیاستولیک و نیز کاهش غلظت اندوتلین_1 پلاسما به عنوان یک عامل خطر بیماری­های قلبی عروقی و ایجاد پرفشاری خون زنان سالمند موثر باشد
۳۵۰.

پاسخ فشار خون پس از دو روش تمرین مقاومتی دونوبتی و فوق نوبت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فشار خون فعالیت مقاومتی پاسخ کم فشار خونی پس از فعالیت تمرین دونوبتی تمرین فوق نوبت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۹۶ تعداد دانلود : ۹۸۷
هدف از پژوهش حاضر، مطالعه پاسخ فشار خون پس از فعالیت مقاومتی به دو روش دونوبتی و فوق نوبت بود. در این پژوهش تعداد 30 دانشجوی پسر تمرین کرده مقاومتی کار (سن 7/1±1/21 سال؛ وزن،8/5±9/74 کیلوگرم؛ چربی بدن، 2/3±8/13%) به صورت تصادفی در سه گروه کنترل، دونوبتی و فوق نوبت (هر گروه 10 نفر) تقسیم بندی شدند. آزمودنی های گروه دونوبتی، تمرینات (پرس سینه، قفسه سینه با دمبل، پرس بالای سینه، پائین کشیدن میله لت، پارویی با هالتر و پارویی نشسته با سیم کش) را در دو نوبت با 10 تکرار و مقدار بار 70 درصد یک تکرار بیشینه ویک دقیقه استراحت بین نوبت ها انجام دادند. گروه فوق نوبت نیز همین تمرینات را انجام دادند با این تفاوت که هر دو نوبت، ویژه تمرینات عضلات مخالف بود و آزمودنی ها دو نوبت متوالی را بدون استراحت انجام دادند. گروه کنترل هیچ گونه تمرینی را انجام ندادند. ضربان قلب و فشار خون سیستولی و دیاستولی در قبل و بلافاصله پس از فعالیت و همچنین هر 10 دقیقه به مدت 90 دقیقه پس از فعالیت اندازه گیری شد. تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر (گروه×زمان) و آزمون تعقیبی بونفرونی در سطح 05/0≥p استفاده شد. میانگین ضربان قلب پس از فعالیت در هر دو گروه تمرینی نسبت به سطح پایه و نسبت به گروه کنترل بالا بود. با این حال، مقدار آن در گروه فوق نوبت بالاتر از گروه دونوبتی بود (05/0≥p). فشار خون سیستولی و دیاستولی پس از فعالیت در هر دو گروه تمرینی کاهش داشت که در گروه دونوبتی به طور معنی داری پائین تر از گروه فوق نوبت بود (05/0≥p) و تا مدت 90 دقیقه پس از فعالیت نیز در سطح پائینی حفظ شد. به طور کلی، فشار خون پس از فعالیت مقاومتی کاهش می یابد و الگوی این کاهش پس از فعالیت ممکن است در روش های مختلف تمرین مقاومتی متفاوت باشد.
۳۵۱.

تأثیر سه برنامه سرد کردن فعال بر میزان دفع لاکتات خون و تعداد ضربان قلب، پس از یک فعالیت بیشینه در ورزشکاران رزمی کار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسید لاکتیک کشش ایستا فعالیت بیشینه سرد کردن فعال

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۹۵ تعداد دانلود : ۸۷۳
هدف این تحقیق، مقایسه تأثیر سه برنامه مختلف سرد کردن فعّال بر میزان دفع لاکتات خون و تعداد ضربان قلب به دنبال یک فعالیت بیشینه در ورزشکاران رزمی کار بود. 10 ورزشکار رزمی کار به صورت تصادفی ساده انتخاب، و بر اساس حداکثر اکسیژن مصرفی از طریق آستانه بی هوازی همگن شدند. آزمودنی ها پس از اجرای سه وهله فعالیت بیشینه بروس در طی سه روز مختلف با فاصله زمانی 72 ساعت، 3 برنامه مختلف سرد کردن 10 دقیقه ای شامل: الف- 5 دقیقه دویـدن نـرم و آهـسته + 5 دقیقه کشـش ایستـا، ب- 5 دقیقه کشش ایستا + 5 دقیقه دویدن نرم و آهسته، ج- 5/2 دقیقه دویدن نرم و آهسته +5/2 دقیقه کشش ایستا + 5/2 دقیقه دویدن نرم و آهسته + 5/2 دقیقه کشش ایستا را انجام دادند. سطح لاکتات خون و تعداد ضربان قلب آزمودنی ها در فواصل زمانی قبل، بلافاصله پس از فعالیت و دقایق 5، 10 و 20 دوره سرد کردن، اندازه گیری شد. برای تحلیل آماری داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی توکی درسطح 05/0≥P استفاده شد. تفاوت معنی داری میان سه برنامه سرد کردن فعال در میزان کاهش سطح لاکتات خون وجود نداشت. برنامه سرد کردن دوم، بیشترین تأثیر را در کاهش تعداد ضربان قلب پس از فعالیت بیشینه در مقایسه با برنامه های اول و سوم داشت (05/0≥P). همچنین برنامه سرد کردن دوم باعث کاهش بیشتر تعداد ضربان قلب نسبت به برنامه های اول و سوم در دقیقه 5 (05/0≥P و 8/9=F) و دقیقه 10 (05/0≥P و 7/8=F) گردید. بر اساس این نتایج مشخص شد که احتمالاً زمان کافی برای سرد کردن، بیشتر از 5 دقیقه است. از طرفی، تغییر در ترتیب اجرای سرد کردن فعال (با شدت یکسان)، تاثیری در کاهش سطح لاکتات خون ایجاد نمی کند.
۳۵۲.

مقایسه سرعت هدایت عصبی اندام تحتانی غالب و غیرغالب ورزشکاران و غیرورزشکاران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اندام غالب (DL) اندام غیرغالب (NDL) استقامتی و نیمه استقامتی سرعت هدایت عصبی (NCV) فوتبال

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی عصبی ـ عضلانی
تعداد بازدید : ۱۷۹۳ تعداد دانلود : ۷۳۱
این مطالعه به منظور مقایسه سرعت هدایت عصبی (NCV) اندام تحتانی سه گروه هشت نفره از بازیکنان فوتبال، دوندگان نیمه استقامت و دوندگان استقامت به همراه گروه کنترل با دامنه سنی 21 تا 26 سال انجام گرفت. برای بررسی پارامترهای الکترونروگرافی و سرعت هدایت هر آزمودنی، معاینه جداگانه تست عصبی محیطی با دستگاه الکترونروگرافی ENG انجام گرفت. به منظور تجزیه آماری از آزمون تحلیل واریانس برای مقایسه میانگین سرعت هدایت عصبی بین گروه ها در اندام غالب و غیرغالب و در صورت وجود تفاوت بین گروه ها از آزمون تعقیبی توکی استفاده شد. نتایج به دست آمده برای هر دو اندام غالب و غیرغالب تفاوت معنا داری را بین دو گروه نیمه استقامتی ها در برابر استقامت )0)(P= 0 (P= و فوتبال در برابر استقامت ) 0(P=  ) 0(P=  گزارش کرد. همین طور اختلاف معنا داری بین نیمه استقامتی ها در برابر کنترل) 002/0 (P=  (002/0 (P= و فوتبال در برابر کنترل)  0 (P= ) 013/0 (P= ملاحظه شد. در اختلاف اندام غالب و غیرغالب هم اختلاف معنادار فقط در ورزشکاران فوتبال دیده شد) 04/0 (P=. براساس نتایج پژوهش حاضر می توان گفت که احتمالاً توسعه هدایت عصبی در اندام تحتانی ورزشکاران اغلب در ورزش های با شدت بالاتر روی داده است که شاید به سیستم های انرژی یکسان آنها مربوط شود و همین طور پای برتر و تمرکز روی آن در الگوهای برنامه تمرینی محیط متغیر بیشتر از رشته هایی صرفاً استقامتی با محرک های محیطی ثابت است.
۳۵۳.

تعیین نیم رخ سوماتوتایپ نونهالان پسر برخی اقوام ایرانی در ماده های دو ومیدانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قوم سوماتوتایپ نونهال دوومیدانی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی فیزیولوژی ورزشی کاربردی
تعداد بازدید : ۱۷۹۲ تعداد دانلود : ۱۲۷۷
ارزیابی ویژگی های پیکری و مقایسه آن با ورزشکاران نخبه، یکی از روش های پیش بینی امکان موفقیت افراد در ورزش به ویژه مواد مختلف دو و میدانی است. هدف از تحقیق حاضر، توصیف نیم رخ سوماتوتایپیک پسران 9 تا 13 ساله اقوام فارس، کرد و لر با رویکرد آمایش سرزمینی و با تأکید بر تعیین استعداد قومی در ماده های مختلف دوومیدانی بود. تحقیق حاضر توصیفی- مقایسه ای و از نوع میدانی است. بدین منظور از میان نونهالان پسر 9 تا 13 ساله که در برنامه های اوقات فراغت تابستانی سازمان ورزش بسیج ثبت نام کرده بودند 939 نفر (247 نفر کرد، 346 نفر لر و 346 نفر فارس) با توزیع متوازن از استان های کردستان، کرمانشاه، ایلام، لرستان، کهکیلویه و بویراحمد، همدان، مرکزی، قم و کرمان انتخاب شده و بر اساس دستورالعمل انجمن بین المللی پیشبرد پیکرسنجی، متغیرهای منتخب پیکرسنجی و تیپ بدنی به روش هیث و کارتر محاسبه شد. تحلیل داده ها بوسیله آزمون تحلیل واریانس یک راهه و خی دو انجام شد. نتیجه آزمون تحلیل واریانس یک راهه نشان داد که در سه قومیت کرد، لر و فارس اختلاف معنی داری بین هر سه جزء اندومورف (001/0P < ، 37.6F = )، اکتومورف (001/0P < ، 40.9F = ) و مزومورف (022/0p = ، 3.8F = ) وجود دارد. بیشترین فراوانی تیپ بدنی در قوم کرد، مزومورفیک اکتومورف با 53 نفر (001/0P < ، 147.15X2= ) در قوم لر، مزومورفیک اکتومورف با 66 نفر (001/0P < ، 220.74X2= ) در قوم فارس، اندومورفیک مزومورف با 71 نفر (001/0P < ، 288.23X2= ) بود. طبق یافته های این پژوهش قوم کرد و لر به دلیل وجود درصد بیشتری از فراوانی تیپ بدنی مزومورفیک اکتومورف در دوهای مسافت بلند و متوسط مستعدتر هستند و قوم فارس به دلیل برخورداری از درصد بیشتر فراوانی تیپ بدنی اندومورفیک مزومورف در پرتاب ها به ویژه پرتاب وزنه احتمالاً استعداد بیشتری دارند.
۳۵۴.

تأثیر دو شیوه تمرینی تداومی و تناوبی بر کیفیت زندگی بیماران قلبی پس از جراحی بای پس عروق کرونر (CABG)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کیفیت زندگی تمرین ورزشی بیماران قلبی Post CABG

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۹۲ تعداد دانلود : ۸۶۱
کیفیت زندگی، مفهوم چندبعدی گسترده ای است که با بهداشت و مراقبت های بهداشتی ارتباط دارد. کیفیت زندگی بیماران بعد از بروز بیماری قلبی کاهش می یابد، ازاین رو هدف اغلب مراکز بهداشتی و بازتوانی قلبی، بهبود کیفیت زندگی بیماران قلبی است. هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر دو شیوه تمرینی تداومی و تناوبی بر کیفیت زندگی بیماران قلبی پس از جراحی بای پس عروق کرونر (CABG) بود. به این منظور 20 بیمار Post CABG (18 مرد و 2 زن با میانگین سنی 91 /8 ± 05 /57 سال و میانگین شاخص توده بدنی 20 /3 ± 98 /26 کیلوگرم بر مترمربع) در دو گروه تمرین تداومی هوازی (شامل 30 تا 60 دقیقه و شدت 70 تا 85 درصد حداکثر ضربان قلب، 12 = n) و تمرین تناوبی هوازی (شامل 28 تا 44 دقیقه و شدت 75 تا 90 درصد ضربان قلب حداکثر، 12 = n) به مدت 8 هفته و هر هفته 3 مرتبه در این پژوهش شرکت داشتند. کیفیت زندگی با استفاده از نسخه فارسی پرسشنامه 36-SF ارزیابی شد. برای بررسی تغییرات درون گروهی متغیرها از آزمون آماری t جفتی استفاده شد. نرم افزار آماری مورد استفاده نیز SPSS ویرایش 16 بود. نتایج نشان داد هر دو شیوه تمرین تداومی و تناوبی تأثیر مفید معنی داری بر QOL و ابعاد مختلف آن یعنی عملکرد فیزیکی (تداومی 001 /0 > p، تناوبی 001 /0 > p) ، درد بدنی (تداومی 016 /0 = p، تناوبی 003 /0 = p) ، سلامت روانی (تداومی 018 /0 = p، تناوبی 04 /0 = p) ، انرژی و زنده دلی (تداومی 003 /0 = p) ، تناوبی 020 /0 = p) ، عملکرد اجتماعی (تداومی 037 /0 = p، تناوبی 032 /0 = p) و سلامت عمومی (تداومی 020 /0 = p، تناوبی 018 /0 = p) داشتند. باتوجه به نتایج می توان گفت هر دو شیوه تمرین تداومی و تناوبی منتخب به بهبود QOL بیماران CABG بعد که امروزه مهم ترین عامل بازیافت بعد از عمل است، انجامید. ازاین رو هر دو شیوه تمرین منتخب برای بازتوانی بیماران CABG در مراکز بازتوانی فواید مطلوبی در پی دارند.
۳۵۵.

بررسی سطح آمادگی جسمانی و حرکتی دانشجویان پسر دانشگاه فردوسی مشهد و تهیه هنجار(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۹۰ تعداد دانلود : ۷۶۷
نمونه آماری این پژوهش توصیفی – میدانی182 نفرازدانشجویانی است که واحد درسی تربیت بدنی یک را به تازگی انتخاب کرده بودند. به منظور تعیین نمونه آماری برای دامنه سنی 22 سال وکمتر 66 نفر وبرای دامنه سنی 23 سال 65 نفر وبرای دامنه سنی 24 سال وبیشتی 51 نفر به طور تصادفی انتخاب شدند. پس از تعیین نمونه ی آماری واجرای تست های منتخب به عملکرد دانشجویان بر روی هرکدام ازمواد یک نمره ی خام اختصاص داده شد وسپس شاخص های آماری هرسه گروه سنی تحقیق بایکدیگر وبا نتایج پژوهش های مشابه درداخل وهنجارهای خارج از کشورمقایسه شد وبا مقایسه میانگین نتایج تست های مشترک بین هرسه گروه سنی ملاحظه گردید که با افزایش سن از 22به 24 سال وبیشتر در تمامی مواد حد نصاب ها به تدریج افت داشته اند بویژه روند افت درتست های درازونشست، دوی رفت وبرگشت، دوی سرعت ودوی یک مایل محسوس تر بوده است.از مقایسه نتایج با نتایج پژوهش های مشابه داخل چنین استنباط شده است که عملکرد گروه نمونه در سطح پایین تری قرار داشته که شاید علت آن زمان اجرای تست ها باشد.چراکه،دراین تحقیق برخلاف تحقیقات مشابه داخلی به دلیل هدف هنجار یابی کسب معیاری مناسب برای مقایسه وضعیت دانشجویان قبل وبعد ازتدریس، زمان اجرای تستها درابتدای دوره وشروع واحد آمادگی جسمانی بوده است.
۳۵۶.

ارتباط فعالیت بدنی با غلظت فیبرینوژن و هموسیستئین سرم در مردان فعال،غیرفعال و مبتلا به بیماری عروق کرونر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فعالیت بدنی بیماری عروق کرونر حداکثر اکسیژن مصرفی فیبرینوژن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۸۹ تعداد دانلود : ۱۱۲۶
این بازآزمایی مقطعی از نوع پژوهشهای تحلیلی و کاربردی است که با روش هم بستگی و مقایسه میانگین متغیرها و با هدف مقایسه ارتباط هم بستگی میزان فعالیت بدنی با غلظت فیبرینوژن و هموسیستئین سرم در گروههای منتخب مردان انجام شده است. آزمودنیهای این پژوهش 3 گروه از مردان میان سال 40 تا 55 سال فعال (سن 33/5 86/47 سال، شاخص توده جرم بدن kg/m2 26/2 96/27، و 15=nA )، غیرفعال (سن 34/4 53/43 سال، شاخص توده جرم بدن kg/m2 96/2 26/26، و 15= nS)، و مبتلا به CAD (سن 85/5 13/48 سال، شاخص توده جرم بدن kg/m2 34/2 44/26، و 15 = nC) بودند که از میان تعدادی افراد واجد شرایط، براساس اطلاعات حاصل از پرسشنامه های استاندارد NHIS و PA-R گزینش شدند. VO2 max تخمینی (فعال 563/2 039/39، غیرفعال 056/3 647/32، و CAD 275/4 378/30 mL.kg-1.min-1) شاخص میزان فعالیت بدنی (متغیر مستقل و پیشگو) است و از فرمول برآورد غیرتمرینی VO2 max دانشگاه هوستون برآورد شد. متغیرهای وابسته یا معیار نیز عبارت اند از غلظت ناشتای Fib (فعال 568/51 866/287، غیرفعال 215/49 800/299، و CAD 804/63 200/307 میلی گرم در دسی لیتر)، و Hcy (فعال 624/2 733/11، غیرفعال 869/3 400/12، و CAD 111/5 966/11 میکرومول در لیتر)، و سرم. Hcy سرم با روش ایمونواسی آنزیمی برحسب میکرومول در لیتر و Fib سرم با روش کرونومتریک برحسب میلی گرم در دسی لیتر با دستگاه تمام خودکار ایمونوآنالایزر ساخت شرکت بیومریوی فرانسه اندازه گیری شد. آزمونهای آماری مناسب عبارت بودند از کولمگروف ـ اسمیرنف، لوین، آنالیز واریانس یک طرفه، و کروسکال ـ والیس که در سطح معناداری 05/0≤ P انجام شد. تجزیه و تحلیل نتایج نشان داد تفاوت میانگینهای متغیرHcy (898/0=P) و Fib (630/0=P) در بین گروهها معنادار نبود. همچنین هیچ یک از ضریبهای هم بستگی (VO2 max با Hcy گروه فعال 251/0- ، غیرفعال 367/0، و CAD 141/0- و VO2 max با Fib گروه فعال 358/0، غیرفعال 139/0- و CAD 214/0-) محاسبه شده نیز معنادار نبود. لذا احتمالاً فعالیت بدنی در پژوهش حاضر بر غلظت فیبرینوژن و هموسیستئین سرم مردان میان سال تاثیری ندارد و ارتباط معناداری بین آنها نیست.
۳۵۷.

تاثیر تمرین هوازی بر وزن چربی احشایی موش های صحرایی اوارکتومی شده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین هوازی قد اوارکتومی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۸۸ تعداد دانلود : ۳۶۱۰
تغییر الگوی توزیع چربی در زنان یائسه با کاهش عملکرد تخمدان ها ارتباط دارد و این امر منجر به افزایش میزان شیوع بیماری های قلبی- عروقی پس از یائسگی می شود. لذا شناسایی روش های کم خطر برای کاهش چربی احشایی در شرایط فقدان استروژن اهمیت دارد. هدف از این پژوهش عبارت است از بررسی اثر تمرین هوازی بر وزن چربی احشایی موش های صحرایی اوارکتومی شده. برای این منظور، تعداد 32 سرموش صحرایی ماده 11 هفته ای از نژاد ویستار با میانگین وزن 36/13± 56/168 گرم به صورت تصادفی هدفدار در سه گروه (اوارکتومی شده و تمرین، شم، اوارکتومی شده) قرار گرفتند. دو هفته بعد از جراحی، موش ها به مدت 8 هفته ( هر هفته 5 روز و هر روز 60 دقیقه با سرعت 26 متر بر دقیقه و شیب 10 درجه) روی تردمیل جوندگان تمرین کردند. در پایان برنامه، همه حیوانات کشته شدند و چربی احشایی به روش جراحی باز استخراج و توزین گردید. برای آزمون فرضیه ها از تحلیل واریانس یکطرفه با آزمون تعقیبی شفه و آزمون t هم بسته استفاده شد. سطح معناداری آماری05/0 P< تعیین شد. نتایج نشان داد که بعد از 8 هفته، اختلاف در وزن بدن و چربی احشایی گروه های اوارکتومی شده و شم معنادار بود. بین وزن بدن گروه های تجربی و کنترل (اوارکتومی شده) بعد از 8هفته تمرین هوازی تفاوت معناداری مشاهده نشد، درحالی که اختلاف چربی احشایی آن ها معنادار بود. وزن بدن و وزن چربی احشایی گروه اوارکتومی شده و میانگین غذای مصرفی و قد گروه تجربی (اوارکتومی شده و تمرین) نسبت به دو گروه دیگر افزایش معناداری داشت. این یافته ها بیانگر نقش ورزش در کاهش چربی احشایی حتی در شرایط فقدان استروژن است.
۳۵۸.

اثردو روش تمرینی تداومی وتناوبی هوازی بر HS-CRP  موشهای صحرایی ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین تداومی تمرین تناوبی هوازی HS- CRP موشهای صحرایی ویستار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۸۷ تعداد دانلود : ۹۵۵
هدف از این پژوهش، مطالعه تاثیر دو روش تمرینی تداومی وتناوبی هوازی بر حساس ترین شاخص التهابی پیشگویی کننده بیماری قلبی عروقیCRP) (Hs-در موشهای صحرایی ماده چاق نژادwistar 14848 با سن 5/21 ماه و گذشت دست کم سه ماه از اتمام دوران باروری آنها بود. به همین منظور56 سر موش صحرایی به گروههای کنترل ، تداومی و تناوبی تقسیم شدند. پروتکل تمرینی به مدت 12 هفته و هفته ای 5 جلسه و هر جلسه نیز با سرعت و مدت تعیین شده اجرا شد. خون گیری در سطوح پایه به دنبال 12 تا 14 ساعت ناشـتایی در سه مرحله پیش آزمون، میان آزمون و پـس آزمون با شرایط مشابه انجام و مقـادیرhs- CRP با روش ایمنوتوربیدیمتریک اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از آزمونهای تحلیل واریانـس و اندازه گیریهای مکرر و آزمونهای تعقیبی شفه و LSD تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد، مقادیر درون گروهی hs- CRP هر دو گروه تمرینی تداومی و تناوبی در 6 هفته نخست تمرین کاهش داشته، اما این کاهـش معنی دار نبوده است (مقدار P به ترتیب برابر است با 08/0 و351/0). با این وجود، این کاهش در این گروهها به دنبال 12 هـفته تمرین معنی دار بوده اسـت (مقدار p به ترتیب برابر است با 000/0 و003/0). از سوی دیگر، بررسی تفاوت hs-CRP سه گروه نشان داد این تفاوت فقط بین دو گروه تداومی و تناوبی پس 6 و 12 هفـته تمرین ـ هر دو ـ معنی دار نیست (مقدار P به ترتیب برابر است با 936/0 و427/0). با توجه به نتایج حاصـله می توان گفت کاهشhs-CRP پس از تمرینات تداومی و تـناوبی هوازی حاکی از تخفیف فرایند آتروژنز است و استفاده از هر یک از دو روش تمرینی تاثیر مشابهی بر این شاخص دارد.
۳۵۹.

بررسی تاثیر یک برنامه تمرینی منتخب دویدن در آب کم عمق با شدت 70 درصد بیشینه بر توازن هوازی و ترکیب بدنی دختران 15 - 17 ساله دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۸۷ تعداد دانلود : ۸۶۶
تمرینات هوازی درآب که به اشکال مختلف دویدن ،پریدن وراه رفتن قابل اجراست،نتایج منحصر له فردی به دنبال دارد. تمرینات دویدن درآب ،به سه صورت دویدن درآب کم عمق،دویدن در آب عمیق بدون وسیله ی شناوری ودویدن درآب عمیق به کمک وسایل مخصوص شناورسازی اجرا می شود.دراین تحقیق،22 دختر غیر ورزیده ی دبیرستانی با میانگین سنی 82/0? 42/15 ، دردو گروه تجربی وشاهد ،پیش آزمون وپس آزمون ارزیابی توان هوازی ،ترکیب بدنی ،وزن ودو540 متر راانجام دادند.گروه تجربی با قرار گرفتن در آبی به عمق 70 درصد ارتفاع قد،برنامه ی تمرینی خود را با تکار سه روز درهفته آغاز کرده وبه مدت 18 هفته ادامه دادند. زمان دویدن درآب از20 دقیقه شروع شده وبه ترتیب هر جلسه یک دقیقه به آن اضافه شده به وری که درروز آخر،مدت زمان تمرین به 37 دقیقه رسیده است.میانگین درجه ی حرارت آب درطی جلسات تمرین نسبتاًثابت وبرابر2? 27 درجه ی سانتی گراد بوده است.نتایج به دست آمده عبارتند از:افزایش معنی دار7/4 درصدی مطلق ،کاهش معنی دار7/1 درصدی وزن بدن،کاهش معنی دار 5/6 درصدی چربی بدن وکاهش معنی دار 8/12 درصدی رکورد دو540 متر. درمجموع ،با توجه به نتایج تحقیقات انجام شده ،هدف از انجام تمرینات هوازی درآب،نوع تمرینات را مشخص می سازد:اگر هدف از انجام تمرینات ،حفظ آمادگی قلبی –عروقی ورزشکاران آسیب دیده وگروه های خاص می باشد،بهتر است که تمرینات درقسمت عمیق استخر،به کمک وسیله ی شناور سازی یا بدون آن انجام شود .اگرهدف از انجام تمرینات،افزایش افراد می باشد،بهتر است که تمرینات ،در قسمت کم عمق استخر وباحفظ الگوی دویدن در خشکی انجام گیرد.
۳۶۰.

اثر هشت هفته مصرف روی و تمرین هوازی بر سطح گلوکز پلاسما و تعداد سلول های بتای پانکراس در رت های دیابتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دیابت تمرین هوازی سلول های بتا مکمل روی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۷۸۵ تعداد دانلود : ۸۷۴
هدف از این مطالعه بررسی اثر مصرف مکمل روی و هشت هفته تمرین هوازی بر سطوح قند خون و توزیع سلول های بتا پانکراس در موش های صحرایی دیابتی است. به طور تصادفی 60 رت نر بالغ به شش گروه تقسیم شدند: کنترل سالم (C)، کنترل تمرین (CE)، دیابت کنترل (D)، دیابتی با روی ((DZ، دیابتی با تمرین (DE)، و گروه دیابتی با روی و تمرین (DEZ). پس از هشت هفته، رت ها بی هوش شدند، سپس پانکراس جدا و پردازش شد. بخش هایی به طور تصادفی تعیین و تعداد سلول های رنگی بتا پانکراس شمارش شدند. سطح قند خون (BGL) در هفته های مختلف در این تحقیقات اندازه گیری شد. تجزیه وتحلیل آماری از آزمون واریانس ها نشان داد که BGL به طور چشمگیری در گروه های DEZ و DZ در مقایسه با C و گروه های D و CE کاهش یافت (05/0>P). تعداد سلول های بتای جزایر لانگرهانس در گروه DEZ به طور معنا داری (05/0>P) بالاتر از گروه D (اندازه اثر 81٪) و DE (اندازه اثر 97٪) و DZ بالاتر از گروه D (اندازه اثر 99٪) بود و قابل مقایسه با گروه شاهد C و CE بودند. نتایج این مطالعه نشان داد که مکمل روی همراه با تمرین هوازی می تواند نقش مؤثرتری در مدیریت دیابت داشته باشد و احتمالاً با کنترل بیماری دیابت و تحریک سلول های بتا به افزایش ترشح انسولین منجر شود. همچنین تا حد زیادی از تخریب سلول های بتای باقی مانده به وسیله برخی از تغییرات پاتولوژیک مثل هیپرتروفی جلوگیری می کند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان