ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۱٬۷۱۶ مورد.
۲۸۱.

تاثیر یک دوره فعالیت استقامتی بر سطوح ابستاتین پلاسما و معده موش های صحرایی نژاد ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین استقامتی ابستاتین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۱۲ تعداد دانلود : ۱۰۹۴
ابستاتین پپتیدی مؤثر بر تعادل انرژی است که در سال 2005 شناسایی شد و تحقیقات زیادی روی آن انجام نشده است. هدف تحقیق حاضر بررسی سطوح ابستاتین پلاسما و معده در پاسخ به یک دوره تمرین استقامتی در موش های صحرایی نژاد ویستار است. 14 موش (12-14هفته ای، 235–250 گرمی) به طور تصادفی به دو گروه مساوی تقسیم شدند. گروه تجربی با سرعت 25 متر در دقیقه، به مدت 60 دقیقه، 5 روز در هفته و برای 6 هفته روی نوارگردان دویدند. سپس معده، کبد، و پلاسمای آن ها جدا شد و سطوح ابستاتین، ATP، و گلیکوژن به روش آنزیم لینک ایمنواسی اندازه گیری شد. از آزمون های t مستقل و t وابسته برای بررسی تفاوت میانگین های متغیرهای وابسته در گروه های تجربی و کنترل و در هر گروه استفاده شد. نتایج نشان داد سطوح ابستاتین معده به طور معناداری در گروه تجربی کمتر از گروه کنترل است. گلیکوژن کبد به طور معناداری در گروه تجربی بیشتر بود (05/0>P). سطوح ابستاتین پلاسما و ATP معده بین گروه ها تفاوتی نداشت. یافته ها نشان داد تمرین استقامتی باعث کاهش ابستاتین معده می شود که این امر با افزایش گلیکوژن کبد در موش های گروه تجربی همراه بود. ورزش ممکن است از طریق بهبود سطح انرژی در تعدیل ابستاتین معده نقش داشته باشد.
۲۸۲.

تاثیر مصرف کوتاه مدت مکمل کراتین بر عملکردهای سرعتی و قدرت عضلانی کشتی گیران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مکمل کراتین کشتی گیران عملکرد سرعتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۱۱ تعداد دانلود : ۹۰۸
در پژوهش حاضر با هدف مطالعه مصرف مکمل کراتین به عنوان یک کمک ارگوژنیکی، تاثیر مصرف کوتاه مدت کراتین مونوهیدرات بر عملکردهای سرعتی و قدرتی کشتی گیران بررسی شد. به این منظور 20 کشتی گیر انتخاب و به دو گروه همگن 10 نفره دارونما (گروه کنترل) و مصرف کننده مکمل کراتین (گروه تجربی) تقسیم شدند و در یک طرح دوسوکور، عملکرد آزمودنی ها در دوهای سرعتی، استقامت در سرعت های تناوبی، قدرت عضلانی در حرکت اکستنشن زانو به فاصله 7 روز (مصرف روزانه 20 گرم کراتین مونوهیدرات در چهار وعده 5 گرمی، توسط گروه تجربی و به همین مقدار دارونمای دکستروز توسط گروه کنترل) سنجیده شد. نتایج پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از آزمون آماری t همبسته (در هر گروه) و t مستقل (بین دو گروه) تجزیه و تحلیل شد. نتایج تحقیق نشان می دهد مصرف کوتاه مدت کراتین عملکرد سرعتی کوتاه مدت (دوهای 20 و 40 متر سرعت)، بلندمدت (60 و 100 متر سرعت) و مسافت طی شده در آزمون عملکرد استقامتی کشتی گیران در دوهای سرعتی تناوبی (30 دوی سرعت حداکثر 5 ثانیه ای با 10 ثانیه استراحت در بین آنها) و قدرت عضلانی در حرکت 1-RM اکستنشن زانو را به طور معنی داری بهبود بخشیده است (05/0P<).
۲۸۳.

بررسی پلی مورفیسم ژن ACTN-3 در ورزشکاران برتر ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ورزشکار ACTN3 پلی مورفیسم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۰۸ تعداد دانلود : ۱۴۰۳
عملکرد ورزشی ویژگی پیچیده ای است که از ژنتیک افراد و عواملی مانند تغذیه و تمرین متأثر می شود. عوامل ژنتیکی دامنه گسترده ای از تنوع ویژگی های مناسب برای ورزش را تعیین می کنند. ژن ACTN-3، پروتئین آلفا آکتینین-3 را کد می کند. این پروتئین قسمتی از دستگاه انقباضی را در فیبرهای عضلانی تشکیل می دهد. هدف از این تحقیق، بررسی پلی مورفیسم ژن ACTN-3 در ورزشکاران نخبه ایرانی و مقایسه آن با گروه کنترل بود. 148 ورزشکار عضو تیم ملی و 175 غیرورزشکار به عنوان گروه کنترل مقایسه شدند. روش های به کاررفته در این پژوهش شامل نمونه گیری خونی، استخراج DNA نمونه های خونی و روش های PCR , RFLP برای تعیین پلی مورفیسم ژن یادشده بود. آزمون آماری کای مربع برای مقایسه سه نوع ژنوتیپ RR, RX, XX در گروه های تحقیق استفاده شد. اختلاف معنی داری در نوع ژنوتیپ گروه کنترل و ورزشکاران مشاهده نشد P=0.61)). اختلاف نوع ژنوتیپ ورزشکاران رشته های مختلف نیز معنی دار نبود P=0.77)). نتایج این تحقیق در مجموع نشان داد که تفاوت معنی داری در وضعیت ژنوتیپ ژن ACTN3 بین دو گروه ورزشکار و کنترل وجود ندارد، بنابراین پلی مورفیسم این ژن را نمی توان عامل تعیین کننده ای در عملکرد ورزشکاران ایرانی دانست.
۲۸۴.

ارتباط بین سرعت در نقطه چرخش لاکتات و مدت زمان ماندن در VO2max هنگام دویدن با سرعت vVO2max در دوندگان استقامتی و نیمه استقامتی حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حداکثر اکسیژن مصرفی دویدن در vVO2max زمان رسیدن به درماندگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۰۸ تعداد دانلود : ۹۴۱
هدف تحقیق حاضر عبارت است از مطالعه ارتباط بین سرعت دویدن در نقطه چرخش لاکتات ((vLTP و زمان ماندن در max2VO (max2TVO) هنگام فعالیت با max2vVO تا رسیدن به درماندگی در دوندگان استقامتی و نیمه استقامتی. بدین منظور 11 دونده عضو تیم ملی دو و میدانی (9مرد و 2زن) در رشته های استقامت و نیمه استقامت با میانگین سن، قد و وزن- به ترتیب 1/1±36/24 سال، 1/2±36/173 سانتی متر، 21±25/63 کیلوگرم- آزمودنی این تحقیق انتخاب شدند. هر آزمودنی در سه آزمون مجزا تا رسیدن به درماندگی روی نوارگردان با شیب صفر درجه و در 3روز متفاوت به فاصله حداقل 48 ساعت شرکت کردند. آزمون اول به منظور سنجش max2VO و max2vVO با سرعت اولیه 10 کیلومتر در ساعت تا رسیدن به درماندگی انجام شد. در آزمون دوم max2TVO، max2TlimVO و max2TAVO آزمودنی ها سنجیده شد. سرعت اولیه دستگاه متناسب با max2vVO آزمودنی ها تنظیم شد. در آزمون سوم vLTP آزمودنی سنجیده شد. شروع آزمون با سرعت 10کیلومتر در ساعت بود که پس از هر 4 دقیقه 1 کیلومتر در ساعت بر سرعت نوارگردان افزوده می شد، تا غلظت لاکتات آزمودنی به فراتر از 5 میلی مول برسد. اطلاعات مربوط به گازهای تنفسی با استفاده از دستگاه تجزیه و تحلیل گازهای تنفسی اندازه گیری شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار SPSS مدل 12 و روش آماری ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد ارتباط معناداری بین vLTP نسبی (max2vVO%) و max2TVO آزمودنی ها وجود ندارد (48/0 P= و 33/0r =). از سوی دیگر، ارتباط مثبت معناداری بین max2TVO و max2TlimVO (000/0P= و 91/0 r =) مشاهده شد. یافته دیگر این تحقیق که بیانگر max2TVO نیز می تواند باشد، ارتباط مثبت معنادار بین max2TlimVO و max2TAVO (001/0 P= و 80/0 r=) است. بنابراین، شاید بتوان چنین پیش بینی کرد که با توجه به ارتباط مثبت معنادار بین متغیرهای ذکر شده، برای افزایش max2TVO بتوان از تمریناتی با شدت max2vVO استفاده کرد.
۲۸۵.

بررسی تأثیر یک هشت هفته حرکات ایروبیک بر میزان افسردگی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر سال اول(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۰۷
تحقیق حاضر نیز با هدف بررسی اثر 8 هفته حرکات ایروبیک بر میزان افسردگی و پیشرفت تحصیلی دختران دانش آموز سال اول دوره متوسطه ناحیه خرم آباد انجام شد. به این منظور 2456 نفر از دانش آموزان پرسشنامه افسردگی را تکمیل کردند و معدل ترم اول آنان نیز ثبت شد. بعد از تجزیه و تحلیل پرسشنامه ها از بین 570 نفری که دارای افسردگی خفیف ، متوسط و شدید بودند و از لحاظ پیشرفت تحصیلی نیز در سطح ضعیفی قرار داشتند، 60 نفر به صورت تصادفی انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه تجربی (30 = n ) و کنترل (30 = n ) تقسیم شدند. گروه تجربی به مدت 8 هفته، هفته ای 3 جلسه و هر جلسه 1 ساعت حرکات ایروبیک را انجام دادند بعد از پایان دوره تمرینی هر دو گروه پرسشنمه افسردگی بک را پر کردند و بعد از اتمام امتحانات ترم دوم معدل ثبت شد. اطلاعات با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی و نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد. در پایان ، نتایج نشان داد پس از انجام حرکات ایروبیک به مدت 8 هفته بین میانگین افسردگی گروه تجربی و کنترل تفاوت معنی داری وجود دارد اما بین پیشرفت تحصیلی دو گروه تفاوت معنی داری مشاهده نشد.
۲۸۶.

تأثیر تمرین تداومی منظم و بی تمرینی متعاقب آن بر عامل نشانگر بیماری های عروق کرونر(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۰۵ تعداد دانلود : ۹۸۶
هدف از این پژوهش، تاثیر تمرین تداومی منظم و بی تمرینی متعاقب آن بر عامل نشانگر بیماری های عروق کرونر بود. بدین منظور 35 سر موش نر 3 ماهه نژاد ویستار به صورت تصادفی در 2 گروه تجربی (20 = n) و کنترل (15=n بدون هیچ گونه برنامه تمرینی) قرار گرفتند. برنامه تمرینی به مدت 12 هفته و هفته ای 3 جلسه، با مدت و شدت مشخص اجرا شد (پس از 24 جلسه تمرین، 5 سر موش از آزمودنی های این گروه، بی تمرینی را تجربه کردند تا آثار بی تمرینی بررسی شود). خونگیری پس از 14 ساعت ناشتایی در مراحل مختلف تمرین با شرایط مشابه انجام و مقادیر sICAM-1 با استفاده از کیت تجاری الایزا شرکت R&D و با دستگاه Elisa Reader اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از آنالیز واریانس دوطرفه و آزمون t وابسته و مستقل تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد مقادیر sICAM-1 در 24 جلسه نخست تمرین کاهش یافت که معنی دار نبود (122/0 = P)، اما با ادامه تمرین تا 36 جلسه، کاهش معنی داری در مقدار sICAM-1 مشاهده شد (000/0 = P). همچنین مشخص شد در اثر بی تمرینی سازگاری های ایجاد شده از دست می رود و بدن در معرض خطر آسیب های التهابی آتروژنز قرار می گیرد (070/0 = P). به طور کلی، این تحقیق نشان می دهد اندازه گیری مولکول چسبان سلولی sICAM-1 ابزار سودمندی در تشخیص مؤثر عوامل مختلف محیطی در اختلالات عروقی است و از طرفی تمرینات تداومی منظم با کاهش غلظت sICAM-1 روشی سودمندی در پیشگیری و کاهش آترواسکلروز است.
۲۸۷.

اثر مصرف مکمل آهن بر شاخص های ذخایر آهن بدن زنان ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هموگلوبین هماتوکریت زنان ورزشکار مکمل آهن فریتین سرم ترانسفرین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۰۵ تعداد دانلود : ۱۰۴۹
پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر هشت هفته مصرف مکمل آهن بر ذخایر آهن بدن زنان ورزشکار انجام شده است. آزمودنی های پژوهش 28 زن ورزشکار داوطلب در باشگاه های آمادگی جسمانی و واجد شرایط (فریتین سرم کمتر از 20 نانوگرم بر میلی لیتر) با میانگین 64/2 39/26 سال، میانگین وزن 70/5 61/61 کیلوگرم و میانگین قد 17/4 163 سانتی متر بودند که به روش تصادفی ساده و با استفاده از طرحی دوسوکور به دو گروه مکمل و دارونما تقسیم شدند. اطلاعات مربوط به غلظت فریتین سرم، هموگلوبین، هماتوکریت، ظرفیت اتصال به آهن خون (TIBC) و درصد اشباع ترانسفرین، قبل و بعد از مصرف مکمل جمع آوری و اندازه گیری شد. در طول دوره مصرف مکمل، گروه تجربی روزانه 100میلی گرم آهن و گروه کنترل روزانه 100 میلی گرم دارونما دریافت کردند. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون های آماری t همبسته و t مستقل بررسی و تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد در گروه تجربی یک دوره هشت هفته ای مصرف مکمل آهن در زنان ورزشکار توانسته است بر بیشتر متغیرهای پژوهش تأثیری مثبت و معنی دار داشته باشد (05/0< P). در گروه کنترل مصرف دارونما تأثیر معنی داری بر هیچ یک از متغیرهای اندازه گیری شده در زنان ورزشکار نشان نداد. همچنین، مقایسه نتایج دو گروه بعد از دوره مصرف مکمل آهن نیز نشان داد مصرف مکمل آهن در گروه تجربی موجب افزایش غلظت فریتین سرم (005/0P=) زنان ورزشکار، در مقایسه با گروه کنترل شده است، ولی در سایر متغیرها با وجود افزایش مقادیر در گروه مکمل، تفاوت معنی داری مشاهده نشد (05/0> P). با توجه به نتایج پژوهش، توصیه می شود زنان ورزشکار زیر نظر پزشک یا افراد متخصص از قرص های آهن و سایر مکمل های تقویتی در این زمینه (از جمله ویتامین C)، استفاده کنند تا احتمال ابتلا به کم خونی فقر آهن کاهش یابد.
۲۸۹.

تاثیر مصرف امگا-3 و شرکت در فعالیت های هوازی بر sICAM-1 و سایتوکاینهای پیش التهابی در زنان سالمند چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زنان سالمند sICAM-1 سایتوکاین های پیش التهابی بیماری قلبی- عروقی اسید چرب امگا-3

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  4. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۹۰۱ تعداد دانلود : ۸۷۹
چکیده زمینه و هدف: چاقی به عنوان عامل فزاینده بیماری های قلبی- عروقی شناخته شده است. مولکول چسبان بین سلولی و سایتوکاینهای پیش التهابی به عنوان شاخص های التهابی جدید در پیش بینی و پیشگویی بیماری های قلبی- عروقی شناسایی شده-اند. بر این اساس هدف از پژوهش حاضر، تاثیر مصرف امگا-3 و شرکت در فعالیت های هوازی بر sICAM-1 و سایتوکاینهای پیش التهابی در زنان سالمند چاق بود. روش پژوهش: مطالعه حاضر به صورت نیمه تجربی- دوسویه کور بود. بدین منظور 40 زن چاق (30BMI≥) 55 تا 65 سال به صورت غیر تصادفی و آماده در دسترس، انتخابوبهطورتصادفیدر4 گروه10نفریورزش- دارونما، ورزش- مکمل، مکمل و دارونماقرارگرفتند. افراد در گروه مصرف کننده مکمل امگا-3 روزانه (صبح و شب) 2080 میلی گرم مکمل امگا-3 به مدت 8 هفته مصرف کردند. و گروه مصرف کننده دارونما نیز از دارونمای روغن آفتابگردان تولید شرکت زکریا استفاده کردند. برنامه تمرینی شامل تمرینات هوازی با شدت 45 تا 65 درصدضربانقلب بیشینه به مدت8 هفته، 1 ساعت و 3 جلسه در هفته بود. خونگیری پس از 12 ساعت ناشتایی در مراحل پیش آزمون و 48 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرین اخذ شد. در راستای تجزیه و تحلیل داده ها، از تحلیل واریانس دو راهه، t همبسته و تست تعقیبی توکی در سطح معنی داری 05/0>P استفاده گردید. یافته ها: نتایج آزمون آماری نشان داد که sICAM-1 سرم نه تنها تحت تاثیر اثرات جداگانه مکمل و تمرین کاهش یافت بلکه مداخله توامان ورزش و مکمل اثر هم افزایی بر کاهش معنی دار غلظت این فاکتور التهابی در زنان سالمند چاق داشت(05/0>P ). از سوی دیگر اثر تمرین و اثر متقابل تمرین+مکمل موجب کاهش معنی دار غلظت TNF-α و IL-6 گردید(05/0>P ). این در حالی بود که اثر مکمل به تنهایی نتوانست موجب کاهش معنی دار این فاکتورها گردد(05/0
۲۹۰.

تأثیر تمرینات ترکیبی و استقامتی بر برخی آدیپوکاین ها، هورمون رشد و نیمرخ لیپیدی در دختران دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اضافه وزن هورمون رشد تمرین ترکیبی ویسفاتین واسپین کمرین

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۹۰۳ تعداد دانلود : ۹۱۸
مطالعات جدید نشان می دهد واسپین، کمرین و ویسفاتین با اضافه وزن و چاقی ارتباط دارد، اما تأثیر برنامه های ورزشی بر آنها مشخص نیست. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثر تمرین استقامتی و ترکیبی بر سطوح پلاسمایی آدیپوکاین ها، هورمون رشد و نیمرخ لیپیدی در دختران دچار اضافه وزن بود. بدین منظور 45 دانشجوی دختر داوطلب و دچار اضافه وزن (سن 46/2±20 سال؛ نمایه توده بدن 89/0±27/29 کیلوگرم بر متر مربع؛ درصد چربی 92/3±40/39؛ نسبت دور کمر به لگن 47/0±91/0) انتخاب شدند. دوازده آزمودنی در گروه تمرین استقامتی اینتروال (4 روز در هفته، 80-60 درصد ضربان قلب بیشینه، 45- 25 دقیقه دویدن اینتروال در هر جلسه)، یازده آزمودنی در گروه تمرینات ترکیبی (2 روز تمرین استقامتی مشابه گروه اول، 2 روز تمرین مقاومتی: 7 ایستگاه 60 تا80 درصد یک تکرار بیشینه، 3 ست در هر ایستگاه، 12-8 تکرار) و ده نفر هم در گروه کنترل قرار گرفتند. نمونه های خون آزمودنی ها در حالت ناشتا قبل و بعد از دوازده هفته تمرین جمع آوری و به منظور بررسی تغییرات پلاسمایی این آدیپوکاین ها و سایر متغیرها استفاده شد. نتایج نشان داد سطوح ویسفاتین و واسپین در گروه تمرینات ترکیبی در مقایسه با دو گروه دیگر به طور معناداری کاهش یافت، اما کمرین تفاوتی را نشان نداد. همچنین نمایه توده بدنی، وزن، درصد چربی، در گروه های تمرینی و نسبت محیط کمر به لگن در گروه تمرین ترکیبی کاهش یافت (050 /0P<). هورمون رشد در گروه های تمرینی نسبت به گروه کنترل افزایش معناداری داشت. مقادیر کلسترول تام و تری گلیسرید، تنها در گروه ترکیبی کاهش معناداری یافت. هورمون رشد نیز در گروه تمرین ترکیبی نسبت به دو گروه دیگر افزایش معناداری نشان داد (050 /0P<). می توان گفت ترکیبی از تمرینات استقامتی و قدرتی با بهبود عوامل نیمرخ لیپیدی و ترکیب بدنی احتمالاً ناشی از کاهش وزن و چربی احشایی، به کاهش غلظت پلاسمایی ویسفاتین، واسپین و افزایش هورمون رشد در دختران دچار اضافه وزن منجر می شود.
۲۹۱.

مقایسه میزان اکسایش چربی در دامنه شدت های فعالیت دویدن دانشجویان پسر غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شدت فعالیت حداکثر اکسایش چربی (MFO) Fatmax

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۹۴ تعداد دانلود : ۹۵۸
هدف تحقیق حاضر عبارت است از مقایسه میزان اکسایش چربی در دامنه ای از شدت های مختلف فعالیت دویدن تا شدتی از فعالیت بدنی (Fatmax) با حداکثر اکسایش چربی (MFO). 15 دانشجوی غیر ورزشکار دانشگاه گیلان با سن 2/2±3/21 سال، وزن 3/8±0/71 کیلوگرم، قد 1/4±5/172 سانتی متر، BMI 3/1±23 کیلوگرم بر مترمربع، چربی بدن 6/4±3/18 درصد، و ml/kg/min 2/4±8/38 max2VO، فعالیت دوی فزاینده ای با مراحل 3 دقیقه ای را روی نوارگردان اجرا کردند. در طول آزمون با استفاده از روش کالری سنجی غیرمستقیم میزان اکسایش چربی محاسبه شد. تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی، میزان اکسایش چربی در 7 سطح از شدت فعالیت مقایسه شدند. نتایج آزمون در هر نفر به منظور رسم نیمرخ شدت فعالیت- اکسایش چربی به کار رفت. نتایج تحقیق نشان داد شدت Fatmax برابر است با 3/8±4/40 درصد max2VO معادل 0/8±3/52 درصد ضربان قلب بیشینه افراد. محدوده Fatmax در دامنه 3/5±8/31 و 0/8±46 درصد max2VO قرار داشت. سهم اکسایش چربی در تامین انرژی مصرفی با شدت 2/12±9/84 درصد max2VO مطابق با 5/5±1/90 درصد ضربان قلب بیشینه ناچیز است. به علاوه دامنه بین 5/6±6/49 و 5/9±4/58 درصد ضربان قلب بیشینه در محدوده Fatmax قرار دارد. به طور کلی، نتایج نشان داد با افزایش شدت فعالیت دویدن، میزان اکسایش چربی نیز تا حداکثر مقدار آن در شدت Fatmax بالا می رود. با این حال، در شدت های بالاتر از Fatmax، میزان آن افت می یابد.
۲۹۲.

اثر فعالیت مقاومتی با حجم های متفاوت بر PYY، NPY و انسولین در مردان چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انسولین فعالیت مقاومتی پپتید YY نوروپپتید Y

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۹۰ تعداد دانلود : ۹۱۳
برای بررسی اثر فعالیت مقاومتی با دو حجم مختلف بر غلظت پلاسمایی پپتید YY (PYY)، نوروپپتید YY (NPY) و انسولین در مردان چاق، 9 دانشجوی مرد چاق غیرورزشکار (سن: 52/2±88/20 سال، وزن: 46/14±53/99 کیلوگرم، شاخص تودة بدن: 74/2±7/29 کیلوگرم بر مترمربع، درصد چربی بدن: 45/5±77/24) به صورت تصادفی انتخاب شدند و در دو جلسه، به فاصلة یک هفته دو پروتکل فعالیت مقاومتی را با حجم زیاد (5 نوبت×12 تکرار با وزنه 75 درصد 12 تکرار بیشینه) و کم (3 نوبت ×12 تکرار با وزنه 75 درصد 12 تکرار بیشینه) انجام دادند. نمونه گیری خون قبل، بلافاصله، یک، سه و شش ساعت بعد از فعالیت مقاومتی انجام شد. نتایج نشان می دهد غلظت هورمون PYY پس از هر دو پروتکل به طور معنی داری افزایش یافته است (05/0P<). در غلظت هورمون NPY نیز در هر دو پروتکل، بلافاصله، سه و شش ساعت بعد از فعالیت، در مقایسه با قبل از فعالیت، افزایش معنی داری مشاهده می شد (05/0P<). همچنین، غلظت هورمون انسولین در هر دو پروتکل، یک ساعت بعد از فعالیت، در مقایسه با قبل، سه و شش ساعت بعد از فعالیت افزایشی معنی دار یافت (05/0P<). سرکوب اشتها بلافاصله پس از فعالیت مقاومتی با حجم زیاد بیشتر از فعالیت مقاومتی با حجم کم بود (05/0P<). میزان اشتها بلافاصله بعد از فعالیت در هر دو پروتکل به طور معنی داری کمتر از یک، سه و شش ساعت بعد از فعالیت بود (05/0P<). به طور کلی نتایج تحقیق نشان داد حجم فعالیت مقاومتی تأثیری معنی دار بر غلظت هورمون های PYY، NPY و انسولین ندارد. با وجود این، کاهش اشتها در فعالیت مقاومتی با حجم زیاد بیشتر از فعالیت مقاومتی با حجم کم است.
۲۹۴.

اثر کافئین بر پاسخ های متابولیکی و قلبی - عروقی به فعالیت زیر پیشینه در مردان چاق و لاغر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: چاق کافئین فعالیت زیربیشینه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۸۲ تعداد دانلود : ۹۱۱
هدف از این تحقیق عبارت بود از بررسی اثر کافئین بر پاسخ های متابولیکی و قلبی- عروقی به فعالیت زیربیشینه در مردان چاق و لاغر. در یک طرح دوسو کور و تصادفی، 6 مرد چاق و 6 مرد لاغر (BMI به ترتیب برابر با22/1± 55/29 و 35/1±27/18) غیرفعال و بزرگسال (سن به ترتیب 83/0±50/22 و 32/1±83/21، قد 12/9±174 و 75/4±17/175، وزن 85/8±31/89 و 58/5±1/56، درصد چربی بدن 62/3±38/26 و 92/3±35/11) 30 دقیقه دویدن روی نوارگردان را با شدت 60 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی، یک ساعت پس از مصرف کافئین(5 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن) و دارونما در دو آزمون مجزا و مشابه انجام دادند. تبادلات گازی با کالری سنجی مدار باز و فشار خون نیز در سه مرحله (قبل، یک ساعت پس از مصرف کافئین و بلافاصله بعد از پایان فعالیت) اندازه گیری شد. روش آماری آنالیز واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که کافئین موجب افزایش انرژی مصرفی شد (05/0(P≤، اما تغییر معناداری در نسبت تبادل تنفسی ایجاد نکرد. فشار خون سیستولی و دیاستولی هم با مصرف کافئین در حالت استراحت افزایش نشان داد (05/0 (P≤، اما اختلاف معناداری در ضربان قلب مشاهده نشد. در همه متغیرهای متابولیکی و همودینامیکی، بین گروه چاق و لاغر تفاوت معناداری در آثار کافئین مشاهده نشد. این یافته ها نشان می دهد اثر انرژی زایی ملایم کافئین بدون تغییر در نوع سوبسترای اکسیداسیون در افراد چاق و لاغر ایجاد می شود. این مقدار مصرف کافئین با افزایش فشار خون باعث تغییر در دینامیک قلبی- عروقی می شود. به هر حال به نظر می رسد تفاوت در درصد چربی نمی تواند موجب تغییر آثار کافئین در فعالیت زیربیشینه شود.
۲۹۵.

مقایسه ی تأثیر تصویر سازی ذهنی پتلپ و تمرین بدنی بر اکتساب و یاد داری مهارت پرتاب دارت(مقاله علمی وزارت علوم)

۲۹۷.

اثر یک دوره برنامه تمرینی منتخب هوازی 10 هفته ای بر 17 بتا - استرادیول سرم ( نشانگر سرطان سینه ) و چاقی زنان یائسه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سرطان سینه شاخص توده بدن تمرینات هوازی 17 بتا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۷۷ تعداد دانلود : ۱۰۶۲
بی تحرکی و افزایش استروژنهای سرم، به ویژه استرادیول، خطر ابتلا به سرطان سینه را افزایش می دهد. هدف پژوهش حاضر عبارت است از بررسی اثر یک دوره برنامه تمرینی هوازی با شدت متوسط روی 17بتا– استرادیول سرم و تغییرات عوامل چاقی زنان یائسه. بدین منظور، 32 زن یائسه کم تحرک با میانگین سنی 7±54 سال، قد 7±158 سانتی متر، و وزن 8±73 کیلوگرم به طور تصادفی به دو گروه تجربی (17 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) تقسیم شدند. در قبل و بعد از 10 هفته تمرینات منتخب هوازی (60-70 % حداکثر ضربان قلب)، 17بتا-استرادیول سرم با استفاده از روش الکتروکمی لومینسانس، شاخص توده بدن، درصد چربی، و نسبت دور کمر به لگن اندازه گیری شد. تفاوت بین غلظت 17 بتا- استرادیول، شاخص توده بدنی، درصد چربی، و نسبت دور کمر به لگن قبل و بعد از10 هفته برنامه تمرینی از طریق t تست وابسته و تفاوت بین اختلاف میانگینهای این متغیرها بین دو گروه تجربی و کنترل از طریق t تست مستقل و اثر تغییرات چاقی بر تغییرات غلظت 17بتا- استرادیول با استفاده از رگرسیون خطی دو متغیره تعیین شد. غلظت 17 بتا- استرادیول (038/0=P) و شاخص توده بدنی (004/0=P) کاهش معناداری را بر اثر این تمرینات نشان دادند. همچنین، بعد از 10 هفته برنامه تمرینی منتخب تفاوت معناداری بین اختلاف میانگین تغییرات غلظت 17بتا- استرادیول و شاخص توده بدنی بین دو گروه تجربی و کنترل مشاهده شد. در صورتی که تغییرات شاخص توده بدنی، درصد چربی، و نسبت دور کمر به لگن بعد از 10 هفته تمرین اثر معناداری در تغییرات غلظت 17 بتا- استرادیول نداشتند. نتایج این تحقیق نشان می دهد 17- بتا استرادیول که شاخصی از سرطان سینه است بر اثر تمرینات هوازی منتخب در زنان یائسه کاهش می یابد و این تغییر مستقل از کاهش عوامل چاقی است و در پیشگیری از سرطان سینه نقش محسوسی دارد.
۲۹۸.

بررسی اثر کاهش تعداد جلسات و افزایش شدت تمرین بر ترکیب بدن، توان هوازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توان هوازی توان بی هوازی شدت تمرین دانشجویان غیرورزشکار ترکیب بدن تواتر تمرین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۷۶ تعداد دانلود : ۸۵۶
در این پژوهش کاهش تعداد جلسات تمرینی و در مقابل افزایش شدت تمرین بر ترکیب بدن (درصد چربی بدن و شاخص توده بدنی)، توان هوازی و بی هوازی بررسی شد. 80 آزمودنی دختر غیرورزشکار (با میانگین سنی 53/1 +2/20 سال و میانگین 43/5 +18/160 سانتی متر)، از طریق تکمیل پرسشنامه و به صورت تصادفی (از مجموع 120 نفر) انتخاب شدند و در چهار گروه 20 نفره (سه گروه تمرینی و یک گروه گواه) قرار گرفتند و گروه های تمرینی به ترتیب یک، دو و سه جلسه تمرین در هفته به مدت 8 هفته را انجام دادند. تمرینات شامل تمرین تناوبی به صورت هر روز 60 دقیقه راه رفتن و دویدن با سرعت های معین برای هر گروه تمرینی بود، به گونه ای که گروه سه جلسه، تمرینی با شدت کم (70-60 درصد ضربان قلب بیشینه) و گروه دو جلسه، تمرینی با شدت متوسط (80-70 درصد ضربان قلب بیشینه) و گروه یک جلسه، تمرینی با شدت زیاد (90-80 درصد ضربان قلب بیشینه) را انجام می دادند. برای برآورد توان هوازی، از آزمون دو رفت و برگشت 20 متر (شاتل ران)، برای سنجش توان بی هوازی (قدرت انفجاری پاها)، از آزمون پرس سارجنت و برای برآورد درصد چربی، از روش سه نقطه ای چین پوستی (سه سربازو، ران و فوق خاصره) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از نرم افزار SPSS 11 و تحلیل واریانس استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد هر چه تعداد جلسات تمرین بیشتر و شدت کمتر باشد، نتایج بهتری در درصد چربی بدن و توان هوازی کسب می شود. چنانچه سه جلسه تمرین در هفته با شدت کم نسبت به گروه های تمرینی دیگر، موجب کاهش معناداری در درصد چربی بدن (1/0+48/2) و شاخص توده بدن (06/0 +93/2) و افزایش معنادار توان هوازی (09/1+77/13) شد. برعکس هر چه تعداد جلسات تمرین کمتر و شدت بیشتر باشد، نتایج بهتری در توان بی هوازی کسب می شود، به طوری که بین گروه یک جلسه تمرین در هفته و گروه گواه بیشترین تفاوت معنی دار (59/1+ 27/8 ) مشاهده شد.
۲۹۹.

اثر دست کاری بینایی حین تمرین راه رفتن بر تعادل کارکردی و پارامترهای کینماتیکی منتخب گام برداری زنان سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زنان سالمند دستکاری بینایی تمرین راه رفتن

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی آسیب شناسی ورزشی و حرکات اصلاحی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
تعداد بازدید : ۱۸۷۶ تعداد دانلود : ۱۱۶۰
هدف تحقیق حاضر، بررسی اثر دست کاری حس بینایی حین تمرین راه رفتن بر تعادل کارکردی و پارامترهای کینماتیکی منتخب گام برداری زنان سالمند بود. به این منظور، 16 زن سالمند در دسترس و واجد شرایط با دامنه ی سنی 65-75 سال (23/4±06/70 سال) انتخاب و به روش تصادفی ساده به 2 گروه 8 نفره تجربی و کنترل تقسیم شدند. گروه تجربی تمرین راه رفتن معمولی را به مدت 12 هفته و هفته ای 3 جلسه انجام دادند که شامل راه رفتن در شرایط محدود شده ی قسمت پایین میدان بینایی بود. برای سنجش تعادل کارکردی از آزمون برگ و از دستگاه تجزیه و تحلیل گام برداری زبریس برای اندازه گیری اطلاعات کینماتیکی گام برداری آزمودنی ها استفاده شد.برای مقایسه ی درون گروهی، نمرات پیش آزمون و پس آزمون از آزمون آماری t همبسته و برای مقایسه ی بین گروهی از آزمون t مستقل استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که تمرین راه رفتن معمولی در شرایط دست کاری شده ی حس بینایی بر برخی پارامترهای کینماتیکی راه رفتن سالمندان، یعنی طول گام، سرعت گام برداری و درصد تغییر پذیری سرعت گام برداری تأثیر معنی داری داشت (05/0 P).مقایسه ی بین گروهی در پس آزمون نشان داد که تفاوت معنی داری بین میانگین نمرات گروه تجربی و کنترل در طول گام و سرعت گام برداری به نفع گروه تجربی وجود داشت (05/0 P). اما تفاوت های بین گروهی و درون گروهی در نتایج آزمون تعادل کارکردی دیده نشد (05/0 P). نتیجه اینکه محدود سازی قسمت پایین میدان بینایی حین تمرین راه رفتن سالمندان زن می تواند موجب بهبود برخی پارامترهای مرتبط با تعادل گام برداری آنان شود. کاهش وابستگی به اطلاعات بینایی، بهبود توانایی استفاده از حواس جایگزین مانند حس پیکری و دهلیزی می تواند از دلایل احتمالی بهبود پارامترهای گام برداری باشد.
۳۰۰.

بررسی تاثیر دوره های کوتاه مدت و متناوب دو نوع برگشت به حالت اولیه فعال و غیرفعال بر سطح لاکتات خون و آنزی مهای لاکتات دهیدروژناز (LDH) و کراتین فسفوکیناز (CPK) در مردان صخر هنورد شهر بروجرد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: لاکتات برگشت به حالت اولیه (فعال و غیرفعال) CPK LDH

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۷۷ تعداد دانلود : ۱۱۵۴
برتری برگشت به حالت اولیه با فعالیت های تداومی ملایم (continuous) در مقابل برگشت به حالت اولیه غیرفعال به خوبی مشخص شده اما زمانِ این گونه برگشت به حالت اولیه طولانی است (60 – 20 دقیقه) و شدت آن نیز قابل کنترل نیست. از طرفی بعد از اغلب فعالیت های ورزشی کوتاه مدت، به برگشت به حالت اولیه کوتاه مدت نیاز است تا ورزشکار به سرعت به حالت طبیعی برگردد و اجرای مطلوب تری داشته باشد. این نوع برگشت به حالت اولیه، به طور کامل از نظر مدت، شدت و نوع فعالیت شناخته نشده است. هدف از این تحقیق، بررسی تاثیر برگشت به حالت اولیه کوتاه مدت (3 دقیقه) در تکرار فعالیت های صخره نوردی بر روی غلظت لاکتات CPK، LDH خون صخره نوردان نخبه مرد است. به این منظور 10 صخره نورد مرد نخبه (با میانگین سنی 92/2± 24 سال، وزن 19/6 ± 60 کیلوگرم، قد 73/5 ± 173 سانتیمتر و BMI 98/2 ± 19) به صورت داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. در این مطالعه، صخره نوردران به صورت جابه جایی یا Cross over به فاصله 5 روز در دو آزمایش شامل چهار مرحله 2 دقیقه ای فعالیت صخره نوردی با 3 دقیقه برگشت به حالت اولیه غیرفعال بعد از هر فعالیت در آزمایش اول و 3 دقیقه برگشت به حالت اولیه فعال بعد از هر فعالیت در آزمایش دوم شرکت کردند. هنگام برگشت به حالت اولیه فعال، آزمودنی با شدت VO2max45 درصد بر روی تردمیل می دوید. قبل از هر صعود 2 دقیقه برای نمونه گیری خون از آزمودنی ها در نظر گرفته شد. برای اندازه گیری لاکتات نمونه خونی از مویر گ های لاله گوش و برای LDH و CPK خون، نمونه خونی از ورید ساعد در هر دوره گرفته شد. نمونه گیری خون قبل از صعود اول و بلافاصله بعد از هر دوره برگشت به حالت اولیه انجام گرفت. نتایج نشان داد بین برگشت به حالت اولیه فعال و غیرفعال در مقدار لاکتات و LDH (005/0P<) و CPK (039/0 P<) اختلاف معنی داری وجود دارد. بنابراین بعد از هر دوره برگشت به حالت اولیه فعال، صخره نوردان صعود بعدی را با مقدار لاکتات، LDH و CPK کم تری نسبت به برگشت به حالت اولیه غیرفعال شروع کردند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان