فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۸۱ تا ۸۰۰ مورد از کل ۷٬۵۱۴ مورد.
منبع:
دانش شناسی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۵
1-17
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه در جوامع، سواد اطلاعاتی به عنوان عنصر ضروری برای خلاقیت کارکنان سازمان ها محسوب می شود. لذا داشتن کارکنان خلاق و با سواد یکی از ضروریات هر سازمان است. هدف از این پژوهش بررسی رابطه سواد اطلاعاتی و خلاقیت کارکنان سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان آذربایجان شرقی است. روش پژوهش: این پژوهش از نوع کاربردی است که به روش پیمایشی و به صورت توصیفی انجام شده است. جامعه آماری شامل کارکنان سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان آذربایجان شرقی در سال1400 است که با استفاده از جدول مورگان حجم نمونه آماری، از 128 کارمند، 97 نفر به روش تصادفی ساده انتخاب شدند و مورد آزمون قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه استاندارد است. روایی توسط تعدادی از اساتید مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آن با آلفای کرونباخ 93% تأیید شد. داده ها با نرم افزار SPSS و با آنالیز واریانس و آزمون تی مستقل و رگرسیون مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد ضریب همبستگی بین سواد اطلاعاتی و خلاقیت کارکنان496/0 می باشد. علاوه بر آن، از بین 4 مؤلفه سواد اطلاعاتی، تشخیص نیاز اطلاعاتی با ضریب 510/0 تأثیر بیشتری را بر خلاقیت کارکنان دارد، بنابراین سواد اطلاعاتی و خلاقیت کارکنان سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان آذربایجان شرقی بیش از حد متوسط و در وضعیت خوب و مطلوب قرار دارد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش سازمانی خلاق و نوآور است که کارکنان آن از دانش روز و سواد اطلاعاتی برخوردار باشد. لذا به کارگیری و حفظ کارکنان با سواد اطلاعاتی، خلاق و نوآور، باید در رأس سایر امور سازمان قرار گیرد.
مطالعه میزان انطباق پیایندهای فارسی زبان با الگوی مفهومی پرس اُاُ (نمونه موردی: پیایندهای رشته علم اطلاعات و دانش شناسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : الگوی پرس اُاُ جدیدترین الگوی ایفلاست که برای توصیف بهتر پیایندها ایجاد شد. پژوهش حاضر در راستای شناسایی میزان انطباق پیایندهای فارسی زبان با الگوی پرس اُاُ انجام شد. روش شناسی : این پژوهش از نظر هدف کاربردی است و با استفاده از رویکرد ارزیابانه انجام شده است. جامعه پژوهش را 90 پیایند رشته علم اطلاعات و دانش شناسی موجود در نرم افزار رسا تشکیل داده است. به منظور انجام پژوهش از جداول تطبیقی الگوی پرس اُاُ با فیلدهای مارک استفاده شد. در نهایت از این جدول برای شناسایی انطباق پیشینه های پیایندهای رشته علم اطلاعات و دانش شناسی استفاده شد. یافته ها : یافته های پژوهش نشان داد فیلدهایی که در پیشینه های پیایندهای فارسی استفاده شده با 5 رده پرس اُاُ در ارتباط هستند. با توجه به صفات و تغییراتی که در پیشینه پیایندهای رشته علم اطلاعات و دانش شناسی مشاهده شد از بین رده های پرس اُاُ Z1، Z5، Z6 ،Z11 و Z12 باید در مدل سازی پیایندهای رشته علم اطلاعات و دانش شناسی مورد استفاده قرار گیرند. همچنین از میان 46 صفت پرس اُاُ، 18 صفت در پیشینه های مورد بررسی یافت شد. که با 5 رده Z1، Z5، Z6، Z11 و Z12 در ارتباط هستند. نتیجه گیری : با توجه به نتایج پژوهش انطباق مطلوبی بین الگوی پرس اُاُ و پیشینه های پیایندهای رشته علم اطلاعات و دانش شناسی مشاهده نشد. مشکلاتی از قبیل عدم توجه به فهرست نویسی درست پیایندها، استفاده از قواعد مسطح انگلوامریکن، مشکلات نرم افزاری موجود در رسا به دلیل تبدیل از نسخه قبلی نرم افزار کتابخانه ملی به نرم افزار فعلی از دلایل این انطباق پایین هستند.
طراحی و توسعه درگاه جست وجوی یکپارچه مخازن سازمانی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر طراحی و توسعه یک درگاه یکپارچه آزاد برای جست وجوی اطلاعات مخازن سازمانی دانشگاه ها و مؤسسات آموزشی و پژوهشی عالی در ایران است. این مقاله به زیرساخت های گردآوری، مدل مفهومی و طرح معماری و اجزایی که یک نمونه واقعی برای گردآوری اطلاعات مخازن سازمانی باید داشته باشد، می پردازد. معماری و خدمات درگاه جست وجوی یکپارچه مخازن سازمانی ایران (آیریس) به عنوان نخستین نمونه از این دست در داخل کشور طرح می شود. نمونه کارکرد این درگاه پس از اجرا به صورت یک سامانه محلی ارائه خواهد شد. در فرایند طراحی و توسعه درگاه جست وجوی یکپارچه مخازن سازمانی ایران (آیریس) بر پایه بررسی منابع دانش و روش شناسی های گذشته پس از نیازسنجی و امکان سنجی زیرساخت های موجود در سطح ملی، بررسی متون علمی و جمع آوری اطلاعات، تجزیه و تحلیل سامانه های بین المللی مشابه، طرح اولیه پیاده سازی محصولی تحت عنوان «طراحی و توسعه یک درگاه یکپارچه آزاد برای جست وجوی اطلاعات مخازن سازمانی دانشگاه ها و مؤسسات آموزشی و پژوهشی عالی در ایران (آیریس)» به همراه کلیه جزئیات زیرسیستم ها و جریان های کاری وابسته به آن هدف گذاری شد. بدین منظور، در طی پنج مرحله از «اسکرام» به عنوان یک چارچوب چابک چرخشی و افزایشی برای کنترل مدیریت پروژه نرم افزار در طراحی و توسعه «آیریس» استفاده شد. معماری این سامانه بر پایه مدل ارائه دهنده داده و ارائه دهنده خدمت با به کارگیری استاندارد «اُ اِی آی» است. در معماری این سامانه سه بخش سیستم واسط استخراج کننده داده، سیستم مدیریت پردازش داده و پیوند موجودیت ها، و سرانجام، سیستم فراهم آوری و نمایش در نظر گرفته شد. در طراحی «آیریس» خصوصیاتی چون سهولت استفاده (کاربر پسندی)، رابط کاربر وبی قابل تعدیل و گسترش (به خصوص با زبان های رایج)، بازیابی به وسیله موتورهای جست وجو و ابزارهای نمایه سازی گوناگون، دسترسی دائمی به منابع، پشتیبانی از منطق جست وجو و شناساگر منحصربه فرد برای هر مدرک در نظرگرفته شده است. باید توجه داشت آنچه که در توسعه این سامانه بسیار مهم بود، نیاز به انتشار داده ها به شکل آزاد و تحت مجوزهای منبع باز و ماندگار است. در غیر این صورت، نمی توان انتظار توسعه سامانه مناسبی را داشت که توان گردآوری داده ها را به صورت یکپارچه داشته باشد. پس از پیاده سازی سامانه مشخص شد که ارائه دهندگان داده در داده های خود عمدتاً مشکلات ساختاری داشتندکه ممکن است خدمات درگاه را با نقص هایی مواجه سازد. به نظر می رسد با تهیه خط مشی هایی توسط «وزارت علوم» بتوان نسبت به روزآمدی و بارگذاری منظم داده ها در مخازن سازمانی و در نهایت، در سامانه «آیریس» اطمینان به دست آورد.
ترسیم و تحلیل ساختار شبکه مفاهیم حوزه امنیت اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با گسترش خدمات وب معنایی نیاز موتورهای جست وجو به شبکه های مفهومی و هستی نگاری های دامنه جهت استنتاج و استدلال منطقی از پرسش های کاربران و همچنین، بازیابی بهینه (دقیق و مرتبط) رو به فزونی است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی است و با هدف تح لی ل ساختار شبکه م فاهی م ح وزه امنیت اطلاعات انج ام، و ساختار دامنه آن از طریق روش های ترک ی ب ی هم رخ دادی واژگ ان و تحلیل شبکه های اجتماعی کشف شد. جامعه آماری این پژوهش متشکل از ۱۰۲۲۷ مدرک علمی در حوزه امنیت اطلاعات اعم از کتاب ها، مقالات مجلات و م قالات هم ایش ها در س ط ح بی ن ال ملل و بر گرفته از پایگاه استنادی «اسکوپوس» و «وبگاه علوم» طی سال های ۲۰۱۳- ۲۰۱۷ است. برای پیش پردازش کلید واژه ها و ابر برچسب ها از نرم افزار «زوترو»، جهت تطبیق آن ها با واژه نامه های امنیت اطلاعات و علوم کامپیوتر از نرم افزار «اکسل» و جهت مصورسازی و تحلیل شبکه های موضوعی از «وی اُاِس ویوِر» و «گفی» استفاده شده است. با بررسی ۱۹۶۴۸ کلید واژه و ابر برچس ب، ۲۰۷ کلی دواژه با توجه به آخرین نس خه واژه نامه امنیت اطلاعات استخراج شد. یافته های پژوهش نشان داد که این شبکه ۱۴ خوشه دارد: ۵ خوشه آن بالغ، ۷ خوشه نیمه بالغ و ۲ خوشه نابالغ هستند و به طور کلی، شبکه مفهومی حوزه امنیت اطلاعات از انسجام و تراکم خوبی برخوردار است. مفاهیم «امنیت» و «امنیت اط لاع ات»، «سی ست م های اطلاعاتی»، «حری م خص وصی»، «اط لاع ات»، «ارتباطات از راه دور»، «رم ز ن گاری» و«رم ز گذاری»، «احراز هویت»، «امنیت سایبری»، «شبکه»، «پردازش ابری»، «حملات ضد امنیتی»، «کنترل دسترسی ها»، «سیستم های تشخیص نفوذ»، «پروتکل های امنیت»، «ریسک»، «مدیریت ریسک و چارچوب های آن»، و «قرارداد ها و توافقات سطح دسترسی»، از مهم ترین مفاهیم این شبکه و دارای بالاترین میزان مرکزیت بینابینی در شبکه هستند. نحوه ارتباطات و پیوندهای درونی آن ها با همدیگر از نوع مستقیم است.
بررسی ارتباط مدیریت زمان و آموزش کارکنان کتابخانه های عمومی شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مدیریت زمان به معنای مدیریت کردن زمان یعنی فرآیند نظم دهی و برنامه ریزی برای تقسیم زمان خود بین فعالیت های خاص از جمله کسب تجربه و آموزش. کارکنان برای نیل به اهداف سازمانی و فردی نیازمند آموزش و ارتقای دانش می باشند. هدف اصلی این پژوهش بررسی ارتباط مدیریت زمان و آموزش کتابداران و کارکنان کتابخانه های عمومی شهر کرمان بود. روش شناسی: روش تحقیق در این پژوهش توصیفی تحلیلی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی کارکنان و کتابداران کتابخانه های عمومی شهر کرمان به تعداد 645 نفر بود که با روش نمونه گیری تصادفی 241 نفر از آنها به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از دو پرسشنامه مدیریت زمان کارول و کافمن (1999) و آموزش کارکنان نوئی و ویلک (1993) استفاده شد. داده های جمع آوری شده به وسیله شاخص های آماری توصیفی، آزمون همبستگی پیرسون، t تک نمونه و رگرسیون خطی چندگانه تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل داده های پژوهش نشان داد میان آموزش کارکنان و مدیریت زمان رابطه معنی داری وجود داشت (05/0> p-مقدار). همچنین وضعیت مدیریت زمان و آموزش کتابداران و کارکنان در سطح مناسبی قرار داشت (05/0> p-مقدار). نتایج رگرسیون خطی چندگانه نیز نشان داد بین ادراک کارکنان از آموزش مرتبط با کار و ادراک کارکنان از آموزش مرتبط با رده شغلی با مدیریت زمان رابطه معنادار وجود نداشت (05/0<p-مقدار) و بین ادراک کارکنان از آموزش مرتبط با خودشان با مدیریت زمان رابطه افزایشی (مستقیم) و معنادار وجود داشت (05/0>p-مقدار). نتیجه : مدیران کتابخانه ها می توانند با بهره گیری از فنون مدیریت زمان و توجه به نقش این مؤلفه ارزشمند، برای آموزش کارکنان و کتابداران خود برنامه ریزی کرده به آنان در اعتلای رشد شخصی و رسیدن به اهداف شغلی کمک نمایند.
بازشناسی روش و تحلیل نشانه شناسی در نظام های معنایی تحولات خانواده: فیلم جدایی نادر از سیمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازنمایی یکی از مفاهیم بنیادی در مطالعات رسانهای و راه و روشی است که از آن طریق، رسانهها حوادث و واقعیتها را نشان میدهند. در این روش کلمات، تصاویر، موسیقی و دیگر عناصر فیلم به مثابه نشانهای در نظر گرفته میشود که از طریق آنها معانی احتمالی متفاوتی را خلق میکند. هدف: پژوهش حاضر با هدف، تحلیل نشانهشناسی در نظامهای معنایی تحولات خانوادهدرصدد رمزگذاری مفاهیم معنادار است. روش پژوهش: در این پژوهش از آنجا که با تصاویر متحرک، موسیقی و کلام به عنوان متن رسانهای سروکار دارد، از روش کیفی با رویکرد نشانهشناسی برای بررسی نشانههای تصویری موجود در فیلم منتخب سینمایی استفاده کرده است. یافتهها: فیلم یک تحول بافتی عمیق در خانواده را مطرح ساخته است. از نظر رمزگان فنی نیز مشخص است که تمام عناصر طراحی فنی بیانگر دوگانه موجود بین زوجین است که منجر به اختلاف شده و این اختلاف در سطوح و مناسک اجتماعی متقابل زوجین نیز در یخش رمزگان اجتماعی آشکار است. نتیجهگیری: در نتیجه مفهوم اصلی فیلم از انسان امروزی که گویی در بافت اجتماعی سرزمین اش، نه آن قدر نسبت به فرهنگ و گذشته خودش وابستگی و اعتقاد دارد و نه اطلاع و علم لازم نسبت به جهان مدرن و لوازم زندگی مدرن و پسامدرن را دارد.
واکاوی مفاهیم تشکیل دهنده و توسعه و ارزیابی مدل عمومی تبادل اطلاعات علمی کتابخانه دیجیتال در بستر اینترنت اشیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش توسعه و ارزیابی مدل عمومی تبادل اطلاعات علمی کتابخانه دیجیتال در بستر اینترنت اشیاست. برای این منظور، عناصر اصلی و فرعی و خصیصه ها شناسایی شدند. این پژوهش از نوع توسعه ای بوده و ابزار گردآوری داده ها، سیاهه وارسی محقق ساخته است. این مطالعه با استفاده از رویکرد آمیخته و با روش های مطالعه اسنادی، گروه کانونی، مدل سازی داده و ارزیابی مدل برای دستیابی به اهداف انجام شده است. جامعه مورد مطالعه پژوهش در روش اسنادی منابع بازیابی شده در حوزه اینترنت اشیا، اشیای فیزیکی و مجازی، و در روش گروه کانونی، متخصصان حوزه های اینترنت اشیا و کتابخانه دیجیتال بود. در این بخش ۹ نفر به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. در این بخش ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه بود و روش تحلیل، کلیدواژه در بافت بود. ابزار تجزیه و تحلیل در روش گروه کانونی به صورت دستی، در بخش مدل سازی نرم افزار «پروتژه» و «تری دی مکس»، در بخش ارزیابی مدل، پلاگین ارزیابی نرم افزار «پروتژه» بود. بر اساس یافته های روش اسنادی (بررسی ۱۰ مدل و هستان شناسی هسته در حوزه اینترنت اشیا، اشیای فیزیکی و مجازی)، ۴۴ عنصر اصلی، ۱۰۸ عنصر فرعی، و ۶۲ خصیصه، به عنوان هسته اولیه تشکیل دهنده عناصر اصلی، فرعی، و خصیصه های مدل عمومی تبادل اطلاعات علمی در کتابخانه دیجیتال در بستر اینترنت اشیا استخراج گردید. بر اساس یافته های گروه کانونی، ۹ عنصر اصلی، شامل کاربر اطلاعاتی، دستگاه کاربر، سرور کتابخانه دیجیتال، خدمات اطلاعاتی خودکار، منابع فیزیکی، منابع مجازی ، کلیه منابع اطلاعاتی در وب، منابع اطلاعاتی موجود در سرور کتابخانه دیجیتال، و امنیت و حفاظت از داده ها شناسایی و تعیین گردید. همچنین، ۲۷ عنصر فرعی و ۳۸ خصیصه برای عناصر اصلی شناسایی شد. سرانجام، مدل عمومی تبادل اطلاعات علمی کتابخانه دیجیتال در بستر اینترنت اشیا توسعه داده شد. در این مدل چگونگی ارتباط و تعامل عناصر با یکدیگر ترسیم گردید. ارزیابی مدل نشان داد که ساختار سلسله مراتبی عناصر متراکم نیست و به برخی از انواع ویژگی ها و محدودیت های ویژگی توجه نشده است. به طور کلی، برای بهره گیری از اینترنت اشیا در کتابخانه ها باید با استفاده از روش های مدل سازی تمامی عناصر و خصیصه های اساسی در اینترنت اشیا در مدلی که ساختار منطقی پایگاه داده سیستم اطلاعاتی تبادل اطلاعات علمی کتابخانه دیجیتال را تشکیل می دهد، دخالت داده شود و بر آن منطبق گردد. این مدل می تواند به عنوان نقشه پایگاه داده برای متخصصان و طراحان پایگاه داده عمل کند.
طراحی الگوی تولید منابع آموزشی باز برای سیستم آموزش مجازی دانشگاه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف طراحی الگوی تولید منابع آموزشی باز برای سیستم آموزش مجازی دانشگاه تهران انجام شده است. روش شناسی: روش پژوهش پیمایشی-تحلیلی است. از پرسشنامه محقق ساخته 20 سؤالی مستخرج از مطالعات پیشین، با ضریب آلفای کرون باخ 753/0 استفاده شده است. جامعه آماری شامل 81 نفر از اساتید و کارشناسان آموزش مجازی دانشگاه تهران است. پس از تکمیل پرسشنامه با استفاده از نرم افزارهای اس پی اس اس و ایموس به تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده پرداخته شد. یافته ها: اجزای الگوی تولید منابع آموزشی پیشنهادی براساس اولویت اهمیت شامل: مدل های یادگیری، اصلاح؛ تغییر و ادغام، معتبر بودن، کیفیت منابع، رایگان بودن، مجوزها، آرشیو یکپارچه و دسترسی و بازنویسی است. الگو به وسیله آزمون میانگین، آزمون کیسر-میر-اولکین )کی ام او) و بارتلت در سطح اعتماد 95 درصد اعتبارسنجی شده و همبستگی هر یک از اجزای الگو توسط آزمون خی دو مورد تائید قرارگرفته است. آزمون واریانس نشان می دهد که هر یک از اجزای الگو از سایر اجزا مستقل است. میزان بار عاملی هر یک از عوامل با شاخص های کای دو بر درجه آزادی برابر 786/1، شاخص نیکویی برازش برابر 917/0، شاخص ریشه میانگین مربعات خطای تخمین برابر 069/0 و برازش تطبیقی برابر 901/0 ارتباط بین عوامل و الگو نشان می دهد.
رابطه سواد اطلاعاتی با توانایی برقراری ارتباط کتابداران کتابخانه های دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اﻣﺮوزه توانایی ﺑﺮﻗﺮاری ارﺗﺒﺎط مؤثر و سواد اطلاعاتی از اﻟﺰاﻣﺎت اشتغال کتابداران در کتابخانه هاست. ﮐﺘﺎﺑﺪاران ﺷﺎﻏﻞ در کتابخانه ها ﺑ ﺎ برخورداری از سواد اطلاعاتی مناسب و توانایی ﺑﺮﻗﺮاری ارﺗﺒﺎط ﺷﺎﯾﺴﺘﻪ ﺑﺎ ﮐﺎرﺑﺮان می توانند ﻧﻘﺶ ﻣﻬﻤﯽ در ﻣﺮﺗﻔﻊ ﻧﻤﻮدن ﻧﯿﺎزﻫﺎی اﻃﻼﻋﺎﺗﯽ آنان داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ. بنابراین ﺑﺮرﺳﯽ این مقوله ها ضروری است. روش شناسی: پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی، از نوع توصیفی همبستگی است. داده ها از نمونه ای به تعداد 130 نفر به روش تصادفی ساده گردآوری شد. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل کتابداران کتابخانه های دانشگاه فردوسی مشهد، علوم پزشکی مشهد و آزاد اسلامی مشهد (165 نفر) و همچنین کتابداران کتابخانه های دانشگاه بیرجند، علوم پزشکی بیرجند و آزاد اسلامی بیرجند (25 نفر) بودند که به صورت تمام وقت در زمان انجام پژوهش (سال 1397) مشغول ارائه خدمت بودند. به منظور گردآوری داده ها از دو پرسشنامه سواد اطلاعاتی نیک پور، منظری توکلی و رجائی نژاد (1391) با ضریب پایایی 94 درصد و پرسشنامه مهارت های ارتباطی کتابداران رهنما (1391) با ضریب پایایی 73 درصد استفاده گردید. یافته ها: یافته ها حاکی از آن بود بین سواد اطلاعاتی و مهارت های ارتباطی کتابداران رابطه مثبت و معناداری وجود دارد؛ و میزان مهارت های ارتباطی و سواد اطلاعاتی کتابداران شهرهای مشهد و بیرجند با هم تفاوتی نداشت. همچنین بین تمام ابعاد «سواد اطلاعاتی» شامل تشخیص نیاز اطلاعاتی، مکان یابی اطلاعات، ارزیابی اطلاعات و استفاده مؤثر از اطلاعات و مهارت های ارتباطی کتابداران، رابطه مثبت و معناداری وجود داشت. نتیجه : نتایج آشکار ساخت میزان مهارت های ارتباطی و سواد اطلاعاتی کتابداران متخصص و غیرمتخصص با هم تفاوتی ندارد. همچنین ویژگی های جمعیت شناختی (جنسیت، سطح تحصیلات و سابقه خدمت) نقشی در سواد اطلاعاتی و مهارت های ارتباطی کتابداران نداشت.
ساخت و اعتباریابی مقیاس فقر اطلاعاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: فقر اطلاعاتی نشان دهنده وضعیتی است که گروه ها و افراد دسترسی کافی و برابر به اطلاعات کمّی و کیفی یا توانایی استفاده از آن را ندارند. هدف پژوهش حاضر ساخت و اعتباریابی مقیاسی برای سنجش فقر اطلاعاتی است. روش شناسی: پژوهش حاضر کاربردی و به روش «آمیخته اکتشافی» انجام شده است. ابتدا در بخش کیفی، مؤلفه های فقر اطلاعاتی با استفاده از مرور متون و با استفاده از نظرها و دیدگاه خبرگان و صاحب نظران با روش دلفی گردآوری شده و به عنوان پایه و اساس بخش کمّی مورد استفاده قرار گرفته اند و سپس در بخش کمّی جهت اعتباریابی مقیاس از تحلیل عامل استفاده شد. جامعه پژوهش حاضر کلیه افراد 15 سال به بالای شهر اهواز بود. یافته ها: نتایج تحلیل عامل، 31 گویه را تأیید نمود که این گویه ها با استفاده از تحلیل عامل اکتشافی در 5 عامل سواد رسانه ای و اطلاعاتی، دسترسی به اینترنت، دسترسی به کتاب، عوامل رفتاری و مهارت های دیجیتالی دسته بندی شدند. نتیجه : بررسی تعاریف متعدد ابعاد مختلف فقر اطلاعاتی نشان داد این پدیده را می توان در چهار بعد اساسی دسته بندی کرد که هر کدام می توانند زیرمجموعه های خود را داشته باشند. بنابراین به نظر می رسد کمبود دسترسی به اطلاعات، ضعف در مهارت دستیابی و استفاده از اطلاعات و رفتارها و دیدگاه های فرهنگی و اجتماعی فرد می تواند وضعیتی را شکل دهد که منجر به فقر اطلاعاتی گردد. در پژوهش حاضر نیز وجود همین ابعاد در تبیین فقر اطلاعاتی تأیید شد و مؤلفه های دسترسی (کتاب و اینترنت)، مهارت دیجیتالی، استفاده (شامل سواد رسانه ای و اطلاعاتی) و رفتارهای فرهنگی تأیید گردید.
شناسایی خدمات مبتنی بر راهبرد پلتفرمی در کتابخانه های عمومی ایران: بر اساس فراترکیب متون و دیدگاه متخصصان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی انواع خدمات مبتنی بر راهبرد پلتفرمی بر اساس فراترکیب متون موجود و سنجش اهمیت آن ها از نظرِ متخصصان به منظور کاربست در کتابخانه های عمومی ایران است. روش: این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ چهارچوب پژوهش از نوع آمیخته است. ابتدا با استفاده از روش فراترکیب، خدمات مبتنی بر دیدگاه پلتفرم شناسایی شدند. در فراترکیب پس از مراحل جست وجو و انتخاب منابع مناسب، در نهایت 9 مقاله به عنوان منابع نهایی مورد بررسی قرار گرفتند. پس از استخراج کدها و دسته بندی مفاهیم، خدمات مبتنی بر دیدگاه پلتفرم در کتابخانه های عمومی شناسایی شد. در بخش دوم، برای تعیین اهمیت خدمات استخراج شده از نظرِ خبرگان و متخصصان کتابخانه های عمومی، از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شد. اهمیت خدمات شناسایی شده بر اساس پاسخ های 38 نفر از خبرگان در نرم افزار اس پی اس اس و با استفاده از آزمون توزیع دوجمله ای بررسی شد. یافته ها: در فراترکیب، 28 خدمت مبتنی بر دیدگاه پلتفرمی در کتابخانه های عمومی در سه دسته استخراج شدند خدمات آموزش محور (11 خدمت)، خدمات دسترس پذیری و اطلاع رسانی (9 خدمت)، و خدمات دسته فرهنگی و اوقات فراغت (8 خدمت). از نظرِ متخصصان خدمات فرهنگی و اوقات فراغت اهمیت بیشتری برای ارائه در کتابخانه های عمومی ایران داشتند. اصالت/ارزش: در راهبرد پلتفرمی، کتابخانه های عمومی ایران علاوه بر اینکه مجرایی برای دسترسی به اطلاعات و منابع اطلاعاتی هستند بایستی رابط بین کاربران و سازمان های محلی باشند. در کتابخانه های عمومی ایران باید بستری فراهم آید که کاربران محلی، سازمان ها، شرکت ها و یا هر نوع سازمان دیگری بتواند از فضای فیزیکی کتابخانه های عمومی برای برگزاری مراسم رسمی، جشنواره ها، بازارهای سنتی و نمایشگاه ها استفاده کنند.
مدل پارادایمی خدمات و برنامه های کاربر محور کتابخانه های عمومی: مطالعه موردی کتابخانه های نهاد کتابخانه های عمومی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی خدمات و برنامه های موردانتظار کاربران از کتابخانه های عمومی از دیدگاه خود آن ها و بررسی نقاط زمینه ساز و عوامل مؤثر بر خواسته های کاربران است. روش شناسی: برای نیل به هدف این مقاله، رویکرد کیفی مدنظر خواهد بود و با توجه به تنوع فرهنگی در استان های مختلف و نبود مدل معتبر قبلی از روش گراندد تئوری با استفاده از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شده است. جامعه موردنظر در این بخش به دو دسته تقسیم می شوند: تمامی کاربران بالفعل و بالقوه کتابخانه های هدف، کارکنان و کارشناسان: اعم از کارکنان کتابخانه های مراکز استان های انتخابی. برای صحت نمونه گیری از استان های مختلف نمونه ای از کتابخانه های شهری و روستایی انتخاب شده اند. و برای تحلیل داده ها از کدگذاری آزاد استفاده شده است. یافته ها: چالش ها و خدمات کتابخانه های عمومی براساس نظر کاربران و متخصصان در دو رسته کتابخانه های روستایی و شهری گردآوری شد. خدمات موردانتظار در چهار دسته اصلی تقسیم بندی می شوند: خدمات مرجع و اطلاع رسانی(شامل: اطلاع رسانی گزینشی، اطلاع رسانی مجازی، ,...)؛ خدمات تفریحی و سرگرمی (شامل: کافه کتاب، تو ....)؛ آموزش و پرورش(شامل: انواع کلاس و کارگاه های مهارتی و آموزشی، ,... )؛ انگیزه بخشی و جلب رضایت کاربران(شامل: انواع مسابقات علمی ، هنری و فرهنگی، خدمات تخصصی کودکان و نوجوانان، باشگاه های کتابخوانی، دسترسی به اینترنت و کامپیوتر های آزاد برای عموم، تغییر محیط کتابخانه، امکانات آزمایشگاهی، تشکیل گروه های کتاب خوانی، و ....، خدمات مناسبتی، افزایش خلاقیت). نتایج: مدل پارادایمی از خدمات کتابخانه های عمومی ارائه شد و براساس آن اولویت خدمات و برنامه های کتابخانه های عمومی از منظر کاربران بالفعل تعیین گردید و همچنین دلایل عدم استفاده از کتابخانه ها براساس نظر کاربران بالقوه و بالفعل نیز با عنوان چالش های کتابخانه های عمومی تحلیل شده است.
مورد پژوهی اجتناب از اطلاعات در دانشجویان پزشکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: رفتار اطلاعاتی اصطلاحی است که برای توصیف بسیاری از روش های تعامل انسان با اطلاعات استفاده می شود. اجتناب از اطلاعات نیز یکی از وجوه رفتار اطلاعاتی و روش های تعامل انسان با اطلاعات است. اجتناب از اطلاعات مجموعه ای از رفتارها و اقدامات گزینشی به منظور متوقف کردن، محدود کردن، تأخیر جستجو، مواجهه، پردازش، و استفاده از اطلاعات است. هدف اصلی این پژوهش بررسی اجتناب از اطلاعات دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی همدان در مطالعه مقاله های علمی است. روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع کاربردی پیمایشی است. جامعه پژوهش دانشجویان پزشکی در سال تحصیلی 98-99 دانشگاه علوم پزشکی همدان بودند. روش نمونه گیری تصادفی بود. دانشجویان پرسشنامه های الکترونیکی اجتناب اطلاعات و نیاز به شناخت را تکمیل کردند. از آزمون های تحلیل واریانس یک طرفه، رگرسیون خطی ساده، رگرسیون چند متغیره برای تحلیل آماری استفاده شد. یافته ها: میانگین اجتناب از اطلاعات دانشجویان 21/2 و میانگین نیاز به شناخت آنها 55/3 بود. یافته ها حاکی از تفاوت معنادار میزان اجتناب از اطلاعات دانشجویان برحسب پایه تحصیلی آنان بود. بین اجتناب از اطلاعات و نیاز به شناخت رابطه معنادار مشاهده شد. متغیر پایه تحصیلی در رابطه بین اجتناب از اطلاعات و نیاز به شناخت نقش کاهشی داشت. نتیجه : میزان نیاز به شناخت دانشجویان با اجتناب از اطلاعات آنان رابطه عکس دارد، همچنین با افزایش پایه تحصیلی آن ها نیاز به شناخت آنها افزوده می شود. می توان برای دانشجویان پایه های پایین تر این روند را تسریع نمود. پیشنهاد می شود که برای آن ها دوره های آموزش سواد اطلاعاتی، تور کتابخانه، و معرفی پایگاه های اطلاعاتی تخصصی برگزار شود.
بررسی جریان دانشی و محتوایی مقالات مجله دانش حسابداری از ابتدای انتشار تا پایان سال 1398(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تحلیل محتوای مجلات از طریق شناسایی ویژگی های اطلاعات ثبت شده در مقالات به مدیران مجلات در شناسایی نقاط قوت و ضعف مجله یاری می رساند. هدف این پژوهش، بررسی جریان دانشی و محتوایی مقالات مجله دانش حسابداری به عنوان یکی از معتبرترین نشریات علمی حوزه دانش حسابداری در ایران، از ابتدای انتشار تا پایان سال 1398 است. روش : این مطالعه از نوع علم سنجی بوده و با استفاده از روش تحلیل محتوای کمّی صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مقالات منتشر شده در مجله است که همگی به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. داده های پژوهش نیز با به کارگیری ابزار سیاهه وارسی گردآوری و با استفاده از نرم افزار اکسل مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفته اند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد، در 285 عنوان مقاله منتشر شده در طی این سال ها، 696 نویسنده مشارکت داشته اند که از این تعداد، کارشناسان ارشد با 34 درصد و استادیاران با 30 درصد، در صدر جدول نویسندگان این مجله قرار دارند. در بین دانشگاه ها و مراکز آموزشی نیز دانشگاه شیراز با 25 عنوان مقاله در رتبه اول و دانشگاه تهران با 24 عنوان مقاله در رتبه دوم قرار گرفته است. همچنین از نظر گرایش موضوعی، 83 درصد از آثار منتشر شده در حوزه حسابداری مالی بوده و حسابرسی با 10 درصد در رتبه بعدی قرار گرفته است. از مجموع 8179 منبع مورد استناد در مقالات نیز، 73 درصد منابع به زبان انگلیسی و 27 درصد به زبان فارسی بوده است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد، بیشترین تعداد مقالات منتشر شده مربوط به موضوع حسابداری مالی بوده و سهم سایر موضوعات بسیار اندک است. از سوی دیگر، ارزیابی استنادات مقالات نیز حاکی از آن است که بیشترین استنادات مقالات به منابع لاتین بوده است. بنابراین ضروری است دست اندرکاران مجله ضمن تنوع بخشی در پذیرش موضوعات مختلف حسابداری، با اتخاذ تدابیری راه را برای انتشار مقالات بکر و جدید پژوهشگران داخلی باز نمایند.
Location-based Services as Marketing Promotional Tools to Provide Value-added in E-tourism(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۲, No. ۳, Summer & Autumn ۲۰۲۱
189 - 215
حوزههای تخصصی:
Purpose : E-tourism is the most cost-effective way to communicate with the target market and to publish information. It is also an easy way for customers to buy travel products. Recent advances in mobile communication technologies are leading the way for the next generation of travel commercial applications. Location-based services are among these facilities available on the mobile platform. These services use mobile tracking techniques to provide users with relevant information at the right time, based on their current location. This study investigates the LBSs value in tourism and their effect on destination brand equity components and tourist behavior.
Method : The sample of the study totaled 210 visitors from Isfahan as one of the popular tourist cities in the world. The research hypotheses were analyzed using Smart-PLS3 software.
Findings : The research findings revealed that LBSs have positive and significant effects on destination brand image, destination brand loyalty and WOM.
Conclusion : As this paper is among the first studies investigating the positive effect of LBS on destination brand equity components and tourist behavior, the findings are beneficial for DMOs and their marketing managers. Due to their potential to create a unique travel experience as well as to personalize and tailor tourism services based on tourists' needs and personal preferences, LBS provide them with significant added value.
A STUDY ON KNOWLEDGE ACCESS DISTRIBUTION TOOLS AND TECHNOLOGY(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The purpose of this study is to research factors associated with knowledge distribution that managers can leverage to ensure a strong innovation management process and successfully deliver technological innovations to the intended consumer. These approaches have strengths and weaknesses of their own about technological advances, user's reception, adaptability, and success rate within the real intelligence of generating knowledge. The learning of data access distribution- how an individual/ the organization obtains access to any individual's own and other knowledge-has emerged as a key research area from a broad and deep field of study on technology transfer and innovation, and more recently from the sector of strategic management. Increasingly, knowledge access sharing research has moved to an organizational learning perspective. Indeed, experience and research suggest that successful knowledge access sharing involves extended learning processes and not simply communication processes, as ideas associated with development and innovation need. This paper provides basic concepts of data access distribution and its means of realization
Evaluation of COVID-19 Spread Effect on the Commercial Instagram Posts using ANN: A Case Study on The Holy Shrine in Mashhad, Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۲, No. ۳, Summer & Autumn ۲۰۲۱
63 - 97
حوزههای تخصصی:
The widespread deployment of social media has helped researchers access an enormous amount of data in various domains, including the the COVID-19 pandemic. This study draws on a heuristic approach to classify Commercial Instagram Posts (CIPs) and explores how the businesses around the Holy Shrine were impacted by the pandemic. Two datasets of Instagram posts (one gathered data from March 14th to April 10th, 2020, when Holy Shrine and nearby shops were closed, and one extracted data from the same period in 2019), two word embedding models – aimed at vectorizing associated caption of each post, and two neural networks – multi-layer perceptron and convolutional neural network – were employed to classify CIPs in 2019. Among the scenarios defined for the 2019 CIPs classification, the results revealed that the combination of MLP and CBoW achieved the best performance, which was then used for the 2020 CIPs classification. It was found out that the fraction of CIPs to total Instagram posts has increased from 5.58% in 2019 to 8.08% in 2020, meaning that business owners were using Instagram to increase their sales and continue their commercial activities to compensate for the closure of their stores during the pandemic. Moreover, the portion of non-commercial Instagram posts (NCIPs) in total posts has decreased from 94.42% in 2019 to 91.92% in 2020, implying the fact that since the Holy Shrine was closed, Mashhad residents and tourists could not visit it and take photos to post on their Instagram accounts.
تحلیل هم رخدادی واژگان و ترسیم نقشه علمی پژوهش ها با محوریت مدرسه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
دانش شناسی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۵
18-34
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تحلیل هم رخدادی واژگان و ترسیم نقشه علمی پژوهش های با محوریت مدرسه است. روش پژوهش: این پژوهش کاربردی، توصیفی/ تحلیلی، و مبتنی بر تکنیک علم سنجی بود. جامعه آماری، مقالات نمایه شده در پایگاه های اس.آی.دی، پرتال جامع علوم انسانی، مگیران، و اریک، در بازه زمانی ۹ ساله ۱۳۹۹-۱۳۹۱ (۲۰۱۲-۲۰۲۰)، با جست وجوی کلیدواژه «مدرسه» بود. در بخشی از پژوهش از کل جامعه و در قسمتی دیگر از قانون پراکندگی برادفورد برای نمونه گیری استفاده شد. همچنین به وسیله نرم افزارهای راور- ماتریس و وی.اُ.اس ویوور به ترتیب نمودارهای ماتریس هم رخدادی و نقشه علمی تهیه شد. یافته ها: در جست وجوی کلیدواژه «مدرسه» در پایگاه های مذکور، ۴۳۹۰ مقاله فارسی (۱۳۹۹-۱۳۹۱) و ۱۴۳۱۳ مقاله انگلیسی (۲۰۱۲-۲۰۲۰)؛ و نیز ۱۷۱۲ واژه فارسی، و ۳۵۶۳ واژه انگلیسی یافت شد. براساس یافته های حاصله بیشترین نرخ رشد پژوهش های فارسی با محوریت مدرسه در سال های ۱۳۹۸ (42/16٪) و ۱۳۹۷ (٪33/14)، و در انگلیسی سال ۲۰۱۲ (09/20٪) بود. بیشترین این مقالات مربوط به حوزه های «روانشناسی» و «آموزش و پرورش» بود. همچنین بالاترین نرخ هم رخدادی واژگان با کلمه مدرسه، متعلق به واژه های «تفکر انتقادی- ذهن» در مقالات فارسی و «دانش آموزان- مدارس»، در مقالات انگلیسی بود. نتیجه گیری: تجزیه و تحلیل تحولات «مدرسه» در سطوح ملی و بین المللی نشان داد، طی سال های اخیر پژوهش های بسیاری به این مفهوم پرداخته اند. بررسی میزان انتشار پژوهش ها و نیز واژگان هم رخداد با «مدرسه» حاکی از آن است که این مفهوم به طور تلویحی در بطن حوزه های مطالعاتی مختلف وجود دارد، به نظر می رسد لازم است «مدرسه» به جای بررسی در حوزه های مطالعاتی پراکنده، در یک حوزه تخصصی مورد پژوهش قرار گیرد.
بررسی عوامل مؤثر بر پذیرش نرم افزارهای کاربردی فهرست نویسی اجتماعی توسط دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه اصفهان بر اساس مدل ثانویه نظریه یکپارچه پذیرش و استفاده از فناوری (UTAUT2)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نرم افزارهای کاربردی فهرست نویسی اجتماعی یک فناوری نوین هستند که پذیرششان می تواند از جنبه های متعددی بر حوزه ی علمی، پژوهشی، کاربردی و تجاری تأثیر گذارد. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل مؤثر بر پذیرش فناوری مذکور توسط دانشجویان تحصیلات تکمیلی به عنوان قشری پژوهشگر، بر اساس مدل ثانویه نظریه یکپارچه پذیرش و استفاده از فناوری (یوتی ای یوتی 2) انجام شده است. روش شناسی: این پژوهش از نوع کاربردی است که با روش مدل سازی نقش میانجی انجام گرفته است. نمونه پژوهش، شامل 184 نفر از دانشجویان رشته های زبان و ادبیات انگلیسی، علم اطلاعات و دانش شناسی و مهندسی کامپیوتر، گرایش فناوری اطلاعات دانشگاه اصفهان بودند که به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی و به دلیل داشتن اطلاعات به ترتیب در سه زمینه انگلیسی، فهرست نویسی و فناوری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه پذیرش فناوری نرم افزارهای کاربردی ونکاتش بود که بعد از بومی سازی[1] و تعیین روایی و پایایی مورد استفاده قرار گرفت. فرضیه ها و سؤالات بر اساس روابط موجود در مدل مفهومی پژوهش طراحی شدند. مدل مفهومی پژوهش، مدل یوتی ای یو تی 2 به اضافه سه متغیر تعدیلگر افزوده تخصص، آمادگی برای فناوری و آشنایی با زبان انگلیسی بود. فرضیه های پژوهش با بکارگیری مدل رگرسیون بلوکی، مدل رگرسیون پروبیت و مدل مسیر مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که از میان هفت عامل موجود در مدل اصلی، انتظار عملکرد و انگیزه ی لذتی بیشترین تأثیر مثبت و معنادار را بر قصد رفتاری داشتند. بعد از آن به ترتیب اثر اجتماعی، ارزش قیمتی و انتظار تلاش، از زیاد به کم بر قصد رفتاری تأثیر داشته اند. سن، تعدیلگر رابطه ارزش قیمتی و انگیزه ی لذتی بر قصد رفتاری بود. تخصص، تعدیلگر رابطه انتظار تلاش بر قصد رفتاری بود و تجربه، تعدیلگر رابطه قصد رفتاری بر رفتار استفاده بود. قصد رفتاری رابطه مثبت و معنادار بسیار قوی ای را بر رفتار استفاده نشان داد. لازم به ذکر است که سه تعدیلگر آشنایی با زبان انگلیسی، آمادگی برای فناوری و جنسیت هیچ تأثیری بر روابط مدل نداشتند. نتیجه : به نظر می رسد برای دانشجویان تحصیلات تکمیلی، آنچه بیشتر از همه در استفاده از فناوری نرم افزارهای کاربردی فهرست نویسی اجتماعی اهمیت دارد، سودمندی و لذت بخش بودن استفاده از آن می باشد. هرچه سن دانشجویان بیشتر باشد، به همان میزان، بیشتر به هزینه ای که در ازای کارکرد این نرم افزار می پردازند بها می دهند. درک آسانی استفاده از این فناوری در دانشجویانی که دارای تخصص در فهرست نویسی هستند بیشتر پیش بینی کننده قصد رفتاری در استفاده از این قبیل نرم افزارها می باشد. [1]. منظور از بومی سازی، تطبیق اصطلاحات پرسشنامه با فرهنگ و شرایط جامعه می باشد.
تأثیر قصه گویی خلاق با رویکرد مثبت نگر بر مهارت های اخلاقی مبتنی بر همدلی پسران دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: قصه ها برای رشد تفکر کودک یا همان فلسفه ورزی کودک ابزار مناسبی هستند و امروزه استفاده از آن به منزله ابزاری برای پیشبرد تفکر کودکان ضروری است؛ لذا این پژوهش با هدف سنجش اثرگذاری قصه خوانی با رویکرد مثبت نگر بر مهارت های اخلاقی مبتنی بر همدلی پسران دبستانی در شهر کرمانشاه صورت گرفته است. روش شناسی: پس از کسب موافقت والدین درباره شرکت کودکانشان در جلسات قصه گویی از پرسش نامه همدلی آیونگ و همکاران (2009) استفاده شد. 20 کودک (پسر) که در سال تحصیلی 99-98 به تحصیل در مقطع دبستان به تحصیل مشغول می شدند؛ با استفاده از نمونه گیری در دسترس انتخاب و 10 نفر از آنها به صورت تصادفی در گروه آزمایش و 10 نفر دیگر در گروه گواه قرار گرفتند. قبل از شروع جلسات از هر دو گروه پیش آزمون به عمل آمد، سپس برای گروه آزمودنی 8 جلسه به صورت هفته ای دو جلسه 45 دقیقه ای مداخله قصه خوانی با محوریت ارتقای حس همدلی صورت گرفت و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. پس از اتمام جلسات مجدداً از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد؛ سپس داده های گردآوری از متغیرها با آزمون یومن وایتنی تحلیل شدند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که بین کودکان مورد مطالعه در هر دو گروه آزمودنی و گواه، قبل از مداخله قصه گویی تفاوت معنی داری وجود نداشت. همچنین در گروه کنترل نیز تفاوت معنی داری در پیش آزمون و پس آزمون وجود نداشت، اما همدلی در کودکان گروه آزمودنی پس از مداخله و در پس آزمون افزایش یافت. نتیجه: با توجه به نتایج به دست آمده می توان این گونه برداشت کرد که قصه خوانی بر ارتقای حس همدلی پسران دبستانی مؤثر است. لذا اگر این شیوه توسط مدارس ابتدایی، کتابخانه ها، کانون های پرورش فکری و مراکز روان شناسی برای آموزش مؤلفه همدلی مورد استفاده ثابت قرار بگیرد، می شود بسیاری از مشکلات رفتاری کودکان را در این زمینه کاهش داد.