فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۰۱ تا ۱٬۵۲۰ مورد از کل ۱۰٬۹۲۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
تحقیقات نشان داده اند که تمرینات استقامتی طولانی موجب فقر آهن (آنمی) در ورزشکاران می شود. این مسئله ممکن است در عملکرد فیزیکی آنان اثر منفی داشته باشد. در این پژوهش تاثیر تمرین استقامتی و مکمل آهن بر شاخص های آنمی (TIBC RBC، HC، Hb و فریتین) و آنزیم سیتوکروم C اکسیداز (COX) موش های نر صحرایی بررسی شد. به این منظور 40 سر موش نر صحرایی نژاد Wistar14848 با میانگین وزن 54/8±05/215 گرم به چهار گروه تقسیم شدند. گروه تجربی I تحت تمرین دو استقامت روی تردمیل به مدت 12 هفته با سرعت m.min-132 به مدت 60 دقیقه در هر جلسه و 5 جلسه در هفته قرار گرفتند (T) . گروه تجربیII ، با همان برنامه تمرینی، روزانه 800 میکروگرم مکمل آهن (سولفات فرو) به صورت خوراکی (Gavage) دریافت می کردند (Ti) . گروه کنترل بدون تمرین بودند (S) و گروه کنترل II ضمن اینکه تمرین نمی کردند، همانند گروه تجربیII مکمل آهن دریافت می کردند (Si). پس از 12 هفته ، موش ها کشته شدند. برای اندازه گیری شاخص های آنمی، نمونه خونی آزمودنی ها در آزمایشگاه برآورد شد. داده ها با استفاده از آنالیز واریانس یکطرفه (One Way ANOVA) در سطح 05/0 P< بررسی شد. تجزیه و تحلیل آماری نشان داد، پروتکل تمرینی موجب شد تا گروه T دچار فقر آهن بدون کم خونی شوند، اما استفاده از مکمل آهن، علاوه بر بهبود شاخص های آنمی، به ا فزایش فعالیت آنزیم سیتوکروم C اکسیداز در گروه Ti منجر شد. قابل توجه اینکه مکمل آهن اثر مثبتی روی موش های غیرفعال نداشت.
تاثیر هشت هفته تمرین تناوبی بر منتخبی از شاخص های آنتی اکسیدانی در بازیکنان فوتبال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق، بررسی اثر یک دوره تمرینات تناوبی هشت هفته ای بر روی برخی فاکتورهای آنتی اکسیدانی (اسید اوریک، بیلی روبین و پروتئین تام پلاسمایی) در بازیکنان فوتبال بود. نمونه ها 23 بازیکن نوجوان پسر بودند که در لیگ استانی بازی می کردند و به صورت در دسترس انتخاب شدند. بازیکنان به صورت تصادفی به دو گروه تجربی (13 نفر) و گروه کنترل (10 نفر) تقسیم شدند. نمونه های خونی برای اندازه گیری میزان اسید اوریک، بیلی روبین تام و پروتئین تام پلاسمایی قبل از شروع تمرینات و به میزان 5 سی سی از ورید دست چپ ازتمامیبازیکنان گرفته شد. بازیکنان گروه تجربی به مدت هشت هفته، هفته ای سه جلسه به تمرینات تناوبی پرداختند. شدت تمرینات از 60 درصد ضربان قلب ذخیره بیشینه در شروع به 80 درصد ضربان قلب ذخیره بیشینه در هفته هشتم افزایش پیدا کرد. بازیکنان گروه کنترل در این هشت هفته درهیچ گونه تمرینی شرکت نکردند. نمونه گیری دوم خون، بلافاصله پس از آخرین جلسه تمرینی و با تکرار رژیم غذایی مرحله اول برای 24 ساعت، جهت اندازه گیری این آنتی اکسیدان ها بعد از هشت هفته ازتمامیبازیکنان گرفته شد. از آزمون t (همبسته و مستقل) برای تجزیه و تحلیل داده ها با سطح معناداری 05/0 استفاده شد. در بازیکنان گروه تجربی افزایش معناداری در غلظت اسید اوریک پلاسمایی بعد از هشت هفته تمرین تناوبی و تفاوت معناداری بین دو گروه در سطوح اسید اوریک پلاسمایی مشاهده شد (05/0 <p). تفاوت معناداری در میزان بیلی روبین تام و پروتئین تام پلاسمایی در گروه تجربی بعد از هشت هفته و بین دو گروه مشاهده نشد (05/0 >p). تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد هشت هفته تمرین تناوبی در بازیکنان فوتبال احتمالا می تواند باعث افزایش ظرفیت آنتی اکسیدانی پلاسمایی از طریق افزایش اسید اوریک پلاسمایی شود.
اثر آرایش تمرین بر اکتساب، یادداری و انتقال برنامه حرکتی تعمیم یافته و پارامتر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثر روش های مختلف آرایش تمرین بر اکتساب، یادداری و انتقال برنامه حرکتی تعمیم یافته و پارامتر اجرا شد. در این تحقیق که در دو آزمایش جداگانه انجام شد، 120 آزمودنی به طور تصادفی انتخاب شدند. تکلیف شرکت کننده ها در آزمایش اول تعقیب هدف نوری روی صفحه نمایش با برنامه حرکتی ثابت و پارامتر متغیر با آرایش های مختلف بود. تکلیف در آزمایش دوم تعقیب هدف نوری با پارامتر ثابت و برنامه حرکتی متغیر با آرایش های مختلف بود. آزمودنی ها می بایست در کوشش های 20 ثانیه ای هدف نوری را تعقیب کنند. زمان باقی ماندن روی هدف توسط رایانه به عنوان نمره عملکرد آنها منظور شد. آزمودنی ها پس از شرکت در پیش آزمون در دوره اکتساب 9 جلسه به تمرین پرداختند و در انتها در آزمون های یادداری و انتقال شرکت کردند. داده ها به کمک روش های آماری تحلیل واریانس، کوواریانس، اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی دانکن تحلیل شد. نتایج نشان داد که تفاوت ها بین روش های مختلف آرایش تمرین در اکتساب و انتقال پارامتر معنی دار، ولی در مرحله یادداری تاخیری معنی دار نیست.
ارتباط بین توانمندسازها و نتایج در تعالی سازمانی باشگاه های فوتبال تهران درلیگ برتر ایران (بر اساس مدل EFQM)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی ارتباط بین توانمندسازها و نتایج در تعالی سازمانی باشگاه های فوتبال تهران درلیگ برتر کشور (براساس مدل EFQM) می باشد. این تحقیق به روش توصیفی و به شکل میدانی انجام شده است. در این تحقیق 96 نفر از کارکنان و 6 نفر از مدیران باشگاه های خود را در سال 86- 1385 مورد ارزیابی قرار دادند.
ابزار تحقیق، پرسشنامه پنجاه سؤالی تعالی سازمانی مدل EFQM بود. که میزان پایایی آن در مورد باشگاه های فوتبال 967/0 محاسبه شد.
تعالی سازمانی باشگاه های فوتبال با استفاده از مدل EFQM در دو حوزه مورد بررسی قرار گرفت، در حوزه توانمندسازها به ترتیب باشگاه های سایپا با 38/321امتیاز، باشگاه صباباطری تهران با 66/316 امتیاز، باشگاه پیکان با 35/266 امتیاز، باشگاه راه آهن با 19/248 امتیاز، باشگاه پرسپویس با 57/233 امتیاز و باشگاه استقلال باامتیاز22/191 رتبه های اول تا ششم، و در حوزه نتایج به ترتیب باشگاه سایپا با 37/246 امتیاز، باشگاه پیکان با 99/220 امتیاز، باشگاه صباباطری با 8/216امتیاز، باشگاه راه آهن با 76/138 امتیاز ، باشگاه پرسپولیس با 76/138 امتیاز و باشگاه استقلال با امتیاز 11/133 رتبه های اول تا ششم، و به طور کلی از لحاظ تعالی سازمانی: باشگاه سایپا با 75/567 امتیاز رتبه اول، باشگاه صبا باطری با 46/533
امتیاز رتبه دوم، باشگاه پیکان با 34/487 امتیاز رتبه سوم، باشگاه راه آهن با 98/407 امتیاز رتبه چهارم، باشگاه پرسپولیس با 33/372 امتیاز رتبه پنجم و باشگاه استقلال با 324 امتیاز رتبه ششم را به خود اختصاص دادند.
در مورد ارتباط بین نتایج و توانمندسازها، نتایج حاصل از آزمون ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که ارتباط معنی داری بین نتایج و توانمندسازها (01/0 = p ، 870/0 = r) وجود دارد.
مقایسه کیفیت زندگی ورزشکاران رشته های انفرادی و دسته جمعی
حوزههای تخصصی:
شناسایی اندامهای آسیب پذیر و مکانیسمهای ایجابی آنها در فوتبال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق، نگرش بازیکنان لیگ برتر درباره آسیب پذیرترین اندام ها و مکانیسمهای اصلی آسیب در ورزش فوتبال شناسایی و با نگرش بازیکنان برتر آسیا و اروپا مقایسه شدند. تحقیق حاضر، پیمایش به همراه فرا تحلیل است. نمونه آماری را 88 بازیکن لیگ برتر فوتبال (1383) تشکیل دادند که به طور خوشه ای در دسترس انتخاب شدند. اطلاعات از طریق پرسشنامه جمع آوری شدند و گذشته نگر است. بازیکنان، تکل (تکل شدن و تکل زدن) و برخورد را مهم ترین مکانیسم ایجابی آسیب دانستند و زانو، ران و مچ را آسیب پذیرترین اندامها هنگام فوتبال تشخیص دادند. بازیکنان ایرانی در مقایسه با بازیکنان برتر کشورهای دیگر، تنها نسبت به آسیبهای تنه و ستون فقرات به اندازه کافی هوشیار نبودند. آگاهی از مکانیسمهای اصلی آسیب و آسیب پذیرترین اندام ها هنگام فوتبال، می تواند برای بازیکنان، مربیان، مربیان بدنساز و پزشکان تیمها بسیار مفید باشد. راه های استفاده صحیح از این گونه اطلاعات در بخش نتیجه گیری مقاله ارائه خواهند شد.
اطلاع رسانی: چرا تربیت بدنی داریم؟ اهمیت رشد مهارتهای حرکتی در کودکان
حوزههای تخصصی:
شناسایی و رتبه بندی موانع موثر بر مشارکت زنان در فعالیت اهی ورزشی با رویکرد MCDM ( مطالعه موردی : جامعه ی دانشجویان دختر دانشگاه یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به تغییرات سریعی که در نقش زنان در اجتماع پدید آمده است، نمیتوان حضور فعالانه آنان را در فعالیت های ورزشی نادیده انگاشت. برنامه ریزی در راستای ارتقای سطح حضور زنان ایران در عرصه فعالیت های ورزشی نیازمند شناسایی و رفع موانع موجود در این مسیر است. با این هدف، مقاله حاضر با مطالعه ادبیات تحقیق در این زمینه و همچنین بررسی نظرات صاحب نظران با استفاده از تکنیک دلفی، موانع مؤثر بر حضور کمتر زنان در حیطه ورزش را شناسایی کرده و با استفاده از روش های آماری و تکنیکهای تصمیم گیری چند شاخصه میزان تأثیر آنها را تعیین نموده است. این مطالعه، به صورت موردی در جامعه دانشجویان دختر دانشگاه یزد انجام شده و نتایج بیانگر این است موانع اقتصادی-امکاناتی و اجتماعی از مهم ترین موانع هستند، به طوری که با سرمایه گذاری در توسعه اماکن ورزشی زنان و ایجاد سالن های ورزشی مختص آنها، میتوان شاهد حضور پررنگ تر زنان در عرصه فعالیت های ورزشی بود.
تاثیر طول زمان پیش دوره بر زمان واکنش ساده و انتخابی تکلیف ساده و پیچیده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی اثر پیش دوره های مختلف 25/0، 5/0، 1، 5/1 و 2 ثانیه بر زمان واکنش ساده و سه انتخابی، در انجام دو تکلیف ساده و پیچیده است. از 351 نفر دانشجوی پسر راست دست دانشگاهی، 40 نفر نمونه، برحسب آزمون همسان سازی زمان واکنش دوانتخابی به شکل جایگزینی تصادفی، در دو گروه 20 نفری برای انجام تکلیف ساده و پیچیده، جایگزین شدند. ابزارجمع آوری داده-ها، نرم افزار محقق ساخته بود که روایی و پایایی آن تایید شده است. برای تحلیل داده ها، از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری های تکراری و آزمون t مستقل، استفاده شد. نتایج نشان داد: زمان واکنش ساده تکلیف ساده، بین پیش دوره های مختلف، تفاوت معناداری داشت (0.005>P). زمان واکنش انتخابی تکلیف ساده، بین پیش دوره های مختلف نیز، تفاوت چشمگیری داشت (0.001>P). زمان واکنش ساده در تمامی پنج پیش دوره مشابه در تکلیف ساده در مقایسه با تکلیف پیچیده، تفاوت قابل توجهی داشت (0.001>P). زمان واکنش سه انتخابی، درتمامی پیش دوره های مشابه در تکلیف ساده در مقایسه با تکلیف پیچیده به غیر از پیش دوره 5/1 ثانیه، تفاوت معناداری داشت (0.001>P). درمجموع، طول زمان پیش دوره، بیشترین اثر را بر زمان واکنش ساده و انتخابی در تکلیف ساده داشت که تاثیر آن، بر زمان واکنش انتخابی، بیشتر از زمان واکنش ساده بود.
تاثیر مصرف کافئین بر توان بی هوازی، آنزیم LDH و یون کلسیم پلاسمای فوتبالیست های جوان هنگام فعالیت بیشینه و متناوب ارگومتری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر اثر مصرف mg/kg 6 کافئین برتوان بی هوازی،آنزیم LDH، و یون کلسیم پلاسمای فوتبالیست های جوان را هنگام اجرای فعالیت بیشینه و متناوب ارگومتری (پرایس) بررسی می کند. روش پژوهش از نوع نیمه تجربی و جامعه آماری آن 380 فوتبالیست جوان شرکت کننده در مسابقات قهرمانی باشگاه های شهر همدان بودند. از بین آن ها 22 نفر با میانگین سنی 15- 17 سال و میانگین های وزن 2/7±5/62 کیلوگرم و قد 3/5±171 سانتی متر به روش تصادفی انتخاب شدند و در دو گروه همسان تجربی و گواه جای گرفتند. سپس، اندازه گیری های آنتروپومتری و برآورد حجم عضلات بدن انجام شد. هر دو گروه تجربی و گواه آزمون های تخمین شدت کار استوررـ دیویس و برنامه وینگیت را اجرا کردند. مقدار مجاز مصرف کافئین و پلاسیبو (نشاسته) mg/kg 6 یک ساعت قبل از اجرای پروتکل پرایس بود. این پروتکل ظرف 30 دقیقه با 10 تکرار 3 دقیقه ای روی ارگومتر مدل تنتوری اجرا شد. بلافاصله پس از اتمام آزمون از افراد خون گیری به عمل آمد و دوباره غلظت آنزیم LDH و یون کلسیم پلاسما به روش های استاندارد اندازه گیری شدند. ارزش توان بی هوازی مطلق و نسبی گروه تجربی افزایش معناداری نسبت به گروه کنترل داشت (05/0> P). همچنین، بین میانگین یون کلسیم دو گروه کنترل و تجربی پس از اجرای پروتکل پرایس اختلاف معناداری به دست آمد (05/0> P) ولی غلظت آنزیم LDH در دو گروه اختلاف معناداری نداشت (05/0P>). یافته ها نشان داد احتمالاً مصرف mg/kg 6 کافئین قبل از فعالیت شدید و متناوب ارگومتری باعث افزایش معنادار یون کلسیم می شود و بدین ترتیب احتمالاً افزایش توان بی هوازی فوتبالیست ها طی فعالیت بیشینه و متناوب پرایس را در پی دارد
اولویت بندی موانع مدیریت زنان در ورزش به روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق اولویت بندی موانع مدیریت زنان در سازمان های ورزشی به روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) بود. پژوهش حاضر به لحاظ شیوه گردآوری داده ها از دسته پژوهش های آمیخته و به لحاظ اهداف پژوهش از نوع کاربردی می باشد. جامعه آماری ، کلیه مدیران با سابقه بیش از 5 سال مدیریت و متخصصان مدیریت ورزشی (300 نفر ) بودند. ابتدا با استفاده از مصاحبه با 5 نفر از متخصصان ، با روش اشباع نظری موانع مدیریت زنان در سازمان های ورزشی شناسایی شدند. سپس با توجه به نتایج مصاحبه اقدام به تهیه پرسشنامه به روش AHP نموده و به صورت تصادفی ساده در بین نمونه ها توزیع شده که بر اساس جدول مورگان تعداد 180 پرسشنامه جمع آوری شد. روایی آن به تایید 15 نفر از متخصصان مدیریت ورزشی رسید. از آمار توصیفی و آمار استنباطی با نرم افزار SPSS نسخه 22 استفاده شد و برای اولویت بندی از نرم افزار Expert Choies 11.0 استفاده شد. نتایج نشان داد موانع حضور زنان در پست های مدیریتی سازمان های ورزشی ""نبود شرایط مساوی بین زنان و مردان برای رشد در سازمان ها"" و ""عدم اعتماد به زنان در فرهنگ ایران"" بیشترین اشاره را در میان مصاحبه شوندگان داشتد. و زنان عامل فرهنگی را بیشتر دخیل می دانستند ولی مردان عوامل فردی را عامل اولیه موانع مدیریتی زنان قلمداد کردند. توجه به موانع فرهنگی و فرهنگ سازی از طریق رسانه ها کمک خواهد کرد تا زنان نیز پا به پای مردان در امور مدیریتی سازمان های ورزشی سهیم باشند.
تأثیر تمرینات با شدت متوسط بر مالون دی آلدهید و فاکتور نروتروفیک مشتق از مغز در هیپوکمپ موش هایِ در معرض استات سرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعات موجود نشان می دهد تمریناتِ با شدت متوسط که باعث کاهش عوامل فشار اکسایشی در هیپوکمپ می شوند، افزایش سطوح فاکتور نروتروفیک مشتق از مغز (BDNF) را نیز در پی دارند، اما توجه کمتری به بررسی حفاظت عصبی ناشی از فعالیت بدنی پس از القای استات سرب شده است. در این پژوهش اثر 8 هفته تمرین بر مالون دی آلدهید (MDA) و BDNF در هیپوکمپ موش های در معرض استات سرب بررسی شد. موش های صحرایی ویستار به طور تصادفی به چهار گروه شامل گروه های پایه، شم (کنترل)، سرب و تمرین+ سرب دسته بندی شدند. برنامه تمرینی شامل دویدن روی نوار گردان بود که به مدت 8 هفته و هفته ای 5 جلسه با شدت فزاینده اجرا شد. گروه های تمرینی و سرب 20 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن استات سرب را به مدت 8 هفته ( هفته ای سه جلسه) به صورت زیرصفاقی دریافت کردند. 24 ساعت پس از آخرین مرحله تمرین و/یا تزریق، سطوح BDNF و MDA بافت هیپوکمپ به ترتیب با روش های تیوباربیوتوریک اسید و الایزا تعیین شد. داده ها با روش آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی در سطح 05/0 p ≤ تحلیل شد. نتایج نشان داد سطوح MDA در گروه تمرینی به طور معنی داری کمتر و در گروه سرب بیشتر از گروه های پایه و شم بود. سطوح BDNF گروه تمرینی به طور معنی داری بالاتر از گروه سرب بود. این نتایج حاکی از اثرات سودمند تمرینات منظم ورزشی در پیشگیری از آسیب نورون های هیپوکمپ است که به فشار اکسایشی نسبت داده می شود. به علاوه، سطوح BDNF و یا فشار اکسایشی احتمالاً در سازوکارهای حفاظت عصبی ناشی از ورزش به دنبال تزریق استات سرب درگیر می باشند.
میانجی گری بعنوان شیوه ای برای حل و فصل اختلافات در ورزش (با معرفی فرآیند میانجی گری در دیوان بین المللی حَکَمیت در ورزش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توسعه چشمگیر ورزش در دهه های اخیر و تبدیل آن به یک صنعت بزرگ و پرمخاطب، مباحث حقوقی مربوط به آن نیز غامض تر و پیچیده تر شده اند. عرصه ورزش باتوجه به شرایط و مقتضیات منحصربفرد خویش، از قواعد حقوقی ویژه ای برخوردار است که در بسیاری از ابعاد اساساً آن را از دادگاه ها و محاکم عمومی متمایز می سازد. رویه میانجی گری از نیمه دهه هفتاد میلادی، با تمسک به روش های غیرکیفری برای حل اختلافات شکل گرفت و نظام عدالت کیفری را تحت تأثیر قرار داد. وجود میانجی گری در محاکم ورزشی نوعی مزیت برای ورزش است که طرفین بدون حضور در مجامع رسمی دادگاهی، مشکلات خود را با منطق و عدالت در بین خود حل وفصل می کنند. با چنین رویکردی، دیوان بین المللی حَکَمیت در ورزش با هدف فراهم نمودن ابزاری سریع و کم هزینه برای حل اختلافات عرصه ورزش ایجاد شده است. این مقاله به تبیین و معرفی میانجی گری و مزایای استفاده از آن در ورزش می پردازد.
مقایسه برخی مهارتهای روانی تکواندوکاران زن برتر و غیر برتر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر عبارت است از مقایسه برخی مهارتهای روانی تکواندوکاران زن برتر و غیر برتر. جامعه آماری این تحقیق را تمامی دختران تکواندوکار شرکت کننده در مسابقات انتخابی تیم شهر تهران در سال 1384 تشکیل می دهد که جمعا 152 نفر بودند. از میان نفرات اول تا سوم وزنهای هشت گانه، 15 نفر به صورت هدفمند تکواندوکار برتر و 15 نفر به صورت تصادفی ساده از میان تکواندوکارانی که به مقامی دست نیافته بودند افراد غیر برتر انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه ارزیابی مهارتهای روانی انستیتوی ورزش استرالیای جنوبی (SASI) استفاده شد نتایج بیانگر پایین تر بودن مهارت انگیزش (P<%5) و بالاتر بودن مهارتهای تمرکز و تصویر سازی ذهنی (P<%5) در افراد برتر است. در دیگر مهارتهای روانی بین افراد برتر و غیر برتر تفاوت معناداری مشاهده نشد (P<%5). با توجه به این یافته ها می توان گفت تمرکز و تصویر سازی در موفقیت تکواندوکاران اهمیت بیشتری دارند و شایسته است در برنامه ریزی و آماده سازی تکواندوکاران در رقابتها مورد توجه بیشتر مربیان و روان شناسان ورزشی قرار گیرند.
تأثیر تمرینات قدرتی استقامتی فزاینده و تحریک الکتریکی - بر قدرت عضلانی و پارامترهای الکترومیوگرافی سطحی در بازیکنان والیبال مبتلا به سندرم عضله تحت خاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ورزشهایی مانند هندبال، تنیس و والیبال فرد نیاز دارد نیروی زیادی را در بالای شانه اعمال کند. در
چنین ورزشهایی ورزشکاران در معر ضایعات استفاده بیش از حد قرار دارند. سندرم عضله تحت
خاری به مفهوم ضعف و آتروفی بدون درد این عضله است که به دنبال نوروپاتی عوب فوق کتفی به
وجود میآید. هدف این تحقین بررسی اثر شیوه تمرینی کوتاه مدت قدرتی استقامتی فزاینده و تحریک -
الکتریکی بر قدرت و پارامترهای الکترومیوگرافی عضله تحت خاری است.
21 بازیکن والیبال مبتلا به سندرم عضله تحت خاری به طور توادفی به دو گروه تمرینات قدرتی -
13/1±7/ 211 سانتیمتر، وزن 1 /3±1/ 11 سال، قد 6 /1±3/ استقامتی فزاینده ) 6 نفر، میانگین سنی 1
3 سال( و تحریک /11±2/ 1 و سابقه عضویت در تیم ملی 7 /1±1/ کیلوگرم، سابقه ورزش والیبال 0
16 کیلوگرم، /1±6/ 211 سانتیمتر، وزن 1 /0±2/ 11 سال، قد 0 /1±1/ الکتریکی ) 6 نفر، میانگین سنی 0
1 سال( تقسیم شدند. 15 نفر از /3±1/ 1 و سابقه عضویت در تیم ملی 1 /0± سابقه ورزش والیبال 1
10 سانتیمتر، وزن /6±3/ 10 سال، قد 1 /2±1/ بازیکنان سالم نیز به عنوان گروه کنترل )میانگین سنی 1
3 سال( در /1±1/ 1 سال و سابقه عضویت در تیم ملی 3 ±3/ 10/6±7/2 کیلوگرم، سابقه ورزش والیبال 1
نیر گرفته شدند. مداخلات درمانی به مدت 1 هفته انجام شد. الکترومیوگرافی سطحی عضلات تحت
خاری و گرد کوچک و حداکثر قدرت ایزومتریک عضلات چرخ دهنده خارجی قبل و بعد از مداخلات
اندازهگیری شد. تحلیل دادهها با استفاده از آزمون t همبسته و تحلیل واریانس یکطرفه در سط اطمینان
10 درصد ) 5950 P< ( انجام شد.پس از هشت هفته، حداکثر قدرت ایزومتریک عضلات چرخدهنده خارجی در هر دو گروه تاربی
افزایش معنیداری نشان داد، ولی در فاکتورهای IEMG و RMSEMG تغییر معنیداری مشاهده نشد.طبن یافتههای این تحقین، تمرینات قدرتی استقامتی فزاینده و تحریک الکتریکی باعث افزایش حداکثر -
قدرت ایزومتریک عضلات چرخدهنده خارجی بازو میشوند. ولی هر دو روش درمانی تأثیری بر
پارامترهای الکترومیوگرافی عضلات تحت کتفی و گرد کوچک ندارند. به نیر میرسد نمیتوان از
الکترومیوگرافی سطحی برای تعیین اثر این پروتکلها بر عضلات فوق استفاده کرد
برآورد و مقایسه حداکثر نبض اکسیژن در نوجوانان پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حرکت بهار ۱۳۸۷ شماره ۳۵
حوزههای تخصصی:
نبض اکسیژن به عنوان شاخصی که در دستگاه گردش خون انتقال اکسیژن را برآورد می سازد، به تازگی در تحقیقات بالینی و ورزشی مورد توجه قرارگرفته است. درباره این شاخص ارزیابی کننده کارایی قلب و عروق اطلاعات زیادی وجود ندارد. هدف پژوهش حاضر، برآورد و مقایسه حداکثر نبض اکسیژن در نوجوانان پسر است. بدین منظور 60 نوجوان پسر با میانگین سنی 81/0 ± 16 سال، قد 17/8±168 سانتی متر و وزن 39/10±92/59 کیلوگرم که به صورت تصادفی انتخاب شده بودند، در این تحقیق شرکت داده شدند. به منظور برآورد مقادیر حداکثر نبض اکسیژن، آزمودنی های تحقیق 4 آزمون ورزشی، آزمون نوارگردان GXT ، آزمون های دوچرخه PWC195 و PWC212 و آزمون دویدن 1 مایل را اجرا کردند. سپس برای انتخاب آزمون ورزشی مناسب، مقادیر به دست آمده از چهار پروتکل ورزشی با پروتکل برآوردی حداکثر نبض اکسیژن کوپر مقایسه شد. آزمون ورزشی GXT در مقایسه با آزمون های PWC 195 و PWC 212 و آزمون دویدن 1 مایل، برآورد عینی تری (40/14 میلی لیتر/ضربه) را از حداکثر نبض اکسیژن ارائه داد و در مقایسه با پروتکل شاخص کوپر، اختلاف معنی داری را (519/0=P) نشان نداد. آزمون های ورزشی PWC 195 (001/0 = P)، PWC 212 (001/0 = P) و دویدن 1 مایل (003/0 = P) اختلاف معنی داری را (از نظر کم برآوردی و بیش برآوردی) با پروتکل شاخص کوپر داشتند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که حداکثر نبض اکسیژن به عنوان شاخصی از کارایی دستگاه قلبی و عروقی، توسط آزمون ورزشی GXT در مقایسه با آزمون های ورزشی دیگر واقع بینانه تر برآورد می شود، به گونه ای که مقادیر حداکثر نبض اکسیژن حاصل از این آزمون، به مقادیر حداکثر نبض اکسیژن آزمون کوپر بسیار نزدیک است.