در دانش جامعه شناسی مدرسه فضایی اجتماعی مبتنی بر روابط قدرت نابرابر تعریف می شود که در آن دانش آموزان به لحاظ سلسله مراتب قدرت در پایین ترین سطح قرار دارند. پیامد قدرت نداشتن برای گروهی از دانش آموزان ترک تحصیل، افت تحصیلی، بی رغبتی به حضور در مدرسه، و انواع خشونت هاست که نوعی واکنش درمقابل وضعیت موجود است.
سه پدیده اصلی بر حضور کودکان در مدرسه اثر دارد که عبارت اند از: شنیده شدن صدای آنان، توانمندسازی ومشارکت آنان. برای تحقق سه اصل مزبور در مدرسه ها روش پژوهشی عملی مشارکتی پیشنهاد شده است که اجرای آن در مراحل ""نگاه کنید، فکر کنید و عمل کنید""، امکان شنیده شدن بیشتر صدای دانش آموزان وتوانمندسازی افزون تر و مشارکت بیشتر آنا ن را فراهم می آورد.
این مقاله تجربة اجرای این روش رویکرد آموزشی را در مرکز دوستدار کودک مشتاق گزارش کرده است. این مرکز از سال 1385 به مثابة پروژة آموزشی، پژوهشی و اطلاع رسانی برای سوادآموزی به کودکان بازمانده از تحصیل توسط انجمن دوستداران کودک کرمان در شهر کرمان راه اندازی شده است.
نتایج نشان داد برای ایجاد زمینة حضور مؤثر کودکان در فضای اجتماعی مدرسه، روش پژوهش عملی مشارکتی مفید و کارساز است.
این پژوهش به روش پیمایشی از نوع توصیفی و با هدف بررسی نیازهای اطّلاعاتی و رفتار اطّلاع یابی اعضای هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شوشتر انجام شده است. اطّلاعات مورد نیاز به وسیله پرسشنامه از اعضای هیأت علمی دانشگاه به روش نمونه گیری جمع آوری گردید. در تجزیه و تحلیل دادهها از نرم افزار SPSS به شیوه توصیفی استفاده شده است. براساس یافتههای پژوهش اکثر اساتید عضو مجامع علمی تخصصی منطقه ای و بین المللی نبودند. در محاورة زبان انگلیسی دچار مشکل هستند. اعضای هیأت علمی از منابع اطلاعاتی رسمی بیش از منابع اطلاعاتی غیر رسمی استفاده می نمایند. از منابع اطلاعاتی رسمی مانند کتاب ها و تک نگاشت ها، نشریات چاپی و تخصصی، اینترنت، نشریات تخصصی الکترونیکی، و پایگاه های اطلاعاتی به منظور ارتقاء کیفیت تدریس، نگارش مقالات علمی، حفظ مرتبه علمی و آموزشی، و روزآمد کردن اطلاعات استفاده می کنند. مهمترین عواملی که مانع دستیابی به اطلاعات مورد نیاز اعضای هیأت علمی واحد شوشتر شده است عبارتند از: کمبود منابع در کتابخانه، کمبود نیروی انسانی متخصص کتابداری و اطلاع رسانی، نبود سالن مطالعه مناسب برای اعضای هیأت علمی، عدم روز آمد بودن منابع موجود، و فقدان بانک های اطلاعاتی تخصصی. عواملی که باعث عدم استفاده از اینترنت گردیده است: عدم وجود اینترنت در دانشگاه، پایین بودن سرعت اینترنت، و عدم آموزش کافی در زمینه اینترنت است.
هدف این پژوهش طراحی درس اخلاق فناوری اطلاعات با استفاده از نیازسنجی دانشجویان و تعیین سرفصلهای درس مربوطه است که در این راستا به طراحی این درس برای دانشجویان علوم تربیتی گرایش تکنولوژی آموزشی در مقطع کارشناسی ارشد پرداخته شده است. روش پژوهش به این ترتیب بوده است که درابتدا با مطالعه ی همه جانبه ی منابع، بالاخص اسناد بالادستی، مولفه های حال و آینده ی اخلاق فناوری در ایران استخراج شد و با توجه به مؤلفه های بدست آمده، پرسشنامه در دو قالب برای دانشجویان و کارشناسان طراحی گردید. از تکمیل پرسشنامه توسط متخصصین مربوطه هشت مؤلفه جهت نیازسنجی دانشجویان تعیین گردید. این هشت مولفه عبارتند از: کلیات و تاریخچه اخلاق فناوری اطلاعات، آزادی دسترسی، مالکیت معنوی،حریم خصوصی، امنیت اطلاعات، اعتبار اطلاعات و نهاد خانواده. با تحلیل پرسشنامه های دانشجویان، اهداف و سرفصلهای درس مشخص شدند. با تحلیل نتایج حاصل از نیازسنجی دانشجویان، میزان اهمیت مقوله های اخلاق فناوری اطلاعات در درس مربوطه تعیین شد و با بهره گیری از نظرسنجی متخصصین و نیاز سنجی دانشجویان، اهداف دوره تعیین وطراحی درس اخلاق فناوری بر اساس الگوی کمپ صورت گرفت.
امروزه آموزش برای خدمت به جهان صنعتی و با هدف کاریابی در جوامع و توسعه مهارت ها طراحی شده است. با تغییرات فناوری که دنیا را در برگرفته، مشاغل به زودی تغییر خواهند کرد. آنچه می خواهیم، نظام آموزشی بسیار فراگیری است که بین شکاف های عمیقی که در گذر زمان پدید آمده، پل بزند. نیاز اساسی این است که بگذاریم تا انسان ها با سرعت خودشان یاد بگیرند. در این میان سرمایه گذاری در آموزش زنان نه تنها شکاف جنسیتی در جوامع را کاهش می دهد بلکه موجب ارتقای سطح بهره وری، تولید بیش تر و درآمد بالاتر خواهد شد. این پژوهش با هدف بررسی رابطه و تاثیر آموزش از راه دور (مجازی) بر ارتقا سطح دانش زنان شاغل در دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت انجام شده و طی آن با استفاده از روش های آماری استنباطی و بهره گیری از نتایج بدست آمده از توزیع پرسش نامه و انجام تحلیل های آماری به تایید فرضیه های فرعی پژوهش پرداخته شده، جامعه آماری شامل تمامی اساتید و کارکنان زن شاغل و نمونه آماری شامل 50 نفر می باشد. براساس نتایج بدست آمده ساختارهای تکنولوژیکی(فناوری)، توسعه منابع انسانی بویژه توسعه آموزش زنان، در ارتباط با آموزش از راه دور هم چنین، ساختار نوین مدیریتی عوامل اصلی در بهبود روند کارکرد آموزش زنان به شکل مجازی خواهد بود.