فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۲۱ تا ۱٬۰۴۰ مورد از کل ۲٬۰۳۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
تأثیر فناوری ارتباطات و اطلاعات در آموزش و یادگیری زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اساسی فناوری آموزشی تسهیل، توسعه و تقویت فرایند آموزش و یادگیری است. فناوری آموزش و یادگیری زبان یکی از دستاوردهای فناوری اطلاعات و ارتباطات در گستره علوم انسانی است که چارچوب نظری و اصول خاص خود را دارد. این فناوری، ماهیتی چند بعدی و میان رشته ای دارد که در نتیجه تحقیقات در اصول و مبانی نظری و عملی گستره های زبان شناسی کاربردی، زبان شناسی رایانه ای و دانش استفاده بهینه فناوری به وجود آمده است. این مقاله با رویکردی تحلیلی، توصیفی، و تطبیقی، تأثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات بر آموزش زبان را بررسی می کند. در این زمینه مراحل مختلف الگوهای آموزش زبان، مدیریت کلاس، مسئولیت استاد، منابع آموزشی و یادگیری و تهیه و تألیف کتاب های درسی مطالعه گردیده است. نتیجه تحقیق نشان می دهد که نقاط مشترک زیادی بین الگوهای آموزش زبان و الگوهای فناوری آموزش و یادگیری زبان وجود دارد. به یمن معرفی و ورود فناوری اطلاعات و ارتباطات در این حوزه، مدیریت کلاس به کل متحول شده و با رویکردی پژوهش محور و دانشجو محور انجام می پذیرد . مسئولیت مدرس نیز انباشت و انتقال اطلاعات نیست، بلکه مسئولیت های گوناگونی بر عهده می گیرد و باید فردی چند مهارتی باشد. الگوی بسته، محدود و متمرکز منابع آموزشی و یادگیری سنتی هم به الگویی باز، غیر متمرکز، نامحدود، و بری از محدودیت های زمان و مکان تبدیل می شود و نتایج بسیار راهبردی برای نظام آموزش و یادگیری زبان را به ارمغان می آورد. مطالب درسی برگرفته از فناوری، ماهیتی چند بعدی و حرکتی داشته و طراحان آن رویکردی فرایند - محور دارند نه محتوا - محور.
بررسی استعاره در قالب نقش زیباشناختی زبان در ترجمه انگلیسی دیوان حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با بررسی ترجمه استعاره در دیوان حافظ سعی دارد کارایی راهکارهای مختلف مترجم را در یاری رساندن به مخاطبان ترجمه برای درک معانی ضمنی استعارات مشخص کند. در این تحقیق از ترجمه ویلبرفرس کلارک (1881) استفاده شده است.
The Role of Affective Characteristics in Language Learning(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ورودی (Input)در یادگیری زبان دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"یادگیری یک زبان جدید در کنار زبان های اول، یعنی زبان های مادری را یادگیری زبان دوم می نامیم. شیوه های یادگیری زبان دوم بر حسب عواملی نظیر سن یادگیرنده، هدف یادگیری و نیز میزان مطلوب تسلط به زبان جدید تغییر می یابند. این مسئله حائز نقش بزرگی است که آیا زبان جدید به صورت سنتی یا به عبارت دیگر حضور در کلاس درس و توسط دروس تعلیمی آموخته شود، یا بدون آن. بنابراین یادگیری زبان دوم به دو نوع هدایت شده و هدایت ناشده تقسیم می شود، در حالی که در یادگیری هدایت ناشده زبان دوم محوریت یادگیری بر روی ارتباط نزدیک و فعال با زبان دوم و یا افراد تکلم کننده آن زبان می باشد و در واقع امر یادگیری بصورت نامنظم و بدون سیستم انجام می پذیرد، در یادگیری هدایت شده زبان دوم این امر توسط دروس برنامه ریزی شده و دارای سیستم صورت می گیرد.
در هنگام یادگیری زبان دوم باید واج شناسی و دستگاه صوتی زبان جدید (در کنار دیگر قسمت های تشکیل دهنده آن زبان جدید) یاد گرفته شود. در دستگاه صوتی با سه مرحله ورودی (Input)، پردازش (Verarbeitung) و خروجی (Output) مواجه هستیم. مقاله حاضر مبحث ورودی را که بیش از هر چیز به قدرت شنوایی فرد یادگیرنده بستگی داشته و در عین حال تحت تاثیر دانش زبانی او نیز می باشد، بردسی می کند و و فرآیندهای مختلف این پدیده را مورد مداقه و ارزیابی قرار می دهد."
بررسی جایگاه زبان آرامی در دوره هخامنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به دنبال شکل گیری امپراتوری هخامنشی توسط کوروش کبیر و گسترش آن توسط داریوش اول که از رود سند در هند تا رود نیل در مصر امتداد داشت، استفاده از یک زبان واحد و بین المللی برای ایجاد ارتباط با ایالات مختلف با نژادها و زبانهای متفاوت ضرورت یافت تا شاهان هخامنشی بتوانند پیامها و فرمانهای خود را به ملل تابعه منتقل و ابلاغ کنند. هر چند داریوش اول پس از غلبه بر مخالفان و شورشگران دستور نوشتن کتیبه بیستون را به سه زبان فارسی باستان، عیلامی و بابلی برای معرفی اقدامات خود صادر کرد، با توجه به اینکه تنها ایالات محدودی از امپراتوری، یعنی سرزمین پارس و قوم آریا، در مرکز و غرب ایران، عیلامیان در جنوب غربی ایران و بابلیان در جنوب بین النهرین با این زبانها آشنا بودند، لذا، داریوش دستور ترجمه این پیام را به زبان آرامی که در بخش وسیعی از امپراتوری به آن تکلم می شد و قابل فهم بود، صادر و نسخه هایی را به سراسر امپراتوری ارسال کرد و پس از آن نیز بسیاری از فرمانهای سلطنتی و اداری به زبان آرامی تهیه و به ایالات ارسال می گردید. در این مقاله کوشش بر این است با استناد به بخشی از این اسناد باقیمانده از دوره هخامنشی ابتدا به تاریخ زبان آرامی و گستره و نفوذ آن در غرب امپراتوری، پیش از تشکیل امپراتوری هخامنشی، و بعد، با استناد به نوشته های باقیمانده در اقصی نقاط امپراتوری، به جایگاه و نقش آن به عنوان یک زبان رسمی در دوره هخامنشی پرداخته شود.
تب و تاب نویسنده در سرودههای مالدورور اثر لوتره آمون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این نوشتار به بررسی قدرت خیالپردازی و خلاقیت نویسندهای می پردازد که یکی از شگفتیهای دنیای ادبیات لقب گرفته است. ایزیدور دوکاس (Isidore Ducasse)، مشهور به کنت دو لوترهآمون (Conte de Lautréamont)، پیام آور شعر نو و نماد شورشگری در برابر نظام قراردادی ادبیات است. در این اثر کاملاً متفاوت با آثار قرن نوزدهم، لوتره آمون، گستاخانه، تمام نیروهای ظلمانی برآمده از اندیشه و پس زمینه ذهنی و فکری اش را برای نمایش قدرت خود و دستیابی به حقیقت زندگی بکار می گیرد. ویژگی برجسته روش نویسنده، خلق صحنه هایی اتوماتیک وار از خیال و واقعیت است که ما را بر می آشوبد، زیرا در جهان ما ناشناخته است. نویسنده بر آنست تا با ذکر برخی خاطرات دقیق نویسنده و یا تقلید ادبی وی، به تحلیل اثر نویسنده ای بپردازد که به گفته نویسندگان بزرگ، شاید در ادبیات فرانسه تواناترین خالق اسطوره های شگفت انگیز و خیالی باشد
بررسی واژههای هندی در شاهنامة فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فردوسی سخنور و پیام آور آزادی، روی هم رفته نه ذوق و روحی فراخور دربار فرمانروایان وقت خود داشت، و نه شاعری فرمایشی و حرفه ای بود. او به هیچ درباری وابسته نبود. این شاعر ملی، پدیدآورنده هسته مرکزی و اساسی داستان ها و بنیانگذار کاخ ملی نظم و گفتارهای فلسفی است. تفاوت فردوسی با دیگر شاعران در اشاعه فروغ روح بخش ملی در چارچوب اصول سنت ها و آیین های موروثی است و شاهنامه به راستی آن شاهکاری است که سراینده آن بسیاری از گفتارها را با روشی نغز و بسی پر مغز، آمیخته با بسیاری مباحث ژرف دیگر، چون روش کشورداری، و شیوه رزماوری، آزادگی، آزادمردی، ایران دوستی، ایران شناسی، پندارهای فلسفی، عرفانی، اندیشه های ژرف و شگرف، چگونگی راه و روش زندگانی پرداخته است. برای پی بردن به فرهنگ و دانش و سرچشمه های سرشار اندیشه و احساسات و چگونگی گرایش های روانی مردم ایران زمین، می بایست به پژوهش در شاهنامه فردوسی پرداخت، در این مقاله به بحث و بررسی روابط ایران و سرزمین هند پرداخته شده است و به پژوهش نو در بررسی واژه های هندی که فردوسی پاکزاد نیز از آن بی بهره نمانده است، پرداخته خواهد شد
بررسی موضوع زن در آثار چخوف و جمالزاده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله زن همواره مورد توجه نویسندگان و هنرمندان جهان بوده است و در دوران مختلف حیات بشر، مسایلی که با این موضوع مرتبط بودند با دیدگاه های متفاوت توسط شاعران و نویسندگان مختلف مورد بررسی قرار گرفته است. از میان این نویسندگان آنتون چخوف و سید محمد علی جمالزاده هم در آثار خود شخصیت زنان را وصف کرده اند. در مقاله حاضر، سعی گردید به این سئوال پاسخ داده شود که شباهت ها و تفاوت های دیدگاه های چخوف و جمالزاده در توصیف سیمای زنان چیست؟ بر خلاف جمالزاده که زن را در آثارش تک بعدی نشان داده است، سیمای زنان در آثار چخوف بسیار متنوع توصیف شده اند. از نظر جمالزاده در ایران در اوایل قرن بیستم زنان کمتر در فعالیت های اجتماعی شرکت می کردند. براساس آثار جمالزاده می توان گفت که زن ایده آل در نگاه مردان ایرانی این دوره، کدبانوی مطیعی است که از صبح تا شب در خانه زحمت می کشد، عفت و پاکی اخلاقی خود را حفظ می کند و به همسرش وفادار است. اما چخوف با توجه به اینکه پزشک و روانشناس بود، خوب می دانست که زنان دارای طبیعتی پیچیده و گاهی غیرقابل درک هستند و به همین دلیل در آثارش به توصیف روحیات زنان بیش از ظاهر آنان توجه شده است، چیزی که در آثار جمالزاده کمتر به چشم می آید.
پایایی و روایی پرسشنامة راهبردهای یادگیری آکسفورد SILL))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیش از سه دهه است که استادان، محققان و کارشناسان آموزش زبان اتگلیسی به «راهبردهای یادگیری» (Learning Strategies) پرداخته اند. از تحقیقات روبین (1975) و ا سترن (1975) گرفته تا طبقه بندی راهبردهای یادگیری آکسفورد (1990) و نظریه های زبان آموزی اومالی و شاموت (1990) که در بردارنده راهبردهای یادگیری اند، همه و همه تلاش کرده اند که راهبردهای زبان آموزی مناسبی را شناسایی کنند. آنچه که همزمان با این تحقیقات مطرح بوده است، همانا پایایی (Reliability) و روایی (Validity) ابزارهای انتخاب راهبردهای یادگیری است. در این مقاله، نتایج اجرای یک پرسشنامه راهبردهای یادگیری به نام «پرسشنامه راهبردهای زبان آموزی» آکسفورد (1990 گزارش می شود. این پرسشنامه پنجاه سؤالی است و برای کاربرد در محیط های غیر انگلیسی زبان طراحی شده است. نتایج این تحقیق - که با روش آماری «تحلیل عامل تاییدی» (Confirmatory Factor Analysis) و «آلفای کرانباخ»(Cronbach’s Alpha) بدست آمده است، نشان می دهد که پایایی پرسشنامه SILL مناسب است، ولی روایی سازه آن در حد انتظار نیست؛ پس، باید سازه های آن را بازنگری کرد.
مسائلی دربارة اصول ترجمههای تطبیقی و مدل ترجمه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترجمه یک فعالیت انسانی است که در طی انجام آن یک متن از یک زبان به زبان دیگر بر اساس تطبیق متن منتقل می گردد، ضمن آنکه معنا و مفهوم یکسان حفظ و برقرار می ماند. هنگام بحث روی ترجمه باید موضوع ترجمه به عنوان چگونگی و جریان آن از محصول و نتیجه آن که نتیجه این جریان است متمایز گردد. تئوری های ترجمه به عنوان نظریات جدید زبانشناسی سابقه چندانی ندارند و اکثراً به پنجاه شصت سال اخیر باز می گردند. امروزه بسیاری از زبانشناسان، بخصوص آنهایی که به مسائل بنیادی ترجمه اشتغال دارند، بر این باورند، که ترجمه یک شاخه مستقل در زبانشناسی می باشد. نقطه نظرات و تئوری های ترجمه زبانشناسان روسیه امروزه با توجه و استقبال فراوانی مواجه شده است. در این مقاله به معرفی اجمالی دستاوردهای ایشان در این حیطه پرداخته شده است.
نقد و نظری بر «تکرار» و «توازن» در متون ادبی از منظر تحلیل گفتمان و ترجمه شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با نگرشی بر پیشینه تاریخی و فلسفی پدیده «تکرار» در مغرب زمین، این مقاله نخست به جایگاه و نقش تکرار در متون ادبی از دیدگاه گفتمانی و نقد ادبی می پردازد و پس از طرح مساله ترجمه عناصر تکراری در متون و نقش آن در انتقال معنا، سبک و شیوه بیان متن مبدا به مقصد از دید تحلیل گفتمانی و ارایه نمونه هایی از تکرار در قلمرو سخنوری، گفتمان مذهبی، و متون ادبی، سرانجام، فرازهایی از چند متن ادبی، به ویژه گوشه هایی از چند نمایشنامه ویلیام شکسپیر را- که در بردارنده نمونه هایی از تکرار به مثابه یک صنعت بلاغی هستند- از منظر چند و چون انتقال و بازتاب تکرارهای متن اصلی در متن ترجمه های فارسی منتشر شده از آنها مورد نقد و بررسی قرار می دهد.
بازتاب تجربیات شخصی ژید در آثارش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیش از نیم قرن است راجع به ژید، یکی از بزرگترین «استادان تفکر» قرن بیستم، و آثار او می گویند و می نویسند. شاید نتوان درباره این سبک شناس برنده جایزه نوبل مطلبی تازه گفت؛ ولی در این مقاله می کوشیم با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی و برداشت های ساختارگرا در تحلیل ادبی، بازتاب تجربیات شخصی ژید را در آثارش به تصویر کشیم و با ارائه تعاریفی دقیق از واژگان ضد اخلاق و اخلاق ستیز، بار منفی ضد اخلاق بودن را از او دور کنیم. ژید که پس از سفر به آفریقای شمالی برای درمان بیماری سل و آشنایی با اسکار وایلد، در کتاب مائده های زمینی به ناتانائل شور را می آموزد و ترغیبش می کند تا «همواره آماده باشد تا با شوری بی وقفه پرحرارت تر از پیش، هیجانات و شادی های جدید را پذیرا باشد»، در کتاب در تنگ نیز این دو درونمایه را، که پایه و اساس شان در مذهب مسیحیت است و ژید نیز بنا بر تربیت سرسخت مذهبی اش با آنها آشنایی کامل دارد، دوباره مطرح می کند. نویسنده ای که هم زندگی و هم آثارش پیوسته رویارویی تاریکی و روشنایی را نشان می دهند، در برابر چهره فرشته وار مادلن (همسرش) خود را جهنم قلمداد می کند و بین آزادی و اجبارهای اخلاقی که همانا منشاء تضاد موجود در تفکر اوست، در نوسان است. او در کتاب اگر دانه نمیرد با نقل خاطرات دوران کودکی و نوجوانی اش صادقانه به درونی ترین تمایلاتش اعتراف می کند و نظریه عمل بی دلیل خود را که چالشی است در برابر خداوند و نظم جهان در کتاب سرداب های واتیکان ارائه می دهد.
لنتس, اثر گئورگ بوشنر، بهانه¬ای برای توصیف معضلات اجتماعی در دور? بیدر مایر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان لنتس (Lenz) اثر گئورگ بوشنر (Georg Büchner) ترسیم گوشه ای از زندگی نویسنده بزرگ دوره توفان و طغیان آلمان یاکوب میشاییل راینهلد لنتس (1792- 1751) است که بر اثر تنهایی و افسردگی روحی از محیط خانوادگی و اجتماعی خود می گریزد و پس از قطع رابطه با گوته و طرد شدن از شهر وایمار، برای نجات خویش به کشیش اُبرلین (Oberlin) پناه می آورد. بوشنر اثر لنتس را زمانی نوشت که روشنفکران زیادی به دلیل معضلات اجتماعی که معلول نظام خودکامه نجبا بود منزوی، منفعل و دچار افسردگی شدید روحی بودند. بررسی دقیق زندگی قهرمان داستان، نمایانگرآثار ویرانگر این افسردگی روحی فردی و خمودی اجتماعی است که نتیجه آن جنون و خودکشی افرادی همچون لنتس بود. بنابراین این اثر نوشته ای است انتقادی از اوضاع نابسامان اجتماعی و سیاسی دوران حیات لنتس و خود نویسنده در عصر بیدر مایر (Biedermeier) که درآن توده مردم مایوس و جامعه خمود و بی روح بود. هدف بوشنر از نوشتن این اثر، نشان دادن سرنوشت غمبار یک فرد نبود، بلکه فرد در اینجا به عنوان نماینده جامعه ای بحران زده است که راه نجاتی نمی یابد. بنابراین بوشنر به دلیل تشابهات زیاد بین دو دوران تاریخی، در حقیقت سرنوشت خویش و مشکلات نیمه اول قرن نوزدهم میلادی را در این اثر مطرح می سازد
انواع و نقش مقولههای تصوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر مسائل مربوط به تعیین موقعیت مقوله تصوری مورد بررسی و مطالعه قرار می گیرد. این مقوله به عنوان یک مقوله جامع بررسی می شود و اساس اندیشه ساختار زبانی و گسترش آنها در گفتار به عنوان یکی از مسائل پیچیده و جالب در علم زبان شناسی محسوب می شود. تجزیه و تحلیل پیدایش و پیشرفت ساختار زبانی از موضوعات مورد بحث و مطرح به شمار می آید و اعتبار ویژه در این زمینه به قشر زیرین ذهن گرایانه تعلق می گیرد. در مقاله سعی می شود که انواع و نقش مقوله تصوری به عنوان یک شکل اساسی در پروسه تفکر و اندیشه، مورد بررسی و مطالعه قرار گیرد.
آموزش دستور زبان فرانسه به غیر فرانسه زبانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قلم ۱۳۸۷ شماره ۸
حوزههای تخصصی:
"روشهای اموزش زبانهای خارجی با در نظر گرفتن دست آوردهای اخیر زبانشناسی متحول شده است. به جرات می توان اظهار کرد یادگیری زبان فرانسه با دستور آن ارتباط مستقیم دارد زیرا آموزش زبان گقتاری به بزرگسالان در محیط آکادمیک با استفاده از دستور آسان تر صورت می گیرد.
آموزش دستور در زبان فرانسه سابقه دیرینه دارد و تدوین کنندگان روشهای آموزش زبان نمی توانند به سادگی از آن صرف نظر کنند. دانشجویان ایرانی زبان خارجی (انگلیسی) را به صورت مستقیم با استفاده از دستور فرا گرفته اند و عادت به بیان قوائد دستوری دارند در نتیجه نادیده گرفتن آن در آموزش دشوار خواهد بود.
آموزش زبان نوشتاری به دلیل ماهیت دستوری آن و تفاوت فاحش نوشتاری و گفتاری دز فرانسه استفاده از قوائد دستوری را جهت یادگیری نوشتار الزام آور می کند.
مقاله حاضر «آموزش دستور زبان فرانسه به غیر فرانسه زبانان» بر آنست دستورهای نوین را مورد برسی قرار دهد تا مدرسین آموزش زبان با توجه به ویژگی های فردی زبان آموز از تدریس آن صرف نظر کرده یا آموزش مدون را جایگزین آن نمایند.
کارکرد روایت در «ذکر بر دار کردن حسنک وزیر» از تاریخ بیهقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پروپ در کتاب ریخت شناسی قصه های پریان کوشید تعریف روشنی از روایت ارائه دهد. به همین منظور پروپ سعی کرد رخدادهای اساسی هر روایت را بیابد و آنگاه از آنها فهرستی تهیه کند. وانگهی، وی این رخدادهای پایه را کارکرد نامید. در حقیقت، او براین اعتقاد است که قصه های مورد مطالعه او علی رغم شـــکل متفاوتشان دارای ساختار مشترکی اند. از نظر او کارکرد ساده ترین و کوچکترین واحد روایتی است. به عبارتی دیگر کارکردها سلسله ای از کنش های شخصیت های داستان و قصه اند که از کل آنها قسمت های متفاوت قصه تشکیل می شود. در این مقاله سعی می شود به عنصر طرح یا پیرنگ در «حسنک وزیر» از تاریخ بیهقی پرداخته شود، تا بدین وسیله نگارندگان مقاله بتوانند برای پرسش زیر پاسخ مناسبی پیدا کنند: چرا راوی در «حسنک وزیر» برای روایت داستانش از چندین راوی استفاده کرده است؟ برای پاسخ به این پرسش، نگارندگان کار خود را با این فرض آغاز خواهند کرد: راوی از چندین راوی سود جسته است تا بتواند واقعیت پذیری این اثر ادبی را بیشتر کند (زیرا زبان مورد استفاده در این روایت، بیشتر زبانی ارجاعی است تا عاطفی، به همین خاطر، این روایت بیشتر میل به مصداق نشانه ها دارد، تا به خود زبان).
پدرسالاری در بامداد خمار (با تکیه بر نظریات آلتوسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به موضوع روابط قدرت و چگونگی حفظ آن در رمان بامداد خمار بر اساس نظریات آلتوسر(Althusser) (1990-1918) اندیشمند فرانسوی می پردازد. به باور آلتوسر فرایند حفظ قدرت به دو شکل صورت می پذیرد. در دوره ما قبل مدرن، حکومت ها با توسل به دستگاه های سرکوب گر (suppressive apparatuses) همچون ارتش، زندان، و ... قدرت خود را حفظ می کردند اما، در دوره مدرن شیوه حفظ قدرت، نامحسوس و از طریق دستگاه های ایدئولوژیکی (ideological apparatuses) همچون آموزش، ادبیات و... صورت می پذیرد. رمان بامداد خمار روایت مسیر هشتاد ساله تغییر جامعه ایرانی از یک جامعه سنتی به مدرن است. به همین دلیل به روشنی می توان روند تغییر شیوه حفظ قدرت، از شکل سنتی خشن به شکل نامحسوس و ایدئولوژیک مدرن را در آن دید. مهمترین محمل تجلی قدرت در جامعه ایرانی خانواده و مصداق عینی نمود این قدرت، پدرسالاری است. نوشته حاضر به بررسی چگونگی حفظ این نمود قدرت (پدر سالاری) در رمان بامداد خمار می پردازد. در مقاله حاضر با تکیه بر عناصر داستانی در این رمان استدلال شده است که این رمان پیش از آن که داستانی رمانتیک باشد، روایتی است درباره روابط قدرت در جامعه ایرانی از دوران سنتی تا دوره مدرن.