فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۸۱ تا ۴۰۰ مورد از کل ۲٬۰۳۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
بی شک کارآمد بودن آگاهی فرا زبانشناختی در بهبود کیفیت نگارش و دانش دستوری یادگیرندگانی که زبان انگلیسى را به عنوان زبان خارجی می آموزند از دیرباز حوزه جذابی در زبانشناسی کاربردی بوده است(براون، ٢٠٠١ ). از این رو، هدف اصلى مطالعه ى حاضر بررسى اثر تدریس بصورت تاکید بر صورت به طور برنامه ریزی شده و برنامه ریزى نشده بر توانایى دانش آموزان برای یادگیری دستور و کاربرد صحیح آن در نگارش است. به همین منظور سه کلاس فشرده در دانشگاه اصفهان ایران که دوره های دستور و نگارش برگزار می کند برای تدریس ساختار مورد نظر (یعنی کلمات پیوند دهنده) از طریق روش های متفاوت تدریس تاکید بر صورت انتخاب شدند. نمونه های انتخاب شده شامل دانشجویان سال دوم و (٣٠ نفر در هر گروه) در رده ى سنی ١٩ تا ٢٤ بودند که در دانشگاه اصفهان مترجمی انگلیسی مطالعه می کردند. نمونه ها به ترتیب آموزش با تاکید بر صورت بطور برنامه ریزی شده و برنامه ریزى نشده و تاکید صفر بر صورت دیدند. نتایج پس آزمون پارگراف نویسی و پس آزمون متعاقب آن که با تاخیر گرفته شد نشان داد که شرکت کنندگانی که در گروهی قرار داشتند که تدریس برنامه شده می دیدند عملکردشان بطور قابل ملاحظه ای بهتر از آن دسته ای بود که در به کارگیری کلمات پیوند دهنده در نوشتن پارگراف هایشان آموزش برنامه ریزی نشده و صفر دیده بودند.
شناسایی و توزیع بافت های تعاملی در کلاس های زبان بیگانه ی انگلیسی: بررسی تأثیر دو عامل محیطی(Identification and Distribution of Interactional Contexts in EFL Classes: The Effect of Two Contextual Factors)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه ی حاضر افزایش آگاهی در زمینه ی ساختار تعامل در کلاسهای زبان بیگانه ی انگلیسی است. با استفاده از چارچوب متدولوژیکی گفتمانکاوی، تعاملات کلاسی پنجاه و دو معلم به مدت سه ساعت ضبط و جمع آوری گردید تا بافت های تعاملی بر اساس اهداف آموزشی در توالی نوبت ها شناسایی شوند. سپس با تلفیق روش گفتمان کاوی با روش های کمی، توزیع بافت های تعاملی و تاثیر عوامل محیطی، شامل توانش زبانی شاگردان و تربیت (آموزش) معلمین، مورد بررسی قرار گرفت. با تحلیل گفتمان کاوانه ی اطلاعات تحریری، چهار بافت تعاملی، شامل بافت هایی با محوریت ساختار، معنا، مهارت، و مدیریت، مورد شناسایی قرار گرفت. بررسی توزیع بافت ها نشان داد که بخش عمده ای از تعاملات کلاسی با محوریت ساختار و مهارت های زبانی شکل می گیرند. در حالی که بافت معنامحور کمترین سهم را در تعاملات کلاسی دارد. تحلیل واریانس چند متغیره یدوسویه نشان داد که توزیع تمامیبافت های شناسایی شده تحت تأثیر سطح توانش زبانی شاگردان می باشد. اما آموزش معلمین تنها بر توزیع بافت ها با محوریت ساختار و مدیریت مؤثرند. یافته های مطالعه ی حاضر توجه معلمین و مربیان تربیت معلم را به لزوم اصلاحات در وضعیت کنونی تعاملات کلاسی سوق می دهد.
خوانش راهبرد های ترجمه با الگوی برخورد «من غالب» با «دیگری مغلوب» از منظر اریک لاندوفسکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همان گونه که از سوسور به بعد بر جای مانده است، معنای واحدها به شکل جوهره ای و ایجابی در خود واحدها نمی باشد، بلکه معنا اساساً جنبه ای افتراقی دارد. از این منظر همة بها به «ارتباط» داده می شود تا به تک تک واحدها یا واژه ها به شکلی مجزا. همین مسئله دربارة سوژه («من»/ «ما») و هویت او نیز صدق می کند: سوژه نیز با «تفاوت»، خود را تعریف می کند و برای نائل آمدن به هویتی مشخص به دیگری («او») نیاز دارد. بر همین اساس، لاندوفسکی الگوی کلی را مطرح می کند که شامل چهار استراتژی گوناگون دربارة وجوه متفاوت برخورد «خودِ» غالب ِمرجع (یک گروه غالب مرجع) با «دیگری» مغلوب است؛ الگویی که باید آن را به شکل ریشه ای برگرفته از «مربع معناشناسی» گرمَس دانست. این استراتژی ها عبارت اند از شبیه سازی، طرد، تفکیک و پذیرش هویتی. هدف اصلی این مقاله این است که نشان دهد می توان این الگو را در قلمرو ترجمه که فضای پر تنش برخورد زبان خود با زبان دیگری بیگانه است، پیاده کرد. اما پرسش اصلی این است که اساساً چگونه می توان الگوی هویتی لاندوفسکی را برای خوانش تازه ای از استراتژی های ترجمه به کار برد؟
An Exploratory Study of Teacher Efficacy Doubts in English for Specific Academic Purposes (ESAP) and English for General Purpose (EGP) Instruction(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
While teachers’ confidence in their abilities is a crucial asset in teachers’ professionalism and their identity development, their efficacy doubts are also considered useful. Given the diversity of English Language Teaching (ELT) contexts, this paper probes the dynamic nature of efficacy doubts the teachers face and are expected to resolve in English for General Purposes (EGP) and English for Specific Academic Purposes (ESAP) instruction. To this end, based on the existing theoretical frameworks in EGP and ESAP methodology and interviews with 25 university English teachers, two questionnaires were developed and administered to 170 Iranian EGP and ESAP university instructors. The results of factor analysis confirmed five factors underlying ESAP teachers’ teaching efficacy doubts and four factors for EGP teachers’ teaching efficacy doubts. The results may promise implications for ESAP and EGP teacher education programs; teacher educators may address the common efficacy doubts identified in this study and expose the current in-service and future ESAP and EGP teachers to the typical factors which may potentially hamper their efficacy and help them resolve their efficacy doubts as a means towards professional development
نگرش معلمان زبان انگلیسی نسبت به بازخورد اصلاحی شفاهی و بکارگیری آن در سطوح مختلف بسندگی زبانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه به بررسی نگرش معلمان زبان انگلیسی نسبت به بازخورد اصلاحی شفاهی، بکارگیری آنها در دو سطح مبتدی و متوسط، و میزان تناسب نگرشها و بکارگیری آنان در این زمینه پرداخته است. بدین منظور، با معلمان مصاحبه شد و 40 ساعت مشاهده کلاسی در دو سطح انجام شد. نتایج این تحقیق نشان داد که معلم ها در به کارگیری راهبردهای بازخوردی شفاهی در دو سطح تفاوت قابل توجهی داشتند، به طوری که راهبردهای ""اصلاح صریح""، ""فراخوانی""، ""سرنخ فرا زبانی""، ""درخواست توضیح"" و ""تکرار"" در سطح مبتدی بسامد بیشتری داشتند. علاوه بر این، تفاوت چندانی در تصحیح اشکالات دستوری، تلفظی و لغوی در دو سطح مشاهده نشد. نتایج همچنین نشان داد که در برخی موارد، نگرش و بکارگیری معلمان با هم مغایرت داشت که از جمله آن میتوان به حساسیت معلمان نسبت به اشکالات زبان آموزان، به کارگیری روشهای مختلف بازخورد اصلاحی، استفاده از بازخورد اصلاحی صریح و غیر صریح، اصلاح سریع و یا با تاخیر اشکالات زبان آموزان، اصلاح اشکالات کلی و جزیی، تمرکز بر روی اهداف زبانی متفاوت و توجه به تصحیح اشکالات توسط خود فرد، همکلاس و معلم اشاره کرد. در پایان این مقاله، به برخی از مفاهیم آموزشی مرتبط با این موضوع اشاره شده است.
The Washback Effects of High School Third Grade Exam on EFL Teachersâ Methodology, Evaluation and Attitude(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Abstract: The widespread use of test scores for different educational and social decision making purposes has made the washback effect of tests a distinct educational phenomenon (Cheng, 1997).The high school third grade final exam in the general educational system of Iran has for long been a high stake test designed to assess the achievement of high school graduates in different school subjects. The present study aimed to investigate the washback effect of this nation-wide exam on EFL teachers’ teaching methodology, assessment procedures, and attitudes towards different aspects of the educational system. For this purpose, a researcher made, validated questionnaire was administered to 160 EFL teachers. The results indicated that the third grade nation-wide final exam adversely affects EFL teachers’ teaching methodology and increases teaching to the test effect quite noticeably as they try to teach according to the content and format of the test. The results further showed an even stronger negative effect of the exam on EFL teachers’ assessment procedures. However, the teachers’ attitude towards different aspects of the educational system was not found to be as strongly affected as the other two variables. The findings of the study are of importance for testing and assessment bureaus in charge of extensive high stake tests development. Moreover, raising teachers’ awareness of the drawback of teaching-to-the test effect of such a high stake test might help them improve their teaching and evaluation practices.
مقاله به زبان انگلیسی: بررسی مقایسه ای به کارگیری راهبردهای فراشناختی در مهارت صحبت کردن در شیوه یک سویه در مقابل شیوه دو سویه بر روی فرا گیران ایرانی زبان خارجه (A Comparative Study of Metacognitive Strategies in One-way vs. Two-way Speaking Tasks among Iranian EFL Learners)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه جهت بررسی کاربرد راهبردهای فراشناختی در مهارت صحبت کردن انجام گرفته و به طور خاص سعی در بررسی این موضوع دارد که در تمرینات یک سویه و دو سویه صحبت کردن چه راهبردهای فراشناختی به کار گرفته می شود. به همین منظور 60 دانش آموز سطح بزرگسال (زن) به طور تصادفی و از طریق آزمون یکسان سازی OPT انتخاب شدند و به دو گروه کنترل و آزمایش تقسیم شدند. برای بررسی به کارگیری راهبردهای فراشناختی از پرسشنامه فراشناختی (اکسفورد، 1990) استفاده شده است. گروه کنترل تمرینات یک سویه و دو سویه را به شیوه مرسوم انجام دادند و گروه آزمایش پس از دریافت راهبردهای فراشناختی به انجام تمرینات پرداختند. بعد از مرحله پس آزمون و مقایسه ANCOVA مشخص شد که مقدار میانگین مقایسه ای بین دو گروه تفاوت قابل توجهی داشته است. نتایج نشان می دهد که گروه آزمایش بهتر از گروه کنترل عمل کردند. از طریق آمار توصیفی و آزمون خی دو این نتیجه به دست آمده است که استفاده از راهبردهای فراشناختی در تمرینات یک سویه و دو سویه صحبت کردن متفاوت بوده و در هرکدام یک سری از این راهبردها به کار گرفته شده است.
بررسی خطاهای دستوری در روایت های نوشتاری دانش آموزان کم توان ذهنی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طبقه بندی، تحلیل و مقایسه انواع خطاهای دستوری در روایت های نوشتاری دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر شهر تهران در مقطع ابتدایی (پایه های سوم، چهارم، پنجم) و مقطع پیش حرفه ای (اول، دوم و سوم) انجام شده است. این پژوهش را می توان در زمره پژوهش های اکتشافی قلمداد کرد. پس از کشف خطاهای دستوری، طبقه بندی خطاها با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی صورت می-گیرد. ابزار پژوهش چهار داستان مصور است که روایی شان مورد تأیید متخصصان قرار گرفته است و داستان این تصاویر توسط تک تک دانش آموزان به صورت نوشتاری روایت می شود. نمونه آماری 125 دانش آموز در مقطع ابتدایی و 143 دانش آموز در مقطع پیش حرفه ای در چهار مدرسه ویژه این دانش آموزان است. انتخاب مدارس به روش تصادفی نظام مند و انتخاب دانش آموزان با هدف گردآوری حداکثر داده ممکن، از طریق نمونه گیری در دسترس متشکل از کلیه دانش آموزان داوطلب در مدارس مورد نظر بوده است. اخطاهای دستوری در نمونه های مورد بررسی به دو گروه خطاهای ساخت واژی-نحوی (کاربرد اشتباه وندهای زمان، وجه و نمود؛ عدم مطابقه فعل با فاعل و عدم مطابقه اسم با ضمیر ) و خطاهای نحوی (حذف، افزودن، قلب، جایگزینی، هم آمیزی) قابل تقسیم است. حذف با 25% و کاربرد اشتباه وندهای زمان، وجه و نمود با 23% فراوانی، پر رخدادترین خطاها هستند. پربسامدترین خطاهای دستوری در کاربرد حرف اضافه دیده می شود. خطاهای نحوی 51 درصد و ساخت واژی-نحوی 49 درصد خطاها را در بر می گیرند که با توجه به گسترده تر بودن مقولات طبقه بندی شده در حیطه خطاهای نحوی، این توزیع درصد خطاها می-تواند نشان دهنده ضعف بیشتر این دانش آموزان در مقوله تصریف باشد.
سعدیِ مترجم در «گلستان» ادب پارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با الهام از چارچوب نظری تاریخ نگاریِ خُرد در حوزه ترجمه (ازجمله کار آدامو، ۲۰۰۶) بر یکی از وجوه هنریِ مغفول مانده و پراهمیت سعدی انگشت می گذارد: پادشاه سخن در ساحت مترجمی چیره دست. بدین منظور، پس از مروری بر پیشینه مطالعاتیِ موجود و معرفی اجمالی رویکرد تاریخ نگاریِ خُرد، گونه های مختلف ترجمه را در گلستان طبقه بندی و با تحلیل نمونه هایی از هریک، ابعاد مختلف کنش ترجمانی سعدی را کندوکاو کرده ایم. یافته های مقاله مبین آن است که سعدی از سبکی تلفیقی در ترجمه بهره می گیرد که گاه توأم با پای بندی به متن مبدأ در عین سادگی و بی آلایشی است و گاه، در مواردی بیشتر، از متن مبدأ فاصله می گیرد و به ویژگی های سبکیِ نثر فنّی از حیث بیان مسجع و موزون و توسل به آرایه های ادبی نزدیک می شود. در عین حال، سعدی در هر دو شیوه به معیارهای تألیف در حد متعالیِ آن نایل آمده و به نظر می رسد که در همه حال نیاز مخاطب را مدّ نظر داشته است. به طور کلی، سبک ترجمه سعدی نیز همچون سایر وجوه هنری او خلاف آمد عادتِ معمول در زمانه اوست و این دقیقاً نکته ای است که بر نبوغ یکّه و یگانه وی مهر تأیید می زند: سعدی در همه حال بی همتاست، در تألیف و در ترجمه.
TEACHERS AS REFLECTIVE PRACTITIONERS: A SURVEY ON IRANIAN ENGLISH TEACHERS’ REFLECTIVE PRACTICE (مطالعه ای بر عملکرد آموزش مدبرانه ی معلم های زبان انگلیسی در ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزش مدبرانه، که اصلی جداناپذیر در آموزش است، هنوز مفهومی غیر واقعی دارد، احتمالاً به خاطر این است که زمانی در دسترس است که معلم ها با فرصت هایی برای ساخت دانش حرفه ای و نشان دادن تمرینات آموزش مدبرانه آماده می شوند. هدف مطالعه حاضر این است تا میزان سطح ادراک معلم های زبان انگلیسی از آموزش مدبرانه و نحوه ارائه آنها از این ادراک آزموده شود. برای این مطالعه طرحی چند روشی در دو مرحله آورده شد. در مرحله اول، داده ها از 60 معلم زبان انگلیسی با استفاده از یک پرسش نامه (اکبری، بهزادپور و دادوند، 2010) گردآوری شدند. در مرحله دوم، 6 معلم به صورت تصادفی در بین معلم هایی که نظرسنجی شده بودند انتخاب شدند و تدریس شان به صورت عملی مشاهده شد. پس از آن، مشاهدات توسط تکنیک نمودار صندلی بررسی شد تا بتوان نشانه هایی ازاستفاده آموزش مدبرانه در تدریس شان تحلیل شود. نتایج نشان دادند که معلم های تحت مطالعه درجه نسبتاً پایینی از این روش را بکار می گیرند و بیشتر تمایل داشتند به تدریس شخصی خودشان اکتفا کنند. پیشنهاد می شود برای اینکه معلم ها سطح قابل قبولی از یکپارچگی آموزش را بدست آورند، از شیوه های یادگیری دانش آموزانشان آگاهی یابند تا آنها را در جنبه های مهم تدریس درگیر کنند.
مقاله به زبان انگلیسی: تأ ثیر سه شیوه آموزشی واژ گان :اجزا ء سازنده واژ گان ، فلش کارت و سر نخ های با فتی بر یاد سپاری فوری و با تأ خیر واژگان دانش آ موزان پایه سوم دبیر ستان (The Effect of Three Vocabulary Learning Strategies of Word-part, Word-card and Context-clue on Iranian High School Students’ Immediate and Delayed English Vocabulary Learning and Retention)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژ وهش حا ضر مقایسه ی تا ثیر سه شیوه آ موزشی واژگان :شیوه تدریس اجزا ء سا زنده واژ ها ، فلش کارت و استفاده از شیوه سر نخ های متنی بر یاد سپاری بلا فا صله و با تأ خیر واژگان دانش آ موزان پا یه سوم دبیر ستان های ایران است.به همین دلیل نود دانش آ موز در این پژ وهش شر کت نمو دند که مشغول تحصیل در مدارس تبریز بودند.برای اطمینان از همگن بودن آن ها ، آزمون پت به آ ن ها داده شد ، بر پایه نتا یج بدست آ مده بیست نفر از هر کلاس انتخاب شدند و این سه کلاس دست نخورده به صورت تصا د فی در سه گروه آ موزشی قرار گر فته اند. ابتدا به عنوان پیش آزمون شصد واژه به عنوان پیش آ زمون به آن ها داده شد که چهل تا از آ ن ها نا شنا خته برای دانش آ موزان بودند، هر کلاس تحت تدریس یک شیوه قرار گر فت ، و آ موزش های لازم داده شد .برای فهمیدن تأثیر هر شیوه تدریس در آ خرین جلسه پس آ زمون متشکل از چهل واژه داده شد و بعد از چهار هفته پس آ مون با تا خیر داده شد و نمرات بدست آمده با استفاده از آ مون انو وا مقایسه شد .نتا یج بدست آ مده نشان داد که تا ثیر سر نخ های با فتی بر یادگیری واژ ها بیشتر از شیو های دیگر است .نتا یج بدست آمده مفید برای اساتید زبان ،دانش آ موزان ، مدارس و دانشگا ها است
THE EFFECT OF COGNITIVE FUNCTION OF METAPHORS ON TEACHING ECONOMIC TERMS TO IRANIAN ECONOMIC MAJORS IN ESP COURSES (ارزیابی تاثیر منظر زبان شناختی بر تدریس واژه های اقتصادی به زبان آموزان رشته اقتصاد در دوره های زبان انگلیسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر گزارشی از یک پژوهش در زمینه امکان بالقوه استفاده از نظریه استعاره مفهومی برای آموزش لغات تخصصی استعاری به زبان آموزان رشته اقتصاد است. هدف از این پژوهش، بررسی تاثیر دو روش تدریس صریح آموزش واژه های اقتصادی بر یادگیری و نگاهداشت واژگان بوده است. در روش اول، که به روش «تشریح ریشه ای » مشهور است، تاکید بر ارائه لغات از طریق فعالیت های «تعیین منشأ» است، یعنی فراگیران با زمینه های منشأ که زیربنای استعاره هستند یا به عبارت دیگر، مفهوم اصلی واژه آشنا شدند. در روش دوم، با استفاده از فعالیت های «تعیین معنا»، استعاره ها از طریق تعاریف بافت- محور آموزش داده شدند. به منظور حصول اطمینان از تاثیر واقعی تدریس صریح استعاره ها، گروه سومی به عنوان گروه گواه انتخاب شدند. در این گروه، متون اقتصادی به شیوه سنتی، یعنی از طریق ترجمه متون به زبان اول فراگیران – زبان فارسی- آموزش داده شد. شرکت کنندگان در این پژوهش، سه گروه دست نخورده بودند که از بین دانشجویان رشته اقتصاد دانشگاه اصفهان انتخاب شدند. نتایج مطالعه حاضر نشان داد که فراگیران گروه اول هم در آزمون یادگیری و هم در آزمون نگاهداشت واژگان، نسبت به دو گروه دیگر برتری داشتند. از این پژوهش چنین می توان نتیجه گرفت که آشنا کردن فراگیران با مفاهیم اصلی استعاره های مفهومی یا به عبارت دیگر زمینه های منشأ آنها، می تواند در یادگیری و نگاهداشت واژه های اقتصادی به آنها کمک کند.
هوش روایی و کیفیت ترجمه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علاوه بر مهارت های زبانی در ترجمه که در طول چند دهه گذشته همواره مورد توجه محققان این رشته بوده، بسیاری از مباحث و مطالعات جدید در حوزه کیفیت ترجمه، معطوف به تأثیر غیرقابل انکار جنبه ذهنی و شناختی مترجم در ترجمه شده است. در این تحقیق در پی این هستیم تا از این رویکرد روان شناسانه استفاده کنیم و به بررسی رابطه احتمالی بین مفهوم نوظهور هوش روایی (در حوزه مطالعات ترجمه) و کیفیت ترجمه بپردازیم. در این مطالعه رابطه محتمل بین هوش روایی و کیفیت ترجمه مورد بررسی قرار گرفت. در این تحقیق 104 دانشجوی سال چهارم ترم آخر رشته مطالعات ترجمه در مقطع کارشناسی شرکت کردند. یافته های تحقیق نشان دادند که رابطه معناداری بین کیفیت ترجمه دانشجویان و هوش روایی آن ها وجود دارد. تمام زیرگروه های هوش روایی نیز با کیفیت ترجمه رابطه ای معنادار داشتند. به علاوه، در این تحقیق تفاوت معناداری بین کیفیت ترجمه دو گروه دانشجویان با هوش روایی بالا و دانشجویان با هوش روایی پایین وجود داشت. در پایان، یافته های تحقیق مورد بحث و بررسی قرارگرفته اند و به نتایج حاصل از آن اشاره شده است.
Effect of Multiple Intelligences-Based Reading Instruction on EFL Learners’ Reading Comprehension and Critical Thinking Skills(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Reading comprehension (RC) and critical thinking (CT) are the two basic cognitive skills that should be developed through involving language learners in a carefully planned instruction. Multiple intelligences (MI) instruction may assist learners in developing RC and CT in L2 education. This study probed the effect of MI-based reading instruction on the Iranian EFL learners’ RC and CT skills. In so doing, it compared the effectiveness of an MI-based reading instruction with a traditional one. To this end, 4 intact classes from several English language institutes, comprising 56 Iranian intermediate-level EFL learners, were selected and randomly assigned to MI-based (experimental) and traditional (control) groups. A multiple- choice RC test, a reading summary test, and the Watson-Glaser Critical Thinking Appraisal test were used as the instrumentations to collect data on the participants’ RC and CT. Analysis of covariance revealed a significant effect for the MI-based reading instruction. Furthermore, the RC scores increased more significantly in the MI-based group in comparison to the traditional one. However, the CT scores did not significantly improve in both groups. There was also no statistically significant difference in the CT scores between the two groups after the treatments. Iranian EFL educators are, then, encouraged to develop MI-based lessons and activities for diverse students and take explicit instruction for the enhancement of CT skills in EFL reading courses
تأثیر پیچیدگی بازنمودی فعل فارسی بر زمان پردازش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخی از افعال از نظر بازنمود ذهنی از افعال دیگر پیچیده ترند. این پیچیدگی را می توان به عواملی معنایی همچون تعداد احتمالات ساختار موضوعی و یا تعداد مشارکان درگیر در کنش آن فعل ها در واژگان ذهنی سخنگویان نسبت داد. در این پژوهش فرضیه پیچیدگی ساختار موضوعی مورد نظر آرنز و سوئینی (1995) مبنی بر اینکه تفاوت پردازشی فعل ها را می توان به تعداد نقش های تتایی (روابط معنایی، تعداد مشارکان) در هر احتمال ساختار موضوعی نسبت داد، در زبان فارسی و بر روی بیست نفر از سخنگویان بومی طبیعی به آزمایش گذاشته شده است. روش آزمون ها نیز تصمیم گیری واژگانی چند حسی بوده است. پس از تحلیل آماری نتایج حاصل از آزمون ها -با استفاده از آزمون آماری تی- این فرضیه در زبان فارسی به اثبات رسید. نتایج نشان می دهد که آموزش ساختارهای فعلی پیچیده از نظر بازنمود ذهنی منجر به تعمیم قواعد به داده هایی با پیچیدگی کمتر می شود و یادگیری آن ها را تسهیل می کند. تلویحات و نتایج ضمنی این تحقیق عبارتند از: معرفی نظریه کارآمد ""تاثیر پیچیدگی در درمان آسیب های زبانی(آفازی) ""، ارائه داده های زبانی عینی که می توانند در جلسات گفتار درمانی به کار گرفته شوند و به کارگیری آن ها تعداد جلسات را کاهش خواهد داد.
Compréhension de Texte en Langue Étrangère: Élaboration d’un Modèle de Facteurs en Jeu (درک متن نوشتاری در زبان خارجی : طراحی انگاره ای برای عوامل تاثیرگذار بر آن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان مهارت های زبانی، درک متون نوشتاری با سرعت مناسب مهمترین مهارت است. یادگیرندگان یک زبان خارجی یا دوم می توانند با تاکید بر مهارت درک خوانداری، پیشرفت چشمگیری در زمینه های علمی دیگر به ویژه در محیطهای رسمیِ آموزشی به دست آورند. عوامل بیشماری ممکن است بر فهم متون نوشتاری به یک زبان خارجی تاثیر گذارد. به نظر می رسد که تاکنون پژوهشهای پراکنده و ناقصی برای مطالعه ی این متغیرهای تاثیرگذار انجام شده است. هدف از این پژوهش، ارائه چارچوبی جامع تر برای شناخت این تنوع متغیرهای گوناگون می باشد. بدین منظور، در مرحله نخست پژوهشهای انجام گرفته در این زمینه مورد بررسی قرار گرفت و انواع مختلفی از متغیرها و عوامل استخراج گردید. سپس، مراجع و منابع این متغیرها شناسایی و طبقه بندی شد. واکاویهای این پژوهش نشان می دهد سه گروه اصلی از متغیرهای را می توان بر اساس منابع تولید آنها تشخیص داد و دسته-بندی کرد: متغیرهای خاص خوانندگان، متغیرهای مربوط به متون و متغیرهای وابسته به متن. به کمک نتایج حاصل از این پژوهش، ما انگاره ای را به عنوان نمایشی طرحواره از متغیرهای موثر بر درک متن زبان خارجی طراحی کرده ایم. در آموزش کارامدِ درک متن که برای اثربخشی بر متغیرهای درگیر در درک متن نوشتاری، از تکنیک های گوناگون آموزشی استفاده می کند، از این انگاره می توان بهره گرفت.
بازترکیبی مخصصه های صوری در حروف تعریف انگلیسی توسط فارسی زبانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأثیر افتراقی بازخورد اصلاحی بر یادگیری جملات شرطی و حروف تعریف زبان انگلیسی در زبان آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه به مقایسة تأثیر دو نوع بازخورد مکتوب صورت محور (بازخورد اصلاحی مستقیم و توضیحات فرازبانی که به کل کلاس داده می شود) بر صحت و درستی به کار بردن جملة شرطی نوع سوم و حروف تعریف نامعین توسط زبان آموزان ایرانی می پردازد. در هر دو نوع بازخورد، یک بار فرصت بازنویسی به زبان آموزان داده شد و در بار دیگر چنین فرصتی به آن ها داده نشد. صحت و درستی در نوشتارهای جدید زبان آموزان سنجیده شد. بازخورد، منجر به افرایش صحت و درستی نوشتار در خصوص جملات شرطی غیر واقعی گردید. در این پژوهش نشان داده شد که کارآیی و اثر بخشی بازخورد اصلاحی مستقیم، طولانی مدت تر از توضیحات فرازبانی می باشد. همچنین دادن فرصت برای باز نویسی، تأثیر بازخورد را افزایش داد. در کل، در این مطالعه نشان داده شد که بازخورد اصلاحی مستقیم همراه با دادن فرصت برای بازنویسی، مؤثرترین نوع بازخورد می باشد.
نتایج حاکی است چنانچه بازخورد مکتوب صورت محور، دربارة چند ویژگی باشد که پیچیدگی و برجستگی آن ها متفاوت باشد، به احتمال قوی، زبان آموزان بر ساختاری تمرکز خواهند نمود که کمک بیشتری به فهم معنای کلی متن می کند. نتایج همچنین نشان داد که اصلاح مستقیم خطا و اشتباهات زبان آموزان، در رابطه با ساختارهای نحوی پیچیده، سودمندتر از دادن توضیحات فرازبانی در آن خصوص است.
An Investigation into the Socio-Cultural Strategy Use and the Writing Competence of Iranian EFL Learners(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The sociocultural approach to writing strategy use emphasizes the importance of context and the mediating resources that learners can use to enhance the quality of their performance in writing (Lei, 2008). Accordingly, the present study explored the sociocultural strategy use of a convenient sample of 105 BA level students of English Language and Literature who had passed essay-writing courses in a state university in Iran by analyzing their responses to the items of a newly-developed sociocultural strategy use questionnaire consisting of different sub-scales, namely, artifact-mediated, rule-mediated, community-mediated and role-mediated strategies. The results of the descriptive statistics revealed that the tool-mediated strategies, which are the subcategory of artifact-mediated strategies, had the highest frequency of use which is rather justified in the context of Iran. In addition, the students’ overall strategy use and their writing ability were correlated and a statistically significant relationship was found between these two variables. However, the results of the multiple regression analysis indicated that none of the sub-scales had a unique predicting power in accounting for the learners’ writing ability. The researchers also compared the sociocultural strategy use of more- and less-skilled student writers and found a significant difference in the strategy use of different individuals.
The Effect of Explicit and Implicit Instruction through Plays on EFL Learners’ Speech Act Production(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Despite the general findings that address the positive contribution of teaching pragmatic features to interlanguage pragmatic development, the question as to the most effective method is far from being resolved. Moreover, the potential of literature as a means of introducing learners into the social practices and norms of the target culture, which underlie the pragmatic competence, has not been fully explored. This study, then, set out to investigate the possible contribution of plays, as a medium of instruction, to the pragmatic development through either explicit or implicit mode of instruction. To this end, 80 English-major university students were assigned to four experimental groups: two literary and two nonliterary groups. One of the literary groups (Implicit Play) received typographically enhanced plays containing the speech acts of apology, request, and refusal and the other (Explicit Play) received the same treatment in addition to the metapragmatic instruction on the acts. The medium of instruction for the nonliterary groups were dialogs containing the given functions; they were also given either enhanced input (Implicit Dialog) or input plus metapragmatic information (Explicit Dialog). Analyses of the four groups’ performance on a Written Discourse Completion Test (WDCT) before and after the treatment did not show any advantage for the literary medium, i.e., there was no significant difference between literary and nonliterary groups. It was rather the mode of instruction that mattered most, where explicit groups outperformed their implicit counterparts. These findings indicate that even though implicit teaching, that is, exposure to enhanced input followed by some awareness-raising tasks, is effective in pragmatic development, it cannot contribute so much to learning as can the explicit instruction