فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶۱ تا ۴۸۰ مورد از کل ۵۷۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با توجه به اهمیت راهبرد فراشناختى در ایجاد زبان آموزان خوداتکا که از مساثل مطروحه در بحث هاى جدید آموزش زبان انگلیسى است، در جهت بررسى روایى و پایایى خودارزیابى و تاثیر توانش زبان، جنسیت و پیش آگاهى از سنجش عینى صورت گرفت. در این تحقیق از دو گروه متفاوت آزمودنى استفاده گردید. کلیهء آزمودنى ها، توان خود را در زمینه هاى مهارت شنیدارى، ساختار زبان و مهارت خواندن برحسب درصد خودارزیابى کردند و سپس نتایج خودارزیابى ها و نتایج حاصله از آزمون تافل تجزیه و تحلیل آمارى شد. نتایج حاصله نشان داد که خودارزیابى از نظر پایایى و روایى قابل قبول است و باید از اهمیت بالایى در آموزش و ارزشیابى برخوردار باشد. ضمنا نتایج نشان داد که توانش زبانى و جنسیت از نظر آمارى تاثیرى قابل تامل در روایى ر پایایى خودارزیابى ندارند. ولى پیش آگاهی از آزمونى که به منظور تطابق خود ارزیابى ها با نمرات عینى استفاده مى شرد، تائیر قابل توجهى در روایى خودارزیابى دارد.
تحلیل گفتمان بیلبوردهای تجاری-تبلیغاتی از منظر تحلیل چند رسانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر تحلیل چندرسانه ای گفتمان تبلیغات تجاری بیلبوردها می باشد. از آنجا که در شرایط تجارت کنونی، تبلیغات امری ضروری است، اگر روش درستی برای تبلیغات در نظر گرفته نشود، به جای سودمند بودن می تواند زیانبار باشد. اطلاعات به روش میدانی و از طریق عکس برداری بیلبوردها ی سطح شهرهای شیراز و تهران مشاهده و جمع آوری شده است. تعداد ۲۰ تصویر به طور کیفی و کمی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. داده ها بر اساس الگوی تحلیل گفتمان انتقادی سه بُعدی فرکلاف در بخش عوامل زبانی و الگوی تحلیل گفتمان ترکیبی کرس و ونلیوون (۱۹۹۶) مورد بررسی قرار گرفت و نتایج تحلیل نشان داد ۱۵% بیلبوردهای تبلیغاتی تحقیق حاضر نشان دهنده ی مؤلفه ی تقاضا هستند و ۸۵% آنها دربرگیرنده ی مؤلفه ی ارایه می باشند این می تواند بدین معنی باشد که تبلیغات در ایران مستقل از تقاضا و خریدار به ارائه ی کالا می پردازد و لذا متقاضی چندانی برای جذب نخواهد داشت. نسبت ۴۰% نمای نزدیک و ۴۰% نمای متوسط نسبت به نمای دور نشان دهنده ی تمایل تبلیغات به ایجاد روابط صمیمانه ی فردی و اجتماعی تصویر تبلیغاتی با مخاطب می باشد. درصد صفر و عدم وجود تصویر با زاویه ی دوربین بالا بین داده های تحقیق حاضر نشان دهنده ی عدم تمایل تبلیغات در ایران به ارائه ی قدرت به تماشاگر است. ۸۰% تصاویر تبلیغاتی با زاویه ی دوربین هم سطح و روبرو نشان گر دربرگیری و برابری با مخاطب می باشد آنچنان که تبلیغات خواستار این است که تماشاگر را برابر و دربرگیرنده بداند به عبارت دیگر تماشاگر را جزئی از تبلیغات می داند.
بررسی تطبیقی زاویه دید روایی و جهان های ممکن در ادبیات داستانی و نمایشی ایران؛ رویکردی زبان شناختی نمونه های مطالعاتی: داستان حلزون شکن عدن و نمایشنامة سپنج رنج و شکنج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش تلاش برآنست تا سازوکار دریافت زاویه دید در حوزه داستان و نمایش بررسی شود. برای این منظور دو نمونه داستانی («حلزون شکن عدن» از شهریار مندنی پور) و نمایشی («سپنج رنج شکنج» از محمود استادمحمد) بررسی می شوند. وجه اشتراک نمونه های برگزیده در این است که زاویه دید شخصیت های غایب در هردو اثر، از خلال اظهارات افراد حاضر در جهان داستانی و نمایشی خلق می شود. برای درک این فرایند، تلفیقی از رویکرد زبان شناختی دانیل مک اینتایر مبنی بر رهیافت «انتقال اشاره» و آراء ماری لار رایان پیرامون «جهان های ممکن» به عنوان چارچوب نظری پژوهش اتخاذ شده اند. مسئله اصلی این پژوهش کشف قابلیت های روایت شناسانه زاویه دید در فضاهای داستانی یا نمایشی بیرون از قاب اصلی ماجراست؛ به این معنا، هدف اساسی مقاله حاضر ارزیابی روند خلق یا بازتولید زاویه دید اشخاص غایب در صحنه وقوع ماجراست. داده های این پژوهش براساس شاخص های روایت شناختی مک اینتایر و رایان تحلیل می شوند؛ بنابراین، نمونه ها با انتخاب روش پژوهش تحلیلی توصیفی بررسی می شوند. نتایج به دست آمده از پژوهش نشان می دهد که به رغم تمایزات ماهوی جهان داستانی و نمایشی، اشخاص اصلی ماجرا اغلب به کمک نشان گرهای زبان شناختی که در روند مکالمه مؤثرند، فرصت می یابند تا با گسترش دامنه دلالت های کلامی و عمق میدان دید روایی، زاویه دید شخصیت های غایب ازصحنه را هدایت کنند و برنحوه ادراک تماشاگر فرضی (خواننده) اثرگذار باشند.
روش های مورد استفاده در کتب آموزش زبان اسپانیایی به خارجی ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"گزینش کتاب و اطلاعات آموزشی لازم برای یک دوره آموزشی زبان اسپانیایی‘ به عنوان زبان خارجی ‘ مستلزم به کارگیری عوامل متعددی است. اگر چه اصول و قواعد فرایند تعلیم- یادگیری زبان اسپانیایی ‘ به عنوان زبان خارجی‘ در طول تاریخ نه چندان طولانی خود‘ تحول آشکاری را تجربه کرده است‘ با این وجود هیچ گونه وحدت نظری بین آنچه که در ایران به عنوان آموزش زبان اسپانیایی مطرح است و آنچه که در سایر کشورها اتفاق می افتد‘ وجود ندارد. در ایران در حال حاضر نزدیک به 1100 دانشجو در مقاطع و دانشگاه های مختلف به آموزش و یادگیری زبان اسپانیایی اشتغال دارند. اگر چه هدف اصلی این دوره ها آموزش زبان اسپانیایی به عنوان زبان دوم و با انگیزه رفع نیازهای جامعه است ‘ ولی هیچ اتفاق نظری بین روش ها و کتاب های مورد استفاده و نیازهای جامعه وجود ندارد. هدف از این بررسی اعمال نگرشی متفاوت و پی بردن به راه و رسمی معیار برای تسلط بر اصول و روش معتبر تدوین و تالیف کتاب های آموزش زبان اسپانیایی برای دانشجویان فارسی زبان با در نظر گرفتن اصول نوین و علمی روز و رفع نقایص موجود است.
"
گزارشی از چگونگی اختلالات گفتاری یک بیمار سه زبانه ی مبتلا به زبان پریشی بروکا (با انجام آزمون BAT)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله ی حاضر، گزارشی است از نتایج انجام بخشی از آزمون زبان پریشی دوزبانگی (BAT) بر روی یک بیمار سه زبانه (زبان اول: آلمانی، زبان دوم، فارسی و زبان سوم: انگلیسی) مبتلا به زبان پریشی بروکا. به منظور ارزیابی سه سطح واج شناسی، نحو و واژگان در وضعیت کنونی این سه زبان، نمونه های گفتاری بیمار از مهارت های «تکرار» و «خواندن» در هر سه زبان مذکور، ضبط شده (بیمار فاقد گفتار فی البداهه می باشد) و پس از ثبت تفصیلی و آوانگاری، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. با توجه به این که بیمار، ۱۱ سال است که در ایران، یعنی محیط زبان دومش زندگی می کند (و انتظار می رود نتایج آزمون مربوط به L۲ بهتر از دو زبان دیگر باشد)، اما گفتار وی در زبان آلمانی و در هر ۳ سطح زبانی مذکور، نسبت به دو زبان دیگر آسیب دیدگی کمتری را نشان می دهد. به طور کلی، با توجه به آسیب دیدگی سه زبان بیمار در هر ۳ سطح گفتاری مذکور، چگونگی ویژگی های گفتاری این بیمار زبان پریش مؤید نتایج تحقیقات گذشته در مورد اختلالات مربوط به زبان پریشی بروکا می باشد. از آن جمله، وجود عمده ی اختلالات در بخش نحو و به ویژه، حذف حرف تعریف، حرف ربط و اضافه؛ گفتار تلگرافی و ناقص، اما بیان واژه های کلیدی و محتوایی هر جمله به منظور رساندن پیام؛ کوتاه کردن خوشه های همخوانی و لکنت را می توان برشمرد.
بررسی تطبیقی حکایتی از مثنوی معنوی «داستان جزع ناکردن شیخی بر مرگ فرزندان خود» با مآخذ روایی آن بر اساس رویکرد نورمن فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مثنوی معنویاز مواریث عرفانی و ادبی پیش از خود بهره برده است. در این پژوهش «داستان جزع ناکردن شیخی بر مرگ فرزندان خود» از مثنویبا ترجمه رساله قشیریهو تذکرة الاولیابر اساس رویکرد نورمن فرکلاف مورد مقایسه و تحلیل انتقادی گفتمان قرار گرفته است. در سه اثر مذکور به بیان احوال عارفانه پرداخته شده است. گفتمان غالب در بستر عرفان در حکایت مثنوی، «ولی و عارف واصل»، در رساله قشیریه«مقام رضا» و در تذکرة الاولیا«تسلیم» است. در این حکایات بیش از هر چیز دغدغه های عارفانه روایت برجسته شده است. در این بستر، موقعیت هایی قابل ردیابی است و تأثیر و نشانه های دوری از خویشتن، یقین، قدرت روحی ولی، عطوفت حقیقی، توجه به حق، قدرت و سلطه به خصوص در تبیین جایگاه عارف و نظام معنایی آن مورد تبیین قرار گرفته است. مولوی، عطار نیشابوری و ابوالقاسم قشیری با ترکیب بندی ابعاد گفتمان های مسلط عرفان، در قالب ژانری از پیش موجود، روایتی روحانی و معنوی را از نو بازتولید کرده اند. سه اثر مذکور به منزلة رخدادی ارتباطی، فقط بازتابی از اندیشه شاعر نیستند بلکه با انتقاد از عملکردهای مادیگرایانه و دلبستگی های موقّتی و عاریتی، نظم گفتمانی ویژه ای را خلق می کنند. این آثار در به چالش کشیدن ویژگی های عرفانی و تقویت گفتمان عارفانه موفق بوده اند.
نقش تغییر موضوع و نقض اصول گرایس توسط متهم در بازجویی هامطالعة موردی در آگاهی تهران بزرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی فعل های وجه نمای کمکی زبان فارسی در چهارچوب الگوی نیرو-پویایی تالمی و الگوی شناختی آرمانی لانگکر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق بررسی فعل های وجه نمای کمکی زبان فارسی در چهارچوب الگوی نیرو-پویایی تالمی (1985) و الگوی شناختی آرمانی لانگکر (1991) است. الگوی نیرو-پویایی، در اصل، ناظر بر فعل و انفعالات فیزیکی حاکم بین اشیاء موجود در جهان خارج است که ابتدا توسّط تالمی جهت بررسی مفاهیم الزامی عناصر وجه نما و سپس توسّط سویتسر (1990) جهت بررسی معانی معرفتی وجه نماها بکار رفت. الگوی معرفتی نیز یک نمونه از الگوی شناختی آرمانی استعاری است که توسّط لانگکر و تحت تأثیر نظریه الگوهای شناختی آرمانی لیکاف ارائه گردیده است. بررسی دو خوانش الزامی و معرفتی فعل های مذکور بر اساس الگوی نیرو-پویایی تالمی و برهم کنش نیروهای عامل و پادعامل موجود در معانی آنها از بُعد استعاری، نشان دهنده تضمین نبودن وقوع عمل و محقّق شدن موقعیّت در جهان غیرواقعی است. از طرف دیگر، بررسی فعل های مذکور در چهارچوب الگوی شناختی آرمانی استعاری لانگکر (موسوم به الگوی معرفتی)، نشان داد اعمالی که این وجه نماها ناظر بر آن هستند تحت کنترل معرفتی نیستند و در حیطه فراواقعیّت قرار می گیرند و به نسبت میزان قطعیت و عزم موجود برای انجام کار در فاصله نزدیک تر یا دورتری نسبت به واقعیّت بلافصل قرار می گیرند. با تطبیق نتایج حاصل از این دو الگو، مشخّص گردید که تحت کنترل معرفتی نبودن عمل، معادل تضمین نبودن وقوع عمل، و محقّق شدن موقعیّت در جهان غیرواقعی نیز معادل قرار گرفتن آن در حیطه فراواقعیّت می باشد؛ بنابراین، این دو الگو در کنار هم و بطور مشترک فعل های وجه نمای کمکی فارسی را مفهوم سازی می کنند.
استعاره دستوری به مثابه تنوع نحوی از منظر دستور نقشگرای نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هلیدی (1987 :173) بازنمایی استعاری را به مثابه گونه های استعاری در نظر گرفته است که با نظریه تنوع (تنوع آوایی، واجی، واژگانی، صرفی و نحوی) از منظر لباو (1969) مرتبط هستند. بر اساس تعریف هلیدی، هر یک از گونه ها برحسب بازنمایی متناوب یک عنصر در لایه بالاتر قابل توصیف است. گونه های صرفی، واژی و نحوی بازنمایی متناوب معنای واحد در سطح واژگان- دستور هستند. در پژوهش حاضر صورت های متجانس و استعاری در گفتار گویشوران زبان فارسی مورد بررسی قرار گرفته است. تعداد آزمودنی ها جمعاً 47 نفر هستند که بر اساس متغیرهای جنسیت، تحصیلات و طبقه اجتماعی انتخاب شده اند. پرسش های پژوهش عبارت است از: 1 )چه تأثیراتی متغیرهای اجتماعی از جمله جنسیت، تحصیلات و طبقه اجتماعی بر کاربرد صورت های متجانس و استعاری دارند؟ 2) تأثیر هر یک از متغیرهای اجتماعی از جمله جنسیت، تحصیلات و طبقه اجتماعی بر کاربرد صورت های استعاری وجهیت، اسم سازی و گذرایی چگونه است؟ داده های پژوهش نشان می دهد که متغیر جنسیت بر کاربرد صورت های متجانس و استعاری و همچنین کاربرد انواع استعاره دستوری گذرایی، وجهیت و اسم سازی تأثیر ندارد. اما متغیرهای تحصیلات و طبقه اجتماعی تأثیر زیادی در کاربرد صورت های استعاری و متجانس و همچنین در کاربرد انواع استعاری دستوری (بجز عدم تأثیر جنسیت بر استعاره دستوری گذرایی) در گفتار گویشوران زبان فارسی دارند. پدیده قابل ملاحظه در پژوهش حاضر تصحیح افراطی آماری است. طبقه متوسط (بر اساس تقسیم بندی طبقات اجتماعی به سه گروه پایین، متوسط و بالا) نسبت به طبقات بالا و پایین بسیار بیشتر از استعاره دستوری استفاده کرده است و در حقیقت طبقه متوسط در کاربرد استعاره دستوری در تقلید از طبقه بالا با بسامدی بیش از بسامد طبیعی آن در گفتار طبقه مورد تقلید خود عمل کرده است که این پدیده تصحیح افراطی آماری نامیده می شود.
نقش تجسم فرهنگ در تدریس زبانهای خارجی راسخ بر مسایل فرافرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش تجسمات زبان آموزان در مورد فرهنگ و زبان بیگانه (مقصد)، همواره از دهه هفتاد قرن بیستم میلادی مورد توجه نظریه پردازان علم آموزش زبان های خارجی بوده است، چرا که یک زبان آموز از تجسمات خود که منشأخودی (مبدأ) دارد در مورد آموختن زبان و فرهنگ مقصد استفاده می کند. این تصورات به دو دسته تقسیم می شوند؛ دسته اول تصوراتی که تعامل و همخوانی با فرهنگ و زبان مقصد دارد که به آموزش کمک می کند و دسته دوم تصوراتی که ریشه در تفکرات اشتباه و یا عدم درک مناسب از زبان و فرهنگ مقصد دارد که در کوتاه مدت به مشکل تبدیل می شود ولی در دراز مدت به پیشرفت آموزش کمک می کند. این تصورات می توانند در بحث های کلاسی به «تفاهم و یا سوء تفاهم فرا فرهنگی» بینجامند، در اینجا نقش مدرس زبان و اشراف او به مباحث دستوری، ترجمه و فرهنگی بسیار تعیین کننده است. مقاله حاضر سعی دارد با توجه به برخی از تئوری های مطرح در مسایل فرافرهنگی آموزش زبان به تجزیه و تحلیل دو نمونه در مورد تعامل و همخوانی و دو نمونه در مورد عدم همخوانی و تفاهم فرهنگی اشاره کند. در انتها راه کارهایی که یک مدرس زبان با کمک آنها بتواند از این تصورات در جهت آموزش بهتر استفاده کند، ارایه می شود.
ارزیابی رشد زبان استعاری در کودکان فارسی زبان: بررسی مقایسه ای
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، روند رشدی درک استعاره در کودکان فارسی زبان از سه گروه سنی 6، 7 و 8 سال مورد بررسی قرارگرفت. در زمینه درک استعاره در کودکان، دیدگاه های متفاوتی وجود دارد. به منظور ارزیابی توانش استعاری کودکان، آزمونی دوگزینه ای در قالب دو زیرآزمون درک استعاره های ادراکی- گزاره ای و روان شناختی-گزاره ای طراحی و تدوین گردید. پس از اجرای آزمون، عملکرد آزمودنی ها با روش های آماری توصیفی مورد تحلیل قرارگرفت. یافته های به دست آمده نشان داد که درک استعاره در کودکان روند فزاینده رشدی دارد؛ یعنی با افزایش سن و رشد شناختی، قدرت درک و تفسیر کودکان از مفاهیم استعاری به صورت منظم افزایش می یابد.
تأثیر بافت اجتماعی بر کاربرد دشواژه ها در گفتار زنان و مردان تهرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اکثر محققانی که تفاوت های زبانی جنسی ت ها را مورد مطالعه قرار داده اند، معتقدند که زنان در مقایسه با مردان صحیح تر از زبان استفاده می کنند. تاکنون تحقیقات بسیاری در این زمینه صورت گرفته است تا چگونگی تأثیرگذاری عوامل جامعه شناختی همچون آموزش و سن در استفاده از واژه های تابو را نشان دهد. هدف اصلی این تحقیق بررسی رفتارهای زبانی گویشوران فارسی زبان تهرانی است با تمرکز بر تفاوت های نوع واژه های تابو و بسامد استفاده از آن ها، تأثیرات بافت اجتماعی بر انتخاب چنین واژه هایی مورد بررسی قرار گرفت. روش تحقیق بر اساس بررسی مجموعه ای از واژه های تابو در سه بافت کاربردی مختلف بود( فقط زنان، فقط مردان، بافت مختلط) و 15 واژه تابو از میان پاسخ های افراد مورد پرسش انتخاب گردید.
نتایج بررسی نشان داد که مردان بیش از زنان از واژه های تابو استفاده می کنند. مردان از واژه های تابوی خاصی استفاده می کنند و کاربرد واژه های تابو خاص مردان، در زنان و مردان سنین بالاتر کمتر مشاهده شد. همچنین تحقیقات نشان داد که زنان تحصیل کرده سعی می کنند مؤدبانه تر صحبت کنند. واژه های تابو خاص مردان در هر دو گروه سنی هنگام خطاب به مردان مورد استفاده قرار می گیرد.
تأثیر تمرین از راه شنوایی بر مهارت های کلی زبان
حوزههای تخصصی:
یکى از روش هاى اساسی آموزش زبان "روش یادگیرى به طو ر طبیعی " است. این روش، با نظریهء نظریه پردانی به نام، کراشن (2- 1981)، ارتباط نزدیک دارد. در نظریهء این دانشمند، دو نوع یادگیری زبان ا+، !ا acquisition،learningبا تفاوت ها و خصوصیات مشخص، بیان شده است. از این دو نوع یادگیرى، نوع دوم یعنى،acquisitionرا، جهت مهارت در بیان، ارتباط شفاهى و به طورکلى مهارت به شکل طبیعی، مؤثرتر مى دانند و براى وصول به آن تمرین شنوایى را عامل بسیار موثرى به حساب مى آورند. در طرح پژوهشی حاضر که با استفاده از فرضیهء کراشن انجام گرفته، دو گروه مشابه، یکى گروه ازمایشى و دیگرى گروه کنترل شرکت داشته اند. هر دو گروهء آزمایش اول و دوم را انجام داده و نمرات آنها به صورت آمارى محاسبه شده است. نتایج این تحقیق حاکى از آن است که تمرین از راه شنوایى تاثیر مثبتى بر مهارت هاى کلى افرایى تحت آزمایش نداشته است. این نتیجه احتمالا به عوامل مختلفى بستگى دارد که باید در مطالعات بعدى مد نظر قرارگیرد
پویایی زندگیِ در رقابت: تحلیل نشانه- معناشناختی گفتمانی در داستان کوتاه «خلأ»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نشانه- معناشناختی گفتمانی رویکردی نو در حوزة نقد ادبی به شمار می رود. در این رویکرد نشانه- معناها گونه هایی سیال ، پویا و چند بُعدی هستند و با کنترل نظامی که فرآیند گفتمانی نام دارد، نمایان می شوند. در این جستار نحوة شکل گیری فرآیند عاطفی گفتمان در داستان «خلأ» اثر نجیب محفوظ، نویسندة مصری و برندة نوبل ادبیات 1988م، بررسی می شود تا به این پرسش پاسخ دهد که چگونه گفتمان داستان، حس رقابت را به عنوان کنشی ارزشمند در زندگی شخصیت های داستان نشان داده است؟ در واقع هدف این جستار نشان دادن نقش فرآیند عاطفی در تغییر شرایط تحول گفتمان و تأثیر آن بر سبک حضور شوش گران است. یافته ها نشان می دهد که رخداد دو حادثه در زندگی شَوِش گر با تأثیر بر باور و تغییر در نوع احساس او، روند گفتمان را تحت تأثیر قرار می دهد و کارکرد ارزشی آن را متحول می سازد.
مقایسة تأثیر القای موسیقی و تقلید حرکات قصدمند بر افزایش میانگین تعداد فعل در جمله در کودکان اُتیستیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، از جمله پژوهش های میان رشته ای است که در حوزه های علوم شناختی، زبان شناسی بالینی، عصب شناسی زبان و آسیب شناسی زبان قرار می گیرد و در جهت حل مشکلات و اختلالات مربوط به زبان، انجام گرفته است. هدف از این پژوهش، مقایسة تأثیر تحریک سیستم نورون های آینه ای از طریق القای موسیقی و تقلید حرکات قصدمند بر افزایش میانگین تعداد فعل در جمله در گفتار آزاد کودکان اُتیستیک است. به همین منظور، ابتدا دو پژوهش آزمایشی در 12 جلسه روی دو دختر 6 و 7 سالة اتیستیک به مدت چهار هفته در دانشگاه علوم پزشکی ایران، دانشکدة علوم توانبخشی اجرا شد. پس از مشاهدة نتایج مثبت و مؤثر این دو روش، نمونه های دیگر، یعنی 6 دختر اتیستیک 5- 8 سالة تک زبانة فارسی زبان، به صورت نمونة در دسترس، انتخاب شدند و 42 جلسه در طی چهارده هفته، به صورت سه جلسة 20- 30 دقیقه ای در هفته تحت آموزش، قرار گرفتند. آزمودنی ها به دو گروه تقسیم شدند؛ هنگام آموزش تقلید حرکات قصدمند در گروه اول که شامل 3 آزمودنی می شد، موسیقی در کلاس پخش نمی شد (تحریک دیداری و حرکتی)؛ اما در گروه دوم که شامل 3 آزمودنی می شد، هنگام آموزش تقلید حرکات قصدمند، موسیقی بی کلام پخش می شد (تحریک دیداری، حرکتی و شنیداری). به منظور ارزیابی شاخص میانگین تعداد فعل در جمله، گفتار آزمودنی ها ، پیش و پس از اجرای مداخله، درحین بازی و مکالمات روزمره ضبط شد؛ سپس میانگین تعداد فعل در جملة آن ها اندازه گیری شد. یافته های حاصل از پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS نسخة 20 به کمک آزمون تی زوج و آزمون تحلیل کواریانس (ANCOVA) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که میانگین تعداد فعل در جمله، به صورت معنی داری بعد از دورة آموزشی در هر دو گروه افزایش یافت. علاوه بر افزایش میانگین تعداد فعل در کل آزمودنی ها، میانگین تعداد فعل در جمله، در گفتار آزمودنی های گروه دوم نسبت به آزمودنی های گروه اول تفاوت معنی داری داشت. براساس یافته های این پژوهش می توان گفت تحریک سیستم نورون های آینه ای از طریق القای موسیقی و تقلید حرکات قصدمند تأثیر مثبتی بر افزایش میانگین تعداد فعل در جمله در کودکان اتیستیک دارد. البته گفتنی است که تحریک شنیداری- دیداری- حرکتی این سیستم عصبی، تأثیر بیشتری بر پیشرفت وضعیت کلامی این کودکان دارد.
ارتباط میان زبان، مذهب و فرهنگ: تحقیق و تدقیقی در کارکردهای لقب حاجی و واژه های وابسته در زبان فارسی/پیش قدم- نوروز کرمانشاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت نقش زبان در شکل دهی و تغییر باورهای مذهبی و فرهنگی مردم جامعه، پژوهش حاضر در صدد است تا به بررسی موشکافانة واژة ارزشی «حاجی» و واژه های وابسته به آن بپردازد. بدین منظور حدود 300 بافتی که در آنها گفتمان مرتبط با این لقب به کار رفته است، در محیط های طبیعی ضبط گردید و آن گاه مورد بررسی قرار گرفت. با استفاده از مدل هایمز (1967)، لقب های «حاجی» و «حاج/حاجیه خانم» مورد واکاوی قرار گرفته و سپس کاربرد های مختلف آنها از دو بُعد مذهبی-غیرمذهبی و روان شناسی-اجتماعی بررسی شد. در پایان، واژه های هم نشین با این لقب ها مورد بررسی قرار گرفتند. یافته های این پژوهش نشان می دهد این لقب ها که در گذشته واژه های ارزشی محسوب می شده اند، دچار نوعی دگردیسی شده و امروزه گاه به ضدارزش تبدیل گردیده اند. در پایان، دلایلی که به نظر می رسد منجر به این افت و بسط معنایی شده -از قبیل رسانه، جامعه و دیدگاه های متفاوت مردم- مورد بحث قرار می گیرد.
بررسی پیکره بنیاد شیوة نام دهی خلیج فارس در مطبوعات و رسانه های آمریکایی به شیوة تحلیل گفتمان انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خلیج فارس به عنوان یک شاهراه جغرافیایی بین المللی که به هارتلند جهان نیز شهرت یافته و سومین خلیج بزرگ دنیا به شمار می آید، از چندین منظر حائز اهمیت است. از چند دهة قبل بر سر نام این منطقه منازعات و بحث های مختلفی درگرفته است و اخیراً نیز برخی کشورهای حوزة خلیج فارس و گاه بعضی خبرگزاری ها، مطبوعات، مؤسسات و نهادهای اروپایی و آمریکایی می کوشند اصطلاح مجعول «خلیج عربی» را جایگزین نام «خلیج فارس» کنند. پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که بسامد و شیوة توزیع کاربرد واژة خلیج عربی و سایر اصطلاحات مجعولی که توسط رسانه ها و مطبوعات آمریکایی مورد استفاده قرار می گیرد، چگونه است و چه رابطه ای بین کاربرد این اصطلاحات نو پدید با بازة زمانی انتشار مطلب/ خبر و گونه/ ژانر آن وجود دارد؟
روش انجام پژوهش به شیوة پیکره بنیاد و مبتنی بر تحلیل گفتمان انتقادی است. برای این منظور، عنوان Persian Gulf و سه اصطلاح Arabic / Arabian / Arab Gulf را در دو پیکرة انگلیسی، آمریکایی معاصر(COCA) با بیش از چهارصد و پنجاه میلیون واژه از متن های مطبوعاتی و رسانه ای معاصر (بین سال های 1990 - 2012) و پیکرة مجلة آمریکایی تایم با بیش از یکصد میلیون واژه (از سال 1923 - 2008) را مورد بررسی قرار دادیم و نتایج را به شیوة تحلیل گفتمان انتقادی تحلیل کردیم.
پژوهش حاضر نشان داد که بسامد کاربرد عنوان Persian Gulf در هر دو پیکرة مورد استناد با بسامد هیچ یک از سه اصطلاح مجعول (و حتی مجموع بسامد آن ها) قابل مقایسه نیست. از سوی دیگر، در حالی که عنوان خلیج فارس به صورت بی نشان در کل بازة زمانی و گونه های خبری، کاربردی وسیع و غالب داشته است، سایر اصطلاحات، بیشتر در دهة 1980 م. و 1990 م. آن هم اغلب در متن های اقتصادی مرتبط با موضوع نفت، گزینش شده اند.