فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۶۶۵ مورد.
کتیبه ای در سایه (کتیبه نویافته هخامنشی موسوم به DNF)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تمایز روابط دستوری در گویش شوشتری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در زبان های دنیا دو نقش دستوری فاعل و مفعول مستقیم که آن ها را روابط دستوری نیز می نامند، در جمله از طریق سه راهکارِ ترتیب واژه ها، مطابقه و نظام نشانه گذاری حالت قابل تمایز از یکدیگرند. زبان های دنیا ممکن است یک یا دو راهکار و گاهی در برخی موارد هر سه راهکار را برای تمایز روابط دستوری به کار گیرند. هدف از پژوهش حاضر تعیین راهکارهای اتخاذ شده برای تمایز بین دو نقش دستوری فاعل و مفعول مستقیم در جمله های دارای فعل گذرا در شوشتری است. به همین منظور داده های پیکره پژوهش از طریق مصاحبه از گویشوران شوشتری بر اساس پرسش نامه ای حاوی 62 جمله، گردآوری و تحلیل شدند. در گویش شوشتری برای تمایز دو رابطه دستوریِ فاعل و مفعول مستقیم از دو راهکار نظام نشانه گذاری حالت و مطابقه استفاده می شود. راهکار ترتیب واژه ها در این گویش بدین منظور کاربردی ندارد. از آنجا که این گویش با زبان فارسی در یک گروه گویشی قرار دارد، تصور می شود که راهکارهای مشابهی با فارسی به کار گرفته شوند و تحلیل داده های پیکره نیز صحت این موضوع را تأیید می کند.
بررسی گفتمان نما های تأکیدی در زبان فارسی با تکیه بر سه فیلم تلوزیونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گفتمان نما ها از عناصر مهم نظام زبان، به ویژه زبان محاوره و غیررسمی اند. امروزه، مطالعه گفتمان نما ها از مباحث مهم و جدید در زبان شناسی است. از این رو، کلام بدون این عناصر صراحت کافی ندارد و ناقص و نامفهوم می نماید. این واحد های زبانی، نقش های متفاوتی در نظام زبان ایفا می کنند که نقش تأکیدی یکی از آنهاست. با استفاده از گفتمان نما ها، گوینده بر بخش خاصی از گفتمان و گاه بر کل آن تأکید می کند. البته، تأکید مسألة پیچیده ای در نظام زبان است که از ابزار های متفاوتی در بیان آن استفاده می شود. گفتمان نما ها یکی از این ابزار ها هستند. در پژوهش حاضر، بر بنیاد رویکرد نقش گرایی و در حوزه کاربرد شناسی، طبق الگوی دولایه ای برینتون، به بررسی کیفی و کمّی گفتمان نما هایی که ایفاکننده نقش تأکیدی هستند پرداخته ایم. به همین منظور، پیکره ای گفتاری متشکل از سه فیلم تلوزیونی؛ «پنج تا پنج»، «یه بلیط شانس» و «عموجان هیتلر» برگزیده شده است.
تعیین رده گویش کردی ایلام براساس اندازه گیری VOT(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از میان سرنخ های مشخصه آوایی واکداری زمان شروع واک (VOT ) یکی از مهمترین سرنخ ها به شمار می آید. VOT اصطلاحی است که توسط آبرامسون و لیسکر در سال 1964 ابداع شد و به فاصله زمانی میان انفجار رهش همخوان انسدادی و شروع امواج شبه منظم نشان دهنده تکانه های حنجره گفته می شود و واحد اندازه گیری آن میلی ثانیه است. در این مطالعه، VOT در تمایز واکداری انفجاری های دهانی گویش کردی ایلام در دو جایگاه آغازین و میان واکه ای به کمک آزمون تولیدی که روی کلمات تولیدشده 5 گویشور زن و 5 گویشور مرد از گویش مذکور مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این آزمون ها نشان داد که VOT یک سرنخ قوی برای تمایز واکداری به شمار می رود و به طور خاص این یافته ها حاکی از آن بودند که گویش کردی ایلام در رده زبان هایی قرار دارد که برای تمایز واکداری از مقوله های غیر مجاور ]واکدار [ و ]بیواک دمیده[ استفاده می کنند و به دلیل حفظ پدیده دمش در دو جایگاه آغازین و میان واکه ای، مشخص شد که در این گویش اصل یکپارچگی بر اصل کم کوشی ترجیح داده می شود..
زبانهای شمال قفقاز
کشتر پشتر
حوزههای تخصصی:
فرایند تکرار در گویش کردی کلهری براساس نظریة بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از فرایندهای واژه سازی در گویش کردی کلهری تکرار است که در آن، تمام یا بخشی از واژه تکرار، و واژه جدیدی ساخته می شود که یا معنای جدیدی دارد، یا بر معنای پایه تأکید دارد، و یا شدت آن را نشان می دهد. در این مقاله فرایند تکرار را در گویش کردی کلهری از دیدگاه نظریه بهینگی بررسی کرده ایم تا اولاً چگونگی فرایند تکرار در این گویش مشخص شود، ثانیاً در چارچوب گونه معیار نظریه بهینگی، که به نظریه تناظر مشهور شده است، فرایند تکرار را در این گویش تحلیل کنیم. داده های این تحقیق با روش میدانی (مصاحبه با گویشوران بومی) و روش اسنادی (فرهنگ های لغت گویش کردی کلهری) گردآوری شده و با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی بررسی شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که هر دو نوع فرایند تکرار کامل و ناقص در گویش کردی کلهری وجود دارد، و با توجه به مرتبه بندی محدودیت های جهانی مطرح در نظریه بهینگی می توان انواع فرایند تکرار را در این گویش تحلیل نمود.
دو نکته دستوری در لهجه خوری
حوزههای تخصصی:
تحلیل لالایی های گویش قاین از منظر جامعه شناسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات شفاهی؛ اشعار، ترانه ها، لالایی ها، حکایات، ضرب المثل ها و ... از نسلی به نسلی می رسند و ثبت و تحلیل آنها اهمیت زیادی دارد، زیرا ما را در شناخت خرده فرهنگ ها یاری می دهند. تحقیق حاضر چارچوب تحلیلی- کیفی دارد. اطلاعات با روش میدانی و پرسشنامه محقق ساخته گرد آوری شده است. پرسشنامه مرتبط با مضامین لالایی های قاین تنظیم، و برای اندازه گیری از مقیاس های ترتیبی و اسمی استفاده شد؛ متغیرهای تحقیق (جنسیت، مضامین دینی- فرهنگی، موقعیت اجتماعی زنان و شرایط اقلیمی) مقیاس ترتیبی؛ و سؤالات جمعیت شناختی (سن، تحصیلات، شغل، تعداد و جنس فرزندان) مقیاس اسمی اند. لالایی ها (692 بیت) با مصاحبه با زنان میان سال و مسن، از شهر قاین و روستاهای اطراف جمع آوری، و پس از پیاده سازی و آوانویسی تحلیل شد. تحلیل های کمّی و محتوایی نشان داد که در لالایی، مادران، مفاهیم و اعتقادات مذهبی را به کودکان منتقل، و شخصیت های تأثیر گذار مکتبی را معرفی می کنند. نیز موقعیت اقتصادی- فرهنگی منطقه و دردهای خود را بازگو می کنند. البته، سن، موقعیت اجتماعی و تحصیلات مادران در انتخاب لالایی برای دختر یا پسر تأثیرگذار است.
تأثیر فعل اسنادی فارسی بر ساختمان فعل در گویش عربی عربخانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حذف واکه و قلب واجی در تصریف فعل در گویش تاتی گیفان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررس ی دو وی ژگی منح صر به فرد در ساختار فعلی یکی از گونه های تاتی مرس وم در دهس تان گ یفان، واق ع در شمال غربی خراسان و شمال شهرستان بجنورد، می پردازد. بررسی ساختار فعلی وجود فرایندهای واجی گوناگونی را در تصریف فعل نشان می دهد. حذف واکه و قلب از جمله این فرایندها هستند که رخداد آنها مشروط به شرایط ساختواژی است. این دو فرایند در گویش گیفانی، به دلیل پیروی از شرایط آوایی معمول برای رخداد جهان شمول هستند، اما آنچه آنها را زبان ویژه می کند نظام مند بودن وقوع آنها براساس برخی شرایط ساختواژی است. افزودن پیشوند تصریفی به ستاک فعل و تکواژ نفی به پیشوند وجه اخباری شرایط را برای حذف واکه از ستاک یا پیشوند فراهم می کند. حذف واکه از ستاک که تابع برخی ویژگی های آوایی و وجود ساختار هجایی CVCV پس از پیشوند تصریفی است امکان مجاورت همخوان های گرفته g یا f با یک روان را در برخی افعال فراهم کرده و فرایند قلب را زمینه چینی می کند.
بحثی درباره گویش شناسی متون فارسی عبری دوره نخست: وجود لغات شرقی در برخی متون جنوب غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جست وجوی مفهوم دستور آموزشی در آموزش زبان دوم؛ مطالعه ای تاریخی و روش شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان فارسی و گویش های ایرانی سال چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱ (شماره ۷)
10.22124/plid.2019.9557.1227
حوزههای تخصصی:
در 40 سال گذشته اختلاف نظرها و مناقشه های بسیاری پیرامون آموزش دستور در برنامه های آموزش زبان دوم و جایگاه آن در برنامه زبان آموزی رخ داده، بویژه طرح دیدگاه های زبان شناسی بر آموزش دستور تأثیر بسزایی گذاشته است. برخی رویکردها دستور را هسته مرکزی آموزش زبان دوم به شمار آورده و برخی آن را مهم ترین مانع پیشرفت در آموزش زبان دوم دانسته اند. پژوهش حاضر با مروری فشرده و انتقادی بر آرای برخی متخصصان این حوزه، زمینه های پیدایش دستور آموزشی و سیر شکل گیری و تکامل این اصطلاح را بررسی می نماید. در این بررسی به مهم ترین ویژگی های دستور آموزشی ازجمله همراهی صورت، معنا و کاربرد، پیکره بنیادی، توجه به بازخورد، زبان آموزمحوری و ترکیب روش های آموزش صریح و ضمنی اشاره شده است. این مطالعه نشان می دهد که پیوستار آموزش دستور در زبان دوم از تمرکز افراطی بر آموزش دستور به سمت حذف دستور حرکت کرد و در ادامه براساس پژوهش های تجربی فراوان، به تمرکز منطقی بر آموزش دستور بازگشت، تمرکزی که از آن به عنوان دستور آموزشی یاد می شود. امروزه، دستور آموزشی به اعتبار مخاطب خاص، روش تدریس متفاوت و انطباق با برنامه درسی و رویکردهای آموزش زبان دوم، گونه مستقلی از دستور به شمار می آید.
ساخت غیرشخصی در گیلکی شهرستان لنگرود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر به بررسی ساخت های غیر شخصی در گویش گیلکی شهرستان لنگرود در چارچوب نظریه کمینه گرا می پردازیم. هدف از این پژوهش، تعیین ماهیت عنصر غیر فعلی و نحوه اطلاق حالت به گروه اسمی ابتدای این جملات و تبیین جایگاه زیر ساختی و روساختی این سازه است. بررسی داده های گیلکی نشان می دهد که ساخت های غیر شخصی قالبی دارای گزاره مرکب اند و فعل آن ها از نوع نامفعولی است. عنصر غیر فعلی به عنوان هسته گزاره، نقش معنایی تجربه گر به گروه اسمی ابتدای جمله اعطا می کند. این گروه اسمی در حقیقت متمم حرف اضافه پسایند «را» است و با آن تشکیل یک گروه حرف اضافه ای می دهد و در زیر ساخت نحوی در جایگاه شاخص گروه اسنادی (محمول غیر فعلی) ادغام می شود. به اعتبار آزمون های فاعلی، این گروه حرف اضافه ای در روساخت نحوی به جایگاه شاخص گروه زمان حرکت نمی کند و به همین خاطر گیلکی فاقد فاعل کوئرکی است. از این رو گروه حرف اضافه ای را مبتدای رو ساختی درنظر می گیریم.
پی بست ها و پیش بست های ضمیری در گویش ابوزیدآبادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پی بست ها و پیش بست های ضمیری، صرف نظر از جایگاه، نقش های مختلف نحوی دارند. در گویش ابوزیدآبادی سه ضمیر پی بستی و یک ضمیر پیش بستی وجود دارند. پی بست های فاعلی، مانند فارسی، در پایان اغلب نمودهای فعلی، به جز ماضی متعدی ظاهر می شوند ولی برخلاف فارسی در ماضی متعدی نقش پی بست مفعولی و متممی دارند. افزون براین می توانند بیانگر شمار مفرد و جمع، و به ویژه در سوم شخص مفرد، بیانگر جنس دستوری مفعول نیز باشند. گروه دیگر پی بست های شخصی اند که به جز ملکیت در فعل های ماضی متعدی، به غیر از استمراری، عامل اند. این پی بست ها می توانند میزبان اکثر واژه های جمله باشند. گروه چهارم پیش بست هایی هستند که در فعل ماضی استمراری متعدی، کنندة کار و در مضارع اخباری و التزامی متعدی در نقش مفعولی ظاهر می شوند، درنتیجه، غالب جمله هایی که در آنها از فعل متعدی استفاده می شود دو مفعولی هستند و براساس ساختار ارگتیو، مفعول در شمار و جنس با فعل مطابقت دارد. پی بست ها نقش عمده ای در آشکار ساختن واکه یا همخوانِ پایانیِ حذف شده دارند.