فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۶۶۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
سرزمین ایران با توجه به گستردگی و تاریخ طولانی آن دارای گویش ها و گونه های زبانی متنوعی است. این گویش ها که از دیرباز در ایران رایج بوده اند، بر برخی از متون فارسی کهن نیز تأثیر گذاشته اند. این تأثیر در متون پیش از دورة مغول (دورة تکوین) بیش از دوره های دیگر زبان فارسی دیده می شود. برای نمونه در ساخت های فعلی دورة تکوین، عناصری دیده می شوند که مسلماً از گویش ها وارد زبان فارسی معیار شده اند. برخی از این عناصر که در مقالة حاضر بررسی شده اند عبارتند از: پیشوند فعلی «هاز-/ هوژ-» و گونه های آن، پسوند تاجیکی «-گی»، کاربرد نوعی خاص از افعال کمکی، پیشوند فعلی «بو-»، کاربرد غیرمعیار پسوند -ist ، ساخت های متعدی قیاسی و گونة گفتاری پسوند -ān . اغلب این عناصر هنوز تنها در گویش های ایرانی دیده می شوند.
رکن های پنج هجایی در عروض عربی و فارسی و کارکرد آنها در عروض فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعیین رکن های عروضی و نحوه رکن بندی وزن ها، علاوه بر تأثیر در آموزش عروض، نقش مهمی در تعیین خانواده های وزنی و طبقه بندی آن ها دارد. آشفتگی در تعیین رکن ها منجر به آشفتگی علم عروض و دشواری آموزش آن می شود. همچنین ساماندهی ارکان باعث تسهیل آموزش عروض و سامان دادن طبقه بندی اوزان می گردد. یکی از مباحث مهم عروض فارسی، پذیرش یا نپذیرفتن رکن های پنج هایی و تعیین این ارکان است. در این مقاله، پس از بررسی رکن های پنج هایی در عروض عربی و تأثیر آن در عروض سنتی فارسی، آرای مشهورترین عروضیان معاصر؛ پرویز ناتل خانلری، مسعود فرزاد، الول ساتن، وحیدیان کامیار، سیروس شمیسا و ابوالحسن نجفی را نقد و بررسی کرده ایم. سپس با ذکر دلایلی مبتنی بر شواهد شعری، تأکید کرده ایم که بهره گرفتن از رکن های پنج هجایی کمک شایانی به تسهیل آموزش عروض و طبقه بندی اوزان فارسی می کند و ساماندهی این رکن ها، یکی از خلأهای مهم عروض فارسی را پر می کند. در این نوشته بر ضرورت استفاده از رکن های پنج هجایی تأکید شده و به رابطه میان ارکان پنج هجایی و وزن دوری نیز پرداخته شده است.
فعل در گویش کلاسوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دستگاه فعل در گویش کلاسوری مختصات و ویژگی هایی دارد که آن را در تقابل با زبان فارسی و دیگر گویش های جنوب غربی ایران قرار می دهد. حتی در مواردی آن را از برخی از گویش های هم خانواده خود، نظیر هرزنی، تالشی، تاکستانی، چالی، اشتهاردی، سگزاری، خیارجی و ... که گروه زبان های شمال غربی ایران را تشکیل می دهند و احتمالاً جملگی از آذری باستان منشعب شده اند، متمایز می کند. برخی از این ویژگی ها که در بررسی های زبانی اهمیتی خاص دارند عبارت اند از: زوال تدریجی ماده مضارع و بنای اغلب صیغه های مشتق از آن از ماده ماضی؛ ساخت مضارع اخباری و ماضی استمراری از مصدر؛ همسانی کامل صیغه های ماضی مطلق و ماضی نقلی لازم و تمایز این دو فعل از جایگاه تکیه؛ کاربرد صفت فاعلی به عنوان ماده آینده و دیگر مختصات و ویژگی هایی که در مقاله حاضر به تفصیل به آنها خواهیم پرداخت.
مختصات آوایی و دستوری گویش نهاوندی
حوزههای تخصصی:
واژگان خویشاوند در گویش های سمنانی و آذری
حوزههای تخصصی:
مازندرانی
حوزههای تخصصی:
مقایسه واجی صرفی افعال گویش تاتی ادکان با فارسی معیار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان ها و گویش ها به عنوان یکی از عناصر عمده فرهنگ ها، از سرمایه های انسانی محسوب می شوند و در شرایطی که شاهد نابودی سریع این سرمایه های ملّی و انسانی هستیم و نگه داری از آن ها میسّر نیست، لازم است با ثبت و ضبط ویژگی های آن ها از محو کامل این میراث های فرهنگی جلوگیری به عمل آوریم. هدف از انجام این پژوهش توصیف بخشی از نظام فعلی گویش روستای ادکان (خراسان شمالی اسفراین) است. این گویش از جمله گویش های تاتی خراسان شمالی می باشد و تاکنون تحقیق زبان شناختی جامعی بر روی آن انجام نگرفته است. در این پژوهش، برای جمع آوری داده ها، از ده گویش ور زن و پنج گویش ور مرد بومی، سال خورده و میان سال، و بی سواد و کم سواد ساکن در این روستا استفاده شده است و سؤالات از قبل تدوین شده ای به طور شفاهی از آن ها به عمل آمده و صدایشان ضبط گردیده است. داده های خام این بررسی از آوانویسی صدای ضبط شده گویش وران به دست آمده است. این داده ها نشان می دهد که نظام فعلی این گویش تفاوت های زیادی با زبان فارسی معیار دارد و مهم ترین نتایج مرتبط با این پژوهش عبارتند از: 1) این گویش فاقد زمان های ملموس، ماضی نقلی مستمر وگذشته ابعد است؛ 2) شناسه ها در این گویش در زمان های مختلف و با فارسی معیار متفاوتند؛ 3) تکواژهای ماضی ساز در این گویش متفاوت با فارسی معیارند؛ 4) در این گویش پیشوندهای فعلی اغلب به سبب هماهنگی واکه ای با ستاک فعل، به صورت های دیگری به کار می روند؛ 5) در گویش ادکان صرف فعل در ماضی نقلی مشابه صرف آن در ماضی ساده است وتفاوت آن ها در جایگاه تکیه است؛ 6) در این گویش فعل کمکی «بودن» در صرف فعل های ماضی بعید، به /d/ تبدیل می شود؛ 7) برای ساخت صورت آینده فعل در این گویش دو روش وجود دارد؛ 8) ساخت فعل امر در گویش ادکان مشابه با فارسی معیار است به جز موارد استثنایی چون فعل «ایستادن».
نمود واژگانی افعال مرکب در گویش بیرجندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نمود از ویژگی های ساختاری و معنا شناختی فعل است که در زبان های مختلف به شیوه های متفاوت بازنمایی می شود و زمان دستوری را از زمان غیر دستوری متمایزمی کند. تاکنون دسته بندی ها ی متفاوتی از انواع نمود فعل ارائه شده است. با توجه به اهمیت مطالعه گویش های فارسی برای حفظ آنها و نیز دستیابی به قواعد متقن دستوری در گویش های مختلف فارسیدر این مقاله نمود واژگانی تداومی در افعال مرکب متناظر دارای همکرد ""کردن"" و ""داشتن"" در گویش بیرجندی بررسی شده است. داده های پژوهش نشان می دهد این افعال متناظر دارای نمودهای واژگانی متفاوتند و همکرد ""داشتن"" مفاهیم ""نهایت ناپذیری"" و ""تداوم عمل"" را به معنی فعل می افزاید. همچنین به تردید استاجی در خصوص وجود نمود مستمر در افعال مرکب دارای همکرد ""داشتن"" در زبان فارسی پاسخ داده شده است.
رویکردی کمینه گرا به توزیع نشانة نفی در جملات پرسشی بلی – خیر در گویش دشتستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش توصیفی - تحلیلی حاضر حاضر به بررسی توزیع نحوی نشانة نفی جمله در جملات پرسشی بلی خیر در گویش دشتستانی می پردازد. در این گویش، نشانة نفیِ جمله علاوه بر جایگاه منضم به فعل، در جایگاه ماقبل متمم های گروهی جمله و همچنین ابتدای جملات پرسشی بلی خیر قرار می گیرد. بر این اساس، با ارائة شواهدی چند، رفتار انتخابی این نشانه و نیز سازوکارهای حاکم بر توزیع آن در سلسله مراتب جمله در دو جایگاه منضم به فعل و غیرمنضم به فعل از منظر برنامة کمینه گرای چامسکی (1995؛ 2001) تببین می گردد. یافته های پژوهش نشان می دهد که نشانة نفی در جایگاه ماقبل فعل، «پیشوند منفی» و در جایگاه ماقبل متمم های گروهی، «جزء قیدی منفی» است که هر یک در گروه های جداگانه ای تولید شده و با فعل در رابطة مطابقه شرکت می کنند. در جملات پرسشی بلی خیر، نشانة نفی به عنوان جزء قیدی منفی از جایگاه هستة گروه نفیِ غیرمنضم به فعل حرکت می کند و در جایگاه هستة گروه متمم نما قرار می گیرد تا ضمن اقناع معیار نفی، تعبیر پرسشی جمله را فراهم سازد. عدم تحقق این حرکت، ساختی غیردستوری تولید می کند.
توصیف گویش گیوی در مقایسه با زبان پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر قصد دارد با توصیف گویش گیوی و مقایسةآن با زبان پهلوی- بویژه از جنبة فرآیند های واجی- این گویش را به دلیل اهمیّت تاریخی و فرهنگی اش معرفی نماید و نشان دهد که در گویش گیوی می توان واژه های بسیاری یافت که با وجود اینکه تحت تاثیر فرآیند های واجی قرار گرفته اند در مقایسه با گویش معیار از نظر تلفّظ و معنا نزدیک به زبان پهلوی هستند. فرآیند های واجی که در این تحقیق مدّ نظر بوده اند عبارتند از: حذف،افزایش، ابدال، ادغام و قلب. داده های اصلی این تحقیق، فهرستی از واژه هاست که به عنوان شاهد انتخاب شده اند. این تحقیق، بیانگر روابط عمیق تاریخی میان گویش گیوی و زبان پهلوی است
تحلیل نام آواهای رایج در گویش دشتستانی: رویکردی ساختاری و معنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی: