فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۲۸۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
نظام مفهومی ما که بر اساس آن فکر و عمل می کنیم، ماهیتی اساساً مبتنی بر استعاره دارد. کودک نیز از آغاز زبان آموزی با این تعامل شناختی روبه رو است. بر همین اساس بر پایة دانش اندک خود از محیط و واژگان، از نظام استعاری بزرگ سالان نیز بهره می برد. کودک امروز دارای دانش شناختی متفاوتی از کودک زمان پیاژه و حتی پس از آن است. وسایل ارتباط جمعی، اسباب بازی های مدرن مانند ایکس باکس و تبلت، کتاب های مصوّر و انواع پازل ها همگی دنیای شناختی کودک را متحول ساخته است. به همین منظور، بازبینی زمان درک استعاری کودک، موضوع قابل توجهی است که پژوهش حاضر به آن پرداخته است. در این پژوهش میدانی، 60 کودک دختر و پسر 2 - 5 ساله در شرایط آزمونی قرار گرفتند. برای انجام پژوهش حاضر، آزمون خودساخته ای بر مبنای گردآوری عبارات استعاری کودک فارسی زبان و پژوهش میدانی بیالکا- پیکال (2003) صورت گرفت. یافته های پژوهش، حاوی زمان درک عبارات استعاری بدن مند و علاوه بر آن، میزان درک کودک با توجه به متغیر سن می باشد. نتایج پژوهش حاضر با نتایج بررسی بیالکا- پیکال (2003) همسو بوده است؛ با این تفاوت که پژوهش بیالکا- پیکال کودکان را از سه سال و سه ماهگی مورد بررسی قرار داده و پژوهش حاضر، کودکان فارسی زبان را از سن دوسالگی دارای درک عبارات استعاری بدن مند می داند. در این بررسی مشخص گردید که میزان درک با توجه به متغیر سن و علایق شناختی کودک رو به افزایش است.
بررسی معنایی و دسته بندی حروف اضافة زبان فارسی بر پایة نظریة لیبر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لیبر (2004 & 2009) نظریه ای تجزیه مدار با هفت مؤلفه معنایی و یک اصل به نام اصل هم نمایگی ارائه کرده است. در این نظریه هر عنصر زبانی یک اسکلت معنایی و یک بدنه معنایی دارد. اسکلت از یک یا چند مؤلّفة معنایی و یک یا چند موضوع ساخته می شود. بدنه معنایی دو لایه دارد: 1. لایه ای که مانند اسکلت از یک گویشور به گویشوری دیگر نسبتاً ثبات دارد و می توان آن را نشان داد؛ 2. لایه ای که اطلاعاتِ کلی و دانش فرهنگ نامه ای دارد و بسیار روان است. اصل هم نمایه سازی، موضوع های دو یا چند عنصر واژگانی را با یکدیگر هم نمایه می کند و عنصری دیگر می سازد که به یک مدلول واحد دلالت می کند.
این نوشتار ویژگی های معنایی حروف اضافه زبان فارسی را برپایه مؤلفه های معنایی بررسی و سپس دسته بندی می کند. دستاورد این نوشتار این است که حروف اضافه نیز مانند سایر اقسام کلام، نقش معنایی دارند و در نتیجه اسکلت و بدنه معنایی آنان ضعیف است. همچنین می توان بر پایه نقش معنایی، آن ها را دسته بندی کرد.
فرایند تحول طنین معنایی به معنای ضمنی در زبان فارسی؛ یک بررسی درزمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرایند تغییر زبان بخشی جدایی ناپذیر از ماهیّت ذاتی آن است و به آرامی و با ظرافت انجام می شود؛ و گاه چنان پنهان و نامحسوس است که تنها پس از گذر زمان و در مقایسه با گذشته برای اهل زبان ملموس خواهد شد. پژوهش حاضر در پی بررسی پدیده ی تغییر و تحول طنین معنایی (مثبت یا منفی) مربوط به برخی از ترکیبات فعلی خنثای کنونی فارسی به معنای ضمنی در آن ها است. بدین منظور، ضمن بررسی پژوهش های متعدد پیرامون طنین معنایی و معنای ضمنی و بررسی تحّول و تبدیل این دو به یکدیگر در زبان های مختلف بویژه انگلیسی، همین سیر تحّول را در برخی ترکیبهای فعلی زبان فارسی نشان می دهیم. به همین منظور، دو پیکره از دو مقطع تاریخی (قرن هفتم هجری و دوران معاصر) زبان فارسی تهیه و طنین معنایی چند ترکیب فعلی در آن ها تعیین شد. نتایج نشان می دهد که طنین معنایی برخی از این عبارت ها از مثبت به منفی تغییر کرده و این طنین معنایی منفی در برخی از ترکیبات بویژه «موجب شدن» در حال تبدیل به معنای ضمنی منفی است.
هور قلیا
مفهوم سازی زندگی در زبان قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حوسیان و حوسه
بررسی استعاره خشم در زبان نابینایان مطلق مادرزاد در مقایسه با همتای بینایشان/طالبی- حق بین- افراشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی استعاره های مفهومی خشم در آزمون ور ان نابینای مطلق مادرزاد می پردازد. بر اساس آموزه های زبان شناسی شناختی، استعاره های مفهومی نقش مهمی در نظام شناختی بشر دارند و استعاره شناختی، چارچوبی برای اندیشه است و صرفاَ موضوعی زبانی نیست بلکه موضوعی است مرتبط با اندیشه و خرد. با تحلیل استعاره های مربوط به عواطف می توان به تفاوت های فرهنگی و بنیان های شناختی ملت های مختلف پی برد. خشم یکی از اصلی ترین احساسات بشر است و به همین دلیل استعاره های آن از پربسامدترین و جهانی ترین استعاره ها هستند. در بررسی ای میدانی که به منظور واکاوی عملکرد ذهن در چگونگی شکل گیری استعاره های خشم در نابینایان فارسی زبان انجام گرفت، 10 نابینای مطلق مادرزاد فارسی زبان و 10 بینای فارسی زبان به عنوان گروه گواه بین سنین 18 تا 28 سال انتخاب شدند. زبان اول همه این آزمون وران فارسی بوده است. این پژوهش استعاره های مفهومی خشم را در زبان نابینایان مطلق مادرزاد در مقایسه با همتای بینایشان از نظر قلمروهای مبدأ بر اساس مدل کووچشتحلیل نموده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که گفتارگرایی در نابینایان موجب تشابه فراوان استعاره های خشم، حتی استعاره های دیداری خشم، در دو گروه شده است. این مسئله می تواند به باوری که منشأ استعاره را ذهن می داند، خدشه وارد کند.
بررسی واژگان خویشاوندی هورامی براساس معیار های مورداک
حوزههای تخصصی:
به رغم مطالعات بسیاری که با هدف توصیف مسائل زبان شناختی زبان های ایرانی انجام گرفته اند، مسائل معنی شناختی و مردم شناختی این زبان ها تا حدی مورد غفلت بوده است. این مسأله به ویژه در مورد زبان ها و گویش های غرب کشور مصداق پیدا می کند. مطالعه حاضر در پی آن است تا با بهره گیری از مفاهیم نظری موجود در معنی شناسی و انسان شناسی، به ویژه آرای مورداک، واژگان خویشاوندی و مفاهیم مرتبط با آن را در زبان هورامی، گونه ای که در شهر پاوه بدان تکلم می شود، مورد بررسی قرار دهد. در نتیجه این پژوهش تعداد 63 واژه خویشاوندی هورامی، شامل 27 واژه نسبی، 18 واژه سببی، 9 واژه ناتنی و 9 واژه خویشاوندی جمعی، استخراج شده و بر اساس معیارهای مورداک و ارزشهای چندگانه هر کدام طبقه بندی شدند.
تضادهای لغوی و وصفی در داستان های کوتاه موپاسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قلم ۱۳۸۸ شماره ۱۰
حوزههای تخصصی:
"برای خلق فانتاستیک، موپاسان به راهکارهای متعددی روی می آورد. او در اواخر عمر توجه خاصی به این سبک نشان می دهد ولی در عین حال نمی خواهد تن به ساده نویسی بدهد که با قرنی که بیش از پیش وجهه علمی به خود می گیرد، در تضاد باشد. او واقع گرایی را به حقیقت نمایی نزدیک می کند تا تردیدی کامل در نزد خواننده اش ایجاد کند به طوری که پس از بستن کتاب هنوز خواننده پاسخ رضایت مندانه ای برای پرسش خویش نیافته باشد. برای ایجاد این تردید، موپاسان به تضادهای گوناگونی متوسل می شود و از توضیحات و استعاره های گوناگونی بهره می جوید. برخلاف ظاهر امر همین تضادها هستند که انسجام داستان را تقویت می کنند. در این مقاله سعی شده است آثار و نتایج استفاده از این شیوه ها به وسیله موپاسان مورد بررسی بیشتر قرار گیرد.
طسق یا تسک (تشک)
بررسی معناشناختی استعاره های چند شبکه ای در دیوان شمس (از مراحل نطفه بستن تا فطام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاربردِ استعاره های گسترده و گوناگون در متونِ عرفانی موجب شده است که دیدگاه های نوی پیش روی مخاطب باز شود و فهمِ افراد در بابِ عالم معانی گسترش یابد. در واقع، استعاره به سبب عملکردِ تداعی گری-اش در متونِ عرفانی به تسهیل شماری از تجارب نو کمک می کند؛ تجاربی که از دایره تجربه مستقیم فرد خارج است. این پژوهش بر اساسِ دیدگاه های لیکاف و جانسون، دو نظریه پرداز معنی شناسی شناخت گرا، انجام شده است. این دو نظریه پرداز بر این باورند که استدلال و مفهوم سازی بستگی لاینفک با ویژگی های فیزیکی و محیطی دارند. در اشعار مولوی مجموعِ مفهوم سازی ها و استدلال ها با توجه به قابلیت های بیولوژیکی و تجربه-های جسمانی و اجتماعی انسان طرح شده است. شبکه ای از روابطِ استعاری در نظامِ شناختی مولوی وجود دارد که به شکلِ «زنجیره ای» از زمانِ نطفه بستن و تشکیلِ جنین در رحم آغاز و تا فطامِ کودک ادامه می-یابد. افزون بر این، بارداری مریم(س) و زایشِ عیسی(ع)، یکی از پرکاربرد ترین استعاره ها برای تبیین معانی و معارفِ مولوی از جمله «وحدت اولیا» است. همچنین در درون این شبکه، مولوی از رابطه «مادر و کودک» برای تبیین و تفهیمِ رابطه «خداوند و انسان» استفاده می کند. در این مقاله، برای رسیدن به نتیجه بهتر، پیوندهای مادر و همه تصویرهای مرتبط با آن (از جمله پستان و شیر) تحلیل، و در صورتِ لزوم به ابیاتِ مثنوی نیز استناد شده است. مولوی توانسته است در زبان هنری خود، مراحلِ سیر و سلوک و احوال روحانی را با طبیعی ترین تجربه های فیزیکی انسان، یعنی مراحل رشد وی، تبیین کند.
بررسی طرح های تصوری در معناشناسی شناختی واژگان قرآن (با تمرکز بر طرح حجمی، حرکتی و قدرتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معنا شناسی به بررسی معنا و مفهوم نشانه های مختلف می پردازد. یکی از انواع مختلف معنا شناسی که در تحلیل آیات قرآن می توان به کار گرفت، معنا شناسی شناختی است. معنا شناسی شناختی به شاخه های متعدد تقسیم شده که یکی از آن ها را می توان طرح های تصوری نام برد که باعث فهم بهتر قرآن می گردد.
مقاله ی حاضر به روش توصیفی- تحلیلی و با رویکرد قرآنی، به بررسی طرح های تصوری معنا شناسی شناختی در واژگان قرآن کریم پرداخته و در انتها به این نتیجه دست می یابد که: در قرآن کریم خداوند از روش های گوناگونی برای بیان آیات استفاده کرده است تا بتواند منظور خود را بهتر و راحت تر به انسان ها بفهماند و انسان ها مشکلی در دریافت معنا و مفهوم آیات نداشته و به دنبال بهانه ای برای دوری کردن از قرآن و آموزه های اسلامی نباشند.
یکی از این روش ها، طرح های تصوری است که خداوند مفاهیم آیات قرآن را برای مخلوقات به تصویر می کشد. طرح های تصوری معنا شناسی شناختی، به سه نوع حجمی، حرکتی و قدرتی تقسیم شده و پدیده های جهان هستی را این گونه قابل لمس و متصور می کنند.
بررسی کارکردهای نشانه معناشناختی نور بر اساس قصّه ای از مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از اصلی ترین نشانه ها در فهم متون عرفانی عنصر «نور» است. یافتن دلالت های معنایی و مناسبات درونی عنصر نور در متون عرفانی، درک ژرفای معانی آن ها را آسان می کند. نشانه معناشناسی، به مثابة یکی از روش های نقد ادبی نُو، به ما اجازه می دهد تا به مطالعه این کارکردها در درون گفتمان بپردازیم. این مقاله در پی آن است تا با روش توصیفی تحلیلی، کارکردهای نور را در بخشی از قصّه «آمدن جعفر به گرفتن قلعه ای به تنهایی» از دفتر ششم مثنوی، بر اساس رویکرد نشانه معناشناختی بررسی و تبیین کند. پرسش اصلی پژوهش این است که عنصر نور چگونه فضای گفتمانی را تحت تأثیر خود قرار می دهد و سبب آفرینش چه معناهایی می گردد. درواقع هدف از این پژوهش مطالعه شرایط داستانی و گفتمانی نور در این قصّه برای نشان دادن سیالیّت معناست. عنصر نور در این قصّه کارکرد داستانی و گفتمانی پیدا می کند و از این طریق گفتمانی پویا و سیّال آفریده می شود. فرضیّه اساسی این است که نور در این گفتمان دارای کارکردهای جسمانه ای، شناختی، واسطه ای، استحاله ای، و استعلایی است و این کارکردها همواره از ویژگی های تنشی، شَوِشی، عاطفی، نمودی، انفجاری، واسازی، انعکاسی و زیبایی شناختی برخوردارند. بررسی کارکردها و ویژگی های نشانه معناشناختی نور می تواند ظرفیّت های داستانی و گفتمانی قصّه های مثنوی را به خوبی بشناساند و افق جدیدی به روی مطالعات مثنوی بگشاید.
پویایی زندگیِ در رقابت: تحلیل نشانه- معناشناختی گفتمانی در داستان کوتاه «خلأ»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نشانه- معناشناختی گفتمانی رویکردی نو در حوزة نقد ادبی به شمار می رود. در این رویکرد نشانه- معناها گونه هایی سیال ، پویا و چند بُعدی هستند و با کنترل نظامی که فرآیند گفتمانی نام دارد، نمایان می شوند. در این جستار نحوة شکل گیری فرآیند عاطفی گفتمان در داستان «خلأ» اثر نجیب محفوظ، نویسندة مصری و برندة نوبل ادبیات 1988م، بررسی می شود تا به این پرسش پاسخ دهد که چگونه گفتمان داستان، حس رقابت را به عنوان کنشی ارزشمند در زندگی شخصیت های داستان نشان داده است؟ در واقع هدف این جستار نشان دادن نقش فرآیند عاطفی در تغییر شرایط تحول گفتمان و تأثیر آن بر سبک حضور شوش گران است. یافته ها نشان می دهد که رخداد دو حادثه در زندگی شَوِش گر با تأثیر بر باور و تغییر در نوع احساس او، روند گفتمان را تحت تأثیر قرار می دهد و کارکرد ارزشی آن را متحول می سازد.
نظام تقابل های زبانی مهم ترین عامل شکل گیری معنا در روایت ضحاک و فریدونِ شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تقابل های زبانی یکی از مهم ترین شاخص های آفرینش معنا در هر نظام گفتمانی بشمار می رود. نگارندگان در این پژوهش، تقابل های زبانی را مهم ترین عامل آفرینش معنا در «روایت فریدون و ضحاکِ شاهنامه» می دانند و به این منظور، در این داستان، در تحلیلی نشانه- معناشناختی چگونگی شکل گیری معنا بر اساس تقابل ها را بررسی می کنند. در این پژوهش، نشان خواهیم داد که تقابل ها در چه سطحی و با چه کیفیتی، در شکل گیری نظام معنایی داستان ضحاک و فریدون مؤثر است. پس از بررسی ابعاد مختلف تقابل ها در روایت، خواهیم دید که تقابل های زبانی را که گفته پرداز بکار می برد، در حقیقت رمزی است بر بنیان فرهنگ و تاریخ و ارتباط مخاطب با ساختار روایی متن که مستلزم آگاهی او از بستر فرهنگی و تاریخی روایت است. دستاورد دیگر این پژوهش، نمایان ساختن چگونگی کارکرد تقابل شخصیت های مهم روایت در روند شکل گیری آن است. کارکرد تقابلی شخصیت های تأثیر گذار در روند داستان، به دو شکل نمود یافته است: در ارتباط با خود و در ارتباط با دیگر شخصیت ها.
تعبیر اصطلاح ضمیر در زبان روسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
""" ضمیر"" از جمله اقسام کلماتى است که تعابیر متفاوتى در خصوص ماهیت و جایگاه آن در نظام اقسام کلمات از سوى زبان شناسان و دستورنویسان روس مطرح مى شود. اکثر زبان شناسان روس، با تاکید بر نقش ""اشاره اى یا کنایه اى "" بودن ضمیر به منزله یکى از مهمترین مشخصه هاى دستورى آن، از تعیین ""ضمیر"" به عنوان یک قسم کلمه مستقل خوددارى نموده اند و آن را بیشتر به عنوان "" کلمهء ضمیرگونه"" به اقسام کلمات مختلف نسبت مى دهند. در این مقاله سعى شده است که در نتیجه بررسى مشخصه هاى صرفى و نحوی ضمایر و انطباق این مشخصه ها با معیارهایى که بر اساس آن ها وجود دیگر اقسام کلمات مستقل اثبات مى گردد، "" ضمیر"" نیز به عنوان یک قسم کلمهء مستقل و هم وزن با دیگر اقسام کلمات تعیین شرد.
"
سازوکارهای شناختی و نقش آنها در مفهوم سازیِ دعا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درمعنی شناسی شناختی، منظور از سازوکا رهای شناختی ابزارهای شناختی مثل مجازهای مفهومی، استعاره های مفهومی و تصویری، و طرحواره های تصویری هستند که در سازماندهی ودرک مفاهیم انتزاعی در ذهن انسان نقش دارند. هدف مقاله حاضر، بررسی نمونه هایی از این سازوکارهای شناختی است که در دعای امام سجاد علیه السلام در صحیفة سجادیه به کار رفته است. سؤالی که مقاله حاضر این است که این سازوکارهای شناختی در مفهوم سازی مضامین و درک مفاهیم انتزاعی دعا چه نقشی دارند. از سوی دیگر، کدام شاخص های شناختی، زبان دعا را از زبان عادی متمایز می کند؟ نتایج تحلیل نشان می دهد مضامین دینی موجود در این ادعیه، علاوه بر مفاهیم حقیقی، از مفاهیم انتزاعی ساخته شده اند که به کمک سازوکارهای شناختی استعاره، مجاز، تصویرسازی و طرحواره های تصویری ساختارمند می شوند و درک آنها تسهیل می شود. همچنین، زبان دعا، از نظر نوع سازوکارهای شناختی به زبان عادی نزدیک است اما از جهاتی شاهد جنبه های ادبی در این مفهوم سازی ها می باشیم.
حالت بهای ذینفع و مخاطب در زبان روسی و طرز بیان آن در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به تشریح وجه تمایز حالت به ای ذینفع ????????? ???????eco?a?????) و مخاطب (????????? ????????) در زبان روسی و طرز بیان آن ها در زبان فارسی می پردازد. هر دو حالت به طور معمول از چهار عضو تشکیل شده اند. عضو اصلی و مهم جمله، واژه ای است که در حالت به ای خواه ذینفع یا مخاطب صرف شده باشد، این هنگامی است که در هر دو ساختار از فعل استفاده کنیم. فعل جمله در اینجا دارای هدایت دستوری دوگانه (??????? ??????????) خواهد بود. در زبان فارسی، می توان نهاد را از ساختار حذف کرد. در این صورت شناسه فعل، نقش نهاد را ایفا می کند. در زبان روسی، در صورتی که فعل جمله در زمان حال یا آینده به کار رفته باشد، می توان نهاد را از ساختار حذف کرد. در این صورت شناسه فعل نقش نهاد را ایفا می کند. در زبان روسی، حذف نهاد از جملاتی که فعل آن ها در زمان گذشته بیان شده اند، مجاز نیست. وجه تمایز حالت به ای ذینفع از ساختار مشابه در زبان فارسی، در آن است که در زبان روسی یکی از اعضای شرکت کننده در جمله ضمیر شخصی است، در صورتی که در زبان فارسی، به جای ضمیر شخصی، ضمیر ملکی به کار رفته است. در زبان روسی در جملات دارای حالت به ای مخاطب، حرف اضافه به کار نمی رود، حال آنکه در ساختارهای مشابه زبان فارسی، حرف اضافه به کار می رود.
حرکت فرضی در زبان فارسی: رویکردی شناختی به مسیرهای گسترشی
حوزههای تخصصی:
با توجه به نقش مهم درک حرکت و بازنمایی آن در زبان و شناخت، مقاله حاضر به گونه خاصی از حرکت می پردازد که حرکت فرضی نام دارد. در حرکت فرضی که یکی از انواع بازنمودهای مجازی حرکت در زبان است، حرکت به پدیده ها و اشیائی که فاقد توانایی حرکت هستند، نسبت داده می شود. بر این اساس با توجه به این که تاکنون پژوهشی درباره حرکت فرضی در زبان فارسی صورت نگرفته است، این مقاله می کوشد تا به طبقه بندی و ماهیت حرکت فرضی از نوع مسیرهای گسترشی در زبان فارسی بپردازد. البته باید توجه داشت که حرکت فرضی تفاوتی بنیادی با حرکت در معنای استعاری آن دارد. این پژوهش در قالب یک بررسی پیکره بنیاد می کوشد به این پرسش پاسخ دهد که آیا در زبان فارسی برای اشاره به موجودیت های ساکن از افعال حرکتی استفاده می شود؟ مطابق نتایج به دست آمده، زبان فارسی در مقایسه با زبانی مانند انگلیسی، گرایش چندانی به کاربرد عبارات بیان گر حرکت فرضی ندارد. البته این نتیجه درباره گونه محاوره ای زبان فارسی صدق می کند و بازنمود حرکت فرضی در گونه ادبی زبان فارسی می تواند موضوع بررسی دیگری قرار گیرد. نتایج به دست آمده از این بررسی در کنار نتایجی که از مطالعه حرکت فرضی در زبا ن های انگلیسی، اسپانیایی، چینی ماندارین و لهستانی به دست آمده است، می تواند جایگاه حرکت فرضی در مفهوم سازی را به مثابه یک ویژگی جهانی یا یک گرایش رده شناختی مطرح کند.