فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۵۲۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
نظر به لزوم یادگیری حجم بالای از لغات و دسترسی اندک زبان آموز به اطلاعات لازم در محیط آموزشی زبان، بررسی تکنیک های تسهیل کننده یادگیری لغات اجتناب ناپذیر است. هدف پژوهش حاضر مقایسه تاثیر حاشیه نویسی تصویری با تدریس ریخت شناسی بر توانایی استنباط لغوی فراگیران ایرانی زبان انگلیسی در سطح متوسط بوده است. برای اطمینان از هم سطح بودن زبان آموزان و ایجاد یک نمونه همگن از شرکت کنندگان، انتخاب آن ها از طریق آزمون استاندارد PET انجام شد و محققین آنها را میان دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل تقسیم کردند. پیش از شروع دوره آموزش، تمام گروه ها در پیش آزمون استنباط لغوی که به صورت تست خودسنجی بود شرکت کردند. این دوره تحقیقی شامل 6 هفته تدریس استنباط لغوی لغات ناآشنا بود که در متون انگلیسی زیر آنها خط کشیده و پر رنگ شده بودند. در تمام گروه ها مقدار تدریس و نوع مواد آموزشی یکسان بود با این تفاوت که به یک گروه ریخت شناسی تدریس شد و در گروه دیگر از حاشیه نویسی تصویری استفاده شد. شایان ذکر است، در گروه کنترل از روش های سنتی یادگیری لغات بهره گرفته شد و فراگیران هیچ دسترسی به حاشیه نویسی تصویری و ویژگی های ریخت شناسی لغات نداشتند. نتایج حاصل از تحلیل واریانس یک طرفه پیش آزمون و پس آزمون استنباط لغوی که توسط محققین ساخته و استاندارد شده بود، هیچ تفاوت معناداری میان عملکرد زبان آموزانی که به آنها ریخت شناسی لغوی تدریس شده بود با عملکرد زبان آموزان گروه کنترل نشان نداد. یافته ها اثبات کرد عملکرد گروه آزمایشی که به آن حاشیه نویسی تصویر داده شده بود به طور معناداری از گروه ریخت شناسی بهتر بود. از این رو، محققین امیدوارند نتایج این تحقیق بتواند گامی نو در جهت رفع بسیاری از مشکلاتی را که مدرسان و فراگیران زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی در حدس زدن لغات ناآشنای موجود در متن با آنها روبرو هستند از میان بردارد.
تغییرات معنایی و مفهوم سازی های فرهنگی نام اندام دست در جزء اول اسامی مرکب زبان فارسی در قالب زبان شناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله تغییرات معنایی و شیوه مفهوم سازی نام اندام دست در جزء اول 160 اسم مرکب فارسی بررسی می شود. مسئله و پرسش های اصلی پژوهش عبارتند از اینکه شیوة تغییرات معنایی این مفهوم در واژه های مرکب فارسی چگونه است و آیا می توان از تحلیل معنایی، حافظة جمعی، فرهنگی و اجتماعی جامعة زبانی فارسی را دریافت و آن را با دو جامعة زبانی انگلیسی و چینی مقایسه کرد. هدف این بررسی، کاوش شیوه تغییر و نیز افزایش معنی نام اندام ""دست"" در فرایند ترکیب این واژه با اسمهای دیگر فارسی است، به گونه ای که در پایان از تفاوت ها میان این سه زبان در شیوه تغییرات معنایی و مفهوم سازی های این نام اندام، تبیین فرهنگی به دست داده شود و برای تنوعات زبانی تبیین غیر زبانی( شناختی- فرهنگی) ارائه شود. روش مطالعه پیکره بنیاد، بر پایه فرهنگ سخن و در قالب رویکرد زبان شناسی فرهنگی صورت گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهند که تفاوتهای موجود در شیوه مفهوم سازی در این چند زبان دارای تبیین فرهنگی هستند. نوآوری این تحقیق در این است که تغییرات معنایی این نام اندام را در کلمات مرکب به روش عینی می کاود، از تفاوت زبانها تبیین فرهنگی به دست می دهد، بسامد هر مفهوم را لحاظ می کند. نتایج و دستاوردهای این پژوهش عبارتند از: تحلیل فرهنگی تفاوتها و شباهتهای موجود در سه زبان مذکور، به تصویر کشیدن شیوة تغییرات معنایی در زبان، معرفی روش جدیدی برای آموزش واژه های زبان فارسی با استفاده از الگوی کاکتوس و معنی شناسی مطابقه ای و روان شناسی فرهنگی. دیدگاه نقدی مقاله بر این است که برای بررسی مسیر تغییرات معنایی کلمات لحاظ نمودن فرایند ترکیب نیز الزامی است.
نمونه هایی از بومی سازی اسامی خاص در متن کتیبه بیستون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بومی سازی یکی از شیوه های ترجمه است که نظریه پردازانی چون ونوتی، برای توصیف روش های مشترک در ترجمه، در فرهنگ انگلیسی آمریکایی ابداع کرده اند. بدین صورت که مترجم یک روش روان و شفاف اقتباس می کند تا از خارجی بودن متن خارجی برای خوانندگان زبان مقصد بکاهد. مقصود از بومی سازی در تحقیق حاضر، بررسی فرآیندهای واجی و تا حدی واژشناسی (صرف) اسامی خاص، در زبان عیلامی، اکّدی و یونانی است. البته به سبب آشنایی ذهنی خوانندة امروز، تاحدی فارسی نو را هم بررسی می کنیم. اسامی خاص درون کتیبه به عنوان داده یا مصداق های اصلی تحت فرآیندهای بومی سازی قرار گرفته و در هریک از زبان های مذکور بررسی شده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که نظام واجی هر زبانی خاص خودش است و این فرآیند از زبانی به زبان دیگر فرق می کند. ممکن است زبانی فاقد واجی باشد، درنتیجه نزدیک ترین واج را به جای واج مورد نظر به کار می برد
بررسی ساخت مرکب های برون مرکز زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساختار و معنای واژه های مرکب همواره یکی از موضوعات مورد توجه زبان شناسان و دستوریان بوده است. زایابودنِ فرایند ترکیب در بسیاری از زبان ها از جمله فارسی و انگلیسی، خود می تواند دلیل موجهی برای توجه زبان شناسان به این فرایند باشد. واژه های مرکب را به لحاظ ساختار معنایی و وجود هسته معنایی در ترکیب می توان به واژه های مرکب درون مرکز، برون مرکز، دوسویه و متوازن تقسیم کرد. هریک از این گروه ها را نیز می توان، ازلحاظ ساختاری، در گروه های کوچکتری جای داد. واژه های مرکب برون مرکز در تقابل با واژه های مرکب درون مرکز معنا و مفهوم پیدا می کنند. برخلاف ترکیبات درون مرکز، بسیاری از ترکیبات برون مرکز معنای استعاری دارند، لذا از این دسته ترکیبات در زبان فارسی، می توان برای فرایند واژه سازی در برابرنهادهای واژه های علمی و بیگانه استفاده کرد. هدف پژوهش حاضر، ابتدا ارائه توصیفی از فرایند ترکیب، به ویژه ترکیب های برون مرکز، و سپس طبقه بندی واژه های برون مرکز فارسی براساس طبقه بندی باور (2009) است. در این پژوهش نشان می دهیم که برون مرکزبودنِ ترکیب در فارسی، در اغلب موارد، وابسته به ساختار نیست بلکه به دامنه ارجاع ترکیب بستگی دارد. داده های پژوهش حاضر از بررسی متون آموزشی زبان و ادبیات فارسی دبیرستان سال تحصیلی 1393 به دست آمده اند.
ریشه شناسی چند واژه کهن از گویش های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ریشه شناسی واژگان گویش های مختلف ایرانی هم به شناخت بیشتر ویژگی های آوایی این گویش ها کمک می کند، هم به ریشه شناسی واژه های فارسی و دیگر زبان ها و گویش های ایرانی. گویش های ایرانی گنجینه عظیمی از داده های زبانی هستند که می تواند در زبان شناسی زبان های ایرانی استفاده شود. این مقاله به ریشه شناسی 12 واژه از گویش های مختلف ایرانی می پردازد. درمورد هر واژه پس از بررسی برابر یا همریشه واژه در دیگر گویش ها و زبان های ایرانی، صورت ایرانی باستان واژه بازسازی، و روند دگرگونی آوایی واژه از ایرانی باستان به گویش های ایرانی بررسی شده است. در ریشه شناسی واژه ها به ویژه بر تمایز بین صورت واژه در گویش های شمال غربی و جنوب غربی تأکید شده. واژه هایی که در این مقاله از گویش های مختلف ایرانی ریشه شناسی شده اند، شامل این واژه ها هستند:
arde/âla «کنار، پهلو، نیمه»؛ast/hast «خانه، حیاط»؛ daha «داسه»؛ gwask/bīg «بزغاله، گوساله»؛ gūn «پستان دام»؛ jeven «هاون غلات»؛ jəxūn «خرمن»؛ kahra «بزغاله»؛ kətū «سگ»؛ mâl «دام، چهارپا»؛ tâta «عمو»؛ xal «کج، خمیده».
ساخت افعال گویش مزینانی: پلی از پهلوی به فارسی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با رویکردی توصیفی انتقادی و هدف ثبت و ضبط ویژگی های ساختواژی باستانی افعال گویش فارسی مزینانی (سبزوار- خراسان رضوی) صورت گرفت. در این بررسی، ساختمان درونی افعال حال ساده و وجه التزامی آن، ماضی ساده، ماضی نقلی، منشأ و حضور «است» در صیغگان آن و نیز آینده ساده توصیف شده و در برخی موارد با نظیر خود در زبان فارسی میانه مقایسه گشت و این نتایج حاصل شد: الف) شناسه های فاعلی این گویش همبستگی بیشتری با نظیر خود در فارسی میانه نشان می دهند تا فارسی معیار؛ ب) ساخت ماضی ساده نیز به دو شیوه، یکسان با معیار و متفاوت با آن، به چشم می خورد؛ ج) ساخت ماضی نقلی امروز، هم در این گویش و هم در معیار، بازمانده ی تلفیقی از دو سازوکار نقلی سازی در دوره ی میانه تلقی و ساختار درونی آن به صورت «صفت مفعولی + تکواژ نمود ماضی نقلی + شناسه فاعلی» قلمداد شد؛ د) در مجموع، رفتارهای دوگانه ی پیش گفته و نتایج مذکور یادآور «فرضیه ی اکتساب دوگانه» هاوکینز بوده و حاکی از حالت بینابین این گویش در مقایسه با فارسی معاصر و میانه است. مضافاَ، رد پایی نیز از نظام مطابقه ای ارگتیو دیده شده که صرفاَ با یک فعل، اما، هم در زمان حال و هم گذشته، تولید می شوند.
مقایسة روابط معنایی درون زبانی اسامی در فارس نت، یورونت و وردنت پرینستون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، روابط معنایی درون زبانی اسامی در سه شبکة واژگانی فارس نت، یورونت و وردنت پرینستون را مقایسه کرده ایم. برای این منظور، ابتدا شبکة واژگانی و روابط موجود بین واحدهای سازندة آن و سپس روابط معنایی موجود بین دسته های هم معنای اسم در شبکة واژگانی را معرفی کردیم. در این پژوهش، می کوشیم به این سؤالات پاسخ دهیم که آیا تفاوتی ازلحاظ نوع و تعداد روابط بین این سه شبکة واژگانی وجود دارد و درصورت وجود تفاوت، علت آن چیست. پژوهش حاضر پژوهشی توصیفی-تطبیقی است و نتایج مقایسه نشان داد که با اینکه چند رابطة محدود استخوان بندی این سه شبکة واژگانی را شکل می دهند و بین این سه شبکه مشترک هستند، روابط دیگری وجود دارند که بر اطلاعات موجود بین دسته های هم معنا و درنتیجه بر قدرت و کارایی این ابزارها در پردازش زبان طبیعی می افزایند؛ هرچند بیش ازحد بودن آن ها خود به کاهش توانایی محاسباتی منجر می شود و به همین دلیل در فارس نت، تعداد روابط متعادل تر انتخاب شده است. یافته های این پژوهش در ساخت شبکه های واژگانی دیگر، ازجمله شبکه های واژگانی تخصصی، به کار می رود.
بررسی افعال وجهی در هورامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقالة حاضر به بررسی نظام وجهیّت در هورامی و افعال وجهی به کار رفته در این زبان می پردازد. پس از آشنایی مختصر با ویژگی های مقولة دستوری- معنایی «وجهیّت» و طبقه بندی نظام های وجهی بر مبنای آرای پالمر (1999 & 2001)، ویژ گی های هر یک از افعال وجهی «باید/mašjo »، «شدن/ bijej» و فعل «tāwāj» مورد بررسی قرار می گیرد. از میان افعال وجهی موجود، تنها فعل «بایستن/ mašjo » می تواند برای نشان دادن مرتبة الزام از وجهیّت معرفتی (وجهیّت استقرایی) و وجهیّت تکلیفی مورد استفاده قرار گیرد و در مقابل افعال «bijej» و فعل «tāwāj» تنها بیانگر مرتبة امکان از وجهیّت های معرفتی (وجهیّت حدسی) و تکلیفی هستند. فعل «bijej» می تواند در برخی موارد برای بیان مرتبة الزام از وجهیّت تکلیفی نیز به کار رود با این توضیح که به نسبت فعل «بایستن/ mašjo» اجبار کم تری را متوجه کنش گر می کند. فعل «tāwāj» می تواند برای نشان دادن وجهیّت پویا نیز به کار رود. فعل «mašjā » تنها فعلی است که برای ارادة معنای وجهیّت تکلیفی در گذشته مورد استفاده قرار می گیرد. هیچ یک از افعال وجهی مورد بحث در هورامی توانایی نشان دادن وجهیّت گواه نمایی را ندارند.
بررسی باهم آیی پیش فعل و همکرد«کردن» در فعل مرکب فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف بررسی و تحلیل باهماییِ پیش فعل و همکرد «کردن» در فعل مرکب فارسی بر مبنای نظریة واژگان زایشی (پاستیوسکی، ۱۹۹۵) نگاشته شده است و می کوشد تا با بهره گیری از مفاهیم مطرح در این نظریه، علل معناییِ تاثیرگذار بر ترکیب و باهم آیی عناصر مذکور و محدودیت های حاکم بر آن را مورد بررسی قرار دهد. در این مسیر پس از طبقه بندی عناصر پیش فعلی ترکیب شده با همکردِ «کردن»، تلاش می کنیم به بررسی سهم معنایی آن در مجموعه داده های مورد تحلیل بپردازیم. از نتایج این تحلیل می توان به نقش و تأثیر اطلاعات رمزگذاری شده در سطوح چندگانة بازنمایی های واژگانی-معناییِ عناصر پیش فعل و همکرد «کردن» در باهمایی عناصر تشکیل دهندة فعل مرکب و محدودیت های حاکم بر آن اشاره کرد. روش این پژوهش، توصیفی-تحلیلی است. افعال مرکب مورد بررسی و معانی و مثال های مربوطه از فرهنگ بزرگ سخن (انوری، ۱۳۸۱) استخراج شده است.