فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۸۱ تا ۷۰۰ مورد از کل ۱٬۵۱۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، خوشه های صامت پایانی در فارسی میانه و فارسی نو از حیث میزان تبعیت از محدودیت توالی رسایی با یکدیگر مقایسه شده اند. این قیاس در سطوح مختلف بسامدی، اعم از «گونه» ها، «نمونه»ها ، «تکرار در پایان هجا» و «تکرار در پایان واژه»، صورت گرفته، و برای استخراجِ بخشی از این آمارها، ناگزیر بر اساس برخی جهانی های واج شناختی، انگاره ای مفروض برای هجابندی کلمات در فارسی میانه نیز به دست داده شده است. تحلیل های آمار استنباطی نشان می دهد که در هر چهار سطح بسامدیِ سابق الذکر، الگوی کمّیِ تبعیت خوشه ها از محدودیت توالی رسایی برای فارسی میانه و فارسی نو یکسان و بدین قرار بوده است که طبقه «رعایت محدودیت توالی رسایی»، به لحاظ آماری، در صدر و پس از آن، طبقه «نقض محدودیت توالی رسایی» و در آخر، طبقه «رسایی ثابت» قرار می گیرد. در دو سطح گونه ها و نمونه ها، علاوه بر برقراری الگوی کمّی فوق، می توان ادعا کرد که نسبت یا نحوه توزیع خوشه ها در سه طبقه کلی مزبور نیز در دو دوره میانه و نو از زبان فارسی یکسان بوده است.
پسوند« ی» : پیشینه و کاربرد های آن (یک پژوهش ترازمانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان پسوندهای موجود در زبان فارسی، پسوند « ی» از قدرتی بی مانند برخورداراست: چه از حیث تنوّع گروههای اشتقاقی و چه از لحاظ تعداد مشتقاتی که می سازد. این پسوند، که سابقة آن به ایرانی باستان بازمی گردد، بسیار زایاست و بالاترین بسامد را در میان دیگر وندها دارد. ازهمین رو، جستار حاضر با اتّخاذ رویکردی ترازمانی، سابقة حضور وکاربردهای این پسوند در ایرانی باستان و نیز در زبانهای ایرانی میانة غربی را مورد بررسی قرارمی دهد و ضمن تجزیه وتحلیل داده ها، ساختارهای پسوند «ی» را به سه گروه ساختارهای اسمی، ساختارهای صفتی و ساختارهای قیدی تقسیم می سازد تا از این رهگذر به معرفی کاربردهای گوناگون این پسوند در فارسی نو پرداخته شود. نتیجه این که کاربرد وزایایی پسوند «ی» در گذر زمان به گونة چشم گیری افزایش پیدا کرده است، به طوری که امروزه در نقش پسوندی توسعه طلب ظاهرشده و در سطوح مختلف به حریم پسوند های دیگر هجوم برده و آنها را به حاشیه رانده است.
بررسی رابطة جهت میانه و مجهول در زبان ایتالیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در کتابهای دستور ایتالیایی تنها از دو جهتِ فعل، صحبت شده است، اما اگر ازدیدگاه کاربردشناختی به مجهول نگاه کنیم، آن را همچون یکی از ابزارهای زبانی برای نشان دادن نگرش و منظری متفاوت به یک رویداد میبینیم. در این مقاله، تغییر منظر گوینده را، با توجه به نظریه ظرفیت، بررسی میکنیم. بنابراین نظریه، هر فعل، بر اساس ظرفیتش، از پیش مشخص میکند که در چه محیط نحوی ظاهر میشود و چه سازههایی باید و یا میتوانند همنشین آن شوند. بنابراین با تغییر در ظرفیت فعل، از جمله با کاهش ظرفیت آن، میتوانیم سازهها و در نتیجه ساختار جمله را تغییر دهیم و این یکی از راههای بیان یک عمل از منظری متفاوت است. در همین چارچوب میکوشیم نشاندهیم زبان ایتالیایی دارای سه جهت معلوم، میانه و مجهول است که درجهت میانه عنصر مجهول غالب است. همچنین سازوکارهایی که برای ساختهای مجهولی و میانه بهکار میرود، نشان داده خواهد شد.
از واژه بست تا وند تصریفی: بررسی تحول تاریخی بعضی واژه بست های فارسی جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
بررسی تاثیرات بسامد در ساختهای نحوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله ابتدا انواع بسامد شامل بسامد مورد (token frequency) و بسامد نوع (type frequency) در مطالعات زبانی معرفی می شود. سپس با تحلیل و واکاوی تعدادی از ساختهای زبانی، به بررسی تغییراتی که به موجب هر کدام از انواع بسامد در ساختهای نحوی و زبانی به وجود می آید می پردازیم و بر اساس این تغییرات، اثرات بسامد مورد را به دو نوع اثر فروکاهنده (reduction effect) و اثر حفظ کننده (conserving effect) تقسیم و اثرات بسامد نوع را در زایایی نحوی (syntactic productivity) بررسی می کنیم. اثرات بسامد مورد در نحو و تعامل آن با اثر بسامد نوع در طول زمان این امکان را به ما می دهد تا بسیاری از شرایط زبانی را که به نظر دلبخواهی می نماید تبیین نماییم.
بررسیِ کاربرد انواع بند، آرایش واژگانی و دستگاه های آن، در نوشتارِ دانش آموزانِ دخترِ پایه های دوم تا پنجم ابتدایی در شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، به توصیفِ کاربردِ انواع بند، آرایش واژگانی و دستگاه های مربوط به آن، در نوشتار دانش آموزانِ پایه های دوم تا پنجم ابتداییِ شهر کرمان می پردازد. چارچوبِ نظری پژوهش، نظریة نقش گرای مقوله و میزان هلیدی (1961) است، که باطنی (1348)، بر روی زبان فارسی پیاده کرده است. نتایج به دست آمده، حاکی از این است که در ظهور ساخت های نحویِ نوشتاری نیز، همچون گونه گفتاری، سلسله مراتب وجود دارد. و ساخت های پیچیده و نشان داری مانند جملات پرسشی، منفی، مجهول و ساخت های چندمتممی، دیرتر در نوشتار دانش آموزان ظاهر می شوند، و از بسامد وقوع کمتری نیز برخوردارند. ظهور بسیاری از ساخت های نحویِ پیچیده، و افزایش کاربرد آن ها، در جریان افزایش پایة تحصیلی، نقش مثبت آموزش را در پیشرفت گونة نوشتاریِ زبان، در نزد دانش آموزان، نشان می دهد.
ساخت فعل در زبان بلخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساخت فعل یکی از مهمترین مقوله های دستوری در زبانهای ایرانی است. مقایس? ساخت فعل در زبانها و گویشهای ایرانی می تواند بیانگر پیوند این زبانها و بستگی آنها به یک شاخ? زبانی، یعنی زبانهای ایرانی باستان باشد. بنابراین هدف از انجام این پژوهش، یکی بررسی چگونگی ساخت فعل در زبان بلخی و دیگر حصول به این نتیجه است که آیا ساخت فعل در این زبان با دیگر زبانهای ایرانی میانه از هماهنگی و ارتباط کافی برخوردار هست یا خیر؟ برای انجام این پژوهش از دو مجموع? اسناد و متون بلخی گردآوری پروفسور نیکلاس سیمز ویلیامز بهره برده ایم. نتایج حاصل، بیانگر پیوند زبان بلخی با دیگر زبانهای ایرانی میان? شرقی است.
رویکردی ادبی به همکنشی گفتمانی انسان: کاربردهای آموزشی و پژوهشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پ ژوهش دیدگاه های پژوهشگران در گستره های ادبیات، زبان شناسی، و آموزش زبان در بارة همکنشی ادبی با گفتمان انسانی را با رویکردی توصیفی، تحلیلی، و تطبیقی تجزیه و تحلیل کرده است. برای رسیدن به این هدف متغیرهای تجربة گفتمان، آثار آموزشی و پژوهشی گفتمان جامع اجتماعی ادبیات، شناخت انسان، منظورشناسی در چارچوب ادبیات و بینامتنی مطالعه شده اند. به کمک کشف الگوهای گفتمانی و منظور شناختی مختلف، استنباط آموزشی و پژوهشی مطالعة حاضر این است که از نظر محققان، گفتمان ادبی دارای نظام خلاق و گسترده ای از رابطه ها، راهبردها و روش شناسی خاصی است که منجر به شناخت جامع تر انسان میشود. تحلیل رویکردهای محققان، رابطة علت و معلولی بین متغیرهای ادبیات و نظام ارتباطی انسان را اثبات میکند. بنابر این، شناخت گفتمان ادبیات، به محقق در شناخت متغیرهای موثر در ارتباط انسانی کمک میکند. شناخت این پدیده ها مبانی تصمیم گیری در فرایندهای آموزشی و پژوهشی در گستره های ارتباطات بین فرهنگی مثل ادبیات، آموزش زبان، تربیت مترجم و ابعاد گوناگون مطالعات انتقادی در گستره های ادبیات، زبان و ترجمه را تحت تاثیر قرار داده و نشان میدهد که بدون توجه به مبانی و مقولات گفتمان منظورشناسی ادبی، تصمیمات مسئولان نظام آموزشی و پژوهشی کارایی لازم را نخواهد داشت. به دلیل این که منظورشناسی ادبی به عنوان گفتمان جامع اجتماعی باعث کشف، گسترش، و رشد و اعتلای امکانات، روش ها، و راهبردهای پژوهشی، آموزشی و یادگیری گشتالتی در این بخش از گستره های علوم انسانی گردیده است و مانع فرایند نا میمون جدایی و عدم ارتباط علوم با یکدیگر میشود.
مسأله سادگی در نحو صوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میل به سادگی در توصیف نظام، یکی از مفاهیم پایه در فلسفه علم و روش های علمی است. زبان شناسی زایا نیز، برای رسیدن به کار آمدی مؤثرتر می کوشد تا اسباب نظری خود را به حداکثر سادگی برساند. در این مقاله، برای تحلیل سادگی دو نگرش چیره راجع به زبان با یکدیگر مقایسه شده اند که در هر دو آن ها میل به سادگی الزامی روش شناختی است. اولی نظریه ایکس تیره است که چامسکی آن را با اصلاحاتی در نظریه حاکمیت و مرجع گزینی برگزیده و دومی نظریه انواع در منطق است که مونتاگیو آن را برای تحلیل نحوی منطقی زبان به کار برده است. علت انتخاب این دو نظریه، این بوده است که هر دو به نتیجه مشابهی می رسند و از روش های صوری برای توصیف نظام سود می جویند. صوری سازی علاوه بر دقت درتحلیل، قابلیت تعمیم را به دنبال دارد. تعمیم خود مفهومی مأخوذ از سادگی است . یعنی هر چه رابطه ها کمّی تر باشد نظام ساده تر است. تحلیل زیر بر پایه مقایسه این دو نظریه نشان می دهد که این پیش بینی همیشه قابل تحقق نیست و توصیف سادگی همیشه ساده نیست. افزون براین، بررسی های دقیق دال بر این است که از این گونه روش های صوری، به علت رابطه های درونی در میان عناصر و اصل های هرنظریه، می توان نتیجه های دیگری هم گرفت. در نهایت، در این مقاله چنین نتیجه گرفته شده است که برای تحلیل نظام هایی که با دقت و به طور یکسان صوری سازی شده اند، اصل مازاد تبیینی که از سوی گیلیس طرح شده است، می تواند معیار خوبی برای سنجش آن ها باشد.
بررسی ساخت هجا و اصل توالی رسایی در زبان فارسی باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به بررسی واج آرایی زبان فارسی باستان بر اساس خوانش کتیبه ها از کنت (١٩٥٣) و مشخص کردن ساخت هجایی مجاز در این زبان می پردازد. همچنین به بررسی «اصل توالی رسایی» و چگونگی تبعیت واژگان این زبان از این اصل درخوشه های همخوانی آغازه و پایانه هجا پرداخته می شود. به عبارت دیگر، ساخت هجا در زبان فارسی باستان چگونه است؟ همچنین آیا اصل سلسله مراتب رسایی در این زبان در ساخت هجا رعایت می شود؟ برای پاسخ به این سؤالات، ابتدا تمامی توالی های همخوانی موجود در آثار مربوط به فارسی باستان در آغاز، میان و پایان واژه-ها، بدون در نظر گرفتن تقطیع هجایی، شناسایی و استخراج شده اند و سپس بر اساس اصول مربوط به هجابندی، خوشه های موجود در هجا ها شناسایی شده و با اصل توالی رسایی مطابقت داده شده اند. بررسی خوشه های آغازی و میانی نشان می دهد که ساخت هجا در این زبان به صورت (c)(c)(c)v(c)(c) است و اصل سلسله مراتب رسایی در همه داده ها رعایت شده، به جز زمانی که یکی از دو همخوان s و ŝ در ابتدای هجا به عنوان عضو اول خوشه حضور داشته باشد. به علاوه، به دلیل وجود پایانه های صرفی در انتهای کلماتی چون فعل، اسم و صفت، خوشه های همخوانی در پایان واژگان این زبان دیده نمی شود.
بررسی کارکرد گروه نقشی زمان درزبان فارسی برپایة برنامة کمینه گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامة کمینه گرا (چامسکی، 1995) رویکرد غالب و جدید« زبان شناسی زایشی» است. بررسی پیوندهای سلسه مراتبیِ ساخت نمای جمله های زبان به لحاظ دانش زبانی ذهنی سخنگویان، هدف عمدة تحلیل ساختی در رویکرد یاد شده است. یکی از ویژگیهای تحلیل ساختی جمله در این رویکرد، در نظرگرفتن مقوله های نقشی است که به تبیین پیوندهای نحوی مقوله های واژگانی کمک می کند. تحقیق حاضر، ضمن ارائة توصیفی دقیق از مقوله های نقشی، به بررسی مقوله نقشی زمان در نحو جمله های فارسی می پردازد.همسو با تعاریف به کار رفته در برنامة کمینه گرا به بررسی چگونگی صرف فعل از راه بازبینی مشخّصه های تعبیرناپذیر موجود در گره زمان و فعل اصلی و عمل مطابقه خواهیم پرداخت. همچنین با در نظر گرفتن اینکه مشخّصة تصریف در زبان فارسی یک مشخّصة قوی است، با ارائة نمونه هایی نشان خواهیم داد که فعل به هستة زمان جذب می شود و درجایگاهی خارج از گروه فعلی بالا (vP) قرار می گیرد. حذف گروه فعلی و پرسشهای تأییدی از جمله شواهدی است که این فرض را تأیید می کند.
بررسی فرایند حذف گروه فعلی در گزارش های زنده فوتبال رادیویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر نگارنده به بررسی مقوله حذف گروه فعلی در بافت گزارش های زنده فوتبال رادیویی پرداخته است. به این منظور، در ابتدا نگرش دستورنویسانِ ایرانی و غربی را به مقوله حذف معرفی کرده، و سپس انواع حذف را از دیدگاه زبان شناسانی چون هلیدی و حسن و همچنین کوئرک و دیگران طبقه بندی کرده است. مقوله حذف از دیدگاه معنا شناسیِ شناختی نیز مورد بررسی قرار گرفته است. داده های مقاله حاضر از دو گزارش زنده فوتبال رادیویی گردآوری شده است. بررسی داده ها نشان دهنده آن است که ما می توانیم برای حذف واژگانی پیشنهادی هلیدی، در زبان فارسی، زیرمجموعه هایی، مانند حذف فعل لازم، حذف فعل مجهول، حذف فعل متعدی و .... قائل شویم
بررسی واژه دهیو (Dahyu)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسیاری از واژه های زبان فارسی به جهت نامشخص بودن ریشه و پیشینه آنها، باید سیر تحول آوایی شان، مورد بررسی قرار گیرد تا ریشه واژه ها، حتی به صورت فرضی معلوم گردد. واژه دهیو، یکی از واژه هایی است که از دیرترین ایام، یعنی از هندواروپایی تا فارسی نو، معانی متفاوتی در طول زمان به خود گرفته و در هریک از دوره ها، معنی خاصی داشته است. در این مقاله، کاربرد این واژه در متون تاریخی و فرهنگ واژگان، بر اساس منابع کتابخانه ای، ذکر شده، آنگاه برای دستیابی به شکل آغازین واژه و ریشه آن، تحول آوایی و سیر تحول آن از هندواروپایی تا فارسی نو، مورد بررسی قرار گرفته است. در پایان هم، از میان ریشه های ارائه شده، بر حسب معنی و سیر تحول آوایی واژه، محتمل ترین ریشه را برای آن بازسازی کرده ایم.
بررسی ساختار صرفی جای نام های استان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جای نام ها مجموعه ای از واژگان هستند که از روزگارانِ گذشته برجا مانده اند. در این مقاله ضمن تعریفِ جای نام شناسی و انواع جای نام ها از دید زبان شناسی، به ارائه روشی زبان شناختی برای تحلیل ساختار واژگان و دسته بندی جای نام ها پرداخته شده است. یکی از قدم های بنیادین برای بررسی درزمانی و هم زمانیِ جای نام ها، بررسی آن ها از دیدگاه صرفی است. از آنجا که جای نام ها، به عنوان مقولات زبانی، درطول زمان در معرض انواع تحولات زبان شناختی قرار دارند، در این بررسی ساخت صرفی جای نام ها در استان همدان مورد توجه قرار گرفته است. براین اساس، با کمک روش های زبان شناسی تاریخی بر روی جای نام های استان همدان، بررسی صرفی انجام گرفته است و برای هریک از وندهایی که در ساخت جای نام ها دخالت دارند، کارکرد جدیدی در جای نام سازی پیشنهاد شده، که تاکنون مطرح نبوده است.
از بین رفتن بعضی امکانات تصریفی فعلی در زبان فارسی جدید و پیامدهای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصریف و واژه سازی از مؤلفه های اصلی نظام صرفی زبان به شمار می-روند. تصریف ناظر بر استفاده از وندها برای باز نمودن روابط دستوری/ نحوی است. در این تحقیق ما به استفاده از وندهای تصریفی فعلی در فارسی جدید (فارسی دوره اسلامی) توجه می کنیم. در این دوره به خصوص بعد از قرن ششم/ هفتم هجری، وند تصریفی فعلی جدیدی به زبان فارسی اضافه نشده است؛ در عوض تعداد زیادی از وندهای تصریفی نیز از رواج افتاده اند. مهمترین وندهای فعلی منسوخ شده عبارتند از:پسوند «-ی » شرطی و استمراری، پسوند «- ست» برای ساخت ماضی نقلی، پسوند امر - ا، پسوندهای دعایی - اد و - ا . علاوه بر حذف وندها، کاربرد بعضی امکانات تصریفی فعلی مثل پیشوندهای می- و بـ - نیز در این دوره کاهش یافته است. ما در این تحقیق ضمن به دست دادن شواهد مختلف از متون متقدم، به این حذف ها و کاهش ها در نظام تصریفی اشاره خواهیم کرد و نشان خواهیم داد که زبان فارسی حداقل در نظام فعلی گرایش زیادی به تحلیلی شدن داشته است. اضافه شدن کلمات نقشی جدید (مثل فعل کمکی «داشتن») با استفاده از فرایند دستوری شدگی نیز مؤید این مطلب است.
بررسی تاریخی کارکردهای چندگانه ""که"" در فارسی امروز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در فارسی امروز ""که"" ضمیر پرسش، نشانة بند موصولی، نشانة بند متمّمی و حرف ربط است. مقاله حاضر در پی آن است تا با نگاهی به پیشینه تاریخی کارکردهای این صورت، رابطه آنها را با یکدیگر بررسی کند. بررسی ها نشان می دهد: 1- در دورة باستان، نشانه های بندهای متممی، موصولی، ربطی/ قیدی و ضمیر پرسشی از یکدیگر متمایزند؛ 2- در دورة میانه، نشانه بندهای موصولی و ضمیر پرسشی یکسان شده اند، امّا نشانه بندهای متممی و ربطی/ قیدی از یکدیگر متمایزند؛ 3- در فارسی امروز، نشانة بندهای موصولی، متممی و ربطی با ضمیر پرسشی یکی شده است. به نظر می رسد با توجه به این که ""که"" موصولی و پرسشی در دوره میانه به یک شکل بوده اند و گرایش های رده- شناختی به این سو هستند که صورت پرسشی به موصول تبدیل شود ""که"" فارسی امروز در تمامی کارکردهایش باید مشتق از ""که"" پرسشی باشد.
بررسی روش های گوناگون اصلاح آوایی در یاددهی/ یادگیری زبان های خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در یک نگاه کلی، اصلاح آوایی شامل سلسله فعالیت هایی است که در هر نگرشی می تواند به صورت مروری و مختصر وجود داشته باشد. اما در نگاه جدی تر و عمیق تر به اصلاح آوایی، که امروزه در فن آموزش زبان به یک رشته تخصصی تبدیل شده، پی می بریم که شناخت عمیق و دقیق اهداف، اصول، روش و ابزارهای هر کدام از این روش ها به خودی خود فضای تحقیقی وسیعی را می طلبد.
در این جستار هدف این است تا با توصیف روش های موجود اصلاح آوایی در دنیا، به بررسی نقاط قوت و انتقادی هر کدام به صورت جداگانه پرداخته شود. بنابراین، هدف مؤلفین، بررسی این مهم است که کدام یک از روش های موجود، از میان روش های معرفی شده، می تواند کارآمدی بیشتری در اصلاح آوایی داشته باشد. از میان پنج روش بسیار رایج در سطح جهانی، نتیجه می گیریم که هر چند استفاده از روش آزمایشگاهی و روش تولیدی آسان تر است و همین امر باعث رواج بیشتر آن ها شده است، اما، با توجه به تحلیل های انجام شده مؤلفین، بر پایه نظریات نوین آواشناسی، معلوم می شود که روش آهنگی- کلامی می تواند مؤثرتر باشد. در انتها، یک دورنمای آموزشی نیز با تاکید بر روش قابل قبول ارائه شده است.