"مقاله حاضر برگرفته از پژوهشی است که چگونگی نمایش ازدواج و طلاق را در سریالهای ایرانی بررسی میکند. در این پژوهش از میان سریالهای پخش شده، از شبکههای یک، دو، سه و پنج 10 سریال به عنوان نمونه انتخاب شده است. این نمونه که شامل سریالهای «مشق عشق» و «مزرعه کوچک» از شبکه یک، «او یک فرشته بود»، «پیلههای پرواز» و «تا غروب» از شبکه دو؛ «متهم گریخت»، «شبی از شبها» و «ریحانه» از شبکه سه؛ «برای آخرین بار» و «قلب» از شبکه پنج بوده است، با روش تحلیل محتوا و با عنایت به متغیرهای پژوهش بررسی شده است.
از جمله نتایج مهم پژوهش این بود که نیمی از ازدواجهای به نمایش درآمده در سریالها، تنها برای جذابیت داستان بوده است."
هدف این مقاله نشان دادن اهمیت نظریه های ارتباطات جمعی برای افزایش آگاهی و دانش دست اندرکاران، نظریه پردازان، علاقمندان و نهایتا دانشجویان مسائل ارتباطی نسبت به مسائل مرتبط با تنوع می باشد.
"یکی از کارکردهای مهم طنز علاوه بر سرور و شاد ساختن مردم، ارشاد و هدایت آنان و تبلیغ و ترویج معارف و اعتقادات حق است. طنز به ویژه طنز تلویزیونی که با تصاویر گوناگون و متنوع همراه است اگر حاوی مطلبی به حق و پیامی اصیل باشد و با هنرمندی طراحی و اجرا شود، دارای اثری اعجازگونه در تعالی و تکامل مخاطب است، این گونه طنز قادرست با تحت تاثیر قرار دادن احساسات و عواطف مخاطبان پیام خود را با ظرافت و لطافت بر جانها بنشاند و ضمن زدودن خستگی و ملامت با برجسته کردن عیبها و مفاسد فردی و اجتماعی به قصد اصلاح و تزکیه فرد و جامعه گام بردارد.
روش این پژوهش تحلیل محتواست که از مجموع 4200 رابطه زن و مرد، در 101 قسمت از مجموعه طنز پاورچین (شبکه پنجم سیما) 101 قسمت از مجموعه طنز نقطه چین، (شبکه سه سیما)، 1300 رابطه با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده و روش نمونهگیری سیستماتیک مشخص شد و مورد بررسی قرار گرفت.
ارزشهای اخلاقی مورد نظر در روابط زن و مرد عبارت بودند از: محبت، احترام، صداقت، حسن ظن، تواضع، سخاوت، عفو و گذشت و عفت ضد ارزشهای مورد نظر نیز در نقطه مقابل ارزشها قرار داشتند که با در نظر گرفتن دیدگاه اسلام در این موارد ارزیابی شدند.
بر اساس نتایج به دست آمده از پژوهش، در مجموعه طنز پاورچین ضد ارزشهای اخلاقی مورد بحث بیشتر از مجموعه طنز نقطهچین نمایش داده شده و در مجموعه طنز نقطهچین ارزشها و ضد ارزشهای اخلاقی مورد نظر به طور توأم بیشتر از مجموعه طنز پاورچین بوده است. همچنین ضد ارزش در زنان بیش از مردان و ارزش در مردان بیش از زنان نشان داده شده است.
"
برای این که سینما توانمندی خود را در جذب تماشاگر و سرگرم کردن او به رخ بکشد، زمان زیادی لازم نبود.«متحرک بودن تصاویر» درهمان نخستین روزهای پیدایش ابزاری موثر برای جادوکردن مردمی به شمار میرفت که پیشترها در چشمبندی تردستانه سیرکهای ثابت و سیار، افسون میشدند.
اما به مرور، پیداکردن دستاویزهای نوینی برای جلب تماشاگر و دامن زدن به آتش اشتیاق او ضرورت یافت.
«خنده» یکی از این ترفندها بود که از این ترفندها بود که از همان روزهای اول نشان داد کارسازتر از بسیاری عناصر دیگر است و میتواند انسان خسته و غمگین را در دورانی که به اندوه همچون عادتی دیرینه خوکرده بود، به سینما بکشاند.
فیلم های اولیه به علت تعجیل در تولید سریع آنها و همچنین شکل نگرفتن شیوههای گوناگون روایت سینمایی، به گونهای ابتکاری تلاش میکردند تا با نمایش ماجراهایی ساده و نشاطآور، تماشاگران را به خنده وادارند.
پرداختن به طنز باتوجه به ماهیت اعتراضآمیز آن و تلاشی که برای ویران سازی هدفدار و سازندهاش میکند، درسینمای کوتاه اعتباری بسزا مییابد چرا که طنزپرداز محیطی آزاد میطلبد تا در سایه آن با طرح دل مشغولیهایش به جهانی یورش برد که با معیارهای انسانی او سازگار نیست.
"از دیرباز شهر و شهرنشینی و پیامدهای آن از موضوعات مورد علاقه متفکران حوزه علوم انسانی بوده است. اتوماتیزه شدن روند تولید در قرن 19 و روباتیزه شدن آن در قرن 20 موجب پدید آمدن کلانشهرها و از آن مهمتر شهرگرایی (Urbanism) و شهریگری شد. تاثیر زندگی شهری آن چنان عمیق بوده و هست که با دگرگونی شخصیت و کلام و کنش اجتماعی شهرنشینان آنان را از هموطنان روستایی خود متمایز میکند.
یکی از عوامل تاثیرگذار بر روند شهرنشینی وسایل ارتباط جمعی به طور اعم و مجموعههای تلویزیونی داخلی به طور اخص است. این پژوهش با هدف بررسی مجموعههای تلویزیونی سالهای 82 و 83 از منظر به تصویر کشیدن بافت شهری و روستایی و تبیین نقش تلویزیون در تغییر نگرش و شکلدهی باورهای مردم روستایی و شهری در زمینه مهاجرت صورت گرفته است. در مجموع، یافتهها نشان میدهد سازمان صداوسیما در مجموعههای تلویزیونی داخلی نقش خود را به عنوان یک نهاد فراگیر و همگانی در جهت تغییر نگرشها و باورهای افراد در زمینه مهاجرت نادیده گرفته است. نشان دادن بیحد و حصر بافت شهری در واقع به گونهای تبلیغ زندگی شهری است که در درازمدت میتواند در مهاجرت نوجوانان و جوانان روستایی به شهرها تاثیرگذار باشد.
"
تحولات همه جانبه در دوران معاصر و تغییر توازن قوا، باعث کشمکش رقیبان نوپایی شده است که برای رسیدن به هرم قدرت از هیچ کوششی فروگذار نیستند.ازطرفی، کسانی در سیر این تحولات توان رقابت دارند که قبل از دگرگونی، نشان و تغییر را درک و جایگاه خود را برای حضور بهتر و بهرهبرداری بیشتر مشخص کنند. در گذشته بررسی تحولات با دیدگاه عقلی و برمحور مشاهده و تجربه بود، اما با پیروزی انقلاب اسلامی اخلاق و معنویات محور دیگری برای مطالعه قرارگرفت.
"مقصود از حقوق رسانهها، مجموعه قواعد و مقرراتی است که بر کار رسانهها و افراد فعال در این عرصه حکومت میکند. مباحث این رشته، گاه مربوط به حقوق عمومی و گاه مربوط به حقوق خصوصی است؛ همانگونه که در عین داخلی بودن، بیارتباط با مقررات بینالمللی نیست.
تأثیر دو سویه و فزایندة رسانه و توسعه موجب شده است حقوق رسانهها در برنامه توسعه کشورها از جایگاه رفیعی برخوردار شود. قانون برنامه چهارم توسعه در کشور ما نیز چشمانداز قابل قبولی در این زمینه ترسیم کرده و از جمله، تدوین قانون جامع رسانهها را تکلیف کرده است.
نگارنده، پس از تشریح موضوعات یاد شده تلاش کرده است براساس بیش از یک دهه تحقیق و تدریس حقوق ارتباطات و با استفاده از تجربه عملی و نیز مطالعه تطبیقی در حقوق سایر کشورها، بایستهها و ضرورتهای لازم را برای برداشتن این گام بلند تبیین کند.
جامعیت میان حقوق و حدود، عمومیت و رسانه محوری، تقویت جایگاه خود تنظیمی و اخلاق حرفهای، تاکید بر نظارتهای صنفی و مدنی و سرانجام رعایت اصول قانوننویسی، پنج معیاری است که برای دستیابی به نظام حقوقی مطلوب رسانهها مورد تأکید قرار گرفته است.
"
تحولات گسترده در ساختارهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در دهه های اخیر، بسیاری از تجربه های انسانی را تحت تأثیر خود قرار داده است. یکی از مهم ترین این تحولات، حاکم شدن منطق رسانه های ارتباطی بر سیطره زندگی مدرن است که بسیاری از سنن جوامع را با چالش جدی روبرو نموده است. سبک زندگی و تجربه فراغت یکی از حوزه هایی از زندگی اجتماعی انسان مدرن است که تحت تأثیر رسانه های ارتباطی، تغییراتی را تجربه نموده است. مقاله حاضر در همین راستا، به دنبال بررسی تجربه فراغت جوانان در بستر رسانه های ارتباطی است. به عبارتی دیگر، هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیرات رسانه های ارتباطی بر تجربه فراغت جوانان می باشد. روش پژوهش از نوع کیفی و ابزار پژوهش، مصاحبه روایی می باشد که طی آن با 35 نفر از دانشجویان دانشگاه مازندران مصاحبه روایی صورت گرفته شده است.
یافته های پژوهش نشانگر این مسئله است که مناسبات قدرت رسانه ای و ایدئولوژی نهفته در آن که «متن تجارت محور» را رمزگذاری می کند، تجربه فراغت جوانان را تحت تأثیر قرار می دهد. تجربه رسانه ای فراغت، سبب تضعیف ارتباطات واقعی گشته و ارتباطات را به درون شبکه های سایبری انتقال می دهد. تجربه فراغت در چنین حالتی، بیشتر از آنکه جمعی باشد، نوعی تجربه فردی است. رسانه های ارتباطی درحالی که خود ابزاری برای کنترل فراغت محسوب می شوند، می توانند ابزاری هم برای مقاومت باشد و سبب احساس رهایی (هر چند ظاهری) در جوانان گردد. چنین تجربه ای می تواند به عنوان رها شدن از زندان روزمرگی معنا پیدا کند. رهایی ذهنی تنها به معنای فارغ شدن از مشغولیت های روزمره نیست، بلکه اختیار انتخاب فراغت نیز قابل توجه است