فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۱٬۷۹۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
نهج البلاغه به عنوان یک میراث حدیثی مکتوب اهمیت فراوانی در فرهنگ اسلامی دارد. یکی از مهم ترین ابزارها برای فهم یک حدیث، دانستن سبب صدور آن است به طوری که در برخی مواقع عدم اطلاع از سبب صدور، موجب فهم ناقص و حتی اشتباه از متن می شود و با توجه به صبغه غالب تاریخی نهج البلاغه، بررسی سبب صدور خطبه های این کتاب از اهمیت فراوانی پیدا می کند. به همین دلیل است که برخی از شارحان نهج البلاغه بدون توجه به سبب صدور خطبه های نهج البلاغه برداشتی از متن کرده اند که هیچ تناسبی با فضای صدور ندارد و به عبارت دیگر فهم ناقص از متن داشته اند و از سوی دیگر شارحانی دیگر به سبب صدور توجه کرده و به فهم و برداشت منطقی و مستدل دست یافته اند. در مقاله حاضر تلاش شده است تا ضمن اشاره به بحث سبب صدور و اهمیت آن نمونه هایی از شرح هایی که بدون توجه به سبب صدور شرح نادرستی ارائه داده اند و از سوی دیگر همان شرح ها به وسیله شروحی که به سبب صدور توجه کرده اند، نقد شوند.
آرای دانشمندان فریقین دربارة اهل بیت(ع) در حدیث ثقلین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از مسائل بسیار مهم در حوزة فهم و شناخت هر مکتب، وجود افرادی است که تبیین و توضیح مکتب به عهده آنان است تا افراد دیگر با دخالت های غیرعالمانه، زمینه سردرگمی را برای پیروان مکتب فراهم نکنند. حال در باب مکتب اسلام این پرسش مطرح است که آیا همان گونه که قرآن کریم تبیین دین را به عهده رسول خدا(ص) گذاشته، خود آن حضرت نیز تبیین دین را برای دوران پس از خود به عهدة کسی یا کسانی واگذار کرده که برای مسلمانان مراجعه به غیرمجاز نباشد و در نتیجه، اگر فرد غیرمسئول غیرمجاز به تبیین دین پرداخت، معتبر نیست یا واگذار نکرده است؟ همچنین اگر افرادی را برای این کار معیّن فرموده، آنان چه کسانند؟ خلاصه اینکه، مرجعیّت دین بعد از پیامبر(ص) به عهدة کیست؟ پاسخ اینکه احادیث زیادی برای این منظور از پیامبر بزرگوار اسلام(ص) به یادگار مانده است، به ویژه حدیث ثقلین که به جداناپذیری اهل بیت و عترت از قرآن و به تمسّک امّت به آنان و تضمین گمراه نشدن در صورت تمسّک بر قرآن و اهل بیت(ع) تأکید می نماید، این حدیث با تعابیر متعدّد در منابع فریقین آمده است، امّا به دلیل اینکه میان دانشمندان اسلام در مراد از اهل بیت اختلاف پیدا شده، عملاً رسالت این حدیث ناتمام مانده است! این مقاله با بررسی تطبیقی اقوال دانشمندان و محدّثین اسلام (اعمّ از سنّی و شیعه) در باب سند و محتوا (به ویژه محتوا)ی حدیث ثقلین، نظریّة جامع و مدلّل در این مورد را در اختیار خوانندگان قرار داده است و آن اینکه همة علمای شیعی و اکثریّت قریب به اتّفاق مفسّرین، دانشمندان و محدّثین اهل سنّت بر این باورند که مراد از اهل بیت در آیه تطهیر و حدیث ثقلین آن افرادند که همانند قرآن معصوم اَند و از سوی خدا از هر ناپاکی دورند و هرگز از قرآن جدا نیستند و آنان کسی جز علی(ع) و حضرت زهراء(س) و حسنین(ع) نمی باشد و امّت موظّف هستند تنها به اینها مراجعه کنند و تمسّک نمایند وگرنه به فرمایش نبوی گمراه خواهند شد.
بررسی گفتمان انتقادی در نهج البلاغه براساس نظریه ی نورمن فرکلاف(مطالعه موردی توصیف کوفیان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل گفتمان انتقادی، به عنوان رویکردی بین رشته ای علوم اجتماعی، فراتر از صورت های زبانی، به بررسی ایدئولوژی ادیب که بازتاب دهنده شرایط اجتماعی و فرهنگی فضای حاکم بر جامعه اوست، می پردازد. از آن جا که قدرت حاکم بر هرجامعه ای، گفتمان آن جامعه را سامان می بخشد؛ این رویکرد، چگونگی پیوند آثار ادبی با قدرت مسلّط بر جامعه را در سه لایه ی: توصیف، تفسیر و تبیین مورد بررسی قرار می دهد. بی شکّ، خطبه های نهج البلاغه سرشار از موضوعات گوناگون است که امام(ع) هر یک از آن ها را به منظور هدایت بهتر جامعه به سوی سعادت، در نهایت فصاحت و بلاغت و با توجّه دقیق به اوضاع سیاسی و اجتماعی مسلّط بر زمان بیان نموده اند.
این پژوهش با روش توصیفی – تحلیلی و برپایه تحلیل گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف، به بررسی چگونگی تعامل زبانی خطبه های امام (ع) با اوضاع خفقان آمیز مسلّط بر زمان را که کوفیان به آن دامن زده بودند، می پردازد. دست آورد این نوشتار، تبیین گفتمان روان شناسانه و هنری خطبه ها و اثبات تاثیر پذیری آن ها از شرایط سیاسی حاکم و بویژه رفتار کوفیان و نیز تاثیر متقابل امام(ع) بر آن هاست.
جایگاه یونس بن عبدالرحمن در کلام امامیه(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مطالعه آثار، روایات و روش کلامی متکلمان شیعه در عهد حضور ائمه نشان دهنده اصالت و استقلال کلام امامیه در محتوا و روش بوده و حتی نشانه هایی از خوشه چینی بزرگان معتزله از سفره کلام امامیه را به ما نشان می دهد. این تحقیق در پی بررسی احوالات شخصی،علمی و اجتماعی یونس بن عبدالرحمن و نشان دادن چهره کلامی او می باشد. یونس بن عبدالرحمن از جمله اصحاب جلیل القدر امام کاظم و امام رضا می باشد که علاوه بر توثیقات بسیار جواز رجوع به او در اخذ معالم دینی از سوی ائمه صادر شده است. وی اولین فردی است که با جریان انحرافی واقفیه به مبارزه پرداخته است.یونس در روش کلامی خود همانند متکلمان کوفه عقل گرایی متن اندیش را سرلوحه خود قرار داده است. وی در بخش استنباط راه هشام بن حکم را پیموده و در این راستا برخی از اندیشه های او را تبیین نموده است. در حوزه دفاع با وجود نقل مناظرات اصحاب توسط یونس هیچ مناظره ای از وی در دست نیست. اما نقل مناظرات متعدد از دیگر متکلمان شیعه نظیر هشام و مومن طاق نشان از پذیرش روش کلامی آنان در دفاع از سوی یونس می باشد.
منابع تفسیری شیخ کلینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کتاب های تفسیر روایی دسته ای از منابعی است که شیخ کلینی در تدوین کافی از آن ها بهره برده است. ازجمله این کتاب ها می توان به تفسیر هشام بن سالم، یونس بن عبدالرحمن، حسین بن سعید، ابوحمزه ثمالی، معلی بن محمد، محمد بن خالد برقی، وهیب بن حفص جریری، ثواب القرآن محمد بن حسان، کتاب فضل سوره انا انزلناه عبدالرحمن بن کثیر و برخی کتاب های حسن بن راشد اشاره کرد. مطالب برخی از تفاسیر نیز با واسطه کتاب های نسل های بعد وارد کافی شده است؛ ازجمله تفسیر ابوالجارود، علی بن حسان، محمد بن اورمه، جابر، منخل، علی بن مهزیار، علی بن اسباط، عبد الله بن صلت قمی، علی بن ابی حمزه بطائنی و پسرش حسن، سکونی، ابن فضال، تفسیر یاسین سلمه بن خطاب، ثواب القرآن و القراءات سیاری و برخی کتاب های ابوسمینه.
کنکاشی پیرامون حدیث تفسیری بعوضه در تفسیر قمی و آسیب های آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در گذر زمان، برخی از احادیث، دچار آسیب هایی شده اند که از جمله آنها، نقل به معنا بدون رعایت شرایط آن، تحریف و نیز تطبیق غیر دقیق با آیات قرآن است. این آسیب ها مانع از فهم صحیح و پذیرش بدون بررسی احادیث می شوند. بنابر این لازم است برای پذیرش یک حدیث یا نفی صدور آن و در صورت پذیرش، دست یابی به فهم صحیح از آن، نخست به کنکاش از مصدر و اعتبار آن پرداخت. از جمله احادیثی که بعضی از مفسران ادعا کرده اند جعلی است، حدیث بعوضه در تفسیر قمی از امام صادق (ع) است که در آن گفته شده مراد از بعوضه در آیه 26 سوره بقره، امیرالمؤمنین است. حدیث دیگری در تفسیر امام عسکری (ع) نقل شده که برخی آن را نشان جعلی بودن حدیث بعوضه دانسته اند، در برابر برخی تلاش کرده اند تا راه حلی برای جمع میان این دو حدیث بیابند. در این مقاله با بررسی علمی و روشمند سند و متن روایت بعوضه و نقد فنی آن، از جمله تشکیل خانواده حدیثی و تحلیل متنی احادیث مرتبط، بررسی امکان جمع دلالی یا ترجیح هر یک از احادیث، مشخص شده که حدیث بعوضه دچار آسیب نقل به معنای بدون رعایت شرایط شده که زمینه ساز آسیب فهم نادرست از تفسیر آیه است و نیز آسیب های تحریف در متن و تدلیس در سند روایت بعوضه قابل ریشه یابی است و نیز ثابت شده که تطبیق واژه ""بعوضه"" بر امام (ع) به عنوان بطن آیه 26 سوره بقره نادرست می باشد.
جستاری در معیارهای اعتبارسنجی روایات تفسیری شیعه(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تفاسیر روایی شیعه نقش قابل توجهی در ساده سازی فهم آیات قرآنی دارند؛ ولی این منابع از ضعف و کاستی خالی نبوده و جهت بهره مندی مؤثر از آن ها، اطمینان یافتن از صحت صدور و سلامت محتوا ضروری است؛ لذا محققین با استفاده از نقدهای بیرونی و درونی به ارزیابی این منابع پرداخته اند. مهم ترین ملاک های نقد بیرونی شامل بررسی اطلاعاتی پیرامون صحت انتساب منبع و اعتبار سند حدیث است و در نقد درونی به عدم مخالفت محتوا با قرآن، سنت، مسلمات دینی، عقل و تاریخ معتبر توجه می شود. در این پژوهش با مرور معیارهای نقد، تلاش شده مصادیق و نمونه های عینی از این ناراستی ها در تفاسیر روایی متقدم شیعه به نمایش گذارده شود.
بازسازی انگاره «اصل» در نظرگاه شیخ طوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«اصل» محوری ترین مکتوبه روایی در تاریخ حدیث امامیه است که نقشی بی بدیل در شکل دهی به جوامع رواییِ امامیه ایفا نموده است. از همین روی در طول تاریخ، عالمان امامی در مسیر دستیابی به تعریفی روشن از این مفهوم و شناسایی مصادیق آن تلاش کرده اند. در این میان، هرچند شیخ طوسی سعی بسیاری جهت معرفی اصول به نسل های بعد نموده است، اما جای خالی نظرگاه وی به عنوان شیخ طائفه امامیه پیرامون مفهوم «اصل» احساس می شود. این نوشتار تلاش دارد تا با دقت در گزارش های وی پیرامون اصول، این خلأ را جبران کند. این مطالعه نشان می دهد که شیخ طوسی با محوریت بخشی به عصر امام صادق(ع) در پیدایی اصول، «اصل» را در قبال «مصنَّف» تعریف کرده و آن را تنها مشتمل بر بیانات معصومان(ع) و عاری از باب بندی و آرای شخصی مؤلف می دانست. همچنین این مطالعه، منابع مورد استناد شیخ در اصل انگاری مکتوبات حدیثی متقدم را مورد بحث قرار داده است.
ابومخنف و جایگاه اخبار عاشورا در مقتل الحسین (ع) او(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابومخنف از محققان و مورخان چیره دست و بهترین و بزرگ ترین وقایع نگار حوادث صدر اسلام ، به ویژه عاشورای حسینی است و با جست وجوی وسیع و دیدار و مصاحبه با شاهدان حادثه کربلا ی ا کسانی که به گونه ای از آن اطلاع داشتند، اطلاعات دست اول و گزارش های معتمد و مستند ی را گردآوری کرد؛ ازاین رو معرفی و تبیین شخصیت این محقق و مورخ و اخبار دقیقی که از حادثه عاشورا در مقتل ایشان به دست ما رسیده است، لازم به نظر می رسد. هدفی که در این مهم دنبال می شود، آن است که با مطالعه روشمند شخصیت این مورخ شهیر، ضمن تبیین نقش آفرینی ایشان در حوزه تاریخ نگاری حادثه عاشورا، به تحلیل و بررسی مقتلی بپردازیم که از ایشان به جا مانده و بارها به نام ایشان تجدید چاپ شده است. بدین سبب این مقاله بر آن است ضمن پاسخ دادن به شبهات عامی بودن ابومخنف و تأثیر بسزای گرایش شیعی بودن ایشان در نقل حوادث و استفاده وافر عموم مورخان شیعه و سنی از مطالب ایشان، به تبیین این مطلب بپردازد. آنچه ابومخنف از عاشورا آورده است، در طول تاریخ از بین رفته، جز نام آن یا نوشته هایشان در لابه لای کتاب های تاریخی به صورت پراکنده، چیزی در دسترس نیست و دیرینه ترین متن موجود که روایات هشام کلبی را از کتاب او به نقل از استادش ابومخنف روایت می کند، تاریخ طبری است. اما آنچه به نام مقتل الحسین به ابومخنف منسوب است و بارها در ایران و هند و عراق چاپ شده، یقیناً و قطعاً از او نیست. مطالب سست و گزارش های جعلی و کذب آن، بهترین دلیل بر انتساب دروغین آن به ابومخنف است.
بررسی تطبیقی روش شناسی فهم و نقد روایات در تفاسیر المنار و الفرقان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از منابع تفسیری، بهره گیری از روایات است. برخی از مفسران تنها به نقل روایات بسنده کرده و گروهی دیگر به تحلیل و نقد و بررسی آن ها پرداخته اند. تفسیر المنار عبده و رشیدرضا و الفرقان آیت الله صادقی تهرانی جزء گروه دوم هستند که با نگاهی نقادانه به روایات، به بررسی سند و متن آن ها پرداخته اند.
هدف این پژوهش کاوشی تطبیقی درباره روش های تحلیل و نقد و بررسی روایات در دو تفسیر المنار و الفرقان است تا از این رهگذر، نحوه مواجهه و تعامل شیخ عبده، رشیدرضا و صادقی تهرانی را با روایات تفسیری مشخص و همچنین شباهت ها و تفاوت های روشی این مفسران در برخورد با روایات متعارض را بیان کند. این تحقیق نشان داده است: الف. برخلاف دیدگاه مشهور، نه تنها در هر دو تفسیر، برای تفسیر قرآن از روایات بهره گرفته شده، بلکه مفسران به نقد و تحلیل روایات نیز پرداخته اند. ب. هرچند مفسران هم از روش نقد سندی و هم روش نقد متنی بهره برده اند، ولی روش نقد متنی عمده روش تحلیل روایات در این تفاسیر است. برای این منظور از معیارهایی همچون موافقت روایت با قرآن، سنت قطعی و مبانی شریعت، عقل، تاریخ قطعی و... بهره برده و از روایات متعارض نیز غافل نبوده و از راه های گوناگونی به حل تعارض پرداخته اند.
نگرش ملاصدرا بر احادیث «الامر بین الامرین» با نظر به شرح اصول کافی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث کلیات تاریخ حدیث رواه و محدثان
از اختصاصات شیعه اعتقاد به «الامر بین الامرین» در بحث جبر و اختیار است. در احادیث شیعی ابتدا به بطلان نظریه جبر و تفویض پرداخته می شود و سپس به درستی «الامر بین الامرین» برهانی می گردد. ملاصدرا با تبیین و تفسیر این گونه احادیث به بیان منافات نداشتن تعلق علم الهی به افعال انسانی با اختیاری بودن آن ها، منتسب نبودن بی واسطه شرور و نقائص به خداوند و ناسازگاری آن با حکمت و عدالت او به ابطال نظریه جبر می پردازد. از جهت دیگر صدرالمتألهین نادرستی نظریه تفویض را نیز از جهت لزوم شریک داشتن خداوند در افعال خویش، منافات داشتن با سلطنت و احاطه قیومی اثبات می کند. با توجه به تببین حکمت متعالیه از «الامر بین الامرین»انسانی موجودی دارای اختیار می باشد، ولی در اختیار داشتن خویش اختیاری ندارد و مضطر در آن است. از این جهت چنین دیدگاهی لطفی از جانب خداوند به انسان ها بوده و تفاوت بسیاری با نظریه جبر و تفویض دارد.
علت در حدیث و موازین شناخت آن از دیدگاه استاد محمد باقر بهبودی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استاد بهبودی[1] از محققان صاحب نظر عصر حاضر در حوزه حدیث است که دیدگاه های جدیدی در زمینه نقد احادیث ارائه می نماید.
وی به بررسی های ظاهری و سطحیِ سندی اکتفا نمی نماید و سند و متن را توأمان مورد ارزیابی قرار می دهد. علت، از منظر وی اعم از هرگونه عیب و بیماری پنهان یا آشکار احادیث است که به سه دسته: علل موجود در متن، سند و در متن و سند تقسیم می شود. وی برای شناسایی علل احادیث به هرگونه اطلاعاتی از درون سند و متن و خارج از آن دو نظیر کتب رجالی، تاریخی و سایر احادیث که منجر به کشف حقایقی درباره راویان، طرق روایت آنان، فضای صدور حدیث، فرهنگ و واقعیات تاریخی و... شود، اهمیت می دهد. سپس با تجزیه و تحلیل دقیق این اطلاعات و همچنین مقابله احادیث در چهار سطح مختلف و در نظر داشتن معیارهای نقد متن موفق به کشف و اصلاح بسیاری از علل احادیث می شود.
واکاوی نگاه فریقین به احادیث هزار درب دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث کلیات تاریخ حدیث رواه و محدثان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث کلیات مکاتب حدیثی شیعه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث کلیات مکاتب حدیثی اهل سنت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث کلیات فقه الحدیث نقد الحدیث
گردآوری خانواده احادیث و آراء شارحان و مفسران احادیث، در فهم و درک صحیح از روایات نقش برجسته ای دارد. نگاشته حاضر با رویکردی تحلیلی به بررسی احادیث هزار درب دانش ""الف باب""پرداخته و آن را با تکیه بر گفتار اندیشمندان فریقین پیگیری نموده است. نگاه اهل سنت به روایات الف باب از دو جهت دارای اهمیت است؛ نخست بازتاب این دسته از روایات در منابع اهل سنت و در بررسی کلان تر نوع تعامل اهل سنت با روایات فضائل اهل بیت(ع) با شناخت رویکرد تعامل با این گروه از روایات. در بخش دوم مقاله در تحلیل فرآیندی و برآیندی روایات هزار درب دانش کوشش شده است و در نتیجه بر ازدیاد علم امام اصرار و کیفیت و تحلیل فرآیند انتقال الف باب در آن تبیین یافته است.
واکاوی خطبه «نکوهش مردم بصره» امام علی(ع) با توجه به بافت متنی و بافت موقعیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
متون ادبی به واسطه ی چند لایه بودنش، با تأویل ها و تفاسیر مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی همراه است. هدف اصلی خطیب، اقناع مشارکین است. به همین سبب، باید با عوامل بافت متنی(درون زبانی) و بافت موقعیتی(بیرون زبانی) نظیر بافت های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی آشنایی داشته باشد تا بتواند در اقناع مخاطبان از آن استفاده کند. خطبه ی نکوهش مردم بصره از مجموعه سخنرانی های زیبا و تأثیرگذار علی(ع) می باشد که بعد از پیروزی در جنگ جمل، در مسجد جامع بصره، ایراد فرمودند. فضای این خطبه آکنده از توبیخ مردم پیمان شکن بصره است که منافقانه و در پی اطاعت از خواص بی بصیرت، شورش کردند. در این مقاله، ضمن اثبات شناخت ویژگی های تأثیرگذار این خطبه در شناساندن مخاطبان، به تحلیل بافت متنی و موقعیتی آن می پردازیم. از نتایج مهم پژوهش، بیان زیبایی های ادبی این خطبه در حیطه ی تحلیل متن و اثبات وجود هماهنگی بین گفتمان این خطبه و موقعیت های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در ورای ظاهر این خطبه می باشد.
بررسی تطبیقی آموزه ولایت در تشیع و تصوف (با تأکید بر اصول کافی، نهج البلاغه و مثنوی معنوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از سده های نخستین تاریخ اسلام، صوفیان به گرایشهای شیعی منتسب و متهم بوده اند، چنان که ارتباط عین القضات و مقتولان دیگر تصوف با روافض، یک دستاویز عمده قتل آنان را پدید آورده است و بیشینه طرائق صوفی، سلسله خود را به علی(ع) می رسانیده اند. هرچند دو جریان عرفان اسلامی و فرقه های شیعی در مبانی معرفت شناسی، توحید، وحی، نبوت و غیره اختلافاتی دارند، بحث ولایت و تداوم رهبری کاریزماتیک و آسمانی جامعه، مهم ترین حلقه اتصال و شباهت این دو جریان پرتلاطم را تشکیل می دهد. این مقاله به معرفی بیش از 20 ویژگی اولیا، مانند معیت با حق، وساطت فیض الهی و مخاطبه مستقیم با خداوند، در آثار مولوی به ویژه مثنوی معنوی می پردازد و متناظر با اوصاف مذکور، روایات شیعی را از منابع دست اول اندیشه شیعه، مانند نهج البلاغه و اصول کافی متذکر می شود و شباهتها را می نمایاند. به رغم این شباهتها، تفاوت مواضع این دو جریان را نیز درباره نَسَبیت خاص، تعریف عصمت، مصادیق و غیره تبیین می کند.
امام علی (ع) و مدیریت عواطف در خطبه های «شقشقیه» و «جهاد»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث کلیات موارد دیگر متون حدیث نهج البلاغه پژوهی
هوش هیجانی یا «EQ» و به زبان عربی «الذکاء العاطفی» مبحثی روان شناختی است که به شناخت و کنترل عواطف و هیجان های انسان می پردازد. این اصطلاح برای اولین بار در دهة 1990 از سوی روان شناسی به نام «سالووی» برای بیان کیفیت و درک احساسات افراد، هم دردی با احساسات دیگران و توانایی کنترل صحیح خلق و خو به کار رفت. عاطفه، به منزلة پل ارتباطی میان روان شناسی و ادبیات، از مهم ترین عناصر چهارگانة ادبی به شمار می رود که در آثار ادبی نقشی حیاتی دارد. نهج البلاغه نیز یادگار امام علی (ع)، سرچشمه و آبشخور فصاحت و بلاغت است که به عنوان اثر علمی و ادبی بسیار مهم شناخته شده است. بررسی خطبه های نهج البلاغه نشان می دهد که علی (ع) از هر دو شایستگی فردی و اجتماعی هوش عاطفی برخوردار بوده است؛ زیرا شناخت و کنترل هیجانات و مدیریت آن برای پیش برد امور در تدابیر، اندرزها و شکوه های ایشان کاملاً مشهود است. بررسی هوش عاطفی و مدیریت هیجانات امام علی (ع) در دو خطبة «شقشقیه» و «جهاد»، به عنوان مشتی نمونه از خروار، نشان می دهد که ایشان تا چه اندازه در مدیریت هیجانات خویش و کنترل صحیح آن ها موفق بوده است
شأن انگیزشی عقل در حدیث(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
از نگاه منابع دینی، عقل جایگاهی ارزشی دارد. شئون ارزشی عقل هم شامل دریافت و نیل به حقایق امور و ادراکات شایسته و بایسته است، که شأن علمی و ادراکی یا به تعبیری عقل نظری خوانده می شود، و هم شامل بعث و تحریک عقل و نقش آن در امامت و ادارة امور نفوس و ابدان مادی و مثالی موجود در انسان و تدبیر ادراکات و تحریکات نفوس و ابدان و، درپی آن، اراده و صدور فعل ادراکی و تحریکی از نفوس و ابدان است، که شأن تحریکی و انگیزشی یا به تعبیری عقل عملی خوانده می شود. لازمة فعلیت شأن ارزشی عقل در انسان تعلق گوهر عقل به انسان و تعبیة آن در فطرت اوست. عقل فطری تا به وجود انسان تعلق نگیرد (مرتبة آدمیت و وجه تمایز آن با حیوان) و بر نفوس و ابدان موجود در فطرت او اشراف و سلطة فعلی نیابد قوا و جنودش به فعلیت نرسیده، تکمیل نمی گردد (مرتبة انسانیّت با درجات آن). افعال و قوای ادراکی و تحریکی نفوس و ابدان تحت امامت و إمارت و سلطنت و اداره و تدبیر عقل از بند قوا و جنود جهل و افعال جاهلانة متعلق به نفوس و ابدان به سبب محدودیت های ابدان مادی و مثالی و نفوس نباتی و حیوانی، و اقتضائات آنها، از جمله امارت و سلطنت هواها و خواسته های نفس امّاره حیوانی، رهایی می یابند و به قوای عقل و افعال ادراکی و تحریکی عقلانی مبدّل می شوند. افعال ادراکی و تحریکیِ قوا و جنود عقل نیز قلب حیوانی را تحت تأثیر قرار داده، ادراکات و تحریکات حیوانی و امیال نازل را به ادراکات و تحریکات انسانی و امیال عالی و گرایش ها و رانش های متعالی تبدیل می سازند و قلب حیوانی را به قلب انسانی تغییر می دهند؛ همان گونه که در صورت سلطة نفس بر عقل، قوا و افعال عقلانی و انسانی به قوا و افعال جهلانی و حیوانی و شیطانی تبدیل می شوند و عقل در سایة آن، تغییر ماهیت داده، به دها و نکرا تبدیل می گردد.
تحلیل فرانقش بینافردی در نص و نقش آن در ترجمه قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مطالعات ترجمه، معنا در مرکزیت فعالیت ترجمه قرار دارد. از آنجا که زبان شناسی نقش گرای نظام مند،زبان را منبع بالقوه ای از معنا (منبع معناسازی) قلمداد می کند، اینگونه استدلال می شود که این دستور، ابزار سودمندی برای ترجمه فراهم می کند. در مدل نقش گرای نظام مند هر متنی سه نوع معنا یا فرانقش را کدگذاری می کند. به لحاظ سنتی، مترجمان و ارزیابان ترجمه اغلب روی یک بعد از معنا یعنی معنای انگاره ای، بویژه معنای تجربی تمرکز کرده اند.این پژوهش با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی در چهارچوب دستور نقش گرای نظام مند، به بررسی شیوه تبادل معنا بر اساس معنای بینافردی در گفتگوی بین خداوند متعال و ابلیس در چهار سوره (أعراف، حجر، إسراء، ص) و نقش آن در ترجمه قرآن می پردازد.نتایج نشان می دهد، مترجم قرآن با در نظر گرفتن مؤلفه های تشکیل دهنده بند در مقام تبادل، و آگاهی از تحلیل فرانقش بینافردی متن، مدل مناسب و ملموسی برای بررسی شیوه تبادل معنا در اختیار خواهد داشت و به خوبی قادر خواهد بود کیفیت ترجمه خود را با توجه به سازوکار به کار رفته در تحلیل ارزیابی کند. لیکن با توجه به ویژگی های خاص زبان قرآن، وحدت شبکه ای آیات، وجود وجوه و لایه های معنایی متعدد متن و در نتیجه نهایت ناپذیری قرآن این رویکرد به طور کلی نمی تواند به طور بایسته در حوزه تفسیر قرآن راهگشا باشد.
روش شناسی مناظرات هشام بن حکم در موضوع امامت(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مناظره یکی از راه های کشف حقیقت بر طالبان آن می باشد. در طول تاریخ، خصوصاً در عصر امامان معصوم: خود ائمه: یا اصحابشان برای دفاع از حقانیت تشیع و منصب امامت، مناظراتی با مخالفان داشته اند. هشام بن حکم یکی از این افراد بوده که شناسایی منطق حاکم بر مناظرات وی، می تواند الگوی مناسبی برای مدافعین از حقانیت شیعه باشد. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی به تحقیق و بررسی در مناظرات هشام بن حکم، پیرامون مسئله امامت که در منابع حدیثی آمده، به کشف و استخراج منطق حاکم بر مناظرات ایشان از حیث ساختار و محتوا و اصول اخلاقی پرداخته که حاصل این جستجو اینگونه شد که هشام بن حکم در مناظرات خود پیرامون مسئله امامت با بکارگیری اصول فنی مناظرات، براهین عقلی، بهره گیری از منابع وحیانی و با رعایت اصول اخلاقی مناظره، همیشه پیروز میدان مناظره با مخالفان بوده است. جزئیات منطق حاکم بر مناظرات ایشان در ساختار و محتوا به تفصیل در مقاله خواهد آمد.