در این پژوهش، به الگوبرداری از اصول و شیوه های برخورد قرآنبا انحراف های اخلاقی پرداخته شده است تا بتوان بر اساس آن به شیوة متفاوت و اثربخش از دیگر شیوه های کنش متقابل با ناهنجاری های بعضاً شدید اخلاقی دست یافت؛ چراکه قرآنبا جامعیت و فراشمولی خواندن خویش، در همة عصرها قابلیت ارائه الگوهای مناسب اخلاقی و اجرایی شدن آن ها را تضمین کرده است. قرآن کریمبا بیان این اصول و شیوه های اجرای آن در قالب قصص و برخوردهای انبیا با انحرافات اخلاقی، به انسان می آموزد تا با استفاده از این ابزار در راستای ایجاد صفات اخلاقی مطلوب و محو کردن انحرافات و ناهنجاری ها تلاش کند. این موضوع در دورة جوانی که به دلیل هیجانات و نبودِ ثبات کامل شخصیت، لغزش ها فراوان است، بیشتر احساس می شود. اصولی چون اصل تکریم شخصیت، اصل تذکر، اصل بهنگامی، با شیوه هایی چون گفتار نیک، رعایت ادب، استفاده از استدلال، عبرت آموزی، موعظة حسنه، تمثیل، مقایسه، صراحت، تغافل و تجاهل، تساهل و تسامح، انذار و تبشیر، در این نوشتار بررسی شده است.
این مقاله اثر شیوه آموزش ارزشهای دینی مبتنی بر دیدگاه منش پروری توماس لیکنا را در تربیت منش عفاف بررسی می کند. شیوه های آموزشی، روش تدریس و محتوی آموزسی مبتنی بر این دیدگاه برای گروه آزمایش و روش تدریس رایج برای گروه کنترل به کار رفته است. جامعه مورد مطالعه 100 نفر از دانش آموزان پسر مقطع دبیرستان غیر انتفاعی جاویدان شهر قم بودند که نمونه آن 28 نفر در دو گروه 14 نفره آزمایش و کنترل مورد مطالعه و بررسی قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل داده های این پژوهش از طریق ترسیم جدولهای توزیع فراوانی، نمودار درصدی (آمار توصیفی) و آزمون تی (آمار استنباطی) با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس به روش تحلیل واریانس یکراهه و همبستگی پیرسون انجام شده و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان داد میان برنامة درسی آموزش ارزشهای دینی مبتنی بر دیدگاه منش پروری و پرروش منش عفاف در دانش آموزان تفاوت معناداری وجود دارد که نشان از تغییر نگرش و طرز تلقی دانش آموزان نسبت به این ارزش در ابعاد اهمیت عفاف، عفت گفتاری، پوششی، دیداری، شنیداری و جنسی است.