فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۲۱ تا ۷۴۰ مورد از کل ۹۷۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی ویژگیهای اخلاقی مؤثر بر الگوانگاری مربی/ استاد و مدیران آموزشی در یک دانشگاه سازمانی صورت گرفت. روش پژوهش از نظر ماهیت، کیفی است. جامعه آماری پژوهش شامل دو گروه الف) صاحبنظران و خُبرگان تعلیم و تربیت و ب) مربیان / استادان و مدیران آموزشی الگو در دانشگاه سازمانی مورد مطالعه بود. روش نمونه گیری نیز به صورت هدفمند بود. برای گردآوری اطلاعات از روش مصاحبه استفاده شد که با روش تحلیل محتوا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که مهمترین ویژگیهای اخلاقی مؤثر بر الگوانگاری مربی / استاد و مدیران آموزشی از دیدگاه نخبگان و مدیران آموزشی در بافت شناسی عمل تربیت عبارت است از قاطعیت، وجدانمندی، توکل، حق مداری، تکلیف گرایی، روحیه خدمتگزاری، تعالی معنوی، بصیرت، تعهد، تقوا، حسن خلق، صداقت، سعه صدر، عزت نفس و کرامت انسانی، اعتماد به نفس یا روح خودباوری، وظیفه شناسی، سختکوشی، شجاعت، ثبات در شخصیت، تواضع، گشودگی، اعتماد بین فردی و چندبعدی بودن شخصیت. آزمون دوجمله ای داده های دلفی نیز نشان داد که بجز عامل مراقبه همه عوامل دیگر در سطح 05/0 معنادار، و مورد تأیید خبرگان است. یافته ها، اهمیت یکی از مهمترین عوامل مؤثر بر الگوانگاری یعنی همان عوامل اصلی تربیت اخلاقی را به سیاستگذاران، مدیران و رهبران آموزشی و استادان و مربیان بیان می کند. این تحقیق نشان داد که مطالعه ویژگیهای اخلاقی در بافت عمل تربیت نقش تعیین کننده ای در الگو انگاری مربیان / استادان و مدیران آموزشی دارد.
ارزیابی نظریه اطلاق اخلاق و نسبیت رفتار از دیدگاه شهید مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
شهید مطهری درباب اطلاق و نسبیت، اخلاق و صفات نفسانی را مطلق و رفتار را نسبی می داند. این نظریه، موجب بروز مناقشاتی مانند عدم مطابقت با نصوص دینی، نسبی گرایی و ایجاد بیگانگی میان صفات نفسانی و رفتار انسان شده است، هر چند که تا حدودی از نقدهای وارد بر دیدگاه مطلق گرایانی چون کانت و نسبی گرایانی چون بنتام در امان است، اما با پذیرش نظریه اعتباریات در حسن و قبح و ذکر ادله ای مبنی بر نسبیت حسن و قبح در برخی از موارد، و تصریح بر نسبیت افعال انسان، همچنان در مظان نسبی گرایی است. ایشان برای رهایی از این معضل، ملاک ارزیابی اخلاقی و معیار اطلاق و نسبیت را در مطابقت یا عدم مطابقت افعال انسان با «من عِلوی» و روح متعالی انسان می داند که به دلیل اشتراک در همه و همیشه، مطلق است. هدف از انجام این تحقیق، تحلیل و ارزیابی نظریه اطلاق اخلاق و نسبیت رفتار است تا در مواقع ضروری مانند زمان رویارویی با مسائل گوناگون اخلاق کاربردی مورد بهره برداری عملی قرار گیرد، و ضرورت آن، برقراری مطابقت میان نظر اندیشمندان و عمل است.
تبیین رابطه دو سویه تقوا و ارتباط کلامی گفتاری از منظر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تقوا ملکه ای نفسانی است که به عملکرد انسان جهت و اعتبار خاصی می بخشد. از میان کارکردهای تقوا، تقوای زبانی و گفتاری در ارتباط های کلامی است که چگونگی رابطه تقوا با آن با توجه به آیاتی که در آنها تقوا با فرازهایی از بایسته های اخلاقی گفتاری همنشین شده است، مسئله این تحقیق است. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و با رویکرد کتابخانه ای به بررسی آن پرداخته و به این نتایج دست یافت که تقوا که خود برآیند و حاصل ایمان، اعمال صالح و اخلاق نیک است با ارتباط های کلامی رابطه دوسویه دارد بدین معنا که از یکسو تقوا موجب اصلاح و کنترل پیام، جهت دهنده اهداف ارتباطی، متمرکزکننده افکار و ادراک منجر به رفتار و موجب جلب اعتماد مخاطب شده و از سوی دیگر ارتباطات کلامی گفتاری تقویت کننده مجرای تحقق تقوا و زمینه شناختی تقوا می گردد.
بررسی شاخصه ها و کارکردهای استقامت گفتاری (با تکیه بر آموزه های علوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
چالش جدّی بشریت معاصر بیش از آنکه وامدار ضعف قوانین یا فقدان تکنولوژی باشد، معلول عدم کاربست بایسته های اخلاقی و رفتاری است. یکی از این بایسته های مهم و پرنقش، عنصر استقامت گفتاری است که دارای بار معنا و مفهوم خاصی است و مقصود آن، اقامه زبان بر حق و مدیریت استمرار این حق محوری است. بسیاری از چالش های فردی و فرافردی بشریت امروز همچون آشفتگی های روحی و روانی، اختلافات و ازهم گسیختگی خانواده ها، نابسامانی های اجتماعی و نیز تخریب روابط در اثر لغزش های زبان و عدم استقامت گفتاری ایجاد شده و علاوه بر خسران معنوی و سوء عاقبت، لذت زندگی و آرامش درونی را از انسان سلب نموده است. ترسیم شاخصه های استقامت گفتاری در پرتو کلام علوی، نسخه مجرّبی را برای رفع و دفع چالش های اخلاقی بویژه در عرصه گفتار عرضه می نماید که این مقاله عهده دار بخشی از آن است.
سنجش مفاهیم اخلاقی
حوزههای تخصصی:
موضوع این مقاله سنجش مفاهیم اخلاقی است. هدف آن بررسی روش علمی و عملی برای اندازه گیری مفاهیم و ارزش های اخلاقی است و با روش تحلیل مقایسه ای و اقتباس از رویکرد روان شناسی روان پزشکی، پژوهش خود را پی می گیرد. محورهای تاریخچه، امکان و ضرورت سنجش مفاهیم اخلاقی، جدول نشانگان، طبقه بندی، مقیاس سازی و عرضهٔ نمونه های عملی در این جستار مطرح شده است. برخی از یافته های آن بدین قرارند: اندازه گیری و سنجش مفاهیم اخلاقی با استفاده از الگوهای تجربی روان شناسی و روان پزشکی، امری ممکن و قابل دسترس است؛ بر اساس روش سبب شناسی و نشانه شناسی در آسیب روانی می توانیم طبقه بندی جدیدی از رذایل و فضایل اخلاقی تأسیس کنیم؛ بالاترین مرحلهٔ سنجش مفاهیم اخلاقی ساخت مقیاس و آزمون است که در نمونه های خارجی آن، تست های عفو و گذشت، ارزش های اخلاقی مسیحیت و مقیاس عدالت توزیعی، و در نمونه های داخلی، مقیاس های حیا، صبر، شادکامی، حسادت و عقل را مشاهده می کنیم. براساس اصول و روش های مطرح شده و نمونه های فعلی می توانیم سنجش مفاهیم اخلاقی را برای دیگر ارزش ها و مفاهیم نیز دنبال کنیم.
رویکردی به تربیت نَفْس از دیدگاه متون اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، که رویکردی به تربیت نَفْس از دیدگاه متون اسلامی است به بررسی عملکرد نَفْس در حالات، مراتب و موقعیتهای مختلف و در ترکیب با سایر ابعاد وجودی انسان مانند روح، عقل، قلب و فطرت می پردازد. این مطالعه، که به روش توصیفی تحلیلی انجام شده در پی پاسخ به این سؤال است که نَفْس چگونه به ایفای نقش می پردازد. با بررسی اسناد، کتابها و متون دینی، مشخص شد که نَفْس تحت تأثیر نیروهای درونی و بیرونی انسان در موقعیتهای گوناگون، حالات مختلفی می یابد و بر اساس نظریه ای به نام نظریه زمینه ای، رویکرد تربیتی نَفْس در حالات امّارگی، لوّامگی و مطمئنگی به ترتیب تذهیبی/ تزکیه ای، تأدیبی و تعالی گرایانه است و کارکرد ریزشی، پایشی و رویشی/ پرورشی خواهد داشت.
نقش قاعدة اهم و مهم در حل تزاحمات اخلاق امنیتی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
اخلاق کاربردی به منزلة یکی از رشته های نوین اخلاقی، دارای سه رسالت عمده است: نخست پاسخ گویی به مجموعة مسائل اخلاقی نوپدید و ویژه در هر یک از عرصه های اختصاصی زندگی مدرن، دوم تلاش در جهت تطبیق استدلال ها، اصول و ارزش های اخلاقی در موارد خاص، و سرانجام حل تزاحمات اخلاقی. تزاحمات در عرصة اخلاق امنیتی آن گاه رخ می دهد که نیروی امنیتی با دو تکلیف در «مقام امتثال» مواجه شود و وی ناگزیر به یک انتخاب باشد. نکتة محوری در تعیین ملاکِ انتخابِ یکی از اطراف تزاحم و ارائة راه حل هاست. مقاله حاضر با بهره گیری از روش توصیفی و تحلیلی، تنها به یک ملاک اساسی در حل تزاحمات اخلاقی یعنی قاعده اهم و مهم پرداخته است. نتیجه نهایی تحقیق با تصویر صور تزاحم این است که هرچند وقوع تزاحمات انکارناپذیر است، اما با نظر به مبانی فلسفی پذیرفتنی در فلسفة اخلاق و با توجه به قواعدی چون قاعدة یاد شده، می توان در حل آنها توفیق یافت؛ بدین معنا که این تزاحمات بدوی و غیرمستقرند.
تکامل و صیرورت نفس در پرتو تخلق به آموزه های اخلاقی با تکیه بر آراء صدرالمتألهین شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انگاره تاثیر «حکمت عملی و اخلاق» در تکامل نفس، علاوه از اهمیَت فوق العاده اش در نیل به «مرتبه فوق تجرد عقلی» در حکمت ملاصدرا، از ترابط میان این دو رهیافت نزد وی خبر می دهد. توجَه به اندیشه های فلسفی صدرالمتألهین شیرازی هم چون «جسمانیة الحدوث بودن نفس، حرکت جوهری، تشکیک مراتب نفس و اتحاد عاقل به معقول»، که نقطه عزیمت پژوهش حاضر و مدخل آن نیز بشمار می روند، تاثیر بسزایی در طرح، درک و چگونگی تجرد نفس از ماهیت و فوق تجرد عقلی دارد. هم چنین در نظرگاه وی، التزام به حکمت عملی در کنار حکمت نظری، به منزله بال هایی برای عروج انسان تا مرتبه فوق تجرد هستند که وی را در مسیر قدس حقیقی و اتصال به عالم علوی همراهی نموده و او را کتاب علوی الهی می نمایند. از منظر ملاصدرا هر دو قسم حکمت دارای نتیجه واحدی هستند، بدین بیان که علیرغم برتری حکمت نظری بر حکمت عملی نزد وی، ملاصدرا غایت حکمت عملی را همان هدف از حکمت نظری، بلکه مکمل آن بر شمرده و آن را « سعادت انسان در دارین و تشبّه نفس به الله » معرفی می نماید. پس اگر سخن ملاصدرا مبنی بر تشبّه نفس به الله در جریان تهذیب اخلاقی دینی را با سخن دیگر وی مبنی بر اینکه «خداوند انسان را در ذات و صفات و افعال بر مثال خود آفریده است» - که این سخن مبتنی بر تشبّه ساختار وجودی انسان به حق متعال می باشد - جمع نماییم، می توان بیان کرد که از نظر وی التزام نفس بر علوم و ادراکات مکتسبه و نیز تهذیب اخلاقی، مسبب ترقَی نفس به مرتبه فوق تجرد عقلی می گردد.
بررسی استعار ه های شناختی در حوزه ی زندگی دنیوی و اخروی در زبان قرآن «استعاره عام مقصود مقصد است»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱ (پیاپی ۹)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر معنی شناسان شناختی استعاره را بررسی کرده اند، و این یکی از دقیق ترین مطالعات استعاره است، و پژوهش های جورج لیکاف و مارک جانسون در این زمینه بسیار اهمیت دارد. از این مطالعات در جهت فهم بهتر قرآن کریم، می توان بهره برد. هدف از نگارش این مقاله، بررسی زبان شناختی استعاره عام «مقصود مقصد است»، در زمینه زندگی دنیوی و اخروی در زبان قرآن است. علت اصلی شکل گیری این استعاره مفهومی عام، همبستگی تجربی میان بهدست آوردن چیزی و رفتن به جایی در تجربه بشری است. زندگی هدفمند دنیوی و اخروی، مصداق خاصی از هدفمندی، به طور کلی است. از این رو سفرکه تلاشی است برای رسیدن به یک مقصد از پیش تعیین شده، نمونه خاصی از رسیدن به مقصد، به طور عام است. در نتیجه، هدفمند بودن ویژگی مشترک میان زندگی و سفر است، که سبب انطباق این دو مفهوم بر هم می شود و استعاره خاص «زندگی سفر است» شکل می گیرد. این استعاره از نگاشت های اصلی عبارات قرآنی درباره دنیا و آخرت است و استعاره عام «مقصود مقصد است»، را برمی انگیزد.
تکثّر در آراء اخلاقی علّامه طباطبایی1(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مرحوم علّامه طباطبایی در سه کتاب خود چهار مبنا و نظریه ی اخلاقی را مطرح ساخته است. او در کتاب نهایه الحکمه فضیلت گرایی و در کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم نوعی منفعت گرایی و در تفسیر المیزان مصلحت گرایی اخروی و خداگرایی عارفانه را تبیین نموده است. نقدها و بررسی های مطرح در این زمینه و میزان اهمیت هریک از آنها از نظر علّامه مباحث دیگر این مقاله را تشکیل می دهد. به نظر می رسد ایشان برای انسان های مختلف در شرایط مختلف و با دیدگاه ها و سطوح مختلف، اخلاقی را معقول یا مقبول دانسته که برای دیگران معقول یا مقبول نیست و ترجیح قایل شدن برای هریک از این دیدگاه ها جهت همه ی انسان ها با دیدگاه های متفاوت از نظر علّامه دلیل واضحی ندارد.
نکات مرتبط با محتواهای آموزش ارزش های دینی و اخلاقی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
فرایند تعلیم و تربیت، به ویژه آموزش ارزش ها، همواره به عنوان یکی از زیرساخت های مهم سازندگی و اصلاح انسان و اجتماع، مورد توجه بشر بوده است. این فرایند، خود از ارکانی تشکیل شده است که محتواهای آموزشی مناسب، یکی از آن ارکان می باشد. این پژوهش بر آن است تا به ارائة اصول مناسب در سازمان دهی و تنظیم محتواهای آموزش ارزش های دینی و اخلاقی بپردازد. پژوهش حاضر، نظری و از نوع توصیفی ـ تحلیلی است و نتایج، بیانگر ارائة معیارهای درست انتخاب محتواهای آموزش ارزش ها، نحوة سازماندهی آنها، به ویژه منابع مناسب، جهت آموزش ارزش های دینی و اخلاقی است.
بررسى تطبیقى نظریات «عدالت» شهید صدر و جان رالز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«عدالت» مفهومى است که بشر همواره به دنبال آن بوده و نظریه پردازان آرمان شهر، جامعه ایده آل خود را بر پایه آن بنا کرده اند. قرآن عدالت را هدف بعثت انبیا مى داند. یکى از مهم ترین ابعاد عدالت، «عدالت توزیعى» یا «عدالت اقتصادى» است. یکى از این اندیشمندان جان رالز، با طرح نظریه «عدالت به مثابه انصاف» کوشیده است مفهوم «عدالت» را در بستر لیبرالیسم تبیین کند که مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. اسلام نیز به «عدالت توزیعى» توجه ویژه نشان داده و اندیشمندان مسلمان از جمله، شهید صدر، عدالت توزیعى را یکى از سه رکن مکتب اقتصادى اسلام مى داند و با طرح نظریه «توازن»، عدالت توزیعى را از دیدگاه اسلام، تبیین کرده است. این پژوهش به روش تحلیلى و تطبیقى این دو نظریه را بررسى کرده و تبیین نموده است که با وجود شباهت ظاهرى دو نظریه، در موضوعاتى همچون توجه به عدالت توزیعى و جایگاه فقرا، تمایزهاى مهمى میان این دو وجود دارد؛ مثل تمایز در منشأ عدالت، تمایز در مبانى، و تمایز در قلمرو. این پژوهش بیان مى کند که نظریه رالز با توجه به مبانى آن، قابل طرح و اجرا در جوامع مذهبى و غیرلیبرال نیست.
خوانشی اسلامی از فلسفة اخلاق یونان؛ نگاهی هرمنوتیکی به تهذیب الاخلاق مسکویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
چگونگی شکل گیری و تحول مفاهیم و انتقال آن به فرهنگ و تمدن دیگر، جسارتی سترگ در فهم اندیشه است. نوشتار پیش رو، متن «تهذیب الاخلاق» را برای بررسی انتخاب کرده، تا با نگاهی هرمنوتیکی (تفسیری)، از چگونگی تحول مفاهیم اخلاقی یونان، نحوه انتقال و برگردان آن به فرهنگ و اندیشه اسلامی، گزارشی فراهم آورد. پرسش این است: با توجه به شیوه هرمنوتیکی، فهم مفاهیم اخلاقی نزد مسکویه چگونه است؟ «تهذیب الاخلاق» متنی است که مفاهیم اخلاقی و بنیان های این مفهوم را در درون نظام زبانی واژگانی خود جای داده است. تبار متن تهذیب الاخلاق را می توان در «اخلاق نیکوماخوسِ» ارسطو، به عنوان بینامتنیت[1] مسکویه، انگاشت. بنیاد های فلسفی اخلاقی متن تهذیب الاخلاق نزد ارسطو و مسکویه یکسان نیست. پولیس (شهر دولت)[2]، فرونسیس (عمل)[3]، ریطوریقا (سخنوری)[4]، پراکسیس (کنش)[5]و دیکه (عدالت)[6] مفاهیم کلیدی برای تبیین بنیان های فلسفه اخلاق نزد ارسطو است. در حالی که فضیلت، سعادت، خرد و مدنیت، مفاهیمی هستند که در نظام اخلاقی مسکویه برجسته اند. واژه ها به شکل یونانی آن نزد مسکویه حاضر نیست، اما مسکویه فهم و ترجمه ای از این مفاهیم بیان کرد که بنیان های اخلاق فلسفی را پی ریزی کرد. نوشتار پیش رو تلاشی است برای فهمِ تحولِ مفاهیمِ اخلاقی در حوزه فکر اسلامی؛ به منظور نشان دادن «امکان شکل گیری دانش فلسفی اخلاق» در اسلام دوره میانه.
[1]. intertextuality [2]. Polis [3]. phronesis [4]. rhetoric [5]. praxis [6]. Dike
اخلاق و نسبیت
مبانی فلسفی اخلاق زیستی در ایران باستان بر منابع الهی تاکید داشته است (کنگره بین المللی اخلاق زیستی)
ماهیت تشکیکی مفاهیم اخلاقی و نقش آن در تفسیر گزاره های اخلاقی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن بهار ۱۳۹۶ شماره ۶۹
حوزههای تخصصی:
عمدة مفاهیم اخلاقی کمالات وجودی هستند و کمالات وجودی مانند خود وجود مشکک و ذات مراتب (فازی) هستند. ماهیت تشکیکی مفاهیم اخلاقی، مهم ترین ویژگی دانش اخلاق است که باید در تفسیر گزارة اخلاقی لحاظ شود؛ به این صورت که نباید انتظار داشت متن اخلاقی تنها بر یک سطح ثابت از معنا دلالت کند. موضوع و محمول در گزاره های اخلاقی هر کدام سطوح متعددی دارند. نسبت میان این چنین موضوع و این چنین محمولی نیز تنها یک سطح ندارد، بلکه نوعی تناسب و تناظر یک به یک میان آن سطوح را ارائه می دهد؛ یعنی نسبت های متعددی میان سطوح متوالی موضوع و محمول بیان می کند. این استظهار بر اساس فهم ظاهریِ عرفی و ارتکازِ مقامِ تخاطب شکل می گیرد و از باب رعایت «مناسبات عرفی میان حکم و موضوع» است. بدون این نگاه فازی در تفسیر بسیاری از آیات و روایات دچار تکلف می گردیم و دفاع از بسیاری متون اخلاقی دشوار است. این مقاله در صدد ارائة یک روش تفسیری برای گزاره اخلاقی است و ذیل مقولة فقه الاخلاق می گنجد. دستاورد این مقاله گرچه کاملاً عرفی و ارتکازی است، از دید نوع مفسران و شارحان حدیث مخفی مانده است. البته اشاره ها و مؤیداتی برای آن در کلمات برخی از آنان دیده می شود.