خالد بن ولید یکى از اشراف زادگان بنىمخزوم بود که تا پیش از پذیرش اسلام در سال هشتم هجرت همواره در کنار دشمنان سر سخت پیامبر صلىاللهعلیهوآله علیه آن حضرت فعالیت مىکرد. پس از قبول اسلام، در نبردهاى مهم حنین و موته و سریه بنىجذیمه و محاصره طائف ایفاى نقش کرد.
عملکرد او در سریه بنىجذیمه و کشتن سى نفر بىگناه و عدم قصاص وى از سوى رسولخدا صلىاللهعلیهوآله و نصب مجدد او به عنوان فرمانده در محاصره طائف، به صورت یک معضل تاریخى در آمده و ذهن پژوهشگران را به خود مشغول ساخته است. البته تحلیل مورخان اهلسنت و شیعه و چگونگى پرداختن آنان به مسئله خالد کاملاً متفاوت است. آنچه در نوشتار حاضر مطرح شده بررسى عملکرد خالد در سریه بنىجذیمه و چگونگى برخورد پیامبر صلىاللهعلیهوآله با این مسئله و تحلیلهاى مورخان شیعه و سنى در این زمینه است.
اخلاق، معجزه دوم نبوی است؛ این نظریه جدیدی است که یکی از اسلام پژوهان معاصر ارایه کرده است. این نظریه، اخلاق رسول خدا(ص) را برحسب مفهوم سازی رایج از معجزه در منابع کلامی، معجزه می داند که در میان معجزه های پیامبر(ص) منزلتی فروتر از قرآن و فراتر از سایر معجزات آن حضرت دارد. این معجزه مانند قرآن، خاص پیامبر اسلام(ص) است و برخلاف قرآن، فعل باری تعالی نیست، بلکه فعل یداللهی نبی است. این نظریه به دلیل اهمیت و تاثیر ژرفی که بر فهم ما از نبوت و دین دارد، محتاج تحلیل مبانی و نقد لوازم و شناخت آثار و نتایج آن است. مقاله حاضر، نخستین مطالعه ای است که دیدگاه یاد شده را به عنوان نظریه ای قابل دفاع، مورد تحلیل و نقد قرار می دهد.
هدف این مقاله، بیان تاریخ پیامبراسلام صلىاللهعلیهوآله نیست، هدف بیان قواعد روش معرفت تاریخى در قرآن کریم است. از این رو ابتدا چهار قاعده زیر بیان شده است:
1ـ از نظر قرآن کریم همه حوادث گذشته بشر، حادثه تاریخى نیست (نظر شهید صدر)؛
2ـ معیار تشخیص حادثه تاریخى، حاکمیت سنتهاى تاریخى بر آن حادثه است (استدلال شهید صدر)؛
3ـ برخلاف نظریه فیلسوفان جدید تاریخ غرب (هیوم، پروفسور کار و دیگران) که عقیده به نقش خدا در تاریخ نداشته و همه تاریخ را ملک بشر مىدانند (نظریه تفویض در تاریخ) از نظر قرآن کریم خداوند براى هدایت بشر و پیروزى پیامبران الهى در مرحله ابلاغ رسالت، حوادث تاریخى خاصى بهوجود مىآورد (مانند گلستان شدن آتش بر ابراهیم و غرق شدن فرعون در دریا و نجات حضرت موسى و بنىاسرائیل)؛
4ـ عدم تضاد قوانین تاریخى، مشروط به اراده و اختیار انسانها در تاریخ.
غزوه بدر در تاریخ پیامبراسلام صلىاللهعلیهوآله به عنوان نمونهاى براى تطبیق این قواعد ذکر شده و هدف، بیان تاریخ غزوه بدر نیست. ضمنا در جریان بررسى غزوه بدر در قرآن، دیدگاه مورخان اسلامى درباره این حادثه مطرح و تضاد آن دیدگاه با نظریه قرآن بیان شده است.
در این نوشتار برآنیم تا واکاوى کنیم که آیا دولت نبوى داراى مرزهاى فیزیکى و جغرافیایى بوده یا مرز فکرى و اعتقادى داشته و هر مسلمانى در هر نقطه از زمین جزو اتباع و شهروند دولت نبوى محسوب مى شده است ؟ در مرحله آرمان گرایانه , گستره دولت نبوى , تمام روى زمین را شامل مى شود و هیچ گونه محدودیت مرزى برایش وجود ندارد و تمام مردم روى زمین شهروند دولت نبوى محسوب مى شوند. این دولت آرمانى , با تشکیل دولت مهدوى , که استمرار دولت نبوى است , محقق خواهد شد.
اما تا رسیدن به آن مرحله آرمانى , به دلیل پذیرش واقعیت هاى موجود خارجى و تدریجى بودن دعوت نبوى در سیاست گذارى و استراتژى پیامبر, واقعیت هاى خارجى نادیده گرفته نشده و مرزها به رسمیت شناخته شده است . پیامبر(ص) خود را مکلف به رعایت حدود و حریم کشورها مى دانست و خود نیز کشورى تشکیل داد که داراى عناصر دولت بوده و ملت , سرزمین و قدرت سیاسى در دولت نبوى کاملاً وجود داشت . مسلمانان خارج از قلمرو دولت نبوى , زمانى مى توانستند از حقوق شهروندى دولت نبوى برخوردار شوند که به سرزمین دولت نبوى هجرت کنند.