فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۱٬۲۲۲ مورد.
هوسرل و واپس تافتن به فلسفه استعلایی
حوزههای تخصصی:
معناشناسی نزول در قرآن با تاکید بر واژگان بیانگر نزول قرآن
حوزههای تخصصی:
در علم زبانشناسی، بررسی ارتباط میان واژه و معنا را معناشناسی می گویند. این بحث در حوزه قرآن کریم یکی از دانش هایی است که می توان از طریق آن به مفهوم دقیق کلمات و کاربردهای آن در قرآن دست یافت.
معناشناسی نزول در قرآن با تاکید بر واژگان بیانگر نزول قرآن موضوع این پژوهش است. نگارنده ابتدا به معنا شناسی واژه نزول پرداخته و در آن به معنای لغوی نزول و کاربردهای قرآنی آن همچون: نزول باران، نزول لباس، نزول انعام ثمانیه، نزول آهن، واردشدن، قول، ارسال، نزول تورات و انجیل و نزول قرآن اشاره کرده و ارتباط بین معانی لغوی و کاربردهای قرآنی را بیان نموده است.
سپس نگارنده به واژگان بیانگر نزول قرآن در دو قسمت: 1. واژگان هم ریشه با نزول قرآن همچون: انزال و تنزیل 2. واژگان هم حوزه با نزول، همچون: وحی، القاء و تلقی، قرائت، تلاوت، ترتیل، مجییء و جاء، إتیان وإیتاء، قصّ، فرض و تعلیم؛ اشاره نموده و معانی لغوی و کاربردهای قرآنی و ارتباط آن دو با هم را شرح داده است.
راهکارها و ابزارهاى فهم و تفسیر قرآن
منبع:
معرفت ۱۳۷۷ شماره ۲۶
حوزههای تخصصی:
مفهوم شناسی تطبیقی «حنفاء» و «صابئین» در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقصود اصلی این پژوهش، مفهوم شناسی تطبیقی «حنفاء» و «صابئین» و بررسی اینکه آیا این دو اصطلاح در قرآن کریم، مفهوم واحدی دارند یا خیر؟ از آنجایی که جوامع و گروه های دینی مختلفی در عصر نزول قرآن می زیسته اند و بررسی برخی از آنان با مشکلات و پیچیدگی هایی روبه روست، بررسی تطبیقی اصطلاحات استعمال شده در قرآن در این حوزه، می تواند کمک شایانی به رفع این معضلات نماید.
روش ما در این پژوهش، روشی توصیفی ـ تحلیلی است و تلاش شده است تا مباحث بر مبنای یک معنا شناسی منطقی و اصولی سامان داده شود. حاصل پژوهش نشان می دهد که «حنیف» و «حنفاء» در عرف آیات قرآن، اشاره به گروه خاص و آیین خاص ندارد، بلکه معمولاً وصف دین و آیین قرار می گیرد، اما «صابئین» یک گروه دینی خاصی است که در زمرة اهل کتاب قرار دارند. بنابراین، از «حنفاء» متمایز هستند.
ارزیابی نظریه وقوع نسخ در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه نسخ از مهم ترین مسائل قرآنی است که دانشمندان علوم قرآن و تفسیر درباره وقوع یا عدم وقوع آن، دیدگاه های متفاوتی ارائه داده اند. غالب عالمان در اعتقاد به وجود نسخ همداستان و متفق بوده و اختلاف آن ها تنها در تعداد و چگونگی آیات منسوخ است. از سویی دیگر، برخی از دانشمندان به خصوص متاخّران، به مقولة «عدم نسخ آیات قرآن» گرایش نشان داده و بر این باورند که هیچ یک از آیات قرآن نسخ نشده اند. در این مقاله با روش تحلیلی-توصیفی، ابتدا نظریه قائلان نسخ مورد واکاوی قرار گرفته و با تأکید بر عدم همداستانیِ آن ها در انواع نسخ و تعداد آیات منسوخ، و نیز اختلاف معنای نسخ بین متقدمان و متاخران، همچنین تحلیل محتوائیِ دو آیة معروف به «آیة نسخ» و «آیة تبدیل» (البقره: 106 و نحل: 101) و عدم دلالت آن بر نسخ آیات قرآن، این نظریه نقد شده است. سپس با ارائة دلائلی این نتیجه مطرح می شود که نسخ به معنای نسخ حکم آیات، در قرآن واقع نشده، زیرا قرآن ناگزیر باید از لحاظ الفاظ و مفاهیم، بدون تغییر باشد تا جاودانگی آن لطمه نخورد، چرا که قبول نسخ حکم آیات برابر با محدود کردن محتوای برخی از آیات به زمان خاص است و این مهم با جاودانگی و همگانی بودن قرآن در تعارض است. از این رو نسخ تنها بدین معناست که قرآن در مقام آخرین کتاب آسمانی جاودان، ناسخ شریعت ها، کتاب ها و معجزات پیشین می باشد.
مقایسة مفهوم صالح در قرآن با مفهوم صدیق در مزامیر داوود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن علوم قرآنی کلیات مفهوم شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
قرآن کریم در آیة 105 سورة انبیا از زبور این گونه نقل می کند: «صالحان زمین را به ارث می برند.» در کتاب مقدس، مشابه این نقل قول را می توان در میزمور 37:29 یافت: צַדִּיקִיםיִֽירְשׁוּ־אָרֶץוְיִשְׁכְּנוּלָעַדעָלֶֽיהָ. مقایسة این دو نقل نشان می دهد که در قرآن «صالح» معادلِ واژة «צַדִּיקִ» (صدیق) در زبان عبری به کار رفته است. این همسان سازی قرآنی این اجازه را می دهد که به مقایسة این دو واژه در قرآن و مزامیر بپردازیم. مقایسة کاربردهای «صالح» در قرآن و «צַדִּיקִ» (صدیق) در مزامیر نشان می دهد که: 1. صدیق در مزامیر عموماً یا برای وصفِ خداوند به کار رفته است، یا وصفِ انسان؛ و صالح در قرآن عموماً یا برای وصفِ عملِ انسان به کار رفته است، یا برای وصفِ انسان؛ 2. این دو واژه- تا جایی که در وصفِ انسان به کار رفته اند- دلالت معنایی مشترکی در قرآن و مزامیر دارند؛ و 3. کاربرد قرآنی- زبوریِ این مفهوم را می توان با مفهوم «اصطفای الاهی» مرتبط دانست.
نگرشی نو به معجزه
حاجت مشاطه نیست: روی دل آرام را جمال طبیعی و جمال مصنوعی - جمال قرآن، قرآن و فلسفه و عرفان - اکتشافات کنونی در قرآن
منبع:
همایون دی ۱۳۱۳ شماره ۴
نقش الهیات سلبی در تبیین های انسان محورانه از وحی در اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، ابتدا در بحث از مدل های گوناگون در تبیین انسان محورانه وحی که به ویژه در آثار خاورشناسان مطرح شده به هفت مدل اشاره شده است. نویسنده درصدد است نشان دهد که بنیاد مشترک در همه این تبیین ها نوعی از رویکرد سلبی در الهیات در دوره جدید است. بر اساس این رویکرد، خداوند موجودی به کلی متعالی از انسان و جهان است و در کار تاریخ و طبیعت دخالتی ندارد. در این صورت، وحی نیز که عبارت از رابطه ای خاص میان خدا و انسان است توجیهی الهی نخواهد داشت و تبیینی انسان محورانه جای آن را خواهد گرفت. در این مقاله، همچنین رابطه خداباوری سلبی و تبیین انسان محورانه وحی با توجه به برخی از آیات قرآن بررسی شده است؛ سپس به ادعای اصلی این مقاله یعنی پیوند تبیین های انسان محورانه از وحی با نوعی از نگرش سلبی در الهیات دوره جدید پرداخته شده و سرانجام نشان داده شده است که اعتدال میان تشبیه و تنزیه در معارف اسلامی به چنین نتایجی منجر نمی شود.