فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۵٬۲۱۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث چالش برانگیز در تفسیر قرآن، بحث انزال سکینه در آیه 40 توبه و به ویژه چیستی مرجع ضمیر «علیه» در عبارت « فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَکٖینَتهۥ عَلَیْهِ » است. مفسران فریقین با برخی پیش فرض ها به این قضیه نگریسته و به همین علت نتوانسته اند نظری مطابق با واقع در این باره ارائه دهند. علمای شیعه طرفدار بازگشت ضمیر به پیامبر | و نزول سکینه بر ایشان هستند؛ در مقابل، مفسران عامه بر بازگشت این ضمیر به ابوبکر اصرار دارند و آن را یک فضیلت بزرگ برای وی می دانند. هر دو گروه در این راه، به نوعی متفاوت با دیگری، به خطا رفته اند. به اعتقاد نگارندگان مرجع ضمیر «علیه» در این آیه ابوبکر است اما این امر فضیلتی برای وی نیست و خدای متعال از رهرو انزال سکینه بر ابوبکر، جان ارزشمند پیامبرش را حفظ نموده است؛ به زبان دیگر، فرود آمدن سکینه بر ابوبکر، موضوعیت نداشته است، بلکه مقدمه ای برای حفظ جان رسول خدا | بوده است.
آلیة الجملة الفعلیة فی القصّة القرآنیة القصیرة جدّاً(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
إنّ القرآن الکریم کتاب سماویّ تمّ فیه توظیف آلیات متعدّدة للهدایة والإرشاد،کما تعتبر آلیة القصّ من الآلیات المعتمدة فی هذا الصدد، حیث نجد فیه قصصا کثیرة یختلف بعضها البعض فی ناحیة الموضوع والطول، فمن قصص طویلة تستغرق صفحات، إلی قصص قصیرة، وقصیرة جدّاً تختزل فی سطر أو سطرین. إنّ عنصر التکثیف من العناصر الرئیسة لجنس القصّة القصیرة جدّاً، مما یعنی اتّساع هذا النوع القصصیّ لمفاهیم عمیقة واحتواءها لمعانٍ کثیرةٍ علی الرغم من حجمها القصیر جدّاً،وقد تبین لنا بمناقشة دور الجملة الفعلیة فی نخبة من القصص القرآنیة القصیرة جدّاً، برز فیها عنصر التکثیف،وباتباع منهج الدراسات الوصفی– التحلیلی،إنّ الجملة الفعلیة ساعدت علی إعطاء القصّةالقرآنیةالقصیرة جدّاً طابع التکثیف، کما أثّرت علی سرعة وتیرة القصّة، وذلک من خلال مقارنة الجمل الفعلیة الموجودة فی نماذج من القصّة القرآنیة القصیرة جدّاً بجمل اسمیة تحتوی علی نفس المضامین، ثمّ مقارنة طولهما لتبیین أثر فعلیة الجمل الموظّفة فی هذه النماذج علی اتّصافها بالقصر الشدید وظهور عنصر التکثیف.
اصول تربیت توحیدی براساس آموزه های قرآن و ائمه اطهار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله بررسی و استخراج اصول تربیت توحیدی براساس آموزه های قرآن و ائمه اطهارb است. یکی از چالش های اساسی و مسائل نظام تربیت رایج، عدم استقرار نگرش جامع توحیدی در متربی است که این نقیصه خود را در فضای پر تردید عصر حاضر بیش از گذشته نمایان کرده است؛ اگرچه به توحید به عنوان غایت نهایی تربیت اسلامی تأکید فراوان و مکرری شده است؛ اما نظام تربیتی رایج تنها در مراحل اولیه تربیت به ارائه مطالبی سطحی در باب توحید می پردازد و در سایر مراحل تربیتی به این اصل اساسی و بنیادین آنچنان که لازم و شایسته است توجه نمی شود. این مقاله با استفاده از روش توصیفی، تحلیلی و استنتاجی به واکاوی متون اسلامی در رابطه با توحید و تربیت می پردازد و مبانی و اصول تربیت توحیدی را براساس آموزه های قرآن و ائمه اطهارb استخراج می کند. با توجه به مبانی انسان شناسی توحیدی در مبنای فقر وجودی انسان، اصولی همچون اصل معرفت، ارتباط و اتصال، تمنا، پرهیز از کثرت گرایی، اخلاص و رضا و خشنودی بررسی و در ارتباط با مبنای صیرورت انسان به سوی خدا، به اصول انتخاب، همت بلند و اراده قوی، تناسب و هماهنگی، تعالی و استعلا، حرکت درونی و استمرار پرداخته شد و در پایان نیز اصول تذکر، محبت، گشودگی و زیبایی شناسی در رابطه با مبنای فطرت الهی و گرایش های درونی ویژه انسان بررسی گردید.
بررسی پیش بینی های قرآن و حدیث درباره مهدی و مسیح ، توافق یا تقاب ؟!(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن موارد دیگر قرآن وعترت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی موارد دیگر روایات و عترت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام امام شناسی مهدویت
اولویّت سنجی انفاق در قرآن و حدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن احکام فقهی وحقوقی در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی احکام فقهی و حقوقی در روایات
از شایسته ترین کارها، برآوردن نیازهای نیازمندان است. اما یکی از بایسته های پژوهشی، بررسی اولویت ها در انفاق است. برای مثال بین افراد فقیر خویشاوند و افراد فقیرتر غیر خویشاوند اولویت با کدام است؟ آیا ملاک در اولویت انفاق، شدت نیاز است یا قرابت و هم چنین در میان نیازمندان جامعه چگونه باید اولویت بندی نمود؟ در این نوشتار براساس آیات انفاق تبیین می گردد ملاک در اولویت برای انفاق نخست قرابت است و سپس نیاز، مگرآنگاه که حیات فرد غیرخویشاوند، به انفاق وابسته باشد و چنین ضرورتی برای خویشاوند وجود نداشته باشد. اولویت ها در انفاق بر پایه کلیه آیات انفاق به ترتیب عبارتند: از والدین، خویشاوندان، یتیمان، مسکینان، همسایه نزدیک، همسایه دور، همراه و هم نشین، درراه مانده، سائلان، بردگان. فقهاء در صورت تعارض بین انفاق به والدین و فرزندان در مواردی که چیزی که انفاق می شود فقط برای یک نفر کافی باشد هر دو را دریک درجه قرار داده اند و حکم به تخییر و یا قرعه نموده اند. درحالی که اولویت بر پایه آیات با والدین است. ازجمله آیات بیانگر وجوب انفاق به والدین و رعایت اولویت ها در انفاق آیه 215 بقره است که در فقهی مهم شیعه بدان پرداخته نشده است. روایات نیز مؤید فهم مذکور از آیات قرآن کریم است و اولویت در انفاق را والدین و خویشاوندان بیان نموده است. در روایات رعایت اولویت های انفاق در خویشاوندان، موجب اجر بسیار برای انفاق کننده و انفاق درراه خدا با عنوان اجر کمتربیان شده است.
روش های بیان رویدادهای تاریخی در داستان های قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخش فراوانی از آیات قرآن کریم را بیان داستان های پیشینیان تشکیل می دهد. خداوند در این داستان ها از روش ها و اسلوب های خاصی برای بیان رویدادهای تاریخی و سرگذشت پیشینیان بهره برده است که در سایه آنها تصاویر زیبایی را می آفریند و حوادث و رویدادهای تاریخی را به بهترین شکل بیان می نماید، و از این طریق پیام های قرآن در دل و جان مخاطب نفوذ می کند. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی به مطالعه علمی این روش ها در داستان های قرآن می پردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد خداوند از روش های متعددی برای بیان داستان ها بهره برده است، برخی از مهم ترین این روش ها عبارتند از: تکرار برخی فرازهای داستان ها، معرفی و شناساندن اسوه ها در داستان های قرآن، بهره گیری از روش تبلیغ غیر مستقیم، بهره گیری از روش شخصیت پردازی در داستان های قرآن، بهره گیری از روش گفتگو در ارائه هر چه بهتر مقصود، بهره گیری از اسلوب استفهام، بارز کردن نقش توده مردم در سازندگی و جهت دهی به جامعه از طریق داستان و برخی موارد دیگر.
انسان و ساحات وجودی او بر مدار آموزه های رشدشناخت قرآنی - اوصیایی(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان، پدیداری خودآگاه و خواهان تغییر است که نیاز به تغییر از سر انتخاب، اصل ماهیت انسانی او را توضیح می دهد. اندیشه تغییر، خاستگاه مبنای انسان شناخت اندیشه پیشرفت است و قابلیت پیشرفت انسانی، نشان دهنده ماهیت، وجوه، ابعاد، سطوح و ژرفای وجودی او است. بر اساس عقل و وحی و در برآیند آنها، سنت اهل بیت(ع)، گستره و ژرفای امکانی و وقوعی انسان تفسیر و تدبیر می شود. بدین سان ماهیت وجودی آدمی، همان ساحت و ژرفای امکانی و وقوعی پیشرفت آدمی است و ابعاد رشد انسان، ابعاد وجودی او است. به مدد کاربرد منظومه ای از روش شناسی های استنتاجی، روش شناسی استنباطی و نیز روش شناسی علوم رفتاری، ساحات انسان نگر آموزه های دین در این چشم انداز دانسته تر می شود و بر همین اساس دریافته می شود که تفقه در دین، منظومه دانشی مدیریت انسان نگر رشد و ولایت مند تغییر است. لذا سامانه علوم انسانی رشدنگر، مستند به همین مبانی انسان شناخت پیشرفت شکل می گیرد و عرصه ها و وجوه دکترین انسان نگر نظام مدنیت اسلامی، در این راستا منقح می شود و در نهایت نظام انسان شناخت ولایت فقیه، این گونه به روشنی می گراید.
بررسی اختلافات و اشتراکات تفاسیر عرفانی فریقین ذیل داستان حضرت موسی(ع) و خضر(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هرچند در متون عرفانی عموماً از اختلافات مذهبی خبری نیست، با این حال نمی توان وجود آنها را در کتب عرفانی نادیده گرفت. مقاله حاضر که به روش توصیفی تحلیلی تألیف شده است، نقاط اشتراک و اختلاف تفاسیر عرفانی فریقین را به لحاظ متنی و محتوایی، ذیل داستان حضرت موسی(ع) و خضر(ع) مورد بررسی قرار می دهد. روشمندی در تدوین متن، تداعی مفهوم سلوک و پرورش زبان عرفانی، از جمله اشتراکات مهم تفاسیر عرفانی است. دقت و تمرکز بر روی لغات، نگرشی خاص بر بعضی مفاهیم مانند ولایت و تلاش برای منسجم کردن اصطلاحات عرفانی نیز از موارد اختلاف این دو دسته از تفاسیر می باشد.
آیه 81 سوره زخرف: از استثناء تا اولویت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در آیه 81 سوره زخرف چنین می خوانیم که «قُلْ إِنْ کانَ لِلرَّحْمنِ وَلَدٌ فَأَنَا أَوَّلُ الْعابِدینَ: اگر خدا فرزند داشت، من نخستین عابدم». بیشتر مفسران بر این باورند که این آیه حاوی استدلالی است که می توان آن را در قالب یک قیاس استثنایی بیان نمود. اما علی رغم پیشنهادهای مختلف ایشان در خصوص صورت این استدلال در قالب این قیاس، تقریباً هیچیک از صوری سازی های مزبور تصویر کاملی از مفاد آیه به دست نداده، صدق و اعتبار را تأمین نمی کنند. دشواری این آیه و کثرت و تنوع تفاسیر ذیل آن، بی شک، در ارتباطی مستقیم و محوری با واژه «اوّل» در آیه مزبور قرار دارد. در این تحقیق، پس از نقد و بررسی هر یک از تفاسیر مزبور، قالب قیاس اولویت یا طریق اولایی پیشنهاد شده، ادعا می گردد که این شکل از استدلال، به جهت بهره مندی از یک حدّ اضافه، می تواند به خوبی مفاد آیه مزبور را به نمایش بگذارد.
واکاوی وجه ارتباط هدایت به متّقین در نظر مفسّران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله مسائلی که از دیرباز در همة انحای نگرش تفسیری و در همة اعصار تا امروز، معرکة آرای مفسّران قرار گرفته است، وجه ارتباط هدایت قرآن کریمبه متّقین می باشد. قرآنی که حکمت نزول آن هدایت عالمیان معرّفی شده، به چه علّت در آیة دوم سورة بقره هدایت آن به متّقین نسبت داده شده است؟ منظور از هدایت و متّقین در این آیه چیست؟ آیا این نسبت دالّ بر انحصار هدایت قرآنبه متّقین است؟ نظرات مختلف مفسّران را به دو بخش اصلی تقسیم کردیم. در مجموع، پنج نظر را در این دو بخش گنجاندیم و به بررسی اجمالی آنان پرداختیم. در این جستار، این نکته حاصل می گردد که نسبت هدایت به متّقین دوسویه می باشد؛ یعنی چنان که هدایت بر متّقین مؤثّر است، تقوا نیز در کسب هدایت تأثیر بسزایی دارد و این نسبت بیانگر هدایتی خاص است. در هندسة معرفتی قرآن، هدایت نسبت به تقوا، سه موضع دارد. این سه ساحت باعث شده است که در ایجاد و شدّت تقوا تأثیر بسزایی داشته باشد. با تدبّر در مسائل بیان شده از ارتباط و هم آیی هدایت و تقوا نتایج متعدّدی حاصل می شود. می توان بیان داشت که متّقین در مرحلة ابتدا و استدامه نیاز به هدایت الهی دارد و از آن بهره جسته، در پرتو دو هدایت الهی قرار گرفته اند که از آن به هدایت اوّلیّه و ثانویّه یاد شده است.
سنجش قرآنی دو رویکرد شناختی و غیر شناختی در ضعف اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از مسائل دیرپای اخلاقی در حوزه روان شناسی اخلاق که فیلسوفان اخلاق بدان پرداخته اند، تحلیل «خطای اخلاقی آگاهانه» است. آیا ممکن است انسان، آگاهانه و عامدانه مرتکب خطای اخلاقی شود؟ اگر آری، این رخداد مستند به چه عاملی است؟ در پاسخ به این پرسش، دو رویکرد شناختی و غیرشناختی شکل گرفته است؛ دیدگاه اول، امکان ارتکاب خطای آگاهانه اخلاقی را منتفی می داند و معتقد است همواره خطای اخلاقی، مستند به جهل و فقدان معرفت است. دیدگاه دوم ضمن ارائه پاسخ مثبت به امکان وقوع این پدیده، ریشه های آن را هم در لایه معرفت و هم در لایه عناصر غیرمعرفتی در نظام اراده انسان جستجو می کند و حصر ریشه صدور خطای اخلاقی را در عنصر معرفت ناصواب می انگارد. به لحاظ تاریخی، نخستین فردی که دیدگاه نخست را مطرح نمود، افلاطون (مقرر دیدگاه سقراط) بود و اولین متفکر ارائه کنندة دیدگاه دوم نیز ارسطو بود. در این مقاله، این دو رویکرد به قرآن کریم عرضه شده و بر اساس آموزه های قرآنی، بین آنها قضاوت صورت گرفته است. نویسنده هیچ آیه ای به نفع دیدگاه اول در قرآن کریم نیافته است؛ اما ۷ دسته از آیات را در تأیید دیدگاه دوم یافته که شکاف نظر از عمل و ضعف اخلاقی را ممکن و محقَق دانسته و ریشه های غیرمعرفتی متعددی هم برای آن معرفی نموده است.
تحلیلی فرامتنی بر مبالغه در قرآن (با تکیه بر آیه40 سوره اعراف)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱ (پیاپی ۹)
حوزههای تخصصی:
بخشی از اعجاز قرآن به زیبایی های ادبی و هنری کلام الهی اختصاص دارد، که همواره دانشمندان بلاغت قرآنی در آن اختلاف نظر دارند. بعضی چون ظاهرگرایان افراطی که تنها به ظاهر الفاظ قرآن بسنده می کنند، وجود هر نوع تشبیه، استعاره، مجاز، کنایه و ... را در آیات انکارمی کنند و بعضی چون تأویل گرایان افراطی با نفی ظاهر الفاظ، برای آیات محکم با معنای صریح و روشن نیز، به دنبال تأویل باطنی هستند. از میان شاعران زبان فارسی ناصر خسرو و مولانا جلال الدین به دلیل رویکرد تأویل گرایانه نسبت به آیات قرآن، بیش از دیگر شاعران وجود زبان مجازی و استعاری را بر مبنای اعجاز بلاغی باور دارند. در حوزه بلاغت قرآن اختلاف نظر اساسی این است که آیا پذیرفتن زبان مجازی و استعاری قرآن به ساحت مقدس کلام الهی خدشه وارد می کند؟ و چرا برخی وجود زبان مجازی در قرآن را نفی کرده اند؟ آیه 40 سوره اعراف، برجسته ترین آیه ای است که نوعی مبالغه را نشان می دهد و مطالعه تفاوت نظر مفسرین در ارائه شرح این آیه و راه یافتن بعضی مثل های زبان عرب در قرآن برای بیان مفاهیم متعالی، تحلیلی فرامتنی را لازم دارد. در این جستار کوشش شده است به دنبال طرح بحث اولیه و بیان آراء و اندیشه هایگوناگون به این پرسش ها پاسخ داده شود و تحلیلی فرامتنی بر آیه ذکر شده، ارائه کند.
القرائن: قیمتها البلاغیة الإبلاغیة فی سورة الواقعة(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
القرائن ما یتمسک به فی کل سیاق لاستنباط معان ودلالات دون أخری، أی تمنع القرائن من الخروج عن دائرة المعنی السلیم والمطلوب والمراد. تتجسد القرائن بنوعیها اللفظیة والمعنویة: کقرینة الترتیب، قرینة الأداة، قرینة الصیغة، قرینة الربط، قرینة التنغیم، قرینة الصنف، قرینة المطابقة، بترکیب العناصر اللغویة، أی بالعلاقات الائتلافیة وبالسیاقات وبالأحوال والمقامات؛ فکل مفردة تکتسب قیمتها المتطوّرة أوّلاً من خلال الترکیب أی بالائتلافیة التی تحکمها الثقافة التعبیریة، ثانیاً من خلال الوظیفة التی یحملها المبدع. فالوظیفة البلاغیة لا تحصل إلّا بالتراکیب التی تظهر فی کل حال ومقام والتی یریدها المتکلّم أو المبدع أو الکاتب علی ما تقتضیه الأحوال والمقامات أو ما یحدّده هو بنفسه مِن المقتضی. فهذه المقالة بالمنهج الوصفی والتحلیلی تجعل الثلاثة الأولی من القرائن، المذکورة آنفاً، محوراً للدراسة، علی أساس العناوین التی أوردها یونس علی فی کتابه ""المعنی وظلال المعنی""، لتجسید القیمة البلاغیة الإبلاغیة لتراکیب هذه السورة ولتجسید الأبعاد التعبیریة الدلالیة التی اکتسبتها التراکیب بائتلاف کلّ مفردة بأخری. تدلّ مجموعة النتائج علی أنّ نوعاً من التقابل یحدث بین الله وعباده. وأنّ کل أسلوب من الأسالیب البلاغیة یقوم بتمثیل أدوار متمایزة بمساعدة قرائن السیاق والأحوال.
بررسی کاربرد واژگان عدالت و تمدن ونسبت آن ها با یکدیگر در قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفهوم شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن احکام فقهی وحقوقی در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن موارد دیگر
عدالت و تمدن به عنوان دو پدیده مرتبط با زندگی اجتماعی بشر، از موضوعات مورد توجه نخبگان جوامع از روزگاران کهن تا کنون بوده اند. با اینکه عدالت خواهی از خواسته های همگانی در جوامع بشری بوده و زمینه جنبش های اعتراضی در میان عموم مردم و تکاپوهای فکری در میان متفکران را موجب شده، اما تمدن خواهی و تمدن اندیشی به طور ویژه در میان نخبگان مطرح بوده است. مسأله پژوهش حاضر، بررسی کاربرد واژگان عدالت و تمدن و نسبت سنجی میان آن دو در قرآن است. دستاوردهای این پژوهش در چهار نکته به فشردگی عبارت اند از 1- میان دو واژه از نظر لغوی و اصطلاحی، نسبت عموم و خصوص مطلق و به عنوان دو پدیده اجتماعی، عموم و خصوص من وجه برقرار است. 2- در قرآن واژه عدالت به دلیل عامه فهمی آن پرکاربرد، و واژه تمدن به دلیل خاصه فهمی کم کاربرد است؛ هرچند مصادیق مفهوم تمدن به فراوانی کاربرد داشته است. 3- استفاده از قالب بیان حقوق انسان در آیات سه سال نخست بعثت، مایه آگاهی بخشی ژرف به مخاطبان درباره عدالت و نیز مفهوم ملازم آن یعنی تمدن شده است. 4- رابطه تمدن و عدالت در قرآن از گونه زایشی افزایشی است؛ به این معنا که پیدایش تمدن، زمینه زایش مراتبی از عدالت و عدالت گستری است که بر کیفیت تمدن مؤثر بوده و این تأثیر متقابل میان این دو پدیده اجتماعی در جوامع انسانی همیشگی است.
تحلیل مدخل ""زنان و قرآن"" در دایرة المعارف قرآن "" EQ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع زن و حقوق او از جمله موضوعات مهمی است که در سده اخیر مورد توجه بسیاری قرار گرفته است و امروزه دایرة المعارفها منابع اولیه و مهمی برای کسب اطلاعات در خصوص مفاهیم مختلف هستند، لذا مراجعه به آنها ضروری است. خانم ""راث رودد"" در مدخل ""زنان و قرآن"" در دایرة المعارف قران لیدن جایگاه و حقوق زن در قرآن را نقد و بررسی کرده است. این مقاله گرچه دارای نقاط قوتی است و نویسنده در آن به برخی از حقوق ویژه زنان در قرآن اشاره کرده و زن و مرد را در انجام وظایف مذهبی از دیدگاه قرآن یکسان دانسته است، امّا در طرح مباحث رویکردهای جانبدارانهای داشته و به ظاهر آیات بسنده و از آیات مشابه یک موضوع و سیاق و فضای نزول آیه غفلت کرده است. به علاوه به منابع اصیل لغوی و تفاسیر متعدد نیز مراجعه نکرده و به همین لحاظ وی با استناد به برخی از تفاوتهای حقوقی زنان و مردان، زن را از نگاه قرآن موجودی فرودست و تحت سلطه مرد میداند؛ امّا حقیقت آن است که این تفاوتهای حقوقی مربوط به تفاوتهای زیستی زنان و مردان و تفاوت وظایفشان در خانواده میباشد
بررسی تطبیقی رابطه مشیت و اراده الهی در تفسیر کبیر و المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجود آیات به ظاهر متفاوت در قرآن کریم پیرامون مسأله هدایت و ضلالت، و آیاتی که بیانگر عمومیت مشیت و اراده الهی و حاکمیت آن بر نظام آفرینش می باشد، آن را به یک دل مشغولی فکری و دینی میان متکلمان، و مفسران اسلامی تبدیل نموده و موجب پیدایش آرای متفاوتی در این خصوص شده است و این امر در تفاسیری که با صبغه کلامی به نگارش در آمده اند از نمود بیشتری برخوردار بوده است و در این میان، فخر رازی و علامه طباطبایی به عنوان نمایندگان دو مکتب تفسیری اشاعره و امامیه براساس مبانی، قواعد، و پیش دانسته های مبنایی، ابزاری و محتوایی تفسیری، مانند اعتقاد یا عدم اعتقاد، به نقش آیات قرآن در تفسیر یکدیگر، نقش سیاق آیات در فهم صحیح دیگر آیات، برخورداری قرآن از زبان خاص، حجیت سخنان اهل بیت علیهم السلام در تفسیر که به نص حدیث ثقلین همتای قرآن دانسته شدند، حجیت عقل در تفسیر قرآن و حسن و قبح عقلی، برداشت های متفاوتی پیرامون آیات مرتبط با مساله هدایت و ضلالت و رابطه آن با اراده و مشیت الهی داشته اند، به طوری که فخررازی با تکیه برمبانی کلامی اشعری وقوع همه حوادث عالم و صدور تمامی افعال انسان در زندگی فردی و اجتماعی، از جمله مسأله هدایت و ضلالت انسان، امری حتمی و جبری و تخلف از آن را محال دانسته، در حالی که علامه طباطبایی با استدلال به آیات قران و روایات معصومین علیهم السلام و دلایل عقلی ضمن اعتقاد به عمومیت مشیت و اراده الهی، نه تنها از آیات مربوطه استنباط جبر ننموده بلکه آیات مربوط به مشیت و اراده الهی را مبین و مؤید اختیار انسان نیز دانسته است. مقاله حاضر جستاری تطبیقی است از آیات تفسیر شده پیرامون موضوع فوق از دو مفسر مذکور، براساس تفسیر کبیر و المیزان تا وجوه اختلاف ادله و آرای تفسیری آنها باز نموده شود.
سبک های بیان استدلال در قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بیشتر استدلال های قرآن به صورت مضمر است. به همین دلیل، شناخت حدود و مقدمات و نوع آنها نیازمند تحلیل این استدلال ها است. برای این کار، علاوه بر ضرورت آشنایی با صورت های عقلی استدلال مانند صورت های مختلف قیاسی، آشنایی با سبک های بیانی استدلال در قرآن نیز ضروری است؛ آشنایی با سبک های بیان استدلال در قرآن برای شناسایی مواضع استدلال و شناخت نوع استدلال های مضمر در قرآن نقش اساسی دارد.. بررسی استدلال از نظر سبک بیان بحثی مربوط به صورت استدلال است؛ مقصود از بررسی سبک بیان استدلال بررسی صورت استدلال از نظر قالب های لفظی برای بیان استدلال است. پس، همان گونه که بررسی صورت استدلال از نظر قالب های معنوی و عقلی را بحثی صوری می دانیم، بررسی صورت استدلال از نظر قالب های بیانی و لفظی را هم باید بحثی صوری بدانیم. قرآن کریم بدین سبب که در بالاترین درجه بلاغت است، الگویی کامل و برتر برای استفاده از سبک های مختلف بیانی برای دستیابی به اغراض گوناگون است و، از این رو، می تواند بهترین منبع برای بازخوانی سبک های مختلفی باشد که در مقام ارائه استدلال به کار گرفته می شوند. به همین دلیل، در پژوهش حاضر به بررسی سبک شناسی استدلال در قرآن کریم پرداخته ایم تا با رایج ترین اسلوب ها برای ارائه استدلال ها از جمله استدلال های قرآنی آشنا شویم.