فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۱٬۸۹۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
با زلیخا نیامده است، اما در جوامع روایی و در قرآن کریم مطلبی درباره ازدواج حضرت یوسف تفسیری فریقین، چهارده روایت درباره آن یافت می شود که هشت روایت در کتب تفسیری و شش روایت در کتب روایی نمود یافته است؛ البته کتب تفسیری در این رابطه نسبت به کتب روایی، از قدمت برخوردارند. نگاه نخست گویای طرق مختلف این روایت است، اما پس از بررسی اسناد و متون این روایات پی می بریم که همگی دچار ضعف سند بوده و مشکلات محتوایی نیز دارند. این روایات از لحاظ سندی، مرسل یا مرفوع یا مقطوع بوده یا اینکه راویانی ضعیف دارند. در متن این روایات نیز اختلافات زیادی وجود دارد. همچنین در آن ها مطالبی به چشم می خورد که با قطعیات قرآن مغایرت دارد . از طرف دیگر، بررسی کتاب مقدس بیانگر آن است که بخشی از محتوای این روایات از کتاب مقدس گرفته شده و پس از دخل و تصرف و اضافات، وارد جوامع روایی و تفسیری شده است. ازجمله آنکه از تورات گرفته شده، اما برخلاف تورات آن دو فرزند به جای آسنات نام دو فرزند حضرت یوسف به زلیخا نسبت داده شده است. با توجه به تعدد و جامعیت روایات وهب بن منبه نسبت ب ه دیگر روایات، محتمل است که ریشه این روایات به او برسد، به طوری که راویان پس از او هرک دام به نحوی، از طرف خود، شاخ و برگی به آن افزوده اند. نتیجه آنکه برخی از مسلمانان در این موضوع به اهل کتاب مراجعه کرده و از روایات آنان متأثر شده اند. بنابراین نسبت به صحت اصل روایات سوءظن حاصل می شود، هرچند که احتمال وقوع ازدواج با توجه به قدر مشترک همه روایات منتفی نمی گردد.
بررسی تطبیقی مبانی تفسیری شیخ طوسی و فخر رازی و تاثیر آن در موضوع نسخ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فخر رازی و شیخ طوسی گرچه به لحاظ کلامی دارای دو خاستگاه فکری اند اما با توجه به رویکرد عقل گرایانه خود در تفسیر در قلمرو نسخ دارای دیدگاه های خاصی اند این رویکرد عقل گرایانه برخاسته ازمبانی تفسیری این دو مفسر بزرگ مسلمان است. مبانی تفسیری که در حکم پیش فرض ها و اصول بنیادین مفسرآن قرآن است، در نحوه کیفیت تفسیری مفسر بازتاب می یابد. صرف نظر از جنبه های گونه گون مبحث نسخ - که از دیرباز محل بحث محققان علوم اسلامی بوده - آنچه در این مقاله کانون بحث و بررسی است؛ چگونگی تاثیر این مبانی تفسیری در تفسیر آیات ناظر بر ناسخ و منسوخ است. بر اساس، مبانی مهمی مانند حکیمانه بودن خدا و فعل او یعنی قرآن حکیم، جاودانگی قرآن و تاثیر آن با توجه به عنصر مصلحت در نسخ و سرانجام خود اصل و مبنای ناسخ و منسوخ داشتن قرآن، آیات موسوم به ناسخ و منسوخ تفسیری خاص یافته است. اولا نتیجه این تفسیر این است که دامنه این آیات بسیار محدود است هردو مفسر چیزی کمتر از ده آیه را شامل چنین آیاتی می دانند؛ ثانیا هر دو مفسر در پرتو مبانی مانند حکیمانه بودن خدا و قرآن و جاودانگی آموزه ای آن و نوع رابطه ای که این مبنا با نسخ از حیث عنصر مصلحت دارد، دارای نقاط اشتراکی هستند. اما از آن سو، در موردی که به تفاوت دیدگاه کلامی آنان مربوط می شود مانند اهمیت اصل عدل به عنوان مولفه اساسی مبنای عقلی در تفسیر آیات اختلاف دارند.
بررسی دیدگاه مفسران مسلمان و قرآن پژوهان غربی راجع به معنای «فُرقان» در قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در متن قرآن کریم واژه های پیچیده ای وجود دارد که هر کدام در بافت های مختلفی به کار رفته اند. یکی از آنها «فرقان» است. مفسرّان مسلمان متقدم و متأخر کوشیده اند با مسلّم گرفتن منشأ عربی این واژه، برای آن معانی گوناگونی مانند کتاب، تورات، انجیل و تمایز میان حق و باطل در نظر بگیرند. اما دانشمندان غربی برخلاف مفسران مسلمان، با تکیه بر روش های ریشه شناختی تطبیقی زبان های سامی، ریشه عربی برای این واژه قائل نیستند، بلکه آن را از «پورقانا»ی سریانی به معنای «نجات» دانسته اند. نویسنده با مقایسه دیدگاه های این دو گروه، ریشه ای جدید برای «فرقان» پیشنهاد می کند و بر این باور است که برخلاف نظر آنها، این واژه تلفیقی از ریشه «پورقانا» به معنای «نجات» و «پوقدانا»ی سریانی به معنای «فرمان» است. در نقد و بررسی مدعای نویسنده به این نتیجه رسیده ایم که می توان بر اساس بافت برخی از آیات که ناظر به کُتب وحیانی است، ریشه اصیل عربی برای فرقان قائل شد و معنای نور برای آن در نظر گرفت و با توجه به بافت آیات دیگر که ناظر به نجات قوم بنی اسرائیل و پیروزی مسلمانان بر مشرکان است، می توان ریشه ای آرامی/ سریانی برای آن در نظر گرفت.
فراز وفرود مکی ومدنی در تفسیر الحدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دروزه از مفسران معاصری است که تفسیر خود را براساس ترتیب نزول قرآن سامان داده است. از جمله دلایل او در تنظیم چنین تفسیری، فهم بهتر تفسیر قرآن براساس فرآیند نزول تاریخی قرآن است. دروزه شیوه ی امام علی- علیه السلام- را در جمع آیات قرآن پس از رحلت پیامبر گرامی اسلام- صلی الله علیه وآله- به عنوان پشتوانه چنین نگاهی در تفسیر قرآن به شمار آورده است. اهتمام به سیاق آیات و تقسیم سوره های قرآن به مکی و مدنی در تقسیم کلام الهی از محورهای بنیادینی است که دروزه اساس شیوه ی تفسیری خود را بر آن قرار داده است تأکید دروزه در تقسیم سورمکی به مکی و مدنی به قاعده ی سیاق و مضمون باعث شده که روایات در تفسیر او از جایگاه مهمی برخوردار نباشند و تمام همت او مصروف ایجاد نوعی رابطه و تبیین وحدت موضوعی بین آیات سوره ها باشد.
این رویکرد باعث گردیده در پاره ای موارد دروزه در تفسیر درست آیات الهی بر مبنای مکی و مدنی مسیر نادرستی طی کند و از پای بندی قواعد تفسیر و از جمله استناد به روایات صحیح - به مثابه مولفه ی مهم در فهم آیات- دور نشود. در عین حال دروزه در پاره ای موارد توانسته با التزام به نقش مکی و مدنی در تفسیر صحیح قرآن توفیق یابد.
مقایسه تحلیلی تأویل از دیدگاه ملاصدرا و قاضی عبدالجبار همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات روش های تفسیر و تأویل
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران شیعی
به استناد آیات و روایات، تأویل راهی برای دستیابی به حقایق متن مقدس و عبور از ظواهر الفاظ برای نیل به حقایق آیات است. در این عرصه، هر یک از فرقه های اسلامی به بحث و تدقیق در این زمینه پرداخته و به گونه ای به ارائه تأویل صحیح همت گماشته اند. نوشتار حاضر به بررسی تأویل از دیدگاه دو دانشمند نام آور از فرقه های اسلامی عقل گرا (شیعه و معتزله)، یعنی ملاصدرا و قاضی عبدالجبار همدانی می پردازد. صدرالمتألهین به تناسبت دیدگاه وجودشناسانه و به مدد نظام عقلانی شهودی خود، میان مراتب حقیقت و عقل انسانی تناظر برقرار نموده، براساس این تناظر سعی در ادراک حقایق آیات براساس اصل موازنه میان معقول و محسوس دارد. این در حالی است که قاضی از منظر زبان شناسانه، تأویل آیات را منحصر در مدالیل زبانی دانسته، سعی می کند آن را صرفاً براساس عقل استدلالی تببیین نماید. بررسی نوع نگاه به مسئله تأویل از حیث مبدأ ورود به بحث، بدنه اصلی و پیامدهای آن در دو دیدگاه یادشده، دو جلوة متفاوت از دیدگاه های عقل گرایانه را در عالم اسلام ترسیم می کند که در این نوشتار به آن پرداخته خواهد شد.
معناشناسی واژه عدل در قرآن کریم بر مبنای روش ایزوتسو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدل مفهومی است که به دلیل انطباق آن بر فطرت نوع بشر، همواره در طول تاریخ موضوع مباحث مختلف الهی و انسانی بوده و از زوایای گوناگون بررسی شده است. در این مقاله با استفاده از روش معناشناسی ایزوتسو، ساختار معنایی این واژه بر اساس گزاره های حاصل از آیات قرآن بررسی می شود. در دستگاه معناشناختی قرآن، واژه عدل با حفظ معنای اصلی که ذاتی کلمه است - با برخی دیگر از مفاهیم اخلاقی و دینی از قبیل قسط، حق، ایمان، علم، صدق و تقوی ارتباط معنایی دارد. بر این اساس، تبیین ارتباط عدل با مفاهیم به دست آمده به عنوان حوزه معنایی این واژه، شاکله اصلی این جستار را تشکیل می دهد.
بررسی تطبیقی آرای جعفر نکونام و محمدعلی رضایی اصفهانی پیرامون تفسیر گزاره های علمی قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در قرآن کریم در آیات بسیارى پیرامون برخی گزاره های علمی سخن رفته که ذیل آن ها آرای مختلفى بیان شده است. در این راستا، پژوهش حاضر در تلاش است به بررسی و واکاوی دیدگاه های دو نظریه پرداز مطرح در میان فارسی زبانان یعنی دیدگاه های جعفر نکونام و محمدعلی رضایی اصفهانی بپردازد تا در نهایت اثبات کند علت اختلاف دیدگاه ها تفاوت پیش فرض های هر یک در تحلیل گزاره های علمی قرآن کریم است. برای نیل بدین هدف، پس از بسط و تبیین مسئله، مهم ترین پیش فرض ها در تحلیل این گونه آیات بیان و آرای صاحب نظران ذکرشده ذیل آن ها شرح داده می شود. یافته های پژوهش حاکی از آن است که پیش فرض ها نقش بسیار مؤثری در تحلیل گزاره های علمی قرآن دارند و نگاه ظاهری یا نگاه علمی به این گونه آیات مبتنی بر دخالت پیش فرض هایی چون زبان قرآن، جامعیت قرآن و تفاوت مخاطب آیات الهی است.
مفسران معاصر امامیه و غرر قرآن؛ چیستی، رهیافت ها و گونه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیاتی از قرآن به دلیل دارا بودن ویژگی های برجسته محتوایی و بیانی, مرجعیت و جامعیت خاصی در تبیین آموزه های قرآنی یافته و به مرور از شهرت، فراوانی ارجاع و استناد در احادیث و اقوال مفسران برخوردار شده اند. در برخی از تفاسیر معاصر امامیه از این آیات، به عنوان «آیات غُرر» یاد شده و معارف ژرفی از درونمایه آنها استخراج شده است. علی رغم استناد به آیات غرر، ماهیت، ملاک ها و شاخص های انتخاب این آیات بیان نشده و مباحث نظری و روش شناختی آن تبیین نگردیده است. در این مقاله، تبیین چیستی معنایی و مفهومی غرر، زمینه های پدیداری آیات غرر، انواع رهیافت ها، اکتشاف و الگوی طبقه بندی این آیات بررسی شده است. غُرر قرآنی ریشه در سنت و عترت داشته و به عبارت های تام قرآنی که در موضوع خود در مجموع آیات قرآنی از برجستگی خاص بیانی و محتوایی برخوردار بوده و در تبیین موضوع و پاسخگویی به مسائل آن منحصر به فرد و کارآمد باشند، اطلاق می شوند. دو رهیافت غایت گرا و محتوا گرا میان مفسران معاصر امامیه در انتخاب آیات غرر رایج است. اکتشاف غرر قرآنی بر پایه روش های نقلی، اجتهادی و تُراثی ممکن است و الگوی جامع و معیار در این خصوص، طبقه بندی آن ها بر پایه نظریه معرفت دینی در ساحت های پنج گانه اصلی آن است.
بررسی وجوه اضلال انسان از حیوان در دیدگاه تفسیری علامه طباطبایی با تأکید بر آیات 179 اعراف و 44 فرقان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مبانی گیتی شناختی قرآن کریم در تفسیر رتبه بندی موجودات ناسوتی با دیدگاه رایج که منسوب به ارسطو است، تفاوت دارد. قرآن معتقد است شأن موجودات، وابسته به میزان تقرب هر موجود به خداوند است. بر اساس این فرض، نه تنها انسان به طور مطلق، اشرف مخلوقات نخواهد بود بلکه اگر این شرط در انسانی محقق نشود، او همانند حیوانات بلکه از آن نیز پست تر خواهد شد. از جمله این آیات که علامه طباطبایی به آن پرداخته است، آیات پیرامون «اضلال انسان نسبت به حیوانات» است. در این مقاله تلاش شده است تا با بررسی احتمال ها در گفتار تفسیری علامه در ذیل آیات مورد بحث، در دو محور «وجه شبه برخی انسان ها با حیوانات» و نیز «چگونگی پست تر شدن برخی انسان ها از حیوانات»، دیدگاه نهایی وی در تفسیر المیزان کشف گردد. در مجموع از گفتار علامه طباطبائی در این تفسیر، چهار احتمال قابل استنباط است. به نظر می رسد برخی از این احتمال ها به هیچ وجه با هم قابل جمع نباشد و با دیدگاه ایشان در تفسیر آیات مشابه دیگر، سازگاری نداشته باشد.
بررسی مبانی، روش ها و برداشت های تفسیری احمد مصطفی المراغی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تفسیر مراغی از تفاسیر مهم معاصر است. مؤلّف آن احمد مصطفی المراغی رئیس أسبق دانشگاه الازهر و از شاگردان مکتب تفسیری المنار است. مفسّر با تکیه بر مبانی و روش هایی به تفسیر آیات قرآن پرداخته است. حجیّت ظواهر کتاب، عدم حجیّت اخبار آحاد در تفسیر، عدم تحریف قرآن، ممنوعیت تفسیر به رأی و اعتقاد به تناسب آیات، از مبانی تفسیری وی به شمار می رود. وی در مواردی مانند تفسیر آیه 3 و 4 فیل و آیه 65 و243 و 259 بقره به مبانی تفسیری خود ملتزم نبوده است و در مواردی مانند تفسیر آیه 55 آل عمران، اخبار متواتر و یا اخبار محفوف به قراین صدق نزد اهل سنت را نادیده گرفته و آیات را بر خلاف ظاهر و بر خلاف آن روایات تفسیر نموده است. ایشان در روش تفسیری خود از روش های مختلف تفسیری بهره برده است. در این مقاله برخی از برداشت های تفسیری وی، که متاثر از اندیشه های وهابیت یا ناشی از تحلیل مادی آیات است، نقد شده است.
روح معنا ره آوردِ بدیع قرآن؛ مؤثر در فهم گزاره های دین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه به زبان دین در فلسفه دین به دلیل چگونگی مسأله معنا درباره فهم گزاره های دینی و تحلیل اعتقادات مبتنی بر این گزاره هاست. آنچه در این میان مهم است و در حل بسیاری از مسائل می تواند مورد بهره قرار گیرد، مسأله ارتباط میان لفظ و معنا، دلالت آنها و نیز معنای واژگانی است که در متون دینی به کار رفته است، به طوری که امروزه زبان شناسان معاصر در سمانتیک یا علم دلالت الفاظ، بحث مستقلی را برای واژگان اختصاص داده اند. با عنایت به این مهم و نیز واژه شناسی ای که در متون دینی و زبان دین به ویژه کلام وحی مطلق؛ قرآن، به کار رفته و با توجه به اعجاز بیانی قرآن که مربوط به ساختار لفظی آن است و بسیار در فهم گزاره های آن مؤثر است؛ نوشتار زیر در پی تبیین و بررسی مبنای ساختار شناسی الفاظ با توجه به مبنای خاص قرآن در بیان معنا و مفهوم این گزاره ها و کیفیت دلالت آنها از طریق دلالت لفظ بر روح معنا است.
بررسی تفسیر ابعاد دعا در المیزان
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفهوم شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران شیعی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن موارد دیگر
دعا یکی از کلیدی ترین مفاهیم دینی است. رابطة انسان با خداوند در قالب مفهوم دعا نظام یافته است. بسیاری از فیلسوفان و بزرگان دینی کوشیده اند تا این مفهوم را به نیکی ترسیم کنند و از زوایای مختلف آن پرده بردارند. علاّمه طباطبائی نیز در تفسیر المیزان، به این موضوع نظر کرده است. وی با واکاوی دقیقی در موضوع دعا، گره های بسیاری را از این مفهوم گشوده است. نگاه وی به مسئلة دعا، به گونه ای دقیق و به شیوه ای گام به گام ترسیم شده است تا مخاطب به زوایای مختلف این مفهوم آگاهی یابد. وی با پاسخگویی به بسیاری از پرسش های مقدّر در باب دعا، شیوه ای را نشان می دهد که هر پرسشی می تواند در آن به پاسخ مطلوب خود دست یابد. این مقاله شیوه ای را که علاّمه طباطبائی در تفسیر المیزان برگزیده به همراه مفهوم دعا ترسیم کرده است و آنها مورد بررسی قرار خواهد داد.
کاربرد علم صرف و نحو در تفسیر
حوزههای تخصصی: