دکتر نصر حامد ابو زید از نو اندیشان دینی است که در زمینه علوم قرآنی دیدگاه هایی متفاوت از آراء پیشینیان ارائه کرده است. نسخ پژوهی یکی از عرصه هایی است که وی در سیر مطالعات قرآنی خویش بدان نظر داشته و این نگاه، با تطوّر اندیشه وی در گذر زمان، تغییر پذیرفته است.
این مقاله در پی آن است که با دنبال نمودن جریان نسخ پژوهی ابو زید از مرحله «قرآن به مثابه نص» تا مرحله «قرآن به مثابه گفتمان»، تطوّرات دیدگاه وی در این باب را به ترسیم کشد. هم چنین نقد و ارزیابی مختصر چالش های موجود در نسخ پژوهی ابو زید از دیگر اهداف این نگاشته است.
ماده عزم حامل مفهومی کلیدی در تاریخ فرهنگ اسلامی است که کاربردهای آن در 9 آیه از قرآن کریم، در حیطه های مختلف عقاید، اخلاق، احکام و اندیشه سیاسی اثر گذارده است؛ این در حالی است که در تفاسیر و ترجمه های قرآن، تشتت محسوسی در توضیح این ماده دیده می شود که تا حدی برخاسته از دور شدن از زبان عصر نزول و اختلاط میان زبان ها و گویش ها، و تا حدی مربوط به خلاقیت های مفسران و مترجمان در ارائه برداشتی رها از واژه شناسی است. پرسش اصلی در پژوهش حاضر این است که ماده عزم در تفاسیر و ترجمه های کهن فارسی، در کاربردهای 9 گانه در قرآن کریم چگونه فهم شده است؟ این فهم ها چه همگرایی و واگرایی دارند و چه گونه شناسی از آنها می توان ارائه داد؟ روش به کار گرفته شده در مقاله، مطالعه تطبیقی متون و تحلیل محتوای آنها با الگوی داده بنیاد است؛ به طوری که اطلاعات به دست آمده از مقایسه و تحلیل، پس از به دست آمدن همگرایی ها و واگرایی ها، مقدمه دست یابی به یک گونه شناسی انتقادی گردد. برای پیشبرد بحث، مؤلف به طور غیر مستقیم از روش گونه شناسی ساخت معنا در حوزه زبان شناسی تاریخی نیز بهره گرفته است