اعتقاد به جانشین معصوم در مذهب شیعه و خطاناپذیری پاپ در مذهب کاتولیک از اصول بنیادین اعتقادی هر دو مذهب است؛ به گونه ای که منکران آن خارج از مذهب قلمداد میگردند. برخلاف این اشتراک، این موضوع در دو مذهب ازنظر ماهیت موضوع، جایگاه، وظایف، شرایط امام، نقش امام/ پاپ، ادله اثباتی آن در کتاب الله، سنت و عقل، اعتبار ادله و هم چنین طریقه نصب آنها با یکدیگر متفاوت است. مقاله حاضر درصدد آن است که با تبیین ساختار موضوع و موارد الحاقی به آن، به بررسی و نقد و سپس مقایسه آن دو بپردازد تا زمینه گفتگوی بیشتری برای مباحث و تحقیقات بعدی فراهم آید.
"در این مقاله، پس از طرح ویژگىهاى جامعه مطلوب امیرالمؤمنین علیهالسلام ، گستره روابط و ضوابط و حقوق اجتماعى در چنین جامعهاى در قالب طرحى به نام اساسنامه جامعه آرمانى حضرت امیر علیهالسلام ارائه شده است. در این طرح، تلاش گردیده است ضوابط و قوانین محورى و پایهاى جامعه آرمانى اسلامى در قالب اصول کلى و اصول موضوعه بیان گردند.
در جامعه آرمانى، شبکه روابط اجتماعى حاصل برقرارى روابط و مناسبات درست میان مردم و رهبرى است. در این جامعه، مردم و رهبرى (امام و مأموم) دو قطب اساسى جامعهاند و تنظیمات و مناسبات اجتماعى پیرامون این دو شکل مىگیرند و شبکه روابط اجتماعى را در یک جامعه به وجود مىآورند.
"
انسان از بدو آفرینش، در پی آن بوده که از سرانجام جهان هستی و آینده و سرنوشت خویش آگاه گردد. پیامبران الهی نیز برخی از حوادث آینده را از پیش می گفته اند، اما علم به آینده و سرانجام جهان را مختص ذات الهی می شمرده اند. این کنجکاوی، عده ای را به استفاده از روش های انحرافی و غیرعلمی کشانیده است. هزاره گرایی و امور پیوسته به این اندیشه، از جمله راه هایی است که ابتدا در میان یهودیان و به تبع آنها در میان مسیحیان پیروانی پیدا کرد و بعدها از طریق راهبان و احبار به فرهنگ اسلامی پا نهاد و در کنار اندیشه موعودگرایی که مشترک بین ادیان شرقی و ابراهیمی بود، واکنش ها و جریان های جدیدی را به راه انداخت.
این مقاله، می کوشد اندیشه هزاره گرایی و جست وجو درباره آینده جهان و ظهور امام مهدی در میان اهل سنت و چگونگی استفاده و سوء استفاده از آن را برای تعیین وقت قیامت، بررسی کند و ضمن بازکاوی خاستگاه های این جریان، سرانجام آن را در دهه های اخیر باز گوید و مشکلات این جریان را برشمارد.
با مطالعه تاریخ فرقه های اسلامی، میتوان به این مطلب پی برد که همة آن فرقه ها در طول حیات فرهنگی و سیاسی خود با یکسری انشعابات روبه رو بوده اند. در این مقاله، به این مطلب پرداخته شده است که مذهب شیعة اثناعشری نیز همانند دیگر مذاهب اسلامی با انشعاباتی روبه رو بوده است. بیشتر آن گروه های انشعابی از جریان مهدویت، سوء استفاده نموده اند. یکی از موارد مهم آن انشعاب ها، فرقه واقفیه با ادعای مهدویت برای امام هفتم علیه السلام است. این جریان انحرافی در مدتی کوتاه، شبهاتی را در مسأله مهدویت پدید آوردند. از جانب دیگر امام رضا علیه السلام و برخی یاران آن حضرت، برابر این گروه به مبارزه برخاسته، شبهات آنان را به گونه ای مناسب پاسخ دادند و از فتنه انگیزی آنان جلو گیری نمودند.