فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۱٬۵۹۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
انسان، پدیداری خودآگاه و خواهان تغییر است که نیاز به تغییر از سر انتخاب، اصل ماهیت انسانی او را توضیح می دهد. اندیشه تغییر، خاستگاه مبنای انسان شناخت اندیشه پیشرفت است و قابلیت پیشرفت انسانی، نشان دهنده ماهیت، وجوه، ابعاد، سطوح و ژرفای وجودی او است. بر اساس عقل و وحی و در برآیند آنها، سنت اهل بیت(ع)، گستره و ژرفای امکانی و وقوعی انسان تفسیر و تدبیر می شود. بدین سان ماهیت وجودی آدمی، همان ساحت و ژرفای امکانی و وقوعی پیشرفت آدمی است و ابعاد رشد انسان، ابعاد وجودی او است. به مدد کاربرد منظومه ای از روش شناسی های استنتاجی، روش شناسی استنباطی و نیز روش شناسی علوم رفتاری، ساحات انسان نگر آموزه های دین در این چشم انداز دانسته تر می شود و بر همین اساس دریافته می شود که تفقه در دین، منظومه دانشی مدیریت انسان نگر رشد و ولایت مند تغییر است. لذا سامانه علوم انسانی رشدنگر، مستند به همین مبانی انسان شناخت پیشرفت شکل می گیرد و عرصه ها و وجوه دکترین انسان نگر نظام مدنیت اسلامی، در این راستا منقح می شود و در نهایت نظام انسان شناخت ولایت فقیه، این گونه به روشنی می گراید.
رساله الطیر ابن سینا، فراروایتی نمادین از معنای زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رساله الطیر ابن سینا حکایت نمادین هبوط نفس یا همان عقل از عالم علوی، اسارت او در عالم مادی و تلاش برای رهایی و اتصال دائمی با عقل فعال است. در این داستان، نمادهای مختلفی همچون پرنده، صیاد، دام، غم غربت، سفر، اسارت، کوه و نمادهای پیرامونی هریک وجود دارد. ابن سینا در این رساله، نظریه ای فراطبیعت گرایانه درباره معنای زندگی ارائه می کند. بر اساس این نظریه، زندگی هنگامی معنادار خواهد بود که انسان هدفی اساسی را در زندگی کشف کند و آنگاه، با رغبت برای وصول به آن بکوشد. این هدف لازم است دارای ارزش واقعی باشد و انسان در رسیدن به آن، به موفقیت واقعی دست یابد. چنین هدفی همان خداوند است. معنای زندگی در نظر ابن سینا با جاودانگی نفس، وجود خداوند، قدرت معرفتی عقل و امکان تکامل انسان تا مقام اتصال دائمی به عقل فعال، پیوند خورده است.
اعتبارسنجی رهیافت های کشف استدلالی غرض سوره های قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در میان مفسرانی که به وجود غرض واحد در هر سوره اعتقاد دارند، دو رویکرد توصیفی و استدلالی برای شناسایی غرض سوره وجود دارد. در رویکرد استدلالی، مفسر تلاش می کند با تکیه بر شواهد درون متنی و برون متنی، غرض سوره را کشف نموده، کیفیت راهیابی خود را به غرض سوره به طور مستدل و ضابطه مند بیان نماید. مفسرانی که برای کشف استدلالی غرض سوره ها تلاش کرده اند، از شش رهیافت مختلف در این مسیر استفاده کرده اند. در این نوشتار نگارنده تلاش می کند با ارزیابی و اعتبارسنجی رهیافت های مختلف، میزان اعتبار هر رهیافت را در فرآیند کشف غرض سوره مشخص نماید و در انتها رهیافتی جامع برای کشف غرض سوره های قرآن پیشنهاد می نماید.
پیوند روح، نور و سکینه در قرآن و نقش آن ها در حیات اخلاقی انسان با تکیه بر ارزیابی دیدگاه علّامة طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران شیعی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن انسان و جامعه در قرآن انسان در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
واکاوی مفهومی و دلالی واژگان قرآن کریم و نیز، کاربردشناسی و پیوند آن ها با یکدیگر از جمله عرصه هایی است که در حوزة قرآن پژوهی مورد توجّه اندیشه وران قرار گرفته است. در این میان، سه واژة روح، نور و سکینه و پیوند معنایی آن ها در آیات، محلّ تأمّل می نماید. این نوشتار بر آن است تا با بهره گیری از روش تحلیلی و از رهگذر کاربردشناسی این واژگان در آیات، به پیوند معنایی آن ها بپردازد و در همین راستا، دیدگاه مرحوم علّامة طباطبایی را مورد نقد و ارزیابی قرار دهد. بررسی جایگاه نور، روح و سکینه در حیات اخلاقی انسان از دیگر مسائل مورد بررسی در این نوشتار می باشد.
گام های مؤثر در صراط مستقیم انسانیت با تکیه بر آرای امام خمینی (س)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی ولایت فقیه امام خمینی
در مقاله حاضر در صدد بیان مؤلفه هایی هستیم که از نظر امام خمینی در کیفیت قدم زدن در صراط مستقیم انسانیت نقش مهمی را ایفا می کند و ضرورت پرداختن به این مسئله به این خاطر است که انسان برای رسیدن به سعادت باید در صراط مستقیم سیر کند.
صراط از طرفی به طبیعت و از طرف دیگر به الوهیت (ما فوق طبیعت) ختم می شود.
امام خمینی مفهوم صراط را شامل تمام زندگی دنیوی می داند و معتقد است این دنیا، دنیایی است که باید از آن عبور کرد. به طوری که اگر توانستیم از راه صحیح آن را طی کنیم به سعادت خواهیم رسید.
رویکرد ساختارشناسانه به سوره کهف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگاه ساختارشناسانه به سوره های قرآن کریم، نگرشی نوین و تاثیرگذار در تفسیر است. تحریف ناپذیری قرآن و توقیفی بودن آیات در سور از مبانی جاری بر این رویکرد به سور است. همچنین سه اصل وحدت غرض، تنوع موضوعات و هماهنگی سوره، از اصول حاکم بر آن به شمار می رود. هر سوره ازجمله سوره کهف، یک ساخت و نظام محسوب می شود که دارای دو واحد ساختاری؛ ساخت صوری و ساخت معنایی است. هر یک از این دو واحد دارای روساخت و ژرف ساخت بوده که روساخت، گسسته و پیامد ژرف ساخت دوری است. روساخت صوری سوره، واژگان، نحو و موسیقی آیات است. ژرف ساخت صوری سوره، جنبه های هنری سوره است. روساخت معنایی سوره، که مجموعه ای از آیات سوره را به خود اختصاص داده اند و ژرف ساخت معنایی سوره، که به شکل دوری بخش های مختلف سوره را به هم پیوند می دهد.
تفسیر آیه کرامت و رفع تعارض نمایی آن با اوصاف نکوهیده انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم در آیه کرامت تمامی انسان ها را دارای وصف کرامتِ ویژه دانسته است. این آیه در نگاه ظاهری با برخی از آیات دیگر قرآن مانند: ابراهیم / ۳۴، معارج / ۲۱ ۱۹، علق / ۷ ۶، احزاب / ۷۲، قیامت / ۵، عصر / ۲ ۱ و اعراف / ۱۷۹ در تعارض است. دیدگاه های مختلفی از سوی مفسران جهت رفع این تعارض مطرح شده است. در این دیدگاه ها ایمان، تربیت یافتگی انسان، پاکی فطرت، به کارگیری درست غرایز، عدم قناعت به زمینه خلقت، تمایز قائل شدن بین کرامت آغازین و رذالت فرجامین و به فعلیت رساندن جنبه های مثبت وجود انسان، به عنوان ملاک کرامت مورد توجه قرار گرفته است. این مقاله بر این نکته تاکید می ورزد که تکریم انسان به نوع آفرینش او باز می گردد که به انسان ظرفیت ها، استعدادها و توان مندی هایی خاصی عطا کرده است و تکریم انسان بر مبنای این ویژگی های منحصر به فرد آفرینش انسان در میان مخلوقات الهی است و نکوهش از انسان در برخی از آیات به جهت استفاده نادرست او از این نعمت ها است.
تحلیلی فرامتنی بر مبالغه در قرآن (با تکیه بر آیه40 سوره اعراف)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱ (پیاپی ۹)
حوزههای تخصصی:
بخشی از اعجاز قرآن به زیبایی های ادبی و هنری کلام الهی اختصاص دارد، که همواره دانشمندان بلاغت قرآنی در آن اختلاف نظر دارند. بعضی چون ظاهرگرایان افراطی که تنها به ظاهر الفاظ قرآن بسنده می کنند، وجود هر نوع تشبیه، استعاره، مجاز، کنایه و ... را در آیات انکارمی کنند و بعضی چون تأویل گرایان افراطی با نفی ظاهر الفاظ، برای آیات محکم با معنای صریح و روشن نیز، به دنبال تأویل باطنی هستند. از میان شاعران زبان فارسی ناصر خسرو و مولانا جلال الدین به دلیل رویکرد تأویل گرایانه نسبت به آیات قرآن، بیش از دیگر شاعران وجود زبان مجازی و استعاری را بر مبنای اعجاز بلاغی باور دارند. در حوزه بلاغت قرآن اختلاف نظر اساسی این است که آیا پذیرفتن زبان مجازی و استعاری قرآن به ساحت مقدس کلام الهی خدشه وارد می کند؟ و چرا برخی وجود زبان مجازی در قرآن را نفی کرده اند؟ آیه 40 سوره اعراف، برجسته ترین آیه ای است که نوعی مبالغه را نشان می دهد و مطالعه تفاوت نظر مفسرین در ارائه شرح این آیه و راه یافتن بعضی مثل های زبان عرب در قرآن برای بیان مفاهیم متعالی، تحلیلی فرامتنی را لازم دارد. در این جستار کوشش شده است به دنبال طرح بحث اولیه و بیان آراء و اندیشه هایگوناگون به این پرسش ها پاسخ داده شود و تحلیلی فرامتنی بر آیه ذکر شده، ارائه کند.
واکاوی وجه ارتباط هدایت به متّقین در نظر مفسّران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله مسائلی که از دیرباز در همة انحای نگرش تفسیری و در همة اعصار تا امروز، معرکة آرای مفسّران قرار گرفته است، وجه ارتباط هدایت قرآن کریمبه متّقین می باشد. قرآنی که حکمت نزول آن هدایت عالمیان معرّفی شده، به چه علّت در آیة دوم سورة بقره هدایت آن به متّقین نسبت داده شده است؟ منظور از هدایت و متّقین در این آیه چیست؟ آیا این نسبت دالّ بر انحصار هدایت قرآنبه متّقین است؟ نظرات مختلف مفسّران را به دو بخش اصلی تقسیم کردیم. در مجموع، پنج نظر را در این دو بخش گنجاندیم و به بررسی اجمالی آنان پرداختیم. در این جستار، این نکته حاصل می گردد که نسبت هدایت به متّقین دوسویه می باشد؛ یعنی چنان که هدایت بر متّقین مؤثّر است، تقوا نیز در کسب هدایت تأثیر بسزایی دارد و این نسبت بیانگر هدایتی خاص است. در هندسة معرفتی قرآن، هدایت نسبت به تقوا، سه موضع دارد. این سه ساحت باعث شده است که در ایجاد و شدّت تقوا تأثیر بسزایی داشته باشد. با تدبّر در مسائل بیان شده از ارتباط و هم آیی هدایت و تقوا نتایج متعدّدی حاصل می شود. می توان بیان داشت که متّقین در مرحلة ابتدا و استدامه نیاز به هدایت الهی دارد و از آن بهره جسته، در پرتو دو هدایت الهی قرار گرفته اند که از آن به هدایت اوّلیّه و ثانویّه یاد شده است.
جایگاه خدا و انسان در آموزه نجات اسلامی (با تأکید بر دیدگاه شیعه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تبیین دیدگاه های نجات شناختی مذاهب کلامی باید بررسی شود که نجات انسان در جهان آخرت، جنبه استحقاقی دارد یا تفضّلی و اینکه این به تدبیر دنیوی بشر مربوط است یا تقدیر ازلی الهی. سپس می توان جایگاه خدا و انسان را در آموزه نجات شناختی یک مکتب به درستی تعیین نمود. مطالعه و بررسی تاریخ اندیشه های کلامی نشان می دهد پاسخ های کلام اسلامی به این پرسش ها، در قالب سه دیدگاه نجات شناختی قابل تفکیک و معرفی است: 1. دیدگاه خدامحور اشاعره؛ 2. دیدگاه انسان محور معتزله؛ 3. دیدگاه خدا انسان محور شیعه. در این نوشتار سعی شده تا این سه دیدگاه نجات شناختی به اختصار معرفی شود و مبانی فکری هر یک از آنها تبیین گردد. در پایان نیز مزایای دیدگاه ترکیبی شیعه (دیدگاه خدا انسان محور) بیان خواهد شد.
چیستی و چرایی تأویل نصوص دینی از منظر غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فهم درست منابع و نصوص دینی، دغدغه اساسی و همیشگی پژوهشگران اسلامی بوده و هست و از گذشته تا کنون، آنها روش های خاصی را برای فهم صحیح نصوص دینی به کار برده اند. یکی از روش های مهم در این زمینه، «تأویل» است. غزالی در دو دوره فکری خود، دو گونه مواجهه با مسئله تأویل دارد. در دوره اول، مانند غالب متفکران اسلامی، تأویل را ناظر به معنای بعید از لفظ می داند و صرفاً آیات متشابه را تأویل پذیر می شمارد؛ اما او در دوره پایانی عمر خویش، با پذیرش رویکرد عرفانی، تأویل را ناظر به امر حقیقی و خارجی پنداشته، همه آیات قرآن، اعم از محکم و متشابه، را تأویل پذیر می داند. در روش شناسی فهم متن از منظر غزالی متأخر، به این نکته پی می بریم که او با ارائه روی آوردی خاص در تأویل توانسته است الگوی نوینی ارائه دهد تا دیگران نیز براساس آن بتوانند در این مسیر گام بردارند و به فهم روشمند از نصوص دینی نائل آیند. از الگوی پژوهشی او در فهم متن، متفکرانی مانند ابن عربی، ملاصدرا و فیض کاشانی بهره برده اند. در این تحقیق، علاوه بر تبیین الگوی یادشده با رویکرد تحلیلی، به ضرورت، اهمیت و چرایی به کارگیری این روش از منظر غزالی پرداخته می شود.
بررسی همخوانی دین ثابت و نیازهای متغیر بشری در نگاه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مجتمع بشری در ادوار گوناگون تکوّن خود، هماره دچار تحوّلی است که لازمه آن ، نیازهای متغیر است. حال بین دین ثابت با منابعی محدود و ادعای جاودانگی و خاتمیت، با نیازهای متغیر و بی شمار جوامع انسانی، نوعی دوگانگی و ناسازگاری وجود دارد. علامه طباطبایی با اذعان به این مطلب، قواعد اسلام را به دو بخش ثابت و متغیر تقسیم نموده است؛ قسم اول در تطبیقی تامّ و جامع با فطرت بشری است که تا بشریت ادامه دارد، این احکام نیز دارای بقا و استمرارند. ایشان در مقابل، در باب مقرراتی که جنبه موقتی یا محلی دارند و با پیشرفت تدریجی مدنیت، تغییر می یابند، معتقد است دین فطری اسلام بر اصل ثابت و حکم ضروری فطرت، یعنی ولایت صحّه گذشته است که طبق آن، والی حکومت اسلامی براساس موازینی خاصّ می تواند در جهت ساماندهی حوائج متغیر و متکثّر جامعه، قوانینی را بنا نهد که همانند مواد شریعت حقّ و لازم الاجرا هستند.
مفهوم سازی کلام الهی در قرآن بر اساس ارتباط شناسی و استعاره مفهومی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن زمستان ۱۳۹۵ شماره ۶۸
حوزههای تخصصی:
رابطه وحیانی خدا با بشر حقیقتی شهودی است که فقط برای کسی که آن را دریافت می کند معلوم است. تحقیق در این حقیقت شهودی برای ما، مستلزم مراجعه به مجموعه قراینی است که از آیات و روایات به دست می آید. تتبع حاضر می کوشد نشان دهد که نزدیک ترین معنا برای تکلیم الهی این است که «کلام الهی همان رابطه کلامی» است. این پژوهش برای توضیح این معنا، از روش معناشناسی شناختی بهره می جوید و تبیین خود را با تکیه بر دو الگوی ارتباطِ شناختی و استعاره مفهومی به انجام می رساند. الگوی ارتباط شناختی ویژگی های ارتباط کلامی را برای ما مشخص می کند و الگوی استعاره مفهومی راه ما را به معارف دینی که خصلتی استعاری دارند، باز می کند. ترسیم نگاشت بین قلمرو ارتباط کلامی با قلمرو تکلیم الهی به ما نشان می دهد که مشابهت های بسیاری را می توان بین این دو قلمرو کشف کرد و برای آن، مؤیدهایی از قرآن و روایات فراهم نمود. نتیجه این کاوش به سه اصل منجر می شود: نخست اینکه بین خدا و انسان رابطه کلامی وجود دارد؛ دوم آنکه این ارتباط حقیقی است و انتزاعی نیست و نهایتا آنکه رابطه کلامی خدا با بشر از جنس افعال گفتاری است.
خلود در عذاب جهنم از منظر ابن قیم جوزی و علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خلود اهل نار و عذاب ابدی یکی از بحث های مهم و پیچیده ای است که عالمان دیانت را به خود مشغول داشته است و هریک به مقتضای اصول و مبانی فکری خویش روش متفاوتی برای حل این مسئله و سوالات مطرح دراین باره در پیش گرفته اند، ازجمله اینکه چگونه عذاب ابدی و خلود همیشگی در آتش با رحمت و عدالت خداوند سازگار است و اینکه چگونه ممکن است گناه محدود، عذابی نامحدود داشته باشد، این تفاوت رأی را در نظرات ابن قیم اشعری و علامه طباطبایی فیلسوف و مفسر شیعی به خوبی می توان مشاهده کرد. ابن قیم جوزی از جمله متکلمینی است که قائل به خلود در عذاب نیست و به طور وسیع و روشمند به مسئله خلود اهل نار پرداخته است وی در بخشی از سخنان خود، آراء قائلین به خلود را بیان نموده است و در بخشی دیگر، آن ها را نفی و نقد می کند. وی با بیان ادله فراوان عقلی و نقلی، عدم خلود و جاودانگی در آتش را اثبات می نماید. علامه طباطبایی در تفسیر آیاتی که مربوط به خلود اهل نار است، بر اصل خلود پافشاری داشته و سعادت و شقاوت، خیر و شر در آدمیان را به ظهور حالات و ملکات نفسانی که در دنیا کسب کرده اند نسبت می دهد و معتقد است که اگر کفر و شرک در نفس رسوخ کند، باعث عذاب دائمی می شود. اما بر این نکته نیز تأکید می نماید که خلود در نار، به کافران اختصاص دارد. وی در رابطه با خلود اهل نار به این نکته تاکید دارد که قرآن کریم بر خلود و جاودانگی در آتش نص صریح دارد و معتقد است نمی توان همه احکام شرع و خصوصیات معاد را با مقدمات کلی عقل اثبات کرد، چرا که دست عقل به آن خصوصیات و جزئیات نمی رسد، و تنها راه اثبات آن، تصدیق به نبوت پیامبر صادق است. ابن قیم جوزی و علامه طباطبایی هریک با توجه به مشرب و مبانی فکری که داشته اند، در تبیین مسئله خلود در عذاب دلایلی اقامه کرده اند که به لحاظ روشی و محتوایی و تفسیری متفاوت اند.
تعلیقات على بن محمد عاملی بر احادیث ابواب عدل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعلیقات علی بن محمد عاملی (سده یازدهم) بر یازده حدیث از توحید صدوق، کافی و کتابهای دیگر در این گفتار ارائه شده است. این تعلیقات، که از کتاب ""الدر المنثور فی المأثور و غیر المأثور"" عاملی برگزیده شده، در موضوع هایی است مانند: بداء، استطاعت، قدریه، نفی جبر و تفویض، امر بین الامرین، حدیث تردّد، مشیت الهی، رساله امام هادی7 در نفی جبر و تفویض. شرح حال مختصری از عاملی در آغاز مقاله آمده است.
نقش فطرت در معناداری زنذگی از دیدگاه صدرای شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
زندگی انسان زمانی معنا و ارزش می یابد که هدف و غایت آفرینش او تحقق یابد. بررسی نقش فطرت، به معنای آفرینش ویژه ای که به انسان اختصاص یافته است، با معناداری زندگی او مرتبط است. در این پژوهش، ابتدا با روش توصیفی- تحلیلی، فطرت اولیه و ثانویه از دیدگاه صدرا تبیین شده است. سپس دیدگاه های او درباره فطرت و بررسی نقش آن در معناداری زندگی انسان بیان گردیده و روشن شده است که دیدگاه وی درباره فطرت و تقسیم آن به اولیه و ثانویه، سبب شناخت موضوع معناداری زندگی می شود. علاوه بر این، معلوم می شود که تمرکز صدرا بر تحقق ولادت ثانویه در دو حوزه فکر و عمل، دربردارنده تصویر جامع و جدیدی از معناداری زندگی است.
حقیقت فلسفی «صراط» و اثبات «واحدیت» آن از منظر صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن علوم قرآنی کلیات مفهوم شناسی
چکیده
هدایت الهی دارای مبدأ (منه)، مقصد (الیه)، وسیله (به) و طریق (صراط) است. پرداختن به موضوع هدایت در آیه شریفه «اِهدِنا الصِّراطَ المُستَقِیم»، بدون تبیین حقیقت «الصراط» که مفعول دوم «اِهدِنا» و متعلّق هدایت است، در واقع پرداختن به بحثی بدون موضوع است که می تواند به نتایجی ابهام آفرین، مانند تعدّد صراط بینجامد. هدف اولیة این تحقیق، تبیین فلسفی حقیقت صراط از منظر ملاصدرا است. ایشان صراط مستقیم را در دنیا، مفهوماً سیر الی الله که حرکت و سیر ارادی و دینی در قالب شرع و صیرورت وجودی انسان در بُعد علمی و عملی با تبعیت از مصادیق صراط است و مصداقاً «قرآن»، «دین» و «پیامبر و ائمه معصومین^» می داند که در آخرت، نمود صراط دنیایی است و به صورت محسوس، روی جهنم کشیده شده است. هدف ثانوی این تحقیق، اثبات واحدیت صراط به تبع منطقی در ضمن تبیین آن با سه دلیل: (۱) وحدت سیاق حکمت خداوند (حکمة الکون) در تکوین و تشریع، (۲) تلازم بین واحدیت ربّ و واحدیت صراط و (۳) سنخیت صراط با علم و حق است. در نتیجه وی وحدت را لازمه منطقی و فلسفی حقیقت صراط دانسته، تعدد صراط را از منظر عقل مردود می شمرد.
ظرفیت های فلسفه اسلامی برای علوم مدرن؛ مطالعه موردی: بحث «دوستی» در فلسفه اسلامی و روان درمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر خلاف این باور نادرست که تفکر مدرن و نتایج آن برای زندگی بشری، بر مبنای گسستی سراسری از تفکر پیشامدرن پدید آمده است، دستاوردهای حوزه های مختلف معرفت بشری در عصر حاضر نشان از آن دارد که بازخوانی انتقادی میراث فلسفه کلاسیک به اکتشافات شگفتی حتی در حوزه های علمیِ کاملا مدرن رهنمون شده است. پرسش آن است که آیا تنها فلسفه کلاسیک غرب چنین ظرفیتی را برای بازشکوفایی داراست؟ و آیا میراث فلسفه اسلامی از چنین ظرفیتی برای بهره برداری در جامعه معاصر خودمان تهی است؟ پژوهش حاضر با تامل بر یک مطالعه موردی و بررسی مقوله «دوستی» در رشته علمیِ مدرن «روان درمانی» و نحوه احیای مجدد آن در دنیانی معاصر –بر خلاف آموزه های فلسفی مدرن- ظرفیت های همین مقوله در چارچوب میراث فلسفه اسلامی را نیز مورد واکاوی قرار می دهد و نشان می دهد که امکان رویکردی مشابه به گنجینه فکری اسلامی نیز در جامعه معاصر اسلامی وجود دارد
بررسی تطبیقی ارزش های پایدار هویت حکمت و هنر اسلامی در خلق آثار تعالی بخش معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به اعتقاد اندیشمندان، دو دیدگاه در زمینة فلسفة حکمت و هنر اسلامی در معماری وجود دارد. در دیدگاه اول تجلی عینی اسلام در برخی آثار معماری به وضوح دیده می شود. براساس این اعتقاد، آثار معماری حاصل فرآیندی در اندیشه های اسلامی و به خصوص شیعی در بستر سال ها تجربه است که به عالی ترین شکل ممکن در عرصة ظهور متجلی شده است. در مقابل و به اعتقاد دیدگاه دوم، اسلام از آثار هنری و معماری دورة اسلامی کاملاً تفکیک شده است. اندیشمندان این نظریه تأکید دارند که هیچ رابطه ای میان هنر اسلامی و اعتقادات اسلامی وجود ندارد. واکاوی آموزه های معنوی پنهان در هویت حکمت و هنر معماری گذشتة ایرانی می تواند نقش بسزایی در رد دیدگاه اندیشمندان نظریة دوم داشته باشد. بر این اساس، در مقالة حاضر تلاش شده است تا با بهره گیری از روش تحلیلی توصیفی ابتدا چگونگی تجلی هویت حکمت و هنر در معماری اسلامی ارزیابی شود و سپس با بیان فلسفة حکمت و هنر و معناگرایی آن در معماری اسلامی تجلی این فلسفه از طریق شاخص های معناگرایی در معماری اسلامی مورد مطالعه قرار گیرد. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که انعکاس و تجلی معناگرایی ناشی از فلسفة حکمت و هنر را می توان به وضوح در آثار معماری ایرانی مشاهده و حتی می توان نظریة اندیشمندان معتقد به رویکرد دوم را به راحتی رد کرد.