فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۴۱ تا ۷۶۰ مورد از کل ۱٬۵۹۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
تفاوت نگاه به سرشت بایستگی های اخلاقی، منشأ تنوع نظریه هایی در این باب شده است. نظریه الزامات اخلاقی آیت الله لاریجانی یکی از آنهاست که به علت اعتقاد به معناداری و واقعیاتی نفس الامری، از سایر نظریه ها متمایز شده است. این مقاله ضمن تبیین دیدگاه ایشان و بررسی اجمالی سایر نظریه ها از نگاه خود ایشان، نظریه الزامات اخلاقی و عقلی را در سه حوزه معناشناسی، هستی شناسی و معرفت شناسی تحلیل و ارزیابی کرده است و ضمن اصرار بر اتقان و عدم تعارض بخش های مختلف این نظریه، نقدهایی بر آن وارد کرده است؛ انحصار عقل در ادراک، قابل تأمل است و تأکیدهای قرآنی، روایی و فلسفی بر جایگاه عقل عملی و الزام و تدبیر آن نیز قابل توجه است. با توجه به جایگاه عقل در منابع مختلف و ترسیم دقیق آن، نحوه ادراک ما از احکام عقلی، نیازمند تفصیل بیشتری است که با لحاظ رویکرد مُدرکیت عقل، توجیهات مقدر دیدگاه فوق، به سمت تعارضات پیش خواهد رفت؛ اما اگر نگاه به جایگاه عقل تغییر کند، تدقیق اندیشمندان و ازجمله خود استاد لاریجانی در نظریه الزامات اخلاقی و عقلی، مقدمه تسریع در روند رسیدن به نظریه ای جامع در باب نظریه اخلاقی اسلام خواهد شد.
هوشمندی وتسبیح حقیقی عالم خلقت از منظر قرآن و روایات
حوزههای تخصصی:
جهان هستی سراسر هوش، شعور و ادراک است و تمامی موجودات هستی نسبت به خداوند متعال مراتبی از معرفت و شناخت را دارا هستند و با توجه به بهره ای که از وجود برده اند معرفت آنها نیز متفاوت و دارای شدت و ضعف است. آیاتی که بیان کننده حمد و تسبیح عالم هستی، سخنوری آگاهانه حیوانات، حشر حیوانات و...است به خوبی این ادعا را تایید می کند و تبلور این معرفت را می توان درآنها مشاهده نمود.
همچنین روایات ائمه معصومین علیهما السلام بر این موضوع تأکید دارد که تسبیح، حمد و سجده اشیاء عالم حقیقی، عالمانه و از روی معرفت به پروردگار خویش و با زبان قال است.
تمرکز و تکامل عقول در عصر ظهور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شکوفایی عقل، رسالت همه انبیا و اولیا بوده است. مردم در عصر ظهور در اثر تجربه و بلوغ تاریخی، آمادگی لازم برای تکامل عقول را خواهند داشت و امام× رسالت جهانی خویش را با تکامل عقول انسان ها آغاز می کند. براساس برخی احادیث، عقول در عصر ظهور تکامل می یابند و ابزار این جمع و تکمیل عقول، دستان پرتوان ولایت است. معنای جمع شدن عقول، جمع شدن عقل فردفرد انسان ها است و نتیجة آن، رسیدن همه به اتّحاد و اجماع است. جمع عقول با تبلیغ و تربیت تدریجی امام صورت می گیرد و تأثیر عنایت امام، عادی و طبیعی است؛ نه اعجاز. دانش روز نیز دریافته است که انسان دارای استعداد ها و ظرفیت های قابل توجهی است که در آینده، توان بهره مندی از آنها را خواهد یافت. در پایان این پژوهش نیز به ارتباط دوطرفة عقل و علم اشاره می شود؛ علم سبب رشد عقل است و عقل نیز زمینة کسب علم را فراهم می کند.
تکلیف مندی سیاسی انسان از منظر مبانی خداشناختی در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن انسان و جامعه در قرآن انسان در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن حکومت وسیاست در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی اندیشه سیاسی اسلام فلسفه سیاسی
کرامت اقتضایی انسان در بوتة نقد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث مهم در حوزة انسان شناسی، کرامت انسان است. از آنجا که امروزه کرامت انسانی با مباحث حقوق بشر رابطه ای ناگسستنی یافته است، تحلیل و تبیین آن در چارچوب قرآن کریم امری ضروری است. تأمّل در آرای قرآن پژوهان و مفسّران، نشان از آن دارد که در بحث کرامت انسان، اندیشه واحدی مشاهده نمی شود. برخی از قرآن پژوهان به جای کرامتِ «ذاتی»، از کرامت «اقتضایی» دفاع کرده اند. بنا بر این دیدگاه، هرچند انسان بالقوّه گوهری شریف است، امّا «انسان بما هو انسان» کرامت ذاتی بالفعل ندارد، بلکه تنها انسان مؤمن است که کرامت ذاتی خود را به فعلیّت رسانده است. آنان برای این نگرش، به دلایل متعدّدی تمسّک جسته اند که مهم ترین آنها، آیاتی از قرآن مجید است که گمراه تر بودن بعضی از انسان ها نسبت به حیوانات را مطرح کرده است. این نوشتار می کوشد با روش توصیفی تحلیلی و به شیوة مطالعة کتابخانه ای، به واکاوی این دیدگاه که یک بحث درون دینی است، بپردازد و نشان دهد کرامت، یک امر ذاتی و غیرقابل انفکاک از انسان است.
تحلیل و بررسی زیباشناسی خطبه فدکیّة حضرت زهرا(س)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خطبه فدکیّه یکی از معتبرترین خطبه های منقول از حضرت زهرا(س) می باشد که پس از رحلت پیامبر اکرم(ص) ایراد شده است. محتوای عمیق و پرمضمون این خطبه در تمام حیطه ها، معارف عمیقی را در ابعاد اعتقادی فقهی، به ویژه سیاسی فرا روی مخاطب می گذارد. القای این مفاهیم در آن شرایط بحرانی و اتمام حجّت بر همگان، امری دشوار بوده که حضرت زهرا(س) با بهره گیری صحیح از آیات قرآن و سنّت پیامبر اکرم(ص) احتجاجات خود را در قالب هنری و محسوس ارائه می دهد، به گونه ای که نه تنها مفاهیم القاء می شود، بلکه در ذهن مخاطب تصویرسازی هنری از وقایع محسوس آن زمان شکل می گیرد. از نظر هنری و بلاغی، این خطبه بافتی منسجم و بی نظیر دارد، به گونه ای که ویژگی های صوتی واژگان و جملات و تکرار بعضی اصوات، کلمات، عبارات، هجاهای صوتی و صنایع بدیعی، همچون سجع و جناس موجب افزایش ایقاع و آهنگین شدن سخن گردیده است. این عبارات سرشار از انواع مختلف تصویرهای ادبی و فنّی است که بر این صورت ها لباس حرکت و حیات پوشانیده است.
نقد نظریه بلوغ عقلی بشریت در فلسفه خاتمیت و امامت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تبیین و تعلیل خاتمیت، اندیشمندانی که به این مسأله پرداخته اند تقریبا بطور عموم، ملاک اصلی و سرّ پیدایش خاتمیت را بلوغ عقلی بشر دانسته اند. مقاله حاضر ضمن تبیین و تحلیل رویکرد و تلقی های ارائه شده از بلوغ عقلی، این نظریه را مورد نقد و بررسی قرار داده است. حاصل این بررسی آنست که نظریه بلوغ عقلی بشر صرف یک نظرپردازی ذهنی برای سامان بخشی به فلسفه خاتمیت است و هیچ دلیل و بیّنه واقعی و شاهد و قرینه عینی در متن واقعیت خارجی آن را پشتیبانی و تأیید نمی نماید.
نقد اساسی تری که متوجه نظریه بلوغ عقلی است آنست که التزام به این نظریه بنابر تحلیل های متفاوتی که از آن تاکنون ارائه شده است، یا منتهی به ختم دیانت می شود و یا منتهی به ختم و نفی امامت؛ و این دو نتیجه، از ناحیه ادلّه مسلّم و غیر قابل تردید فلسفه نبوت و امامت، مردود و غیرقابل اعتنا می باشد. در بخش پایانی مقاله پس از نقد و بررسی چهار رویکرد در باره نسبت امامت و خاتمیت، رویکرد پنجمی تحت عنوان امامت سرّ و راز اصلی خاتمیت معرفی می شود. در این دیدگاه، امامت نه به عنوان متمّم و مکملی در حاشیه خاتمیت که امری در متن و اصل و بنیان باور به خاتمیت بلکه به عنوان مناط و ملاک آن مطرح است؛ و مدعی آنست که اساسا خاتمیت بر مبنای امامت قابل فهم است نه بلوغ عقلی و توانمندی بشر برای اجتهاد در دین. این نظریه که مبتنی بر تلقی ویژه ای از متون وحیانی، بخصوص از قرآن کریم بعنوان وحی خاتم است، به ادعای نگارنده مستظهر به جمیع ادلّه عقلی و نقلی و شواهد تاریخی و عینی است.
تحلیل تطبیقی دیدگاه علامه طباطبایی و فخر رازی دربارة تکلم الهی
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
یکی از پرمخاطره ترین مسائل در تاریخ اندیشه های کلامی، مسئله کلام خداوند است. متکلّمان مسلمان، نخست تحت تأثیر آیات قرآن و احادیث پیامبر(ص) و آنگاه در مواجهه با اندیشه های مسیحی دربارة تثلیث و فلسفة یونان، مسئلة صفات را ارائه داده اند. پس از آن بر مبنای تلقی های متفاوت از صفات الهی، اختلاف ها و مشاجره هایی دربارة متکلّم بودن خدا به وجود آمد. با توجّه به دیدگاه های متکلّمان مسلمان دربارة کلام خدا می توان گفت که در طول تاریخ این مسئله دغدغة بسیاری از متفکّران بوده و در مواجهه با مسائل فرهنگی، اجتماعی و گاه سیاسی، صورت های متفاوتی به خود گرفته است. اندیشمندان مسلمان در پی پاسخی مستدل به پرسش حقیقت کلام خداوند، مباحثی را مطرح کرده اند که در این میان اندیشة فخر رازی و نظریّة علاّمه طباطبائی از ژرف نگری خاصّی برخوردار است و نوشتار پیش رو، با هدف مقایسه و ارزیابی این دو نظریّه تدوین شده است. فخر رازی معتقد است ورای این الفاظ، در ذهن متکلّم معانی قرار دارد و حقیقت کلام همین معانی است که آن را کلام نفسی می نامند. در پاسخ گفته شده است که در ذهن متکلّم ورای الفاظ، معانی قرار دارد، امّا اینکه به این معانی کلام گفته شود، مورد قبول نیست و دلیلی بر اثبات آن وجود ندارد و در عرف به معانی، کلام گفته نمی شود، در جمله های خبری غیر از علم و در جمله های انشایی غیر از اراده و کراهت، چیزی به نام کلام نفسی وجود ندارد و هر چه است، همان علم و اراده است. در مقابل، نظرات علاّمه طباطبائی دالّ بر مجهول بودن حقیقت کلام الهی دارد. به اعتقاد علاّمه، از آیات قرآن چنین به دست می آید که خداوند با برخی از بندگان خود حقیقتاً سخن گفته است و سخن گفتن خداوند همانند سخن گفتن ما با عبور هوا از حنجره و نیز به ارتعاش درآوردن تارهای صوتی نیست، امّا اینکه حقیقت این سخن گفتن چیست، برای ما نیز معلوم نیست و تنها این را می دانیم که آثار کلام الهی همان «کشف ما فی الضّمیر» است و از این نظر، بین کلام خداوند و کلام بندگان تفاوتی نیست. کلام حق همان افاضه، افاده و ظهور علوم مکنونه و اسرار مخزونة غیبیّه بر کسانی است که حضرت الهی اراده فرموده، مورد اکرام او قرار گیرند و این کتاب های آسمانی که مجموعه ای از حروف و کلمات هستند (قرآن و سایر کتاب های الهی) همگی کلام الهی می باشند. کلام نسبت به هر متکلّمی نوعی خاصّ است و در باب حق تعالی از نظر ظهور آن در عوالم روحانی، برزخی، حسیّ و نیز از نظر متعلّقات کلام یا مخاطب های مختلف، متنوّع و ذومراتب می گردد، امّا در جهت ذات حق مراتبی ندارد.
خشونت مذهبی در پناه نص گرایی(ظاهرگرایی) در اسلام و مسیحیت؛ با تأکید بر سلفی گری اسلامی و بنیادگرایی مسیحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه به طور فزاینده، شاهد بروز گسترده خشونت و افراط در پوشش باورهای مذهبی هستیم. در اسلام و مسیحیت نیز طیف هایی همچون سلفیان و بنیادگرایان با ادعای تحقق خلوص دینی، به استنباط نادرست از متون دینی مبادرت می ورزند که در برخی موارد، بروز گرایشات خشن و تندروی دینی را به دنبال داشته است. در تحلیل چرایی شکل گیری افراط و خشونت میان دو طیف مذکور، افزون بر انگیزه های سیاسی، با عوامل متعددی مواجه هستم. از جمله مهم ترین آنها رویکرد نص گرایانه به متون دینی است.
این مقاله، با هدف همگرایی بیشتر اسلام و مسیحیت در برخورد با افراطی گری مذهبی، به بررسی برخی مصادیق گروش به نص گرایی، در استنباط آموزه های دینی از قرآن و کتاب مقدس پرداخته و ارتباط اتخاذ این شیوه با بروز افراط مذهبی را مورد ارزیابی قرار داده است. اثبات ارتباط مستقیم میان گرایشات نص گرایانه در تحقق بسیاری از خشونت های موجود میان سلف گرایان و بنیادگرایان، از جمله مهم ترین نتایج این تحقیق است.
موطن اخذ میثاق ربوبیت از دیدگاه علامه جوادی آملی
حوزههای تخصصی:
در قرآن کریم از پیمان های گوناگونی یاد شده که خدای سبحان از انسان ها گرفته است. یکی از این پیمان ها، میثاقی است که در آیه 172 سوره اعراف آمده است؛ براین اساس، خدای سبحان تمام فرزندان بنی آدم را از پشت آنان گرفته، تک تک ایشان را بر خودشان شاهد قرار داده، از آن ها بر ربوبیت خویش اقرار گرفته است و همه آنان اعتراف کرده اند. این آیه از پیچیده ترین آیات میثاق است که بیشتر مفسران نتوانسته اند آن را به درستی تبیین کنند. در این مقاله، ابتدا به مهم ترین دیدگاه های مفسران پیشین و اشکالات آن ها اشاره می کنیم. سپس درباره دیدگاه علامه طباطبائی و قوت ها و ضعف های آن از نگاه علامه جوادی آملی سخن می گوییم. در پایان، دیدگاه علامه جوادی آملی را تبیین و به برخی از مهم ترین مباحث درباره آن اشاره می کنیم.
پدیدارشناسی انسان و کیهان پیش و پس از انقلاب کپرنیکی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله چهار دیدگاه را درباره کیهان از اندیشه های روزگارِ باورهای اساطیری، روزگار پیدایش فلسفه در یونان باستان، منظومه ماندگار بطلمیوس در قرون وسطا و پیدایی علم جدید از یافته های نیکولاس کوزایی، کپرنیک، کپلر و گالیله بازجسته ایم و دلالت های اسطوره شناختی آن ها را در شش محور ارتباط خدا و کیهان، حیات انسان و جهان، انس انسان با کیهان و حیرتش از آن، گفت وشنود انسان با کیهان، طول و عرض کیهان و سرانجام رابطه علم و تجربه زیسته تبیین کرده ایم. ما بر حتمی بودن تأثیرات متافیزیکی و اسطوره شناختی هر نظریه علمی تأکید کرده ایم و با شواهد تاریخی نشان داده ایم این تأثیرات تابع اراده یا آیین و جهان بینی نظریه پرداز نیست.
جایگاه زیارت در آیین کاتولیک و مذهب شیعه؛ بررسی و مقایسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با رویکرد تحلیلی و نظری و با هدف تبیین جایگاه زیارت در آیین کاتولیک و مذهب شیعه و واکاوی تفاوت و تشابه آن دو تدوین یافته است. در کلیسای کاتولیک، کلیسا خانه خدا و مکان برگزاری آیین های عبادی است. کلیسا ها، صومعه ها و اماکن زیارتی، مکانی مناسب برای پیوند انسان با خداست. در تشیع نیز، ساخت بنا و زیارتگاه بر مقابر اولیای الهی مورد تأکید قرار گر فته و مؤمنان با واسطه دانستن اولیای الهی در شفاعت و توسل به آنان، آنان را واسطه فیض می دانند. شیعه و آیین کاتولیک، هر دو تلاش دارند تا نگاه پیروان خود را در زیارت، از ظاهر به درون برده و نوعی سلوک عارفانه به آنان تعلیم دهند. در هر دو آیین، اصل بر عدم دلبستگی به دنیا و جست وجوی جهان باقی است. تفاوت اصلی مفهوم زائرگونه به سوی شهر آسمانی اورشلیم در کاتولیک، با مفهوم آن در شیعه در این است که در مسیحیت کاتولیک، زیارت به معنای زندگی غریبانه در زمین، ریشه در باورهایی مانند گناه اولیه، صلیب مسیح و عروج اورشلیم به آسمان دارد، اما در شیعه چنین دکترینی پذیرفته نیست.
کارکرد فردی و اجتماعی دین از دیدگاه ابنسینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارکرد دین، اثر و تحولی است که دین در انسان یا جامعه ایفا می کند. دین در قلمرو فردی دو کارکرد مهم دارد: اول. معرفت زایی. ابن سینا بر این باور است که تنها پیامبران می توانند بدون تعلیم به صورت خازن حقایق درآیند؛ دوم. آرامش بخشی. ابن سینا عقاید صحیح را عامل سلامت می داند. مهم ترین کارکرد دین در قلمرو اجتماعی وضع قانون است. ابن سینا دین را در امر قانونگذاری و سامان دادن به اجتماع ضروری دانسته است. کارکرد دیگر دین در اجتماع، ایجاد همبستگی و اتحاد است؛ ابن سینا، آنچه را که منجر به تضعیف رکن بزرگ مدنیت می شود، تحریم می کند. از دیدگاه اندیشمندان برخی از کارکردهای دین انحصاری است و جایگزینی در علم، فلسفه و عرفان ندارد.
تأملی در باب کارآمدی برهان معجزه در الهیات مسیحی با نگاهی به کاربرد آن در سنت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در علم کلام، از برهان معجزه در مواردی برای اثبات وجود خداوند بهره گرفته می شود. این مقاله با بررسی نسبت معجزات با براهین خداشناسی، درپی کشف میزان کارآمدی و توفیق برهان معجزه در کلام اسلامی و الهیات مسیحی در زمینه اثبات وجود خداوند است. روشن ساختن این مسئله، نه تنها کمک می کند تا جایگاه واقعی برهان معجزه و مدلول آن را به درستی دریابیم و موقعیت دقیق استفاده از آن را درک کنیم، مفسر را نیز در تفسیر و فهم مدلول واقعی برهان معجزه در تفسیر آیات معجزه در قرآن کریم مدد می رساند. در این مقاله، ابتدا با رویکردی دینی به توصیف معجزه پردخته می شود و آنگاه با مطالعه کتابخانه ایِ کاربرد برهان معجزه در میان آثار متکلمان اسلامی و مسیحی، به تحلیل نقادانه میزان قوت و کارآیی این برهان در مواردی که از آن استفاده شده است، پرداخته خواهد شد.
تحلیل و نقد دلایل ظن به امامت اسماعیل از منظر منابع امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائلی که در تاریخ تشیع همواره محل بحث بوده است، مسأله ظن به امامت اسماعیل پس از شهادت امام صادق (ع) است که در کتب اسماعیلیه و گاه امامیه بیان شده است. دلایلی که سبب ظن به امامت اسماعیل شده است، عبارت است از: روایات دال بر تعلق امامت به فرزند بزرگ تر، توجه و محبت امام به اسماعیل، وجود نص ساختگی، عدم شناخت مفهوم بداء، شایعه زنده بودن اسماعیل و تأثیر خفقان دوره عباسی در جلوگیری از معرفی علنی امام. این دلایل در پژوهش حاضر بررسی و نقد خواهد شد.
در این مقاله، برای شناسایی عوامل احتمالی جعل، روایاتی از ائمه پس از امام باقر (ع) با مضمون معرفی نام های دوازده امام واکاوی و تبیین شده است. این روایات که مخالفان امامت اسماعیل به آن ها استناد کرده اند، همراه با نموداری از راویان نشان خواهد داد که عوامل مطرح شده هیچ کدام بر امامت اسماعیل دلالتی نداشته و خطایی از جانب امام صادق (ع) در تعیین امام بعدی صورت نگرفته است و روایات دوازده امام را نمی توان مجعول راویان دانست. در این راستا، طرح مسأله امامت اسماعیل را باید در گمان زنی های مردم و محذوریت امام در معرفی امام موسی کاظم (ع) به علت خفقان دوران حکومت عباسی جست وجو کرد.
کارآمدی راه حل های فیلسوفان و متکلمان مسلمان در پاسخگویی به مسأله عملی شر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی صفات و اسماء خدا
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلیات متکلمین
مسأله شر که به عنوان مسأله ای علیه وجود خداوند ادیان مطرح بوده است، هم از بعد نظری قابل طرح است هم از بعد عملی. در مسأله عملی شر، بعد عملی و کاربردی شرور درزندگی و تأثیر آنها بر ایمان انسانها مد نظر قرار می گیرد و این سوال پاسخ داده می شود که در مواقع رسیدن شرور، چطور ایمانمان را حفظ کنیم؟
در این مقاله، پس از شرح راه حل های فیلسوفان و متکلمان مسلمان به مسأله شر،کارآمدی راه حل های هریک بررسی شده است. مهم ترین یافته این مقاله این است که با آنکه در ابتدای امر به نظر می رسد تنها راه حل متکلمان پاسخگوی مناسبی برای مسأله عملی شر است، اما با نگاه دقیقتر در می یابیم که راه حل های ارائه شده توسط فیلسوفان اسلامی افزون بر آنکه پاسخگوی مسأله نظری شر است، بدلیل استفاده از روش کشف و شهود برای دستیابی به آنها ، قادر به پاسخگویی به مسأله عملی شر نیز بوده و از کارایی بالایی برخوردارند.
اثبات وقوع معجزات از دیدگاه قاضی عبدالجبار معتزلی و ریچارد سویین برن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از چالش برانگیزترین مباحث مربوط به معجزه، بحث اثبات وقوع معجزات است. قاضی عبدالجبار با استفاده از روش هایی همچون تواتر و اجماع و همچنین پردازش نظریه ای به نام «حال» در صدد اثبات این است که ما می توانیم نسبت به وقوع معجزات علم بدیهی و اکتسابی یقینی پیدا کنیم و وقایع تاریخی ای مانند معجزات با روش هایی مانند «حال» قابل اثبات هستند. سویین برن نیز در پاسخ به اشکالات هیوم و فلو، چهار ابزار خ اطرات واضح خودمان، شهادت و گواهی دیگران درباره تجارب گذشته اشان،آث ار فیزیکی و فهم کنونی ما از این که چه چیزهایی طبیعتاً غیرممکن و یا غیرمحتمل هستند را برای پی بردن به وقوع معجزات مطرح می کند و نشان می دهد گزاره های تاریخی به مانند گزاره های علمی آزمون پذیر هستند و اصولی برای این امر ارائه می کند که بسیار شبیه مباحث اجماع عبدالجبار می باشد. در مجموع شباهت آرای این دو متفکر ما را به میراث غنی و همچنان ناشناخته کلام اسلامی رهنمون می سازد.