فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۷۵۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
مسئلة رابطة صفات با ذات الهی از مسائل بسیار مهم خداشناسی در علم کلام و فلسفه است. پرسش این است که آیا صفات حقیقی خداوند عین ذات اویند یا زاید بر ذات او؟ در میان اهل سنت، اشاعره معتقدند صفات خداوند زاید بر ذات اوست، در حالی که معتزله، ذات را نایب صفات، و آثار صفات کمالی را برای ذات ثابت می دانند. طرح این دو دیدگاه ناشی از ناتوانی در تصور صحیح دیدگاه عینیت است و از مهم ترین لوازم فاسد آنها می توان به لزوم خلو ذات الهی از صفات کمالی، محدودیت، امکان، تعدد قدما و... اشاره کرد. شیعیان امامی، فلاسفه، ماتریدیه و برخی از معتزله با رد دیدگاه زیادت و نیابت، به عینیت صفات کمالی حقیقی با ذات الهی معتقدند. صدرالمتألهین با الهام از آیات و روایات، ضمن تفسیر و اثبات عقلی دیدگاه عینیت، به نقد مهم ترین ادلة فلاسفه نیز پرداخته است. این نوشتار با روش توصیفی- تحلیلی به تبیین رابطة صفات با ذات الهی با محوریت اندیشه های صدرالمتألهین می پردازد.
تحلیل و نقد شبهه ابن کمونه از منظر تقریرات شرح منظومه امام خمینی (س)
حوزههای تخصصی:
"ابن کمونه و شبهه او از مواردی است که بخشی از الهیات را به چالش کشیده است. در این میان متفکران بسیاری به این حوزه وارد شده و تلاش وسیعی را نسبت به حل این شبهه معطوف داشته اند. در زمره این متألهین می توان از آنچه در تقریرات فلسفه امام آمده است یاد کرد که ضمن تشریح راه حلهای قدمای فلسفه اسلامی، راهکار منحصر به فردی را نیز ارائه کرده است.
در این مقاله ضمن شرح و بسط متن منظومه و شرح آن، که از متون اساسی فلسفه صدرایی است، و تقریرات فلسفه امام خمینی(س) نیز به نوعی در راستای مطالب آن کتاب می باشد، سعی می نماییم تا با ابن کمونه و شبهه او و جوابهای داده شده به آن، و در پایان، با پاسخ اصلی امام راحل عظیم الشأن در مورد آن آشنا شویم"
بررسى شبهه برهان ناپذیرى خدا بررسى شبهه برهان ناپذیرى خدا
منبع:
رواق اندیشه ۱۳۸۱شماره ۹
حوزههای تخصصی:
نگارنده در این نوشتار بر آن است تا با طرح صور گوناگون شبهه برهانناپذیرى خداوند و بررسى مباحث استدلالى خداشناسى و رویکرد شهودى عارف و با یادآورى تلاشهاى علمى حکما و متکلمان اسلامى، این دیدگاه را رد نموده و شناخت عقلى و عرفتحصولى نسبتبه خداوند را ممکن و براهین اثبات ذات بارى تعالى را منطقى برشمارد . و نیز تفکر جدایى علم و ایمان (، عقل و دین و یا علم و دین) را پرورده دامان شبهه برهانناپذیرى خداوند دانسته است .
شرح خطبه توحیدیه
الهیات طبیعی در کلام مسیحیت
حوزههای تخصصی:
تحول انواع به حکمت صنع(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
حدیث کنز مخفی در آینة حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بسیاری از آثار اندیشمندان مسلمان به حدیث قدسی «کنت کنزاً مخفیاً فأحببت أن أعرف فخلقت الخلق لکی أعرف» اشاره شده است. برخی با دیدة تردید یا انکار به سند و محتوای حدیث نگریسته اند، اما بسیاری آن را درخور اعتنا دیده و نتایج بسیار از آن استنباط کرده اند. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی نحوة نگرش بنیانگذار حکمت متعالیه و برخی از پیروان آن به این حدیث می پردازد. ملاصدرا غایت و مطلوب بودن خداوند را، برای ذات خویش و دیگر موجودات، به ترتیب با اسامی الهی «اول» و «آخر» تطبیق می کند. او کنز مخفی را اشاره به مرتبة احدیت صرف می داند و برای تبیین نحوة احتجاب و ظهور در حدیث کنز حق تعالی چهار وجه ذکر می کند. ملاصدرا برخلاف جمهور متکلمان ارادة خداوند را منبعث از علم او به نظام خیر می داند که تابع علم او به ذات خویش است و بر همین اساس، حب ذاتی و عشق ازلی خداوند را سرچشمة ارادة او برای آفرینش معرفی می کند. همچنین، این حدیث را می توان به منزلة تفسیر آیة «و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون» (ذاریات: 56) در نظر گرفت که بر اساس آن، عبادت معرفت است و انسان کامل، که جلوه گاه بروز همة صفات الهی است، غایت قصوای همة آفرینش خواهد بود.
آفرینش یا تجلی حق(قسمت دوم)
منبع:
نامه جامعه ۱۳۸۵ شماره ۲۳
حوزههای تخصصی:
حق مطلق و نفی حد و برهان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تکامل و نظم
حوزههای تخصصی:
چکیده
نظریه تکامل طبیعى و رابطه آن با وجود نظم و تدبیر در طبیعت، در تفکر غربى هنوز از بحتهاى مطرح و مهم است . این موضوع سخنرانى پروفسور الوین پلانتینگا در دانشگاه قم است که مؤلف محترم متن ویراسته شده آن را جهت چاپ در اختیار فصلنامه گذاشته است . وى ابتدا مفاد نظریه تکامل و نیز معناى مورد نظر خود را از نظم بیان مىکند و اظهار مىدارد که علم به خودى خود هیچ دلالتى بر نفى نظم ندارد، بلکه ترکیب علم با طبیعتگرایى فلسفى است که منتهى به نفى نظم مىشود .
وى سپس به بیان تفصیلى دلایل ادعاى خود مىپردازد، همچنین درباره انواع مختلف دارویناندیشى سخن مىگوید و در نهایت، نتیجه مىگیرد که هیچکدام با وجود نظم در طبیعت ناسازگار نیستند .
یکى از رشتههاى علمى که در دهههاى اخیر شهرت پیدا کرده زیستشناسى اجتماعى یا روانشناسى تکاملى است . طرفداران این رشته مىکوشند که ویژگىهاى انسانى را براساس انتخاب طبیعى تبیین کنند . پلانتینگا ضمن نقل برخى اقوال به این نتیجه مىرسد که خداباوران مسیحى نتایج علم را ناقض باورهاى خود نمىبیند، زیرا از دیدگاه آنها دو منبع معرفت وجود دارد: ایمان و عقل . در نتیجه، علم مستلزم آن نیست که آن دسته از عقاید مسیحى که با علم ناسازگار است، نقض شود، همچنانکه باور به عقاید مسیحى که با باورهاى علمى ناسازگارند به معناى نقض باورهاى علمى نیست .
خدا محورى یا اومانیسم؟
حوزههای تخصصی:
در هفتمین شماره مجله، بحث مدرنیته مطرح گردید و نویسنده در ادامه این بحث در شماره حاضر وارد بحث در باره مؤلفههاى جهانبینى مدرنیته شده است که اومانیسم یکى از مهمترین این مؤلفههاست .
در اندیشههاى بشرى، انسان مهمترین امرى است که در طول تاریخ مورد توجه و بحث و بررسى واقع شده است . در برخى از اندیشهها، انسان در جایگاهى قرار گرفته است که هیچ موجودى کاملتر و بالاتر از او قابل فرض نبوده است و در برخى رویکردهاى واقع نگر، با عنایتبه وجود ضعف هاى مختلف در ابعاد معرفتى و غیر معرفتى انسان، ارزش و توانایى انسان محدود تلقى شده و نیازمند به هدایت موجود کاملتر دانسته شده است . این نوشتار در صدد تبیین دو نوع رویکرد مهم اسلامى و مدرن به انسان و مقایسه میان آندو است .
اقسام جوهر از نظر صدرالمتالهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صدرالمتالهین درباره مسائل جوهر و عرض همانند بسیاری از مسائل فلسفه اسلامی دارای نظرات خاصی است، اما در بسیاری از نوشته های خود بر اساس نظرات عام فلسفی بحث می کند و محقق را پیرامون نظر نهایی خود به اشتباه می افکند. این مقاله در صدد است تا بیان کند که در بحث اقسام جواهر نظر صدرا آن است که جوهر، جنس الاجناس نبوده، اقسام جوهر نیز هیچ کدام از قبیل ماهیات نیستند، بلکه اختلاف آنها به وجود و نحوه وجود آنها باز می گردد. ماهیات اموری هستند فارغ از آنکه جسم یا عقل یا برزخ میان آنها باشند.
نفس انسانی نیز به واسطه سعه وجودی خود می تواند از عالمی به عالم دیگر قدم گذارد و با حرکت جوهری و اشتداد مرتبه وجودی خود، با محسوس و متخیل و معقول متحد شود. بنابراین، نفس نیز از سنخ ماهیات نیست. صورت جوهری نیز که عین فعلیت و هویت اشیاء است، از سنخ وجود است. هیولا تنها جوهری است که به روشنی مشخص نیست که صدرالمتالهین آن را از سنخ ماهیات می داند یا خیر.
همچنین این مقاله به نظر ملاصدرا پیرامون تعریف جوهر و عرض، اقسام جوهر و میزان در تشخیص جوهر از عرض می پردازد.
علم الهی از دیدگاه خواجه نصیرالدین طوسی
حوزههای تخصصی:
«یعلم ما بین ایدیهم و ما خلفهم و لا یحیطون بشیءٍ من علمه الا بما شاء»( س 2، آیه 255) [ می داند آنچه را میان دستهای ایشان و آنچه پشت سر ایشان است و احاطه نمی کنند به چیزی از دانش او، مگر به آنچه او خواهد . در این مقاله نظر خواجه نصیر الدین طوسی در مورد علم الهی و نقد او را از دیدگاه مشاء مورد بحث قرار خواهیم داد و نشان خواهیم داد روش او در این زمینه بر نظر حکمای مشاء برتری دارد . ابن سینا عقیده دارد که علم خداوند به اشیا به ارتسام صور آنها در ذات حق تحقق می پذیرد؛ یعنی بر وجه کلی این صورتها در ذات حق حاصل می شود. خواجه نصیر پس از رد نظریه ابن سینا، نظریه خود را بیان می کند. او معتقد است علم باری تعالی به اشیا به اضافه اشراقیه است؛ یعنی وجود مجردات و وجود علمی مادیات که در مجردات حاصل می شوند، مناط عالمیت حق تعالی هستند.مقاله با بیان ارجحیت نظر صدرالمتا لهین پایان می پذیرید .
محبوب یگانه
برهان صدیقین به تقریر ملاصدرا و علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله برهان های اقامه شده بر وجود خدا برهان صدیقین است. امتیاز این برهان بر سایر برهان ها آن است که در آن از هیچ یک از مخلوقات خدا برای اثبات وجود خدا استفاده نشده است.
تقریر ملاصدرا و تقریر علامه طباطبایی دو تقریر از این برهان است. در این مقاله نشان داده شده است که این دو تقریر، برخلاف تفاوت ظاهری و برخلاف تلقی مشهور، در اصل تفاوتی ندارند و هر دو، بعد از قبول اصالت وجود، چیزی جز تأمل در حقیقت وجود، که وجودش به ضرورت ازلی موجود و بنابراین واجب الوجود است، نیستند. در ضمن، در مقاله نشان داده شده است که تقریر علامه طباطبایی مبتنی بر اصالت وجود است، نه اصالت واقعیت. هم چنین، هیچ کدام از دو تقریر، در واقع، برهان نیست (چون در آن ها حد وسطی وجود ندارد). برهان صدیقین صرفاً بیانی است از بداهت وجود خدا.
رابطه قضا و قدر با علم پیشین الهی و جبر و اختیار از دیدگاه صدرالمتالهین
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
یکی از مسائلی که در ادیان آسمانی و بخصوص دین مقدس اسلام در زمینه خداشناسی مطرح شده و متکلمین و فلاسفه الهی به تبیین عقلانی و فلسفی آن پرداخته اند، مسأله «قضا و قدر» است که یکی از پیچیده ترین مسائل الهیات به شمار می رود و محور اصلی غموض آن را رابطه آن با اختیار انسان در فعالیت های اختیاریش تشکیل می دهد؛ یعنی، چگونه می توان از یک سوی به قضا و قدر الهی معتقد شد و از سوی دیگر اراده آزاد انسان و نقش آن را در تعیین سرنوشت خودش پذیرفت؟ دراینجاست که بعضی شمول قضا و قدر الهی را نسبت به افعال اختیاری انسان پذیرفته اند، ولی اختیار حقیقی انسان را نفی کرده اند، و برخی دیگر دایره قضا و قدر را به امور غیر اختیاری محدود کرده اند و افعال اختیاری انسان را خارج از محدوده قضا و قدر شمرده اند. و گروه سومی در مقام جمع بین شمول قضا و قدر نسبت به افعال اختیاری انسان و اثبات اختیار و انتخاب وی در تعیین سرنوشت خویش برآمده اند.
بدیهی است که علم یا اراده الهی (خواه علم در مقام و مرتبه ذات و یا علم در مرتبه فعل آن چنان که حکما معتقدند) از آن جهت قضای الهی نامیده می شود که مؤثر در وجود و ایجاد اشیاء است و حکم به وجود اشیاء است و اشیاء به موجب آن ضرورت و حتمیت پیدا می کنند، و همچنین علم الهی (و یا مرتبه ای از علم الهی) از آن جهت قدر نامیده می شود که حدود اشیاء و اندازه آنها بدان منتسب است.
بنابراین «قضای علمی» عبارت است از علمی الهی که منشأ حتمیت و ضرورت اشیاء است، و «قدر علمی» عبارت است از علمی که منشأ حدود و اندازه اشیاء است.
با توجه به مطالب بالا، یکی از معانی که برای قضا و قدر لحاظ شده عبارت است از علم ازلی و پیشین الهی به تمامی اشیاء و حوادث. بر اساس این معنی از قضا و قدر، خداوند به تمامی حوادث و رویدادها از روز ازل عالم و آگاه بوده است و علم الهی نیز واقع نما بوده و قابل تغییر ویا تخلف نمی باشد، لذا وقوع حوادث مطابق با علم ازلی حتمی بوده و امکان تغییر و یا خلاف آن وجود ندارد، که به این معنا از قضا و قدر، قضا و قدر علمی گفته اند.
حس دینی یا بعد چهارم یا بعد چهارم روح انسانی
حوزههای تخصصی:
اراده حق
حوزههای تخصصی: