فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۲۰ مورد از کل ۱٬۱۰۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
با اثبات اصالت وجود روشن می شود که ماهیت اعتباری است و تحقق بالذات ندارد ولی سه احتمال در نحوة وجود آن مطرح است: 1. به عین وجود موجود بودن، همچون صفات حق 2. حد و نفاد وجود بودن، همچون خط برای سطح یا نقطه برای خط 3. سراب بودن.
مرحوم علامه و بعضی از شاگردان ایشان تصریح به سراب بودن ماهیت کرده اند، در حالی که دلیلی تاّم بر این مدعا وجود ندارد. بلکه قراین و شواهد فراوانی بر عینیّت ماهیت با وجود، داریم، همچون بحث مطابقت وجود ذهنی و وجود کلی طبیعی در خارج، ادراک چیستی غم و شادی به علم حضوری و بعضی از دلایل اصالت وجود که در آنها حقیقی بودن ماهیت مسلّم گرفته شده است.
وجوب سابق [نقدی بر ادلة استاد فیاضی در نفی قاعدة الشی ما لم یجب لم یوجد](مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکی از اساسی ترین پایه های متافیزیک اصل علیت است. فیلسوفان در تحلیل این اصل فروعاتی را استخراج کرده اند. یکی از آنها ضرورت علّی است. بنابه رأی فیلسوفان، شیء ممکن تا به مرحلة وجوب وجود از ناحیة علت تامه اش نرسد موجود نمی شود. این رأی در نزد برخی از متکلمان ناصواب تلقی می شود، زیرا به گمان ایشان ضرورت علّی بنیاد اختیار را در فاعل های مختار متزلزل می سازد. ازاین رو، ایشان اولویت را جایگزین ضرورت کرده اند. از سوی دیگر، برخی از اصولیون امامیه نیز ضرورت علّی را ناقض اختیار دانسته اند، ولی ضرورت علّی را در غیرِ فاعل مختار پذیرفته اند. اما استاد فیاضی رأی دیگری اختیار کرده است. از نظر ایشان علت تنها ایجادکنندة معلول است و برای ایجاد آن نه لازم است معلول را ضروری کند و نه اولی به وجود. ایشان برای مدعای خود ادله ای اقامه کرده است که ملاحظات آن ادله هدف ما در این مقاله است.
نگاه وجودی ملاصدرا به علم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
ملاصدرا با نوع نگاه به هستی مطلق و هستی انسان و نوع نسبت این دو با یکدیگر نگرشی نوین و متفاوت با نظریة فلاسفة ارسطویی- اسلامی در باب علم عرضه می دارد. این پژوهش به نحوة تکوین وجود انسان یا نفس و نسبت آن با معلوم می پردازد و با تکیه بر مبانی ابداعی ملاصدرا در این رابطه، مدعی است که نفس انسانی اگرچه به عنوان مدرک کلیات، در همه انسان ها مشترک است و تحت نوع واحد قرار می گیرد، اما به تدریج و با توجه به نحوة عملکرد ذهن و فعالیت آن، از نفوس دیگر متشخص و متمایز می گردد؛ و حتی در هر لحظه ادراکاتش برای خود او هم با لحظه قبل، متفاوت و متمایز است؛ به نحوی که در این تحول، وحدت و ثبات و تشخص نفس محفوظ است.
تشکیک وجود صدرایی و تطبیق اجمالی آن بر وحدت شخصی وجود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
نظریه تشکیک خاصی وجود، یکی از پایه های اصلی حکمت متعالیه است. این نظریه، در برخی نوشته ها، به شکل صحیحی تبیین نشده است؛ ازاین رو، مطالعه دوباره آن می تواند تصویری مقبول تر از آن به دست دهد. مطابق این پژوهش، مباحثی چون «اشتراک معنوی» و «مشکک بودن» مفهوم وجود، «اصالت وجود» و «بساطت وجود» ازجمله مبانی این نظریه اند؛ چنان که وحدت و کثرت حقیقی موجودات و عین یکدیگر بودن وحدت و کثرت وجود، از مؤلفه های آن به شمار می آیند. بر پایه این نظریه، تمام مراتب هستی را، به رغم کثرت و اختلاف آنها، می توان واحدی شخصی، ساری و پیوسته دانست که از بالاترین مرتبه وجود (واجب الوجود بالذات) تا پایین ترین مرتبه آن (هیولای اولی) کشیده شده است. به این ترتیب حقیقت واحده و شخصی وجود، در عین وحدت و بساطتش متکثر، و دارای مراتب طولی و عرضی است. به نظر می رسد نظریه تشکیک خاصی صدرالمتألهین، متفاوت با نظریه وحدت شخصی ایشان است و می توان تفاوت هایی را میان آن دو قایل شد.
نقد و بررسی وحدت وجود عرفانی در منابع وحیانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از مهمترین ویژگی انسان قدرت شناخت اوست، و از برترین و مؤثرترین شناخت ها هستی شناسی است. انسانها در باور هستی شناسی و اعتقاد به خالق و مخلوق به چند دسته تقسیم می شوند. جمعی تباین وجود خالق با مخلوق را پذیرفته و گروهی تساوی همه موجودات با خالق را طرح نموده و عده ای وحدت خالق و نفی کثرات را ذکر کرده اند. در میان فلاسفه وحدت تشکیکی وجود برترین تفسیر وحدت و کثرت با مشی فلسفی است که بوسیله ملاصدرا به اثبات رسیده، لکن او در مراحل تکامل بینش، به وحدت وجود عرفانی قائل شده که در آن حقیقت وجود تنها و تنها حضرت حق است و کثرات ، ظهور و جلوات و نمود آن حقیقت اند، لذا مخلوقات نه عین حقیقت وجودند و نه مثل و نه مباین آن.
برخی از قائلین به وحی از وحدت وجود عرفانی عینیت یا مثلیت خالق و مخلوق را فهمیده و سخت با آن به مخالفت و معارضه برخاسته اند، زیرا آن بینش را خلاف مکتب وحی و عقل پنداشته اند، این مقاله ابتداء تفسیری روشن از وحدت وجود عرفانی ارائه نموده و آنگاه مؤیدات آن را از آیات و روایات بررسی و به ایرادات پاسخ می گوید.
امتناع تعریف حقیقی براساس مبانی وجودشناختی، انسان شناختی و معرفت شناختی ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعریف حقیقی از منظر جمهور فلاسفه، ارائة ذاتیات ماهوی شیء است. ارائة ذاتیات، متوقف بر شناخت فاعل شناسا نسبت به آن شیء است. لذا در هر شناختی لازم است که متعلَق شناخت و فاعل شناسا تبیین شوند. براساس مبانی نهایی ملاصدرا، متعلَق شناخت، یک وجود ظلی منبسط است که واجد سه مرتبة مادی، مثالی و عقلی می باشد به گونه ای که مرتبة مادی و مثالی از اعراض و شئون مرتبة عقلی هستند. فاعل شناسا نیز به تناظر با عالم عینی، یک وجود بسیط و مجرد است که در عین بساطت، می تواند با حرکت اشتدادی دارای سه مرتبة حس، خیال و عقل گردد. فاعل شناسا در هر مرتبه از ظهور که قرار دارد، متعلَق همان مرتبه از ظهور را درک می کند. از سوی دیگر، ارائة تعریف حقیقی، متوقف بر شناخت ذاتیات شیء است و ذاتیات شیء همان مرتبة عقلی شیء است. لذا محال است که فاعل شناسا در مرتبة حس یا خیال باشد و بتواند ذاتیات شیء را ادراک کند. همچنین، تعریف حقیقی در علم حصولی و ماهیات مطرح است، در حالی که علم حصولی در مرتبه عقل ممتنع است. بنابراین، بر اساس مبانی نهایی ملاصدرا، فاعل شناسا چه در مرتبه حس، خیال یا عقل باشد نمی تواند تعریف حقیقی یک شیء را که همان مقومات ماهوی آن است، درک نماید. ادراک حقیقت شیء صرفاً براساس علم حضوری و به میزان مرتبة ادراکی فاعل شناسا که در تناظر با مرتبة وجودی اوست میسر است.
علیت از منظر توماس آکوئینی و تطبیق آن با دیدگاه علامهطباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی قرون وسطی میانه (قرون 12 و 13)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه اندیشه های فلسفی در ایران معاصر
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی علت و معلول
مفهومعلیتازمباحثیاستکههموارهموردتوجهحکمایمشاءقرارگرفتهاست. ""
توماس آکوینی""،فیلسوفمشهورقرونوسطی،ازجملهمتفکرانیاستکهبهاینموضوععنایتداشتهوازمباحثونتایجپیرامونآناستفادهنمودهاست.ایننوشتاربرآناستتامطالعه ایپیراموننظریاتتوماسآکوینیدربابموضوععلیتداشته وبارصدنظریات ""علامهمحمدحسینطباطبائی""دراینراستامقایسه ایانجامدهد.از آنجایی که آکوئینی به طور عمده نظرات خود در باب علیت را در براهین اثبات وجود خدا تقریر نمود، اینمقایسهحولمحورادلة آکوئینیبراثباتوجودخداصورتمی گیرد.سعیبرآناستتابهبررسیوپژوهشپیرامون مبادی نظریات توماس آکوئینی درقرنسیزدهموعلامه طباطبائیدرقرنحاضرپرداختهوبهپاسخاینپرسشنزدیکشدکهآیامی توانبیننظراتعلامهوقدیسهم زبانییافت؟
;fontG i y e ` ""'>شمارة 33.
نصری، قدیر (1385). «فهم کنستراکتیویستی امور سیاسی»، فصلنامة مطالعات راهبردی، شمارة 34.
یزدانی مقدم، احمدرضا (1387). «حرکت جوهری و ادراکات اعتباری با نگاه به اندیشة فلسفی- سیاسی علامه طباطبائی»، دانشگاه اسلامی، شمارة 39.
نوآوری های ابن سینا در مسأله ی علیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دسته بندی مسایل فلسفی از حیث اهمیّت و قدمت، مبحث «علیّت» (علّت و معلول) در رتبه ی نخست جای دارد. هر چند آثار مکتوب فلسفی نشان می دهد که این مسأله محصول تلاش فکری فیلسوفان یونان و به خصوص «ارسطو» است، لیکن طرح این پرسش اهمیّت دارد که فیلسوف بزرگی مانند «ابن سینا» در تبیین و توسعه ی مباحث این مسأله چه نقشی دارد؟
با وجود این که ابن سینا بارها مقام علمی ارسطو را ستوده است، مع الوصف به هیچ وجه نمی توان او را فقط مفسّر فلسفه ی ارسطو دانست و ابتکارات فلسفی او را انکار نمود.
ابن سینا که در بسیاری مسایل فلسفی هم از لحاظ محتوا و هم صورت بندی خلّاقیّت شگرفی داشته است، به خصوص در مبحث «علیّت» نبوغ خویش را متجلّی ساخته و در اموری نظیر «تعریف علیّت»، «انقسامات» و «حیثیّات مختلف علّت» و«احکام علّت و معلول»، از جهت محتوا و تبیین و تقریر و صورت بندی مطالب، نوآوری های مهمّی از خود به جای گذاشته است.
اصل آنتروپیک و نقش آن در برهان تنظیمِ ظریفِ کیهانی بررسی و نقد دیدگاه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی انسان شناسی فلسفی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی براهین خداشناسی
موضوع پژوهش حاضر بررسی نقادانه چالش استاندارد درباره صورت بندی نوینی از برهان نظم است؛ چالشی معرفت شناسانه که با تلقّی فلسفی خاصی از اصل آنتروپیک (/ اصل)، به برهان تنظیمِ ظریفِ کیهانی (/ برهان) وارد شده است. بر مبنای این چالش، ابراز شگفتی ما از مشاهده جهانی پذیرای حیات، که احتمال پیشینی آن بی اندازه ناچیز است، بی مورد است، چراکه انسان نمی تواند خود را در جهانی که با شرایط حضورش وفق ندارد، ببیند. بنابراین، برهان متهم به استنتاج نتایجی است که صرفاً «معلول مشاهده گزینشی» است و ارزش دیگری ندارد (چالش آنتروپیک). در مقام دفاع از برهان، دو خطا را مدعی می شویم: 1. خطای معرفت شناختی: نخست، نشان می دهیم این چالش در بُن مایه های انتقادهای هیوم به برهان تمثیلی نظم وجود دارد و آن این است که منشأ انتزاع نظم، وهمی (و نه واقعی) است. آنگاه، از برهان در برابر این چالش دفاع می کنیم. نشان می دهیم اصل امری نه صرفاً نظری، بدیهی و همان گویانه، بلکه تحقیق پذیر، ناظر به واقع، وابسته به استش (/ وضعیت) جهان است. استدلال به سود نظم را بر اساس این مقدمات شکل می دهیم؛ 2. خطای روش شناختی: جست زدن از استدلال بر مبنای نظم به استدلال به سود نظم را خطای روش شناختی می نامیم و آن را درباره ردیه معرفت شناختی سوبر (Sober) در چالش آنتروپیک وارد می دانیم. درنهایت، از معقولیت برهان در برابر چالش استاندارد دفاع می کنیم.
جستجوی نخستین بارقه های تجرد قوه خیال در حکمت سینوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد ابن سینا در قبال قوه خیال و ادراکات مخزون در آن قرین ناسازگاری است. در این مقاله با وضع تفکیک بین رویکردهای متفاوت وی, به تبیین این ناسازگاری اهتمام شده است. شیخ در گام اول بر اساس مبانی تفکر مشایی و تمسک به فرایند تجرید معرفتی در تحصیل ادراکات نفس, تمایز و تشخص ادراکات جزئی خیالی را مستلزم وجود ماده و قابلیت در آنها دانسته و به مادیت صرف ادراکات خیالی و مخزن آنها معتقد می شود. ابن سینا در رویکرد دوم, با تردید جدی, مادیت ادراکات خیالی را مورد مناقشه قرار می دهد. وی در این موضع اذعان می کند که صور خیالی نمی بایست جسمانی باشند؛ وگرنه با تغییر و تحول اعضاء و مخزن این صور, یعنی قوه خیال, دچار تغییر می شدند. اما در نهایت شیخ به جهت اذعان به تجرد تامه نفس و انحصار ادراک آن در کلیات عقلی, از ارائه تبیین در خصوص تجرد ادراکات جزئی خیالی باز می ماند. رویکرد نهایی ابن سینا در قبال خیال و ادراکات آن را می بایست در ذیل نظریه خاص وی در باب وحدت نفس و قوای مختلف آن و همچنین اذعان به ناکارآمدی فرایند تجرید در تحصیل ادراکات متعالی مخزون در خیال جستجو نمود. شیخ بر این اساس در مواضع مختلف خیال را واجد کارکردها و شاخصه هایی می داند که بداهتا مستلزم تجرد غیر تامه آن خواهد بود.
جایگاه علیت در قرآن و روایات و تاثیر آن در تفکر عقلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی علت و معلول
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن موارد دیگر
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی موارد دیگر
تسلسل تنازلی در حکمت یمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تسلسل از مهم ترین مسائل فلسفی است که به سه صورت قابل تصور است: در جهت تصاعد، تنازل و جمع بین هر دو. حکما بطلان تسلسل را مشروط به تحقق دو شرط دانسته اند: ترتّب آحاد سلسله بر یکدیگر و اجتماع بالفعل همه افراد در وجود. میرداماد معتقد است شرط اجتماع بالفعل افراد، شامل جانب تنازل نمی شود بنابراین تسلسل در این جهت محال نیست. در مقابل، محقق سبزواری و علامه طباطبایی هر یک به طریقی، این ادعا را رد می کنند. در این مقاله نشان داده می شود که مقصود میرداماد، عدم استحاله به حسب وجود دهری است و اشکالاتی که وارد شده ناصواب است.
رویکردی هستیشناسانه و معرفت شناسانه به اثبات خدا در برهان وجودی دکارت و برهان دیقین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی براهین خداشناسی
پرسش از وجود خدا در حقیقت پرسش از آغاز و انجام هستی است که جایگاه خاص و ممتازی را در فلسفه به خود اختصاص داده است. این امر را می توان در تلاش گسترده فیلسوفان در سازماندهی نظام فلسفی شان با توجه به وجود خدا مشاهده کرد. با ترسیم جایگاه بحث خدا در فلسفه دکارت و صدرالمتألهین، بین آنها وجوه تشابه و افتراق دیده می شود. این مقاله ضمن تبیین جایگاه الهیات در فلسفه دکارت، به تبیین، تطبیق و تقریب اندیشه این دو فیلسوف هم عصر غرب و اسلام پیرامون اثبات خدا می پردازد.
التفات به جایگاه هستی شناسانه و معرفت شناسانه بحث خدا در فلسفه ملاصدرا و دکارت، نکته مهمی است. البته بحث خدا در فلسفه دکارت بیشتر از دیدگاه معرفت شناسی مطرح است تا از دیدگاه وجود شناسی، و تقدم معرفت شناسانه خدا موضوعی است که آن را به صراحت در فلسفه دکارت و به تلویح در اندیشه ملاصدرا می توان یافت. به همین منظور ابتدا به بحث خدا از لحاظ معرفت شناسی و اهمیت اثبات وجود خدا در فلسفه دکارت و سپس با رویکردی هستی شناسانه، به مقایسه برهان وجودی دکارت و برهان صدیقین پرداخته می شود.
تبیین وجود شناختی صفات فعل از دیدگاه حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نحوة وجود صفات الهی و نوع ارتباط آنها با ذات مقدس حق از اصلی ترین مسائل خداشناسی است که نطریات گوناگونی در بارة آن از طرف مکاتب فلسفی، کلامی و فرقه های مذهبی بیان شده است. اگر چه این مسأله هم در باب صفات ذات مطرح است و هم در باب صفات فعل. اما بررسی آن در قلمرو صفات فعل از اهمیت و صعوبت بیشتری برخوردار است. این صفات طبق نظر مشهور فیلسوفان مسلمان، زائد بر ذات و صرفاً انتزاعاتی ذهنی اند. با این حال، تحلیل جامع و مستقل قابل اعتنایی در این باره ارائه نشده است. در تحقیق حاضر از طریق تحلیل مفهوم اضافه، ثابت شده است که اضافه دارای وجود خارجی است بنا براین، صفات فعل نیز باید دارای وجود خارجی باشند. اما وجودی انگاشتن صفات فعل ما را با مشکل بزرگی روبرو می کند که همین مشکل معتزله را به نفی صفات واداشت. برای رفع این مشکل در حکمت متعالیه با استفاده از مبنای اصالت و تشکیک وجود، نوعی رابطه را می توان بین خداوند سبحان و این صفات وجودی تعریف کرد که درعین حفظ تنزیه و بساطت حق، وجود این صفات نیز حقیقی تلقی شده و ذات مقدس حق را حقیقتاً مصداق این صفات دانست.
جایگاه امکان فقری در مبحث علیت وسازگاری یا عدم سازگاری آن با تشکیک یا وحدت شخصی وجود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسألهی علیت از جمله ابتدائیترین مسائل ذهن بشر واساس چراجوییهای انسان را تشکیل داده است. این مسأله متفکران وفلاسفهی مختلف را به نحو خاص به خود مشغول داشته است. در بین فلاسفهی اسلامی پذیرش اصل کلی علیت همواره از مفروضات بوده است. با وجود این اختلافات متفکرین اسلامی در فروع این اصل به ویژه در مسألهی ملاک نیازمندی معلول به علت به چشم میخورد. آنچه مسلم است این است که متکلمین ملاک نیازمندی را در حدوث، فلاسفه مشاء، امکان ماهوی و ملاصدرا و پیروان وی در امکان فقری میدانند. اما گاهی به نظر میرسد تفاسیر متفاوتی از نظریهی امکان فقری ارائه میگردد که نتایج متعارضی را در پی داشته است. این پژوهش در صدد بیان این امر است که تحلیل جایگاه امکان فقری، وحدت شخصی وجود را نتیجه میدهد و اگر چه در یک نظراولیه و ابتدایی دیدگاه برخی متفکرین صدرایی نظیر استاد مطهری به تشکیک در حقیقت وجود منجر گردیده است؛ اما در نهایت رویکرد وی با نظریهی وحدت شخصی وجود و تفسیر استاد جوادیآملی همجهت میشود؛ در این راستا تلاش این نوشتار بر این است که چگونگی و چرایی این تفاسیر را در نظام صدرایی مورد واکاوی قرار دهد
چگونگی اعیان ثابته در فنای ذاتی (بررسی مناظره علامه طباطبایی و علامه طهرانی)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مناظره علامه طباطبایی و علامه طهرانی در فنای ذاتی اعیان ثابته، از معدود مسائلی است که به نتیجه واحدی میان این دو بزرگوار نرسیده است. سؤال از اعیان و معدوم بودن آن ها از طرفی، و در عین حال، جنبه وجودی آن در حضرت علمیه به منظور آفرینش هستی کائنات، از طرف دیگر، فهم این مسأله را با مشکل روبه رو می کند.
با تحقیق در منابع معتنابهی که از پدر عرفان نظری و واضع اعیان ثابته رسیده و تأمل در آن ها می توان راه را برای حل این معضل هموار کرد. در ابتدا با نگاهی معرفت شناسانه می توان گفت که برداشت عرفی صوفیانه از فنا باعث این پندار شده که موجودات در عالم هستی می زیند تا در نهایت، فانی در حق تعالی شوند؛ اما در واقع، با توجه به نظریات ابن عربی، فنا بعد از اثبات وجود، سهو و غلط آشکار است و هر کسی که به نفس خود و هستی، بدون فنا و وجود بنگرد، حق تعالی را شناخته است.
از منظر هستی شناسی، فرق بین وجود عاریتی کَونی و وجود اصیل حقیقی و اعیان ثابته، می تواند به ما در حل درست مسأله، یاری رساند؛ به این صورت که آنچه به واقع متعلق نیستی قرار می گیرد، وجود متوهم است که همان احکام اعیان ثابته در لباس عاریتی وجود کونی است و خروج از این توهم، درک صحیح از هستی است.
تأثیر مبانی وجودشناختی و مابعدالطبیعی ملاصدرا در حل بعضی مسائل بنیادین اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
در این نوشتار به دنبال آن هستیم تا موضع صدرالمتألهین را در حل بعضی مسائل بنیادی اخلاق، از قبیل عینیت گرایی یا ذهنیت گرایی، نتیجه گرایی یا تکلیف گرایی، وظیفه گرایی یا فضیلت گرایی، که ذهن فیلسوفان دین و اخلاق معاصر را به خود مشغول ساخته است، درک و دریافت نماییم. از این رو با کنکاش در منظومه فلسفی ملاصدرا نخست مبانی و پیشفرض های وی، متناسب با مسائل مذکور، استخراج گردید، و آن گاه از دریچه مبانی یادشده، نگاهی به چشم انداز وی در اخلاق انداختیم، و پاسخ مسائل مذکور را جویا شدیم. در بازخوانی نظریات این فیلسوف اسلامی فطرت گرایی را می توان به عنوان محوری در حل مسائل مزبور معرفی کرد. ملاصدرا بر اخلاق به عنوان امری فطری و تمایز بخش نوعیت انسان ها به لحاظ فطرت ثانویه انگشت می نهد. نتیجة پژوهش حاضر دریافت تصویری از جمع بین عینیت گرایی و ذهنیت گرایی، نتیجه گرایی و تکلیف گرایی، فضیلت گرایی و تکلیف گرایی بر اساس مبانی هستی شناختی ملاصدرا همچون اصالت وجود، و وحدت تشکیکی آن، ضرورت و سنخیت علت و معلول، حرکت جوهری نفس، و اتحاد آن با بدن، نقش سازندة علم و عمل در اخلاق، خیربودن غایات نسبت به فاعل آن، عینیت کمال مطلوب، رابط بودن مخلوقات نسبت به واجب تعالی، فطری بودن اصول کلی اخلاقی، و بر محوریت فطرت گرایی وی است.
هستی شناسی کلیات و نحوه شکل گیری مفاهیم کلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفاهیم کلی را از دو منظر می نگرند: هستی شناختی، معرفت شناختی. از منظر هستی شناختی، درباره چیستیِ کلیات، و از منظر معرفت شناختی، درباره نحوه آگاهی ما از مفاهیم کلی و همچنین چگونگی ساخته شدن آنها در ذهن سخن می گویند. این نوشتار، پس از بررسی دیدگاه های هستی شناختیِ مطرح شده درباره کلیات، به نحوه شکل گیری آنها می پردازد.
در این پژوهش، روشن خواهد شد که مفاهیم کلی با مواجهه با جزئیات (هرچند یک مواجهه) ساخته می شوند، و ادراک موارد متعدد و مصادیق مختلف در این فرایند، ضروری نیست؛ هرچند پس از ساخته شدن این مفاهیم، هرقدر شمار مواجهه ها با مصادیق افزوده شود، دقت آن مفاهیم بالاتر می رود و بهتر نمایانگر مصادیق خواهند بود.
بررسی تشکیک در مراتب و مظاهر از نگاه علامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسألة «تشکیک»، پس از ورود به فلسفة اسلامی دچار تطوراتی شد که درنهایت در حکمت متعالیه، «تشکیک در حقیقت وجود» جای خود را به «تشکیک در ظهورات» داد، زیرا در هستی شناسی عرفانی که وجود، یک واحدشخصی و منحصر به فرد است، تشیک در مراتب جایگاهی نخواهد داشت. ""علامه طباطبائی""، علاوه بر نقدقول به تشکیک در حقیقت وجود، برای عبور از «تشکیک در مراتب» به «تشکیک در مظاهر»، استدلالی را مطرح می کند که نشان داده خواهد شد، این استدلال تام نمی باشد.