فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰۱ تا ۴۲۰ مورد از کل ۱٬۴۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
آنچه از معنای علیّت مرتکز در ذهن است، علیّت خارجی است و، به دنبال آن، معمولاً شناخت از علیّتِ حد وسط در برهان لمّ به گونه علیت خارجی است. از این رو، برخی همچون علامه طباطبایی بر این باورند که در فلسفه اولی به دلیل اینکه موضوع آن «موجود بما هو موجود» است و، بنابراین، چیزی بیرون از این موضوع نیست تا علت آن باشد، برهان لمّ که حد وسط در آن علت خارجی نتیجه است راه ندارد. این نوشتار بر آن است که در نقد این دیدگاه، افزون بر اشاره به پاسخ های دیگر، بر این پاسخ تمرکز کند که علیّت، اعم از خارجی و تحلیلی است تکیه کلام بر سخنان برخی اندیشمندان است که ماهیت علیّت تحلیلی را آشکار کرده، نشان می دهد که علیّت حد وسط در برهان لمّ می تواند به گونه تحلیلی باشد و براهین لمِّ به کاررفته در فلسفه اولی این گونه اند.
انسان در جهان یا جهان در انسان؟:جستاری در خصوص رابطه انسان با جهان از نگاه صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فیلسوفان اسلامی در خصوص رابطه انسان با جهان بر این باورند که انسان، عالم صغیر است و جهان، انسان کبیر.در این نگاه انسان عصاره و چکیده جهان محسوب
می شودوجامعیت او به واسطه روح الهی و ملکوتی است که در او دمیده شده است.از بین فلاسفه ملاصدرا معتقد است که هنگامی که بدن انسان با حرکت جوهری به مرحله «تسویه»رسید،استعداد و قابلیت لازم را جهت دریافت این نفخه الهی می یابد و آن گاه روح الهی با تمامی اسماء و صفاتش، درحدّ استعداد و قوه، در ترکیب بدن انسان جلوه می کند. بدین ترتیب، انسان به عنوان خلیفه الهی، می تواند تمام حقایق کلی و جزیی عالم و خواص و اسماء آن ها را بشناسد و بنا بر اتحاد عالم و معلوم، جهانی عقلانی شبیه جهان خارجی گردد.
بر این اساس، مسأله اصلی در این تحقیق این است که آیا انسان در جهان است و موجودی از موجودات جهان محسوب می شود یا جهان در انسان؟ چگونه جهان با تمام عظمت خود در انسان واقع می شود؟ انسان با چه ویژگی می تواند جهانی عقلانی گردد؟
سنن اجتماعی در قرآن از منظر علامه طباطبایی و سید قطب
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن انسان و جامعه در قرآن جامعه در قرآن
یکی از مسائل بسیار مهم در قرآن کریم، سُنَن اجتماعی مانند هدایت، آزمایش، استدراج، امهال و ... است. اهمیّت پرداختن به این مسئله از آن روست که یک جامعة اسلامی برای رسیدن به خاستگاه و جایگاه اصلی خود باید با قانون هایی که خداوند متعال در زندگی انسان ها وضع نموده، آشنا باشد، چراکه توجّه به جریان سنّت های الهی، بیدارکننده و حرکت آفرین است و انسان را بر اعمال خیر و پرهیز از اندیشه ها و عمل های نادرست برمی انگیزد. بررسی سنّت ها در تفاسیر معاصر به دلیل پی بردن به نحوة برداشت مفسّران از سنّت ها و تطبیق آنها با مسائل عصر می باشد. در این مقاله، بر آنیم به مطالعة سنّت های اجتماعی، در دو تفسیر «المیزان» و «فی ظلال القرآن» بپردازیم. با مقایسة این دو تفسیر، معلوم می گردد که از میان سُنَن، تنها در موضوع، امامت بین دو مفسّر اختلاف بنیادین وجود دارد. برای انجام کار، سنّت ها در دو قِسم مطلق و مقیّد تقسیم بندی شده است و از هر قِسم، سه سنّت مورد بررسی قرار می گیرد. ابزار کار در این مقاله منابع کتابخانه ای است.
بررسی تطبیقی پاسخ های علاّمه طباطبائی، فخر رازی و زمخشری به شبهات انکار معاد جسمانی
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام معادشناسی
مسئلة معاد جسمانی از موضوعات پردامنه ای است که از سوی فلاسفه و حکمای بسیار و از جانب فِرَق مختلف کلامی مطرح شده است. اگرچه پرسش اصلی این مسئله، روحانی یا جسمانی و یا روحانی جسمانی بودن معاد است، امّا در این جستار، در پی تبیین شبهات موجود در این زمینه و پاسخگویی به آنها از سوی سه مفسّر با سه مشرب کلامی شیعه، اشاعره و معتزله، یعنی علاّمه طباطبائی، فخر رازی و زمخشری هستیم. لذا این پژوهش می خواهد تفاوت این سه مذهب را با رویکردی تفسیری در باب معاد جسمانی، در عین پاسخ به شبهات نشان دهد، گرچه برخی پاسخ های مطرح شده از سوی فخر رازی و نیز زمخشری، برآمده از چند دیدگاه کلامی است، لیکن از جانب علاّمه طباطبائی، ما از ابتدا تا انتها با پاسخ هایی معقول و برآمده از یک اصل روبه رو هستیم.
آثار نظریّه استاد فیاضی مبنی بر عینیّت وجود و ماهیّت(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
پس از آنکه صدرالمتألهین، به شکلی ویژه به مسئله «اصالت وجود و اعتباریّت ماهیت» پرداخت، شارحانِ پس از او درصدد برآمدند تا تفسیری صحیح از این اصل ارائه بدهند. در این میان، چهار نظریّه و تفسیر ارائه شده است که تفسیر منتخب؛ یعنی عینیت وجود و ماهیت، أدقّ و أیقن نسبت به دیگر تفاسیر است. بنابر این تفسیر، ماهیت از عوارض ذاتیِ وجود خواهد بود و به دلیل عینی بودنِ ماهیت با وجود، وقوع تشکیک در ماهیت متصور است و وجود رابط نیز دارای ماهیت است. همچنین حقیقتاً کلی طبیعی در خارج موجود است، از جمله اینکه ماهیت، مجعولِ جاعل و علت برای امر دیگر نیز می تواند باشد و واجب الوجود نیز دارای ماهیت است.
نظریة حرکت جوهری در ترجمه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با تمسک به نظریة حرکت جوهری ملاصدرا، به سیر در لایه های معنایی متن، و بررسی چند معنایی و ابهام واژگانی، و ساختاری آن می پردازد و با تعریف جوهر و حقیقت متن، در جست وجوی پاسخ به این پرسش است که آیا در فرایند ترجمه، متن مبدأ، حقیقتی متکثر بالذات، در سیلان، نسبی، و دسترسی ناپذیر دارد یا علی رغم شخصی بودن فهم، حقیقتی واحد و جوهری چندلایه دارد. در این تحقیق با تمرکز بر نظریة حرکت جوهری، تفاوت میان این دو رویکرد، ما را به رویکرد سومی می رساند که امکان توضیح چندمعنایی و ابهام ساختاری و واژگانی متن و درنتیجه تنوع محصول ترجمه از یک متن واحد را فراهم می کند.
تحلیل هستی شناختی نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبایی ره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبایی رحمة الله که یکی از اندیشه های کانونی و محوری ایشان است همواره به عنوان نظریه ای معرفت شناختی تحلیل و بررسی شده اس، اما نگاهی جامع به آثار علامه طباطبایی (ره) جهت واکاوی موارد استفاده و بهره برداری از این نظریه توسط ایشان، نشان می دهد که علامه به این نظریه نگاه وجود شناختی نیز داشته اند. از این زاویه، نشئه دنیا، نشئه اعتباریات است که مابین دو نشئه بدء و عود (قوس نزول و قوس صعود) قرار گرفته است و همچنان که نسبت زندگی دنیا به عوالم قبل و بعد از آن، نسبت ظاهر به باطن است؛ به همین ترتیب نسبت اعتباریات به حقایق هم نسبت ظاهر به باطن خواهد بود. از نظر علامه طباطبایی (ره) محصور و محدود شدن انسان به معانی وهمی و پنداری ظاهر حیات دنیا همان گرفتار شدن وی در خدعه اعتباریات و غفلت از حقیقت باطنی واقعی آنها خواهد بود.
بررسی تحلیلی نظر علامه طباطبایی درباره قضا و قدر با رویکرد تفسیری روایی فلسفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن توحید و اوصاف الهی در قرآن
علامه طباطبایی با وجود اینکه در مسئله قضای الهی بر خلاف رویکرد فلسفی رایج، قضا را تنها منحصر به عالم مجردات ندانسته و آن را به عالم ماده نیز سرایت داده و گام جدیدی در این زمینه برداشته و میان دیدگاه فلسفی رایج و دیدگاه قرآن و روایات، الفت و سازگاری بیشتری ایجاد نموده است، در وجودشناسی مسئله قدر از این عمومیت دست کشیده و مرتبه قدر را تنها به عالم ماده نسبت داده است. در این مقاله تلاش شده است تا با رویکرد تفسیری، روایی و فلسفی، دیدگاه ایشان تحلیل و بررسی شود. در پایان این نتیجه به دست آمده است که قدر نیز مانند قضا در همه مراتب هستی راه دارد و تفاوت میان این دو تنها به اعتبار عقلی بازمی گردد. همچنین در ضمن نتیجه گیری کلی به پیامدهای نظر مختار اشاره شده است.
تحلیل مبانی متافیزیکی ملاصدرا در ابطال تناسخ مُلکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تناسخ یکی از نظریه های رقیب معاد است. این عقیده در طول تاریخ با اشکال و اطوار متنوع مطرح بوده است. ملاصدرا با استناد به مبانی هستی شناختی و انسان شناختی خود نخست به مفهوم سازی دربارة تناسخ پرداخته است و به مفاهیمی چون تناسخ باطل و تناسخ حق می رسد؛ تناسخ باطل همان تناسخ مُلکی و تناسخ حق، تناسخ ملکوتی است و سپس با تکیه بر نگرش وجودی اش، تناسخ مُلکی را ابطال و تناسخ ملکوتی را اثبات می کند. سؤال اصلی این جستار این است: ملاصدرا چگونه تناسخ مُلکی را ابطال کرد؟ و نتیجة بحث عبارت است از اینکه ملاصدرا بر پایة مبانی هستی شناختی مثل اصالت وجود، وحدت تشکیکی، اشتداد، تضعف و مبانی انسان شناختی همانند حدوث جسمانی نفس و بقای روحانی آن به ابطال تناسخ مُلکی می پردازد.
فلسفه ی ملاصدرا و نظریه ی معنا؛ کاوشی معناشناختی در برخی دلایل نظریه ی وجود ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
از آنجا که زبان، اندیشه و واقعیّت در ارتباط نزدیک باهم قرار دارند، هرگونه حکمی که در حیطه معرفت شناسی و هستی شناسی صادر شود، بازتاب و پیامدی نیز در فلسفه زبان دارد. در این مقاله کوشش کرده ایم تا از راه بررسی مبانی و لوازم فلسفه زبانی برخی از ادلّه وجود ذهنی ملاصدرا، نظریة او را دربارة معنا استخراج کنیم. به نظر می رسد که نظریة معنای ملاصدرا قرابت زیادی با نظریات تصوری معنا دارد؛ چون مطابق پیش فرض های ملاصدرا در ادلّه وجود ذهنی، معنای یک گزاره، همان تصوّر یا تصدیقی است که گزاره بر آن دلالت دارد؛ معنا، موجودی ذهنی است؛ الفاظ برای معانی وضع شده اند؛ زبان، تصویرِ عالم واقع است.
واکاوی مفهومی وجودی استکمال نفس در مراتب کمال(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
نفس در حکمت متعالیه و ابتدای حدوث خود، فروترین کمالات هستی و حیات نباتی را دارد. پس ازآن، سیر استکمالی نفس در مراتب هستی از عالم ماده تا معقول شروع می شود. شناخت صحیح استکمال، نیازمند تحلیل مفهومی و وجودی آن است. تحلیل مفهومی، بیانگر فرآیندی بودن استکمال نفس است و سه مؤلفه اساسی آن عبارت اند از: ۱) حرکت جوهری؛ ۲) تدرج؛ ۳) استلزام استکمال در ارتباط با آگاهی و هدف. تحلیل دقیق وجودشناسانه نفس نیز بیانگر جایگاه اساسی عین ثابت در استکمال نفس است. استکمال نفس، ظهور عینی عین ثابت و وجود علمیِ هر نفس در مرتبه خلقت و ظهور عینی اسماء الهی است؛ ازاین رو، افعال ارادی نفس در مسیر استکمال، علت معده ظهور کمالات مکنون در عین ثابت هر نفس اند.
بررسی تطبیقی دیدگاه علامه طباطبایی و ویلیام کریگ در باب مسئلة «تقدیرگرایی الاهیاتی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
در برابر «تقدیرگرایان کلامی»، که معتقدند علم پیشین الاهی با ارادة آزاد انسان در تعارض است، «سازگارگرایان» بر این باورند که علم پیشین خداوند با ارادة آزاد انسان سازگار است. «علامه طباطبایی» و «ویلیام کریگ» به گروه اخیر تعلق دارند و برای حل این مسئله راه حل ارائه می دهند. در این مقاله به بررسی تطبیقی «نظریة علم میانه»، به منزلة راه حل نهایی کریگ و دیدگاه علامه طباطبایی در باب این مسئله، می پردازیم. نتیجة نهایی آن است که با وجود تفاوت دیدگاه دو متفکر در برخی موارد، هر دو اندیشمند ضمن پذیرش سازگاری علم پیشین الهی با اختیار انسان معتقدند معرفت خداوند به افعال اختیاری انسان ناشی از معرفت او به این نوع افعال با تمام شرایط و خصوصیات آن هاست.
معاد جسمانی از دیدگاه علامه طباطبایی (ره)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام معادشناسی
آنچه نظرهای علاّمه طباطبائی(ره) را از خطّ مشی فلاسفه و حکمای دیگر در باب اتّحاد روح و بدن در قیامت متمایز می سازد، این است که او معاد جسمانی را برگرفته از تکامل و صعود بدن در اثر حرکت جوهری و رسیدن به مقام و مرتبة نفس می داند. او نظرهای فلاسفة دیگر مبنی بر عود و نزول نفس و اتّحاد با بدن دنیوی را رد می کند، چراکه به حُکم عقل محال است موجودی که فعّال و کمال یافته است، مجدّداً به مرتبة قوّه و انفعال نزول یابد. از بحث های او این نتیجه حاصل می شود که بدن جسمانی پس از مفارقت و جدایی از نفس، برخلاف نظر دیگران، فانی نمی شود و در اثر حرکتی که ناشی از حرکت جوهری است، کمال و فعلیّتی خاص با نفس پیدا می کند و این اتّحاد نفس و بدن در آخرت را می توان نتیجة اتّحاد یا حدوث جسمانی نفس با بدن دنیوی دانست که از مهم ترین مسائل در حکمت متعالیّه است. از نظر علاّمه طباطبائی(ره)، انسان محشور در قیامت از یک سو عینیّت و وحدت با انسان دنیوی دارد که آن به لحاظ نفس اوست و از سویی، مثلیّتی با انسان دنیوی دارد که آن به واسطة بدن اوست. بنابراین، از نظر او، عینیّت بدن دنیوی و اخروی به نحوی باطل است. نتیجة معاد جسمانی می شود که در جهان آخرت، انسان با وجودی جسمانی از پاداش و یا عذاب جسمانی برخوردار شود.
تعیّن معرفتی فلسفة ملاّصدرا و نقددو دیدگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرائت درست از مختصّات حکمت صدرایی و تعیّن معرفتی آن می تواند نقش مهمّی در فهم و تفسیر مباحث حکمت متعالیه ایفا نماید؛ فارغ از نگاه التقاطی به فلسفة ملاّصدرا و تردید دربارة آن به عنوان مکتب فکری مستقل، نظریّه هایی وجود دارند که از تعیّن معرفتی فلسفة ملاّصدرا سخن می گویند. این جستار، در گام نخست، مختصّات حکمت صدرایی را مطرح می کند و در آن، فلسفة به عنوان دیسپلین و رشتة علمی با هویّتی هندسی و ماهیّتی شبکه ای مشتمل بر رهیافت، مبانی، روش و اهداف معرّفی می شود، نه صرفاً یک سلسله مسائل. در گام بعدی، دو نگاه تقلیل گرا به فلسفة ملاّصدرا مورد بررسی و نقد واقع می شود. در نگاه نخست، کلامی انگاری تفکّر ملاّصدرا، فلسفة او به مجموعه ای از دلایل نقلی در اثبات امور یا مجموعه ای از آرای اثبات شده به مدد براهین فلسفی با رویکرد کلامی فروکاست می شود و در نگاه دوم، از حضور انحصاری برهان در مقام داوری فلسفة صدرایی سخن گفته می شود. در پایان نیز فلسفة صدرایی به عنوان پارادایمی نوین و متنوّع در روش و منابع، فراتر از محدودة دانش کلام و رویکرد کلامی و برتر از حصرگرایی روشی و حضورانحصاری برهان، در بر دارندة تحلیل، برهان، برهان کشفی و شهود معرّفی می شود.
بررسی تجسم اعمال از دیدگاه ملاصدرا و علامه مجلسی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مفهوم شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام معادشناسی قیامت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلیات متکلمین
در طول تاریخ، تجسم اعمال مخالفان و موافقانی سرسخت داشته است. ملاصدرا براساس مبانی حکمت متعالیه - از جمله اصالت وجود، تشکیک وجود، تشخص وجود، حرکت جوهری نفس، فاعلیت نفس، تجرد خیال و خلق صور بدون مشارکت ماده – تجسم پذیری کردارها را تبیین نموده است. در مقابل، مرحوم مجلسی به شدت و با تعصب تمام نه تنها قائلان به تجسم اعمال را تکفیر نموده بلکه با ارائه ادله، آن را مستلزم محال می داند.
در این مقاله، به ارزیابی این دو نظر، نقاط مشترک و موارد قوت و ضعف آنها پرداخته می شود. نگارنده نظریه ملاصدرا را پذیرفتنی می یابد و درستی آن را با برهان اثبات می نماید.
معناشناسی ادراکات اعتباری از دیدگاه علّامه با نگاهی انتقادی به اندیشمندان مسلمان معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه ادراکات اعتباری یکی از نظریات ابتکاری علّامه طباطبایی است که امروزه مورد نیاز فضای علمی کشور خصوصاً حوزه علوم انسانی است. این نظریه ابعاد گوناگونی دارد. معناشناسی ادراکات اعتباری یکی از ابعاد این نظریه است که مقدمه لازم جهت ورود به هر بعد دیگرِ این نظریه است. برای فهم دقیق معنای این اصطلاح بایستی ابهامات سه گانه زبانی، معنایی و مصداقی آن برطرف شود. با بررسی جایگاه اعتباریات در میان سایر ادراکات، ابهام زبانی برطرف می شود و روشن می شود که اعتباریات، معقول ثانی فلسفی نیستند. رفع ابهام معنایی از طریق تعریف صورت می پذیرد و روشن می شود که اعتباریات، دادن حدّ چیزی به چیز دیگر یا اطلاق یک مفهوم بر مصداقی غیر از مصداق خود است، به منظور ترتیب آثاری که ارتباط با عوامل احساسی خود دارند. اعتباریات فقط از سنخ گزاره های إنشائی هستند. ملاک تشخیص مصادیق آن نیز این است که بتوان در آن نسبت بایدِ إنشائی فرض نمود. در نهایت روشن می شود که این ادراکات از سنخ مشهورات صرفه هستند، نه یقینیات. علامه طباطبایی در تمامی موارد فوق با بسیاری از اندیشمندان معاصر اختلاف نظر دارد.
.بررسی تطبیقی مبناگرایی خطاناپذیر دکارت و علّامه طباطبائی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن زمستان ۱۳۹۴ شماره ۶۴
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عقل باوری ( قرون 16 و 17)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تأملی در سازگاری درونی اندیشه فلسفی ملاصدرا درباره شناخت انسان از خداوند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از نظر ملاصدرا، تنها گونهٔ ممکن شناخت درست و معتبر نسبت به خداوند علم حضوری است. اما به نظر می رسد که علم حضوری انسان نسبت به خداوند خالی از اشکال و ابهام نباشد. با توجه به سایر اصول و مبانی ملاصدرا در حکمت متعالیه می توان گفت که قائل شدن به علم حضوری در منظومهٔ فکری و نظام فلسفی ملاصدرا با سایر بخش های فلسفهٔ صدرایی ناسازگار است. در این مقاله، شش مورد از این ناسازگاری ها تحت عنوان «تأمل» مطرح شده است: معضل صدق در علم حضوری به خدا، غفلت از خدا، شناخت غیرخدا، عدم شناخت واسطه های میان انسان و خدا، عدم امکان شناخت چیزی غیر از ذات خود در علم حضوری و عدم امکان شناخت ذات و صفات خداوند. به نظر می رسد ملاصدرا قصد دارد نشان دهد که راه حل این مسئله در قلمروی فراسوی تفکر فلسفی است، به طوری که ملاصدرا با نظام بزرگ فلسفهٔ خود در پی آن است که تمهیدی را برای ورود به آن عرصه مهیا کند. لذا حکمت متعالیه در نهایت چیزی نیست جز مقدمه ای برای تعالی انسان، که این تعالی از سنخ کاوش ها و فعالیت های نظری و فلسفی نیست، بلکه کاملاً عرفانی و نیازمند سیر و سلوک عرفانی است.
براهین کامل بودن جهان موجود در حل مسئلة شر از منظر صدرالمتألهین(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی الهیات بالمعنی الاخص صفات واجب
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه های مضاف
صدرالمتألهین فیلسوف بزرگ اسلامی مانند بیشتر اندیشمندان مسلمان برای پاسخ به این پرسش اساسی که «چگونه جهان هستی با وجود این همه شرور فراوان و رایج می تواند برآمده از نظام ربانی و، به این معنا، دارای بهترین صورتِ ممکن باشد؟»، از نظریة کاملیت جهان موجود که معروف به «نظام أحسن» است مدد می گیرد و با تحلیلی جامع به نظریة «نظام أحسن» در کتب خود می پردازد و بهترین راه حلی که تا کنون در پاسخ به مسئلة شر و تبیین خیریت کامل جهان هستی ارائه شده را عرضه می کند.
در مقالة حاضر تلاش شد تا برخی از مبانی صدرالمتألهین، مانند اصالت وجود و معیار محوریت احسن بودن عالم، و براهین پیشینی (منهج لمی)، مانند برهان علم و عنایت و برهان منسوب به غزالی و برهان سنخیت و برهان امکان اشرف، و براهین پسینی (منهج إنی)، که به تبیین موارد متعدد ناسازگاری با کاملیت جهان هستی پرداخته مورد بررسی قرار گیرد. در نهایت و با عنایت به آن ادله، نتیجه گرفته می شود که نظام احسن نظامی است که از یک سو دارای کمال و خیر بیشتر، گسترده تر و برتر در تمام عوالم هستی است و از سوی دیگر واجد نقایص و آفات کمتر و محدودتر در جهان طبیعت می باشد.
تبیین تجسم اعمال براساس نظریة «اضافة اشراقی» ملاصدرا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تجسم اعمال بهترین توجیه برای توضیح جزا و مکافات اخروی است؛ زیرا مبنای آن اضافه اشراقی است. براساس اضافه اشراقی، بینونت اعمال و نفس ازبین می رود و به جای آن عینیت صور اخروی و نفس برقرار می شود؛ زیرا صور اخروی از لوازم و شئونات نفس اند. هدف این پژوهش نیز تحلیل تجسم اعمال براساس مبانی اضافه اشراقی ملاصدراست. در آثار ملاصدار، با دو تفسیر از تجسم اعمال روبه روییم: ۱) در قیامت، نتایج و آثار اعمال آشکار می شوند؛ ۲) در قیامت، خود عمل آشکار می شود؛ اما اخروی. این دو نظریه در عرض هم نیستند، بلکه یکی نظریه میانی و دیگری نظریه نهایی ملاصدراست. البته تأکید این مقاله بر نظریه دوم است. نتایج تحقیق نشان می دهد که در نظریه تجسم اعمال، همان قدرکه اعمال در چینش حوادث آخرت سرنوشت سازند، ادراکات نیز دخیل اند؛ یعنی ادراکات و اعمال آدمی براثر تکرار، ملکه انسان می شوند و باطن انسانی را می سازند. باطن آدمی نیز در قیامت به یکی از صور اخروی تجسم می یابد و حشر انسانی متناسب با آن صور است.