فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۹۶۱ تا ۷٬۹۸۰ مورد از کل ۹٬۸۶۵ مورد.
منبع:
Cyberspace Studies,Volume ۴, Issue ۲, July ۲۰۲۰
153 - 172
حوزههای تخصصی:
Since its inception in the late 1960s and especially following its commercialization in the mid-1990s, the Internet has experienced exponential growth. As artificial intelligence (AI) has surpassed previously inconceivable boundaries, it has become evident that AI both poses a threat to aspects of human existence and offers potential avenues for a more human-centric future. This paper contends that a digital existence, by its intrinsic nature, engenders a sense of discontentment. Paradoxically, within this digital realm, remedies emerge that elude offline experiences. While chatbots initially served as sources of amusement, their capacity to provide accessible and dependable counseling services has now become indispensable. Our assertion is that in the years to come, as chatbot technology advances further in sophistication, hundreds of millions of individuals worldwide will gain access to improved lives through the provision of free counseling services. Consequently, therapy will
تحلیل گفتمان پوشش خبری سایت های بی بی سی فارسی و العربیه فارسی در مورد «کاهش تعهدات برجامی ایران»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خروج یک جانبه آمریکا از برجام و به دنبال آن کاهش تعهدات برجامی ایران پس از یک سال، موضوعی بود که مورد توجه رسانه های مختلف برون مرزی قرار گرفت. هر یک از این رسانه ها بر اساس گفتمان و سیاست های خبری خود به پوشش اخبار مربوط به این رویداد پرداخته اند. هدف این مقاله شناخت گفتمان دو سایت خبری بی بی سی فارسی و العربیه فارسی در پوشش این اخبار است. روش پژوهش این مقاله، تحلیل گفتمان با رویکرد ون دایک و جامعه آماری آن تمام خبرهایی است که در سایت های مذکور و در بازه زمانی ۱۸ اردیبهشت تا 20 آبان 1398 (8 می تا 11 نوامبر 2019) به پوشش اخبار مربوط به کاهش تعهدات برجامی ایران پرداخته است. در این بازه، از بین 141 خبر منتشر شده در العربیه فارسی 8 خبر و از بین 122 خبر منتشر شده در بی بی سی فارسی 7 خبر، با روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس قاعده اشباع انتخاب شده است. نتایج این بررسی نشان می دهد بی بی سی فارسی همسو با گفتمان امپریالیسم، خروج آمریکا از برجام را تصمیم شخصی ترامپ و ایران را عامل اصلی نقض کننده برجام بازنمایی می کند. العربیه فارسی نیز همسو با رسانه های غربی، ایران را عامل ناامنی در منطقه و تهدیدی برای جامعه جهانی معرفی کرده و گفتمان ایران هراسی را رواج می دهد.<br />
فهرست گزیده مقالات ارتباطات جمعی در مطبوعات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه نقش توأمان قومیت و جنسیت در دریافت های رسانه ای: دریافت زنان سنندجی از سریال قهوه تلخ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۴۸
101 - 128
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به مطالعه توصیفی نقش توأمان قومیت و جنسیت در نحوه مصرف و دریافت سریال قهوه تلخ توسط زنان شهر سنندج می پردازد. علاوه بر این، تحلیل چگونگی شکل گرفتن گونه های متفاوت خوانش در میان مخاطبان و مطالعه تأثیرگذاری عوامل فردی و اجتماعی بر نحوه خوانش مخاطبان با توجه به متغیرهای سن، تحصیلات، وضعیت تأهل و شغل، مورد مطالعه قرار می گیرد. بدین منظور از روش کیفی و تکنیک مصاحبه عمیق با 28 نفر از زنان شهر سنندج با اتکا به رویکرد مطالعات فرهنگی و تئوری دریافت استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که از یک سو سریال قهوه تلخ به دلیل قرار گرفتن در ژانر طنز، باعث ابهام در زمینه جدی بودن و طنز بودن محتوا می شود. بنابراین امکان چندخوانی را برای مخاطب فراهم می کند و به همین دلیل، خوانش مرجح ندارد. از سوی دیگر زنان شهر سنندج با مصرف این سریال، تشکیل جماعتی تفسیری را می دهند که به دلیل تجربه های روزمره مشابه، قومیت و جنسیت مشابه در برخی زمینه ها دارای تحلیل های مشابه هستند. به گونه ای که بیشتر آنها از روایت سریال برای صحبت در مورد دغدغه ها، مشکلات اجتماعی و فردی خود استفاده می کنند، اما همین زنان به دلیل تفاوت در متغیرهای ذکر شده، تفاوت هایی در نحوه مصرف و دریافت سریال با یکدیگر دارند. به عنوان نمونه، زنان دارای تحصیلات بالا، سریال را با دقت و تمرکز تماشا کرده و به موازات لذت بردن از سریال، نسبت به آن انتقاداتی محتوایی نیز مطرح می کردند. علاوه بر این زمینه های اجتماعی و سیاسی جامعه، وجود گفتمان دیگری، قومیتی و فمینیستی حاکم بر شهر سنندج نیز یکی از عوامل تأثیرگذار بر خوانش مخاطبان بوده است.
نقش تلویزیون در فرایند جهانی محلی شدن(ارائه مدلی در نحوه انعکاس واقعیت از دریچه تلویزیون)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دنیای امروز، تغییرات و تحولات عمیقی را شاهد است که همه آنها در حوزه های عملکردی هویت، مرز، مفهوم جغرافیا (مکان) و زمان قابل درک اند. هویت ها چند پاره شده، مرزها را درنوردیده و مکان و زمان به هم فشرده شده اند. در این رهگذر تلویزیون یکی از عوامل مؤثر در بروز این تغییرات است. در برخورد با چنین وضعیتی و برای درک مختصات تلویزیون جهانی، مقاله حاضر، نقطه عزیمت خود را بر پایه یک برساخته نظری با عنوان «مدل ریف» قرار داده و کوشیده است چشم اندازی از نحوه فعالیت و نقش تلویزیون های محلی و جهانی در عصر جهانی شدن ارائه داده و نتایج را از طریق روش مصاحبه با 20 نفر از صاحبنظران و پژوهشگران حوزه ارتباطات در میان بگذارد. «ریف» مخفف همنشینی چهار کلمه واقعیت، هویت، قدرت و فرا واقعیت است. این مقاله با واکاوی در نسبت میان تلویزیون و مفاهیم یاد شده، مؤلفه های تلویزیون های جهانی محلی را در قالب مدل ابداعی و پیشنهادی، به نام لوزی کارکرد تلویزیون های جهانی محلی (مدل ریف) بررسی کرده است.
نقش مطبوعات آزاد در تقویت قانونمداری: از قضیه «بنالا» تا اعلامیه «آکرا» یونسکو
منبع:
علوم خبری سال هفتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۶
11 - 20
حوزههای تخصصی:
مفهوم «دولت قانونمند» آن طوری که امروزه مورد استفاده قرار می گیرد، در نیمه دوم قرن نوزدهم توسط دکترین حقوقی آلمان مطرح گردید و امروزه به صورت یک ارزش جهانی در آمده، دارای عناصر متعددی است. در تحقق آن نهادهایی همچون قوه مقننه، دادگاه های قانون اساسی و غیره ایفای نقش می کنند. اما نقش رسانه ها در این بین، کمتر از مقامات یاد شده نیست. کما این که طی برگزاری مراسم بزرگداشت روز جهانی مطبوعات به همت یونسکو در سوم مه سال 2018، بر این موضوع تأکید خاص شد. افشای قضیه «بنالا» از سوی روزنامه لوموند در تابستان 2018 بار دیگر نشان داد که رسانه های آزاد می توانند نقش کلیدی در تقویت قانون مداری ایفا کنند.
حریم اجتماعی و فرهنگی شهر تهران؛ فقدان عدالت اجتماعی و نابرابری فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگر چه کلانشهر برای مدیران و برنامه ریزان مرزهای مشخص اداری دارد، اما آن چنانکه حوزه نفوذ اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کلانشهر فراتر از مرزهای اعتباری آن است، تاثیرات متقابل پیرامون و به عبارتی نزدیکترین حوزه یعنی حریم آن نیز همواره وجود داشته است. بنابراین از زمان شکل گیری کلانشهرها، موضوع حاشیه ها و به عبارتی حریم شهرها به واسطه مهاجرت از روستاها یا شهرهای کوچکتر معضل سیاست گذاران، برنامه ریزان، دولت ها، مدیران شهری و شهروندان کلانشهرها بوده است. شکل گیری مسکن های غیررسمی، تراکم جمعیت فاقد امکانات مختلف آموزشی، بهداشتی و رفاهی در پیرامون متروپل ها از سوی جامعه شناسان همواره به عنوان مرکز تجمع انواع آسیب های اجتماعی و برای جغرافی دانان تحت عنوان عدم توازن فضایی موضوع نظریه پردازی و مبنای برنامه ریزی قرار داشته است. تهران نیز به عنوان کلانشهر اصلی کشور از دهه 40 با مسئله حاشیه نشینان و رشد مساکن غیررسمی در پیرامون و تبدیل روستاهای اطراف به شهر یا رشد جمعیت شهرهای حاشیه خود روبه رو شده که این مسئله با سرعت سرسام آور تا به امروز ادامه داشته است. فشردگی آسیب های متنوع اجتماعی نظیر روسپیگری،کودکان کار و خیابان، توزیع مواد مخدر، رشد اعتیاد، فقر و عدم دسترسی به مسکن مناسب در حاشیه های تهران، این کلانشهر را با احتمال بروز بحران های اجتماعی روبه رو می سازد. حجم، عمق و گستره مشکلات در حاشیه تهران و بی توجهی به حل مشکلات انباشته در حریم این کلانشهر به تدریج به معضلی لاینحل تبدیل شده است. لذا نادیده گرفتن احساس عدم امنیت ساکنان پایتخت، تغییرات نگرشی و ارزشی ساکنان مناطق و شکل گیری موزائیک فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی در شهر برخلاف نظام منطقه بندی و فشردگی و نیز وسعت نابرابری های فضایی در حاشیه هر روز ناممکن تر می شود. در چنین شرایطی فقدان احساس مسئولیت یا خارج ساختن موضوع حریم از حیطه قانونی بی تردید راه حل مسئله این کلانشهر نخواهد بود. بدون رویکرد انتقادی نسبت به مسائل مبتلابه و اتخاذ جهت گیرهای عدالت خواهانه در برابر گروه های ساکن در حریم تهران و نیز بدون به رسمیت شناختن حقوق شهروندان متقابل ساکن متن و حاشیه این کلانشهر، دستیابی به عدالت فضایی میسر نخواهد بود. این مهم نیازمند تصمیم گیری های بزرگ و البته دشوار است. پذیرش مدیریت یکپارچه شهری و واگذاری تمامی اختیارات و امکانات دولت به این مدیریت و نیز جلب مشارکت مردم و نهادهای مدنی راه حلی است که سال هاست بدان تاکید می شود. با این همه یادآوری این اصول ضروری است که: روابط اجتماعی کلانشهر و حوزه نفوذ آن، کل یکپارچه و به هم پیوسته ای است که بدون عدالت اجتماعی و نگرش مردم مدار در مواجهه با شکاف های طبقاتی و بی عدالتی های فضایی، به رویارویی در عرصه سیاسی، اجتماعی و فرهنگی منتهی خواهد شد.
سیاست های بازاری شدن علوم انسانی بعد از انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال بیست و دوم بهار ۱۴۰۰شماره ۵۳
291 - 312
حوزههای تخصصی:
در دهه نخست پیروزی انقلاب اسلامی ایران، موجی عظیم در مخالفت با علوم انسانی ایجاد شده بود و به سه سال تعطیلی علوم انسانی منتهی شد. این مخالفان معتقد بودند این علوم مبنای مادّی اندیشی دارند؛ اما امروزه بعد از 35 سال از بازگشایی آن، این علوم بیش از هر دوره تاریخی در ایران به سمت مادّی اندیشی حرکت کرده اند و خود علوم انسانی به کالا تبدیل شده یا به عبارتی بازاری شده است. این پژوهش به دنبال این پرسش است که: «وضعیت بازاری شدن علوم انسانی چگونه است و چه سیاست هایی دراین خصوص عملیاتی شده اند؟» ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻣﺎﻫﯿﺖ ﻣﻮﺿﻮع، روش ﺗﺤﻘﯿﻖ در اﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺶ، تحلیل تاریخی و شیوه گردآوری داده ها، اسنادی است . این پژوهش به صورت روﺷﻤﻨﺪ و ﻣﻨﺴﺠﻢ، وضعیت بازاری شدن علوم انسانی و سیاست های مرتبط با آن را با دقت بحث و بررسی کرده است. یافته های پژوهش نشان می دهند که بازاری شدن، در قالب های مختلفی همچون افزایش پذیرش دانشجوی پولی به ویژه در مقطع تحصیلات تکمیلی، افزایش استادان حق التدریس، تبصره ها و شروط منتهی به درآمد و همچنین پژوهش های پولی رخ داده که در این پژوهش، به تفکیک درباره آنها بحث شده است. همچنین نتایج کلی نشان می دهند که سیاست های بازاری شدن علوم انسانی، تابع سیاست های دولت های مختلفِ بعد از انقلاب(چپ و راست) نبوده اند.
نگرش لاهوتی و ناسوتی نسبت به مرگ: مطالعه ی مرگ اندیشی نمونه ای از دانشجویان با روش نظریه ی زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال یازدهم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۴۰
151 - 176
حوزههای تخصصی:
مرگ، پدیده ای فراگیر است و همواره یکی از دغدغه ها و پرسش های اصلی بشر بوده است. درعین حال اندیشه های مرتبط با مرگ در یک زمینه ی اجتماعی شکل می گیرند؛ و سنت های دینی یکی از منابع اصلی برای پاسخگویی به مسئله ی مرگ و غلبه بر تجربه های ناخوشایند مرتبط با آن بوده اند. درعین حال، با اشاعه ی نظام های معنابخش غیردینی در جامعه ی جدید، این پرسش مطرح می شود که افراد در نظام های معنابخش غیردینی چگونه با مسئله ی مرگ و دغدغه های مرتبط با آن مواجه می شوند. این مقاله، مرگ اندیشی دانشجویان را با توجه به وضعیت دین داری شان مطالعه می کند. داده های پژوهش با نمونه گیری هدفمند و نمونه گیری نظری و از طریق مصاحبه باز و عمیق گردآوری شده و برای تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده، از روش نظریه ی زمینه ای استفاده شده است. نتایج مطالعه در هشت مقوله ی عمده صورت بندی شده اند. «مرگ اندیشی معطوف به زندگی» به عنوان مقوله ی هسته مطرح شده و مرگ اندیشی دانشجویان در دو نگرش لاهوتی (دینی) و ناسوتی (غیردینی) باهم مقایسه شده است.
ذائقه مصرف موسیقیایی دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال بیست و یکم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۰
195 - 218
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مطالعه ذائقه مصرف موسیقی بین دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه ایلام بر اساس پارادایم کیفی و به روش تحلیل تماتیک انجام گرفته است. از مصاحبه نیمه ساخت یافته برای گردآوری داده ها و از مدل براون و کلارک برای تحلیل استفاده شده است. جامعه هدف شامل کلیه دانشجویان کارشناسی ارشد دانشکده علوم انسانی دانشگاه ایلام به تعداد ۲۵ نفر و محدوده زمانی و مکانی پژوهش ۹ ماهه اول سال ۱۳۹۷ در دانشگاه ایلام است. در این مطالعه نمونه یابی هدفمند (برای گزینش دانشجویان کارشناسی ارشد) بوده که درنهایت با ۱۱ نمونه اشباع حاصل شد. در مراحل تحلیل تم، ۱۷ تم فرعی و ۴ تم اصلی شناسایی و تعریف شد. یافته های این مقاله الگویی خاص خود را نمایانده و زمینه فرهنگی و زمینه موسیقایی و به طور خاص بک گراند شنیداری افراد را زمینه ساز ذائقه مصرفی آنان نشان می دهد. به نحوی که دانشجویان موسیقی هایی را مصرف می کنند که پیشتر در کانون خانواده، مهمانی های فامیلی و جمع ها و پاتوق های دوستانه شنیده اند. درمجموع باید گفت که ذائقه مصرف موسیقی دانشجویان موردمطالعه، متأثر و متشکل از زمینه فرهنگی خاصه کیفیت مطالعه، دانش و آگاهی و نیز زمینه موسیقایی و به طور خاص بک گراند شنیداری آنان است. زمینه فرهنگی فقیر و ضعیف افراد، زمینه موسیقایی فقیر را به وجود آورده است که به نوبه خود سیالیت ذائقه موسیقایی را به دنبال داشته است. البته به تبعیت از بوردیو می توان ادعا کرد که ذائقه مصرف موسیقی نیز به نوبه خود زمینه فرهنگی و زمینه موسیقایی را بازتولید می کند.
بازشناسی مدیریت توجه در سیمای جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۴ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۶
193 - 221
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بازشناسی مدیریت توجه در سیمای جمهوری اسلامی ایران به روش نظریه زمینه ای به دنبال تدوین مدل مدیریت توجه در رسانه ملی است. روش پژوهش کیفی استقرایی است و از روش نظریه زمینه ای استراوس کوربین استفاده شده است. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختمند بود که به سه روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی، تجزیه وتحلیل شد. مشارکت کنندگان متخصصان موضوعی واجد شرایط ورود به مصاحبه بودند که از طریق نمونه گیری نظری تا 15 نفر به سطح اشباع داده ها رسید. نتایج با 21 مقوله کلی در قالب مدل پارادایمی شامل شرایط علی (انباشت اطلاعات، ویژگی های مخاطب، سیاست رقابتی، سیاست تولیدکننده، اقتضائات محیطی) پدیده محوری (مدیریت توجه)، شرایط زمینه ساز (رصد فرهنگی، سازمان خبره چابک، اخلاق حرفه ای)، شرایط مداخله گر (جذابیت محتوایی، رقابت پذیری، مدیریت سرمایه، مداخله سیاسی) راهبردها (آفرینش دیداری و شنیداری، تولید ناب، تمرکز بر مخاطب، توسعه سرمایه اجتماعی و فرهنگی، گفتمان سازی) و پیامدها (مدیریت مخاطب، تغییر عملکرد، شیوایی پیام) قرار گرفت.
سویه های اجتماعی طنز دراماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۱
57 - 73
حوزههای تخصصی:
قدمت طنز در غرب، به آغاز فعالیت های نمایشی یونان باستان و سپس روم باستان باز می گردد و در شرق، در نزد شاعران بزرگی همچون رودکی، سنایی، انوری، سعدی، حافظ، مولوی و دیگر شاعران به فراوانی قابل مشاهده است. نکته مهم در این متون، پذیرش آنها به عنوان نوعی بیان ادبی، به قصد اصلاح امور است و صرفاً تفنن و تسلط بر ادبیات، مورد نظر نیست. پیشرفت ادبیات، مدیون توجه به متن جامعه است. سیر و روند نظریه های ادبی نیز نشان می دهد، طنز زبان «کردار و کنش» است. این نوع نگاه به طنز، مخاطب و جامعه را آماده کنش و تغییر رفتار می کند و طنز را کنشی دیالکتیک وار در متن جامعه می داند، که بر رفتار مخاطب تأثیر می گذارد و او را آماده پذیرش تغییر می کند. براساس این معیار، بسیاری از مطالب خنده دار طنز نیستند؛ چرا که ما را به کنش و تغییر وانمی دارند و هیچ گونه وضعیت دراماتیک و سویه اجتماعی در آن ها مشاهده نمی شود.در این مقاله تلاش شده است، سویه های اجتماعی طنز دراماتیک، به روش اسنادی بررسی شود. نتایج تحقیق نشان می دهد، امروزه ترکیب طنز با تراژدی، با حوصله بشر سازگارتر است و انسان ها با آن بیشتر به تغییر و تفکر و آرامش می رسند. با این ملاحظات، طنزِ کسی قوی تر است که تراژدی را خوب می فهمد و کسی طنز را خوب می فهمد که تا مرز تراژدی رفته و برگشته است.
تبیین مشارکت اجتماعی در منطقه مرکزی ایران مطالعه موردی استان مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال هشتم تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲۷
116 - 142
حوزههای تخصصی:
مشارکت حق انسانی است که به لحاظ غایتی به آزاد سازی و اعتماد به خویشتن و از نظر ابزاری به بسیج و نقش آفرینی توده های انسانی در حیات اجتماعی منجر می شود. تجربه اجرای برنامه های توسعه در کشورهای در حال توسعه نشان داده که به دلیل نادیده گرفتن مشارکت مردمی، نتوانسته اند به اهداف موردنظر دست یابند. در این مقاله[1] با لحاظ نمودن نقش عناصر فرایندی و عاملیتی در دو سطح میانی و خرد با استفاده از سه سازه سرمایه اجتماعی، نظام شخصیت و پایگاه اجتماعی- اقتصادی چارچوب نظری و تجربی مقاله تنظیم شده است. روش تحقیق مورد استفاده اسنادی و پیمایشی می باشد. جامعه آماری این پژوهش افراد بالای هیجده سال ساکن در نقاط شهری و روستایی استان مرکزی می باشند.که از این جامعه نمونه ای به حجم 1648 نفر انتخاب شده است. نتایج آزمون فرضیه های تحقیق در سطح میانی نشان می دهد که بین متغیر سرمایه اجتماعی به عنوان متغیر سطح میانی با متغیر وابسته تحقیق ارتباط معنادار در سطح اطمینان 99 درصد وجود دارد. در سطح خرد نیز ویژگی های شخصیتی رابطه معناداری را در سطح اطمینان 99 درصد با متغیر وابسته تحقیق نشان داده اند. علاوه بر این در سطح خرد متغیر پایگاه اجتماعی- اقتصادی که از ترکیب متغیرهای درآمد، سطح تحصیلات، نوع مسکن و رتبه شغلی ساخته شده است رابطه معناداری را با متغیر وابسته تحقیق نشان نداده است. نتایج تحلیل چند متغیره نشان می دهد که در سطح کل استان متغیرهای سرمایه اجتماعی و ویژگی های شخصیتی 39 درصد واریانس متغیر وابسته را تبیین می نمایند. این درصد در مناطق شهری مورد مطالعه 31 درصد و در مناطق روستایی 47 درصد می باشد. تحلیل مسیر انجام شده نیز نشان می دهد که اثرات مستقیم و غیرمستقیم سرمایه اجتماعی در حوزه کل مورد مطالعه و نیز در حوزه های شهری و روستایی بیشتر از اثر متغیر ویژگی های شخصیتی است. [1]. داده های مقاله حاضر برگرفته از طرح پژوهشی بررسی و ارائه راه های افزایش مشارکت مردم در عرصه های مختلف فرهنگی و اجتماعی استان مرکزی است که برای سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان مرکزی اجرا شده است.
جامعه شناسی سیاسی زایش تفکر منازعه آمیز داعش در عراق
حوزههای تخصصی:
دیرزمانی است که منطقه خاورمیانه که مهد ادیان توحیدی بوده است، درگیر منازعات مختلف قومیتی، سیاسی و دینی است که با ورود و یا دخالت قدرت های فرامنطقه ای این مسأله بیش تر پررنگ شده است. با توّجه به این مسأله این پژوهش درصدد است تا با بهره گیری از انگاره-های جامعه شناسی سیاسی و با تأکید بر نظریه ی شکاف های اجتماعی، چگونگی شکل گیری و زایش تفکر یکی از مهم ترین گروه های جدید متخاصم در منطقه ی خاورمیانه را که همانا گروه داعش می باشد بررسی کند. بر این اساس، یافته های این پژوهش نشانگر آن است که اگرچه تفسیر ایدئولوژیک از دین و کنار زدن عنصر عقل در گفتگو و فهم دین نقش مهمی در شکل گیری تفکر داعش داشته است؛ امّا اگر بخواهیم از منظر جامعه شناسانه و با تکیه بر نظریه ی شکاف های اجتماعی به بررسی این مهم بپردازیم می توان گفت برخی عناصر جامعه شناختی و منطقه-ای نظیر بحران دولت- ملت سازی، قومیت گرایی، منازعه ژئوپلتیکی و ...، موجب تطمیع داعش در منطقه برای ایجاد بحران های مخاصمه آمیز شد.
تحلیل کیفی عوامل مؤثر بر عضویت در شبکه اجتماعی تلگرام (مطالعه افراد متأهل 15-40 سال شهر بروجرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ششم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴
288-257
حوزههای تخصصی:
شبکه اجتماعی «تلگرام»، کاربرپسندترین شبکه اجتماعی در کشور ایران است که حجم بالایی از روابط و محتواها را در خود جای داده است. پژوهش کیفی حاضر با هدف بررسی عوامل مؤثر بر عضویت افراد متأهل در این شبکه، به روش تحلیل مضمون انجام شده است. جامعه آماری، افراد متأهل 40-15 ساله شهرستان بروجرد بودند که تجربه استفاده از این شبکه را حداقل به مدت یک سال داشتند. تعداد نمونه 31 نفر، روش نمونه گیری هدفمند و روش گردآوری داده ها مصاحبه عمیق بوده است. نتایج کدگذاری مصاحبه ها نشان داد که فرد در اثر 1)مکانیزم های سوق دهنده (فشار فناوری، تنهایی، بیکاری، محدودیت های هنجاری، خستگی ذهنی و جسمی، خلأ عاطفی، خودِ حقیقی نامقبول، جامعه مصرفی) و 2)مکانیزم های جذب کننده (ارتباط امن، آسان، ارزان، گسترده و سریع، آگاهی بخشی، سرگرمی، رونق کسب و کار، کرسی های آزاداندیشی)، به عضویت این شبکه درآمده است. در نتیجه فرد به طور کلی در اثر محدودیت های دنیای حقیقی و همچنین جذابیت های تلگرام به عنوان عامل مضاعف به عضویت این شبکه در می آید.
رمان به مثابه رسانه گونه شناسی رمان های تاثیرگذار بعد از کودتای 28 مرداد تا بهمن 57(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴۵
95 - 128
حوزههای تخصصی:
«رمان به مثابه رسانه: گونه شناسی رمان های تاثیرگذار بعد از کودتای ۲۸ مرداد تا بهمن ۵۷» پژوهشی در عرصه مطالعات بین رشته ای علوم ارتباطات و ادبیات داستانی است که به تفسیر کارکردهای رسانه ای رمان می پردازد و بیانگر نقش رسانه ای رمان در آگاهی بخشی، ایجاد فرصتی برای گذران اوقات فراغت، گریز از واقعیت های دردناک زندگی با پناه بردن به داستان، لذت هنری، تفسیر هستی و زندگی اجتماعی و ... است؛ رمان، لاجرم متن ادبی است که در آن به طور اجتناب ناپذیری، رد پای ایدوئولوژی به چشم می خورد و همچنین منطق آن همسو با منطق اجتماعی است، از این رو واقعیت داستانی، خواه ناخواه متأثر از واقعیت هاست، برای تحلیل این موضوع در پژوهش پیش رو 11 نویسنده، منتقد و روزنامه نگارادبی، سیزده رمان تاثیرگذار بعد از کودتای 28 مرداد را انتخاب کردند. انتخاب این آثار به این علت است که فضای اجتماعی این دوره تأثیر عمیقی بر ادبیات به جا گذاشت، یکی از علل اقبال عمومی به رمان، بسته شدن راه های ارتباطی و مکالمه فرهنگی اجتماعی است، به گونه ای که رمان در قامت رسانه جانشین، جای خالی مطبوعات منتقد را پر کرده و اندیشه پیشروترین قشرهای طبقه متوسط ایران را درباره قانون، توسعه، اصلاحات دینی و فرهنگی مطرح کرده است. البته هدف از این پژوهش انکار اهمیت فرم رمان و صحه گذاشتن بر ادبیات ایدئولوژی گرا نیست، بلکه تطبیق ویژگی ها، معیارهای هویت بخش و کارکرد اجتماعی رمان و رسانه با سه روش تحلیل محتوای کیفی، مصاحبه عمقی و تحلیل منابع کتابخانه ای است.
ارائه و سنجش رفتار معنوی در سازمان های رسانه ای خبری مجازی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال پنجم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۰
179 - 205
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ارایه مدلی مناسب در زمینه رفتار معنوی در سازمان های رسانه ای صورت گرفت. پژوهش حاضر از نظر هدف بنیادی و کاربردی، از نظر روش و چگونگی گردآوری داده ها توصیفی از نوع پیمایشی و همبستگی و از نظر نحوه انجام تحقیق از نوع پژوهش های آمیخته کیفی و کمی به شمار می رود که در آن از رویکرد پژوهشی «نظریه داده بنیاد» و مدلسازی معادلات ساختاری بهره گرفته شده است. جامعه خبرگان پژوهش در بخش کیفی شامل متخصصان حوزه اخلاق رسانه و مدیریت رسانه می باشد؛ که با استفاده از روش نمونه گیری قضاوتی و گلوله برفی 15 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و در بخش کمی نیز شامل کلیه کارکنان سازمان های رسانه ای مجازی فعال در حوزه خبر (خبرگزاری های داخلی) دارای مجوز فعالیت از وزارت ارشاد و فرهنگ اسلامی می باشد که با روش نمونه گیری تصادفی و در دسترس 200 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از مصاحبه های عمیق اکتشافی در بخش کیفی و پرسشنامه محقق-ساخته در بخش کمی استفاده شد. پس از انجام مراحل سه گانه کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی مقوله ها، مفاهیم و ابعاد استخراج شده و یک تئوری جدید که همان مدل رفتار معنوی در سازمان های رسانه ای است، طراحی شد و با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری مورد آزمون قرار گرفت و فرضیه های برخاسته از مدل پژوهش مورد تأیید قرار گرفتند.
ارائه الگوی همگرایی شبکه های اجتماعی و خبرگزاری ها در چرخه اطلاع رسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال بیست و دوم پاییز ۱۴۰۰شماره ۵۵
123 - 152
حوزههای تخصصی:
موضوع پژوهش پیش رو ارائه الگوی نقش شبکه های اجتماعی در چرخه اطلاع رسانی خبرگزاری ها با تأکید بر خبرگزاری ایرنا و فرانس پرس است. این پژوهش با استفاده از روش مصاحبه عمقی و با روش دلفی انجام شده است. جامعه پژوهش این مقاله متخصصان حوزه خبرگزاری ها و استادان روزنامه نگاری بودند که از میان آنان با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی 18 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از مصاحبه ها از روش کدگذاری استفاده شد. نتایج به دست آمده از مصاحبه ها نشان داد که شبکه های اجتماعی بیشتر ابزاری در خدمت خبرگزاری ها هستند و خبرگزاری ها به تناسب محتوا یا موضوع خبر از بسته های مختلف خبری در شبکه های اجتماعی بهره می برند؛ بسته هایی که از قالب های رسمی خبر فاصله دارند. همچنین براساس نتایج، خبرگزاری ها و شبکه های اجتماعی هم پوشانی رسانه ای دارند. با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت خبرگزاری ها باید به ارزش های خبری در شبکه های اجتماعی و نگارش خبر برای شبکه های اجتماعی توجه کنند تا از تحولات عرصه روزنامه نگاری عقب نمانند.
فهم مدارا در اجتماع علمی علوم اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال یازدهم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۴۰
85 - 114
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش فهم مدارا در اجتماع علمی علوم اجتماعی است. مدارا دارای ابعاد و وجوه متفاوتی است. در این مقاله بیشتر به مدارای علمی در میان اساتید علوم اجتماعی پرداخته شده است. مبانی نظری تحقیق باتاکید بر نظریه کنش ارتباطی تدوین شده است. پژوهش با بهره گیری ازرویکرد پژوهش کیفی و با استفاده از نظریه مبنایی انجام و داده ها از طریق مصاحبه با اساتید علوم اجتماعی دانشگاه های شهر تهران حاصل شده است. نتایج این پژوهش گویای آن است که براساس درک اساتید مورد مطالعه مدارای زیادی در بین اساتید صورت نمی گیرد. این مسئله تحت تاثیر عللی مانند: عدم وجود فرهنگ مدارا، شرایط سیاسی، شرایط اقتصادی و انحصارگرایی ویا گروه گرایی است. همچنین شرایطی همچون جنسیت، سن و سلسله مراتب علمی در تشدید و یا کنترل مدارا در اجتماع علمی موثر است. کنشگران با اتخاذ استراتژی هایی همچون فاصله گیری و مدارای اجباری سعی در مواجهه با این پدیده دارند.
تبیین حقوق بشروهمگرایی مسلمانان ازمنظرفقه وحقوق اسلامی
حوزههای تخصصی:
اگر چه میدان و فرصت بازی معینی به شیطان و یارانش داده شده است ولی جهان براساس یک سری سنن و قوانین لایتغیر الهی اداره می شود. در بسیاری از آیات قرآن به برخی از این قوانین و سنن اشاره شده است.سنت هدایت و ارسال پیامبران، سنت ابتلاء و امتحان، سنت امداد، سنت توفیق، سنت اتمام حجت، سنت املاء و سنت استدراج از جمله این سنت ها هستند امّا در چند آیه از جمله در آیه 23 سوره مبارکه «فتح» روی ثابت بودن این قوانین الهی، و غیر قابل تبدیل و تحویل بودن آن ها تأکید می فرماید.سنت های الهی که سرنوشت تمام امت ها و ملت ها در طول تاریخ براساس آن رقم زده می شود و هیچ حکومت و قدرتی را یارای گریز از آن ها نیست. اتحاد به عنوان مهم ترین راهبرد برای جامعه پذیری و امت سازی در آموزه های قرآنی و نبوی مورد اهتمام و توجه بوده است.برای ساخت امتی یگانه با ویژگی های جامعه نمونه و برتر (امت شاهد) نیاز به بازسازی در بینش و نگرش مردمانی است که به طور فطری گرایش به اختلاف و استخدام دیگری و بهره کشی از هم نوع دارد.در این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی به به تبیین و بررسی راه کارهای قرآنی برای تعریف حقوق بشر و هم گرایی از جمله پرداخته شده است.