تشریح چگونگی تعامل محتوا و مخاطب رسانه، هدف اصلی این مقاله است. تحلیل این تعامل با مباحث کنش و واکنش رسانه و مخاطب با یکدیگر آغاز میشود و دارای دو رویکرد است: رویکرد اول، تحقیق و نظریهپردازی در زمینه اثر رسانه و رویکرد دوم، تحقیق در زمینه مخاطب.
در رویکرد نخست، اندیشمندان در جستجوی پاسخی برای این پرسش بودهاند که رسانه با مخاطب چه میکند؟ در این دیدگاه که در قسمت اول این مقاله مورد بحث قرار گرفته است، وسعت و گستره، شدت و ضعف زمینهها و ابعاد مختلف تاثیرگذاری محتوایی رسانه در ارتباط تعاملیاش با مخاطب تشریح میشود. طرح نظریههای مختلف در موضوع تاثیر وسایل ارتباطی در عصر الکترونیک و نیز از بعد سیاسی، به ویژه برای کشورهای درحال توسعه، اثر رسانهها بر رفتار و رویکرد و نگرشهای مخاطبین و بهخصوص کودکان از دیگر قسمتهای مقاله است.
در رویکرد دوم، اندیشمندان کوشیدهاند پاسخی برای پرسش دیگری بیابند: «مخاطب با رسانه چه میکند؟» دراین بحث کنش مخاطب نسبت به رسانه باتوجه به متغیرهای استفاده و استقبال مخاطب از رسانه، اظهار خواستهها و انتظارات و نهایتا اعتماد مخاطب به رسانه بررسی میشود.
در ارزیابی کیفیت برنامههای تلویزیونی دو رویکرد کاملاً متفاوت مورد استفاده قرار گرفته است. نخست، ارزیابی جزء به جزء که در آن تکتک برنامهها بر اساس کیفیتِ ادراک شده درجهبندی میشوند. در بررسی 72 برنامه با این شیوه مشخص شد که مقوله ادراک کیفیت برنامهها با تقدیر (Appreciation) از آن برنامهها تفاوت دارد. اغلب، برنامههایی را که مورد تقدیر قرار میگیرند دارای کیفیت بالا میدانند در حالی که ممکن است به لحاظ کیفی در درجه پایینی قرار داشته باشند و به همین ترتیب برنامههایی را که کمتر مورد تقدیر واقع میشوند، به لحاظ کیفی ضعیف به شمار میآورند. نتایج در سنجة کیفیت نسبت به سنجة تقدیر طیف بسیار گستردهتری دارند.
ظاهراً برنامههایی که به نظر میرسد از کیفیت پائینتری برخوردارند، در بعضی ژانرها یا انواع نسبت به بقیه بیشتر یافت میشوند. به بیان کلی، چنین گمان میرود که برنامههای واقعیت بنیاد (Factual) دارای کیفیت بیشتر و برنامههای سرگرمکننده و سریالهای نمایشی دارای کیفیت کمتری هستند.
تماشاگران نیز الگوهای مختلف تقدیر را نشان میدهند. برنامههایی که تماشاگران مسن تحسین میکنند بر آنچه کل جمعیت به عنوان برنامههای با کیفیت انتخاب میکنند تأثیر میگذارد و برنامههایی که تماشاگران گروه AB مورد انتقاد قرار میدهند بر دادن نمره کیفی ضعیف به برنامهها مؤثر واقع میشوند.
مفهوم دروازهبانی در حوزه اطلاعرسانی و خبر مفهومی کاملا آشناست که از دیرباز مورد توجه دولتها و رسانههای خبری بوده است و علیرغم تحولات گوناگون و بسیار گسترده دراین عرصه، هماکنون نیز جاذبه نظری و عملی خویش را حفظ کرده است. نگارنده در این مقاله کوشیده است ضمن مرور تحول این مفهوم، مهمترین الگوهای دروازهبانی خبر را در چارچوب نظریههای دیویدمنینگ وایت وای.زد.باس مورد بررسی قرار دهد و نقش عمیق دروازهبانان خبر را با تبیین دو نوع کنترل در دروازهبانی -کنترل پس فرست/فیدبک و کنترل توزیع-تشریح کند. در تامل نسبت به وضعیت فعلی دروازهبانی خبر، نگارنده با اشاره به دو رویکرد نئولیبرال متکی بر فرهنگ از یک سو و اقتصاد سیاسی از سوی دیگر و با برشمردن تاثیرات شگرف ناشی از ظهور پدیده شبکه جهانی اینترنت، تاکید میکند که دروازهبانان تنها در صورتی نقش کمتری خواهند یافت که رقابت در تولید و توزیع اطلاعات بسیار شانهبهشانه باشد.
تحولات گسترده و عمیق در سیاست، فرهنگ و فناوری آینده خبر و اطلاعرسانی را با ابهاماتی مواجه ساخته است. این ابهامات و نیز جاذبه و ضرورت پیشبینی آینده متاثر از این تحولات بنیادی، مدیران خبری رادیو و تلویزیون را به تشکیل میزگردها، انجام تحقیقات و بررسیهایی به ویژه درخصوص تاثیر پیشرفت فناوری برخبر، رابطه خبر و تجارت و پیشبینی وضعیت خبر در قرن بیستویکم واداشت. دریکی از این پژوهشها تحت عنوان«خبر در قرن آینده» که توسط پروفشور مایکل شادسون جامعه شناس و استاد دانشگاه انجام گرفت. پاسخهایی برای پنج موضوع بحثانگیز در مقوله خبر در قرن بیستویکم ارائهشد که این مقاله دربردارنده خلاصهای از آنهاست. این موضوعات بقا یا عدم بقای حرفهخبرنگاری، سلاطین خبر، تاثیر مخرب یا سازنده فناوریهای جدید اطلاعات بر تقویت دموکراسی، تاثیر این فناوریها برمحلی سازی خبر و نقش آنها در برابری دسترسی به اطلاعات را شامل میشود.
جستجوی راه حل برای مشکلات و دشواریهایی که در بخشهای عملیاتی سازمانهای رسانهای به وجود میآیند، به غیراز برخورداری از دانش فنی، مستلزم تجربه و آشنایی مستقیم با عملیات و اقداماتی است که در این بخشها به انجام میرسد. ازجمله مهمترین و تاثیرگذارترین این بخشها در رسانه، بخشهای تهیه، تنظیم و پخش خبر است که در هرنوع از رسانهها-مطبوعات،رادیو،تلویزیون و غیره-علیرغم برخی تشابهات، از خصوصیات ویژه و منحصر به فردی برخوردارند. نگارنده این مقاله، میکوشد ضمن تاکید بر تفاوتهای تولید، پردازش و پخش خبر در تلویزیون با سایر رسانهها ویژگیهای کار درهریک از این بخشها را با تلفیق نظریه وتجربه عملی در مراحل گوناگون از جمله «تهیه فیلم و گردآوری الکترونیکی خبر»،«اتاق تدوین و تنظیم خبر»،«نگارش خبر» و سایر مراحل بیان کند و راهکارهایی را برای مشکلاتی که اغلب دراین مراحل روی میدهند، ارائه دهد.