فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۸۰۱ تا ۴٬۸۲۰ مورد از کل ۹٬۸۶۵ مورد.
ویژگی های زبان مطلوب مطبوعات
حوزههای تخصصی:
عوامل مؤثر بر جذابیت تبلیغات تلویزیونی از منظر کودکان مقطع ابتدایی شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از دیدگاه بازاریابان سراسر جهان، کودکان یکی از مهم ترین بخش های بازار هستند؛ کودکان، به آسانی تحت تأثیر پیام های تبلیغاتی قرار می گیرند و در تشویق والدین برای خرید محصولات بسیار ماهرانه عمل می کنند. محدودیت های شناختی کودکان و اشتیاق فراوان آنان برای یادگیری مسائل جدید، موجب می شود که حتی از سنین پایین تأثیرپذیر باشند. هدف از این پژوهش پیمایشی، بررسی تأثیر ویژگی های تبلیغات بر جذابیت تبلیغات تلویزیونی از نظر کودکان بوده است. جامعه آماری را کلیه دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر اصفهان در سال تحصیلی 89 1388 تشکیل می دهند که تعداد 385 نفر از آنان به عنوان نمونه و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای سه مرحله ای انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه و مصاحبه بوده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که مدل، مؤلفه های مورد استفاده در اجرا، شهرت مؤسسه و جاذبه های محصول بر جذابیت تبلیغ از نظر کودکان تأثیرگذار بوده است.
بررسی عوامل موثر بر بر نگرش دختران نسبت به روابط با جنس مخالف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده:درجامعه ماگسترش روابط و دوستی دختران و پسران،بعنوان رفتاری فرهنگی و اجتماعی،پدیده نسبتا جدیدی است که درسالهای اخیرابعادتازه ای یافته است.نتایج برخی ازپژوهش ها حاکی از آنندتغییرارزشهاوسبک زندگی نوجوانان و جوانان در بروزاین پدیده نقش مهمی ایفا می نمایند.دراین زمینه روندتغییرات ودگرگونیهای فرهنگی واجتماعی در عصر ارتباطات و اطلاعات با چنان سرعتی انجام گرفته که افراددر عین حال که از آن متاثرند،گاه در مواجه وانطباق با آن،با مشکلاتی نیز روبریند.این پژوهش بااهدافی چون سنجش نگرش دختران نسبت به رابطه با جنس مخالف و بررسی عوامل فرهنگی – اجتماعی موثربرآن انجام شده است.با بکارگیری روش پیمایشی،جامعه آماری پژوهش، دختران دانش آموز در مقطع سنی 18-16 دبیرستانهای منطقه 13 آموزش و پرورش تهران را شامل شده و تعداد381 نفراز آنان به شیوه نمونه گیری سهمیه ای انتخاب شده اند.یافته های پژوهش نشان می دهدنگرش تعدادقابل ملاحظه ای(7/45 درصد)از دختران دانش آموز نسبت به این گونه روابط مثبت،3/32%درصد بینابین و22%درصد از دختران منفی است.نتایج آزمون فرضیات نشان می دهدمیان متغیرهای مستقل نگرش خانواده ودوستان،اعتقادات،ارزشهاوپایبندی دینی،سبک زندگی وپایگاه اقتصادی اجتماعی بانگرش دختران نسبت به رابطه باجنس مخالف،رابطه ای معناداروجوددارد.نتایج تحلیل چندگانه نشان دادسه متغیر نگرش خانواده،ارزشها و پایبندی دینی و نگرش دوستان،بر روی هم45درصد از واریانس متغیر وابسته را تبیین می کنند.
تکالیف خبرنگاردر اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی مسائل حوزه خبر و خبررسانی، با توجه به عصر ارتباطات و لزوم پاسخگویی فقه به مسائل این حوزه، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. مقاله حاضر، برخی از تکالیف خبرنگار رسانه ای همچون ممنوعیت گمراه کردن افکار عمومی، اشاعه فحشا و منکرات، تضعیف باورهای دینی، تجسس در اسرار مردم و افشای آن، کذب، بهتان، اغرا به جهل، اهانت و سرقت را با توجه به ادلّه احکام در فقه امامیه و نظر به آرا و دیدگاه های فقها که منبعث از ادلّه احکام است، مورد بحث قرار داده است. درواقع، بررسی این عنوان ها در پاسخ به این پرسش است که آیا خبرنگار، در کنار حقوقی که برای وی شناخته شده، ملزم به رعایت اصول و چهارچوب این حرفه و تکالیف مقرر شده نیز هست یا خیر؟ مقاله حاضر با روش کتابخانه ای و اسنادی تدوین شده و با بررسی فقهی حقوقی، به رسالت خبرنگار از زاویه ای جدید نگریسته و بر آن است که اسلام برای برخورداری از رسانه دینی، تکالیفی را برای خبرنگار به عنوان یکی از مکلفان جامعه اسلامی مقرر کرده است.
سنجش میزان قدرت تصمیم گیری زنان در خانواده و عوامل مؤثر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاکنون تحقیقات متعددی پیرامون قدرت تصمیم گیری زنان در داخل و خارج از کشور به انجام رسیده است. با این وجود اکثر این پژوهش ها توصیف زنان را از قدرت خود در خانواده ملاک میزان قدرت تصمیم گیری آن ها در خانواده قرار داده اند. این در حالی است که ارزیابی زنان از جایگاه خود ممکن است برخاسته از برداشت های ذهنی آن ها بوده و با واقعیت موجود فاصله داشته باشد. هدف این پژوهش، رفع ابهام موجود از طریق مقایسه میان ارزیابی این موضوع در دو جامعه آماری مردان و زنان می باشد. برای دست یابی به این هدف ابتدا از نظریه منبع، نظریه سرمایه اجتماعی بوردیو، تئوری بم و تئوری لرنر به عنوان مبانی اصلی پژوهش استفاده نمودیم. سپس با طرح پرسش نامه؛ داده های خود را از دو جامعه آماری زنان و مردان طی پیمایشی در سطح شهر مشهد گردآوری کردیم. لازم به ذکر است داده های پژوهش از نمونه ای 570 نفری که از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده بودند به دست آمد. در نهایت نتایج گویای آن بود که میزان قدرت تصمیم گیری زنان در خانواده در جامعه آماری این پژوهش (شهر مشهد) متوسط ارزیابی شد و برخلاف فرض اولیه که ویژگی های فردی زنان را مؤثرترین عامل در این زمینه تلقی می کرد، آنچه بیش از هر عاملی تعیین کننده سطح قدرت زنان در خانواده شناخته شد، میزان اعتقاد زوجین به کلیشه های جنسیتی و باورهای قالبی و ویژگی های شوهران بود.
ریف: مدلی برای بازنمایی واقعیت در تلویزیون های محلی و جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دنیا شاهد تغییرات و تحولاتی عمیق است. این تغییرات در حوزه های عملکردی هویت[1]، مرز[2]، مفهوم جغرافیا (مکان) و زمان[3] قابل درک اند. هویت ها چند پاره شده، مرزها درنوردیده و مکان[4] و زمان به هم فشرده شده اند. در این رهگذر، تلویزیون یکی از عوامل مؤثر در بروز تغییرات است. باوجوداین، به نظر می رسد تلویزیون که خود از مصادیق جهانی شدن به شمار می آید، دارای ویژگی های جدیدی است. چنانکه با اندکی مداقه در متون مربوط به جهانی شدن و رسانه ها در می یابیم، چهار واژه واقعیت، هویت، قدرت و فراواقعیت در چنین متونی همواره تکرار می شوند و کمتر کسی در ارتباط تنگاتنگ تلویزیون با این مقولات تردید روا می دارد. در مواجهه با چنین وضعیتی و برای درک مختصات تلویزیون جهانی، این مقاله نقطه عزیمت خود را بر پایه یک برساخته تئوریک با عنوان مدل ریف[5] (RIPH) قرار داده و بر پایه این پیشفرض که درباره نقش و جایگاه تلویزیون در شکلدهی به وضعیت های فرهنگی نباید رویکرد افراط یا تفریط در پیش گرفت، سعی کرده است چشماندازی از نحوه فعالیت تلویزیون های محلی و جهانی در عصر جهانی شدن ارائه کند و نتایج را از طریق روش مصاحبه با 20 نفر از پژوهشگران حوزه ارتباطات در میان بگذارد. ریف مخفف هم نشینی چهار کلمه واقعیت، هویت، قدرت و فراواقعیت است. اینها مفاهیمی هستند که تعریف های جدید از آنها، فهم ما را از زندگی بر روی کره زمین متحول کرده است. این مقاله با واکاوی نسبت میان تلویزیون و مفاهیم مذکور، مؤلفه های تلویزیون های جهانی و محلی را در قالب مدل ابداعی و پیشنهادی پژوهشگر به نام لوزی کارکرد تلویزیون های جهانی و محلی بررسی کرده است.
مطالعه کیفی فرهنگ آپارتمان نشینی در شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف جستار بررسی مردم شناختی فرهنگ آپارتمان نشینی در شهر همدان است. چارچوب نظری مطالعه مبتنی بر رویکرد انسان شناسی فضا و مسکن آموس راپاپورت است. میدان مورد مطالعه سه مجتمع مسکونی در شهر همدان، یعنی مجتمع های آپارتمانی «سعیدیه، مدنی و بوعلی» است. بدین منظور با «مطلعان کلیدی» شامل هیئت مدیره، نگهبانان، کادر خدماتی و 40 نفر از ساکنان این سه مجتمع مصاحبه نیمه ساخت یافته انجام شده است. روش اجرای تحقیق، مردم نگاری میدانی بوده، داده ها با دو فن مصاحبه و مشاهده مستقیم گردآوری و با روش تحلیل محتوای کیفی تجزیه و تحلیل شده اند. یافته های مطالعه نشان می دهد که در شهر همدان، با توجه به مهاجرت بی رویه از روستاها و شهرهای کوچک به مرکز استان، زندگی آپارتمان نشینی رونق یافته و همزمان بر مسائل آن نیز افزوده شده است. توسعه نامتوازن و بدون برنامه و در نتیجه آسیب زای فرآیند آپارتمان نشینی، مشکلات رفتاری، تعاملی و فرهنگی از مشخصه های شیوه زندگی آپارتمان نشینی در همدان محسوب می شوند.
ارائه الگوی مطلوب تدوین سیاست های رسانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سبک زندگی در سریال های تلویزیونی ماهواره ای (تحلیل نشانه شناختی سریال های شبکه های تلویزیونی ماهواره ای فارسی 1 و pmc فمیلی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت الگوهای مصرف سریال های غیررسمی (مطالعه موردی مجموعة ویدئویی قهوة تلخ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی عوامل مؤثر بر گرایش به تماشای برنامه های شبکه های ماهواره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مخاطب، هدف هر کوشش رسانه ای است که باید نخست ترغیب و سپس قانع شود که رسانه
در خصوص علاقه و نیاز او پیام می دهد. مقاله حاضر، به این پرسش اساسی پاسخ می دهد که دلایل و انگیزه های استفاده از برنامه های شبکه های ماهواره ای در میان مخاطبان دانشجویی کدامند؟ در این پژوهش 310 نفر از دانشجویان دانشگاه های غیرانتفاعی، مرکز آموزشی فرهنگی سما و آزاد اسلامی قائم شهر در سال 1389 که بیننده برنامه های شبکه های ماهواره ای فارسی زبان بودند به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. روش پژوهش از نوع پیمایشی است و گردآوری اطلاعات نیز از طریق پرسشنامه محقق ساخته صورت گرفت. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که دانشجویان اغلب برای رفع نیازهای اطلاعاتی و شناختی، سرگرمی و تفریحی، اجتماعی و کسب هویت شخصی خود به تماشای برنامه های شبکه های ماهواره ای می پردازند. همچنین، ویژگی های جمعیت شناختی مخاطبان (سن، جنس و سطح تحصیلات) در میزان و نحوه استفاده از برنامه های شبکه های ماهواره ای متفاوت بوده است.
تلفن همراه و تأثیر آن در ارتباطات میان فردی جوانان دانشجو (مطالعة دانشجویان دانشگاه های تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقالة حاضر تأثیر تلفن همراه را در ارتباطات میان فردی جوانان (با مطالعة دانشجویان دانشگاه های تهران) مورد مطالعه قرار می دهد. درواقع این تحقیق قصد دارد تا مشخص کند که آیا عمق و گسترة ارتباطات میان فردی به وسیلة تلفن همراه تغییری یافته است یا خیر؟
در این پژوهش ارتباطات با واسطة تلفن همراه 387 دانشجوی دانشگاه های سراسری سطح تهران به روش پیمایش بررسی شده است.
بعد از جمع آوری داده ها و بررسی آن ها، مشخص شد ویژگی های شخصی دارندگان تلفن همراه تأثیری در گستره و عمق ارتباطات میان فردی آنان ندارد. اما میزان آشنایی آنان با فنّاوری های نو (سواد IT) در میزان استفادة آنان از تلفن همراه تأثیر دارد. هم چنین نتایج این پیمایش نشان داد که میزان استفاده از تلفن همراه در گستره و عمق ارتباطات میان فردی پاسخ گویان تأثیرگذار بوده است. البته این تأثیر در گروهی دیده شد که جوانان دانشجو علاوه بر ارتباطات چهره به چهره با آنان، ارتباطات موبایل واسط نیز داشته اند.
بررسی رابطه میان الگوی استفاده ازاینترنت وهویت ملی دانشجویان (مطالعه موردی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی اراک)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هویت ملی یکی ازمولفه های بنیادین شکل گیری و بقاء جامعه است که می تواند مجموعه ای از گرایش ها و نگرش های مثبت را نسبت به عوامل، عناصر و الگوهای هویت بخش و یکپارچه ساز در سطح یک کشور، آن هم به عنوان یک واحد سیاسی فراهم آورد. تحقیقات متعدد نشان دهنده آن است که عوامل مختلفی در نگرش و احساس تعلق افراد به ویژه جوانان نسبت به هویت ملی خود مؤثرند که از آن جمله میتوان به مواردی چون: خانواده، همسالان، گروه های مرجع، جهانی شدن، اینترنت، ماهواره و. . .اشاره کرد. در این راستا با توجه به اینکه اینترنت گذشته از فواید آن همراه با مخاطرات و آسیب هایی است که فرد، جامعه و حکومت را مورد تهدید قرار می دهد در پژوهش حاضر بررسی رابطه میان الگوی استفاده ازاینترنت و هویت ملی در دستورکار قرار گرفته است.در این مقاله با استناد به نظریات کاستلز، هابرماس و وِلمن، سعی می کنیم رابطه میان الگوی استفاده از اینترنت و هویت ملی دانشجویان (مطالعه موردی دانشجویان دانشگاه آزاد اراک) را مورد مطالعه قرار دهیم. از این رو به دنبال پاسخ به این سؤال هستیم که میان الگوهای متفاوت استفاده از اینترنت و هویت ملی دانشجویان چه رابطه ای وجود دارد؟ لازم به ذکر است روش تحقیق در مقاله حاضر، پیمایش و ابزار گردآوریِ اطلاعات، پرسشنامه استو با استفاده از شیوه نمونه گیری دو مرحله ای و با استفاده از نمونه گیری تصادفی و سپس نمونه گیری سهمیه ای متناسب،یک جمعیت نمونه 380 نفری از دانشجویان دانشگاه آزاد اراک مورد بررسی قرار گرفته است.
کارکرد الگویی شخصیت پردازی بر مخاطب؛ مطالعه موردی عروسک باربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقالة حاضر، در بخش اول به تبیین رویکردهای نظری و ارائهی مدلهای تطبیقی عرصة تأثیر و تقابل کارکردی الگو در فضای ذهن و عین مخاطب، پرداخته و در بخش دوم به مطالعة موردی در مصداق عروسک باربی میپردازد. در رویکرد نظری، در مقام تأثیر الگو بر مخاطب، به ابعاد مسئله در سه سطحِ مدلِ نظری، تقلیل تئوریک و تحلیل پرداخته می شود؛ در سطح اول تحلیل، کارکرد اساسی الگو، «همزادپنداری» در نظر گرفته شده است، که خود در سطح تحلیل دوم به سه کارکرد «مطلوب آرمانی»، «معیار خوب و بد» و نیز «سبک زندگی»، توسعه مییابد. از منظر تفکیک حوزههای عینیت و ذهنیت نیز، کارکرد شخصیت الگو بر مخاطب، در پنج سطح بینش، دانش، گرایش، روش و کنش، ذکر می گردد. پس از آن «مفهومشناسی متنی و فرهنگی» سه واژة متشابه «اسوه»، «اسطوره» و «قالب» با یک ماتریس تطبیقی و مقایسه ای برای تبیین تفاوت کارکردگرایانه رویکرد تولیدی و شخصیت سازی در نگاه اسلامی و غربی ارائه می گردد. در پایان با توجه به تأثیر متقابل ذهنیت و عینیت از دو منظر حرکت از بعد مادی به بعد ذهنی، و حرکت از بعد ذهنی به بعد مادی، تلاش می شود، حوزة الگوسازی، با مطالعة موردی عروسک باربی، در بستر کلان مفهومی تقابل الگویی تمدنی غرب با تمدن اسلامی، و به ویژه «اسلام هراسی» پس از حادثة یازده سپتامبر، شاهدی بر تعین و تشخص تحلیلی در حوزة الگوها ارائه شود.
«برزخ» یهودی-مسیحی شده در سینمای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برزخ، مفهوم نام آشنایی است که علاوه بر به تصویر کشیده شدن در سینمای رایج جهان، با شکل گیری سینمای مشهور به سینمای معنا گرا در ایران، در پردة سینما به تصویر کشیده شده است. رویکرد رایج در سینمای جهان به مسألة برزخ به عنوان یک مرحلة جهان پس از مرگ، بر اساس «مسحیت عبرانی شده» و یا رویکرد «یهودی-مسیحی» گسترش یافته است. این نوشتار، پس از تبار شناسی رویکرد مذکور و مفهوم شناسی برزخ از منظر اسلامی و یهودی-مسیحی، برخی از مهترین آثار تولید شده در سینمای ایران در دهة اخیر با موضوع برزخ تحلیل شده و تاثیرپذیری آشکار آنها از سینمای جهان (که برخی از مهمترین آنها نیز تحلیل شده است) نشان داده می شود و در انتها تعارض این نگاه رایج در سینمای ایران با رویکرد شیعی دربارة جهان پس از مرگ توضیح داده می شود. ظرفیت های معناگرایانة سینما برای بررسی ابعاد ماورایی شیعی نیز در این مقاله تبیین شده است.