فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۲۱ تا ۳٬۰۴۰ مورد از کل ۳٬۳۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به مقایسه نسلی خاطره میرزاکوچک خان جنگلی در استان گیلان می پردازد. در این بررسی از رویکرد حال گرا و نظریه کادرهای اجتماعی حافظه استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق ساکنین شهرستان های فومن، شفت، صومعه سرا، تالش، آستارا و توابع آن ها بود. روش گردآوری اطلاعات ، روش میدانی و ابزارگردآوری اطلاعات مصاحبه غیرساختمند و عمیق است؛ بدین شکل که از این مناطق با استفاده از روش نمونه گیری نظری و با تبعیت از قاعده اشباع تعداد هفتاد و شش نمونه انتخاب شد و با روش مصاحبه غیرساختمند مورد مطالعه قرار گرفت. یافته ها نشان داد نسل به عنوان یک کادر اجتماعی در جایگاه میرزا در شکل دهی حافظه جمعی گیلانیان تأثیر دارد. خاطره میرزا در نسل اول انضمامی ، پراکنده و ترکیب از هم جدایی از روایت های شفاهی به جا مانده از خویشاوندان و افراد محلی است. نسل دوم به دلیل استفاده از رسانه های رسمی، بهره گیری از گفتارهای شفاهی اقوام و بومیان محلی، میرزا را با واقعیت های تاریخی به یاد می آوردند و دارای خاطره مؤثّر از میرزا بودند. خاطره میرزا در نسل سوم به دلیل نفوذ فیلم ها و سریال های تلویزیونی در تصویرسازی از میرزا در کنار فقدان منابع اطّلاعاتی در این نسل، به شکل مبهم و اساساً تحت تأثیر رسانه های ملی بازنمایی شد.در واقع تصویر مبهم و هاله ای از میرزا برجای گذاشته است. پس از «نسل»، «دینداری» از کادرهای اجتماعی تأثیرگذار بر حافظه جمعی در این پژوهش بود، به نحوی که عده کثیری در یادآوری میرزا به مباحث شرعی یا احکام دینی قیام میرزا اشاره داشتند و مرام و اهداف میرزا را ایجاد حکومت دینی بیان کردند.
تحلیل دانش بومی و ابتکارات محلی سازگار در مدیریت منابع آب (منطقه مورد مطالعه: دشت گِزیر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه دستیابی به برنامه مدیریت منابع آب به یک هدف حیاتی تبدیل شده است؛ یکی از راهکارهای دستیابی به این هدف، توجه کافی به دانش بومی و ابتکارات محلی سازگار با شرایط محیطی است. مردم بومی از توانایی های خاصی در خصوص شناخت و نحوه استفاده از تجارب برخوردارند؛ این دانش از تأثیر متقابل بین جامعه و محیط سرچشمه گرفته و طی نسل ها انتقال یافته است. بر این اساس در این پژوهش سعی شد به معرفی و تبیین جایگاه دانش بومی و ابتکارات محلی در مدیریت عرفی منابع آب دشت گزیر پرداخته شود. ابتکارات محلی در مدیریت آب فعالیت دسته جمعی خاصی است که کمک و مشوق خارجی ندارد و هدف آن کنترل آب های زیرزمینی و سطحی است. این پژوهش کیفی و روش آن پیمایشی است. اطلاعات موردنیاز تحقیق با استفاده از مشاهده مستقیم، مشاهده مشارکتی و مصاحبه با 173 کشاورز مطلع جمع آوری شده است. نتایج نشان داد؛ که سازه های بومی مَقسَم، عَلْگَه، بَند، چاه نُزوْ، یُوْرَد، عَلْ، بُرکُوْ در این منطقه نقش بسزایی در حفاظت و مدیریت منابع آب وخاک دارند و از نظر بهره وری و تطابق با شرایط اقلیمی و فرهنگی از سازگاری بالایی برخوردار هستند. همچنین با توجه به اینکه منبع آب کشاورزی دشت گزیر به ویژه نخلستان ها، از بارندگی تأمین می شود؛ این سازه ها نقش بسزایی در رعایت حقآبه بهره برداران این دشت دارند. بنابراین به اشتراک گذاشتن دانش اکولوژیک بومی در منابع طبیعی به عنوان یک سازوکار اجتماعی، می تواند نقش مهمی در ارتقاء ظرفیت سازگاری سیستم های اجتماعی- اکولوژیک در مقابله با کم آبی ایفا کند.
ارزیابی درک رانندگان شهر ایلام از خطرهای ترافیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ ایلام دوره ۲۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶۸ و ۶۹
237 - 258
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به منظور بررسی و مطالعه درک از خطر رانندگان شهر ایلام در قبال قوانین راهنمایی و رانندگی بر حسب متغیرهای سن، میزان تحصیلات، سوابق تصادفات، تجربه رانندگی و تعداد جریمه شدن در سال انجام شده است. جهت رسیدن به نتایجی که بیشترین تأثیر را در بالابردن میزان درک از خطر دارد، پرسشنامه هایی، تنظیم و در بین رانندگان سطح شهر، توزیع شد و پس از تکمیل شدن توسط راننده ها جمع آوری گردید. مؤلفه های رفتارهای ترافیکی، دیدگاه های ترافیکی و رفتارهای مخاطره آمیز به عنوان مؤلفه های درک از خطر رانندگان در نظر گرفته شد تا برحسب متغیرهای ذکرشده برای تمامی رانندگان ارزیابی شود. نتایج نشان داد که افزایش تحصیلات باعث نشده که افراد دارای تحصیلات بالا در جمع افراد با درک از خطر بالا قرار گیرند؛ همچنین با افزایش سن افراد، درک از خطر ترافیکی و قانون پذیری آنها افزایش چشمگیری پیدا می کند و درک از خطر در افرادی که کمتر از 1 سال تجربه رانندگی دارند بیشتر از افرادی است که 1-2 سال یا 3-5 سال از تجربه رانندگیشان می گذرد. از سال پنجم رانندگی به بعد نیز دوباره درک از خطر افزایش می یابد و در راننده های با بیش از 10 سال تجربه رانندگی به اوج خود می رسد.
مطالعۀ مردم شناختی نقش تسهیل گرایانۀ مصلحان و معتمدین اجتماعی ایل ارکوازی در حل دعاوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ ایلام دوره ۲۳ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۷۴و ۷۵
124 - 150
حوزههای تخصصی:
ایلات و عشایر از مهمترین ارکان زندگی اجتماعی ایران به شمار می روند. جامعه ایلی ایران یکی از گسترده ترین اشکال زندگی اجتماعی است که نقش مهمی در تحولات سیاسی و اجتماعی ایران ایفا کرده است. بررسی تاریخ ایران نشان می دهد که ایلات و عشایر نقش عمده ای در انسجام اجتماعی کشور داشته و بسیاری از حکومت ها، مانند غزنویان، صفویان، افشاریه و قاجاریه منشأ ایلی و قبیله ای داشته اند. آنها همچنین با داشتن سهم عمده ای از جمعیت، عاملی تأثیرگذار در صحنه معادلات سیاسی و اجتماعی و اقتصادی بوده اند. پژوهش حاضر با هدف بررسی مردم شناختی نقش تسهیل گرایانه مصلحان و معتمدین اجتماعی ایل ارکوازی به عنوان یکی از بزرگترین ایلات استان ایلام انجام شده است. روش تحقیق این پژوهش ، قوم نگاری و روش گردآوری اطلاعات، مشاهده مشارکتی و مصاحبه های نیمه ساختاریافته با بزرگان، مصلحان و معتمدین؛ همچنین مطالعات کتابخانه ای بوده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که بزرگان هر قوم و قبیله با توجه به دانشی که در زمینه های اجتماعی محل سکونت خود دارند می توانند نقش مهمی در حل اختلافات شهرنشینان و روستاییان داشته باشند. خون بس، ازدواج های پردردسر و همراه با درگیری (به علت تعدد خواستگاران)، اعتراض به احکام قضائی، تعیین نماینده قوم جهت انتخابات مجلس و شورای اسلامی شهر و روستا، داوری در دعاوی و حضور مستمر در سختی های قوم و قبیله تا رفع بسیاری از مشکلات بزرگ، از موارد ورود مصلحان و معتمدان اجتماعی جهت تسهیل گری است.
بررسی مؤلفه های هنر مکان ویژه در سمپوزیوم مجسمه سازی خشت خام یزد
منبع:
فرهنگ یزد سال اول تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
96 - 110
حوزههای تخصصی:
در برخی از هنرهای جدید محل عرضه ی اثر هنری منجر به ایجاد فضایی پویا می شود که نتیجه ی آن تعاملِ بیشتر مخاطبان با اثر هنری است. هنر مکان ویژه گونه ای از هنر است که ماهیت آن در فرم و معنا با مکانی که در آن قرار گرفته است گره خورده است. در سمپوزیوم مجسمه سازی خشت خام یزد، شهر به عنوان مکان اجرای اثر با هنر پیوند خورده است. بررسی سمپوزیوم مجسمه سازی خشت خام نشان می دهد که علاوه بر نمایش ویژگی های فرهنگی و اقلیمی شهر یزد، مخاطبِ اثر خود را به چالشی فکری برای ادراک جدیدی از آثار تاریخی شهر یزد دعوت می کند. این آثار می توانند در دسته ی هنر مکان ویژه قرار گیرند، چرا که آثار و محل ارائه شان به کمک یکدیگر معنای اثر را منتقل می کنند. این مقاله به دنبال بررسی این مسأله است که که چگونه مکان اجرای سمپوزیوم مجسمه سازی یزد می تواند ویژگی های این آثار را به عنوان آثار مکان ویژه تحت تاثیر قرار دهد. نتیجه ی بررسی مولفه های هنر مکان ویژه نشان می دهد که بسیاری از ویژگی های سمپوزیوم خشت خام با هنر مکان ویژه مطابقت دارد. بنابراین، با ترکیبی از گونه های هنری جدید در فضاهای شهری و شکل-گیری کنش و واکنش میان مخاطب و مکان ، می توان فضاهای ساکنِ شهرهای تاریخی را به بسترهای تعاملی تبدیل کرد.
معرفی کتاب: راز خورشید (اسطوره تصاویر - تصاویر اسطوره ای)
حوزههای تخصصی:
جایگاه فضاهای اوقات فراغتی تفکیک شدۀ جنسیتی در برساخت هویت دختران: مطالعۀ بوستان نرگس قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله بر مبنای مفهوم فضا، که به لحاظ اجتماعی با مفهوم قدرت ارتباط برقرار می کند، تدوین شده است. طراحی و برنامه ریزی فضاهای شهری، از جمله تفکیک های فضایی، در جهت کنترل و اداره فضاهای عمومی صورت می گیرد که در کشور ما هدف از این کنترل، حفظ و بازنمایی هویت ایرانی و اسلامی شهرها و شهروندان است. برای پاسخ به این مسئله که استراتژی های فضایی بر اساس جنسیت- همچون ایجاد فضاهای تک جنسیتی اوقات فراغتی- چه جایگاهی در برساخت هویت شهروندان دارد، ناگزیر از توجه به تنوع مخاطبان فضاهای شهری هستیم. این پژوهش به روش مردم نگاری انجام شده و در آن از فنون مشاهده و مصاحبه بهره گرفته شده است. نمونه مورد مطالعه 15 نفر از مراجعه کنندگان بوستان نرگس هستند که در رده سنی 15 تا 20 سال قرار دارند؛ هدف مقاله بررسی نقش و جایگاه بوستان های زنان در زندگی روزمره و هویت دختران است؛ در این مقاله این بوستان ها به عنوان بخشی از فضای شهری و در ارتباط با کلیت فضای اجتماعی در نظر گرفته است. با استفاده از تحلیل مصاحبه ها، زندگی روزمره دختران در فضاهای خصوصی و عمومی، نگرش آن ها درباره مفهوم جنسیت، و کنش آن ها بر اساس این مفهوم بررسی شد. عاملیت دختران در زمینه انتظام فضایی در سه گروه پذیرنده، سرکش یا مقاومت کننده و منتقد بازشناسی شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که در طراحی فضاهای شهری جنسیتی به مدیریت تفاوت های اجتماعی و توجه به همه گروه های سنی، اجتماعی و فرهنگی نیاز وجود دارد.
بررسی فرهنگ حاشیه نشینی و موقعیت تحصیلی دانش آموزان، مطالعه موردی: منطقه حصار خط چهار شهرستان کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حاشیه نشینی یک پدیده شهری مربوط به دهه های اخیر است که به علت مسائل و مشکلاتی که برای ساکنین این مناطق و دیگر شهروندان به وجود می آورد، مورد توجه پژوهشگران علوم اجتماعی قرار گرفته است. بررسی انسان شناختی این پدیده با استفاده از روش کیفی و رابطه آن با موقعیت تحصیلی دانش آموزانی که در این مناطق زندگی می کنند، مسئله اصلی این تحقیق بوده است. منطقه حاشیه ای ”حصار خط چهار“ واقع در شهرستان کرج برای دست یابی به هدف پژوهش یعنی شناخت ویژگی های مختلف فرهنگ حاشیه نشینی و در ارتباط با موقعیت تحصیلی با استفاده از نگرش از ”درون“ و به صورت عمیق انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد وضعیت خانواده و ثبات آن در میزان و کیفیت تحصیل فرزندان بسیار موثر است. ولی این ثبات در تعداد کمی از خانواده ها وجود دارد، خانواده هایی که از ساکنان قدیمی منطقه هستند و ثبات درونی خود را حفظ کرده اند، از انگیزه های لازم برای تشویق فرزندان به ادامه تحصیل برخوردارند. ولی. بیشتر خانواده ها تحت تاثیر شرایط نامناسب محیطی و اجتماعی منطقه قرار داشته و به همین دلیل میزان افت تحصیلی در میان فرزندان بسیار بالا است.
نقش شبکه های اجتماعی مجازی در میزان ارزش های خانوادگی دانش آموزان مقطع متوسطه شهر ایلام در سال تحصیلی1398-1397(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ ایلام دوره ۲۲ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۷۰ و ۷۱
28 - 56
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف بررسی نقش شبکه های اجتماعی مجازی در میزان ارزش های خانوادگی دانش آموزان مقطع متوسطه شهر ایلام انجام شده و جامعه آماری کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه اول و دوم شهر ایلام بوده است. حجم نمونه مورد بررسی بر اساس روش نمونه گیری کوکران به تعداد 377 نفر تعیین شده و روش تحقیق، پیمایشی و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بوده است.نتایج کلی تحقیق نشان داد که بین متغیرهای مستقل تحقیق (مدت زمان فعالیت، صمیمیت، فضای تعاملی شبکه های اجتماعی، عضویت کاربران در شبکه های اجتماعی مجازی، محتوای شبکه های اجتماعی، موقعیت اجتماعی - اقتصادی، گمنامی در شبکه های اجتماعی مجازی و سن) و ارزش های خانوادگی دانش آموزان، رابطه معنادار وجود دارد. نتایج ضرایب رگرسیونی استانداردشده حاکی از آن است که متغیرهای صمیمیت در شبکه های اجتماعی (32/0)، گمنامی (18/0-)، مدت زمان فعالیت در شبکه های اجتماعی (17/0-)، فضای تعاملی شبکه های اجتماعی (15/0-)، سن (1/0-) و موقعیت اجتماعی- اقتصادی (09/0-) به ترتیب، بیشترین تأثیر را در تغییرات ارزش های خانوادگی دارند. این متغیرها حدود 2/38 درصد از تغییرات ارزش های خانوادگی را تبیین می کنند.
درآمدی بر قوم باستان شناسی کوچ روان قره داغ مرکزی آذربایجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از نگارش این مقاله بررسی مقدماتی منطقه قره داغ آذربایجان از سه منظر بوم شناختی، باستان شناختی و قوم شناختی است. این منطقه کوهستانی فاقد خاک زراعی غنی بوده و روستاهای کم جمعیت و اوباهای ایلات کوچ رو، تنها زمین سیمای آن محسوب می شوند. بررسی های باستان شناختی نیز نشان از فقر نسبی شواهد باستانی در دوره های ماقبل عصر آهن دارند. موضوع اصلی این مقاله، بررسی دلایل تداوم زندگی کوچ رو در این منطقه تا به امروز و نشان دادن پیوستگی های تاریخی و بوم شناختی آن است. در این مقاله نشان داده می شود که با توجه به شاخصه های محیطی و بوم شناختی حاکم بر منطقه قره داغ مرکزی، سنت های فرهنگی موجود در آن برای مدت بیش از سه هزار سال و با محوریت کوچ روی عمودی تداوم یافته است. فرض اصلی آن است که تداوم شرایط بوم شناختی و محیطی و محدودیت های خاص آن موجب این پایداری و استمرار فرهنگی بلند مدت شده است. روش اصلی مورد استفاده در این پژوهش قوم باستان شناسی است. بررسی های باستان شناختی و قوم شناختی قره داغ بار دیگر نقش بنیادین زیست بوم را در پایداری یا ناپایداری شیوه های گوناگون زیستی اجتماعات انسانی بازتاب می دهد. روشن است که زیست بوم هایی نظیر قره داغ مرکزی، هرگز مجال شکل گیری نظام های استقراری و حرکت به سوی پیچیدگی های اجتماعی و فرهنگی را به ساکنان خود نخواهند داد.
واکاوی عوامل موثر بر طرد و جداشدگی گروه های قومی اقلیت؛ کولی های شهرک نوبنیاد ساری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های انسان شناسی ایران دوره ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۲
149 - 187
حوزههای تخصصی:
کولی ها یا جوکی ها علی رغم گذشت سالیان متمادی، به دلیل برخی ویژگی های اجتماعی-فرهنگی، همواره از سوی جامعه میزبان طرد شده و با یک هویت ویژه در تصور جامعه میزبان شکل گرفته اند، به طوری که در شهرهای مختلف از جمله در شهر ساری، تجربه جابه جایی اجباری و ترک محل سکونت خود را داشته اند. ازهمین رو، در این پژوهش از روش مردم نگاری و تحلیل محتوای کیفی به منظور فهم بسترها، شرایط و تجارب کولی های ساکن در شهرک نوبنیاد در ارتباط با پدیده طرد در سطح شهر و محله استفاده شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد طرد کولی های ساکن در شهرک نوبنیاد ناشی از دو عامل اصلی فرهنگ متمایز و استمرار محرومیت اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و قانونی است که علی رغم آنکه هریک از این موارد منجر به تشدید دیگری می گردد، اما تاثیرگذاری توامان این دو عامل برای همه کولی ها صدق نمی کند. درواقع تنوع وضع درآمدی و دسترسی به منابع قدرت در میان اجتماع مورد مطالعه، باعث می گردد برخی افراد محرومیت در ابعاد اقتصادی و سیاسی و قانونی را تجربه نکنند. بدین ترتیب تفاوت در ارزش ها و نگرش های فرهنگی و گاه محرومیت در ابعاد اقتصادی، سیاسی و قانونی، از طریق ایجاد تفاوت میان کولی ها و سایرین منجر به ایجاد ترس می گردد که دیگری سازی و تعمیم تصورات ذهنی منفی را به جریان می اندازد. بدین ترتیب به منظور غلبه بر این احساس ترس از دیگری، فرآیندهایی چون عدم پذیرش دیگری (به صورت دوسویه)، تقویت سرمایه اجتماعی درون گروهی، کاهش مواجهه و روابط برون گروهی موثر و افتراق فضایی آغاز می گردند که در کنار وجود تبعیض ها و محرومیت ها، منجر به طرد کولی ها در ابعاد و عرصه های مختلف زندگی روزمره می گردد.
مطالعه تطبیقی آیین نمایشی شوشی ها در جنوب و لال شوش ها در شمال ایران
منبع:
فرهنگ مردم ایران تابستان ۱۳۹۹ شماره ۶۱
39-56
حوزههای تخصصی:
فرایند هویت یابی دو قوم خلج و زند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های انسان شناسی ایران دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۵
123 - 143
حوزههای تخصصی:
هدف:در این پژوهش تلاش می شود تا هویت یابی دو قوم خلج و زند در روستای ونارچ واقع در شهرستان کهک، مورد بررسی قرار بگیرد. قوم زند و قوم خلج با وجود اینکه در حدود یک قرن است در یک روستا، با همدیگر همزیستی دارند، کمترین تعامل فرهنگی را با یکدیگر داشته اند. هدف این مقاله مطالعه چگونگی فرایند هویت یابی دو قوم خلج و زند است، دو قومی که همزیستی در مکانِ یکسان، سبب نزدیک شدن آن دو به هم نشده است، بلکه مرز جغرافیایی و مرز فرهنگی نیز میان آنان ایجاد شده است.روش شناسی-برای حصول نتایج، علاوه بر مطالعات نظری و پیشینه ی پژوهشی، از روش کیفی، حضور طولانی مدت در میدان ، تکنیک های مصاحبه و مشاهده استفاده شده است. تعداد 30 مصاحبه با قوم خلج و قوم زند در سنین و نسل های مختلف انجام شده است. از طریق تحلیل مصاحبه ها داده ها جمع آوری و طبقه بندی شدند.یافته ها- با توجه به یافته های تحقیق مشخص شد که هر دو قوم استراتژی های خاصی برای تحکیم و ثبات هویت قومی خویش دارند لذا در این نوشتار با توجه به نظریات بریکول که مبتنی است بر فرایند هویت یابی و بارث که مرزبندی گروه های قومی را مطرح کرده است، به شناسایی عناصر هویتی قوم زند و خلج پرداخته شده است. نتایج این تحقیق بیانگر این امر است که قوم زند به لحاظ خدمات رفاهی، آموزشی و روابط فرهنگی وامدار قوم خلج هستند و از آنجا که قوم زند ساکنین ابتدایی و اولیه ی این روستا نبودند، در حاشیه و قوم خلج در مرکزیت قرار دارد. لذا قوم زند برای استمرار هویت خود وارد استراتژی "خودرابطه ای" شده است؛ و از طریق حفظ زبان قومی و تعلیم آن به نسل های جدید، ازدواج درون گروهی و تشدید روابط فامیلی، فرزندآوری و افزایش جمعیت، اتحاد و همبستگی در هر شرایطی، هویت قومی خویش را حفظ و تقویت می کند. استراتژی افزایش جمعیت که به آن اشاره شد، قوم زند را از اقلیت خارج می کند بر قدرت آنان می افزاید؛ بنابراین خیلی بر آن تأکید دارند و اما در مقابل، قوم خلج به تعلق مکانی روستا تمرکز دارند و تلاش می کنند تا حس تعلق مکانی و هویت مکانی برای قوم زند ایجاد نشود و همیشه در حاشیه باقی بمانند. برای آنان بسیار مهم است تا به خود و دیگران اثبات کنند که تمامیت روستا متعلق به قوم خلج است. در واقع می توان بیان کرد که از آنجایی که حضور قوم زند هنوز از جانب قوم خلج پذیرفته شده نیست، نمی توانند ادعایی در خصوص مالکیت زمین روستا داشته باشند. عدم هویت مکان برای قوم زند در شغل آنان نیز تأثیر گذاشته است و تمرکز بر دامداری دارند و زمین کشاورزی در اختیار ندارند. اما قوم خلج برای پایبندی بیشتر به مالکیت روستا، تمرکز بر کشاورزی دارند و با اتصال به خاک روستا، هویت مکانی خویش را تقویت می کنند
واسازی گفتمانی در بستر جوک های کرونایی؛ مطالعه موردی: جوک های پیرامون پزشکی عامیانه
منبع:
فرهنگ مردم ایران زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۷
15-38
حوزههای تخصصی:
اوقات فراغت شهر تهران: همگرایی و واگرایی در فرایند پرسه زنی مطالعه موردی شهرک قدس (غرب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جوامع امروز اوقات فراغت به عنوان یکی از مؤلفه های مهم سبک زندگی و بستری برای تعامل و جامعه پذیری کنشگران اجتماعی مورد توجه است. در این چشم انداز به فضاهای اجتماعی به عنوان نمادهایی برای سرزنده بودن و مکان هایی برای هم جواری های لذت بخش شهروندان نگریسته می شود. پژوهش این مسئله را بر مبنای راه رفتن فراغتی در فضاهای عمومی شهر از منظر بدنمندی مورد بررسی قرار می دهد تا فهمی از چگونگی و سازوکارهای روابط فرهنگی و اجتماعی یک فعالیت فراغتی مشارکتی به دست آورد. با چه سازوکارهایی در روابط فرهنگی و اجتماعی میان بدن های فردی و اجتماعی، کنشگران به همگرایی و واگرایی در راه رفتن فراغتی خود سوق می یابند؟ موقعیت های مقطعی و اجتماعی این همگرایی ها و واگرایی های در حرکت به چه صورت است؟ آیا فضاهای عمومی امروز شهر تهران بستر مناسبی برای راه رفتن فراغتی شهروندان خود فراهم می کنند؟ میدان مطالعه این پژوهش محله شهرک غرب است. با توجه به مفهوم بدن مندی، فراغت و موقعیت مندی و با بررسی چگونگی ضرب آهنگ های راه رفتن و اداهای بدن از خلال موقعیت ها و میان کنش های افراد در دو سطح بدن فردی و بدن اجتماعی ملاحظه می شود که میان کنش های بدن مند افراد در فضاهای شهری در موقعیت های اجتماعی به سمت واگرایی در حرکت جهت گیری دارند و خصلت ارتباطی ضرب آهنگ های راه رفتن تحت تأثیر مخاطرات محیط به سمت اغتشاش و گسست میل می کند. این امر یک شرایط آسیب شناختی ایجاد کرده است که مؤلفه های فراغتی کنش پرسه زنی و تجربه سرخوش بودن بدن فرد در حرکت تحت تأثیر آن قرار می گیرند.
بررسی ساختار مناسکی آیین نوروز دریایی در روستای سلخ جزیره قشم
منبع:
فرهنگ مردم ایران تابستان ۱۳۹۹ شماره ۶۱
57-78
حوزههای تخصصی:
یزد و بافق؛ دست بافته ها و حصیربافت ها
منبع:
فرهنگ مردم ایران تابستان و پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۷ و ۵۸
133-148
حوزههای تخصصی:
بررسی تاثیر مؤلفه های مذهب، قومیت، جامعه پذیری سیاسی و بسیج توده برمشارکت درانتخابات مجلس شورای اسلامی (شهرستان های بویراحمد و دنا)
منبع:
مطالعات اجتماعی اقوام دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
301 - 324
حوزههای تخصصی:
مشارکت فرایندی عمومی، اجتماعی و چند بعدی برای پذیرش مسئولیت در جامعه خویش است. هدف از پژوهش حاضر نیز، بررسی جامعه شناختی عوامل موثر بر مشارکت مردم استان کهگیلویه و بویراحمد، درانتخابات مجلس شورای اسلامی است. لذا تأثیر متغیرهای مستقلی چون نقش تعلقات مذهبی، وابستگی ایلی و طایفه ای، جامعه پذیری سیاسی و بسیج توده، بر میزان مشارکت مردم در انتخابات بررسی شد. از نظر روش شناسی، این پژوهش با رویکردی کمی و با روش پیمایش، مبتنی بر بهره گیری از ابزار پرسشنامه برای جمع آوری داده ها و نظرات پاسخ گویان، تدوین شده است. نمونه مورد مطالعه در این پژوهش، تعداد 384 نفراز زنان و مردان بالای هجده سال شهرستان های بویراحمد و دنا در استان کهگیلویه وبویر احمد می باشد که با استفاده از تکنیک نمونه گیری خوشه ای و سیستماتیک، چگونگی انتخاب و توزیع پرسشنامه مشخص شد. همچنین برمبنای آزمون کولموگروف-اسمیرنف مشخص گردید داده های متغیرهای ذکرشده ازتوزیع نرمال برخوردار نیستند. لذا از آزمون همبستگی رتبه ای اسپیرمن برای سنجش میزان همبستگی متغیر های مستقل و وابسته استفاده گردید. پس از محاسبه این ضرایب با کمک نرم افزار spss، چنین میتوان استنباط نمودکه بیشترین تأثیر به ترتیب به نقش تعلقات مذهبی برمشارکت درانتخابات به میزان 902/0، وابستگی ایلی و طایفه ای 785/0، جامعه پذیری سیاسی 783/0 و بسیج توده 577/0 مربوط است.
معماری و فرهنگ در خانه های اعیانی تهران در دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی نقش فرهنگ زندگی در شکل گیری معماری خانه های اعیانی تهران در دوره قاجار می پردازد. هم زمان با شناخت شیوه زندگی، ساختار خانواده و شرایط فرهنگی اجتماعی زندگی ایرانیان آن دوره به دنبال دست یابی به پاسخ هایی درباره ی چگونگی روند خلق و تغییر فضاها است. ساختار خانواده و خانه های اعیانی دوران قاجار به تدریج بعد از اولین سفر ناصرالدین شاه به فرنگ (1290 ه.ق.) دچار تغییراتی شدند؛ این پژوهش خانه های اعیانی را فارغ از این تغییرات بررسی می کند تا نقش ساختار خانواده و فرهنگ وابسته به آن را در شکل دادن به خانه، روشن سازد. بر اساس طرح تحقیق تاریخی و روش های توصیفی و تحلیلی، داده های مربوط به فرهنگ و شیوه زندگی در خانه های اعیانی قاجار، بیش تر از منابع دست اول و گاه دست دوم جمع آوری شده است تا عوامل موثر در تعیین کالبد خانه شناخته شوند. منابع دست اول شامل نامه ها و شرح حال ها و عکس های مربوط به آن دوره هست. نتایج تحقیق نشان دهنده چگونگی شکل گیری و تغییر کالبد انعطاف پذیر خانه، بر اساس ساختار خانواده است که خود تحت تاثیر اعتقادات مذهبی و نظام اجتماعی ساختار خانه را مبتنی بر جدایی فضاهای زنانه و مردانه شکل می داده است. هر گونه تغییر در تعداد یا نیازهای اعضای خانواده بازتعریف کالبد خانه را به دنبال داشته است.
انسان در سینمای پیتر واتکینز، پرسه در کمون (پاریس 1871): تک نگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان می تواند در موقعیت رسانه ای قرار بگیرد که پدیده ها با عبور از او معنا بیابند و به این ترتیب به عنوان امر فرهنگی از سوی انسان های دیگر پذیرفته شوند. حذف انسان می تواند به معنای از میان بردن فرهنگ و معنا در دیدگاه «خود» و «دیگری» باشد، اما در جریان عمومی و غالب سینمایی، نقش رسانه ای انسان کم رنگ شده و او نه تنها رسانه حامل معنا نیست، بلکه تنها مصرف کننده ای بدون نظر محسوب می شود؛ بنابراین در جریان صنعتی شده سینمایی می توان تولیدات را تا حد زیادی پدیده هایی علیه فرهنگ انسانی دانست تا پدیده هایی فرهنگی؛ چراکه انسان در این میان نقشی فراموش شده یافته است و عملاً پدیده ها تنها با او برخوردی مکانیکی دارند و در او به تبیین معنا نمی رسند. در مقابل این گونه گرایش، نوعی سینمای مستقل نیز وجود دارد که انسان و روابط هستی شناختی او را محور قرار می دهد. پیتر واتکینز فیلم سازی است که در ساختار، محتوا و روند تولید، به صورت آگاهانه انسان فرهنگی و فرهنگ ساز را وارد عرصه فیلم می کند. در این مقاله با نوعی روش مشاهده همراه با مشارکت که واتکینز برای مخاطب خود درنظر گرفته است، به مطالعه موردی فیلم کمون پرداخته ایم. همچنین یک تک نگاری با پرسه زنی انتزاعی در فیلم صورت گرفته است. نتایج نشان می دهد، واتکینز با شکستن تک قالب (مونوفرم)، انسان را به عنوان معناساز فرهنگ در تمام جنبه های ساخت فیلم خود مدنظر قرار می دهد. این امر به کمک عواملی چون شکست سلسله مراتب فیلم سازی، دخالت دادن بازیگران در روند پژوهش و بداهه پردازی، ایجاد شناخت درباره عملکرد رسانه ها و سینما، پرورش تفکر انتقادی و نقش دهی به مخاطب از طریق ایجاد فضای مطالعه و تفکر تحقق یافته است.