فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۴۱ تا ۷۶۰ مورد از کل ۳٬۳۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
احساس شادی به عنوان یک پدیده روانشناختی و اجتماعی، تحت تأثیر تجربه های مستقیم و غیرمستقیم افراد از شرایط متفاوت اجتماعی است که انسان ها برای دست یابی به زندگی سالم و تداوم روابط اجتماعی نیازمند آن هستند. در این مطالعه شادی در رابطه با احساس امنیت مدنظر است، که با فراهم شدن بسترهای احساس امنیت در جامعه، زمینه جهت سرعت بخشیدن به سلامت اجتماعی و پایداری بهداشت روانی و جامعه شاد فراهم خواهد بود.
روش تحقیق حاضر پیمایشی و از نوع همبستگی است. نمونه ی آماری تحقیق حاضر 381 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد تبریز بودند که به روش نمونه گیری طبقه ای متناسب انتخاب شدند. داده ها به کمک پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شده و با استفاده از روش های آماری آزمون t ، همبستگی و رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بعد امنیت مالی، امنیت شغلی و امنیت عاطفی رابطه معنی داری با شادی دانشجویان داشته است.
نخبگان و شکست های نوسازی در افغانستان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
افغانستان به منزلة جامعه ای توسعه نیافته، در طول تاریخ معاصرش تلاش های بسیاری جهت پیشرفت و نوسازی انجام داده است اما تا به امروز این تلاش ها با شکست های پی درپی روبه رو شده است. لذا تبیین این شکست ها، از اهمیت ویژة نظری و عملی برخوردار است. پژوهش پیش رو، راز این شکست ها را از زاویه ای خاص، یعنی از منظر «نخبگان حاکم» مورد تأمل انتقادی قرار داده است. بر اساس یافته های این پژوهش، نوسازی در افغانستان به صورت آمرانه و از سوی نخبگان حاکم آغاز شده و همواره در دامن قدرت، بریده بریده نفس کشیده است؛ اما ازآنجاکه این اقدام با کندی و از سر احساس، با اقدامات عجولانه و غیرواقع بینانه، با افراط و تفریط و با الگو های متضاد و ضد و نقیض انجام شده، نه تنها دستاوردی نداشت، که همواره زمینة حرکت های ارتجاعی و واپس گرایانه را در جامعه تقویت کرده است.
مفاهیم فرهنگی مناقشه برانگیز در کتاب های آموزش زبان انگلیسی ایران: بررسی مقایسه ای نظرات اساتید علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به مقایسة نظر استادان رشته های حوزة علوم انسانی دربارة برخی مفاهیم فرهنگی مناقشه برانگیز یا دارای قبح عمومی موجود در کتاب های آموزش زبان انگلیسی در ایران می پردازد. بدین منظور، با مراجعه به کتاب های رایج آموزش زبان انگلیسی، مشاوره با استادان زبان انگلیسی و علوم اجتماعی و بررسی دید عمومی جامعه، فهرستی از 20 واژة مبیّن مفاهیم یادشده درقالب پرسش نامه ای تشریحی و دارای ارزش گذاری عددی تهیه شد و برای نظردهی در اختیار استادان مشارکت کننده قرار گرفت. جامعة آماری این تحقیق برای بررسی های مقایسه ای، تعمداً محدود و شامل استادان رشته های زبان و ادبیات فارسی، زبان و ادبیات انگلیسی، زبان شناسی همگانی، زبان و ادبیات عرب، الهیات، و فقه و مبانی حقوق اسلامی در دانشگاه سمنان بوده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان دهندة خنثی بودن تعداد بیشتری از مفاهیم مزبور برای استادان رشته های زبان و ادبیات فارسی، زبان و ادبیات انگلیسی و زبان شناسی و درواقع تساهل و مسامحة آنها درقبال این مفاهیم بود. درمقابل، پاسخ استادان رشته های حوزة الهیات، معارف اسلامی و زبان عربی حاکی از آن بود که این استادان مؤانست کمتری با واژه های یاد شده دارند و برای مفاهیم فرهنگی مزبور قبح بیشتری قائل اند. به عقیدة انجام دهندگان این پژوهش، داشتن پیشینة تحصیلی زبانی و درنتیجه آشنایی بیشتر با ادبیات و فرهنگ غرب در دستة اول و داشتن سابقة تحصیلی در حوزة مذهب و نگاه ارزشی و دینی قوی تر به دلیل تسلط بر مبانی اسلامی و فقهی در دستة دوم از دلایل احتمالی نتایج به دست آمده است.
فراتحلیل رابطه هویت ملی و هویت قومی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله تبیین رابطه بین هویت ملی و هویت قومی در کشور است. این مقاله تلاش دارد با استفاده از روش فراتحلیل پژوهش های صورت گرفته در این حوزه، تصویر و شمای کلی از این مطالعات و روش شناسی آنها ارائه دهد. جامعه آماری این مقاله محدود به پژوهش هایی است که در قالب پایان نامه و مقاله در دهه 1370 و 1380 انجام شده است. نتایج نشان می دهد: استفاده از روش های کمی و به ویژه روش پیمایش از محبوبیت بیشتری در بررسی این موضوع برخوردار است. دیدگاه کنش متقابل نمادین، تئوری استعمار داخلی و مکتب نوسازی به عنوان چارچوب مفهومی مطالعه است. یافته ها حاکی از آن است که تعداد پژوهش ها در دهه 1380 نسبت به دهه 1370 از رشد قابل ملاحظه ای برخوردار بوده است و این موضوع توجه افراد و صاحب نظران مختلف را برای پژوهش در این حوزه را تحت تأثیر قرار داده، ولی به شکل گیری مطالعات بین رشته ای در این حوزه منجر نشده است.
مطالعه تغییرات زمانی ارزش فرزند در ایران (مطالعه زنان شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرزند و فرزندآوری از مهم ترین ارزش های خانواده در ایران است. نسل های مختلف زنان در ایران، براساس تجارب و حوادث تاریخی و تجربه زندگی مشترک، نگرش و برداشت متفاوت و گاه متضاد از معنا و مفهوم فرزند دارند. با تکیه بر دو دسته از نظریه های غربی شامل تغییرات فرهنگی، گذار جمعیتی دوم، تضاد نسلی و ساختاری و نظریه های جوامع پیرامون مانند نظریه جهان محلی شدن، الگوی پژوهش ساخته شد.
روش پژوهش، پیمایشی است. جمعیت آماری، پنج نسل از زنان شهر زنجان با توجه به شرایط تاریخی انتخاب شده اند: متولدین قبل از سال 42، متولدین سال های 57-1342، متولدین سال های 67-1358، متولدین سال های 70-1367 و متولدین سال های 74-1370. از هر نسل 100 نفر و درمجموع 500 نفر حجم نمونه این پژوهش را تشکیل داده اند. روش نمونه گیری خوشه ای دومرحله ای به شیوه PPS است.
براساس یافته های پژوهش، تفاوت میانگین ارزش بین نسل های بررسی شده به لحاظ آماری معنادار است؛ پایین ترین سطح ارزش فرزند متعلق به نسل زنان متولد سال های 74-1371 و بالاترین سطح مربوط به نسل زنان متولد سال های قبل از 42 است. فردگرایی با ارزش فرزند ارتباط منفی و دینداری با ارزش فرزند ارتباط مثبت دارد. تأثیر تجربه جهانی شدن بر ارزش فرزند، در نسل متولدین 67-1358 شدیدتر از سایر نسل ها است.
معرفی گیاهان خودروی خوراکی کوهگیلویه وبویراحمد یعقوب غفاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله باهدف جلب توجه مسؤلین کشوری و استانی و همچنین ساکنین استان کهگیلویه و بویراحمد بویژه طرفداران محیط زیست نسبت به خطری که گیاهان خودروی منطقه را مورد تهدید قرار میدهد تهیه گردیده است .
ابزار تحقیق مشاهده و مصاحبه و منابع مکتوب بوده است.
ادامه زندگی مردم کوچ رو وابسته به تولیدات دامی و گیاهان خودرو بوده است . به همین جهت تقویم مربوط به سکونت خود را طوری تنظیم می کرده اند که در فصول سال به میوه و دانه ی گیاهان خودرو در ییلاق و قشلاق دسترسی داشته باشند . همچنین در مورد استفاده از جانوران حلال گوشت وحشی که همزمان با آنها به سردسیر و گرمسیر مهاجرت می کردند بتوانند استفاده کنند .
چون مردم کوچ رو هر روز برای همان روز غذا تهیه می کردند هیچگاه بیش از نیاز خود به گیاهان خودرو و جانوران حلال گوشت آسیب زیادی نمی رساندند و آنهارا جزو اموال مشترک طایفه می دانستنذ . گرچه گیاهان خودروی منطقه ی سردسیری و گرمسیری متفاوت هستند ، اما بغضی از آنها هم در سردسیر و هم در گرمسیر می رویند . مانند بلوط که در حدود80 درصد پوشش جنگلی استان کهگیلویه و بویر احمد را تشکیل می دهد و تا چند سال پیشتر به جای دانه ی غلات از میوه ی این درخت به جای نان استفاده می کردند . تا 50 سال پیشتر در اثر نبود راههای ماشین رو و به سبب اینکه مراتع و جنگل ها جزو اموال مشترک طایفه به شمار می رفت ، افراد هر طایفه خود را در حفظ آن متعهد می دانستند ، اما در سال های اخیر به سبب بهره برداری بی رویه از گیاهان و شخم مراتع اعم از مسطح و شیب دار بسیاری از گیاهان با ارزش در معرض نابودی قرار گرفته انذ. به علاوه در اثر فقر مردم و آزمندی سودجویان ، بهره برداری از گیاهان خود رو حالت تجاری پیدا کرده است . به عنوان مثال بسیاری از نقاطی که محل رویش انبوه کنگر بوده است به سبب بهره برداری بی رویه فاقد کنگر می باشد . این روند رو به افزایش باعث گردیده که در آینده ای نه چندان دور بسیاری از گیاهان خود روی خوراکی از بین بروند . وجود این خطر هشداری است برای همه ی مسؤلین کشوری و استانی و مردم بومی و علاقهمندان به محیط زیست .
سلامت و عوامل اجتماعی تعیین کننده آن: مطالعه ای بر روی نابرابری های سطوح سلامت بین شهروندان تبریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سلامت افراد در جامعه تحت تأثیر متغیرهای محیطی، اقتصادی و اجتماعی قرار می گیرد. بر این مبنا، توجه به آگاهی های بهداشتی افراد، سواد سلامتی، حمایت های اجتماعی و سبک زندگی در کنار مؤلفه هایی، مانند: سواد، وضعیت اقتصادی، نوع اشتغال، شرایط محیطی زندگی و بسیاری مؤلفه های اقتصادی – اجتماعی دیگر در تبیین وضعیت سلامتی افراد جامعه مورد توجه قرار گرفته است و این مطالعه تلاشی در تداوم فعالیت های علمی جامعه شناسان در زمینه تبیین نابرابری های سطوح سلامت بین افراد با اتکا به عوامل اجتماعی است. مطالعه حاضر بر روی 650 نفر از والدین خانوارهای تبریزی صورت گرفته است که با روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شده اند. نتایج مطالعه نشان می دهد که مردان از سطح سلامتی بالاتری در مقایسه با زنان برخوردارند؛ به گونه ای که در یک مقیاس 100امتیاز نمره سلامت مردان 7/75 و زنان 5/71 به دست آمده است و افراد دارای سطح تحصیلات بالا، دارای نمرات سلامتی بالاتری در مقایسه با افرادی هستند که از نظر وضعیت تحصیلی پایین تر از آنها قرار دارند. همچنین، مطالعه به نتایج متقنی در زمینه تأثیر آگاهی های بهداشتی، سواد سلامتی، سبک زندگی و حمایت اجتماعی بر سطح سلامت شهروندان دست یافت .
تحلیل جامعه شناختی از وضعیت فرهنگ شهروندی و عوامل تبیین کننده آن (مورد مطالعه: شهر ایوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهروندی یکی از شاخص های مهم پیشرفت و توسعه یافتگی کشورهاست. یکی از ابعاد مهم شهروندی، فرهنگ شهروندی است. اصولاً شهروندی بدون عنایت به مقوله فرهنگ قابل تصور نیست. ایجاد، گسترش و تعمیق فرهنگ و اخلاقیات شهروندی می تواند گره گشای بسیاری از مسائل شهری و اجتماعی باشد که کشورهای در حال توسعه با آن مواجه اند. در این راستا هدف این پژوهش به عنوان یک گام اولیه، بررسی مؤلفه های فرهنگ شهروندی و برخی از متغیرهای اجتماعی تبیین کننده آن می باشد. با توجه به فقدان پژوهش های تجربی در زمینه فرهنگ شهروندی، هشت مؤلفه مدارای اجتماعی، مشارکت جویی، انجام رفتارهای مدنی، اعتماد بین شخصی، عام گرایی، مسئولیت پذیری، نوع دوستی و گرایش به پیروی از قانون برای سنجش این مفهوم در نظر گرفته شد. به منظور آزمون تجربی مدل مفهومی، پژوهش میدانی به شیوه پیمایشی طراحی گردید که در آن 376 نفر از شهروندان بالای 20 سال شهر ایوان مشارکت داشتند. نتایج این مطالعه نشان می دهد که در مجموع پاسخگویان نمره متوسط به بالایی از شاخص فرهنگ شهروندی کسب کرده اند. همچنین نتایج حاکی از رابطه مثبت باورهای مذهبی و رابطه منفی احساس آنومی با شاخص ترکیبی فرهنگ شهروندی می باشد.
جی غال اسمک (جوغاسم، پیشوک، پیقُک، چیدم، چیدان، چکیدان ...)؛ پیاه مردم شناسی و جغرافیای گیاهی (قلمرو رویشی) این گیاه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوشته حاضر یک روبر (الگو) و نقشه (واگیره) کار برای گیاهان ایران بوده که حاصل کار طولانی مدت نویسنده و با کمک بیش از پانزده تن از دانشجویان کوشا و علاقمند و هوشمند دانشکده علوم اجتماعی در ربع قرن گذشته، به سامان رسیده است.
این نوشته توانسته است قلمرو رویشی این گیاه را در حدود یک چهارم سرزمین ایران پی گرفته و بقایا و بازمانده خرده فرهنگ گردآوری و مصرف آن را به ویژه در قحط سالی ها و گرانسالی ها و تنگ سالی ها را ثبت و ضبط کرده و نام فارسی این گیاه را از یک نام ""جوغاسم"" آن هم با املای ""جوقاسم"" که از نظر تاریخی و زبان شناسی بی معنا است را به حدود پنجاه نام از چندین استان ایران، استان های آذربایجان شرقی و غربی، کرمانشاه، ایلام و بخش هایی از استان زنجان و اصفهان و همدان و لرستان و استان مرکزی برساند و نمونه هایی از ادبیات شفاهی و باورها و هنجارهای مربوط به این گیاه را مردم نگاری کند و از طریق این کار میدانی بسیار کوچک از نظر مضمون و بسیار عمیق از نظر توجه به ریزه کاری ها همچون گمانه زنی های باستان شناسی و با زمان بری بسیار به مقیاسی برای کار بر روی تک تک گیاهان مفید و هم گذشته ایران دست یابد.
این کار میدانی سبب شده است که ما به تحلیل جدیدی درباره خرافه نیز دست یابیم به این عنوان که پیش از این تصور غالب این بود که خرافه حاصل مغزهای ناتوان جامعه و شیوع و نفوذ آن باورها و رفتارها به جامعه فرهنگ است. این کار نشان می دهد که به احتمال زیاد، داقل بخشی از آنچه را که ما امروزه خرافه می دانیم حاصل ذهن های پیشرفتة حکما و جامعه برای اعمال نفوذ و کنترل کودکان و کم دانشان و حاهلان عصر خویش بوده است.
گذشته به مثابه کالای مصرفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدرنیسم نسبت انسان را با گذشته تغییر داد، انسانی که خود را حاصل فرایندی اسطوره ای و زمان را موجودیتی ازلی _ ابدی می دانست ناگاه با وجه مادی و شک برانگیز تاریخ مواجه شد، با پرسش ما از کجا آمده ایم؟ انسان مدرن گذشته را به مثابه ابژه ای در نظر می گیرد که باید مورد واکاوی قرار گیرد. از این رو او نخستین انسان تاریخی است که دست به کاوش در خود و بقایایش می زند. از این واکاوی مواد فرهنگی به دست می آیند، موزه برای نمایش این آثار ساخته می شود تا چشم مخاطبان را روی کالاهایی خاص و تمایزساز باز کند. از سوی دیگر جامعه مدرن جامعه ای به شدت مصرف گرا است. برای انسان مدرن، گذشته نیز چون دیگر چیزها به مصرف می رسد، گاه چون کالایی شان زا، گاه در شکل هویتی برساخته از پیشینه و گاه در قالب هنری؛ اما جامعه مصرفی با انبوهی از زباله هایی از گذشته که توسط باستان شناس به دست می آید مواجه است، حال این جامعه مصرفی با این دست مواد که بیشترشان شانس آن را نیز ندارند که پشت شیشه های ویترین قرار بگیرند چه خواهد کرد؟ آیا ماهیتاً این ”چیزها“ی تاریخ مند خود به زباله تبدیل نخواهد شد؟ این پرسش اصلی ترین سؤال مقاله حاضر است.
فرهنگ و دانش عامیانه (مطالعه موردی: شیوه های سنتی و دانش بومی شترداری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مردم شناسی به عنوان علم فرهنگ و بررسی شیوه تعامل و تطابق بشر با محیط جایگاه ویژه ای دارد. یکی از مهمترین مباحث مردم شناسی در شناخت فرهنگ جوامع روستایی و عشایری بررسی دانش بومی آنان و بررسی شیوه انطباق آنان با محیط و طبیعت و رفع نیازهای زیستی و غیر زیستی از محیط است. دانش بومی به راه حل هایی گفته می شود که به صورت تجربی در سالیان دراز، انسان، جهت حل مشکلات خود و بر پایه تجربیات گذشتگان به دست آورده و در هر منطقه ای با توجه به شرایط ویژه در آن می تواند متفاوت باشد. ثبت و ضبط دانش بومی آن محلی و تجربیاتی که طی سالیان طولانی با آزمون و خطا بدست آمده، بوسیله مردم شناسان باعث شناخت آ نها از افکار دامداران، چوپانان و ساربانان درباره محیط اطراف آنها می شود. در این مقاله به بررسی شیوه سنتی شترداری و دانش بومی شترداران و ساربانان در مراتع شمال کشور در منطقه گمیشان و با هدف شناخت و شناسایی اطلاعات و اصطلاحات رایج آنها از شتر و شترداری پرداخته شده است. منطقه مورد بررسی جزء مراتع قشلاقی استان گلستان و شهرستان گمیشان می باشد که تقریباً در 25 کیلومتری این شهرستان واقع شده است. در این پژوهش سعی شده تا از طریق روش هایی مانند مصاحبه، مشاهده، عکسبرداری و فیلمبرداری اطلاعات لازم در زمینه شیوه شترداری با تکیه بر دانش بومی جمع آوری شود. یافته ها در این پژوهش شامل دانش بومی مربوط به چرخه با تقویم فعالیت های شترداری و ساربانی، چراگاه گله شتر، موارد مربوط به تولید مثل و زایش در شتر، دام های همراه گله، جایگاه گله در شترها، نشانه گذاری در دام و تولیدات شتر مانند شیر و فرآورده های آن، پشم و کرک و همچنین گوشت می باشد.
معرفی کتاب: دف و دایره در تاریخ ایران در ادبیات فارسی، در جهان ایرانی/ کیوان پهلوان؛ انتشارات آرون
کتیره چینی (کتیرا چینی) یا کتیره زنی (کتیرا زنی) در کوهمره جروق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روستا ها واحد های همگن اجتماعی، اقتصادی و طبیعی هستند که فعّالیّت شان عمدتاً در بخش کشاورزی است در حالی که در بخش های دیگر از جمله اشتغال غیررسمی شبه کشاورزی نیز امکان توسعه و محرومیت زدایی از روستاها وجود دارد. توسعه روستایی و ابعاد گوناگون اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و فعّالیّت های اقتصادی فراموش شده می تواند زمینه احیای مجدد روستاها را فراهم آورد. از نمونه های توسعه روستایی می توان به رونق دوباره فعّالیّت اقتصادی کتیرا چینی اشاره کرد که در گذشته از جایگاه خاصی در روستاهای ایران برخوردار بوده ولی متأسّفانه این فعّالیّت اقتصادی به فراموشی سپرده شده است
هدف کلّی تحقیق: انجام یک پژوهش منظّم و همه جانبه در ارتباط با پدیده کتیرا چینی به عنوان یکی از مشاغل سنّتی مهم در بسیاری از مناطق روستایی ایران به ویژه مناطق کوهستانی و سردسیری از جمله منطقه دهستان کوهمره جروق بوده است و از آن جایی که پژوهش حاضر تا حدّ زیادی نو می باشد اساس تحقیقات بر مطالعات میدانی نگارنده استوار است. شیوه گردآوری اطّلاعات در این پژوهش با کمک سه ابزار اصلی صورت گرفته است:
الف) طراحی سؤالات مناسب درباره پدیده مورد نظر به منظور ایجاد یک چارچوب منطقی در جهت رسیدن به اهداف پژوهش. (68 سؤال)
ب) مشاهده هدفدار از مراتع کتیرا و ابزارآلات کار.
ج) مصاحبه با افراد با تجربه و کسانی که مدّتها به این شغل اشتغال داشتند.
جمعیّت مورد نظر در این پژوهش دهستان کوهمره جروق واقع در 45 کیلومتری جنوب شرقی کازرون از توابع استان فارس است که از 18 روستا تشکیل شده است و می تواند به عنوان یک الگوی تحقیقی در سایر مناطق نیز مورد استفاده واقع شود.
شیوه های بهره برداری از سنگ ابزارها درصنایع سنتی میبد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع این مقاله بررسی وضعیت برخی ازصنایع سنتی در دوره ای ازتاریخ میبد است که جامعه آن هنوز دارای ویژگی های یک جامعه بسته بود و ارتباط محدودی با خارج از محیط خود داشت. در خیلی از موارد احتیاجات و ضروریات اولیه زندگی خود را رأسا تهیه می کرد و جامعه ای نسبتاً خودبسنده بود، شاید سال ها گذرکسی به شهر نمی افتاد، حتی به پول نیاز چندانی نداشت که بیشتر داد و ستدهایش پایاپای بود، وپول مبادله نمی شد و اگر در انبارش جنس موجود نبود ""چوب خط"" می گذاشت و نسیه می برد. دراین دوره هنوز دایره تقسیم کار حتی از نظر سنی و جنسی بسیار محدود بود، مشاغل کاملاً از یکدیگر تفکیک نشده بود، فهمیدن این که یک پیشه ور واقعاً چه نوع تخصصی دارد دشوار بود. اما بین روستاهای گوناگون میبد نوعی تقسیم شغل وجود داشت، زنها نیز به تناسب شغل و حرفه شوهر در فعالیت های گوناگون شرکت می کر دند، حتی بچه ها در چرخه اقتصادی نقش مشخص و معینی داشتند و باید قدمی، هر چند کوتاه و نامتعادل، بر می داشتند. وفاق اجتماعی درحدی بودکه در دادگاه بخش حتی یک مورد پرونده جنایی به چشم نمی خورد.
شهر به مثابه بدن: نگاهی انسان شناختی به میدان امام خمینی (توپخانه) تهران با تأکید بر رابطه کالبد انسانی و فضای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی رابطه میان هویت کالبدی شهر با استفاده از الگوی مطرح انسان شناسی بدن می پردازد تا راهی برای فهم معنای شهر در انسان شناسی شهری باشد. با در نظر گرفتن هویت منسجم تهران در گذشته جامعه مورد پژوهش میدان امام خمینی (توپخانه) شهر تهران انتخاب و این پرسش ها مطرح شد که تهران ”بی هویت“ کنونی چگونه اداره می شود؟ آیا بی هویتی تهران موقعیتی درونی شده و تغییرناپذیر است یا امکان بازگشت به گذشته و یا رفتن به سوی هویت های منسجم در واقعیت های کالبدی یا بازنمایی ها در آینده وجود دارد؟ برای پاسخ الگوی سه سطحی بدن فردی، بدن اجتماعی، بدن کیهانی در انسان شناسی بدن را در نظر داریم که هر سه در یک رابطه پیوستاری، تعاملی و عمودی نسبت به یکدیگر قرار می گیرند. در این الگو شهر به مثابه کالبد در نظر می گیریم و به ترتیب شهروندان، گروه های اجتماعی و شهر کیهانی شهروندان را در مقابل سه سطح فوق قرار می دهیم. در این بررسی مشخص شد که جامعه مورد پژوهش در بی هویتی خویش لزوماً رابطه کالبدی و فضایی با شهروندان خود ندارد و بدن فردی، در تضیف شده ترین موقعیت در رابطه ای فرودست نسبت به بدن اجتماعی قرار دارد. از سوی دیگر تهران شهر گروه های اجتماعی است که منتسب به هیچ یک نیست و این رابطه متناقض را نشان می دهد و در این زمینه با یک گسست هویتی مواجه است. این نیز معلوم شد بدن کیهانی در نزد شهروندان نیز انسجام هویتی ندارد. این وضعیت بدون دخالت سیاست گذاران شهری به ایجاد یک شهر با هویت منسجم و شخصیت شهری منجر نمی شود.
اسطوره دوزخی در قالی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درخت یکی از عناصر اصلی و قدیمی در نقش پردازی فرش در سراسر جهان است. در مناطق متفاوت ایران نیز درخت با اسامی و اشکال گوناگونی، در طراحی فرش مورد استفاده قرار می گیرد. درخت حیات یا درخت جاودانگی و بی مرگی، به جوهر وجود انسانی در عالم یا به دنیای پس از مرگ اشاره می کند و چنین تعریفی، رایج ترین توصیف استفاده از نقش درخت در طراحی فرش است؛ اما کاربرد درخت سخنگو یا درخت واق با مفهوم درخت دوزخی در فرش، حیرت انگیز است. در اثبات ریشه شناسی مفهومی درخت دوزخی مدارک صریحی در دست نیست. علاوه بر آن، اینکه چرا تنها مناطق محدودی از ایران، فرش هایی با این طرح تولید می کردند، مسئله ای درخور پیگیری است. در ابتدا تبریز و هریس در آذربایجان، سپس چهار محال و بختیاری، کردستان (سنه یا سنندج)، کاشان یا کرمان، مناطقی در ایران هستند که فرش هایی با این طرح از آنجا جمع آوری شده است. درخت واقی و عناصر نقش پردازی آن علاوه بر متن یا قسمت های مرکزی قالی، در حاشیه ها نیز مورد استفاده قرار گرفته است. همچنین قابل ذکر است که برخی محققین بر ریشه های غیر ایرانی این طرح اشاره دارند. این طرح خاص در فرش های ترکیه، هند، چین و برخی از دیگر کشورهای آسیایی نیز دیده می شود. نویسنده در مقاله حاضر می کوشد تا موضوعات فوق و شیوه تصویرپردازی درخت سخنگو را بر فرش، مورد بررسی قرار دهد.
مطالعه ی هویت ملی در ترانه های حمایتی از تیم ملی فوتبال ایران
حوزههای تخصصی:
موسیقی و فوتبال بخشی هیجانی از زندگی روزمره ایرانی هستند. در این مقاله سعی شده است تا از یک سو جایگاه موسیقی در فوتبال و از سوی دیگر شناخت نقش موسیقی در فوتبال برای مخاطب ایرانی در ایجاد هویت مشترک مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. نقش فوتبال در هویت ایرانی این است که در آن تباین در سلایق و ایده ها کم رنگ و عرق دوستی و اتحاد زیاد می شود. برای شناخت هویت ایرانی، آهنگ های سه تیپ از خوانندگان مجاز، زیر زمینی، و خوانندگان خارج از کشور که وجه مشترک شان حمایت از تیم ملی فوتبال ایران است، مورد مطالعه قرار گرفته اند. دیدگاه نظری جان فیسک و توجه به معنای فرهنگی موسیقی در فوتبال، هویت، نزاع و مقاومت در عرصه قدرت، نقش تعامل و پیوند بین موسیقی های مختلف در ساختار اجتماعی فوتبال اهمیت دارند. نتایج نشان می دهند که هر یک از آن ها برمولفه های وحدت بخشی به نام هویت ایرانی تاکیدکرده اند. جام جهانی (و موسیقی منسوب به آن) فرصت مناسبی را برای پیوند دوستانه و مشترک بین ایرانی ها با وجود تکثر افکار فارغ از سلایق و اعتقادات آن ها فراهم کرده است. همانگونه که پرچم ابژه ای ملی است، موسیقی نیز در عرصه فوتبال بدون قائل شدن تبعیض ها و تمایز ها، گامی برای اتحاد در فضایی ورزشی را فراهم می آورد.