فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۸۱ تا ۷۰۰ مورد از کل ۱٬۰۳۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
باورهای نادرست درباره بیولوژی باروری و کاهش پتانسیل باروری با افزایش سن و تحت تأثیر عوامل محیطی، می توانند ازجمله عوامل مؤثر بر رفتارهای تأخیری در ازدواج و باروری، به خصوص در زنان باشد. هدف پژوهش حاضر، تعیین معلومات باروری و عوامل پیش بینی کننده آن، در زوجین در شرف ازدواج مراجعه کننده به مراکز مشاوره قبل از ازدواج شهر تهران است. به همین منظور، یک پیمایش مقطعی، در بین 204 زوج در شرف ازدواج که دارای شرایط ورود به مطالعه بودند، انجام شد. زوج های مورد بررسی، از بین مراجعین دو مرکز ارایه دهنده خدمات مشاوره قبل ازدواج در تهران در سال 1394 و با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. ابزار پیمایش شامل سه بخش بود: بخش اول، اطلاعات اجتماعی-اقتصادی و جمعیت شناختی؛ بخش دوم، پرسشنامه معلومات باروری کاردیف، که اعتبار و روایی آن تأیید شد و بخش سوم، پرسشنامه سواد سلامت بزرگ سالان در جمعیت شهری ایران. نتایج نشان داد که تنها 44درصد از زوجین، دارای معلومات باروری صحیح بوده و تفاوت مهمی در معلومات باروری دو جنس وجود دارد. تحلیل دومتغیره نشان داد که سطح تحصیلات، سطح سواد سلامت و قصد فاصله گذاری بین ازدواج و فرزند اول با معلومات باروری، رابطه ای مستقیم و معنادار دارند، درحالی که در رگرسیون خطی، پس از کنترل اثر سن، تنها متغیرهای سطح تحصیلات و سطح سواد سلامت به عنوان دو تعیین کننده مهم و معنادار معلومات باروری، نشان داده شدند. بنابراین، مداخلات آموزشی جامع، مبتنی بر محیط های آموزشی و رسانه در خصوص باروری و عوامل کاهش دهنده پتانسیل باروری، به خصوص در افرادی که سطح تحصیلات و سواد سلامت پایینی دارند، ضروری به نظر می رسد.
تعیین کننده های اجتماعی و جمعیت شناختی رفتارهای سلامت جویانه نوجوانان (مطالعه موردی دانش آموزان 12 تا 18 ساله مدارس دولتی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوع نگرش نوجوانان نسبت به مقولات سلامت و رفتارهای سلامت جویانه می تواند تضمین کننده سلامت جسمی، روانی و اجتماعیِ حال و آینده آنها و منجر به افزایش امید زندگیِ سالم جمعیت گردد. هدف اصلی این پژوهش، مطالعه تعیین کننده های اجتماعی و جمعیت شناختیِ رفتارهای سلامت جویانه در بین نمونه ای 670 نفری از جمعیت نوجوان 12 تا 18 ساله در شهر تهران است. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کمّی است و به روش پیمایشی (همبستگی) انجام گرفته است. میانگین نمره کل این شاخص برای «پسران» 2/54 و برای دختران 3/52 از 100 به دست آمده است. براساس تحلیل های استنباطی چندمتغیّره و تحلیل مسیر 26 متغیر، مهم ترین مؤلفه های جمعیتی، اجتماعی و مذهبی اثرگذار بر رفتارهای سلامت نوجوانان به ترتیب اهمیت عبارتند از 9 متغیر: «توجّه افراد پیرامون به سلامت»، «سن فرد»، «نگرش فرد به سلامت»، «رفتارهای مذهبی»، «تحصیلات پدر»، «فاصله سنی با فرزند بعد»، «بُعد خانوار»، «نگرش معنوی و مذهبی» و «وضعیت زناشویی والدین». این متغیّرها توانسته اند حدود 36 درصد از واریانس و تفاوت رفتارهای سلامت نوجوانان را تبیین کنند. براساس پارادایم تعیین کننده های اجتماعی سلامت، در این پژوهش متغیرهای اجتماعی و مذهبی در مقایسه با متغیرهای جمعیتی وزن بیشتری در تبیین رفتارهای سلامت جویانه نوجوانان برعهده دارند. ارائه تبیین و تحلیلی جامع از وضعیّت باورها و رفتارهای سلامت محور نوجوانان، مداخله دیگر مؤلفه های ساختاری و روانشناختی افزون بر متغیرهای این پژوهش را ضروری می نماید.
تحلیل نظام مسائل فیلم ها با تأکید بر توابع تعلیقی (مطالعه موردی: چهلمین جشنواره فیلم فجر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تفاوت اصلی موضوع با مسئله این است که موضوع در مقام ارائه شاکله و دامنه اصلی متن است و مسئله ناظر به گره اصلی و محل اصطکاک و شاهراه توجه است. بنابراین زمانی که نظام مسائل فیلم های جشنواره بررسی می شود، به نطفه و ایده اصلی فیلم - که سبب شکل گیری دامنه موضوعی آن شده است - پرداخته می شود. فیلم های چهلمین جشنواره فیلم فجر به عنوان محمل بررسی این مقاله، با مشاهده مستقیم تمام فیلم ها در ایام جشنواره (12-22 بهمن 1400) ارزیابی شد و به روش تحلیل توصیفی بیان شده است. سه وجه بررسی فیلم ها عبارت است از: فضاسازی و نقطه ارتباط گیری فیلم، تعلیق و مسئله فیلم، نتیجه و القای فیلم که وجه مسئله و تعلیق به شکل ویژه ای مطرح شده است. تعلیق ماهیت اصلی مسئله است و هر چالشی ابتدا در مقام تعلیق فکری ظاهر می شود که نشانه آن گمشدگی و ابهام است؛ سپس به اعتبار فعلیت، در تعلیق توجیهی خود را نشان می دهد و نشانه آن توازن و عزم جدی نداشتن در انجام درست امور است و سپس در مقام رفتار، به صورت تعلیق عملیاتی جلوه می کند و نشانه آن سستی، تنبلی و بی حرکتی در رفتار است. توابع تعلیقی، بیانگر شیوه مواجه شدن یک پدیده با این سازوکار است. هر فیلمی دارای یک مسئله بنیادین است که نطفه شکل گیری همان فیلم خواهد بود. برآورد مسئله های تمام فیلم های این جشنواره، با عنوان نظام مسائل با تأکید بر هویت مسئله و همچنین فرایند مواجهه با آن مسئله و روش حل آن با عنوان توابع تعلیقی صورت گرفته است. چون تصویر و فیلم، شمایل آینده جامعه را بر روان مخاطب القا می کند، بررسی مسائل آن، جهت گیری و آداب اجتماعی فردای جامعه را روشن می سازد. از این منظر شناخت مسائل فیلم های جشنواره، به شناخت بهتر مسائل فردای جامعه منجر خواهد شد. با ارزیابی فیلم های جشنواره، این نتیجه حاصل شد: بیشتر مسائل فیلم ها در دسته بندی کلی یا دارای وجه خیالی منفکی از جامعه قرار دارد و با مسائل مردم جامعه سنخیتی پیدا نمی کند؛ یا آدرس نادرستی از آرمان ها و مشکلات جامعه ارائه می دهد که وجه مصلحانه ندارد و مخاطب را به شکل گیری و سوق به مسائل مطرح شده دعوت می کند؛ یا گزاره های مسئله محور درستی بیان می کند، اما فضاسازی و القای مناسبی برای ارتباط و اشتیاق مخاطب برقرار نکرده است.
مطالعه مهاجرت سالمندان: مسائل و چالش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۰۷ و ۱۰۸
۲۱-۳۹
حوزههای تخصصی:
با وجود اینکه احتمالاً در آینده ای نزدیک سالمندان، در میان گروه های سنی جمعیت سریع ترین نرخ رشد را تجربه خواهند کرد، ولی مطالعه تحرکات جمعیتی آنان به صورت ویژه کمتر مورد توجه است. از جمله مطالعات اندکی در مورد الگوهای مهاجرت این گروه سنی انجام شده است. مهاجرت سالمندان از چند بعد اساسی با الگوی مهاجرت سایر گروه های سنی متفاوت است، اما روش های جمع آوری داده ها و روش های تحلیل و نیز مفاهیم پایه به کار رفته در سرشماری ها، در مورد این گروه سنی، عموما مشابه سایر گروه ها بوده است و لذا چندان در مطالعه مهاجرت سالمندان قابل بهره برداری نیست. در این مقاله به برخی از مسائل و مشکلات استفاده از داده های سرشماری در بررسی حرکات مکانی جمعیت سالمندان، به ویژه در تحلیل خصوصیات مهاجرین و دلایل مهاجرت پرداخته شده است. همچنین در پایان، ضمن ارائه پیشنهادات و توصیه هایی برای نحوه برخورد با این مسأله در شرایط موجود، راهکارهایی مطرح شده که با استفاده از آنها می توان با اعمال اصلاحات نسبتاً اندکی در روش ها و عملیات سرشماری، سودمندی نتایج حاصل از سرشماری در مطالعات مهاجرتی جمعیت سالمندان را ارتقاء داد.
عوامل اجتماعی موثر بر تمایل به مهاجرت جوانان روستایی با تاکید بر نقش تعلق به مکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از دغدغه های مهم جوانان روستایی این است که آیا باید در منطقه روستایی خود بمانند و یا جای دیگری را برای زندگی و محل کار خود انتخاب نمایند؟ شرایط و عواملی آنها را ترغیب به رفتن و شرایطی ترغیب به ماندن می کند. بنابراین، سوال اصلی مقاله این است که عوامل اجتماعی موثر بر مهاجرت جوانان روستایی چیست و آیا تعلق به محل زندگی می تواند در ماندگاری جوانان روستایی موثر باشد؟ در این تحقیق با استفاده از روش پیمایش، 800 جوان ساکن در روستاهای شهرستان های هشترود و اسکو مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج نشان می دهد که تعلق به مکان، کیفیت زندگی، سرمایه گذاری در مکان، رضایت از زندگی، درآمد و تحصیلات راهنمایی تاثیر منفی بر ترک روستا و متغیرهای مجرد بودن، داشتن عضو مهاجر در خانواده، تحصیلات دانشگاهی و نداشتن شغل تاثیر مثبت بر مهاجرت از مناطق روستایی دارند. تعلق به اجتماع روستایی می تواند به عنوان یک بازدارنده قوی و طولانی مدت در زمینه مهاجرت جوانان از روستا عمل نماید. باتوجه به همبستگی بالای تعلق به اجتماع محلی با میزان های مشارکت، مسئولیت پذیری و درنهایت سرمایه گذاری محله ای، این عامل اجتماعی نتیجتاً می تواند منجر به بهره وری اقتصادی گردیده و در بهبود امورات اقتصادی و وضعیت رفاهی روستاها عامل بسیار موثری محسوب شود.
تحلیل نهادی چالش های مدیریت مهاجرت به خارج از کشور با بهره گیری از رویکرد نونهادگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جمعیتی دوره ۶ پاییز و زسمتان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۱۲)
85 - 119
حوزههای تخصصی:
مدیریت مهاجرت به رویکردهای برنامه ریزی شده برای عملیاتی کردن چارچوب های سیاستی، تقنینی و اداری اطلاق می شود که توسط نهادهای متولی مهاجرت توسعه یافته اند. در کشور ما موضوع مدیریت مهاجرت به خارج به جهت خروج سرمایه انسانی و ظرفیت های علمی و اقتصادی قابل توجه بوده و شناخت چگونگی آن ضروری است. با توجه به نقش اثرگذار نهادها در مدیریت مهاجرت به خارج، هدف اصلی در این پژوهش، شناخت محدودیت های این عرصه با تکیه بر رویکرد نونهادگرایی و بهره گیری از روش تحلیل مضمون برای دستیابی به شبکه مضمونی چالش های مدیریت مهاجرت است. نتایج حاصل از تحلیل مضمون داده های مصاحبه با 23 نفر از نخبگان و صاحب نظران این عرصه بیانگر آن است که چالش های مدیریت مهاجرت در سه سطح نهادی شامل سازه های ذهنی در سطح توده و نخبگان سیاسی، محیط نهادی و ترتیبات نهادی توزیع شده اند که اثر سطح سازه های ذهنی بر سایر سطوح قابل توجه است. همچنین شبکه مضمونی حاصل از تحلیل مضمون داده ها، حکایت از نوعی ضعف، ناکارآمدی، ناکامی، نابسندگی در سطوح نهادی و به تعبیری نوعی«تأخیر» و «واماندگی» در مدیریت مهاجرت به خارج دارد که لزوم ورود جدی به این عرصه و گفتمان سازی مهاجرت در هر سه سطح را ضروری می نماید.
دلایل عدم ماندگاری جمعیت در شهرستان قصرشیرین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱۳ و ۱۱۴
۱۱۶-۹۷
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق، بررسی عوامل اقتصادی، سیاسی و اجتماعی عدم ماندگاری جمعیت از نظر ساکنان شهرستان قصرشیرین بوده است. برای این منظور با استفاده از شیوه نمونه گیری خوشه ای 375 پرسشنامه تکمیل شد. یافته ها نشان داد که میانگین عوامل اقتصادی، سیاسی و اجتماعی عدم ماندگاری جمعیت شهرستان قصرشیرین از نظر پاسخگویان، به ترتیب برابر با (02/3)، (82/2) و (90/1) بوده است. از بین عوامل اقتصادی، امکانات بهداشتی مقصد و کسب درآمد بیشتر به ترتیب با میانگین (43/3) و (43/3)، از بین عوامل سیاسی، عدم تلاش مدیریت برای سرمایه گذاری با میانگین (10/3) و از بین عوامل اجتماعی، مهاجرت به خاطر خویشاوندان با (23/2)، بیشترین میانگین عدم ماندگاری جمعیت بوده است. میانگین عوامل عدم ماندگاری جمعیت بر حسب برخی ویژگی های فردی، اجتماعی و اقتصادی پاسخگویان متفاوت بوده است؛ میانگین عوامل اقتصادی، سیاسی و اجتماعی عدم ماندگاری جمعیت در زنان، افراد با تحصیلات بالا، افراد رده های سنی 18 تا 35 سال و افراد با 10 تا 30 سابقه سکونت در شهرستان قصرشیرین نسبت به بقیه بیشتر بوده است. کسانی که درآمد کمتری داشته اند، عامل اقتصادی و کسانی که درآمد بالایی داشته اند، عامل سیاسی و اجتماعی را به عنوان عدم ماندگاری جمعیت ذکر کرده اند. نتیجه عوامل عدم ماندگاری جمعیت از نظر پاسخگویان را می توان به ضعف زیرساخت های درمانی، وجود سرمایه داران غیربومی، مهاجرت به خاطر خویشاوندان و نبود رشته های مختلف دانشگاهی نسبت داد که متناسب با آن پیشنها د هایی مانند ایجاد و تجهیز بیمارستان و درمانگاه ها، بومی گزینی و برپایی رشته های مختلف و أخذ نمایندگی از دانشگاه های معتبر طرح شده است.
مؤلفه های موثر بر حد بهینه جمعیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱۰۱ و ۱۰۲
۱۰۹-۱۳۰
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با توجه به تجربه کشورهای توسعه یافته در مواجهه با مسئله جمعیت و سیاستگذاری در حوزه جمعیت و همچنین ظرفیت های مورد اشاره در اسناد بالا دستی در زمینه جمعیت، به بررسی مدل های تعیین حد بهینه جمعیت می پردازد و در پایان به ارائه شاخصی (شاخص OPI) برای سنجش میزان بهینگی جمعیت کشورها پرداخته است. به کمک این شاخص به بررسی وضعیت ظرفیت فعلی یک کشور برای پذیرش جمعیت پرداخته می شود و با مقایسه میزان این ظرفیت با نرخ رشد فعلی جمعیت، میزان تناسب نرخ فعلی رشد جمعیت با ظرفیت کشور مقایسه شده است. این شاخص نشان می دهد، کشور ما رتبه خوبی در توسعه کمی و کیفی کشاورزی ندارد و همچنین الگوی مصرف جاری در کشور بسیار مصرفانه است. نکته قابل توجه آن است که به دلیل کاهش نرخ رشد جمعیت و نرخ باروری زنان، بعد خانوار های ایرانی کاهش یافته است و با همزمانی تغییرات در سبک زندگی مدرن، افراد بسیار مصرف گراتر و مسرف تر شده اند. بنابراین بررسی وضعیت فعلی جمعیت ایران از نظر شاخص OPI نشان دهنده وضعیت نامطلوب کشور در هر دو زمینه بهره وری منابع و باروری می باشد، که نمایانگر فاصله بسیار زیاد وضعیت فعلی کشور با میزان بهینه جمعیت آن می باشد.
اثر مهاجرت بر کیفیت زندگی: مطالعه موردی خانواده های مهاجرکوهدشتی ساکن شهر قدس و همتایان غیر مهاجر ساکن شهرستان کوهدشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الگوی کلی مهاجرت در کشورهای در حال توسعه، مهاجرت از مناطق کمتر توسعه یافته به مناطق توسعه یافته تر است. چنین مهاجرتی عمدتا در پاسخ به نابرابری های بین مناطق، در جهت ارتقاء کیفیت زندگی، انجام می گیرد. این مطالعه در پاسخ به این سوال است که آیا مهاجرت تغییری در کیفیت زندگی، در مقایسه با مبدا، ایجاد می کند؟ جامعه آماری پژوهش، سرپرستان خانواده های مهاجر کوهدشتی ساکن در شهر قدس تهران و سرپرستان خانواده های غیر مهاجر همتای آن ها ساکن در شهرستان کوهدشت را در بر گرفته است. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از روش پیمایش و با ابزار پرسشنامه بدست آمده است. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی، 400 خانوار (200 نفر مهاجر و 200 نفر غیرمهاجر) انتخاب شدند. جهت بررسی فرضیات تحقیق از آزمون های آماری T، آزمون کی دو و رگرسیون چندمتغیره استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که خانواده های مهاجر در مجموع از کیفیت زندگی نسبتاً مطلوب تری نسبت به همتایان غیرمهاجر خود برخوردار بوده اند. افراد دارای تحصیلات کمتر و غیرشاغل، کیفیت زندگی بالاتری را گزارش کرده اند. نابرابری در امکانات اقتصادی و اجتماعی دو منطقه و تفاوت در ویژگی های اقتصادی و اجتماعی مهاجران و غیرمهاجران تبیین کننده اصلی این تفاوت می باشند.
رابطه اندازه جمعیت و تحصیلات با نوآوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخی صاحبنظران معتقد هستند که اندازه جمعیت با نوآوری و تولید و کاربرد دانش رابطه مثبتی دارد و رشد جمعیت باعث افزایش نوآوری می گردد. تحقیقات انجام گرفته نشان می دهند که کیفیت تحصیلات رابطه مثبت با رشد نوآوری دارد. این مقاله رابطه اندازه جمعیت و تحصیلات را با نوآوری مورد مطالعه قرار می دهد. داده های بکار رفته مربوط به اطلاعات 46 کشور است که از منابع مختلف (از جمله بانک جهانی، سازمان مالکیت فکری جهان، سازمان همکاری اقتصادی و توسعه، و سازمان ملل) جمع آوری شده اند. برای تحلیل آماری از مدل دو جمله ای منفی استفاده می گردد. نتایج پژوهش نشان می دهد که کیفیت تحصیلات با نوآوری (تعداد اختراعات) رابطه مثبت و معنی داری دارد، اما هیچ شواهدی را برای تایید این نظریه که با افزایش جمعیت نوآوری نیز افزایش خواهد یافت ارایه نمی کند. از جنبه سیاستگذاری، تاکید بر سرمایه گذاری بر روی کیفیت تحصیلات می تواند راهبرد مناسبی جهت افزایش خلاقیت و نوآوری بوده و در حل چالش های توسعه اقتصادی و اجتماعی، از جمله چالش های رشد جمعیت، موثر باشد.
تحلیل چند سطحی عوامل مؤثر بر معلولیت در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله پیش رو به بررسی تحلیل چند سطحی عوامل مؤثر بر معلولیت در ایران می پردازد. برای سطح اول این مطالعه، از داده های فردی سرشماری سال 1385 و برای سطح دوم مطالعه از اطلاعات وزارت بهداشت و یا مراکز خدمات پزشکی استان ها، سالنامه آماری کشور و اطلاعات سرشماری سال 1385 بهره گرفته شده است. یافته ها نشان داد که در سطح اول، سن با معلولیت رابطه مثبت و معناداری دارد به طوری که، با افزایش یک سال سن، معلولیت 6/2 درصد افزایش می یابد. جنس نیز رابطه معناداری با معلولیت دارد و زنان 1/41 درصد کمتر از مردان دچار معلولیت می شوند. رابطه رفاه اقتصادی افراد با معلولیت، منفی و معنادار است و با افزایش رفاه اقتصادی افراد، معلولیت 6/3 درصد کاهش پیدا می کند. محل سکونت نیز معنادار نشده است. در سطح دوم، رابطه توسعه اقتصادی، اجتماعی با معلولیت معنادار نشده است. پس، با توجه به افزایش جمعیت سالمندان در ایران، انتظار می رود که تعداد معلولان نیز افزایش پیدا کند. از طرفی، با توجه به اهمیت رفاه اقتصادی افراد جامعه و وجود نابرابری امکانات و خدمات در سطح فرد، ضروری است برای نیل به افزایش رفاه افراد، نسبت به انجام برنامه ریزی اساسی و هدفمند، مبادرت گردیده و در این راستا توجه به کاهش نابرابری های درون منطقه ای نسبت به نابرابری های بین منطقه ای، نقش مؤثری برعهده خواهد داشت.
آزمون مدل نظری - مفهومی تمایل زوجین به طلاق در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی دهه های اخیر، همراه با بالا رفتن سن ازدواج و به تعویق افتادن آن، خانواده های تشکیل یافته نیز از دوام و پایداری کمتری نسبت به گذشته برخوردار شده اند. هدف این مقاله، بررسی نگرش450 نفر از افراد حداقل یکبار ازدواج کرده 60- 15ساله تهرانی در زمینه عوامل تأثیرگذار بر طلاق با توجه به الگوی نظری- مفهومی تغییرات نهاد خانواده و تمایل زوجین به طلاق است. یافته های تحقیق بیانگر آن است که، متغیرهای وجود فرزند، شاغل بودن فرد، رضایت بالای زناشویی، سن بالاتر به هنگام ازدواج، استقلال بالاتر زن برای تصمیم گیری درون منزل و امکان جابجایی بیشتر او در بیرون منزل، با تمایل پایین تر زوجین به طلاق در ارتباط اند؛ درحالی که متغیرهای خشونت خانگی، ساختار یک طرفه قدرت درون منزل، دخالت اطرافیان و استقلال بالاتر اقتصادی و اطلاعاتی زن، تعیین کننده های تمایل بالاتر زوجین به طلاق هستند. برشمردن خیانت و اعتیاد به عنوان دو مورد از مهم ترین علل طلاق از دیدگاه زنان و مردان، بیانگر این نکته است که زوجینی که طلاق را به عنوان راه حل برون رفت از این شرایط انتخاب می کنند، به دنبال خانواده ایده ال جدیدی هستند که در آن اعتماد متقابل زوجین و حقوق مساوی طرفین رعایت شود.
مهاجرت و زباله گردی، به مثابه شیوه نوظهور زیست شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جمعیتی دوره ۴ بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۷)
199 - 228
حوزههای تخصصی:
مسأله زباله گردی امروزه به عنوان یک پدیده نوظهور در کلان شهرهای ایران با مهاجرت درهم تنیده است. این مقاله تلاش دارد تا پدیده زباله گردی را به مثابه یک شیوه زیست شهری در شهر تهران مورد کنکاش قرار دهد. روش پژوهش، مبتنی بر روش کیفی (پدیدارشناسی) و استفاده از تکنیک های مصاحبه نیمه ساختاریافته، مصاحبه گروهی و مشاهده می باشد. تعداد مشارکت کنندگان در مطالعه، 40 نفر از زباله گردها می باشد و داده های پژوهش بر اساس تحلیل مضمونی مورد تفسیر قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که زباله گردها عمدتاً مهاجرند، بسیاری از آنها مهاجران افغانستانی و برخی نیز از مهاجران داخلی وارد شده به شهر تهران هستند. زباله گردها از تحصیلات پایین و تغذیه نامناسب برخوردارند. به علاوه بر اساس سنخ شناسی، افراد زباله گرد به گروه های رسمی و غیررسمی تقسیم بندی می شوند. در نهایت، بر اساس نتایج پژوهش می توان از زباله گردی به مثابه یک شیوه زیست و سبک زندگی نوظهور شهری یاد کرد که در یک دهه گذشته در اثر جریان های مختلف مهاجرتی، نمود و گسترش یافته است.
تحقیقات مهاجرت داخلی در ایران: مرور حیطه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش های متعددی در چند دهه اخیر به بررسی ابعاد و پیامدهای مهاجرت داخلی در ایران پرداخته اند. این مقاله با بهره گیری از روش مرور حیطه ای و چارچوب آرکسی و اُملی به بررسی پژوهش های مهاجرت داخلی در ایران در سه دهه اخیر پرداخته و در تلاش است تا تصویری از ویژگی ها، تعیین کننده ها و پیامدهای مهاجرت ارائه دهد. نتایج بیانگر تسلط روش های کمی و داده های پیمایشی در پژوهش های مهاجرت است. بیش از نیمی از پژوهش ها بر مهاجرت های روستا به شهر و حدود یک پنجم بر جریانات مهاجرتی و پیامدهای آن به استان تهران متمرکز بوده اند. همچنین، بیش از 52 درصد پژوهش ها، عوامل و بسترهای تعیین کننده مهاجرت داخلی، 31 درصد تبعات و پیامدهای مختلف مهاجرت بر مهاجران و مبادی و مقاصد مهاجرتی، 13 درصد روندها و الگوهای مهاجرت و در نهایت 3 درصد ویژگی های جمعیتی مهاجران داخلی را بررسی کرده اند. بعلاوه نتایج نشان داد که توسعه نابرابر، تمرکزگرایی امکانات و فرصت های اقتصادی و آموزشی، تغییرات اقلیمی، تفاوت های درآمدی، دستیابی به شغل، و شبکه های اجتماعی ازجمله مهمترین عوامل زمینه ساز مهاجرت داخلی در ایران می باشند. با این حال، حوزه مهاجرت داخلی در کشور نیازمند استفاده از شاخص ها و معیارهای جدید برای مقایسه های بین المللی، پرداختن به ابعاد و الگوهای نوپدید مهاجرت و بهره گیری از روش های کیفی است.
فراتحلیل مطالعات انجام شده در زمینه فرهنگ کار در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۹۹ و ۱۰۰
۱۰۹-۱۲۷
حوزههای تخصصی:
با توجه به یافته های متعدد، متفاوت و گاهی متناقض در زمینه فرهنگ کار، در این مقاله برآنیم ضمن پاسخگویی به این سئوال که وضعیت فرهنگ کار چگونه است و چه عواملی مرتبط با آن شناسایی شده، به ارزیابی و آسیب شناسی مطالعات انجام شده در این حوزه پرداخته و خلاءهای مطالعاتی را معرفی کنیم. بر این اساس با استفاده از تکنیک فراتحلیلاز میان 117 اثر علمی بررسی شده، 42 مقاله و پایان نامه انتخاب شده و مورد ارزیابی و تحلیل قرار گرفته اند. مطالعات انجام شده، نشان می دهد: میانگین فرهنگ کار در ایران در سطح متوسط بوده و مجموعه ای از عوامل درون سازمانی، برون سازمانی و متغیرهای زمینه ای بر آن اثرگذار است. در این مطالعات از متغیرهای درون سازمانی تأثیر رضایت و امنیت شغلی، عدالت سازمانی، مدیریت مشارکتی، مشارکت سازمانی، تخصص گرایی و عدم تضاد در نقش، سابقه کار، سیستم مناسب کار، سیستم ارتقای شغل مطلوب و از متغیرهای برون سازمانی تأثیر رضایت از زندگی و گرایشات دینی تأیید شده است. رابطه مستقیم سن و رابطه معکوس تحصیلات با فرهنگ کار از دیگر نتایج این پژوهش ها بوده است. براساس یافته های پژوهش، آسیب شناسی مطالعات و خلاءهای مطالعاتی در این حوزه مطرح شده و پیشنهادات و راه کارهایی نیز ارائه شده است.
سیر تکاملی جمعیت شناسی از ابتدا تا ظهور مدل سازی عامل محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه کاربرد مدل سازی عامل محور به منظور تجزیه و تحلیل مسائل جمعیتی مورد توجه جمعیت شناسان قرار گرفته و جایگاه جمعیت شناسی در شناخت عمیقتر روندهای جمعیتی را ارتقاء بخشیده است . هدف از مقاله حاضر، بررسی سیر تکاملی جمعیت شناسی از ابتدا تا پیدایش و استفاده از مدل سازی عامل محور در مطالعات جمعیتی است. با مرور ادبیات موضوع، عدم توانایی پارادایم های جمعیتی در برقراری ارتباط بین سطوح خرد و کلان به عنوان یک محدودیت در تحلیل مسائل پیچیده جمعیتی روشن می شود. امروزه با توجه به توسعه ریاضیات و تولید نرم افزارها و پردازنده های قوی، مدل سازی عامل محور در بین جمعیت شناسان اهمیت ویژه ای دارد. سیاست گذاری مبتنی بر مدل سازی عامل محور به عنوان یک راهکار کارآمد با قابلیت تحلیل روابط بین سطح خرد و سطح کلان، احتمال تحقق اهداف دنبال شده به وسیله سیاست گذاریهای کلان را افزایش می دهد. این مقاله، با مرور سیر تکاملی پارادایم های مختلف و بیان ضرورت بهره گیری از رویکرد مدل سازی عامل محور در فرآیند تحلیل مسائل جمعیت شناسی، جایگاه مدل سازی عامل محور به همراه نقاط قوت وضعف آن در مقایسه با سایر پارادایم ها را بررسی و معرفی می کند. در پایان پیشنهاداتی برای استفاده از مدل سازی عامل محور در تحلیل مسائل جمعیتی ایران ارائه می شود.
صاحب خانه شدن در ایران: تحلیلی بر رابطه ویژگی های سرپرست خانوار و مالکیت مسکن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسکن و سرپناه از جمله نیازهای اولیه هر خانوار شمرده می شود و شکل گیری و افزایش تعداد خانوارها در جمعیت، به معنای تقاضای بیشتر برای واحدهای مسکونی است. با هسته ای شدن خانواده و عمومیت یافتن الگوی سکونت نومکان، داشتن خانه و مسکن مستقل، جزء اولویت ها و اهداف مهم در چرخه زندگی افراد و خانوارهاست که معمولا به تناسب شرایط و ویژگی ها خود مایلند خانه ای مخصوص خود داشته باشند. مقاله حاضر، چگونگی ارتباط ویژگی های سرپرستان خانوار با احتمال مالکیت مسکن در ایران را مورد تحلیل قرار می دهد. برای این منظور، داده های سطح فردی سرشماری 1390 کشور مورد استفاده قرار گرفته و با استفاده از تحلیل های دومتغیره و چندمتغیره، احتمالات مربوط به نحوه تصدی گری مسکن برحسب تفاوت در مشخصه های اقتصادی، اجتماعی و جمعیتی سرپرستان خانوارها برآورد گردیده است. یافته ها نشان می دهد که وضعیت مالکیت واحدهای مسکونی برحسب ویژگی های سرپرستان خانوار، نظیر جنسیت، محل سکونت و تولد، بعد خانوار، وضع زناشویی، اشتغال، تحصیلات و سن تفاوت دارد و 29 درصد از تغییرات نسبت احتمالات مالکیت مسکن را تبیین می کنند. بررسی های بیشتر در خصوص جایگاه مسکن در اولویت های سبد هزینه خانوار، فشار هزینه های مسکن بر اقتصاد خانوارها، و حتی ارتباط موضوع مسکن با تصمیم های جمعیتی زوجین و خانواده ها در خصوص ازدواج و تشکیل خانواده جوانان، تصمیم به داشتن فرزند و تعداد فرزندان و نظایر آن در تحقیقات آتی ضرورت دارد.