فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۲۱ تا ۱٬۸۴۰ مورد از کل ۳٬۲۱۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
تضاد مرگ با زندگی، انکار مرگ و ضرورت تداوم زندگی، انسان ها را ناگزیر از پذیرش مرگ ساخته است. این وضعیت سبب شده انسان ها همواره در مرز پذیرش و انکار مرگ حرکت کنند. به علاوه آنچه مرگ را پذیرفتنی یا قابل انکار می سازد، معانی ساخته شده اجتماعی مرگ است که از طریق فرایند های متعدد یادگیری به جامعه منتقل می شود. نتایج تحلیل پدیدارشناختی تجربی واکنش به مرگ بین 8 مشارکت کننده زن در مشهد که با حداکثر نوسان از لحاظ دین داری برگزیده شده اند نشان داده اولاً واحد های معنایی واکنش به مرگ را می توان در ذیل سه موضوع اصلی شامل «آمادگی برای مرگ»، «دانستن زمان مرگ» و «اراده مرگ» قرارداد که هر سه بر معنای کلی تر مفهوم «پذیرش یا انکار مرگ» دلالت دارند. ثانیاً فهم های مذهبی تأثیر عمیقی بر تجربه های واکنش به مرگ دارند. افراد مذهبی میل به پذیرش و افراد غیرمذهبی میل به انکار مرگ دارند؛ فکر مداوم درباره مرگ، میل به دانستن بیشتر درباره مرگ و تمهید برای مرگ از جمله دلالت های پذیرش مرگ بین مشارکت کنندگان مذهبی و جایگزینی فکر مرگ، عدم تمایل به دانستن درباره مرگ و تمهید ننمودن برای مرگ بین مشارکت کنندگان غیرمذهبی دلالت روشنی بر به حاشیه راندن و انکار مرگ دارد.
نگاهی به خشونت فوتبال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر، ورزش فوتبال را از بعد تاریخی در ایران مورد بررسی قرار میدهد. نویسنده بر اساس رویدادهای تاریخی این ورزش و "تجاری شدن" آن در ایران در پی بازسازی عوامل اصلی خشونت در ورزش فوتبال است
بررسی هویت ملی و ارتباط آن با برخی متغیرهای اجتماعی و جمعیتی ( مطالعه موردی شهر یاسوج )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کندوکاو کیفی پدیده جراحی زیبایی بینی (مورد مطالعه: زنان و مردان جراحی شده شهر آستارا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رینوپلاستی یا جرّاحی بینی یکی از پدیده هایی است که اخیراً در بسیاری از شهرهای بزرگ ایران و حتّی در شهرهای کوچکی مانند آستارا، رایج شده است. پژوهش حاضر در پی کندوکاو و فهم شرایط، بسترها و پیامدهای فرآیند پدیده رینوپلاستی در شهر آستارا است. این مطالعه از روش شناسی نظریه زمینه ای بهره می برد. ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه عمیق می باشد. بیست مشارکت کننده (سنین ۴۵-۱۸) شامل ۱۰ زن و ۱۰ مرد در این پژوهش مشارکت کردند. برای انتخاب مشارکت کنندگان و مفاهیم از یکی از استراتژی های روش نمونه گیری هدفمند؛ یعنی حدّاکثر تنوّع و هم چنین، نمونه گیری نظری استفاده شده است. مقولات استخراج شده در یک مدل پارادایمی تنظیم شد که شامل ۱۰ مقوله است. تحلیل داده ها نشان داد که دلایلی از جمله رسانه ها و نفوذ مدل های نقش، ادراک و اهمیّت زیبایی و انگیزه همسریابی به عنوان شرایط علّی شناخته شد، فراگیری عمل و فشار هنجاری و شرایط مالی، شرایط زمینه ای و مداخله گر درباره عمل بینی است. راه بردهای کنش/ کنش متقابل نیز عبارت اند از: بازاندیشی و انجام عمل. نتیجه حاصل از سوی مشارکت کنندگان، مطلوب و مثبت ارزیابی شد. رضایت-مندی، تسهیل روابط اجتماعی و تأیید اجتماعی پیامد این عمل برای بخش عمده ای از مشارکت کنندگان بوده است. در نهایت، رینوپلاستی به مثابه بازاندیشی و تغییر رضایت بخش به عنوان مقوله هسته استخراج شد.
بررسی جهت گیری ارزشی و ارتباط آن با تغییرات اقتصادی و اجتماعی در استان هرمزگان (مورد مطالعه شهروندان شهر بندرعباس)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
از آنجا که ارزش ها نیرومندترین عنصر تعیین کننده در نظام اجتماعی و فرهنگی جوامع به شمار می روند و شیوه جهت گیری، کنش و تعامل افراد را تعیین و هدایت می کنند. لذا این مقاله در صدد است ضمن شناخت وضعیت جهت گیری ارزشی افراد، رابطه بین تغییرات اقتصادی و اجتماعی و نوع جهت گیری ارزشی را مورد بررسی قرار دهد. داده-های این تحقیق با انجام 31 مصاحبه کیفی از میان افراد هیجده سال و بالاتر ساکن در شهر بندرعباس، گردآوری و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که 6/51 درصد از مصاحبه شوندگان دارای جهت گیری ارزشی مادی، 9/41 درصد دارای گرایشات ارزشی التقاطی و 5/6 درصد نیز دارای گرایشات ارزشی فرا مادی گرایانه بودند. بعبارت دیگر، افراد ارزش های مادی را نسبت به ارزش های فرامادی، در اولویت بالاتری قرار می دهند. همچنین افراد جوانتر نسبت به افراد مسن تر، و افراد دارای تحصیلات بالاتر نسبت به افراد دارای تحصیلات پایین تر، بیشتر به سمت ارزش های فرامادی گرایش دارند. در خصوص وضعیت اقتصادی شهر بندرعباس، همه مصاحبه شوندگان به جز یک نفر که توسعه اقتصادی در شهر بندرعباس را بر مبنای شرایط سیاسی می دانست، اعتقاد داشتند که از نظر اقتصادی و توسعه فضایی وضعیت شهر در طی چهار دهه گذشته بهتر شده است. اما در خصوص وضعیت اجتماعی و فرهنگی نظرات متفاوتی وجود داشت که آنها را به دو دسته تقسیم بندی نمودیم. همچنین نتایج حاصل از تحلیل داده های کیفی نشان می دهد که میزان اعتماد اجتماعی، تعاملات اجتماعی و عام گرایی مصاحبه شوندگان در سطح نسبتاً پایینی قرار دارد.
نقش سبک های هویتی در تبیین هویت ملی (مورد مطالعه دانشجویان دانشگاه اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میزان هویت ملی در میان اقشار جوان و نخبه دانشگاهی یکی از دغدغه های پیش روی دولت ها و جوامع چند فرهنگی همچون ایران است. این مسأله یعنی میزان احساس تعلق خاطر و آگاهی نسبت به مؤلفه های سازنده هویت ملی نیازمند بررسی معرف ها و عوامل روان شناختی، فرهنگی، جامعه شناختی و سیاسی تأثیرگذار برآن به ویژه در میان نسل های سوم و چهارم انقلاب است. به همین منظور پژوهش حاضر تلاش دارد با رویکردی تازه مبین های روان شناختی و جامعه شناختی هویت ملی را از دریچه سبک های هویتی بازبینی کند. چارچوبی که به زعم نظریه پردازان آن، افراد تجارب زندگی خود را متناسب با آن، معنا و تفسیر می کنند و اهداف زندگی خود را تعیین می کنند. به نظر می رسد نوع کاوش، جستجو، تعهد و تصمیم گیری درباره آن چه باید ارزش ها، باورها و اهداف ملی باشند و به دنبال آن، درگیر شدن کنش ها، تکالیف و انتخاب های مهم سیاسی و اجتماعی افراد؛ بتواند میزان هویت ملی در میان دانشجویان را تبیین کند. لذا سؤال اصل این است که آیا سبک های هویتی می تواند هویت ملی دانشجویان را پیش بینی کند و احتمالاً کدام سبک یا سبک های هویتی با افزایش و یا کاهش احساس و آگاهی نسبت به تاریخ، سیاست، فرهنگ و اجتماع افراد در ارتباط است؟ پاسخی که می تواند از طریق مطالعه بین رشته ای، راه حل هایی را برای افزایش هویت ملی دانشجویان بازنمایی کند. روش به کار رفته در این پژوهش از نوع پیمایشی است که در میان244 نفراز دانشجویان دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی93-94 انجام گردید. یافته ها نشان می دهد سبک های هویتی می تواند تا 31درصد از هویت ملی دانشجویان را تبیین کند. در این میان سبک هنجاری بیشترین تأثیر مثبت و هم افزا را داشت و سبک اجتنابی در جهت کاهش هویت ملی دانشجویان عمل کرد. این در حالی است که خودبسندگی، اکتشاف و جستجوگری فعالانه یعنی سبک هویتی اطلاعاتی نتوانست نقش معناداری در جهت افزایش یا کاهش هویت ملی ایفا کند.
رویکرد واقع گرایانه ی تاریخی در رمان «الزلزال» طاهر وطار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جامعه الجزایر طی تاریخ پرفراز و نشیبش، انقلاب های متعددی را تجربه کرده است، انقلاب تاریخی 1962م ضد استعمار فرانسه، انقلاب کشاورزی و پدیده ی اصلاحات ارضی 1971م از جمله مهم ترین رخدادهای واقعی به شمار می روند که تاریخ معاصر الجزایر آن را به خود دیده است. از این رو بدیهی می نماید ادبای برجسته و متعهد الجزایری، این رخدادها را زیر ذره-بین قرار داده و از منظر خود در این باره قلم زنی کنند.
طاهر وطار (2010-1936م)، از جمله بزرگترین رمان نویسان الجزایر، در رمان «الزلزال» خود، با نگاهی واقع گرایانه به برخی از مهمترین مسائل تاریخی جامعه ی خود می پردازد. پرداختن به پدیده ی اصلاحات ارضی و یا انقلاب کشاورزی، استعمار، آزادی و مسائل ریز و درشت مرتبط با آنها، پدیده هایی واقعی به شمار می رود که نویسنده با خلاقیت ادبی خود، آن ها را بازآفرینی می کند.
اندیشه ی سوسیالیستی حاکم بر رمان در مسائلی چون تبعیض های اجتماعی، عدم امنیت و آرامش، و ظلم و جور و ... نمود پیدا کرده و راه حل رهایی از همه ی این مشکلات و وقائع تاریخی- اجتماعی در انقلاب های سوسیالیستی خلاصه می شود.
این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی در صدد واکاوی نوع رویکرد نویسنده، در پرداختن به موضوعات اساسی رمان است و با توجه به تطابق رمان «الزلزال» با بسیاری از ویژگی های رمان تاریخی- رئالیستی، به نظر می رسد می توان رویکرد نویسنده را در این رمان، واقعگرایانه ی تاریخی توصیف کرده و آن را یک رمان تاریخی- رئالیستی قلمداد کرد.
حرمت روشنفکران راستین را پاس بداریم
حوزههای تخصصی:
نقش سیر و سفرهای تفریحی و علمی در توسعه «عام گرایی» دانش آموزان
حوزههای تخصصی: