فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۲۱ تا ۹۴۰ مورد از کل ۳٬۲۱۶ مورد.
منبع:
گفتگو دی ۱۳۸۵ شماره ۴۷
حوزههای تخصصی:
مخاطبان و مجموعه های تلویزیونی (قرائت های زنان از مجموع پرواز در حباب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"تلاش اصلی این مقاله، تبیین نحوه قرائت یا رمزگشایی، مجموعه های تلویزیونی توسط مخاطبان (زنان) است. این پرسش که مجموعه های تلویزیونی، به مثابه گفتمان هایی ترکیبی، چه معناها، ایده ها و ارزش هایی را ( از طریق به کارگیری یک سری تمهیدات، سازوکارها و شگردهای فنی و نیز به واسطه برخی رمزگان اجتماعی و ایدئولوژیک ) مرجح می سازند و مخاطبان چگونه این معناها، ایده ها و ارزشها را رمزگشایی و تفسیر می کنند ، موضوع اصلی پژوهش حاضر است. از این منظر، یک مجموعه نوعی «ترکیب بندی» عناصر مختلف و گاه متضاد است که حول «نقطه محوری» خاصی حدت یافته است. سوبژکتیویته مخاطبان نیز ترکیبی از عناصر مختلف است. در مواجهه این دو ترکیب بندی است که معنا برساخته می شود. در پژوهش حاضر، ابتدا کوشیده ایم با استفاده از روش تحلیلی نشانه شناختی – ساختگرایانه «خوانش مرجح» مجموعه «پرواز در حباب» را تشریح کنیم و سپس با استفاده از روش کیفی بحث گروهی متمرکز، به مطالعه قرائت های مخاطبان (زنان) از این مجموعه پرداخته ایم. از جمله نتایج این پژوهش در بخش نخست، آن است که خوانش مرجح این مجموعه می کوشد نهیلیسم اجتماعی نهفته در پس گرایش افراد به مواد مخدر را پنهان کند و علت اصلی شکل گیری این پدیده را به وجود منابع شر نسبت دهد. در بخش تحلیل قرائت های مخاطبان مشخص خواهد شد که مخاطبان، قرائت معارضی از این مسئله دارند.
"
کاربرد انسان شناسی سیاسی در کشورهای در حال توسعه
حوزههای تخصصی:
آغاز انسان شناسی به اواخر قرن نوزده و اوایل قرن حاضر برمی گردد‘ یعنی زمانی که کشورهای اروپای غربی بخش بزرگی از جهان‘ اقوام و فرهنگهای بی شماری را زیر سلطه نظام اقتصادی – سیاسی خود گرفتند و برای تداوم این سلطه نیاز به شناخت این مردمان و فرهنگ آنها بود. پس از جنگ جهانی دوم و با استقلال یافتن مستعمرات سابق‘ انسان شناسی سیاسی رسالتی تازه پیدا کرد و آن یاری رساندن به فرایند تشکیل دولتهای ملی در این کشورها بود. زیرا‘ بافتها‘ نهادها وباورهای سنتی موانعی جدی بر سر راه شکل گرفتن این دولتها بودند. در این مقاله ضمن ارائه تاریخچه مختصری از انسان شناسی سیاسی‘ مشکلات تشکیل دولتهای ملی و کاربردی عملی انسان شناسی سیاسی برای رفع این مشکلات مطرح می شود
مطالعه پدیدارشناسانه سبک زندگی جوانان در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر سعی شده است با رویکردی پدیدارشناختی به بررسی و بازسازی معنایی سبک زندگی جوانان شهر تهران پرداخته شود. غالب پژوهش های صورت گرفته دربارة این موضوع با اتخاذ استراتژی قیاسی و مبنا قراردادن تئوری های پیش ساخته به توصیف و تبیین آن پرداخته اند. حال آن که در روش پدیدارشناسی تمرکز بر کاوش دراین باره است که انسان ها چگونه به تجربه های خود معنا می بخشند و آنها را، هم به طور فردی و هم به شکل جمعی، به آگاهی تبدیل می کنند. این کار نیز از نظر روش شناختی مستلزم فهم این است که انسان ها چطور برخی پدیده ها را به تجربه درمی آورند. برای گردآوری چنین داده هایی لازم است که محقق به مصاحبه های عمیق با افرادی بپردازد که مستقیماً پدیده مورد نظر را تجربه کرده اند (تجربه زیسته دارند). این در تقابل با تجربه دست دوم و عملیاتی کردن متغیرهایی است که از درون نظریه های کلان روایت وار استخراج شده اند. از این رو بر مبنای شیوة در پرانتزگذاری هوسرل و رعایت معیارهای ساخت نمونه های آرمانی شوتس، چهار سبک زندگی لذت جویانه زیبایی شناختی، کارکردگرایانه، خرده فرهنگی، و منفعلانه به عنوان سبک های عمده زندگی جوانان شهر تهران نمونه سازی شدند.
موانع مشارکت اجتماعی شهروندان تهرانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
دامنه کنش متقابل اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرایند کنش متقابل اجتماعی ساز و کاری است که شکل گیری رابطه اجتماعی میان کنشگران را ممکن می سازد. این فرایند با تاثیرگذاری وتاثرپذیری متقابل میان کنشگران پدید می آید و در آن هر کنشگر با قابلیلها و توانمندی های فردی خود شرکت می کند. قابلیلها و توانمندیهای فردی هر کنشگر که سرمایه اجتماعی او به شمار می آید، برآمده از تجربه های اوست که در گذر زمان و بر اساس فرایند تجربه آموزی تغییر پذیر است. تغییر سرمایه اجتماعی فردی کنشگران سبب می شود تا وزن و موقعیت آنان در فرایند کنش متقابل نیز پیوسته یکسان نباشد و به ازای تغییرات سرمایه اجتماعی فردی کنشگران موقعیت آنان نیز در این فرایند تغییر کند. دامنه این تغییرات که دامنه کنش متقابل نامیده می شوند بینo0(صفردرجه) تا 90o (زاویه میان دو محور متقاطع) محدود است. تغییراتی که فراتر از آن محدوده صورت گیرد، سبب تغییر جهت رابطه میان کنشگران می شود.
اشتراکات فرهنگی - تاریخی بلوچ ها با سایر ایرانیان
حوزههای تخصصی:
" بلوچها به استناد منابع معتبر، پیش از ظهور اسلام در بلوچستان حضور نداشتهاند. بلوچها تبار آریایی داشته و آریایی ساکن شمال ایران ـ احتمالا کوههای البرز ـ بودهاند؛ سالها در ارتش ایران باستان نقش داشتهاند و سرانجام احتمالا در زمان خسرو انوشیروان، از شمال به کوههای کرمان کوچانده شدهاند؛ منابع جغرافینویسان عرب نیز، اثبات میکند که بلوچها، در زمان استقرار در کوههای کرمان، پیرو آیین شیعه بودهاند.
علاوه بر این زبان، شعر و موسیقی اعتقادات و باورهای آنان، نشان از ویژگیهای مشترک فرهنگی این قوم با دیگر اقوام ایرانی دارد. با این حال، قوم بلوچ، در 50-60 سال اخیر، تحت تاثیر مبارزه نخبگان تحصیل کرده در خارج از کشور در حال بیگانه شدن با سنتها و ارزشها و آداب و رسوم باقیمانده از گذشته خود است. "
مطالعه پدیدارشناختی اقدام به خودکشی در شهر آبدانان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی چند سال اخیر خودکشی در میان جوانان آبدانان رشد فزاینده ای به خود گرفته است. توصیف تجربه و درک از خودکشی و جهان پدیداری و پیامدهای این اقدام جهت شناخت زیست جهان جوانان این منطقه از اهمیت به سزایی برخوردار است. روش شناسی پژوهش حاضر کیفی است و از پدیدار شناسی اگزیستانسیالیستی برای انجام عملیات میدانی تحقیق و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش کلایزی استفاده شده است. یافته های به دست آمده از تجربه زیسته اقدام کنندگان به خودکشی، نشان از درک خودکشی به مثابه تسهیل گری ، سنت گریزی و واقعیت گریزی دارد. به همین جهت، احساس و درک متفاوتی نسبت به این اقدام در افراد مورد بررسی شکل گرفته است که دامنه آن از پذیرش تا طرد خودکشی در نوسان است. تجربه و درک شرکت کنندگان از جهان پدیداری، بر ناامیدی و تداوم سختی ها دلالت دارد. این اقدام پیامدها و آثار متفاوتی بر بدن زیست مند آن ها برجای گذاشته است که در ذیل دو مضمون کلی «شکنندگی بدن جسمانی» و «انزوای بدن پدیداری» قابل دسته بندی است. برساخته های معنایی حکایت از آن دارد که اقدام کنندگان به خودکشی در حال تجربه زیست جهان پیچیده، ناامن و دشواری هستند.
درآمدی بر رابطه فرهنگ و محیط
حوزههای تخصصی:
طرد اجتماعی مورد مطالعه: طرد عینی و ذهنی سالمندان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات اساسی در ساختار زندگی فردی و اجتماعی در دوران سالمندی و فقدان برنامه ریزی برای این مرحله از عمر، سالمندان و جامعه را با وضعیت کمابیش مسئله سازی مواجه کرده که نیازمند بررسی و ارزیابی همه جانبه است. طرد اجتماعی که در ادبیات نظری و نیز سیاست گذاری ها، تبدیل به مبحثی به روز برای تحلیل مسائل و مشکلات همه اقشار اجتماع، در سطوح و ابعاد مختلف شده است، چندیست در زمینه پژوهش های سالمندی نیز جای خود را به خوبی باز نموده است. این پژوهش به بررسی وضعیت شمول حاشیه ای شدن سالمندان شهر تهران با عینک طرد اجتماعی پرداخته، و این مفهوم را از پنج وجه بررسی کرده است: طرد از منابع مادی، طرد از خدمات اجتماعی، طرد از روابط اجتماعی، طرد از محله و نیز طرد از انواع فعالیت های اجتماعی و در دو سطح عینی و ذهنی تقسیم شده است.
براساس بررسی نتایج پیمایش که بر روی 123 سالمند شصت سال و بزرگ تر، در مناطق 1، 3، 8، 12، 17 و 18، از میان پنج وجه متفاوت طرد اجتماعی، تجربه طرد از انواع فعالیت های فرهنگی و احساس طرد از خدمات گوناگون، بیشترین فراگیری را بین سالمندان ساکن تهران داشته است. براساس یافته های پژوهش بین وجوه مختلف طرد اجتماعی ارتباط درونی وجود دارد، و طرد از یکی سبب تجربه طرد در بقیه وجوه می شود. درضمن طردی که سالمند به طور عینی در زندگی تجربه می کند، سبب طرد ذهنی و درنهایت احساس در حاشیه قرارگرفتن سالمند می شود.
تحلیل دسترسی به فرصتهای برابر در توسعه آموزش عالی دولتی در کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"دسترسی به فرصتهای برابر آموزشی یکی از آرمانهای بسیاری از نظامها(و از جمله نظام جمهوری اسلامی ایران که مبتنی بر عدالت اجتماعی طراحی شده)است.برای تحقق این مهم از یک سو به سنجش موقعیت میزان دسترسی به فرصتهای آموزشی در مناطق مختلف کشور و بین اقشار زن و مرد در مقاطع تحصیلی نظیر دبستان، راهنمایی تحصیلی، دبیرستان و دانشگاه نیاز است و از سوی دیگر راهکارهایی برای کاهش نابرابری در دسترسی به فرصتهای آموزشی باید مدنظر قرار گیرد.
در این مقاله که با استفاده از بخشی از نتایج پایان نامه دکتری در رشته مدیریت آموزشی در کشور تدوین شده است، ابتدا ضمن مرور ادبیات موضوع، برداشتهای مختلف از عدالت آموزشی و منظور از دسترسی برابر به فرصتهای آموزشی تشریح گردیده و راهکارهای ایجاد فرصت برابر در دسترسی به آموزش عالی با استفاده از تجارب جهانی مدنظر قرار گرفته است.سپس با انجام یک تحقیق توصیفی به سنجش موقعیت آموزش عالی در استانهای مختلف کشور با بهرهگیری از آمار دانشجویان دختر و پسر پذیرفته شده هر استان در کنکور سراسری سال مورد نظر دانشگاههای دولتی کشور نسبت به جمعیت دختر و پسر دیپلمه همان استان(در ردههای سنی 18-22 سال)در همان سال پرداخته شده است.سرانجام، استانهایی که دیپلمههای آنها در حد بالای متوسط جذبدانشگاهها شدهاند به تفکیک دختران و پسران و به کمک ضریب جینی و منحنی لورنز مشخص گردیدهاند.همچنین استانهایی که با معیار ورود دیپلمههای آنها به آموزش عالی دولتی، محروم تشخیص داده شدهاند، مشخص گردیده و نتایج آن با استفاده از نمودارها و جداول توصیف شدهاند."
واکاوی و تبیین نیاز های فرهنگی، تربیتی و اجتماعی اعضای هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان «در راستای تحقق اهداف سند تحول بنیادین آموزش و پرورش در حوزة فرهنگ»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سال 1393 به نام سال «اقتصاد و فرهنگ» اعلام گردید که بدون شک وجود مشکلات عدیده ای را در این حوزه نشان می دهد. لذا در راستای تحقق هدف راهبردی فوق، این مهم را بهانه ای برای انجام مطالعة حاضر قرار داده ایم. با توجه به اینکه مراکز آموزش عالی به عنوان اجتماع اندیشمندان و نخبگان می توانند در ایفای رسالت فرهنگی خود نقش مؤثری ایفا کنند، لذا واکاوی و تبییننیازهای فرهنگی اعضای هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان می تواند گامی در جهت تحقق این رسالت خطیر باشد که البته هدف اصلیپژوهش حاضر است. این پژوهش از نوعکاربردی و روش آن توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است و در انجام آن از دو روش کیفی و کمی استفاده شده است. جامعة آماری بخش کیفی تمامی صاحب نظران تعلیم و تربیت در سطح کشور بود که به روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب گردید. جامعة آماری بخش کمَی تمامی 181نفر مدرسین موظف و اعضای هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان در 6استان کشور بود که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شد. داده های پژوهش از طریق مصاحبة نیمه ساختار یافته و پرسشنامه محقق ساخته گردآوری گردید. طبق نتایج پژوهش در بخش کیفی نیازهای آموزشی اعضای هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان در زمینة مسائل اخلاقی، فرهنگی و اجتماعی عبارت اند از چهار حیطه: 1. فرهنگی، 2. اجتماعی، 3. اخلاقی و 4. سیاسی. یافته های پژوهش در بخش کمی نیز نشان داد که میزان نیاز اعضای هیئت علمی به آموزش در زمینة فرهنگی بیشتر از سطح متوسط است. همچنین مهم ترین نیاز اعضای هیئت علمی مربوط به گویة «آگاهی از نقش اساتید در ارتباط با حفظ، انتقال، اصلاح و بازآفرینی فرهنگ» بوده است.
تهدیدپذیری اقتصادی ، تهدیدپذیری هویت ملی مطالعه موردی ایران و کشورهای منطقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از شاخصه های اصلی ملت در عصر جدید، وجود نظام اقتصادی قدرتمند در سایه دولتی ملی است. تهدیدپذیری اقتصادی، منجر به تهدید نظام سیاسی می شود و فروپاشی اقتصادی یک نظام سیاسی بی شک یکی از عناصر و مولفه های هویت ملی را تهدید می کند. منطقه، پر تنش خاور میانه و وجود کشورهای رقیب و دشمن ایران در منطقه، می تواند عوامل بیرونی این تهدید هویتی در نظر گرفته شود؛ به طوری که بر اساس سند چشم انداز بیست ساله، ایران در افق 1404 ه-ش باید به جایگاه اول اقتصادی منطقه دست یابد. این مقاله، با معرفی مفهوم تهدید پذیری اقتصادی و تعیین ابعاد، مولفه ها و شاخص های آن، به بررسی یکی از عوامل استراتژیک شناخت تهدیدات هویت ملی (تهدیدات اقتصادی) می پردازد. بر اساس الگوی ارایه شده، کشورهای برخوردار از رشد اقتصادی مستمر و درونزای بالاتر، توزیع عادلانه تر و استقلال اقتصادی بیشتر، کمتر در معرض تهدیدات اقتصادی هستند. در نتیجه نظام سیاسی و هویت ملی آن ها کمتر در معرض خطر است. در ادامه، شاخص ترکیبی تهدیدپذیری اقتصادی (ETI) معرفی، و روند تغییرات آن طی دوره زمانی 2005-1995 محاسبه شده است.با توجه به نتایج به دست آمده، اقتصاد ایران از نظر توزیع عادلانه، استقلال اقتصادی و تهدید پذیری کلی اقتصادی در مقایسه با اقتصاد کشورهای عربستان، ترکیه و رژیم اشغالگر قدس در معرض تهدیدات بیشتری است و در بعد رشد درونزای اقتصادی از میان کشورهای یاد شده در مقایسه با عربستان سعودی دارای وضعیت بهتری می باشد.