"سفرنامه های دوره صفوی و قاجاری، صرف نظر از کاستی های محتوایی و روش شناختی شان،به عنوان یکی از اسناد معتبر تاریخی، شرح آداب و رسوم و بازنمایی جهان ایرانی در منظومه فکری سفرنامه نویسانی است که با تصویر سازی از ایران بنیاد های شناخت نسبت به جهان ایرانی را در ذهن و ضمیر مخاطبانشان استوار ساختند.
دوره صفویه که با تلفیق سه عنصر مهم هویت ساز یعنی مذهب، اسطوره و سرزمین، پایه گذار عصر نوینی در فرآیند هویت یابی ایرانیان به شمار می آید و دوره قاجاریه، که سرآغاز مداخله همه جانبه اروپاییان در جهان ایرانی و تاثیر عمیق آن بر هویت ایرانی است، در نقطه تمرکز این مقاله واقع شده اند. هدف مقاله پاسخ به این پرسش اصلی است که مهمترین ممیزه های فرهنگی ایرانیان که در این سفرنامه ها مورد توجه قرار گرفته است کدامند؟
مقاله با توجه به تعریف مفهوم هویت که بر وجود «دیگران» در فرآیند هویت یابی تاکید می کند، و توجه به نقش مولفه های فرهنگی در تکوین هویت ملی، مولفه های هویت فرهنگی ایرانیان را به صورت زیر احصا نموده است: مولفه های مثبت عبارتند از: مدارای دینی، دین مداری، میهمان نوازی، علم آموزی، شعردوستی، دلبستگی به مولفه های هویت ایرانی، مرجعیت روحانیت در بین مردم و رواج فرهنگ عفاف در میان توده ها.
و در بعد منفی شناسه های مهم عبارتند از: خرافه گرایی و تقدیر باوری، تجمل گرایی، پنهانکاری و دورویی، فقدان شایسته سالاری، عافیت طلبی و مسامحه کاری، فقدان روح نقادی و فساد دستگاه سیاسی و جدایی کامل بین دولت و مردم. "
هدف از ارائه این مقاله بررسی رابطه فرهنگ سازمانی و سبکهای رهبری میان رؤسای دانشکده های نه دانشگاه بوده است. در این پژوهش 562 نفر از اعضای هیئت علمی به پرسشنامه های ارزیابی فرهنگ سازمانی، ارزیابی مهارتهای مدیریتی و سبک رهبری پاسخ دادند. جامعه آماری این مطالعه در هفت دانشکده مشابه از 3829 عضو هیئت علمی تشکیل شده است. به دلیل اینکه ممکن بود استادان دانشگاههای مورد نظر تمایل اندکی به همکاری داشته باشند، برای پرهیز از افت تعداد نمونه، پرسشنامه ها در میان همه استادان پخش شد. تحلیل داده ها نشان داد که میان فرهنگ سازمانی موجود و آرمانی اعضای هیئت علمی فاصله وجود دارد. اعضای هیئت علمی بر این باورند که در فضایی کار می کنند که دارای این ویژگیهای فرهنگی است: گرایش به پایداری، قانونها و سیاستگذاریهای رسمی، هماهنگی و کارایی، هدف محوری و تأکید بر پیامدها. با این حال، با بررسی پاسخهای اعضای هیئت علمی به پرسشنامه ها آشکار شد که فرهنگ سازمانی آرمانی آنها شامل انعطاف پذیری، آزادی عمل، همکاری، رشد منابع انسانی، نوآوری و آفرینش، خطر پذیری، رشد حرفه ای و کسب دانش و مهارتهای حرفه ای است. همچنین، تحلیل داده ها آشکار ساخت که اثربخشی مهارتهای مدیریتی زمانی بالاست که بین نوع فرهنگ سازمانی و سبک رهبری و مهارتهای مدیریتی همنوایی وجود داشته باشد.
هویت ملی فراگیرترین و مهم ترین سطح هویت در تمام نظام های اجتماعی است که بر کلیه حوزه های فرهنگ، اجتماع، سیاست و حتی اقتصاد تاثیرگذار است. پژوهش حاضر با علم به اهمیت هویت ملی به عنوان مهم ترین مولفه نظم و انسجام اجتماعی به بررسی میزان آگاهی، احساس تعلق و وفاداری جوانان نسبت به نمادهای مشترک در جامعه به عنوان معرف های هویت ملی پرداخته است. در این راستا تاثیر عواملی همچون جهانی شدن و مصرف رسانه های خارجی، رضایت اجتماعی (رضایت از کار، زندگی و تحصیل) و پایگاه اقتصادی و اجتماعی بر نگرش جوانان نسبت به هویت ملی مورد مطالعه قرار گرفته است. تحقیق حاضر از نوع پیمایشی و اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شده است. جامعه آماری جوانان 16 تا 29 سال شهرستان رودسر در استان گیلان بوده که از این تعداد 400 نفر به عنوان نمونه انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج تحقیق حاکی از آن است که: (1 18.5 درصد پاسخگویان دارای هویت ملی سطح بالا، 13 درصد متوسط و فقط 1.5 درصد دارای هویت ملی سطح پایین هستند. (2 در حدود 47 درصد نمونه آماری دارای مصرف رسانه های خارجی می باشند یعنی از اینترنت و ماهواره استفاده می کنند. میانگین هویت ملی این دسته به طور معنی داری کمتر از جوانانی است که اصلا از اینترنت و ماهواره استفاده نمی کنند. (3 رابطه هویت ملی با رضایت اجتماعی مثبت (r=0.50) و با پایگاه اقتصادی- اجتماعی منفی (r=-0.12) است. (4 اگرچه هر سه متغیر مستقل مورد بررسی دارای همبستگی ساده معنی دار با هویت ملی بودند اما فقط دو متغیر رضایت اجتماعی و مصرف رسانه ای خارجی شرایط لازم برای ورود به معادله رگرسیونی جهت پیش بینی هویت ملی را داشتند. (5 در کل، این متغیر 30 درصد واریانس هویت ملی را تبیین می کنند.
این مقاله مروری بر روش و رویکرد کلیفورد گیرتز در باب دین و فرهنگ است. تحلیلی از رویکرد او در اینکه چگونه آیین ها، مناسک و الگوهای مشخص، خود را همچون «متن» بر پژوهشگر عرضه می کنند و پژوهشگر به جای رویارویی با واقعیت های ایستا، بی جان و منفعل، در روندی پویا و بازسازی شونده مبتنی بر مشاهده و حضور، در میدان جای می گیرد.
وی می کوشد بدین پرسش ها پاسخ گوید. او در این زمینه از معنا و فرهنگ در چارچوب جامعه شناسی تطبیقی کسانی چون وبر و دورکیم بهره می گیرد و با بازخوانی آنها، رویکردی تفسیری را نسبت به شناخت دین و فرهنگ برمی گزیند.
این پژوهش، روش و رویکرد او را به دین و فرهنگ بررسی می کند و تحلیلش را درباره پرسش های پیش گفته باز می کاود.