فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۳۰۱ تا ۳٬۳۲۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
Purpose: The aim of this study was to identify the main components of school performance evaluation in desirable condition. Methodology: The present study was a descriptive cross-sectional study. The statistical population of the study consisted of 1980 high school principals who were selected based on Cochran's formula of 322 students using cluster-cluster sampling method. Educational management (including 15 university professors, 20 administrators and 15 school administrators) selected through purposive sampling, semi-structured interviews were conducted, primary components identified and then identified by the researcher to determine the final components. It had 172 items and its face validity and content validation by Tidopa experts for it was 75/0 using Cronbach's alpha, was used. Data were analyzed using exploratory factor analysis and structural equations. Findings: The findings indicated that the following components could be considered for evaluating the performance of 12 components and 172 sub-components: 1- Management and leadership 2- Administrative and financial affairs 3- Teaching processes- Learning and planning 4-Axis programs 5-Information technology and intelligence 6-Physical space and equipment 7-Empower teachers and staff 8-Supplemental, extracurricular activities 9-Organizational climate and organizational culture10-Interaction with school environment and Gaining Experiences11- Physical Education, Health and Well-being 12- Staff Involvement, Parents and Students in School Affairs Conclusion: School management has a very important role in school performance. Therefore, school management and leadership as the main pillar of schools should play a scientific role and with respect to good human relations which will play an important role in enhancing school performance. Keywords: Evaluation, Performance, Schools, Desire.
جنسیت، فهم از درد و رفتار بیماری: مطالعه ای در شهر سمنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۰
1 - 42
حوزههای تخصصی:
پرسش اصلی این مقاله آن است که رابطه جنسیت با درک از درد و مواجهه با آن چگونه است؟ برای پاسخ به این پرسش از رهیافت داده بنیان و تکنیک مصاحبه نیمه ساخت یافته استفاده شد. حجم نمونه 34 نفر بود که با نمونه گیری هدفمند و نظری در دو محله تعاون و سعدی در شهر سمنان انجام شد. یافته ها نشان دادکه مقوله درد در چهار پارادایم سنتی (رفتار بهداشتی سنتی)، بدن زیبا و متناسب (رفتار بهداشتی مدرن)، بدن به مثابه ابزار، بازگشت به طبیعت (رفتار سلامتی پسامدرن) شناسایی شد. از نظر زنان به ویژه در پارادایم سنتی و بدن به مثابه ابزار بسیاری از دردها طبیعی بوده و کاملا زنانه است. آنان این دردها را تحمل می کنند. مردان به درد طبیعی باور ندارند. درد تحمیلی بین هر دو جنس دیده می شود. درزنان فهم تحمیلی از درد وجود دارد و آن را به ماهیت زنانه خود مربوط می دانند؛ اما مردان درد تحمیلی را با نقش نان آوری خود مرتبط می دانند. زنان در پارادایم بدن زیبا و متناسب دردهای زنانه را تحمیلی می دانند و سعی می کنند در مقابل آن مقاومت کنند. زنان در پاردایم سنتی درد زنانه را طبیعی دانسته، آن را پذیرفته و تحمل می کنند. در پاردایم بازگشت به طبیعت نیز درد انکار شده و به مثابه نوعی آگاهی تلقی می شود.
سالمندی و ناخشنودی در روابط خانوادگی (مطالعه ای پدیدارشناسانه در بین سالمندان تهرانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۹
79 - 129
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور شناخت ماهیت، سنخ ها و تجربه زیسته سالمندان در زمینه ناخشنودی در روابط خانوادگی، با رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی به مطالعه ناخشنودی های سالمندان تهرانی در این روابط پرداخته است. روش نمونه گیری، نمونه گیری هدفمند با استراتژی دردسترس بود. افراد مورد مطالعه شامل 30 نفر از مردان و زنان سالمند شهر تهران بود که با آنها مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته انجام شد و داده ها با تکنیک تحلیل تماتیک (مضمونی) تحلیل شدند. یافته ها حاکی است که سالمندان ضمن درک غفلت گونه از ناخشنودی، تجارب چندگانه ای از ناخشنودی و انواع آن داشتند که مهمترین آنها، سوء رفتار کلامی، سوء رفتار جسمی، سوء رفتار احساسی/عاطفی، بی اعتباری و نامراقبتی توسط اعضای خانواده بود. ناخشنودی را براساس نوع آن که سالمندان در روابط خانوادگی تجربه کرده اند، می توان به 5 سنخ تقسیم کرد: عاطفی، کلامی، مراقبتی، اقتصادی و مالی، و جسمی. در مقابل، سالمندان استراتژی های متفاوتی را برای مواجهه با این ناخشنودی ها در پیش گرفته اند که رایج ترین آنها، سکوت و تساهل، و طرد انتخابی است. یافته ها دلالت بر آن دارند که سالمندان، اگرچه ناخشنودی های مضاعف و چندگانه ای را تجربه می کنند، اما شکل این تجربه فراگیر نبوده و از الگوی متفاوتی در بین سالمندان برحسب مرد و زن، بی /کم سواد و باسواد، و شاغل و غیرشاغل تبعیت می کند.
علوم اجتماعی و مسئله مفروضات پشت صحنه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آن جایی که رابطه علم و ایدئولوژی یکی از پیچیده ترین روابط فرهنگی است، برای رسیدن به این بینش در فهم پدیدارها، نیازمند فهم دقیق تری از این رابطه هستیم. برای گذر از «دوگانه ها» نیازمند طرح مسئله «مفروضات پشت صحنه» در نگاه الکساندر هستیم. مفروض به مثابه یک مفهوم خنثی نیست بل دارای لایه های هرمنوتیکی است. به انحاء گوناگون بینش جامعه شناختی محقق را گرفتار می کند. بسیاری تو-در-تو-بودن مفاهیم در بستر تاریخی را بسیار ساده انگارانه مفهومینه می کنند و چنین می پندارند که با کاربردی کردن مفاهیم در بستری دیگر مشکل مفروضات پشت صحنه مرتفع خواهد شد. تاریخیت به مثابه یک امر بسیط قابل فهم نیست. تاریخیت ذیل عالمیت قابل فهم است. این عالمیت تاریخی شده جزیی از آن دغدغه ای است که به آن مفروضات پشت صحنه اطلاق می شود. برخی ممکن است این اشکال را وارد کنند که الکساندر در چنین سیاقی این مفهوم را بکار نبرده است. پاسخ این است که مفروض بودن مفروضات خود مسئله ای متا-تئورتیک است و الکساندر خود نیز از این مسئله غفلت کرده است و منطق را به مثابه امری جهانشمول مفهومینه کرده است که خود ذیل منطق ارسطویی قابل درک است و نباید آن خبط را دوباره تکرار کنیم.
تبیین عوامل جامعه شناختی مؤثر بر نگرش های بین نسلی به کارکردهای ازدواج (مطالعه موردی سه نسل از زنان شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۰
217-244
حوزههای تخصصی:
ازدواج در فرهنگ ایرانی مهمترین و مقبول ترین راه برای تشکیل خانواده و ساماندهی بقای نسل و کسب آرامش روانی است.این پژوهش به بررسی کارکردهای ازدواج از منظر سه نسل از زنان اصفهانی توجه دارد و هدف آن تبیین و تحلیل بین نسلی عوامل مؤثر بر نگرش افراد نسبت به کارکردهای ازدواج است و به این سؤال پاسخ می دهد که نگرش سه نسل از زنان اصفهانی نسبت به کارکردهای ازدواج تحت تأثیر چه عواملی است؟ در مبانی نظری از نظریه های اینگلهارت، گیدنز ، باومن استفاده گردید.روش تحقیق مورد استفاده در مقاله حاضر، پیمایش و ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه است .جامعه آماری تحقیق هم زنان 25 تا 49 ساله مناطق یک، شش و چهارده شهر اصفهان می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری سهمیه ای 384 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند.نتایج پژوهش نشان داد متغیر تعلق به نسل های گوناگون، میزان دینداری، میزان اعتماد اجتماعی و میزان فردگرایی رابطه ای معنادار با نگرش افراد نسبت به کارکردهای ازدواج دارد. رابطه بین رضایت از زندگی و پایگاه اقتصادی- اجتماعی با نگرش افراد نسبت به کارکردهای ازدواج در معادله رگرسیون معنادار نبوده است. براساس نتایج تحقیق، باوجود برخی تفاوت ها ، تضادی در ادراک نسل ها درمورد اهمیت و کارکرد ازدواج وجود ندارد.
رابطه جنسیت، وضعیت تأهل و شیوه اعمال قدرت در خانواده با دین داری دانشجویان دانشگاه مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دین، نهاد مهم اجتماعی است که با تاروپود جامعه ایران گره خورده و منشأ تحولات مهمی همچون انقلاب اسلامی شده است. در این زمینه برای گسترش دین داری در کشور به ویژه بین جوانان تلاش های زیادی انجام شده است؛ بنابراین، با توجه به اهمیت دین داری، در پژوهش حاضر تلاش شده است میزان دین داری و عوامل مرتبط با آن بین دانشجویان بررسی شود. نمونه آماری 407 نفر از دانشجویان پسر و دختر مقطع کارشناسی دانشگاه مازندران است که ازطریق نمونه گیری خوشه ای 15 کلاس درس به صورت تصادفی انتخاب شد و به مقیاس شیوه اعمال قدرت در خانواده (خوش فر و محمدی نیا، 1393) و مقیاس دین داری (Glock & Stark, 1965) پاسخ دادند. نتایج نشان می دهند بیشتر دانشجویان (3/54 %) دین داری بالایی دارند و تفاوتی در دین داری پسران و دختران وجود ندارد؛ اما متأهلان از مجردها دین دارترند. براساس ضرایب رگرسیون گام به گام، سه متغیر شیوه اعمال قدرت دموکراتیک، استبدادی و وضعیت تأهل 13 درصد واریانس دین داری را پیش بینی می کنند.
نقش طراحی محیطی بر پیشگیری از سرقت داخل خودرو در پارکینگ ها و معابر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال یازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
37 - 54
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: سرقت لوازم داخل خودرو جزء جرایمی است که امنیت عمومی را به مخاطره انداخته و به احساس امنیت عمومی، آرامش ذهنی و سلامت افراد آسیب می رساند. این تحقیق با هدف، «نقش طراحی محیطی بر پیشگیری از سرقت داخل خودرو در پارکینگ ها و معابر در شهرستان زنجان» انجام گردیده است. روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی- پیمایشی و به شیوه نمونه گیری تصادفی از طریق توزیع پرسشنامه محقق ساخته در بین جامعه آماری انجام شده است. داده های آماری، توسط نرم افزار Spssمورد تحلیل قرار گرفت. جامعه آماری به صورت تمام شمار و تعداد ۱۰۰ نفر از کارشناسان اجرایی در ستاد انتظامی استان و شهرستان زنجان و متخصصین پارکینگ های شهرداری زنجان، می باشد. روایی پرسشنامه توسط خبرگان تأیید و مقدار پایایی، توسط شاخص آماری آلفای کرونباخ، برابر با 921/0و بسیار بالا می باشد. یافته ها: براساس آزمون ﮐوﻟﻮموﮔﺮوف-اسمیرﻧﻮف، وضعیت داده ها نرمال بود. برابر آزمون t تک نمونه ای با سطح معنی داری کوچک تر از 05/0 و اطمینان 95 درصد، فرضیه های اصلی و فرعی تحقیق تأیید گردید و بر اساس آزمون رتبه ای فریدمن میانگین مؤلفه های کنترل دسترسی( 49/4)، سخت کردن آماج جرم (14/4)، قلمرو سازی (61/3)، نظارت (40/3) فعالیت پشتیبانی (74/2) و مراقبت و نگهداری از فضا (63/2)، تأثیر بر پیشگیری از سرقت داخل خودرو دارند. نتیجه گیری: براساس نتیجه گیری از یافته ها، طراحی محیطی (متغیر مستقل) و مؤلفه های آن بر پیشگیری از سرقت داخل خودرو در پارکینگ ها و معابر تأثیر دارند. بیش از 50 درصد اعضای جامعه اعتقاد به تأثیر زیاد گویه ها (قلمروسازی، نظارت، کنترل دسترسی، مراقبت و نگهداری از فضا و ...) بر پیشگیری از سرقت داخل خودرو در پارکینگ ها و معابر دارند.
بررسی غرور ملی و عوامل مؤثر بر آن در میان شهروندان شهر کاشان در سال 1397(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال بیستم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
116 - 144
حوزههای تخصصی:
غرور ملی یکی از انواع احساسات مثبت به دولت- ملت و دلبستگی های ملی است که می تواند بیانگر نوعی وفاداری ملی باشد. بدین سبب، این مفهوم در تحقیقات مختلف مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. هدف این مقاله، سنجش احساس غرور ملی در دو بعد غرور ملی سیاسی و غرور ملی فرهنگی در شهر کاشان و تعیین عوامل مؤثر بر آن بود. این تحقیق، در چارچوب روش های کمٌی و با استفاده از تکنیک پیمایش انجام پذیرفته است. بدین منظور تعداد 574 نفر از شهروندان شهر کاشان که بالای 18 سال سن داشتند، به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب، و با استفاده از پرسش نامه ساختار یافته، به صورت حضوری با آن ها مصاحبه شد. یافته ها نشان می دهند که میانگین احساس غرور ملی کلی و غرور ملی فرهنگی شهروندان کاشانی قدری بالاتر از حد متوسط، ولی غرور ملی سیاسی آن ها اندکی پایین تر از این حد می باشد. افزون براین، متغیر های سن، استفاده از رسانه ملی، خوش/بدبینی به آینده کشور، احساس تبعیض اجتماعی و نگرش سیاسی از عوامل مؤثر بر احساس غرور ملی است. در یک نتیجه گیری کلی می توان گفت که غرور ملی به عنوان یکی از شاخص های مهم دلبستگی ملی در حد قابل ملاحظه ای تحت تأثیر شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی قرار دارد.
The effect of leadership style on innovation with regard to mediating role of commitment and organizational climate(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The purpose of this study was to determine the impact of leadership style on innovation according to the mediating role of commitment and organizational climate. Methodology: The research method was applied in terms of purpose and descriptive-survey in terms of data collection method. The statistical population of the study consisted of all employees of the Tax Administration of Iran. Using Cochran formula and stepwise cluster random sampling, 752 individuals were considered as the sample size. Data were collected using standardized and transformational leadership questionnaires by Bass & Avilio (2000); organizational commitment by Meyer & Allen (1997); Holpin & Croft (2000); After collecting the questionnaires, the data were analyzed by mean, standard deviation, percent, frequency and table using SPSS software and statistical inference was made by structural equation modeling using lisrel software. Path coefficients and software significant coefficients were used to investigate the research hypotheses. Findings: The results showed that the degree of fit of the proposed model was appropriate according to the research components; transformational leadership on innovation with mediator role of organizational commitment was 0.90, transformational leadership on innovation with mediator role of organizational commitment. 0.82, pragmatic leadership influenced innovation with mediator role of organizational commitment 0.99, also pragmatic leadership influenced innovation with mediator role 0.71. Conclusion: Managers can increase employees' organizational commitment by adopting transformational leadership style or a combination of transformational and pragmatic leadership style rather than pragmatic style.
Design and validation of art teaching pattern in elementary school of Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The purpose of this research is to design and validate the model of teaching appropriate art for primary school students in Iran. Methodology: The present research is applied in terms of practical purpose, descriptive correlation in terms of data collection and content analysis in terms of qualitative research method and using textbooks and articles of journals and conferences, in order to extract dimensions, components and indicators of learning environment. There has been a change in learning. Then, the experts of educational sciences and psychology, using the Delphi method, after discovering, rejecting or confirming the discovered components, and after calculating the validity and reliability of the researcher-made questionnaire made from the dimensions, components and indicators obtained, provide a qualitative model of art education model. Was. Findings: The results of the present study were based on a model of 61 themes as basic themes and 24 organized themes and 7 comprehensive themes were extracted. Based on the results of this model, 7 indicators of art teaching model include teaching method index including group and individual dimensions, student index which includes dimensions of knowledge, attitude, skill, intelligence and thinking, teacher index which includes dimensions of teaching method, scientific development and promotion. , An index of opportunities that includes the dimensions of culture, heritage, art and art in society, an index of weaknesses that includes the dimensions of parents, education, time, equipment and books and an index of strengths that includes upstream documents and the status of art and finally an index of principles that includes The principle of moderation, the principle of creation, the combination of art with the goals and the principle of freedom. Conclosion: Through the teaching of art, children's skills, creativity, talent, intelligence and imagination can be explored and hidden points in the child's mind can be discovered.
Design and validation of entrepreneurship skills pattern in employees(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The present study was designed and validated the Entrepreneurial Skills Model in Saze Gostar Saipa Industrial Company. Methodology: The research method was purpose-based, applied-fundamental; in terms of data type, mixed (qualitative-quantitative), of exploratory type; it was survey-based on data collection method. Statistical population in the qualitative section was academic and industrial experts including senior managers of Sazeh Gostar Saipa Industrial Company. The statistical population in the quantitative part of the study included all employees of Saze Gostar Saipa Industrial Company. Using Cochran formula, 309 persons were selected using multi-stage sampling. In this research, library method, semi-structured interview (qualitative section) and researcher-made questionnaire (quantitative section) were used for data collection. Content analysis was used to analyze the qualitative data of the research and in the quantitative part descriptive and inferential statistical methods (structural equation modeling, exploratory factor analysis and single sample t-test) were used. Findings: The findings showed that entrepreneurial skills include technical, managerial, interpersonal, interpersonal, applied and critical thinking skills. The model presented in the present study was also well-fitted. Conclusion: According to the findings of the study, it can be acknowledged that in order to acquire entrepreneurial skills in Saze Gostar Saipa Industrial Company, it is necessary to pay attention to the technical, communication and thinking skills of the employees and to train them.
Effectiveness of Life Skills Training on Coping strategies and Psychological Capital of female students(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The purpose of the present study was to determine the effectiveness of life skills training on coping strategies and psychological capital of adolescents. Methodology: The research design was quasi-experimental with pretest-posttest design with the control group. The statistical population of this study consisted of all female high school students in the 4th District of Tehran in the academic year of 1396-97. According to Cohen's table, the sample size was 30 people. The initial random sampling method was used, but the participants in the control and experimental groups were randomly assigned and 15 individuals in the experimental group and 15 in the control group were replaced. The measuring tools included Lazarus's Coping Strategies Scale (1985) and Lutz's Psychological Capital Scale (2007), which subjects completed before and after the life skills training program. Analysis of variance (ANOVA) was performed using Spss21 software at a significant level of 0.05. Findings: The results showed that life skills training (14.3%) played a role in explaining the problem-focused coping strategy, but it was not effective in the emotion-focused coping strategy (P = 0.824). Life was 19.7% in explaining self-efficacy, 23.2% in explaining hope, and 17.1% in explaining the resilience of the experimental group. But the experiment group was not optimistic (P = 0.904). Conclusion: Based on the findings, it can be concluded that life skills training has been effective in coping strategies and psychological capital of adolescents.
Curriculum planning requirement of philosophy of education for Students(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: Today, countries around the world have come to realize that a wide range of skills, thinking skills and basic skills are needed to prepare students for an unpredictable future. To achieve this, learners must expand their awareness of themselves as thinkers and learners, practice strategies for effective thinking, and develop the thinking skills they need throughout their lives, because thinking and thinking are at the beginning of any Production and construction in the human world. The new education is trying to provide children with the necessary curriculum preparation through the various curricula. Teaching philosophy to children is one of the ways that has been considered in recent years for thinking and reasoning. Methodology: The purpose of this study was fundamental and in terms of data collection, it was a descriptive survey and it was a qualitative research in terms of content analysis and foundation data method. All elementary school students in the city of Sari were the community of research experts who had at least one elementary school teacher. Semi-structured interviews were conducted with 12 people using snowball sampling. Findings: The results of the content analysis and dimensional data analysis method showed that teaching philosophy included teaching how to think, teaching to ask, how to ask. Emphasis on the rightness of thought, on right thinking, on the transfer of philosophical thoughts to learners. Conclusion: Involving children in teaching philosophy has both cognitive effects and increased self-esteem, self-efficacy, social intelligence, emotional intelligence and perhaps transferable skills. It is effective in reducing anxiety, enhancing positive behaviors in the classroom, promoting positive self-concept, cultivating emotional adjustment, and reducing irrational thinking
تحلیل جامعه شناختی پتانسیل رفتارهای نابهنجار با تأکید بر نظریه فشار عمومی اگنیو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
1 - 22
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: همه جوامع در معرض رفتارهای نابهنجار قرار دارند اما شناسایی پتانسیل نابهنجاری ظرفیّت پنهان جامعه در عدم تبعیّت از هنجارها، می تواند چشم انداز روشنی از زمینه ها و ظرفیت های جامعه برای بروز آسیب ها، بی نظمی ها و آشفتگی ها به تصویر بکشد. لذا هدف از این پژوهش بررسی تأثیر فشار عمومی بر پتانسیل رفتارهای نابهنجار براساس تئوری پنج سنخی اگنیو می باشد. روش شناسی: روش انجام این پژوهش پیمایشی و جامعه ی آماری، کلیه شهروندان نواحی شهری و روستایی 65 – 18 سال استان کهگیلویه و بویراحمد می باشند که 450 نفر به عنوان نمونه تعیین و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار تحقیق، ترکیبی از پرسشنامه پژوهشگر ساخته و استاندارد هست که اعتبار آن با استفاده از اعتبار محتوا، صوری و اعتبار سازه ای به روش تحلیل عاملی، بررسی گردید و پایایی آن به روش کودر ریچاردسون مورد سنجش قرار گرفت. برای آزمون فرضیه ها از روش مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار لیزرل استفاده گردید. یافته ها: مدل سازی معادلات ساختاری پژوهش بیان کننده ی این است که فشار عمومی بر پتانسیل رفتار نابهنجار تأثیر مثبت دارد و قادر است 41 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین کند. همچنین، ضریب تأثیر فشار عمومی بر روی پتانسیل رفتارهای نابهنجار (64/0) است که با توجه به مقدار تی (9/6) این ضریب، معنادار است و نشان می دهد به ازای هر واحد تغییر در فشار عمومی، 64/0 پتانسیل رفتار نابهنجار در جهت مثبت تغییر بوجود می آید. همچنین، با ورود متغیرهای جمعیّتی به عنوان متغیرهای کنترل، تفاوت معنادار زنان و مردان، مجردان و متأهلان، شهری ها و روستایی ها در میزان پتانسیل رفتار نابهنجار مشاهده گردید. نتیجه گیری: نتیجه ی تحقیق حاضر موافق با نظریه ی اگنیو می باشد و نشان می دهد که با افزایش فشار عمومی، احتمال وقوع رفتارهای نابهنجار در جامعه به طور قابل توجهی افزایش می یابد، به طوری که هر وقت محرک های ارزشمند مثبت حذف می شوند و یا محرک های منفی افزایش می یابند، فشار ایجاد می شود و این فشار منجر به پاسخ های انحرافی می گردد.
مقایسه ویژگی های شخصیتی و مؤلفه های شناختی تنظیم هیجان در زنان مجرم و زنان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
115 - 134
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: جرم پدیده ای به قدمت تاریخ بشر و واقعیتی غیرقابل اجتناب است. هدف پژوهش حاضر مقایسه ویژگی های شخصیتی و مؤلفه های شناختی تنظیم هیجان در زنان مجرم و عادی شهرستان یاسوج می باشد. روش شناسی: پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی و در حیطه پژوهش های پس رویدادی قرار دارد. جامعه آماری کلیه زنان مجرم با جرم های (قتل، سرقت، مواد، حمل سلاح سرد و ...) بازداشت شده در زندان شهرستان یاسوج در زمستان و پاییز سال 1396 بوده که به روش نمونه گیری هدفمند، تعداد 30 زن از بین زنان مجرم و 30 زن از گروه غیرمجرم به روش همتاسازی انتخاب شدند. داده ها بوسیله پرسشنامه پنج عاملی شخصیت نئو[1] و تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی[2]و همکاران جمع آوری و به روش تحلیل واریانس یک راهه به کمک نرم افزار اس پی اس اس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته ها نشان داد که میان مؤلفه های روان رنجوری، مسئولیت پذیری و وجدان گرایی بین دو گروه زنان عادی و مجرم تفاوت معنادار وجود دارد و میانگین نمرات گروه زنان مجرم در بُعد شخصیت روان رنجوری بیشتر از زنان بهنجار بود. اما در ابعاد مسئولیت پذیری و وجدان گرایی، میانگین نمرات گروه زنان مجرم کمتر از زنان بهنجار بود. سایر نتایج نشان داد که در راهبردهای ناسازگارانه نظم جویی شناختی هیجان (ملامت خویش، نشخوارگری، فاجعه سازی و ملامت دیگران) بین دوگروه تفاوت معنادار وجود دارد و میانگین نمرات گروه زنان مجرم بیشتر از زنان بهنجار است و در راهبردهای سازگارانه نظم جویی شناختی هیجان میانگین نمرات گروه زنان مجرم کمتر از زنان بهنجار می باشد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش تأکید دارد بر اینکه ویژگی های شخصیتی زنان از قبیل روان رنجورخویی بالا، مسئولیت پذیری و اخلاق گرایی ضعیف و دشواری در فهم و تنظیم واکنش های مناسب هیجانی به عنوان ویژگی های اکتسابی، می تواند در شناخت و مفهوم پردازی علت وقوع جرم و برنامه ریزی برای پیشگیری از آسیب های اجتماعی در زنان کمک کننده باشد.
ارائه مدلی عمومی برای محله جرم خیز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجود نظریه ها و مطالعات متعدد درباره جرم در سطح محله به رغم داشتن نقاط مثبت دچار نوعی تقلیل گرایی و ابهام هستند. بسیاری از این مطالعات در بررسی جرم به عوامل یکی از حوزه ها مانند اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و محیطی توجه کرده اند و قادر به مطالعه نظام مند جرم در سطح محله نبوده اند. همچنین نظریه ها و مطالعاتی که سعی کرده اند مدلی ترکیبی تر برای مطالعه جرم در سطح محله ارائه دهند بازهم به خوبی قادر به ترکیب سطوح و ابعاد مختلف نبوده اند. هدف این مقاله ارائه مدلی چندبعدی و چندسطحی با تأکید بر عوامل و سازوکارهای علی برای توضیح جرم در سطح محله است. این مقاله بدون اینکه ادعای ارائه نظریه داشته باشد تلاش می کند با مرور فشرده نظریه های موجود در ابعاد اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و محیطی و ترکیب آن ها مدلی عمومی برای مطالعه جرم در سطح محله ارائه دهد. مقاله می کوشد توان تبیینی و توضیحی مطالعات حوزه محله و جرم را بالا ببرد. میزان موفقیت این هدف مشروط به آزمون این مدل با استفاده از داده های درون و بین محله ای و همچنین نقد آن توسط محققان این حوزه است. مدل ارائه شده در این مقاله مدلی چندبعدی و چندسطحی است به گونه ای که تلاش شده ویژگی های بیرونی و درونی محله همراه با قدرت عاملین جمعی و فردی را برای تبیین و توضیح جرم ترکیب کند.
تبیین جامعه شناختی رابطه مدرنیته و رفاه ذهنی کارکنان ستادی سازمان تأمین اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۸
219 - 254
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف رابطه میان مدرنیته و رفاه ذهنی کارکنان ستادی سازمان تأمین اجتماعی در سال 1396 تبیین شد. روش تحقیق پیمایشی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان ستادی سازمان تأمین اجتماعی در سال 1396 به تعداد 1196 نفر بود. جهت تعیین نمونه آماری با استفاده از روش تصادفی نسبتی و با بهره گیری از فرمول کوکران 291 نفر انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری پرسشنامه محقق ساخته بود. جهت سنجش اعتبار پرسشنامه از اعتبار محتوایی استفاده شد که مورد تأیید قرار گرفت. همچنین جهت سنجش پایایی پرسشنامه از آلفای کرونباخ استفاده شد که برای رفاه ذهنی 95/0 و برای مدرنیته 92/0 بدست آمد. در تدوین چارچوب نظری رفاه ذهنی از نظریه دورکیم و گیدنز برای شادی و نظریه فیلیپس برای کیفیت زندگی و برای مدرنیته از نظریه گیدنز استفاده شد. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد: بین مدرنیته و رفاه ذهنی کارکنان رابطه معنی داری وجود دارد. نتایج رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر نشان داد؛ شاخص های مدرنیته به میزان 17 درصد رفاه ذهنی کارکنان را تبیین می کنند که بیشترین سهم را جامعه پذیری مدرن با 392/0 = β و پس ازآن عناصر هویتی مدرن با 247/0 = β و سبک زندگی مدرن نیز با 194/0- = β داشتند.
تحلیل سرمایه اجتماعی در ایران با کاربست اندیشه های میشل فوکو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظام های سیاسی گوناگون به حد اقل ارتباط در میان مردم و حاکمان سیاسی نیازمندند، این نیاز به صورت مشروعیت و کارآمدی قابلیت مطالعه را پیدا می نماید. با این بیان سرمایه اجتماعی به نوعی با نیازمندی و سود و زیان ارتباط وثیقی پیدا می کند. در این میان حلقه مفقوده ای هست که توانایی ایجاد پیوند بین منافع مردم و حاکمیت یعنی دو عامل مشروعیت و کارآمدی را داراست و آن عنصر« اعتماد» است که نام علمی آن سرمایه اجتماعی است. در این نوشتار پژوهشگران برآنند تا ضمن به کارگیری اندیشه های میشل فوکو در سه حوزه دانش، قدرت و حکومت و با استفاده از نظریه سرمایه اجتماعی و تأکید بر رویکرد رابرت پاتنام در بکارگیری سرمایه اجتماعی جهت تأمین منافع در سطح کلان یعنی روابط مابین دولت و ملت به راهکاری دست یابند تا به نزدیکی هر چه بیشتر مردم و حاکمیت و تقریب آرمانها به واقعیت ها بینجامد و از این رهگذر میزان کارآمدی و مشروعیت نظام سیاسی کشورمان از یکسو و رضایت و رفاه شهروندان از سوی دیگر ارتقاء یابد. در این تحقیق پژوهشگران برای نیل به این هدف از روش تحقیق توصیفی – تحلیلی و برای گردآوری منابع از روش کتابخانه ای بهره برداری نموده اند.
بررسی رابطه سبک زندگی و گرایش به طلاق توافقی در بین شهروندان شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگر تغییر در سبک زندگی را راهی برای باز اندیشی در ارزش ها و نگرش های افراد بدانیم، می توانیم تفاوتهای افراد در زمینه نگرش نسبت به طلاق توافقی را که نوعی باز تعریف در طلاق سنتی است بهتر درک کنیم. هدف این پژوهش بررسی رابطه سبک زندگی و نگرش به طلاق توافقی در بین شهروندان شهر رشت است. روش تحقیق پیمایشی بوده که در فرایند آن ۴۰۰ نفر از شهروندان ۱۸ ساله و بالاتر در شهر رشت با استفاده از نمونه گیری تصادفی طبقه ای مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته بوده که اعتبار آن از طریق اعتبار سازه ای و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان دادند که بین ابعاد سبک زندگی (مصرف فرهنگی، مدیریت بدن و مصرف رسانه ای) با گرایش به طلاق توافقی همبستگی معنی داری وجود دارد؛ یعنی هر چه مصرف فرهنگی بالاتر، اِعمال مدیریت بدن و مصرف رسانه ای بیشتر باشد افراد گرایش بیشتری به طلاق توافقی دارند. با کنترل متغیرهای زمینه ای از قبیل سن، جنس و تأهل، شدت این رابطه تعدیل می شود، به نحوی که بین متأهلین و افراد ۴۴ ساله و بالاتر شدت رابطه بین متغیرهای سبک زندگی و گرایش به طلاق توافقی بالاتر است.
مقایسه عوامل مرتبط با پرخاشگری در مردان تکواندوکار حرفه ای و نیمه حرفه ای و تحلیل جامعه شناختی اعتقادات مذهبی درآنها
حوزههای تخصصی:
پرخاشگری پدیده ای عمومی است که ورزشکاران اکثرا بطور مستقیمیا غیر مستقیم با آن سروکار دارند. به ندرت می توان موضوعییافت که به اندازه پرخاشگری و خشونت در ورزش قابل توجه باشد. تبیین علل و رفتار خشونت آمیز در نوع بشر غالباً موضوع پژوهش ها در علمجامعه شناسی است. در این پژوهش این معضل بین 300 نفر از ورزشکاران حرفه ای و نیمه حرفه ای تکواندو در دو گروه 150 نفره مورد بررسی قرار گرفت. در پایان نیز مدل پرخاشگری تکواندوکاران حرفه ای تحلیل جامعه شناختی شد.روش استفاده شده در این پژوهش،روش پیمایش است. در واقع هدف یافتن روابط بین متغیر پیش بین و ملاک است وتلاش برای تبیین تغییرات یاواریانس متغیروابسته می باشد.در نهایت از بین انواع پرخاشگری ها، پرخاشگری کلامی در بین ورزشکاران حرفه ای بیشتر بوده و باقی انواع پرخاشگری تفاوت زیادی نداشته است، همچنین بین مولفه اعتقادات مذهبی با پرخاشگری رابطه معنی داری حاصل نگردید.