فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۸۱ تا ۱٬۰۰۰ مورد از کل ۱٬۰۳۸ مورد.
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۰
27 - 53
حوزههای تخصصی:
مسابقات جام جهانی فوتبال یکی از مهمترین رویدادهای ورزشی است که دارای ابعاد فراوانی میباشد ودر بعد سیاسی محل کنش و واکنش های میان قدرت ها، کشورها ، مکاتب وبازیگران سیاسی در ابعاد ملی، منطقه ای و بین المللی است. لذا لازم است از منظر جغرافیای سیاسی به آن پرداخت و ابعاد مؤثر این مسابقات در دو بخش فضا و سیاست را مورد بررسی و تحلیل قرار داد. دراین پژوهش که از نظر هدف بنیادی نظری است بیش از100 مورد از موارد همپوشانی مفاهیم جغرافیای سیاسی و جام جهانی فوتبال بین سالهای1930تا2022 از بین اسناد و مدارک علمی معتبر و اخبار کشف و شناسایی شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد زمانی که یک تیم فوتبال موفق به راه یابی ، پیروزی ویا شکست در مسابقات می شود، بازیگران سیاسی از این امر در جهت افزایش قدرت، پیروزی در انتخابات، برانگیختن احساسات ملت و افزایش همبستگی داخلی و ایجاد نیروهی همگرا و واگرا بهره می برند در واقع مفاهیم قدرت،رقابت ،فضای جغرافیایی ،جنگ، صلح، احساسات میهن دوستی، هویت، نیروهای واگرا و همگرا، تنش و انزوای ژئوپلیتیکی بین مسابقات جام جهانی فوتبال و دانش جغرافیای سیاسی همپوشانی دارند.
Free Trade as a Force of Political Stability: The Case of Malaysia(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ویژه نامه
61 - 86
حوزههای تخصصی:
Free trade can influence political stability by fostering economic growth, reducing poverty, and increasing employment opportunities, leading to a more content and stable society, while also potentially reducing tensions by creating interdependencies with other countries. While free trade offers many benefits, free trade also brings monopolization and corporate Power. It can be seen in favor of large multinational corporations that have the resources to dominate markets. The objective of the article is to examine how Malaysia's free trade agreements work with Pakistan, New Zealand, India, and Australia that have influenced political stability. While free trade is often touted as a mechanism for economic growth and political cooperation, its impact on political stability remains complex. So, this article will analyze whether these trade agreements have effectively contributed to Malaysia's political stability, considering both positive outcomes and potential risks. The methodology employs a mixed-method approach, including a qualitative, doctrinal and socio-legal approach. The results shows that Malaysia's free trade agreements with Pakistan, New Zealand, India, and Australia have impacted economic growth, more foreign investment, and stronger diplomatic relations, created a more stable political environment and making Malaysia more resilient to economic shocks. The article also suggests for strengthening the bilateral agreement between all countries for boosting economic market.
آسیب شناسی گفتمان آمایش در ایران (چرا آمایش در ایران به گفتمان تبدیل نشده است؟)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۲)
76 - 84
حوزههای تخصصی:
از ابتدای دهه ۵۰ هجری شمسی که اصطلاح آمایش سرزمین در ادبیات برنامه ریزی ایران مطرح شد، علی رغم گذشت بیش از نیم قرن تاکنون مقوله آمایش نه در سطح نظام تصمیم گیری و اجرا و نه در حوزه عمومی تبدیل به گفتمان نشده است. از این رو علی رغم ضرورت و اهمیت هیچ گاه مطالبه عمومی در زمینه آمایش سرزمین شکل نگرفته و حتی متأسفانه در حوزه های تخصصی نیز مطالبه توجه به رویکرد آمایشی، تقنین قوانین لازم و جریان پیدا کردن تدابیر اجرایی ذیل راهبردهای آمایشی ابراز نشده است. بنابراین در طول این نیم قرن فراز و فرودهای بسیاری در رابطه با آمایش سرزمین و نهادهای مرتبط مشاهده شده است؛ به گونه ای که توقف رویکرد آمایشی و تعطیلی نهادهای مرتبط هیچ انتقادی را برنینگیخته و توجه به راهبردها و تدوین سیاست ها بیشتر معطوف به سلیقه و خواست برخی مدیران و کارشناسان بوده است و نه در پاسخ به مطالبه ای عام یا خاص. توجه به ریشه های این وضعیت و آسیب شناسی و شناخت عوامل فرهنگی، مدیریتی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی دخیل در آن می تواند به رقم زدن فضای مطلوب و بسط و تعمیق گفتمان آمایشی به عنوان یک خرده گفتمان ذیل گفتمان پیشرفت در سپهر عمومی و در نظام برنامه ریزی بینجامد. شناسایی گره های موجود در مسیر گفتمان شدن رویکرد آمایش سرزمین و ارائه راهبردها و سیاست ها برای شکل گیری، بسط و تقویت گفتمان آمایشی در ایران و نهایتاً ارائه پیشنهادهای مشخص برای رعایت الزامات آمایش سرزمین در اجرای تدابیر سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت هدف این مقاله است.
خلیج فارس در فرهنگ ها و دانشنامه های اوایل ترکیه نوین و عثمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۱
1 - 18
حوزههای تخصصی:
مناطق جغرافیایی در طول تاریخ با نام های متعدد ذکر گردیده است. معمولاً تا قبل از تشکیل دولت - ملت ها در منطقه خاورمیانه، نام ها به صورت طبیعی انتخاب می شدند و استفاده از آنها بدان نام نیز ادامه می یافت. اما، بعد از تشکیل دولت - ملت های مدرن در خاورمیانه و رواج ملی گرایی در این منطقه، در راستای ملت سازی در تمامی کشورهای منطقه، نام های خاص به جای نام هایی که به صورت طبیعی و در طول تاریخ ایجادشده بود، تأکید شد. این موضوع برای خلیج فارس نیز صدق می کند. بیشترین نام مورداستفاده برای خلیج فارس در متون و نقشه های تاریخی مخصوصاً غربی، خلیج فارس و یا بحر فارس بوده است. در این رابطه، علی رغم تحقیقات زیادی که در خصوص نام خلیج فارس انجام گرفته شده است، به ندرت تحقیقات مرتبط در رابطه با مدخل خلیج فارس در فرهنگ ها و دانشنامه های عثمانی انجام شده است. ازاین رو، این پژوهش در تلاش است با روش تحلیلی و توصیفی، به ترجمه و بررسی مدخل های مربوط به خلیج فارس در فرهنگ ها و دانشنامه های معتبر اواخر عثمانی و اوایل ترکیه نوین به منظور ارائه اطلاعات تاریخی در مورد خلیج فارس بپردازد. در این راستا مدخل های مرتبط با خلیج فارس در هفت نمونه از فرهنگ ها و دانشنامه های عثمانی و ترکیه نوین موردبررسی و تحلیل قرارگرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد، مدخل خلیج فارس جایگاه ویژه در متون فوق داشته است و برای نام خلیج فارس، هر دو نام بحر فارس و بصره کورفزی یا خلیج بصره مورداستفاده قرارگرفته و ارجحیتی در استفاده از آن، حداقل در منابع بررسی شده فوق دیده نمی شود. کاربرد خلیج بصره در دوره عثمانی بیشتر به دلیل وصل امپراتوری عثمانی از طرف بصره به خلیج فارس صرفاً در دوره دولت عثمانی بوده است. ولی خلیج فارس هم قبل و هم در آن دوران و همچنین دوران بعد از عثمانی نیز همیشه مورداستفاده قرارگرفته است.
اقتصاد، امنیت و شهروندی در مدیریت مرز ایران و ترکمنستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۰
54 - 83
حوزههای تخصصی:
مرزها همان اندازه که سدی برای جدایی و تعیین حد و حدود هستند، می توانند محلی برای کنش و تعامل مردمان و پلی برای ارتباط ساکنان دو طرف مرز باشند. در گوشه و کنار جهان بسته به تاریخ، سنت ها، فرهنگ مردمان و از همه مهم تر سیاست حکومت ها، گونه های مختلفی از مرزداری دیده می شود. شیوه اداره مرز ایران و ترکمنستان باوجود تاریخ نسبتاً طولانی فرازوفرودهای بسیاری داشته است. پیش از استقلال ترکمنستان این مرز از سوی شوروی مرز ایدئولوژیک تلقی می شد که به شدت محافظت و کنترل می شد. در ابتدای استقلال ترکمنستان باهدف برقراری تعامل دوطرفه بین ایران و ترکمنستان توافقاتی برای گذر مرزی ساکنان دو سوی مرز انجام شد که در سال های اخیر از سوی ترکمنستان لغو شده و در حال حاضر دوباره محدودیت های زیادی برای رفت وآمد مرزنشینان وضع شده است. این مقاله عوامل و زمینه های این فرازوفرود را بررسی کند. به این منظور ابتدا مباحث نظری در مورد مطالعات مرزی و مدیریت مرز طرح می شود و سپس نمونه هایی از واقعیت های مدیریت مرز در این منطقه بررسی می شود. فرضیه مقاله این است که سیاست های داخلی ترکمنستان بیشترین تأثیر را بر وضعیت فعلی داشته است. این مقاله از طریق مشاهده میدانی، مصاحبه با مرزبان ها و ساکنین مرز و نیز برخی آمار و ارقام کتابخانه ای جریان مرزبانی را در این مرز تحلیل می کند. این بررسی نشان داد که سیاست های انزواطلبانه ترکمنستان به همراه میراث تاریخی – تمدنی این کشور اصلی ترین عامل در تنگناهای اقتصادی، برقرار نشدن روابط مرزنشینان با همدیگر و امنیت مرز بوده است.
Comparative Study of the Concept of Look East in the Foreign Policy of Iran and India(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
134 - 150
حوزههای تخصصی:
During the post-Cold War era, while western countries continued to exert their influence on the world stage, Indian and Iranian officials turned their focus to the East. They introduced the Look East Policy and Look to the East Policy respectively, with the aim of leveraging the political, economic, cultural, geographical, and security opportunities available in that region. By adopting these policies, both India and Iran sought to deepen their engagement with countries in East and Southeast Asia, diversify their trade and investment portfolios, and reduce their dependence on western nations. The objective of this article is to analyze India and Iran's Look East Policy and Look to the East Policy, with a focus on their outcomes for national well-being, security, and the potential in the economic, political, and security domains with respect to Eastern countries. To do so, researchers primarily discuss the importance of the Look East Policy in the foreign policy of both India and Iran and discuss why this region comes to the center with full-fledged attention. Furthermore, they scrutinize the accomplishments of India and Iran as well as the structural barriers they encounter in the region, along with their approaches to pursuing their objectives and interests in the area. This article presents an analysis of the constraints, difficulties, and successes of the Look East policy.
Analysis of the US-CHINA Trade War: China’S Diversion from the US towards Malaysia(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ویژه نامه
162 - 182
حوزههای تخصصی:
Malaysia has been a key trading partner with the US and China since its independence. However, the US's imposition of safeguard tariffs has triggered a trade conflict with China, indirectly impacting Malaysia's supply chains and global pricing. This paper aims to explore the implications of the US-China trade war on Malaysia, focusing on the resulting international trade tensions among the involved countries. Using a doctrinal-qualitative approach, the trade policies of these three nations are analysed. With China's investment in Malaysia growing under the Belt and Road Initiative (BRI), the potential for investment diversion from China is high. However, Malaysia faces strong competition from ASEAN countries for this investment relocation, necessitating proactive economic development measures. This paper suggests that Malaysia needs to anticipate the future of multilateral trade with the US and China to effectively navigate these challenges. By addressing these issues, Malaysia can better position itself in the evolving global trade landscape.
The Impacts of Afghanistan’s Imbroglio on the Interests and Connectivity of Pakistan with Central Asia(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۷۶)
220 - 236
حوزههای تخصصی:
The decades-long imbroglio in Afghanistan has negative impacts on both the domestic and foreign affairs of Pakistan. Along with other economic, political and strategic impacts, it also negatively impacts the interests and connectivity with energy-rich Central Asian Republics. The primary objective of this study is to explore the impacts of Afghanistan’s issue on Pakistan’s engagement in Central Asia. The imbroglio is impacting Pakistan's engagement with Central Asia in two ways. First, Afghanistan is located on the crossroad; all the shortest routes connecting Pakistan with Central Asia cross through its territory. Therefore, the insecurity in the country made it unconducive for any connectivity project. Trans-Afghan railway project, TAPI, TAP-500, CASA-1000, and many other projects between the two regions are still a dream. Second, the Afghan policy of Pakistan to support the Taliban was not liked by the CARs. It has also negatively impacted Pakistan's engagement with them. This study is based on the Complex Interdependence Theory, which helps to understand why, despite these problems and differences, Pakistan and CARs are cooperating and working together.
India-Iran Relations in the Evolving Indo-Pacific: A Contemporary Geopolitical Analysis of Strategic Ambitions and Emerging Alliances(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۷۶)
303 - 324
حوزههای تخصصی:
The Indo-Pacific region has become increasingly central to global politics, reflecting significant shifts in geopolitical dynamics. This paper investigates the evolving relationship between India and Iran, focusing on their strategic ambitions and the broader geopolitical implications within the Indo-Pacific context. Key attention in the study has been given to the strategic importance of Chabahar Port, which serves as India's crucial gateway to Afghanistan and Central Asia, enhancing its connectivity and influence in the region. Additionally, the paper explores India's participation in emerging alliances, analyzing both the challenges and opportunities these partnerships present. The study has incorporateed SPSS regression analysis, examining the factors influencing India's strategic decisions and the impact of its alliances on regional stability and prosperity. By employing this statistical approach, the paper quantitatively assesses the correlations between various geopolitical and economic variables, offering a nuanced understanding of India's strategic posture with Iran in the Indo-Pacific region.
Is Iran's Approach to Missile Technology a Deterrent Mechanism or a Severe Threat to Regional and Supra-Regional Security?(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
1 - 19
حوزههای تخصصی:
Maintaining security, dealing with threats, and having military power to realize these things are the main concerns of countries that have security concerns. Therefore, strengthening internal power and improving the level of defense is one of the basic priorities of the government's policies. As a country with geostrategic, geopolitical and geoeconomic positions, Iran is facing important security challenges at the national, regional, and transnational levels, especially after the Islamic Revolution of 1979. The country has been at the heart of US political considerations due to Iran's political approach as a regional power in the Middle East. Iran has continuously faced serious challenges, especially from the US and Israel, and as a result, it has paid special attention to preventing possible threats from overcoming the dangers. For the national security of the country, Iranian policy makers have identified threats to national security and are trying to take measures to avoid risks. The development of military technology is defined as a key deterrent mechanism against security threats.This article analyzes the impact of the evolution of missile technology on Iran's defense-security strategy. The descriptive and analytical method is used in this article and the geopolitical and geostrategic threats against Iran are discussed. Next, Iran's defense strategy and defense policy are analyzed, then defense diplomacy and deterrence strategy are examined. The main purpose of the article is to explain Iran's goals in developing missile technology. This technology aims to create a deterrent mechanism against threats to regional and extra-regional security.
تحلیلی بر استراتژی ژئوپلیتیکی ایالات متحده در خاورمیانه با تأکید بر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۰
149 - 182
حوزههای تخصصی:
استراتژی و هنجار امریکا در بخش سیاسی در برخورد با کشورها به شکل یکسانی نیست و دارای ماهیتی متفاوت می باشد؛ استراتژی ایالات متحده در خاورمیانه به عنوان یکی از مستعدترین مناطق ژئوپلیتیکی و ژئواکونومی نیز از این قاعده مستثنی نبوده است. مذاهب متفاوت، منابع نفت و گاز، تشکیل کشور اسرائیل(رژیم صهیونیستی)، رقابت های منطقه ای و جهانی قدرت های بزرگ مانند چین و روسیه، مسائل هسته ای ایران و غیره سبب شده امریکا در معادلات بین المللی خود توجه بیشتری به خاورمیانه داشته باشد. در این پژوهش علت تغییر و تنوع استراتژی های ایالات متحده امریکا در قبال خاورمیانه با محوریت ایران بررسی می شود. روش پژوهش از نوع توصیفی – میدانی می باشد و فرضیات آن با استفاده از روش آماری همبستگی اسپرمن، مدل نزدیک ترین فاصله تا راه حل ایدئال(topsis) و ژئوکالچر شیعه و تنظیم پرسش نامه موردبررسی قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد آنچه بیش از همه موجب اتخاذ استراتژی های متفاوت امریکا و پافشاری به ماندن در خاورمیانه شده مسئله تأمین انرژی فعلی و آتی خود برای صنایع این کشور( sig=0.304 ) می باشد؛ هم چنین ازنظر وزن ژئوپلیتیکی در میان کشورهای خاورمیانه این ایران(Di=0.14356) است که بیشترین توجه استراتژیک امریکا را به خود جلب کرده است، به عبارت دیگر بزرگ ترین کشور مانع درراه رسیدن به اهداف امریکا، ایران می باشد. درنهایت ژئوکالچر شیعه یکی از مهم ترین عواملی است که موجب می شود سیاست های امریکا( به ویژه در خصوص کشور اسرائیل، بازار انرژی و حضور رقبای روس و چینی) در منطقه به ویژه در کشورهای شیعه نشین با مشکلات عدیده ای روبرو شود.
Protracted Unresolved Segment of Indonesia-Timor Leste Land Boundary in Noel Besi – Citrana Region(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
279 - 301
حوزههای تخصصی:
The purpose of this study is to examine the protracted border problems of Indonesia - Timor Leste, especially unresolved segments in the Noel Besi - Citrana area. The method used in this research is qualitative research with a case study approach. The findings in this study show that the protracted land boundary problem between Indonesia and Timor Leste, namely the unresolved segment Noel Besi-Citrana, is caused by differences in interpretation between Indonesia and Timor Leste of the 1904 Treaty. Therefore, the Noel Besi River and its estuary, as contained in the 1904 Treaty, are still a matter of debate between Indonesia and Timor Leste. The error in the 1904 Treaty was to define an object using two definitions, geometrically and toponymical, which caused later debate. This condition has an impact on the social conditions of border communities, to be prone to conflict due to the unclear territorial boundaries of the country.
City Diplomacy and the Formation of Inter-City Relations around the Persian Gulf(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۷۶)
26 - 49
حوزههای تخصصی:
Following the contemporary globalization process, cities have gained a strong presence in world politics, and by connecting to international urban networks, they play an effective role in the common interests of themselves and other urban actors. The current research aims to investigate the requirements of forming an international union of cities around the Persian Gulf by strengthening city diplomacy in the region with the benefit of a descriptive-analytical method. In this regard, the background of economic and social relations and the region's current situation have been investigated using reliable sources and articles. Finally, the model of city diplomacy in the Persian Gulf region has been presented. The research findings show that the cities of this region have moved in the direction of divergence despite the presence of many convergence factors, and the formation of an international urban union in the region will play an effective role in increasing convergence and greater peace in the region.
Patterns of Iran's Activism in Iraq's Geopolitics(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۷۶)
191 - 219
حوزههای تخصصی:
Following the fall of Saddam Hussein in 2003 and the establishment of governments based on the people's votes, due to the long-standing religious and cultural ties between the peoples of Iran and Iraq, the ground for Iran's activism in the geopolitics of this country was provided. Iran's regional policy, while observing the principles of good neighborliness and non-interference, has taken a special and strategic view of these developments and has acted in an effort to secure national interests. In this regard, three patterns regarding Iran's activism in Iraq's geopolitics are proposed, which include the pattern of passive activism or non-participation, interactive activism, and activism based on soft power and economic links. Examining these three patterns and the advantages and disadvantages associated with each one, and analysis regarding which pattern will be more likely to provide Iran's national interests are the main topics of this article. Based on the results of this research, Iran can have a unique position in Iraq's geopolitics due to its relative advantages compared to other actors. Based on this, an effective regional policy to deepen the relations between Iran and Iraq, on the one hand, is focused on social relations that are rooted in culture, religion, language and common race, and on the other hand, it is focused on deepening economic relations and establishing mutual dependence.
Indonesian Defence Policy Under Jokowi Administration: Continuity or New Direction?(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۷۶)
237 - 260
حوزههای تخصصی:
Since the beginning, Indonesia’s foreign policy has adhered to the “free-active” principle. Nevertheless, the facts demonstrate that during President Sukarno’s administration, Indonesia’s foreign policy was considered to be leaning left and close to communist countries. During the Suharto era, Indonesia, on the other hand, grew closer to the West, specifically the United States and its allies. The succession of post-Suharto leadership, from Habibie, Abdurrahman Wahid, and Megawati to Yudhoyono, major countries particularly the United States, continues to influence the pattern of Indonesia’s foreign policy. This pattern of foreign policy appears to have also had an effect on Indonesia’s defence posture and orientation. The question that should be addressed is: to what extent do great powers influence Indonesia’s defence policy during Jokowi administration? In the midst of various issues ranging from the maritime fulcrum, the sink the vessels’ policy, the issue of purchasing Russian-made fighter aircraft, the Sukhoi Su-35, and China’s Belt and Road initiative projects, have triggered reactions from neighbouring countries and major powers. Using a historical explanatory approach, this article argues that Indonesia’s defence strategy has been influenced by great powers since its foundation. Furthermore, despite Jokowi’s efforts to show that Indonesia is an independent and neutral country it remains under the influence of great powers.
راهبردهای سیاست خارجی روسیه در منطقه خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۱)
187 - 214
حوزههای تخصصی:
اصولاً، قدرت، منافع، نقش، مسئولیت و رفتار بازیگران در سیستم بین الملل سیستمیک می باشد. بنابراین نقش بازیگران متغیر و همراه با تغییرات در سیکل قدرت بازیگران منقبض و منبسط می شود. روسیه یکی از بازیگران مهم سیستم بین الملل می باشد که در دوران حیات خود، نقش های انقباضی و انبساطی را در سیاست خارجی با توجه به تحولات در محیط پیرامونی و قدرت خود تجربه کرده است. این پژوهش با مفروض انگاشتن، تحولات قدرتی و نقشی و همگامی منافع و قدرت بازیگران در سیستم بین الملل و متعاقب آن لزوم تناسب نقشی در سیاست خارجی با توجه به واقعیت های قدرتی سعی در بررسی راهبردهای سیاست خارجی روسیه در منطقه خاورمیانه دارد. ماحصل پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی اشاره به این مسئله دارد که با افزایش و احیای قدرت روسیه در سیستم بین الملل، منافع و نقش آن نیز افزایش و نقش آفرینی در مناطق پیرامونی از جمله منطقه خاورمیانه با توجه به اهمیت و تاثیر آن در ساخت بین المللی قدرت در دستور کار سیاست خارجی آن قرار دارد، بر این اساس راهبرد روسیه در این منطقه با توجه به تهدیدات و منافع ملی این کشور متنوع و از چندجانبه گرایی محلی تا راهبردهای تنشی و ائتلافی متغیر می باشد.
تبیین الگوی رأی همسایگی و طایفه ای در انتخابات مجلس شورای اسلامی (مطالعه موردی: یازدهمین دوره حوزه انتخابیه کهگیلویه، چرام، بهمئی و لنده)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال هفتم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۸
47 - 69
حوزههای تخصصی:
تأثیر همسایگی و طایفه گرایی از جمله جستارهای جغرافیای انتخابات است که پیامد عوامل و زمینه های جغرافیایی را در رفتار رأی دهندگان بررسی می کند و بر این گمان است که ساکنان یک محدوده سکونت گاهی عموماً همانند یکدیگر بر اساس ویژگی و شناسه های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی شان، به فرد و یا جریانی که با آن احساس همانندی می نمایند رأی می دهند. این مقوله در انتخابات مجلس شورای اسلامی استآن کهگیلویه و بویراحمد و به تبع آن حوزه انتخابیه موردمطالعه نمود آشکاری دارد. به نحوی که با برگزاری چندین دوره انتخابات در این فضای جغرافیایی همواره همسایگی و به ویژه بعد طایفه محوری آن تأثیر شگرفی بر نتایج انتخابات داشته است. سؤال مقاله حاضر این است که همسایگی چه تأثیری بر انتخابات دور یازدهم حوزه انتخابیه کهگیلویه، چرام، بهمئی و لنده داشته است؟ بر پایه مطالعات کتابخانه ای و یافته های میدانی (مشاهده و مصاحبه) در حوزه انتخابی مذکور، بین تأثیر همسایگی و طایفه گرایی با میزان رأی آوری کاندیداها رابطه مستقیمی وجود دارد به طوری که طبق داده ها و اطلاعات آماری که سبد رأی نامزدها را تشکیل می دهد، عمده رأی کاندیدا در قلمرو ایلی و همسایگی آن ها است. روش پژوهش کنونی، توصیفی-تحلیلی است و روش گردآوری اطلاعات، اسنادی و میدانی می باشد که برای تحلیل آن از نرم افزارهای GIS و EXCEL استفاده شده است. بر پایه یافته های پژوهش این نتیجه حاصل شد که متغیر همسایگی و گرایش های طایفه ای در انتخابات حوزه انتخابیه مذکور آشکار و تأثیرگذار بوده و هرکدام از شهرستان های این حوزه انتخابیه به تناسب میزان جمعیتی که دارند، از فاکتور همسایگی و زادگاهی بهره برده اند، به نحوی که شهرستان های پرجمعیت (کهگیلویه و بهمئی) از بیشترین و شهرستان های کم جمعیت (لنده و چرام) از کمترین میزان همسایگی و طایفه ای در حمایت از کاندیدای قلمرو خود استفاده کرده اند.
بررسی موانع ساختاری توسعه در استان کردستان با تاکید بر شاخص توسعه انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۱)
105 - 119
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر بعد سیاسی وضعیت توسعه نیافتگی موجود و چگونگی گره خوردن آن با اقتصاد و همچنین پیامد آن در استان کردستان مورد کند و کاو قرار گرفته است. بدون شک بررسی چگونگی کارکرد و واکاوی تمامی ابعاد اقتصاد سیاسی ایران مستلزم پژوهشی وسیع بوده و بعضا به دلیل کمبود داده نمی توان تصویری دقیق از انحصارات حاکم بر آن را به دست آورد. ورود منابع هیدروکربنی نیز بر پیچیدگی های این ساختار افزوده است، به گونه ای که بسیاری وفور منابع و ظهور دولت رانتیر را عامل اصلی شرایط موجود می دانند، غافل از اینکه ساختار معیوب اقتصاد سیاسی ایران بدون درآمدهای نفتی توانایی تامین سطح رفاهی حداقلی و برپا داشتن زیرساخت های محدود کنونی را نیز دارا نمی بود. در پژوهش حاضر با استفاده از روش کیفی به دنبال پاسخ به این پرسش خواهیم بود که آیا تفاوتی معنی دار در سطوح توسعه ای استان کردستان و کلیت کشور مشاهده می شود و یا خیر؟ با مقایسه شاخص های توسعه انسانی در سال های 1356 و 1398 این نتیجه حاصل شد که به طور کلی استان کردستان به لحاظ توسعه انسانی از میانگین کشوری دارای رتبه ای پایین تر بوده است که علت اصلی آن را می توان در قالب اقتصاد سیاسی انحصارات معرفی نمود که ریشه های آن به دوران پیش از انقلاب اسلامی در سال 1357 بازمی گردد.
امکان سنجی تشکیل ائتلاف ژئوکالچر منطقه ای با محوریت جشن نوروز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال هفتم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۸
89 - 114
حوزههای تخصصی:
ائتلاف ها و سازمان های منطقه ای در جهان کنونی که به سمت نظم چندقطبی در حرکت است، برای تأمین منافع کشوهای عضو ضروری به نظر می رسد. کشورهای موجود در سه منطقه آسیای مرکزی، آسیای جنوب غربی و غرب آسیا به دلیل نداشتن یک اتحادیه منطقه فراگیر و کارآمد و دوری گزینی از منطقه گرایی نتوانسته اند به درستی از ظرفیت های این مناطق استفاده کنند و وجود اختلاف ها و خلاء قدرت فراگیر، این مناطق را به محل تنازع قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای تبدیل کرده است. پژوهش پیش رو با استفاده از روش ترکیبی (توصیفی – تحلیلی و پیمایشی) و تحلیل برنامه ریزی راهبردی SWOTو با استفاده از اطلاعات و داده های اِسنادی و کتابخانه ای و کسب نظر 30 تن از کارشناسان خبره جغرافیای سیاسی، علوم سیاسی، مطالعات منطقه ای و زبان و ادبیات فارسی از کشورهای ایران، افغانستان، تاجیکستان و قزاقستان، به امکان سنجی تشکیل یک ائتلاف منطقه ای با محوریت جشن و فرهنگ نوروز پرداخته است. نتایج نشان داد که باوجود اختلافات و ضعف های موجود در زمینه تشکیل اتحادیه نوروز، امتیاز نهایی 2.56 از 5 به دست آمده است که نشان گر بالا بودن احتمال تشکیل اتحادیه می باشد، هرچند افزودن استراتژی های اقتصادی و ژئواکونومیک برای تکوین چنین ائتلافی، ضروری است.
حکومت سازی طالبان در افغانستان؛ چالش های ژئوپلیتیکی فرا ملی و راهکارهای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۷۵)
98 - 133
حوزههای تخصصی:
حکومت برای نظم بشر یک اصل و حکومت سازی برای کشورها مهم ترین بخش برای بقای کشورهاست. کشورهایی که پیش تر به آسایش اجتماعی و قدرت ملی رسیده اند، قبل تر از همه در امر حکومت سازی موفق شده اند. ساختن یک حکومت کارآ و مردمی آن هم در کشوری مثل افغانستان (موقعیت حائل)، قطعاً با چالش های فراوان ژئوپلیتیکی در مقیاس های فروملی و فراملی روبه رویند. چالش های ژئوپلیتیکی در مقیاس فراملی در کشوری مثل افغانستان از تأثیرگذارترین مؤلفه ها در امر حکومت سازی است. تحقیق حاضر در تلاش است تا ضمن درک موانع و چالش های ژئوپلیتیکی طالبان در مقیاس فراملی برای ساخت یک حکومت مردمی و کارآ در افغانستان، به بررسی راهکارهای عملیاتی عبور از این چالش ها نیز بپردازد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از حیث ماهیت و روش توصیفی-تحلیلی است. همچنین شیوه ی جمع آوری اطلاعات به صورت هم پیمایشی(مصاحبه و پرسشنامه ای) و هم به شیوه ی کتابخانه ای صورت گرفته است. پس از گردآوری داده ها، به کمک روش کیو و استفاده از نرم افزارSpss اقدام به تحلیل گفتمان و الگوهای نظری نخبگان سیاسی راجع به مساله موردنظر پرداخته شد. یافته های تحقیق حاکی از آن است که اشتراکات سرزمینی-تمدنی با کشورهای همسایه، راهبردهای متضاد و مداخلات کشورهای همسایه، منطقه و قدرت های بزرگ در افغانستان و موقعیت ژئوپلیتیکی حائل افغانستان از مهم ترین چالش های حکومت سازی در افغانستان به حساب می آیند. همچنین ایجاد روحیه همکاری و حتی مشارکت با کشورهای جهان برای مبارزه با گسترش تروریسم جهانی، تعامل با نهادهای بین المللی حقوق بشری، سیاسی و اقتصادی و اتخاذ سیاست بی طرف فعال در سطح سیاست بین المللی به عنوان راهکارهای مهم گذار از این چالش ها شناسایی شده است.