فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۸۱ تا ۲٬۳۰۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
امروزه برآورد ارزش تفریحی پارک ها و فضاهای سبز، نقش و کارکرد ویژه ای در زندگی بشر و روند توسعة پایدار نسل ها دارد و بر این اساس مدیران محیط زیست و پارک ها برای تصمیم گیری در زمینة برنامه ریزی طرح های توسعه ای به آن- به عنوان ابزار مدیریتی مؤثر- توجه ویژه ای می کنند. برآورد ارزش تفریحی پارک ها امری ضروری است که بی توجهی به آن در درازمدت خسارت های غیرقابل جبرانی بر منابع انسانی وارد می سازد. براین اساس و با توجه به اینکه تقاضای روزافزون برای پارک ها ناشی از ارزشی است که مردم از طریق بازدید و استفاده از این فضاها به دست می آورند، در این پژوهش به برآورد ارزش تفریحی پارک های بزرگ شهر مشهد پرداخته شد. پژوهش حاضر به لحاظ هدف از نوع کاربردی و روش بررسی آن توصیفی– تحلیلی است که به منظور دستیابی به هدف تحقیق میزان تمایل به پرداخت بازدیدکنندگان (WTP) پارک های مزبور ابتدا با استفاده از پرسشنامة دوگانه- دوبعدی و روش ارزشگذاری مشروط (CVM) تعیین شد. سپس با استفاده از مدل لاجیت و روش حداکثر درستنمایی، پارامترهای مؤثر در ارزش تفریحی پارک های مورد مطالعه تعیین و ارزش تفریحی آن ها برآورد شد. نتایج نشان داد میزان تمایل به پرداخت افراد به منظور استفادة تفریحی از پارک های بزرگ شهر مشهد با متغیرهای کیفیت امکانات و خدمات موجود در پارک ها، سطح تحصیلات و میزان درآمد پاسخگویان رابطة مثبت و با متغیرهای میزان مبلغ پیشنهادی و تعداد افراد خانوادة بازدیدکنندگان رابطة منفی دارد. همچنین، میزان ارزش های برآوردشده گویای آگاهی بالای مردم از ارزش و اهمیت محیط های طبیعی و تفریحی به ویژه پارک های شهری است.
تحلیل فضایی آسیب پذیری اجتماعی خانوارها دربرابر زلزله (مطالعه موردی: منطقه 6 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در آسیب پذیری سکونتگاه ها، فقط عوامل کالبدی و فیزیکی اهمیت ندارد، بلکه عناصر اجتماعی سهم مهمی در میزان آسیب پذیری دارند. منطقة 6 شهر تهران به دلیل موقعیت مرکزی آن و همچنین وجود کاربری های مهمی نظیر وزارتخانه ها، سفارتخانه ها، مؤسسات آموزش عالی، مراکز درمانی و بیمارستان های عمومی، شرکت های بزرگ اقتصادی و...، درصورت بروز حوادث بسیار آسیب پذیر خواهد بود. با توجه به اهمیت این موضوع، تحقیق حاضر در پی ارزیابی و تحلیل آسیب پذیری اجتماعی در بین خانوارهای محلات منطقة 6 تهران است. روش به کاررفته در تحقیق، توصیفی- تحلیلی است. حجم جامعه شامل تمام خانوارهای منطقة 6 تهران یعنی 29051 خانوار است که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران برابر 331 نفر محاسبه شد و با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای، به نسبت جمعیت هر محله، تعداد پرسشنامه مشخص شد. به منظور تحلیل داده ها برای تعیین نقاط آسیب پذیر از تکنیک لکه های داغ، برای پهنه بندی و تعمیم یافته های تحقیق به کل منطقه از تکنیک میان یابی کریجینگ، برای شاخص سازی و بی مقیاس سازی از تکنیک فازی و برای محاسبة وزن هریک از لایه ها از تکنیک دلفی استفاده شد و درنهایت برای شاخص سازی معیارها از تکنیک مجموع سادة وزین استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد میزان آسیب پذیری در کل منطقه، متوسط رو به پایین (4/0 تا 6/0) است. نقشة پهنه بندی آسیب پذیری اجتماعی نشان می دهد آسیب پذیری محلات امیرآباد، قزل قلعه و شیراز، کم (02/0 تا 4/0) است و محلات شریعتی، دانشگاه تهران، بهجت آباد، قائم مقام- سنایی، گاندی و عباس آباد، آسیب پذیری اجتماعی بالایی (6/0 تا 8/0) دارند.
ارزیابی تناسب عملکردی پارک های بانوان با استفاده از مدل AHP (نمونه موردی: کلانشهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پارکها و فضاهای سبز مختص بانوان، به عنوان یکی از مهم ترین مراکز خدمات رفاهی و تفریحی بوده است که علاوه بر جنبه بهداشتی و روانی، در توسعه پایدار شهری و بهبود کیفیت زندگی بانوان از اهمیت بالایی برخوردار است. هدف اصلی این پژوهش ارزیابی عملکرد پارک های بانوان شهر تبریز با توجه به معیارهای کاربری اراضی ( کالبدی) و اجتماعی می باشد. در این راستا عملکرد پارک های بانوان تبریز با استفاده از مدل AHP، از نظر معیارهای کاربری اراضی شهری ( دسترسی، سازگاری، همجواری) و معیارهای اجتماعی ( محرمیت و نیازهای بانوان) مورد ارزیابی قرارگرفت. بررسی شعاع دسترسی بیان کننده این واقعیت است که پارک های بانوان موجود تبریز تمام محدوده شهر را تحت پوشش قرار نمی دهند و نیاز به مکانیابی و ایجاد پارک های بانوان جدید وجود دارد اما بررسی سازگاری پارک های بانوان با کاربری های همجوار حاکی از این واقعیت است که این پارک ها از نظر سازگاری در وضعیت نسبتا مناسبی قرار دارند. در بررسی معیارهای اجتماعی نیز مشخص شد که از منظر کاربران این پارک ها از نظر شاخص محرمیت وضعیت مناسبی ندارند و از ساختما ن های مسکونی بلند مرتبه مجاور قابل مشاهده هستند. ولی بررسی شاخص نیازهای بانوان نشان داد که این پارک ها در برآورده کردن نیازهای مختلف بانوان (همانند کاهش وزن و تناسب اندام، احساس آرامش، افزایش کارایی، افزایش روحیه شادی و نشاط ،ایجاد و تقویت جمع های دوستانه، تقویت اعتماد به نفس، توانمند سازی) عملکرد مطلوبی داشته اند. در کل نتایج نشانگر آن است که: بیشتر پارکهای بانوان تبریز دارای تناسب عملکردی متوسط (6/66) می باشند و 4/33 درصد دارای تناسب بسیار پایین می باشند.
نقش محدودیت های محیطی بر توسعه کالبدی- فضایی شهرها و اثرات آن بر روستاهای پیرامون (مورد: شهر جوانرود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محدودیت های فیزیکی و انسانیِ توسعه کالبدی- فضایی شهرها، شتاب در حرکت به سمتِ حوزه های روستایی پیرامون را به دنبال دارد که این مسئله در مناطق کوهستانی غرب و شمال غربی ایران به طور ویژه ای قابل مشاهده است. در این محدوده ی جغرافیایی، شهر ج وان رود در استان کرمانشاه از جمله شهرهایی است که فشار بسیاری بر نواحی اطراف خود به ویژه روستاهای بلافصل وارد آورده است. بر این اساس، هدف تحقیق حاضر بررسی محدودیت های محیطی این شهر و اثرات آن در روستاهای پیرامونی می باشد. این تحقیق از نوع کاربردی است که با روش توصیف ی- تحلیلی انجام گردیده است. در تعیین روستاهای مورد مطالعه، فاصله 5 کیلومتری پیرامون شهر جوانرود مورد توجه بوده است. جامعه آماری تحقیق، خانوارهای ساکن در 6 روستای مورد مطالعه را شامل می گردد که با استفاده از فرمول کوکران، 261 نفر از سرپرستان خانوارها به عنوان حجم نمونه محاسبه شده است. پس از جمع آوری اط لاعات، با ارائه ی تص ویری کلی از محدودیت های محیطی شهر جوانرود و دگرگونی های کاربری اراضی روستاهای پیرامون شهر، تج زیه و تحلیل وضع موجود و نیز مقایسه این تغییرات و سطح بندی رشد و توسعه روستاها بر اساس مدل تلفیقی Vikor-Topsis انجام گردید. نتایج این تحقیق نشان می دهد که از بین روستاهای مورد مطالعه، روستای شیخ الکرم بر اساس مقادیر محاسبه شده (R=0.009، S=0.025 و Q=0)، به دلیل نامناسب بودن راه ارتباط ی و موقعیت نامناسب آن، تقریباً بدون تأثیر باقی مانده است. در حالی که روستای صفی آباد (با R=0.917، S=1.837 و Q=1)، دارای بیشترین تأثیرپذیری بوده، سایر روستاهای پیرامونی نیز از نظر شدت تأثیرپذیری در حد بینابین می باشند. در این راستا، بخشی از جمعیت و نیروی کار شهر جوانرود به دلایلی چون فاصله کم روستا با شهر، پایین بودن قیمت زمین و مسکن نسبت به شهر، سهولت دسترسی و امکان استفاده از خدمات مختلف شهری، در روستاها سکنی گزیده اند و این امر موجب تغییر و دگرگونی آنها شده است. به طوری که روستاهای با تأثیرپذیری بالا، عملکرد سنتی خود را از دست داده و عملاً به عنوان پاره های شهری و غالباً به مثابة خوابگاه هایی برای شهر جوانرود ایفای نقش می کنند.
مطالعة تطبیقی ایجاد و توسعة نسل های اول و دوم شهرهای جدید: نمونة کرة جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقالة حاضر با تمرکز بر فرایند تغییر و تحول در رویکردها و گرایش های مؤثر در زمینة سیاست شهرهای جدید، ایجاد و توسعة نسل های اول و دوم شهرهای جدید را با استناد به نمونة کرة جنوبی مورد مداقه قرار داده است. نسل اول شهرهای جدید این کشور با دو پیش زمینة رشد سریع شهرنشینی، صنعتی شدن و رشد اقتصادی منتج از آن، پی ریزی و همراه می گردد. از جمله چالش های شهری قابل توجه در این دوره، فقدان مسکن و عرضة ناکافی آن، شکل گیری و رشد اسکان غیررسمی به ویژه در ارتباط با سئول و متعاقباً تمرکزگرایی و لزوم تعادل در منطقة کلان شهری سئول است. شهرهای جدید نسل دوم که نخست با عملکرد تدارک و عرضة مسکن در ناحیة پایتخت برنامه ریزی می شوند، آغازگر جریانی هستند که به واسطة کاهش نرخ رشد جمعیت و توجه همزمان به توسعه های مجدد در کنار جدید، بر توسعة کیفی، تدریجی و برنامه ریزی شده در قالب پروژه هایی با مقیاس کوچکتر، اما متعدد نسبت به گذشته، متمرکز است. امتداد این حرکت، تمرکززدایی از شهر و منطقة کلان شهری سئول، توسعة یکپارچه منطقه ای و در نهایت، تعادل قلمرو ملی کرة جنوبی را از منظر آمایش سرزمین، هدفگذاری کرده است.
استانداردسازی و بهبود فرایند جمع آوری و به هنگام سازی داده های ممیزی املاک شهری، با استفاده از سامانة اطلاعات مکانی همراه بافت آگاه و برمبنای استانداردهای مکانی ISO(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ممیزی املاک شهری ازجمله فعالیت های شهرداری ها به منظور جمع آوری و به هنگام سازی پایگاه اطلاعات توصیفی و مکانی املاک شهری محسوب می شود. با ظهور سامانه های اطلاعات مکانی همراه، روش های نوینی برای گردآوری و به هنگام سازی اطلاعات مکانی گسترش داده شدند. در محیط های همراه، پردازشگری های انجام شده وابسته به محیط کاری و پویای کاربر است. کاهش ارتباط صریح کاربر با سامانه از عوامل مهم در هوشمندسازی سامانه و کاهش خطاهای انسانی در جمع آوری و به هنگام سازی اطلاعات به شمار می رود. برای این منظور، لازم است سامانه با استنباط وضعیت کاربر، با استفاده از اطلاعات بافت، نقشه ها و اطلاعات مناسب را در اختیار او قرار دهد. اطلاعات ممیزی املاک شهری نمونه ای از اطلاعات مکانی اند که می توانند از چنین سامانه هایی بهره ببرند. این مقاله تلاشی برای تحلیل نقش سامانة اطلاعات مکانی همراه بافت آگاه در استاندارد سازی و بهینه سازی فرایند ممیزی املاک شهری و نیز شناسایی روش های پیاده سازی چنین سامانه ای برای عرضة اطلاعات مکانی به ممیز و همچنین، هوشمندکردن واسط های کاربر برای ارتقای قابلیت های سامانه است. هدف نهایی تحقیق گسترش یک سامانة اطلاعات مکانی همراه، جهت ممیزی املاک شهری، با درنظرگرفتن اطلاعات بافت های موقعیت، جهت و سامانه، ب رای نقش ه ها و سروی س های قابل عرضه است که افزون بر مزایای سامانة اطلاعات مکانی همراه در گرد آوری و به هنگام سازی داده های ممیزی املاک، مزایای یک سامانة بافت آگاه را نیز دارد. در طراحی و پیاده سازی سیستم تحقیق حاضر، افزون بر معماری خادم مخدوم، از معماری مستقل نیز استفاده شده است تا در صورت قطع ارتباط با خادم، فرایند ممیزی متوقف نشود. درنهایت، سیستم بالا در یکی از بلوک های شهری تهران پیاده سازی شده و نتایج حاصل با نتایج ممیزی های پیشین مقایسه شده اند که نشان دهنده کاهش 50% زمان مورد نیاز برای جمع آوری داده ها در روش معرفی شده، به نسبت دو دورة آخر ممیزی املاک شهر تهران، و کاهش نزدیک به 100% زمان سپری شده بین گردآوری داده های توصیفی و مکانی و ورودشان به پایگاه دادة شهرداری، در مقایسه با دو دورة یادشده است. سیستم پیشنهادی در این تحقیق از ارتباط صریح ممیز با برنامه می کاهد و اطلاعات و نقشه ها که در ممیزی املاک شهری سنتی روی کروکی ها و فرم های کاغذی گردآوری و تصحیح می شدند، با استفاده از روش ارائه شده در این تحقیق، در محل مستقیماً جمع آوری و به هنگام می شوند که باعث بهبود چشمگیر فرایند ممیزی املاک شهری می شود.
ارزیابی شاخص های شهر الکترونیک در راستای توسعه پایدار شهری از دیدگاه مدیران شهری (مطالعه موردی: مناطق چهارگانه شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه بحث توسعه شهرها در شبکه جهانی نیز مطرح شده است و هر روز، شهرها و شهرک های جدیدی در فضای مجازی ساخته می شوند که نه تنها بر عوامل اجتماعی، اقتصای، فرهنگی، زیست محیطی و کالبدی تأثیر می گذارند، مسائل و مشکلات شهری را نیز حل می کنند؛ این پیشرفت سبب ارایه نظریه شهر الکترونیک و شهر پایدار در سراسر جهان شده است. هدف پژوهش حاضر، ارزیابی شاخص های شهر الکترونیک در راستای توسعه پایدار شهری از دیدگاه مدیران شهر کرمان است. نوع پژوهش با توجه به هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی - تحلیلی است. اطلاعات و داده های لازم با روش های اسنادی و میدانی (پرسش نامه) جمع آوری شده اند. جامعه آماری شامل 40 مدیر شهری ساکن در مناطق چهارگانه شهر کرمان است که با روش دلفی و تصادفی انتخاب شده اند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss، آزمون کلموگروف اسمیرنوف و آزمون آماری تی تک نمونه ای، برای وزن دهی از مدل آنتروپی و برای رتبه بندی مناطق شهر کرمان از مدل ویکور (vikor) استفاده شده است. یافته های پژوهش با توجه به آزمون تی تک نمونه ای نشان می دهند که از دیدگاه مدیران، شهر کرمان از لحاظ شاخص های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی شهر الکترونیک در راستای توسعه پایدار، شهری نامطلوب و نامناسب است. در نهایت، با روش رتبه بندی به ترتیب منطقه های 2، 1، 4 و 3 بر اساس چهار شاخص (اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی) پژوهش رتبه بندی شدند و منطقه 2 شهر کرمان وضعیت مطلوب تری داشت.
تأثیر توسعه شهری و تغییرات کاربری بر عناصر آب و هوایی شهر شیراز و فسا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد اجتناب ناپذیر شهری طی دو دهه آینده در کشورهای کمتر توسعه یافته به یک چالش بسیار مهم برای برنامه ریزان و مدیران شهری تبدیل خواهد شد. گسترش مناطق شهری، اثرات متفاوتی بر آب و هوا در مقیاس محلی و جهانی، در زندگی ساکنان این مناطق گذاشته است. بدین جهت در این پژوهش میزان تأثیرگذاری تغییرات ناشی از دگرگونی پوشش زمین و کاربری اراضی در یک بازه زمانی بلند مدت بر وضعیت آب و هوا در شهرهای شیراز و فسا بررسی و برای اطمینان از نرمال بودن سری های سالانه از آزمون کولموگروف- اسمیرنوف استفاده شد. همچنین روند سری زمانی فراسنج های کمینه و بیشینه دما و رطوبت نسبی با استفاده از روش های ناپارامتری من-کندال و تحلیل رگرسیون طی یک دوره 45 ساله (1966-2010) بررسی شدیافته های پژوهش نشان داد کمیت های کمینه دما و رطوبت نسبی فسا و کمینه و بیشینه رطوبت نسبی شیراز روند کاهشی و سایر کمیت ها روند افزایشی داشته اند. در ادامه اثرات تغییرات کاربری و نوع پوشش زمین در بازه زمانی 23 ساله (1987-2010) با استفاده تصاویر سنجنده TM ماهواره لندست بر الگو دمایی در این دو شهر پرداخته شد. بر این اساس کاهش 113 و 5/7 کیلومتر مربعی کاربری بایر و افزایش 110 و 3/5 کیلومتر مربعی کاربری مسکونی به ترتیب برای شهرهای شیراز و فسا محاسبه گردید.
تأثیر تقسیم سیاسی فضا بر توسعه منطقه ای (مطالعه موردی: استان های سواحل جنوبی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تقسیمات کشوری، علم و هنر سازمان دهی فضای سرزمینی است. نظام های تقسیماتی- سیاسی رایج در حکومت های ملتپایه، به سه دستة متمرکز، فدرال و ناحیه ای تقسیم می شوند. تمرکززدایی، توسعة متوازن منطقه ای و توزیع متوازن منابع، از اهداف کلان نظام تقسیمات کشوری بهشمار می روند. در قانون تقسیمات کشوری ایران مصوب آبان 1316، مؤلفه های نظامی- امنیتی محوریت داشتند. این سال و سال های پس از آن، همزمان جنگ جهانی دوم و حاکمیت گفتمان ژئواستراتژیک بود. همچنین ایران از سال 1347 براساس نظریه دوستونی نیکسون، نقش ژاندارم منطقة خلیج فارس را برعهده داشت. تقسیمات کشوری در سواحل جنوبی ایران، به ایجاد استان های سیستان و بلوچستان، هرمزگان، بوشهر و خوزستان منجر شده است. استان هرمزگان با طول تقریبی بیش از 900 کیلومتر و بوشهر به طول 707 کیلومتر، بهترتیب در سال های 1346 و 1352، به صورت باریکه ای در امتداد سواحل خلیج فارس و دریای عمان تشکیل شدند. در پژوهش حاضر، محدودیت های توسعة منطقه ای، متأثر از تقسیم بندی استان ها در سواحل جنوبی ایران بررسی شد. در پاسخ به این پرسش که آیا نظام تقسیمات کشوری در سواحل جنوبی، با فرایند توسعة منطقه ای همخوانی دارد، این فرضیه مطرح شد که با توجه به تغییر گفتمانی از ژئواستراتژیک به ژئواکونومیک، نظام تقسیمات کشوری در سواحل جنوبی، با این فرایند همخوانی ندارد. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است. فرضیة مذکور با تکیه بر تبیین مؤلفه های میزان و تراکم جمعیت، توزیع متوازن و بهینة منابع، کمبود منابع آب ایران و لزوم گرایش برنامه ریزی های ملی به منابع آبی پایدار، مثبت ارزیابی شد. مطابق یافته ها، تشکیل استان های هرمزگان و بوشهر، متأثر از اندیشه های نظامی- امنیتی بوده است. در پایان، مدل جدیدی از نظام تقسیمات کشوری، متناسب با فرایندهای توسعة منطقه ای در سواحل جنوب ایران پیشنهاد شد.
تدوین اهداف و گزینه های توسعه گردشگری در چارچوب تفکر ارزشی: مطالعه موردی فرح آباد ساری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر تعیین ارزش ها و اهداف جامعه میزبان و کشف دیدگاه های متنوع در مورد توسعه گردشگری روستای فرح آباد شهرستان ساری با استفاده از رویکرد تفکر ارزشی بود تا با شناسایی فرصت ها، ابداع گزینه های جدید و ارزیابی آنها، در نهایت، بهترین گزینه توسعه انتخاب شود. پژوهش کاربردی به لحاظ ماهیت داده ها در گروه تحقیقات کیفی قرار داشت. به منظور اجرای پژوهش، از نظریه زمینه ای و برای اولویت بندی گزینه های توسعه گردشگری نیز از شیوه فرایند تحلیل سلسله مراتبی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل افراد مطلع در زمینه گردشگری این حوزه بودند که با استفاده از شیوه گلوله برفی انتخاب شدند و با آنها مصاحبه شد. یافته های پژوهش نشان داد که اهداف مؤثر در توسعه گردشگری این حوزه طبق رویکرد تفکر ارزشی به دو نوع بنیادی و مقطعی تقسیم و سپس، تصمیم گیری در خصوص آنها با ابداع گزینه ها و فرصت های تصمیم و ارزیابی این گزینه ها به انجام رسید و در نهایت، گزینه توسعه متنوع به عنوان گزینه ارجح برای توسعه پایدار محلی فرح آباد انتخاب شد.
تلفیق شبکة عصبی RBFLN و فن چندشاخصة ORESTE برای شناسایی مکان بهینة استقرار مراکز مالی و تجاری در فضای شهری (مطالعه موردی: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مراکز مالی و تجاری از مهم ترین مراکز فعالیت های فضای شهری محسوب می شوند و توجه به موقعیت و مکان استقرار آن ها، از مهم ترین عوامل سودآوری و موفقیت این مراکز است. در این مطالعه، برای شناسایی مکان بهینة استقرار مراکز مالی و تجاری، سامانه شبکة عصبی RBFLN، که شکل تغییریافته ای از شبکة عصبی بر پایة تابع شعاعی (RBFNN) است، در تلفیق با فن چندشاخصة ORESTE به کار گرفته شد. داده های دو و چند کلاسة پارامترهای اقتصادی و تجاری، آموزشی و فرهنگی، بهداشتی و درمانی، رفاهی و تفریحی، اداری، جمعیتی، حمل و نقل و ترافیکی بر اساس شعاع تأثیرگذاری، به عنوان بردارهای چندبعدی وارد شبکة عصبی شدند. به منظور یادگیری شبکه، 69 شعبة نمونه در شهر تهران و 34 نقطه غیربهینه به کار گرفته شد. نتایج تحقیق شبکة RBFLN دوکلاسه با دفعات تکرار 800 بار را با کمترین میزان خطای آموزش و طبقه بندی، به عنوان مناسب ترین کلاس برای شناسایی مناطق بهینة (غربالگری) استقرار مراکز مالی و تجاری نشان می دهد. نتایج این غربالگری مناطق بهینة پیشنهادی اولیه را تشکیل می دهند که در ادامه، با فن رتبه بندی چندشاخصة ORESTE با معیارهای کیفی حاصل از مشاهدات میدانی اولویت بندی شدند. این فرایند در شهر تهران و بر روی هر 22 منطقة این شهر اجرا شد.
طرح پیشنهادی «مدرسه سبز» در راستای «شهر سالم»
حوزههای تخصصی:
نقش حکمروایی خوب در برندسازی شهری (مطالعه موردی: شاندیز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجود یک سیستم مدیریتی خوب می تواند در زمینه سازی برای شکل گیری یک برند مناسب برای شهر تأثیرگذار باشد که این مهم در گرو حکمروایی خوب شهری است. هدف از این پژوهش، بررسی نقش حکمروایی خوب شهری در برندسازی شهر شاندیز می باشد. روش پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی است و جمع آوری اطلاعات به صورت میدانی، کتاب خانه ای انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش مشتمل بر جمعیت شهر شاندیز در سال ۱۳۹۵ به تعداد ۱۳۹۸۷ نفر و همچنین، گردش گران ورودی به این شهر در سال ۱۳۹۵ به تعداد ۳۰۱۵۴ نفر که در مجموع (۴۴۱۴۱نفر) می باشند. حجم نمونه براساس فرمول کوکران ۳۸۰ نفر انتخاب شدند که به صورت در دسترس بودند. برای تحلیل اطلاعات از روش های آمار توصیفی و استنباطی و آزمون های اسپیرمن و تی تست استفاده شد. نتایجی که از محاسبات میدانی حاصل شده، نشان دهنده این است که وضع موجود حکمروایی شهری و تصویر شهر در بین شهروندان شهر شاندیز مناسب است. همچنین، آزمون هم بستگی اسپیرمن بین حکمروایی خوب شهری و تصویر ذهنی شهروندان نشان داد هم بستگی با مقدار ۰.۶۷۴درصد وجود دارد و این میزان برای رابطه حکمروایی و برند ۰.۵۷۸درصد می باشد. به طور کلی، وضعیت محاسبات نشان دهنده این است که در صورت تحقق شاخص های حکمروایی خوب در شهر شاندیز، این امر می تواند تأثیر زیادی بر تصویر ذهنی شهروندان داشته باشد و به راحتی می توان از این پتانسیل برای برندسازی شهر شاندیز استفاده کرد.
نقش مراکز تجاری در توسعه گردشگری شهر پیرانشهر
حوزههای تخصصی:
مراکز تجاری، بالأخص در شهرهای مرزی کشور، جایگاه ویژه ای از لحاظ ارزش اقتصادی و جذب گردشگر دارند. جذب گردشگران داخلی و خارجی موجب رشد و شکوفایی اقتصادی می شود و در این زمینه، بسترسازی مناسب به منظور تسهیل در امور خدماتی گردشگران یکی از مهمترین راه های جذب توریست داخلی و خارجی به شهرهای مرزی است. در این تحقیق به چگونگی نقش مراکز تجاری برای رسیدن به هدف توسعه گردشگری پرداخته شده است. این پژوهش از نظر روش، توصیفی - پیمایشی از نوع همبستگی است. در این راستا نمونه گیری جامعه آماری به دو گروه کارشناسان مربوط برابر ۳۵ نفر بود و گردشگران که بر اساس مشاهدات و اظهارنظر مسئولان و افراد داخل بازارچه ۳۲۰ نفر در نظر گرفته شد، محاسبه حجم نمونه بر اساس مدل کوکران، ۳۲۲ نمونه به دست آمد که برای دستیابی به نتایج بهتر، حجم نمونه به ۳۵۵ افزایش یافت. ابزار اندازه گیری این پژوهش پرسشنامه است که برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها از نرم افزار SPSS و آزمون اسپیرمن و کای اسکوئر استفاده شده است. نتیجه این پژوهش، حاکی از این است که فعالیت بازارچه مرزی بر توسعه گردشگری شهر پیرانشهر نقش دارد که این امر، خود متقابلا بر توسعه اقتصادی موثّر بوده و در پایان، امکانات و خدمات گردشگری مراکز تجاری بر رضایت گردشگران از این امکانات و خدمات موثر می باشد.
شناسایی و اولویت بندی شاخص های سازنده برنامه ریزی شهری در زیست پذیری شهری (مطالعه موردی: مناطق چهار گانه شهر کرمان)
حوزههای تخصصی:
رشد فزاینده و شتابان شهرنشینی در چند دهه اخیر موجب شده، تا شهرها با چالش هایی همچون، کاهش زیست پذیری و کیفیّت زندگی، کم رنگ شدن حس تعلق اجتماعی، نابرابری های اجتماعی- اقتصادی و گسترش مشکلات اکولوژیکی مواجه گردند. از این رو هدف پژوهش حاضر شناسایی و تعیین تأثیرگذارترین شاخص سازنده برنامه ریزی شهری به منظور زیست پذیری مناطق چهار گانه شهر کرمان است. روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی و از نظر هدف، کاربردی است. با توجّه به موضوع تحقیق و منطقه مورد مطالعه روش گردآوری داده ها، با استفاده از پرسشنامه است که به این منظور از 40 کارشناس مشرف بر وضع موجود شهر با استفاده از تکنیک دلفی انتخاب شده است. پایایی داده های مورد استفاده با بهره گیری از آلفای کرونباخ به میزان 0.842 محاسبه شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون One Sample T-test و مدل رگرسیون گام به گام و برای سطح بندی سهم هر یک از شاخص های مورد پژوهش در مناطق چهار گانه شهر کرمان از نرم افزار Arc GIS استفاده شده است. نتایج به دست آمده از آزمون T نشان می دهد که نظر کارشناسان در مورد شاخص های سازنده برنامه ریزی شهری در زیست پذیری مناطق چهار گانه شهر کرمان، با توجّه به در نظر گرفتن مقدار آزمون که در اینجا عدد 3 است در حد متوسط می باشد؛ همچنین، نتایج مدل رگرسیون حاکی از آن است که، از میان شاخص های مورد بررسی، شاخص کالبدی با ضریب بتا 486/. سپس شاخص اقتصادی و زیست محیطی یا ضریب بتا 341/. در انتها شاخص اجتماعی با ضریب بتا 278/0 به ترتیب بیشترین سهم را در زیست پذیرتر نمودن شهر کرمان داشته اند.
عوامل تأثیرگذار بر کیفیت زندگی شهروندان با نقش میانجی گری عدالت اجتماعی (مورد پژوهشی: شهر فردوسیه– شهرستان شهریار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مفهوم کیفیت زندگی شهری در سایه مکاتب رفاه و عدالت اجتماعی قوت گرفته و در ایران نیز از گذشته،مباحث و تلاش های مختلفی در زمینه افزایش کیفیت زندگی شهری صورت پذیرفته است. پژوهش حاضر، با هدف بررسی عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی با نقش میانجی گری عدالت اجتماعی در محلات شهر فردوسیه از توابع شهرستان شهریار انجام شد. در این تحقیق جهت گردآوری اطلاعات از دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. این پژوهش از نظر جهت گیری، کاربردی، از لحاظ هدف، آزمون فرضیه و از نظر راهبردی از نوع پیمایشی می باشد. جامعه آماری این تحقیق، شامل کلیه شهروندان محلات واقع در شهر فردوسیه است، که تعداد جمعیت این شهر بر طبق ممیزی سال 1393 حدوداً 30577 نفر می باشد. به منظور محاسبه حجم نمونه، با استفاده از جدول مورگان، تعداد 379 نفر به عنوان نمونه و با روش نمونه گیری تصادفی ساده با انتساب متناسب انتخاب شدند. اما در نهایت تعداد 328 پرسشنامه قابل ارزیابی بود. سرانجام داده ها با استفاده از نرم افزار Amos 2.0 وSpss23 و از طریق طراحی مدل معادلات ساختاری آزمون شده و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج تحلیل ها نشان داد که تمام متغیرها بر عدالت و کیفیت زندگی نقش دارند و در میان هر سه متغیر بیرونی (مشارکت، اعتماد و کارایی) متغیر مشارکت با ضریب 04/1- تأثیر منفی و معنی دار بر عدالت دارد و همین متغیر با ضریب 73/0- درصد بر کیفیت زندگی نیز تأثیر منفی و معنی دار دارد و همچنین از نظر شهروندان متغیر اعتماد با ضریب 52/0 بیشترین تأثیر بر عدالت و متغیر کارایی نیز ضریب با 16/1 بیشترین تأثیر را بر کیفیت زندگی شهروندان در شهر فردوسیه دارد. در نهایت خود متغیر درون زای عدالت نیز به عنوان نقش میانجی گر با ضریب 23/0- تأثیر و رابطه منفی و معنی دار با کیفیت زندگی در شهر فردوسیه دارد.
بررسی روند تغییرات پوشش اراضی شهر اراک دوره زمانی 2011 -1973(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، مسائل گسترش شهری و تغییرات پوشش اراضی، از موضوعات مهم در مقیاس ملی و جهانی بوده است که برای شناخت ماهیت، ابعاد و کارکردهای عوامل و فرایندهای پیش گفته، تکنیک های مختلفی به کار گرفته شده است که در این میان تکنولوژی سنجش از دور به دلیل تولید تصاویرماهواره ایباقدرتتفکیکطیفیو مکانیبالا، به عنوانوسیله ای کارآمد برایآشکارسازیو ارزیابیتغییرات شناختهشدهاست. تحقیق حاضر از نوع توصیفی و اکتشافی است و با استفاده از داده ها و تصاویر ETM+,TM,MSS سال های 1973، 1985، 2000 و 2011 ماهواره لندست؛ روند تغییرات پوشش اراضی را مورد بررسی قرار داده است. تصاویر ماهواره ای در محیط نرم افزاری ARC GIS10.1 به روش طبقه بندی نظارت شده از نوع حداکثر مشابهت (MLC) با انتخاب نمونه های آموزشی، طبقه بندی شدند و برای به دست آوردن شدت تغییرات، از روش تفریق باندهای مشابه طیفی و منطق فازی استفاده شد. نتایج بررسی نشان داد که به تبع افزایش جمعیت و گسترش مساحت شهر، شدت تغییرات فازی برای دوره زمانی 1985-1973 معادل 84843/0، برای دوره 2000-1985 معادل 92983/0 و برای دوره 2011-2000 معادل 92795/0 بوده است. همچنین مساحت اراضیِ شهری در طول سه دوره فوق، به ترتیب 6/7، 2/15 و 9/11 کیلومتر مربع افزایش یافته و در طول دوره 38 ساله، از 9/14 به 8/49 کیلومتر مربع رسیده که روند گسترش متوسط سالانه شهر به میزان 18 0/9کیلومتر مربع و میزان همبستگی بین افزایش جمعیت و افزایش مساحت شهر 976/0 بوده است.