فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۴۱ تا ۲٬۰۶۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
مکان یابی سایت اسکان موقت در برابر زلزله در شهرها (مطالعه موردی: شهر زاهدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زلزله به عنوان یکی از مهم ترین مخاطرات محیطی در شهرها، سالانه خسارات مالی و جانی فراوانی به بار می آورد و یکی از ضروری ترین اقدامات در این زمینه، به کارگیری اصول مدیریت بحران می باشد. اولین و مهم ترین نیاز اساسی آسیب دیدگان ناشی از مخاطرات محیطی داشتن یک سرپناه می باشد و در واقع، اسکان موقت از جمله اقدامات مهم مدیریت بحران است. به این منظور در این پژوهش به مکان یابی بهینه سایت های اسکان موقت شهر زاهدان پرداخته شده است. اطلاعات مورد نیاز از طریق نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال۱۳۹۰، طرح های جامع و تفصیلی شهر و سایر یافته های مرتبط با موضوع استخراج شده است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیل بوده و نتایج آن جنبه کاربردی دارد. برای این منظور از مدل های ANP ، AHP و Topsis و برای تحلیل داده ها نرم افزارهای Exprt Choice، ARC GIS، Super Decisions استفاده شده است. در یافته های پژوهش براساس معیارهای مؤثر در امر مکان یابی اسکان موقت، شش لایه تراکم جمعیت، سازگاری کاربری ها، دسترسی به راه، مراکز درمانی، مراکز انتظامی و ایستگاه های آتش نشانی در شهر بررسی شده و سپس نقشه مکان های مناسب جهت اسکان موقت تهیه شد. با تلفیق این لایه ها نقشه نهایی مکان یابی بهینه پایگاه های اسکان موقت در زاهدان ارائه شد و فضاهای باز موجود در شهر بر روی نقشه منطبق شد. نتایج به دست آمده بیان گر آن است که در مجموع از کل شهر زاهدان بخش های مرکزی و شرقی دارای اولویت بالاتری برای مکان یابی سایت اسکان موقت برخوردار بوده و نیازمند مطالعه جهت یافتن راهکارهای اجرایی برای تأمین و تجهیز آن هاست.
توانمندسازی و ساماندهی سکونتگاه های غیر رسمی شهر ابهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد شتابان شهرها طی دهه های اخیر و دگرگونی های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی آن ها، موجب مشکل های عدیده ای مانند شکل گیری سکونتگاه های غیر رسمی و به تبع آن، پیشی گرفتن نیازها از امکانات موجود در شهرهای مختلف شده است. در شهر ابهر، گرایش به شهرنشینی و زندگی در شهر، با تفاوت در میزان درآمد و پایگاه اجتماعی و اقتصادی افراد همراه بوده است. این موضوع در اکولوژی اجتماعی شهر با مشخصه های کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و... با تمرکز بر مسائل ناشی از فقر در بخش حسین آباد شهر همراه شده و سبب ایجاد الگوی توسعة ناپایداری در سازمان فضایی شده است که یکی از نمودهای کالبدی آن، شکل گیری سکونتگاه های غیر رسمی در ابهر است. هدف مقالة حاضر، بررسی وضعیت سکونتگاه های غیر رسمی در شهر ابهر (محلة حسین آباد) و ارائة راهکارهای مناسب برای توانمندسازی آن است. روش پژوهش، پیمایشی و از نوع همبستگی، دامنة آن خرد و از نظر وسعت، ژرفانگر است. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از مدل تلفیقی SWOT–AHP بهره گرفته شده است. برای این منظور، مدل مذکور در چهار مرحلة 1. ارزیابی عوامل راهبرد درونی و بیرونی محله، 2. انجام مقایسة دودویی گروه ها، 3. تدوین راهبردهای چهارگانة SWOT و 4. اولویت بندی راهبردها با استفاده از ماتریس QSPM به صورت سلسله مراتبی اجرا شده است. مطابق نتایج پژوهش در عوامل داخلی، امتیاز کل ضعف ها (435/0) نسبت به قوت ها (156/0) در سطح بالایی قرار دارد که نشان دهندة برتری و غالب بودن ضعف ها بر قوت هاست. در مقابل، در عوامل خارجی، فرصت ها با امتیاز کلی 308/0 نسبت به تهدیدها با امتیاز 101/0، در وضعیت بهتری قرار دارند. یافته های پژوهش، بیانگر میل جمعیت ساکن به مشارکت کامل برای ساماندهی محله است. درنهایت، الگوی مطلوب برای توانمندسازی محلة حسین آباد، شهر ابهر ارائه شده و راهکارهای ترکیبی پیشنهاد شده است.
بررسی تأثیر شهرنشینی بر روابط اجتماعی در شهر بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه شهری شدن لوئیس ویرث ادعا می کند که شهر نشینی بر خانواده و روابط خانوادگی تأثیر منفی می گذارد و موجب کاهش روابط صمیمی و اعتماد می شود . هدف این تحقیق که یک مطالعه مقایسه ای است؛ بررسی این مسأله است که آیا بین افراد شهرنشین و غیر شهرنشین از لحاظ برخی مولفه های روابط انسانی مانند انسجام اجتماعی، احساس داشتن کنترل روی زندگی؛ اعتماد ورزی، میزان مشارکت اجتماعی و دارا بودن روابط نزدیک با اقوام و دوستان تفاوت معناداری وجود دارد. جامعه آماری تحقیق شامل شهروندان ساکن بوشهر و دیّر -که هنوز شهری نشده است- در استان بوشهر است که از بین آنها با استفاده از رابطه کوکران 397 نفر (200 نفر از بوشهر و 197 نفر از دیّر) با روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش تحقیق پیمایش و تکنیک جمع آوری اطلاعات پرسشنامه بوده است. برای سنجش اعتبار پرسشنامه از اعتبار صوری و برای سنجش پایایی پرسشنامه از آلفای کرونباخ استفاده شد. یافته های تحقیق حاکی از آن است که شهرنشینی روی اعتماد اجتماعی، انسجام اجتماعی و مشارکت اجتماعی افراد تأثیر منفی معنی داری داشته است ولی روی گسترش معیارهای عام گرایانه، احساس بی کنترلی و داشتن روابط و اتکاء روی خانواده و اقوام تأثیر چندانی نداشته است.
سنجش شاخص چند مرکزیتی عملکردی شبکه شهری(نمونه موردی: شبکه شهری استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پانزده سال اخیر توسعه چند مرکزی به یکی از مفاهیم جذاب و پرکاربرد برنامه ریزی فضایی تبدیل شده است. در این مقاله تلاش شده است شاخصی جهت سنجش میزان چندمرکزیتی عملکردی منطقه با در نظر داشتن هم زمان دو بعد کارکردی و مورفولوژیکی شبکه ارائه شود. این شاخص، پتانسیل و ظرفیت دستیابی به یک ساختار متعادل چند مرکزی را در یک سیستم شهری بررسی می کند. از نظر روش شناسی این پژوهش در زمره تحقیق های اثبات گرایانه و از نوع تحقیقات کاربردی است. اطلاعات مورد نیاز از طریق اسنادی و کتابخانه ای استخراج شده است. عملکردهای مورد بررسی در این پژوهش جریانات مردم، کالا، سرمایه و اطلاعات و داده های یادشده از نوع جریانی و به صورت مبدا- مقصد است. در پژوهش حاضر، از روش های رابطه ای و به طور خاص از روش تحلیل شبکه اجتماعی استفاده شده است. شاخص چند مرکزیتی عملکردی به عنوان شاخصی برای تعیین آستانه زمانی و فاصله در شبکه های شهری برای تحقق نظام چند مرکزیتی عملکردی معرفی شده است. این شاخص با در نظر گرفتن شدت روابط میان شهرهای یک منطقه و فاصله میان شهرها، پتانسیل شکل گیری نظام چند مرکزی را در عمل بررسی می کند، همچنین می توان با محاسبه اندازه این شاخص در یک سری زمانی گرایش نظام فضایی- عملکردی منطقه را در طیفی از ساختارهای تک مرکزی تا چند مرکزی برآورد کرد. در نهایت بزرگی شاخص محاسبه شده نشان می دهد ساختار چند مرکزیتی استان مازندران از شدت عملکردی قابل توجهی بهره می برد و این پتانسیل وجود دارد که بتوان عملکرد شبکه را تا حد ساختاری کاملاً متعادل و با بیشینه راندمان افزایش داد. بیشینه فاصله زمانی ملاک قرارگیری نقطه ای در شبکه شهری استان، ۱۵۰ دقیقه است. این فاصله شرط لازم برای قرارگیری یک نقطه در شبکه شهری است؛ بنابراین شهرهایی که فاصله زمانی آن ها بیشتر از ۱۵۰ دقیقه از یکدیگر است نمی توانند با یکدیگر تعاملات مؤثر بر ساختار شبکه شهری استان را داشته باشند.
تأثیر عوامل تعیین کننده در برندینگ پایدار مقاصد گردشگری ساحلی(مطالعه موردی: منطقه ساحلی چابهار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برندسازی مقصد گردشگری فرآیندی است که از طریق آن یک مقصدگردشگری ویژگی های کانونی خود را پرورش می دهد، توسعه می بخشد و به مخاطبان اصلی خود عرضه می دارد، می تواند شهرت بسازد، شهرت خود را استقرار بخشد، تقویت کند و یا حتی تغییر دهد که این امر در مقاصد گردشگری اهمیت بسیاری دارد، ولی با توجه به ابعاد پایداری کم تر مورد توجه قرار گرفته است. این پژوهش با هدف واکاوی ظرفیت ها و عوامل موجود در ارتباط با برندسازی پایدار مقاصد گردشگری ساحلی و با توجه به ابعاد مختلف زیست محیطی، اقتصادی، فرهنگی- اجتماعی و نهادی با روش توصیفی- تحلیلی در جامعه آماری 1135نفری در چهار سطح مختلف (جامعه محلی، گردشگران، صاحبان کسب و کار و مدیران) در منطقه ساحلی چابهار انجام شده است. نتایج این پژوهش حاکی از این است که وضعیت موجود برندسازی در منطقه ساحلی چابهار با توجه به ابعاد چهارگانه پایداری در سطح نامطلوب است و در بین عوامل تعیین کننده کلیدی در برندینگ پایدار مقاصد گردشگری در منطقه ساحلی چابهار سهم تمامی موارد قابل توجه است، اما تأثیر عوامل نهادی از اهمیت بالاتری برخوردار است.
شناسایی کانون های بحران شهری با تأکید بر مناطق نا امن شهری با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی: نمونه موردی سنندج (نواحی 6 و7)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش لجام گسیخته جمعیت شهری و بروز حاشیه نشینی باعث افزایش گرایش به مادی گرایی، کجروی، بی عاطفه گی و بروز بزهکاری می گردد. از آنجا که در شهرها افراد شناختی از یکدیگر نداشته و در نتیجه کنترل و نظارت اجتماعی برعملکرد آنان از میان رفته است، نابهنجاری های اجتماعی در شهرها بیشتر زمینه بروز پیدا می کنند. شهر سنندج در دهه های اخیر با رشد سریع شهرنشینی مواجه بوده و متأثر از آن مناطق زیادی به صورت حاشیه نشینی و اسکان های غیر رسمی در این شهر رشد کرده و در بسیاری از موارد اینگونه مناطق بسترهایی را برای بروز جرائم فراهم آورده است. این پژوهش با تأکید بر رابطه مکان با بروز جرم و با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی به شناسایی و تحلیل کانون های جرم خیز در دو ناحیه 6 و 7 شهر سنندج پرداخته است. در ابتدا ضمن بررسی ویژیگی های کالبدی، اجتماعی و اقتصادی شهر، نقاط جرم خیز در سطح نواحی 6 و 7 شناسایی گردید. سپس با روش تحلیل همبستگی و با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی به میزان ارتباط میان مکان و بروز اعمال مجرمانه پرداخته و نتایج آن به صورت تحلیلی و گرافیکی بیان گردیده است. برای تهیه نقشه ها با روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) ضرایب اهمیت هر کدام از معیارها تعیین و با تلفیق آنها در سامانه اطلاعات جغرافیایی نقشه نهایی میزان جرم خیزی در سطح مناطق 6 و 7 شهر سنندج تولید گردید.
تحلیل میزان رضایت از زندگی و تمایل به بازگشت مهاجرین افغانستانی نمونه موردی استان خراسان رضوی
حوزههای تخصصی:
تاریخچه پیدایش مهاجرت چندان روشن نیست ولی بشر در طول تاریخ همواره در حرکت و جابجائی بوده است. اشغال افغانستان توسط نیروهای شوروی سابق و پس از آن جنگ داخلی، بی ثباتی سیاسی، فقر و توسعه نیافتگی باعث تداوم مهاجرت قانونی و غیر قانونی تعداد زیادی از مردم افغانستان به ایران و به ویژه استان خراسان رضوی گردید. هدف از این پژوهش بررسی میزان رضایت از زندگی و تمایل به بازگشت مهاجرین افغانستانی استان خراسان رضوی می باشد. روش پژوهش توصیفی – تحلیلی می باشد و از نرم افزارهای PASW و GIS برای تحلیل پرسشنامه ها و ترسیم نقشه ها استفاده شده است. نتایج پژوهش بیان گر توزیع فضایی ۹۸ درصد مهاجرین در شهرستان های مشهد و تربت جام می باشد. نتایج مستخرج از پرسشنامه هم بیان گر رضایت کمتر از حد متوسط زندگی در ایران توسط مهاجرین افغانستانی استان خراسان رضوی می باشد و میزان تمایل بازگشت به افغانستان هم بر اساس میانگین نظر پاسخگویان هم کمتر از حد متوسط بوده است. همچنین براساس نتایج آزمون من ویتنی، بین متغیر محل سکونت پاسخگویان با میزان رضایت از زندگی در ایران و میزان تمایل بازگشت به کشورشان، تفاوت معناداری بین دو گروه پاسخگویان ساکن شهرستان مشهد و تربت جام وجود دارد. نتایج پژوهش بیان گر توزیع فضایی ۹۸ درصد مهاجرین در شهرستان های مشهد و تربت جام می باشد. نتایج مستخرج از پرسشنامه هم بیان گر رضایت کمتر از حد متوسط زندگی در ایران توسط مهاجرین افغانستانی استان خراسان رضوی می باشد و میزان تمایل بازگشت به افغانستان هم بر اساس میانگین نظر پاسخگویان هم کمتر از حد متوسط بوده است. همچنین براساس نتایج آزمون من ویتنی، بین متغیر محل سکونت پاسخگویان با میزان رضایت از زندگی در ایران و میزان تمایل بازگشت به کشورشان، تفاوت معناداری بین دو گروه پاسخگویان ساکن شهرستان مشهد و تربت جام وجود دارد.
بررسی آسیب پذیری شهرها در برابر زلزله با استفاده از مدل MIHWP (مطالعه موردی منطقه 10 تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باتوجه به تراکم بالای جمعیتی و ساختمانی، سازه های کم دوام، عرض کم معابر و درجه محصوریت بالا در شهرها، انجام مطالعات و برنامه ریزی های دقیق در راستای به حداقل رساندن آسیب های ناشی از این رویداد طبیعی ضروری است. برای این منظور یکی از مهم ترین اقدامات می تواند شناسایی عوامل مؤثر در کاهش آسیب پذیری شهرها در برابر زلزله باشد. شناخت و بررسی آسیب پذیری شهرها به ویژه محدوده هایی که به صورت اسکان غیررسمی و بافت فرسوده می باشد، اهمیت زیادی دارد. می توان با مشخص کردن پهنه های آسیب پذیر در برابر زلزله و با آگاهی از خسارت های ناشی از آن ها، شهرها را به گونه ای طراحی و برنامه ریزی کرد که به هنگام وقوع زلزله کم ترین آسیب به آن ها وارد شود. دراین پژوهش شاخص های کاربری زمین، عرض خیابان، تعداد طبقات، درجه محصوریت، تراکم جمعیتی، دانه بندی قطعات، سطح اشغال، تراکم ساختمانی، کیفیت ابنیه، نوع سازه، قدمت ابنیه، دسترسی به فضاهای باز و دوری و نزدیکی به گسل های اصلی انتخاب و با استفاده از مدل MIHWP و به کارگیری قابلیت های نرم افزار Arc GIS در محاسبه، تجمیع و روی هم گذاری داده ها و لایه نقشه های شاخص های منتخب، آسیب پذیری منطقه 10 شهر تبریز در مقابل زلزله مشخص شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که قطعاتی که دارای خیابان های کم عرض، تعداد طبقات و درجه محصوریت بالا، مساحت کم تر، سطح اشغال، تراکم های ساختمانی و جمعیتی بالا، کیفیت ابنیه پایین، نوع سازه کم دوام، قدمت ابنیه قدیمی، فاصله زیاد تا فضای های باز و فاصله نزدیکی به گسل های اصلی بوده اند، دارای امتیاز آسیب پذیری بالایی بوده و در نتیجه آسیب پذیر نشان داده شده اند. هم چنین در محدوده منطقه، با حرکت از سمت شمال غرب به طرف مرکز و شمال شرق به میزان آسیب پذیری شهر افزوده می شود.
بررسی تحلیل فضایی کانون های جرم خیز در سطح محله های شهر یزد با تأکید بر برنامه ریزی فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جرم پیش از آنکه پدیده ای جبرگرایانه و ناشی از عوامل تغییرناپذیر محیط طبیعی باشد، پدیده ای اجتماعی و متأثر از شرایط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه و مکان جرم است. این پژوهش، توصیفی- تحلیلی است و جامعة آماری آن، 42 محلة شهر یزد براساس تقسیم بندی شهرداری است. یافته های پژوهش براساس آزمون تخمین تراکم کرنل نشان می دهد محله های امام شهر، آزادشهر، کوی فرودگاه، صفائیه و آتشکده، بیشترین میزان جرم را دارند. همچنین نقطة مرکز متوسط نشان می دهد توزیع انواع جرم (اعتیاد، کودک ربایی، شرب خمر، مزاحمت های خیابانی و چک برگشتی) تقریباً از بخش مرکزی شهر (مرز محله های خرمشاد و سر دوراهی) آغاز می شود و به سمت محله های امام شهر و آزادشهر در شمال و شمال غرب و محله های اکبرآباد و کوی راه آهن در سمت جنوب و جنوب غرب خاتمه می یابد. جهت بیضی انحراف معیار نیز برای انواع جرم، شمالی- جنوبی است و براساس شاخص نزدیک ترین همسایه، جرایم اعتیاد، شرب خمر و کودک ربایی به صورت خوشه ای و مزاحمت های خیابانی و چک برگشتی به صورت تصادفی در سطح محله های شهر یزد توزیع شده اند. درنهایت، مقدار F در ضریب رگرسیون در سطح 99 درصد، معناداری رابطة میان عناصر فرهنگی- مذهبی و ارتکاب انواع جرم در محله های شهر یزد را تأیید می کند. برای کاهش میزان جرم، راهکارهایی چون آسیب شناسی فضاهای کالبدی، اطلاع رسانی و برنامه های آموزشی- فرهنگی خانواده ها در زمینة پیشگیری از وقوع جرم و تبلیغ ارزش های اسلامی پیشنهاد می شود.
تحلیلى بر بلند مرتبه سازى و معایب آن در ایران
حوزههای تخصصی:
تبیین ساختاری کارکردی مدیریت مشارکتی شهری(مطالعه ی موردی : شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در راستای اینکه هر ساختاری را کارکرد ویژه ای است و هر کارکرد ویژه ای، ریشه در ساختاری دارد، هدف این نوشتار، توصیف و تبیین ساختار و کارکرد مدیریت مشارکتی در شهر مشهد است. تحلیل ساختاری کارکردی روشی است که در این پژوهش به کارگرفته شده است. تعداد پرسش نامه ها (384 نفر شهروند و 21 کارشناس شهری) از فرمول کوکران به دست آمده است. یافته ها نشان می دهد که دو نیمه ی ""از بالا به پایین"" (سازمان های شهری) و ""از پایین به بالا"" ( شورای شهر و شهرداری) در ساختار مدیریت شهری مشهد، به طور هم زمان و هم تراز فعّالیّت دارند (دوگانگی ساختاری)، به گونه ای که نیمه ی ""از بالا به پایین""، یک کارکرد به نسبت غیرمشارکتی و نیمه ی ""از پایین به بالا"" یک کارکرد نسبی مشارکتی را از خود آشکار می کند (دوگانگی کارکردی). یافته ها نشان می دهد که میانگین شاخص مشارکت، برابر 4/2 بوده که این مقدار کمی کمتر از حدّ متوسّط در طیف پنج گزینه ای لیکرت (5/25) است. بنابراین به دنبال ""دوگانگی ساختاری""، ""کارکرد نیمه مشارکتی"" نیز از ویژگی های مدیریت شهری مشهد است. در تبیین این دوگانگی باید گفت: در نیمه ی ""از بالا به پایین"" (سازمان های شهری)، منبع اصلی تأثیرپذیری و به دنبال آن، طرفِ پاسخ خواه، سازمان های فرادست هستند، در صورتی که در نیمه ی ""از پایین به بالا"" ( شهرداری شورای شهر)، منبع اصلی تأثیرپذیری و به دنبال آن، طرفِ پاسخ خواه، شهروندان هستند. گذرنکردن برنامه های سازمان های شهری، از صافی شورای شهر و همچنین، نبود مدیریت یکپارچه نیز، از مهم ترین چالش های پیشِ روی مدیریت مشارکتی شهری است.
شبیه سازی تغییرات آتی کاربری زمین بر اساس الگوی بهینه اکولوژیک در مجموعه شهری مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در چند دهه اخیر برنامه ریزان با مسئله جدیدی به نام پراکنده رویی مواجه شده اند. برای مقابله با این مشکل راه حل های گوناگونی ارائه شده است. یکی از اصلی ترین راه ها، اتخاذ رویکردی اکولوژیک در کاربری زمین و استفاده درست از منابع طبیعی است. منطقه کلان شهری مشهد از بی تعادلی فضایی، پراکنده رویی و تمرکز شدید در مرکز مجموعه و کریدور مشهد- چناران رنج می برد که این امر به نوبه خود موجد پدیدار شدن نابرابری های اجتماعی و اقتصادی در منطقه شده است. به همین خاطر، ضروری است که به اشکال دیگر توسعه فضایی در این منطقه توجه شود. در این تحقیق با ابتنا بر همین رویکرد، تلاش می شود ابتدا الگوی بهینه ای برای نحوه استفاده از اراضی بر مبنای رویکرد اکولوژیک ترسیم شود. سپس با استفاده از این الگو و با مدل سلولی خودکار (CA) و شبکه عصبی مصنوعی (ANN) سه سناریوی 1. توسعه اکولوژیک رادیکال، 2. توسعه اکولوژیک معتدل و 3. تداوم توسعه وضع موجود برای سال 1405 ترسیم می گردد. نتایج تحقیق نشان داد که مجموعه شهری مشهد ظرفیت چندانی برای توسعه ندارد و در مجموع قریب به 630 کیلومتر مربع از اراضی آن به لحاظ اکولوژیک قابلیت توسعه دارد. در سناریوی اول، ضمن حفظ بخش زیادی از اراضی سبز، مساحت توسعه شبیه سازی شده برای سال 1405، 659 کیلومترمربع محاسبه شد. در سناریوی دوم، مساحت 735 کیلومترمربع به زیر توسعه خواهد رفت و در نهایت، سناریوی سوم که بر اساس تداوم رشد وضع موجود شبیه سازی شد، منجر به شکل گرفتن 775 کیلومترمربع اراضی توسعه یافته و نابودی 210 کیلومترمربع اراضی کشاورزی خواهد شد. تداوم رشد وضع موجود آثار و پیامدهای جبران ناپذیری در منطقه خواهد داشت. از این حیث ضرورت دارد سیستم برنامه ریزی به جد نسبت به نحوه کنترل توسعه شهری در مجموعه شهری توجه کند.
بررسی روابط متقابل شهروندان و سازمان پایانه ها و پارک سوارها و عوامل تأثیرگذار برآن (مطالعه موردی: پایانه های غرب وجنوب شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش جمعیت و رشد روز افزون آن در شهرها مشکلات بسیاری را برای شهروندان به همراه داشته است آلودگی های زیست محیطی و صوتی از مهمترین این مشکلات است.یکی از راهکار های موثر در کاهش این مشکلات استفاده از حمل و نقل عمومی است. سازمان پایانه ها وپارک سوارها به عنوان سازمان مسئول در ساخت وبهره برداری ومدیریت پایانه ها در استفاده شهروندان، ازاین خدمات می تواند نقش مهمی ایفا نماید.رعایت حقوق شهروندان وبالا بردن کیفیت خدمات رسانی توسط این سازمان باعث تشویق شهروندان به استفاده از خدمات این سازمان خواهد شد.مقاله حاضر به بررسی روابط حقوقی متقابل شهروندان وسازمانپایانه هاوپارک سوارها در شهر تهران می پردازد.روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده، اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه جمع آوری شده و برای تحلیل داده ها ازآزمون های رگرسیون وT تست در نرم افزارspssاستفاده شده است. منطقه مورد مطالعه پایانه های جنوب وغرب شهر تهران می باشند،یافته های تحقیق نشان می دهد که شهروندان حقوق سازمان رارعایت می کنند اما سازمان در انجام وظایف خود، حقوق شهروندان رارعایت نکرده است و در مجموعسطح آگاهی های عمومی شهروندان از حقوق وتکالیف شهروندی در قبال سازمان پایانه ها و پارک سوارها در سطح نرمال قرار داردوبین میزان آگاهی شهروندان با متغیر وابسته تحصیلات رابطه معنا دار و مثبتی وجود دارد هر چه میزان تحصیلات بالاتر می رود میزان آگاهی نیز به همان نسبت بالا می رودبین سن و آگاهی رابطه وجود ندارد.درنهایت برای افزایش آگاهی های عمومی شهروندان از قوانین ومقررات وحقوق و تکالیف خود در قبال سازمان پایانه ها وپارک سوارها مواردی پیشنهاد گردید.
تأثیر روانشناسی محیطی بر طراحی مراکز دندانپزشکی
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره دوم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵
149-162
حوزههای تخصصی:
محیط معماری به عنوان بستر فعالیت های انسان تأثیرات عمیقی را بر سلامت روان او می گذارد. استرس در انسان به عنوان یکی از شاخصه های سلامت روان تحت تأثیر این محیط است. استرس موجود در محیط های درمانی با اثرات منفی که در پی دارد، بهبودی بیماران را به تأخیر می اندازد. یکی از محیط های درمانی پر استرس، کلینیک دندانپزشکی است که به دلیل عدم توجه به روحیات کاربران، هنگام مراجعه برای انجام اعمال درمانی در این محیط ها نوعی ترس و اضطراب وجود دارد که باعث کاهش تأثیر درمان بر روی بیماران می شود. هدف اصلی این پژوهش شناخت عوامل استرس زا در کلینیک های دندانپزشکی و بررسی نقش طراحی داخلی و عوامل محیطی در کنترل آن است. این پژوهش از لحاظ هدف از نوع کاربردی و از حیث روش تحقیق، تطبیقی می باشد. نتایج حاصل ازاین پژوهش نشان می دهد که توجه به مولفه های تأثیر گذار در طراحی داخلی و خارجی این مراکز بر اساس روانشناسی محیط، کاهش استرس و اضطراب ناشی از حضور در این مراکز و افزایش آرامش را در پی خواهد داشت.
بررسی رابطه سرمایه اجتماعی و میزان احساس امنیت اجتماعی در بین عشایر استان فارس(مطالعه موردی: ایل قشقایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امنیت و انتظام اجتماعی، همواره به عنوان یکی از نیازهای اساسی انسان و جوامع انسانی مطرح بوده است. سرمایه اجتماعی نیز به عنوان یکی از اصلی ترین مؤلفه هایی که امنیت را ارتقاء می بخشد و جامعه را سالم، آرام و مطلوب می سازد مطرح می باشد. از این رو، پژوهش حاضر به بررسی رابطه ی سرمایه اجتماعی و میزان احساس امنیت در بین جامعه عشایری ایل قشقایی استان فارس به عنوان یکی از جوامع انسانی می پردازد و روابط بین مشارکت اجتماعی، اعتماد اجتماعی، روابط اجتماعی را با احساس امنیت اجتماعی مورد بررسی قرار می دهد. این پژوهش از نوع تحقیقات کاربردی و با توجه به نحوه ی گردآوری دادهها در زمره ی تحقیقات توصیفی- پیمایشی و مطالعات مقطعی است. جامعه ی آماری این تحقیق کلیه ی اعضای ایل قشقایی استان فارس در تابستان 1392 می باشند، ابزار پژوهش، پرسشنامه ای محقق ساخته است که بعد از تأیید روایی و پایایی توزیع شده است و بعد از گردآوری داده ها برای بررسی فرضیات پژوهش از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون، آزمون مقایسه میانگین چند جامعه بهره گرفته شده است. نتایج نشان داد که میان ابعاد سرمایه اجتماعی (اعتماد اجتماعی، مشارکت و روابط اجتماعی) با میزان احساس امنیت اجتماعی رابطه مثبت و مستقیمی وجود دارد. بین وضعیت تأهل و امنیت اجتماعی تفاوت معناداری(05/0= Sig) وجود دارد،
ارزیابی شاخص های شهر دوستدار سالمند در شهر مشهد با تأکید بر شاخص های فرهنگی- اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
متفکران علوم انسانی، علوم زیستی و... ، همواره به سالمندی، به عنوان آخرین دورة زندگی انسان توجه کرده اند. تعداد افراد سالخورده جوامع روبه ازدیاد است و جمعیت ها به پیری می گرایند. درحال حاضر، جمعیت ایران از نظر ساختاری سالخورده نیست، اما با توجه به عوامل مختلفی چون کاهش میزان موالید و افزایش امید به زندگی، به نظر می رسد که در آینده ای نزدیک، جمعیت سالمندان در ایران، بخش شایان توجهی از ساختار جمعیتی کشور را تشکیل خواهد داد. هدف این پژوهش، بررسی وضعیت شهر مشهد در راستای شاخص های شهر دوستدار سالمند با تأکید بر شاخص های اجتماعی، فرهنگی- تفریحی و بهداشتی- درمانی است. روش پژوهش توصیفی- پیمایشی و پژوهش از نوع کاربردی است. در آزمون فرضیه ها، از آزمون کولموگروف اسمیرنوف برای بررسی نرمال بودن داده ها و از آزمون t برای مقایسة میانگین شاخص ها استفاده شده است. با توجه به میدانی بودن پژوهش، برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استاندارد سازمان بهداشت جهانی استفاده شد و بنابراین، روایی آن مورد تأیید است. در سنجش پایایی، ضریب آلفای کرونباخ 78 درصد به دست آمد که میزانی مورد قبول است. جامعه آماری، شامل تمامی ساکنان 65 سال به بالای شهر مشهد هستند. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج بیانگر آن است که تمامی شاخص های اجتماعی، فرهنگی و تفریحی در شهر مشهد، وضعیتی نسبتاً مناسب و تقریباً مطابق استاندارد دارند؛ البته شاخص های بهداشتی- درمانی، تا حدودی با وضعیت ایده آل فاصله دارند.
تحلیلی بر برخورداری کلان شهرهای ایران از شاخص های شهر خلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق ازنظر ماهیت توصیفی تحلیلی و کاربردی است و جمع آوری داده ها به صورت کتابخانه ای اسنادی بوده است. در این تحقیق، بعد از انجام روش آماری تحلیل عاملی مشخص شد بین سازه نظری و تجربی تحقیق همخوانی نسبی مناسبی وجود دارد. به علاوه، نتایج تحقیق نشان داد کلان شهر تهران با ضریب Q (099/0) در رتبه اول و کلان شهرهای کرج (359/0)، قم (366/0)، اصفهان (393/0)، مشهد (804/0)، شیراز (602/0)، تبریز (952/0) و اهواز (957/0) به ترتیب در رتبه های بعدی ازلحاظ برخورداری از شاخص های شهر خلاق قرار دارند. یافته های پژوهش نشان داد از بین ابعاد چهارگانه شاخص شهر خلاق ایرانی، عامل طبقه خلاق و امکانات محلی با تبیین کردن 087/25 درصد تغییرات واریانس و با وزن نسبی 293/0، مهم ترین عامل و شاخص های مهاجران خارجی واردشده با ضریب اهمیت نسبی 0501/0 و متولدان خارج از ساکنان شهر با ضریب اهمیت نسبی 0494/0 و بعد از آن ها، شاخص های تحقیق و توسعه، به عنوان مهم ترین شاخص ها، اهمیت فراوانی در تحقق مفهوم شهر خلاق در کلان شهرها دارند. به طور کلی، یافته ها بیانگر همخوانی نسبی بین نظریه فلوریدا و یافته های پژوهش است.
تحلیل توانمندی ارزش گردشگری ژئومورفوسایت ها (مطالعة موردی: شهرستان های سرپل ذهاب، گیلان غرب و قصرشیرین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: در این تحقیق، سعی شده است تا براساس مدل پیشنهادی و معیار های گردشگری، علمی، فرهنگی- تاریخی و اجتماعی– اقتصادی، میزان توانمندی و ارزش گردشگری لندفرم ها ارزیابی و تحلیل شود.
روش: در مدل پیشنهادی، امتیاز هریک از معیار ها و زیر معیارها براساس میانگین نمرات پرسشنامه ای، ارزیابی و مقایسه می شود. برای دست یابی به اطلاعات اولیه، از تصاویر ماهواره ای لندست، نقشه های زمین شناسی و توپوگرافی، داده های پایه ای و اصلی حاصل از مشاهدات و پیمایش میدانی بهره گرفته شده است. سپس، لندفرم های ژئومورفولوژیک شهرستان های گیلان غرب، قصرشیرین و سرپل ذهاب که جنبه گردشگری داشته اند، شناسایی شده اند. درنهایت، برای هریک از لندفرم ها، برگه شناسایی تهیه گردیده است و در این برگه ها، ویژگی های هریک آورده شده اند.
یافته ها/ نتایج: در این منطقه مطالعاتی ژئومورفوسایتی، آبشار پیران جذاب است. این لندفرم سه طبقه دارد که دو طبقه بالاتر ارتفاع بیشتر و طبقة پایینی ارتفاع کمتری دارد. براساس سیستم موقعیت یاب جهانی، اختلاف ارتفاعی این لندفرم در کف و بالای آبشار، 180 متر است.
نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان می دهد درمیان لندفرم ها، لندفرم آبشار پیران درمجموع با میانگین امتیاز 77/0، بیشترین اهمیت گردشگری را دارد. افزون براین، این لندفرم بیشترین امتیازات را از ابعاد ارزش علمی (۲۶/۱) و فرهنگی– تاریخی (61/0) به خود اختصاص داده است. همچنین، لندفرم سراب گیلان غرب، بیشترین امتیاز گردشگری (72/0)را درمیان لندفرم های انتخابی دارد. این ژئومورفوسایت و لندفرم رود الوند، با امتیاز کلی 68/0، در مرتبه دوم قرار دارند و نیز رود الوند ازجهت ارزش اقتصادی– اجتماعی، بیشترین امتیاز (۵۳/0) را درمیان لندفرم های انتخابی دارد. به نظر می رسد که توجه مسئولین گردشگری به ایجاد زیر ساخت های توسعه گردشگری در محدوده موردمطالعه، کمک شایانی به اشتغال زایی و بهبود وضعیت اقتصادی ساکنان خواهد کرد.
برنامه ریزی راهبردی توسعه گردشگری شهرستان ارومیه
حوزههای تخصصی:
هر منطقه با توجه به پتانسیل ها و توانمندی های موجود خود می تواند در مسیر توسعه قرار گیرد و اوّلین قدم برای توسعه یک منطقه، توسعه اقتصادی می باشد. از طرف دیگر، گردشگری با دارا بودن نقش راهبردی و کلیدی در توسعه منطقه ای می تواند تأثیر عمده ای بر تولید درآمد و جذب سرمایه در منطقه داشته باشد. شهرستان ارومیه یکی از مهم ترین شهرستاﻥهای کشور در زمینه جذب گردشگر می باشد. این شهرستان هرساله میزبان تعداد زیادی از گردشگران خارجی و داخلی است. امّا تاکنون نتوانسته به جایگاه واقعی خود در زمینه جذب گردشگر دست یابد. در پژوهش حاضر به روش توصیفی - تحلیلی، با بکارگیری فرایند برنامهﺭیزی راهبردی اقدام به ارائه راهکارها و تعیین راهبردهای کاربردی در جهت توسعه گردشگری شده است. در این فرایند با بررسی نقاط قوت، ضعف، قابلیت ها و فرصت های گردشگری شهرستان ارومیه، به این نتایج رسیده ایم که استراتژی های مناسب در برنامه ریزی گردشگری شهرستان، در اولویت نخست راهبردهای محافظه کارانه اند و راهبردهای تهاجمی در اولویت دوّم برنامه ریزی قرار گرفته اند. در واقع راهبرد محافظهکﺎرانه با امتیاز ۸/۴۹ به عنوان بهترین راهبرد در توسعه گردشگری شهرستان تلقّی می شود و باید به این راهبرد؛ تقویت مدیریت و بازاریابی گردشگری شهرستان به منظور معرفی هر چه بهتر پتانسیل های گردشگری شهرستان و جذب گردشگران بیشتر، توجه ویژه شود. همچنین راهبرد تهاجمی با امتیاز ۸/۳۵ مؤثّرترین راهبرد بعد از راهبرد محافظه کارانه قلمداد می شود که برای رسیدن به توسعه پایدار گردشگری در شهرستان، راهبرد توسعه مناطق نمونه گردشگری بویژه مناطق دارای جاذبه های طبیعی، پیشنهاد می شود.