فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۸۱ تا ۱٬۷۰۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
601 - 628
حوزههای تخصصی:
از جمله مهم ترین بازتاب های شهرنشینی معاصر، پیدایش و گسترش محله های آسیب پذیر (سکونتگاه های غیررسمی) در مرکز یا پیرامون شهرهاست. این سکونتگاه ها را می توان بخش های فراموش شده و برنامه ریزی نشده ای در مقایسه با سایر سکونتگاه های شهری دانست که از نظر پایداری بسیار شکننده هستند. لازمه سنجش پایداری بررسی ابعاد چهارگانه پایداری (اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، زیست محیطی و کالبدی) به صورت سیستماتیک است؛ از این رو هدف پژوهش کاربردی و توصیفی-تحلیلی حاضر واکاوی و سطح بندی وضعیت پایداری سکونتگاه های غیررسمی شهر اردبیل با تکیه بر معیارهای پایداری محله ای و اولویت بندی آن ها برای برنامه ریزی آتی است. اطلاعات مورد نیاز به کمک مطالعات کتابخانه ای-اسنادی و روش های میدانی گردآوری شده اند. جامعه آماری نیز محله های پانزده گانه سکونتگاه های غیررسمی شهر اردبیل است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای Excel و SPSS استفاده شد و با بهره گیری از مدل بارومتر پایداری سطوح پایداری محله های هدف در چهار بعد (اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، زیست محیطی و کالبدی) تعیین شد. همچنین نقشه ها برای بازنمایی بهتر، به کمک نرم افزار Arcgis ترسیم شدند. براساس نتایج اجرای مدل مزبور، محله سلمان آباد با امتیاز 501/0 از پایداری متوسط برخوردار بود. پس از آن محله کاظم آباد (344/0) و اسلام آباد (300/0) در وضعیت ناپایداری بالقوه و سایر محله های هدف در وضعیت ناپایدار قرار دارند. درمجموع محله های هدف از نظر میانگین کل رفاه اکوسیستم (231/0) و رفاه انسانی (249/0) در سطح بسیار پایینی قرار دارند؛ بنابراین با توجه به شرایط ناپایداری سکونتگاه های غیررسمی شهر اردبیل می توان نتیجه گرفت سطح پایداری در این محله ها مناسب نیست؛ از این رو برنامه های توسعه ای متناسب با ضعف ها و قوت های هر محله و براساس سطوح پایداری هریک از این سکونتگاه ها ضروری است.
مدل سازی ساختاری تحرک اجتماعی بین نسلی مهاجرین افغانستانی (مطالعه موردی: شهر کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: امروزه بحث مهاجرت و مسائل مربوط به آن از اهمیت زیادی در برنامه ربزی شهری برخوردار است، یکی از مسائلی که مهاجران با آن مواجه هستند تحرک اجتماعی می باشد، هدف پژوهش حاضر ارزیابی وضعیت تحرک اجتماعی بین نسلی مهاجرین افغانستانی در شهر کاشان است. روش: روش پژوهش- توصیفی تحلیلی می باشد، حجم نمونه با استفاده از نرم افزار Sample Power با سطح اطمینان 95 درصد و خطای احتمالی 5 درصد 150 نفر نمونه از جمعیت 20هزار نفری مهاجران افغانستانی شهر کاشان محاسبه گردید. برای تجزیه وتحلیل توصیفی و استنباطی داده ها از آزمون آماری T-Test در نرم افزار SPSS و جهت تبیین و مدل سازی اثرات نیز از مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار AMOS استفاده گردید. یافته ها: نتایج حاصل از آزمون T نشانگر معنی دار بودن شاخص های تقدیرگرایی، اعتماد اجتماعی و سرمایه فرهنگی در تحرک اجتماعی می باشد. تحلیل یافته های منتج از مدل سازی معادلات ساختاری بیانگر این است که از بین شاخص های موردسنجش، شاخص سرمایه فرهنگی ذهنی اکتسابی بیشترین بار عاملی را با وزن 0.98 در رتبه اول به خود اختصاص داده است. عامل سرمایه فرهنگی ذهنی پس از ذهنی اکتسابی با بار عاملی 0.85 در رتبه دوم قرارگرفته است. عامل های سرمایه فرهنگی عینی، تقدیرگرایی و اعتماد اجتماعی نیز با بارهای عاملی 0.82، 0.26- و 0.22- در مرتبه های بعدی قرارگرفته اند. نتایج: بنابراین پس از تحلیل جزئی تر شاخص های مذکور میزان اعتماد به خویشاوندان، میزان مطالعه کتاب، میزان آشنایی با زبان های خارجی ،ورزش کردن، تلاش کردن هرکس برای رسیدن به آنچه می خواهد در تحرک بین نسلی مهاجرین افغانستانی در شهر کاشان تشخیص داده شد.
تحلیلی بر مکان یابی پایانه مسافربری روستایی در شهرها با استفاده از روش ترکیب خطی وزنی (WLC) و مدل الکترا (مطالعه موردی: شهر مشکین شهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از عناصر خدمات شهری، پایانه مسافربری است. پایانه ها به عنوان مفصل ارتباطی جاده های برون شهری و درون شهری، مانع تردد اتوبوس ها به داخل شهرها می شوند و ازاین رو در بهبود وضعیت ترافیک و مدیریت سفرها نقشی سازنده ایفا می کنند. در شهر مشکین شهر به دلیل عدم وجود پایانه برای سرویس دهی به روستاهای مستقر در اطراف شهر، وسایط نقلیه مسافرکش که خیابان ها را اشغال می نمایند، باعث به وجود آمدن نابسامانی هایی از قبیل بار ترافیکی و مشکلات ناشی از آن شده است. به همین منظور این شهر به عنوان پایه مطالعاتی باهدف دستیابی به مناسب ترین مکان جهت استقرار مطلوب پایانه مسافربری انتخاب شده است. نوع تحقیق موردنظر بر اساس هدف، کاربردی و ازنظر ماهیت و روش، علی محسوب می شود. در این مقاله با استفاده از معیارهای مناسب (نزدیکی به جاده های اصلی، دسترسی به معابر اصلی شهر، سازگاری، دسترسی به تأسیسات و تجهیزات، مدل رقومی ارتفاع، شیب، فاصله از رودخانه، قیمت زمین و تراکم جمعیت) لایه های موردنظر در محیط Arc Map آماده سازی شده و با اعمال وزن های حاصل از فرایندهای وزن دهی در نرم افزار Expert Choice به روش AHP در یک مدل فراهم آمده و سپس این لایه ها در محیط نرم افزار IDRISI استانداردسازی شدند. طبق نقشه خروجی سه پهنه به عنوان پهنه های مناسب به دست آمد. برای رتبه بندی این پهنه ها از مدل الکترا استفاده گردید؛ بدین صورت رتبه برتر که به عنوان گزینه اول مطرح شده است در قسمت شمالی شهر که نزدیک ترین دسترسی را به جاده اصلی دارد انتخاب گردید. گزینه های دوم و سوم نیز به عنوان اولویت های بعدی در قسمت های جنوب غربی شهر قرار دارد.
ارزیابی موانع مشارکت بخش خصوصی در توسعه و عمران شهری مطالعه موردی: شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
115 - 128
حوزههای تخصصی:
با توجه به عدم امکان تأمین سرمایه برای پروژه های شهری، در بسیاری از شهرهای دنیا برای توسعه زیرساخت ها نیاز اساسی به حضور سرمایه گذاری و مشارکت بخش خصوصی و استفاده از تسهیلات بانک ها و مؤسسات ایجاد می گردد. هدف از پژوهش حاضر که از نوع توصیفی تحلیلی است، سنجش موانع مشارکت بخش خصوصی در توسعه و عمران شهری در شهر شیراز هست. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی کارشناسان و مدیران مشغول به فعالیت در شرکت های بخش خصوصی فعال درزمینه توسعه و عمران شهر شیراز هستند، می باشد. 100 نفر از افراد مذکور به صورت تصادفی انتخاب و اطلاعات لازمه با استفاده از ابزار تحقیق جمع آوری شد. ابزار مورداستفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه محقق ساخته ای است که دارای پنج بخش بود. روایی آن به صورت محتوایی (صوری) و سازه ای و پایایی آن با استفاده از پایایی ترکیبی مورد تأیید قرارگرفته است (آلفای کرونباخ = 869/0). تحلیل داده ها از طریق تحلیل همبستگی و الگو یابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Smart PLS انجام شده است. مدل ارزیابی شده در پژوهش از شاخص های برازندگی قابل قبولی برخوردار بود. نتایج مطالعه نشان داد که به ترتیب متغیرهای موانع سیاست گذاری و تنظیم مقررات (4/0= γ، 33/5 = t)، تأمین مالی – حمایت مالی (364/0= γ، 68/3 = t)، مطالعه و آماده سازی (263/0= γ، 45/3 = t) و ظرفیت سازی و ارتقای دانش (145/0= γ، 14/2 = t) دارای بیشترین تأثیر بر عدم مشارکت بخش خصوصی در توسعه و عمران شهر شیراز می باشند. به صورت کلی، این عوامل تبیین کننده حدود 6/47 درصد از تغییرات مشارکت بخش خصوصی در توسعه و عمران در شهر شیراز هستند.
ارزیابی اثرات دلبستگی مکانی بر میزان تاب آوری اجتماعی در شهرها (مطالعه موردی: منطقه 12 کلانشهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۸
76 - 88
حوزههای تخصصی:
دلبستگی به مکان برخاسته از فعالیت ها و تعاملات بین انسان-مکان و انسان –انسان در یک مکان خاص است. وجود و سطح بالای دلبستگی در ساکنان یک مکان، محله، شهر سبب اهمیت آن مکان برای فرد و افزایش مشارکت در فعالیت های عمرانی و سیاسی و افزایش سطح تعاملات اجتماعی شهروندان می شود. همچنین این روابط عاطفی با مکان بر توانایی واکنش مردم به تغییرات و درک خطر و آمادگی در برابر مخاطرات (تاب آوری اجتماعی) تأثیر می گذارد. هدف این پژوهش بررسی تأثیر دلبستگی مکانی بر تاب آوری اجتماعی در منطقه 12 شهر تهران می باشد. تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، توصیفی–تحلیلی است. به منظور گردآوری داده های مورد نیاز از دو شیوه تحلیل اسنادی و پیمایشی بهره گرفته شده است که زیرمجموعه روش تحقیق کمی است. ابزار پژوهش، پرسشنامه می باشد. جامعه آماری ساکنان منطقه 12 شهر تهران شامل 239611 نفر است که با فرمول کوکران حجم نمونه 384 به دست آمده است. بر اساس نتایج مطالعات اسنادی، شاخص های پژوهش در بخش تاب آوری اجتماعی شامل مشارکت، اعتماد، همبستگی و انسجام اجتماعی، احساس اثرگذاری و کارایی و حمایت اجتماعی، آگاهی، دانش، مهارت و در بخش دلبستگی مکانی شامل دلبستگی عاطفی، وابستگی مکانی و هویت مکانی هستند که با استفاده از آزمون های تی تک نمونه ای، همبستگی پیرسون و رگرسیون تک متغیره تحلیل گردیده است. نتایج نشان می دهد که شاخص های دلبستگی مکانی و تاب آوری اجتماعی در منطقه 12 شهر تهران وضعیت نامناسبی دارند. بین شاخص های دلبستگی مکانی با تاب آوری اجتماعی همبستگی معناداری وجود دارد و نتیجه رگرسیون تک متغیره نشان داد که دلبستگی مکانی بر تاب آوری اجتماعی تأثیر بالایی دارد.
برنامه ریزی پابرجا مبتنی بر سناریونویسی در حوزه گردشگری اجتماعی پایدار (مطالعه موردی: شهر میبد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: رشد سریع صنعت گردشگری که ناشی از رشد شتابنده درآمد در این حوزه در دهه های اخیر از یک سو و تغییر مستمر و عدم قطعیت بالای حوادث مؤثر در این بخش از سوی دیگر، لزوم بهره گیری از روش های نوین آینده پژوهی و برنامه ریزی کلان و بلندمدت را بیش از پیش نمایان ساخته است. لذا هدف اصلی این پژوهش، تدوین سناریوهای آینده گردشگری میبد و آزمون پابرجایی راهبردهای گردشگری اجتماعی پایدار می باشد. روش: در پژوهش حاضر، ترکیبی از روش های دلفی، پویش محیطی PEST و تحلیل اثرات متقابل استفاده شده است. پارامترهای کلیدی گردشگری اجتماعی پایدار تجمیع شده و با استفاده از پرسشنامه تحلیل اثرات متقابل با نظر خبرگان عدم قطعیت های کلیدی شناسایی شدند. سپس با استفاده از عدم قطعیت های کلیدی سه سناریو با نام های میبد طلایی (خوشبینانه)، آینده قابل پیش بینی (مناسب) و رکود (بدبینانه) تدوین گردید. یافته ها: پیشینه تاریخی و جاذبه های منحصر به فرد، مدیریت تخصصی، برنامه ریزی سیستمی و سیاست خارجی و روابط بین الملل از تأثیرگذارترین پارامترها و شهر جهانی زیلو، امکانات خدماتی و رفاهی قابل رقابت، کیفیت شبکه راههای زمینی و هوایی و ارتقاء فناوری در گردشگری، از تأثیرپذیرترین پارامترها، تغییرات نرخ ارز متغیر اهرمی ثانویه، کنترل بازار وآداب و رسوم و مراسمات آیینی متغیر مستقل، سرمایه گذاری در بخش گردشگری به عنوان متغیر هدف شناخته شده است. همچنین ظرفیت سازی برای گردشگری در عصر ارتباطات و انسجام اجتماعی به عنوان متغیرهای تنظیمی در گردشگری اجتماعی پایدار میبد شمار می رود. نتیجه گیری: نتایج کسب شده از تجزیه و تحلیل و ارزیابی راهبردهای گردشگری اجتماعی پایدار بیانگر این موضوع است که تعدادی از راهبردها تنها در یک یا دو سناریو، مفید و قوی ملحوظ می شوند و در بقیه دچار ضعف هستند. بنابراین لحاظ کردن راهبردهای چند وجهی که بتواند در موقعیت های متفاوت، پاسخگوی موقعیت باشند، لازم و ضروری به نظر می رسد.
تحلیل فضایی سرزندگی در فضاهای شهری مطالعه موردی پیاده راه 17 شهریور تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
107 - 124
حوزههای تخصصی:
تقویت و گسترش فضاهای عمومی شهری، فعال، پویا و سرزنده به عنوان یکی از اهداف راهبردی ارتقای کیفیت محیط مصنوع شهری موردتوجه برنامه ریزان شهری قرارگرفته است. سرزنده ساختن حیات شهری مستلزم انسانی کردن و بعد انسانی دادن به آن است. هدف این مقاله تحلیل وضعیت کالبدی- فضایی پیاده راه 17 شهریور تهران به منظور ایجاد محیطی سرزنده جهت جذب جمعیت و گذران اوقات فراغت است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است. شاخص ها و داده های مورداستفاده به شیوه اسنادی و برداشت میدانی محیط جمع آوری شده است. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار Arc GIS انجام شده است. تحلیل ها نشان می دهد بیش از نیمی از مساحت محدوده را کاربری های نامناسب برای پیاده روی و فراغت تشکیل می دهد و نزدیک به 65 درصد فعالیت های ارائه شده در محدوده جاذب جمعیت نیستند، همچنین وضعیت دسترسی به محدوده با حمل ونقل عمومی و خصوصی مناسب ارزیابی شده است. اکثر افرادی که در محدوده بودند از مناطق هم جوار آمدند و افراد کمتری از مناطق شمالی و غربی به محدوده آمدند. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است برنامه ریزی و طراحی محیط ساخته شده نقش بسزایی در گسترش پیاده روی دارد، زیرا در قسمت های شمالی محدوده با توجه به اینکه کاربری ها و فعالیت های متنوع و منعطف تری نسبت به بخش های میانی و جنوبی دارد، تراکم جمعیت بیشتر و عابران پیاده بیشتری در آن بخش تردد می کنند و دیگر اینکه برای افزایش قابلیت پیاده روی و سرزندگی محیط علاوه بر محدودیت دسترسی اتومبیل باید به ساختار محیط و کالبد آن هم توجه شود.
بررسی اثر تصویر ذهنی گردشگران فستیوال گل و گلاب قمصر و نیاسر بر کیفیت و ارزش ادراک شده از خدمات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
1 - 17
حوزههای تخصصی:
تأثیرگذارترین مؤلفه های توسعه گردشگری تصویر ذهنی گردشگران می باشد. تصویر ذهنی مجموعه ای از باورها و نظراتی است که یک فرد نسبت به یک مقصد دارد. فستیوال گلاب گیری به عنوان رویدادی تأثیرگذار در توسعه گردشگری هرساله در مناطق گردشگری شهرستان کاشان برگزار می شود و بدین روی گردشگران زیادی را به خود جلب می کند. هدف این پژوهش بررسی اثر تصویر ذهنی گردشگران فستیوال گلاب گیری بر کیفیت ادراک شده از عناصر ملموس، ناملموس و ارزش خدمات در دو منطقه قمصر و نیاسر است. تحقیق حاضر از نوع کاربردی است. روش بررسی توصیفی- تحلیلی و پیمایشی می باشد. داده های گردآوری شده از طریق پرسشنامه با استفاده از نرم افزارهای spss و Amos تجزیه وتحلیل و مدل سازی شده است. نتایج حاکی از آن است که تصویر ذهنی گردشگران از مقصد بر کیفیت ادراک شده از عوامل ملموس و ناملموس با بارهای عاملی 87/0 و 86/0 اثر معناداری داشته است. اما اثر تصویر ذهنی مقصد بر ارزش ادراک شده با سطح معناداری بالاتر از 05/0 مورد تأیید قرار نگرفته است. همچنین اثرگذاری نقش واسط کیفیت عوامل ناملموس ادراک شده بر ارزش ادراک شده از خدمات با کسب بار عاملی 64/0 مورد تأیید قرار می گیرد. اما کیفیت عوامل ملموس ادراک شده بر ارزش ادراک شده اثر معناداری نداشته است.
ارزیابی نقش پارک های شهری در پایداری اجتماعی شهرها نمونه موردی (پارک آزادی شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۷
113 - 128
حوزههای تخصصی:
پارک ها و فضای سبز شهری از مهم ترین عوامل موثر در شکل دهی به پایداری اجتماعی و همبستگی فضاهای شهری می باشند. ولی عواملی مانند مشکلات زندگی شهری، ایمنی پارک و فضای سبز ، امنیت و متناسب نبودن امکانات مورد نیاز برای گروه های مختلف سنی و جنسی در این مکان ها از جمله عوامل کاهش تمایل شهروندان برای استفاده از این عرصه ها می باشد. این پژوهش یک مطالعه توصیفی از نوع پیمایشی است که مبتنی بر کسب حقایق و تجزیه و تحلیل علل آن ها می باشد. حجم نمونه آماری با توجه به میزان جذب جمعیت پارک آزادی در شلوغ ترین روزهای سال، نمونه آماری متناسب که قابلیت تعمیم داشته باشد، 150 نمونه محاسبه گردیده و در راستای حذف اثر مقادیر بی پاسخ احتمالی تا 170 نفر افزایش پیدا کرد. در این پژوهش با توجه به بستر مناسب پارک آزادی در زمینه اجتماعی، فرهنگی و محیط زیستی آن ، متاسفانه کارکرد آن در زمینه اجتماعی و فرهنگی بسیار ضعیف می باشد و با توجه به جمع آوری اطلاعات از کاربران مراجعه کننده به پارک و تجزیه و تحلیل آن از طریق نرم افزار SPSS ، معضلات و مشکلات پارک آزادی در پایداری اجتماعی از دید کاربران به نتایجی دست پیدا کرد که در سه ویژگی ادراکی ، کالبدی و فضایی دسته بندی شد. این ویژگی ها شامل پیامدهای اجتماعی ، کنش متقابل اجتماعی ، برابری و تنوع اجتماعی و امنیت اجتماعی و عوامل کالبدی فضایی آن مربوط به نحوه مدیریت پارک ، روشنایی پارک ، امنیت در مسیر های عبوری ، جایگاه آب آشامیدنی ، تجهیزات زمین ، تجهیزات صوتی و استراحتگاه کاربران می باشد، که بر اساس آنها راهکارهای موثر در جهت اهداف پژوهش و ارتقاء نقش پارک های شهری در پایداری اجتماعی شهری ارائه گردیده است.
بررسی اثرات کاربری های صنعتی-کارگاهی در مبادی ورودی شهر(مورد شناسی: شهر گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جای گیری نامناسب و سازمان نیافته برخی از فعالیت های صنعتی، تولیدی و خدماتی در فضاهای شهری، در سلامت جسمی و روانی شهروندان و همچنین در سیما و منظر شهرها تأثیر نامطلوب می گذارد. هدف این مقاله، مطالعه وضعیت موجود و سنجش نگرش شهروندان درباره اثرات کارگاه ها و کاربری های صنعتی بر مبادی ورودی شهر گرگان (ورودی های شرقی، غربی و شمالی) است و با الهام از مبانی نظری تحقیق و بومی سازی آن در قالب چهار بُعد زیست محیطی، کالبدی، سیما و منظر شهری و ترافیکی انجام شده است. روش تحقیق در این مقاله، توصیفی-تحلیلی است و جمع آوری داده ها با انجام تحقیقات میدانی، پیمایشی و با استفاده از ابزارهایی چون مشاهده و پرسشنامه انجام شده است. نمونه آماری شامل 384 نفر از ساکنان این ورودی هاست که به روش احتمالی طبقه بندی شده انتخاب شده اند. به منظور بررسی نرمال بودن داده ها، از آزمون هاای آماری کولموگوروف-اسمیرنوف و شاپیرو-ویلک در نرم افزار SPSS استفاده شد و به دلیل غیر نرمال بودن داده ها، از آزمون ناپارامتریک دوجمله ای (باینومینال)[1] استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که از نظر شهروندان، کارگاه ها و کاربری های صنعتی مستقر در ورودی های شرقی و غربی تأثیرات نامطلوبی در وضعیت زیست محیطی این ورودی ها دارند؛ در حالی که در ورودی شمالی، این تأثیر نامطلوب نسبتاً کمتر است. در رابطه با اثرات کالبدی، نتایج در دو ورودی شرقی و غربی نشان دهنده تأثیر نسبتاً زیاد است؛ ولی در ورودی شمالی، تفاوت میانگین با نقطه انقطاع (3) معنی دار نیست. در رابطه با تأثیر برروی سیما، منظر و ترافیک، در ورودی های شرقی و غربی تأثیر نسبتاً زیاد است؛ درحالی که در ورودی شمالی تأثیر کمی می گذارند. این نسبت تأثیرگذاری منطقی به نظر می رسد؛ زیرا تعداد کارگاه ها و کاربری های صنعتی در ورودی شمالی نسبت به ورودی های دیگر ناچیز است. نتایج به دست آمده، با نتایج پیشینه تحقیق مقایسه شد. نتایج نشان داد که تصمیم گیران در برنامه ریزی های گذشته، اهمیت و ارزش منابع طبیعی و محیط زیست را نادیده گرفته اند و بسیاری از صنایع بدون توجه به ملاحظات زیست محیطی، طراحی و بهره برداری شده اند. جانمایی های نامطلوب و بدون برنامه صنایع و کارگاه ها و بی توجهی به آیین نامه های منطقه بندی و کاربری زمین، ازجمله مشکلات ریشه ای شهرهای مورد مطالعه بوده است. نتایج این تحقیق مشکلات مشابه را در ورودی های شهر گرگان تأیید می کند. [1]. Binomial test
شبیه سازی شرایط میکروکلیمایی و آسایش حرارتی در معابر اصلی کلان شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آسایش حرارتی در فضای باز یکی از مسائل مهم و تأثیرگذار بر جنبه های مختلف زندگی به شمار می رود. هدف از پژوهش حاضر کمک به درک بهتر عوامل تأثیرگذار بر آسایش حرارتی فضای باز مانند عرض پیاده روها، ابعاد تنگه های شهری و جهت گیری آن هاست. در این تحقیق شهر کرمانشاه به عنوان منطقه مورد مطالعه انتخاب شده و چهار معبر اصلی آن به نام های مدرس، کسری، نوبهار و طاق بستان مورد بررسی قرار گرفته است. داده های هواشناسی موردنیاز برای دوره زمانی 59 ساله از 1951 تا 2010 از اداره هواشناسی کرمانشاه دریافت شد. عناصر محیطی برای هر کدام از معابر به صورت میدانی برداشت شد. داده های موجود در نهایت وارد نرم افزار Envi-met شد. نتایج شبیه سازی های مدل نشان داد که مقادیر شاخص PMV تابستان و زمستان تنها در معبر شمالی- جنوبی نوبهار در محدوده آسایش حرارتی قرار دارد و معبر کسری با تغییر جهت از شرقی- غربی به شمالی- جنوبی صرفاً در زمستان به میزان 40/0 واحد PMV بهبودی نشان می دهد. افزایش عرض معابر به میزان 50%، موجب افزایش دما در تابستان و زمستان شد. همچنین افزایش ارتفاع ساختمان های اطراف معابر خیابان مدرس، کسری و طاق بستان موجب بهبود آسایش حرارتی تابستان و اثر معکوس در زمستان شد.
ارزیابی و تبیین میزان دسترسی زنان به فرصت های آموزشی در نواحی جنوبی کشور (مطالعه موردی: شهرستان های استان بوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف سنجش میزان دسترسی زنان به فرصت های آموزشی در شهرستان های استان بوشهر انجام گردید. این مطالعه به لحاظ ماهیت یک پژوهش کاربردی و از منظر روش شناسی در زمره تحقیقات توصیفی- تحلیلی قرار می گیرد. شیوه گردآوری اطلاعات از نوع کتابخانه ایی و ابزار جمع آوری داده ها با توجه به اهداف پژوهش مبتنی بر ابزارهای استاندارد شده در قالب جداول و فرم های رایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن(بویژه سالنامه آماری سال 1393 استان بوشهر) بوده است. شایان ذکر است که جامعه آماری پژوهش 9 شهرستان واقع در استان بوشهر بوده است که جهت سنجش سطح دسترسی زنان به فرصت های آموزشی، 19 مولفه در قالب شاخص های توسعه آموزشی، از آمارنامه رسمی استان، استخراج و با استفاده از تکنیک تحلیل مولفه های اصلی وزن دهی و سپس با استفاده از روش های وایکور و تحلیل سلسله مراتبی خوشه ای مورد بررسی قرار گرفتند. تحلیل یافته های پژوهش ضمن تایید وجود شکاف عمیق در توزیع و تخصیص فرصت های آموزشی بین شهرستان های استان بوشهر، حاکی از آن است که در مجموع شاخص ها، تنها شهرستان های بوشهر با ضریب 0 و گناوه با 12/0 دارای بالاترین سطح توسعه یافتگی به لحاظ دسترسی زنان به فرصت های آموزشی بوده و شهرستان های دیلم با ضریب 84/0، تنگستان با ضریب 89/0 و دیر با ضریب 1 در پایین ترین سطح دسترسی قرار گرفته اند. همچنین نتایج سطح بندی شهرستان ها نیز نشان داد به لحاظ میزان دسترسی زنان به فرصت های آموزشی نوعی محرومیت کلی بر فضای استان بوشهر حاکم است.
تحلیل جغرافیایی محرک های مهاجرت بازگشتی در روستاهای پیرامون شهر زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: مهاجرت معکوس یا مهاجرت بازگشتی از شهر به روستا پدیده مطلوبی است که به خاطر پیامدهای مطلوب اجتماعی- اقتصادی و مکانی- فضایی آن؛ در دهه اخیر اهمیت زیادی برای برنامه ریزان یافته است. هدف تحقیق حاضر ارزیابی وضعیت مهاجرت معکوس در روستاهای پیرامون شهر زاهدان و محرکهای آن است. روش: مقاله حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی می باشد. برای گرداوری داده ها از روش میدانی با ابزار پرسشنامه کارشناسان استفاده شد. جامعه نمونه شامل دهیاران، معتمدین و روسای شورای روستاهاست. برای ارزیابی وضعیت مهاجرت معکوس از مدل تجزیه و تحلیل نسبت (MOORA) و برای تحلیل محرکها نیز از مدل رگرسیون و همبستگی استفاده شد. یافته ها: یافته های حاصل از مقایسه نسبی روستاهای پیرامون شهر زاهدان از نظر وضعیت مهاجرت معکوس نشان می دهد روستای منزلاب، چانعلی، خیراباد پایین به ترتیب بهترین وضعیت را داشته اند. نتیجه مدل رگرسیون نشان داد 6 مولفه 62 درصد از تغییرات مهاجرت معکوس را پیش بینی میکنند. براساس نتایج آزمون رگرسیون، عوامل نهادی، اقتصادی و انسانی محرک های اصلی مهاجرت معکوس هستند. نتایج: مهاجرت معکوس به روستاهای پیرامون زاهدان با نرخ متفاوتی در حال وقوع بوده و تداوم و تقویت این روند مستلزم برنامه ریزی مطلوب برای ارتقای کیفیت نهادی، کارایی مسئولین و تامین زیرساخت های اساسی روستاهای مذکور میباشد.
بررسی عوامل مؤثر در عدم شکل گیری جوامع مختلط در شهرهای ایران: تحلیل محتوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: همبستگی اجتماعی و عدم تمایز میان افراد بر اساس ویژگی های اقتصادی – اجتماعی شان از جمله مهمترین اهداف اسلام است که امروزه تحت عناوینی همچون جوامع مختلط و تنوع در محیط های شهری، نمود پیدا کرده است. علی رغم اهمیت این موضوع، جوامع شهری هم اکنون با پدیده جدایی جغرافیایی و جامعه شناختی بین گروه های مختلف ساکن در شهر و پیامدهای ناشی از آن از جمله فقر، محرومیت، فاصله اجتماعی، فردگرایی، بی هویتی، بی کاری، بدنام سازی و کاهش تعامل های بین گروهی و افزایش تعامل های درون گروهی مواجه هستند؛ لذا شناسایی دلایل عدم شکل گیری جوامع مختلط در شهرهای کشور، می تواند ضمن تحقق انگاره اسلام، زمینه های لازم برای شکل گیری این جوامع که به عنوان سیاست ضدجدااُفتادگی شناخته می شوند را فراهم سازد. روش: پژوهش حاضر بر آن است تا با استفاده از روش تحلیل محتوا کمی و با استناد به نتایج مستخرج از 37 پژوهش که در میان سال های 1372-1395 انجام شده اند دلایل عدم شکل گیری جوامع مختلط را در شهرهای ایران مورد بررسی قرار دهد. یافته ها: یافته ها نشان می دهند که به صورت کلی چهار عامل اقتصادی –اجتماعی، ترجیحات شخصی، بازار زمین و مداخلات و تصمیمات دولتی در عدم شکل گیری جوامع مختلط و بروز جدااُفتادگی های جغرافیایی و جامعه شناختی دخیل هستند که سهم عوامل اقتصادی – اجتماعی و مداخلات دولتی بیشتر از سایرین است. همچنین با بررسی رابطه همبستگی بین عوامل چهارگانه مشاهده می شود که این مداخلات و سیاست های دولتی است که با تأثیراتی که بر زندگی مردم دارند آنها را به جدایی بر اساس ویژگی های اقتصادی و اجتماعی شان مجبور می کنند. توزیع نامتعادل کالاها و خدمات، سیاست های تبعیضی و عدم رسیدگی به روستاها و بروز پدیده مهاجرت از جمله مهمترین عوامل بروز جدااُفتادگی هستند که می توان نقش دولت را در آنها دید. نتایج: بنابراین مهمترین چالش پیش روی شکل گیری جوامع مختلط در شهرهای ایران را می توان مداخلات و تصمیمات دولتی ای دانست که ضمن اثرگذاری بر عوامل اقتصادی – اجتماعی و بازار زمین و مسکن، شهرها و شهروندان را نیز تحت تأثیر خود قرار داده اند.
نقش سرمایه اجتماعی در ارتقاء مشارکت مردمی و مدیریت بهینه شهری (مطالعه موردی: محله کوی کارکنان دولت و پانصد دستگاه شهر دو گنبدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرمایه اجتماعی شکلی از همبستگی سنتی جامعه است که در آن گروه های مردم می توانند با وقف خویش در پروژه های اجتماعی نفع فردی خود را دنبال کنند. مشارکت فرایندی است که موجب تحرک بخشی منابع محلی، به کارگیری گروه های متنوع اجتماعی در تصمیم گیری، درگیری مردم محلی در تعریف مشکلات، جمع آوری و تحصیل اطلاعات و اجرای پروژه ها می شود. این مطالعه باهدف بررسی نقش سرمایه اجتماعی در ارتقاء مشارکت محله و مدیریت بهینه شهری در دو محله (پانصد دستگاه و کوی کارکنان) شهر دو گنبدان صورت گرفته است که به دلایل خاص محله ای این دو از بین محلات دیگر شهر انتخاب شدند. با استفاده از پرسشنامه خودساخته با جامعه آماری 381 نفر از افراد بالای 18سال سنجش انجام گرفت. داده ها و آزمون های ضریب همبستگی پیرسون، اسپیرمن و برای نرمال بودن از آزمون کولموگروف-اسمیرنوف استفاده شده است که در نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرارگرفته اند. پرسشنامه از روایی قابل قبولی برخوردار بود. برای تحلیل نتایج از نرم افزار SPSS استفاده شد. به طورکلی نتیجه پژوهش حاکی از آن است که فرضیات اصلی تحقیق هردو تأیید شده است، یعنی سرمایه اجتماعی در مدیریت شهری مؤثر است و همچنین مشارکت محله ای در مدیریت شهری نقش دارد.
بررسی کارایی روش های طبقه بندی تصاویر ماهواره ای در ارزیابی تغییرات کاربری اراضی شهری با استفاده از بهینه سازی مقیاس در پردازش شی ءگرا (مورد: شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۶
117 - 128
حوزههای تخصصی:
یکی از راه های تهیه نقشه های پوشش گیاهی و کاربری اراضی، استفاده از داده های ماهواره ای و فرآیند طبقه بندی تصاویر است. با استفاده از تصاویرماهواره ای بررسی، شناخت و ارزیابی پدیده های مختلف و استخراج اطلاعات لازم برای برنامه ریزی منابع زمینی یا سایر مقاصد به سهولت انجام می گیرد. هدف پژوهش مقایسه میزان کارایی هفت روش رایج طبقه بندی نظارت شده داده های ماهواره ای در ارزیابی تغییرات کاربری اراضی با استفاده از تصاویر سنجنده TM و OLIماهواره لندست و IRS و اسپات5 و کوئیک برد و ترکیب های رنگی متفاوتی از این تصاویر جهت استخراج کاربری های اراضی زراعی، مناطق مسکونی و مناطق آبی با استفاده از پردازش شی گرا می باشد. ابتدا نمونه های آموزشی در پنج کلاس کاربری به وسیله نرم افزار ایکاگنیشن با استفاده از بهینه سازی مقیاس سگمنت سازی با استفاده از ترکیب های رنگی متفاوت و ضرایب شکل و فشردگی استخراج شد. مقیاس مناسب جهت سگمنت سازی برای اراضی زراعی، مقیاس 50 ، برای عوارض انسانی 8 و در نهایت برای مناطق آبی 10 به دست آمد. سپس هر تصویر به طور جداگانه با استفاده از هفت روش طبقه بندی (مانند روش شبکه عصبی) و نمونه های مستخرج، طبقه بندی شده و میزان کارایی هر روش با محاسبه دو شاخص صحت کلی و ضریب کاپا بررسی گردید. نتایج به دست آمده نشان دهنده میزان دقت هر یک از روش های طبقه بندی بوده که شبکه عصبی با دقت کلی 475/94 و ضریب کاپای 095/92 به عنوان دقیق ترین روش طبقه بندی انتخاب شد. این نتایج نشان می دهد که برداشت نمونه های تعلیمی با دقت مناسب از طبقات موجود در تصاویر و همچنین بررسی میزان احتمال تعلق هر یک از پیکسل های تصاویر ماهواره ای به این طبقات، به خوبی می تواند در طبقه بندی گروه های موجود در منطقه مفید واقع شود.
بررسی گونه های گردشگری موثر بر توسعه ی گردشگری منطقه آزاد ارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
33 - 46
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی گونه های گردشگری موثر بر توسعه ی گردشگری منطقه آزاد ارس انجام گرفته است. جامعه آماری این تحقیق گردشگران حاضر در منطقه آزاد ارس در خردادماه سال 96 است.، که حجم نمونه به روش نمونه گیری تصادفی ساده 100 نفر بدست آمده است. برای تجزیه و تحلیل داده های تحقیق از مدل حداقل مجذورات جزئی در نرم افزار Warp-PLS استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که اثر گذاری متغیرهای مستقل بر متغیرهای وابسته گونه های گردشگری و توسعه ی گردشگری مورد تایید قرار گرفته است. در مدل ساختاری بدست آمده، گردشگری تفریحی با ضریب تاثیر 59/0بیشترین تاثیر را یر متغیر گونه های گردشگری گذاشته است. بعد از این گونه گردشگری، گونه های گردشگری تاریخی، گردشگری طبیعت، گردشگری تجاری و گردشگری شهری به ترتیب با ضریب تاثیر 49/0، 36/0، 26/0 و 21/0 بیشترین تاثیر را دارند، کمترین تاثیر نیز مربوط به گونه گردشگری ماجراجویانه با ضریب 01/0 است. در ارتباط با متغیرهای توسعه ی گردشگری، بیشترین تاثیر مربوط به متغیرهای زمینه سازی ایجاد فرصت برای سرمایه گذاری بخش خصوصی، افزایش توجه سازمان منطقه آزاد ارس به سرمایه گذاری در بخش گردشگری این منطقه و ایجاد تسهیلات در زمینه صدور ویزا و روادید برای گردشگران خارجی است. کمترین ضریب تاثیر را متغیر تقویت ارائه امکانات در مجاورت جاذبه های گردشگری منطقه آزاد ارس با ضریب تاثیر 19/0 به خود اختصاص داده است. ضریب تاثیر گونه های گردشگری بر توسعه ی گردشگری برابر 29/0 است.. همچنین با توجه به آزمون استون- گیسر، می توان گفت که مدل در نظر گرفته شده در این پژوهش، ظرفیت و توان پیش بینی لازم را دارد.
شناسایی و اولویت بندی مولفه ها و فرایندهای موثر در ارزیابی عملکرد مدیریت زنجیره تامین گردشگری کوهستانی-جنگلی، مورد مطالعه: منطقه مازندران مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
87 - 106
حوزههای تخصصی:
محیط به شدت رقابتی در بخش گردشگری، فعالان این حوزه را وادار می کند تا به دنبال روش های جدید برای بهبود مزیت رقابتی خود باشند. مدیریت زنجیره تامین گردشگری یکی از استراتژی های اثربخش است که بنگاه های فعال گردشگری می توانند برای افزایش مزیت رقابتی خود مورد استفاده قرار دهند. مطالعه در زمینه ارزیابی عملکرد مدیریت زنجیره تامین در بخش خدماتی نظیر گردشگری در مقایسه با بخش تولیدی بسیار محدود است؛ این امر بیانگر ضرورت توجه به مطالعه بیشتر در این حوزه است. از این رو، این پژوهش سعی دارد تا با بررسی ادبیات مربوط به مدیریت زنجیره تامین گردشگری روستایی، فرایندها و مولفه های مدیریت زنجیره تامین در بخش گردشگری روستایی را با استفاده از روش دلفی شناسایی کرده و با استفاده از روش دنپ الگویی از تأثیرگذاری و رتبه بندی فرایندها را از دیدگاه خبرگان ارائه کند. منطقه مورد مطالعه مناطق کوهستانی- جنگلی شهرستان های مازندران مرکزی است. جامعه آماری، خبرگان دانشگاهی و مدیران محلی هستند که به روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. دو پرسشنامه به صورت طیف لیکرت و مقایسات زوجی طراحی و برای امتیاردهی در اختیار آن ها قرار گرفت. برای افزایش روایی صوری از نظر خبرگان و برای سنجش پایایی پرسشنامه از ضریب سازگاری مقایسه های زوجی صورت گرفته استفاده شد. پرسشنامه با ضریب سازگاری 0035/0، از پایایی لازم برخوردار بود. نتایج حاصل از پژوهش بیانگر آن است که بنا به نظر خبرگان محلی، فرایند مدیریت ارزیابی عملکرد دارای بالاترین اولویت و فرایند مدیریت دانش دارای کمترین اهمیت در ارزیابی عملکرد مدیریت زنجیره تامین مقصدهای گردشگری شهرستان های مورد مطالعه است.
آینده نگاری صنعت گردشگری در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
135 - 148
حوزههای تخصصی:
گردشگری یکی از صنایع رو به رشد در آینده خواهد بود. بر خلاف بسیاری از صنایع دیگر که متاثر از پیشرفت فناوری ممکن است کاملا تغییر ماهیت دهند، گردشگری حتی به شکل موجود هم می تواند سهم بزرگتری از اقتصاد کشورها و شهرها داشته باشد. اما پتانسیل بالای گردشگری در اقتصاد شهری مانند شهر تهران، مملو از عدم قطعیت هایی است که برای فهم بهتر آینده ی آن باید از روش های آینده نگاری استفاده کرد. در این راستا پژوهش حاضر می کوشد تا به آینده نگاری صنعت گردشگری در شهر تهران بپردازد. محوریت مقاله حاضر بر روی گردشگران خارجی است. از منظر روش تحقیق این پژوهش کاربردی و توصیفی – تحلیلی است و از روش های کارگاه آینده، پانل خبرگان و سناریونگاری بر اساس عدم قطعیت های بحرانی بهره می برد و شش پیشران کلیدی با عناوین افزایش تقاضا برای سفر در کل دنیا، روابط خارجی، کسب و کارهای نوآفرین، آزادی های گردشگر، اقتصادی دولتی و زیرساخت های شهر تهران شناسایی شد که دو پیشران با عناوین اقتصاد دولتی و روابط خارجی به عنوان عدم قطعیت های کلیدی شناخته شدند. در نهایت، تحقیق حاضر به چهار سناریوی مستقل برای آینده گردشگری شهر تهران رسید که به ترتیب: تهرانِ مخوف، تهران: میزبان مهمانان سرزده، تهرانِ چشم انتظار و تهران: بازدید برای عموم آزاد نام گذاری شدند. یافته های پژوهش نشان می دهد که جز در سناریوی تهران: بازدید برای عموم آزاد، وضعیت گردشگری تهران خوب نیست و این صنعت نمی تواند کمکی به اقتصاد شهری تهران داشته باشد.
بررسی پیامدهای توسعه کاربری اراضی شهری بر سکونتگاه های غیررسمی با استفاده از تصاویر ماهواره ای و مدل زنجیره ای مارکوف (مطالعه موردی: شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: در دهه های اخیر در اغلب کشورهای در حال توسعه با افزایش رشد شتابان شهری و مهاجرت روستاییان به شهر، سکونتگاه های غیررسمی گسترش بی سابقه ای یافته اند. می توان گفت یکی از مهمترین عوامل تاثیرگذار در رشد پراکنده شهر کرمان تغییرات بدون برنامه کاربری اراضی بوده است. از این رو پیش بینی این تغییرات می تواند در تصمیم گیری های مدیریتی و برنامه ریزی های آینده این شهر نقش به سزایی داشته باشد. روش: با توجه به کارایی بالای مدل CA-Markov در پیش بینی تغییرات کاربری اراضی، در پژوهش حاضر نیز از این مدل با هدف پیش بینی روند توسعه و تغییرات کاربری اراضی در سال افق 1406 بهره گرفته شد و از تصاویر ماهواره ای سال های 1368، 1379، 1387 و 1396 برای پیش بینی و آشکارسازی تغییرات استفاده گردید. یافته ها: یافته ها نشان می دهد در نقشه پیش بینی سال 1406 مساحت سه کلاس، اراضی ساخته شده 10273 هکتار، زمین بایر 1229 هکتار و پوشش گیاهی 9983 هکتار خواهد بود. همچنین نقشه حاصل نشان می دهد که مساحت کلاس های زمین بایر و پوشش گیاهی به ترتیب به میزان 118 و 219 هکتار کاهش یافته است. همچنین کلاس اراضی ساخته شده نسبت به سال پایه (1396) تغییر چشم گیری نداشته است. نتیجه گیری: با توجه به کارایی بالای این مدل در پیش بینی تغییرات کاربری اراضی، می توان از نتایج حاصل از آن در برنامه ریزی ها و تصمیم گیری های آینده شهر کرمان استفاده نمود.