فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۸۱ تا ۱٬۳۰۰ مورد از کل ۴٬۲۲۷ مورد.
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۵
141-156
حوزههای تخصصی:
شناسایی رفتار فصلی وقوع سیل و تغییرات آن در طی زمان در حوزه های آبخیز، امکان ادارک بهتر فرآیند های وقوع سیل، طرح ریزی بهتر پروژه های آبی و مدیریت بهتر ریسک سیل را فراهم می کند. "آمار جهتی" یک مبنای مفید برای تعیین معیار های تشابه زمان وقوع سیل است و برای تحلیل فصلی بودن زمان وقوع سیل ها کاربرد دارد. روش مذکور در مجموعه ای از 20 ایستگاه هیدرومتری در حوضه رودخانه گرگانرود واقع در شمال کشور دارای پایه زمانی مشترک 48 ساله، برای تعیین فصلی بودن رویداد های سیل و بررسی تغییرات آن ها مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور دو شاخص MDF و r ̅ که به ترتیب بیانگر میانگین زمان وقوع سیل و یکنواختی تاریخ وقوع آن ها (درجه ی فصلی بودن سیل) است، برای بررسی ویژگی ها محاسبه شد. همچنین، به منظور بررسی تغییرات طولانی مدت از نظر روز وقوع سیل در طی زمان، کل دوره آماری مشترک داده های حداکثر لحظه ای به سه دوره ی 16 ساله تقسیم شد که به صورت گذشته ی دور، گذشته ی نزدیک و حال مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که میانگین زمان وقوع عمده سیل ها در حوضه رودخانه گرگانرود در دو فصل بهار و تابستان است و حدود 75% ایستگاه های هیدرومتری حوضه ، دارای 0.3≤r ̅≤0.7 می باشند که نشان دهنده ی شرایط بینابین است و در واقع نشان می دهد زمان وقوع رویداد ها به طور متوسط در یک، دو یا سه فصل پراکنده شده اند. بررسی تغییرات فصلی سیل در بلند مدت نشان می دهد که میانگین زمان رویداد سیل در حوضه رودخانه گرگانرود از گذشته تاکنون تغییر معنی داری نکرده و فقط درجه فصلی آن دچار تغییر شده است به نحوی که درجه فصلی بودن سیل از گذشته تاکنون در حال کاهش است. وجود ترکیبی از فرایندهای مختلف تولید سیل از قبیل ذوب برف و بارندگی های تابستان یا پاییز، تأثیر توأم موقعیت جغرافیایی و اندازه حوزه های آبخیز می تواند دلیل کاهش درجه فصلی سیل در این حوضه باشد. شناسایی رفتار فصلی وقوع سیل و تغییرات آن در طی زمان در حوزه های آبخیز، امکان ادارک بهتر فرآیند های وقوع سیل، طرح ریزی بهتر پروژه های آبی و مدیریت بهتر ریسک سیل را فراهم می کند. "آمار جهتی" یک مبنای مفید برای تعیین معیار های تشابه زمان وقوع سیل است و برای تحلیل فصلی بودن زمان وقوع سیل ها کاربرد دارد. روش مذکور در مجموعه ای از 20 ایستگاه هیدرومتری در حوضه رودخانه گرگانرود واقع در شمال کشور دارای پایه زمانی مشترک 48 ساله، برای تعیین فصلی بودن رویداد های سیل و بررسی تغییرات آن ها مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور دو شاخص MDF و که به ترتیب بیانگر میانگین زمان وقوع سیل و یکنواختی تاریخ وقوع آن ها (درجه ی فصلی بودن سیل) است، برای بررسی ویژگی ها محاسبه شد. همچنین، به منظور بررسی تغییرات طولانی مدت از نظر روز وقوع سیل در طی زمان، کل دوره آماری مشترک داده های حداکثر لحظه ای به سه دوره ی 16 ساله تقسیم شد که به صورت گذشته ی دور، گذشته ی نزدیک و حال مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که میانگین زمان وقوع عمده سیل ها در حوضه رودخانه گرگانرود در دو فصل بهار و تابستان است و حدود 75% ایستگاه های هیدرومتری حوضه ، دارای می باشند که نشان دهنده ی شرایط بینابین است و در واقع نشان می دهد زمان وقوع رویداد ها به طور متوسط در یک، دو یا سه فصل پراکنده شده اند. بررسی تغییرات فصلی سیل در بلند مدت نشان می دهد که میانگین زمان رویداد سیل در حوضه رودخانه گرگانرود از گذشته تاکنون تغییر معنی داری نکرده و فقط درجه فصلی آن دچار تغییر شده است به نحوی که درجه فصلی بودن سیل از گذشته تاکنون در حال کاهش است.وجود ترکیبی از فرایندهای مختلف تولید سیل از قبیل ذوب برف و بارندگی های تابستان یا پاییز، تأثیر توأم موقعیت جغرافیایی و اندازه حوزه های آبخیز می تواند دلیل کاهش درجه فصلی سیل در این حوضه باشد.
Critical and Complementary Review of Buzan’s Regional Security Complex Theory in The Wake of Middle East Regional system(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
135 - 164
حوزههای تخصصی:
The theory of the Buzan’s regional security complex is one of the most important theories of regional system analysis. But the theory has some shortcomings in the analysis of regional systems such as the Middle East. This article seeks to illustrate and reform those shortcomings with a fundamental theoretical and explanatory approach. This can also provide common variables for scrutinizing the regions all over the world. In this way, it is argued that it is need and necessary adding one more variable called "problematic" to the regional security complex theory. Also It is argued that, due to the specific characteristics of each region, it is necessary to consider the other particular variables of each region. Since this study focuses on the regional system of the Middle East as a case, it is also necessary to examine two other variables, the "individual" and the "structure of the international system".
شناسایی پیشایندهای ورود موفق زنان روستایی به حوزه کارآفرینی: مطالعه موردی استان خراسان شمالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و سوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
89 - 114
حوزههای تخصصی:
پژوهش کاربردی حاضر، با هدف ارائه چارچوبی برای شناسایی پیشایندهای ورود موفق زنان روستایی به حوزه کارآفرینی، به روش توصیفی- پیمایشی صورت گرفت؛ و گردآوری داده های پژوهش از طریق مطالعات کتابخانه ای و پرسشنامه محقق ساخته انجام شد. جامعه آماری تحقی ق شامل همه زن ان ساکن روستاهایی با جمعیت بیش از هزار نفر در استان خراسان شمالی بود که از آن میان، به روش نمونه گیری در دسترس و بر اساس جدول مورگان، ۳۸۳ نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای تحلیل داده ها، از معادلات ساختاری و برای رتبه بندی شاخص ها، از آزمون فریدمن استفاده شد. یافته ها نشان داد که ورود موفق زنان روستایی به حوزه کارآفرینی نیازمند «ظرفیت سازی کسب وکار» است که از طریق ایجاد صندوق های خرد روستایی، تسهیل در پرداخت وام اشتغال، فروش برخط محصولات، نمایشگاه های دائمی عرضه محصولات، تشکیل تعاونی زنان کارآفرین روستایی، خرید تضمینی محصولات، کانون زنان کارآفرین روستایی و مراکز خلاقیت و نوآوری روستایی به وجود می آید.
ارائه الگوی ادراک معنوی گردشگر فرهنگی از سفر (مورد مطالعه: گردشگران خارجی شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۲۳)
211 - 228
حوزههای تخصصی:
انسان محور گردشگری، متشکل از ابعاد مادی و غیر مادی است که بر روی کره هستی در مسیر شناخت و آگاهی گام بر می دارد. در این میان سفر و به ویژه فرهنگ مردمان یک منطقه، منبع ارزشمند کسب آگاهی به شمار می رود که از آن بهره می جوید. ادراک انسان به عنوان گردشگر فرهنگی، علاوه بر دریافت های ظاهری مبتنی بر حواس، محیط و روابط اجتماعی، به مضامین معنوی مرتبط می گردد که بستر اصلی تمامی دریافت های انسانی را شامل می شود. ادراک معنوی گردشگر فرهنگی از سفر، از جمله اصطلاحات جدیدی است که اولین بار در این تحقیق به عنوان یکی از مفاهیم جدید مطالعات گردشگری ارائه می شود. از این رو الگوی ادراک معنوی گردشگر فرهنگی از سفر ضمن مطالعه موردی بر روی گردشگران فرهنگی خارجی شهر اصفهان پرداخته شده است. این تحقیق به شیوه کیفی، مبتنی بر اکتشاف، از مصاحبه عمیق با خبرگان، مشاهده و مصاحبه با گردشگران خارجی شهر اصفهان در بازه زمانی زمستان 1396 – تابستان 1397 انجام شده است. داده های بدست آمده با روش تحلیل محتوا، ارزیابی و الگوی بدست آمده نیز از نقطه نظر خبرگان راست آزمایی گردید. در پایان این نتیجه حاصل شد که الگوی ادراک معنوی گردشگر فرهنگی از سفر تحت تاثیر عوامل درونی و بیرونی، از مولفه های پیش فرض گردشگر، حقیقت باطنی، حقیقت ظاهری و کنش گردشگر تشکیل شده است که در حین سفر و دریافت های حسی، محیطی و اجتماعی صورت می گیرد.
بررسی نقش بنادر در نظریه های جغرافیای سیاسی/ژئوپلیتیک و ارائه نظریه "قدرت بندری"(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاکنون نظریه های گوناگونی در رشته جغرافیای سیاسی و شاخه مکمل آن، ژئوپلیتیک، از سوی متفکران جهانی اندیش مطرح شده است. بنادر، که از مولفه های سیاسی-فضایی کشورهای ساحلی با نقش ژئواکونومیک دروازه ای و ژئواستراتژیک دفاعی-نظامی محسوب می شوند، به عنوان ارتباط دهنده دو پهنه جغرافیایی خشکی و دریا همواره مورد توجه این اندیشمندان قرار گرفته اند. با این وجود، نظریه مجزایی از سوی آنها با مرکزیت بنادر در بازی قدرتها مطرح نشده است. از این رو ما در این پژوهش سعی کرده ایم ضمن بررسی نقش بنادر در نظریه های جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک، نظریه «قدرت بندری» را در مقابل قدرت بری و بحری پیشین مطرح سازیم. از این رو، این دو مبحث هدف اصلی ما را در این پژوهش تشکیل می دهد. تحقیق حاضر از نوع پژوهش های بنیادی و نظری بوده و اطلاعات و مواد اولیه تحلیل به روش کتابخانه ای و با استفاده از کتب و مقالات علمی و همچنین وبگاه های معتبر و یا مرجع به دست آمده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که نظم ژئوپلیتیک جهانی قرن بیست و یکم از قدرت بری و قدرت بحری به سوی قدرت بندری در حرکت است و در آینده کشوری که بنادر را کنترل می کند، حاکم جهان خواهد بود، زیرا در نظم در حال گذار کنونی، قدرت ها، به ویژه قدرت های نوظهور در آرزوی ابرقدرتی، هم برای کنترل هارتلند و هم برای تبدیل شدن به یک قدرت دریایی در سیستمی که بیش از 80 درصد تجارت جهانی مبتنی بر حمل و نقل دریایی است، متکی بر مبادی جغرافیایی دیگری هستند که آن "بندر" نام دارد و متصل کننده دو پهنه جغرافیایی دریا و خشکی است. در واقع قدرت بندری، قدرتی است که هم بازیگر اصلی در دریاها، به ویژه حمل ونقل دریایی است و هم به خشکی نفوذناپذیر اوراسیا به عنوان سرزمین قلبی جهان (به واسطه بنادر) دسترسی و نفوذ دارد و کشور هژمون اصلی در سرمایه گذاری، نفوذ و کنترل بنادر جهان محسوب می شود.
مدلسازی ریسک و فشار آتش با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی در شهرستان های خلخال و کوثر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آتش سوزی ها منجر به آسیب قابل توجه به محیط زیست طبیعی اردبیل در سالهای گذشته شده، و شیوع بیشتر این حوادث در آینده قابل پیش بینی است. نقشه های ریسک و فشار آتش در مقیاس مناسب برای مدیران سیمای سرزمین و تصمیم گیران برای استراتژی های پیشگیری، کاهش و پایش آتش ضروری است. در این مقاله، شبکه های رستری متریک ریسک و فشار آتش با اندازه تفکیک 100 متر برای شهرستان های حساس به آتش سوزی در جنوب استان اردبیل براساس مدل شبیه سازی آتش و تجزیه و تحلیل مکانی در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی، همراه با داده تکمیلی احتراق و سطح آتش تاریخی (1397-1384) تهیه شد. پارامترهای ریسک آتش (احتمال سوختن ( BP )، طول شعله شرطی ( CFL ) و اندازه آتش ( FS )) با الگوریتم حداقل زمان حرکت ( MTT ) FlamMap با توجه به شرایط آب و هوایی 14 فصل آتش سوزی گذشته تولید شد. علاوه بر این، شاخص پتانسیل آتش ( FPI ) برای تجزیه و تحلیل مکانی نقاطی که با احتمال بیشتری آتش سوزی های بزرگ از آنجا شروع می شوند، برآورد شد. متوسط BP ، CFL و FS به ترتیب 0025/0-00007/0، 6/1-05/0 متر و 360-55 هکتار بدست آمد که بر تغییرات زیاد در فاکتورهای فشار آتش در منطقه مطالعه تاکید دارد. FPI محاسبه شده، دو ناحیه اصلی با بیشترین ارزشها را نشان داد که شامل مناطق با احتراق های تاریخی زیاد و نواحی وسیع با وجود مواد سوختنی با اشتعال سریعتر است. نتایج این مطالعه می تواند برای تجزیه و تحلیل ریسک و براورد اثرات بالقوه آتش، ارزیابی تغییرات تاریخی و روندهای آتی فشار آتش، و تعیین استراتژی های تیمار ماده سوختنی به منظور کاهش ریسک آتش سودمند باشد.
سنتز پژوهی در مطالعات مدل برند سازی کارآفرینانه بین المللی در صنعت گردشگری سلامت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۲۳)
51 - 66
حوزههای تخصصی:
امروزه برندسازی مقصد به یکی از جذاب ترین مباحث در حوزه صنعت گردشگری تبدیل شده است. در این میان صنعت گردشگری سلامت نقش مهمی در توسعه پایدار ایفا نموده و یکی از پویاترین فعالیت های اقتصادی عصر حاضر به شمار می رود. این پژوهش از منظر هدف، از نوع «کاربردی تحلیلی» می باشد و بر حسب گردآوری داده ها، کیفی است. جامعه ی آماری تحقیق، خبرگان گردشگری سلامت شامل: اعضای هیئت علمی و پزشکان، مدیران مراکز درمانی و آموزشی، مدیران و صاحبنظران حوزه بازاریابی و برند و گردشگری سلامت می باشند. به منظور استخراج مولفه های موثر در طراحی الگوی برندسازی کارآفرینانه بین المللی صنعت گردشگری سلامت با 25 نفر خبره مصاحبه ی عمیق انجام گرفت. روش گردآوری داده ها به روش متاسنتز است. بدین ترتیب که مقالات با کلید واژه های کارآفرینی، برندسازی کارآفرینانه، کارآفرینی بین المللی، گردشگری سلامت گردآوری شد. پس از استخراج 100 مقاله، زمینه های اصلی را از طریق کدگذاری باز و محوری استخراج کردیم. در پایان، با نظر خبرگان این ویژگی ها در سیزده مقوله و چهار زمینه اصلی، انتخاب کشور مقصد، انتخاب شهر مقصد، تصویر برند و وب سایت با کدگذاری محوری طبقه بندی شدند که به ترتیب زمینه انتخاب کشور مقصد شامل مقوله های حاکمیتی، تعهد مدیران، زیرساخت ها، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی؛ زمینه انتخاب شهر شامل مقوله های دسترسی آسان، جذابیت های گردشگری در شهر مورد نظر و آشنایی، زمینه برند مرکز درمانی شامل مقوله های ترفیعات، کیفیت مرکز درمانی و کیفیت منابع انسانی می باشد.
تأثیرات زیست پذیری خیابان بر پایداری گردشگری شهری (مورد مطالعه: خیابان ولیعصر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۲۴)
61 - 73
حوزههای تخصصی:
طی چند دهه گذشته، گردشگری به عنوان عاملی کلیدی برای گذار از برخی از چالشهای شهری همچون مبارزه با فقر، توزیع ثروت، عدالت اجتماعی و اقتصادی و ابزاری برای نیل به پایداری مطرح شده و در این بین بسیاری از کشورها برآنند تا با بازنمایی شهرهای خود و ارائه آن در بازاری بسیار رقابتی، بتوانند سهمی در درآمدهای گردشگری داشته باشند. در این بین ارتقای زیست پذیری شهرها و بویژه خیابانهای اصلی آن، به عنوان فضای اتفاق فعالیت های گردشگری، تعاملات و کنش های ارتباطی، به عنوان یکی از جنبه های حیاتی پایداری شهرها، مورد توجه واقع شده است. در این راستا، پژوهش حاضر با روش کمی و مدل سازی معادلات ساختاری بر آن است که اثرات زیست پذیری خیابان ولیعصر را بر گردشگری پایدار بسنجد. جامعه ی آماری را متخصصان حوزه گردشگری، برنامه ریزی شهری، عابران و ساکنان تشکیل داده و روش نمونه گیری گلوله-برفی بوده است. یافته های تحقیق با 95 درصد اطمینان نشان می دهد که زیست پذیری خیابان ولیعصر بر توسعه گردشگری پایدار شهری تاثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین بر اساس ضرایب بتا مشخص گردید که به ترتیب مولفه محیط زیست و کالبدی بیشترین تاثیر را بر توسعه گردشگری پایدار شهری دارند. چنین یافته هایی بینش های نوینی را پیش روی سیاستمداران و برنامه ریزان حوزه گردشگری شهری قرار می دهد و بیانگر آن است که ارتقای زیست پذیری خیابان های شهر جزء لاینفک موفقیت در عرصه گردشگری پایدار است.
بررسی نقش بازارهای روز عرضه ی محصولات روستایی در تقویت روابط شهر و روستا (نمونه: شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر رشت به عنوان یکی از مراکز قوی برای حوزه های پیرامونی و بلافصل خود نقش ویژه ای در توسعه ی اقتصاد روستایی استان گیلان و حتی استان های هم جوار داشته است. این پژوهش با ارائه ی فرضیه هایی و باتوجّه به شاخص ه ای موثّر در تعیین تعامل کارامد مابین نقاط روستایی- شهری، سعی در تعیین سهم و نقش شهر رشت در توسعه ی اقتصاد روستایی و تقویّت روابط شهر و روستا استان دارد. جهت تعیین تکرار مداوم عرضه و فروش محصولات از سوی روستاییان و واسطه گران همچنین تقویّت اقتصاد خانوار روستایی با استفاده از «روش آزمون T» استفاده شده است؛ همچنین با استفاده از معادله ی «رگرسیون» و بررسی معناداری شیب رگرسیونی رضایت مندی از نگاه فروشندگان و یا عرضه کنندگان محصولات و در نهایت از روش «رگرسیون» خطی چندگانه برای بررسی ابعادکالبدی-فضایی واجتماعی شهر رشت بر متغیّر ملاک رضایت دست فروشان محلی استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد شهر رشت به دلایلی چون فاصله ی نزدیک و امکان برقراری ارتباط سهل با روستاها و حوزه ه ای جدانشدنی خود، وجود محصول مازاد در روستاهای استان، نیاز به درآمد و نداشتن شغل دیگر توسط بسیاری از روستاییان، انگیزه هایی چون دست یابی به سود بیش تر، تمایل و رغبت مردم شهر رشت به استفاده از محصولات کشاورزی، دامی و لبنی با کیفیت و... مورد توجه بسیاری از روستاییان بوده است. مقایسه ی دو گروه (دست فروشان دائمی و متناوب و دوره ای) توسط آماره آزمون T برابر 46/8 شده و اختلاف معناداری بین گروه ها از لحاظ رونق اقتصادی برحسب میزان دست فروشی محصولات کشاورزی در شهر رشت مشاهده می شود. همچنین میزان ضریب هم بستگی بین رضایت و رونق اقتصادی دست فروشان محصولات کشاورزی در رشت برابر 425/0 شده که با ضریب اطمینان 95درصد این فاکتورها با هم ارتباط معنادار دارند و میزان ضریب هم بستگی بین رضایت دست فروشان محصولات کشاورزی و ابعاد کالبدی فضایی و اجتماعی شهر رشت برابر584/0 شده نتیجه می گیریم فاکتورها با هم ارتباط معنادار دارند.
بررسی وضعیت نابرابری درآمدی در خانوارهای روستایی شهرستان نیشابور با تأکید بر نقش درآمدهای غیرکشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و سوم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
89 - 111
حوزههای تخصصی:
امروزه، درآمدهای غیرکشاورزی به بخشی مهم از منابع تأمین معاش در خانوارهای روستایی تبدیل شده است و نقشی مهم در کاهش فقر و نابرابری درآمدی دراین خانوارها دارد. از این رو، در مطالعه حاضر، نقش درآمدهای غیرکشاورزی در نابرابری درآمدی در خانوارهای روستایی شهرستان نیشابور با بهره گیری از شاخص تجزیه ضریب جینی بررسی شد. داده های مورد نیاز از 380 خانوار روستایی این شهرستان به روش نمونه گیری طبقه ای چندمرحله ای طی دوره زمانی شهریور تا بهمن 1396 از طریق مصاحبه حضوری و تکمیل پرسشنامه به دست آمد. نتایج حاصل از پرسشنامه ها نشان داد که در سال های 1395 و 1396، میانگین درآمد یک خانوار روستایی شهرستان نیشابور حدود 19/21 میلیون تومان بود که از آن میان، درآمدهای غیرکشاورزی (خوداشتغالی، مزدبگیری غیرکشاورزی، مستمری، اجاره و سود و یارانه) 8/48 درصد و درآمدهای کشاورزی (زراعت، باغ و دام) 1/51 درصد از کل درآمد خانوار را تشکیل می داد. بر پایه نتایج تجزیه ضریب جینی، در حالی که درآمدهای غیرکشاورزی نابرابری درآمدی را کاهش داده، درآمد از بخش کشاورزی (باغ و دام) موجب افزایش نابرابری درآمدی در خانوارهای روستایی شده است. همچنین، بیشترین سهم در نابرابری درآمدی خانوارهای روستایی مربوط به بخش دام با 34 درصد و کمترین سهم مربوط به یارانه ها با دو درصد بود. با توجه به نتایج به دست آمده، پیشنهاد سیاستی مطالعه حاضر فراهم سازی زمینه رشد فعالیت های غیرکشاورزی به ویژه فعالیت های مزدبگیری و خوداشتغالی غیرکشاورزی در مناطق روستایی به منظور کاهش نابرابری درآمدی است.
سیاست خارجی دونالد ترامپ نسبت به بحران سوریه و تهدیدات و فرصت های آن برای جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال شانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
208 - 245
حوزههای تخصصی:
به قدرت رسیدن دونالد ترامپ در آمریکا، در مقام تهدید امنیتی برای بازیگران مختلف در عرصه منطقه ای و بین المللی مطرح شده است. این قاعده پیرامون منطقه خاورمیانه و در کانون آن کشور سوریه نیز مطرح می باشد و با توجه به اینکه ج.ا. ایران، پیرامون بحران سوریه سطحی بزرگ از منافع و ملاحظات امنیتی را دنبال می کند، رویکرد واشنگتن نسبت به موضوع بحران در این کشور، برای تهران از اهمیتی فوق العاده برخوردار است. در همین راستا، در کلیت پژوهش حاضر، این پرسش اصلی مطرح شده که «راهبرد سیاست خارجی دولت دونالد ترامپ، نسبت به بحران سوریه، در چه مؤلفه های قابل واکاوی هستند و رویکرد جدید آمریکا در این مقطع چه تهدیدات و الزامات امنیتی را برای ج.ا. ایران ایجاد می کند؟» جمهوری اسلامی ایران به دلیل درگیر بودن در عمق بحران سوریه، ضروری است در سطح منطقه ای همکاری های خود را با روسیه و ترکیه ادامه دهد. علاوه بر این، تداوم حضور ایران و افزایش نفوذ تهران در سوریه، امری حیاتی در مقابله با راهبرد ضدایرانی ترامپ در سوریه است.
بررسی تاثیر فضای سرمایه گذاری در صنعت گردشگری خاورمیانه با رهیافت اقتصاد سنجی فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۲۵)
21 - 38
حوزههای تخصصی:
بدون شک امروزه صنعت گردشگری به عنوان یکی از مهمترین بخشهای اقتصاد جهانی، رشد سریعی در توسعه اقتصادی جهان داشته که نتیجه آن افزایش نرخ رشد سالانه در تولید ناخالص ملی در سطح جهان، صادرات، تجارت جهانی و خدمات بوده است. نکته ای که می تواند باعث تداوم این صنعت گردد فضای مناسب سرمایه گذاری است. فضای سرمایه گذاری تحت تأثیر مجموعه ای از عوامل مرتبط با قانون گذاری، نظارتی، سازمانی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و دیگر عوامل تعیین کننده شرایط فعالیت سرمایه گذاری در یک کشور، منطقه یا شهر مشخص می گردد. بر همین اساس در این مطالعه به تاثیرپذیری درآمد گردشگری از فضای سرمایه گذاری در کشورهای منتخب خاورمیانه پرداخته می شود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از مدل دوربین فضایی پانل در بازه زمانی 2016-2006 برای 15 کشور منتخب منطقه خاورمیانه انجام شده است. نتایج برآورد مدل دوربین فضایی نشان داد که در بین کشورهای خاورمیانه رابطه فضایی معناداری وجود دارد که نشان دهنده این موضوع است که بخشی از درآمد گردشگری در کشورهای خاورمیانه به واسطه اثر فاصله یا مجاورت بوده است و همچنین در این راستا، پیشنهاد می شود که در تخمین مدل های اقتصادسنجی، ارتباط فضایی بین مشاهدات در نظر گرفته شود زیرا در صورت عدم لحاظ کردن آن در مدل، نتایج تورش داری حاصل شده که قابل اعتماد نیستند.
محرک ها و بازدارنده های توسعه گردشگری روستایی: مطالعه موردی روستای کُلْم شهرستان بدره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و سوم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
1 - 27
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی محرک ها و بازدارنده های توسعه گردشگری روستای کلم در شهرستان بدره بود. جامعه آماری تحقیق کلیه کارشناسان و مسئولان نهادهای گردشگری این شهرستان، گردشگران حاضر و ساکنان روستای کلم بودند (1004 N=). نمونه های آماری شامل گروه مسئولان نهادهای دست اندرکار گردشگری (31 نفر) به صورت سرشماری، گروه گردشگران (35 نفر) به شیوه نمونه گیری در دسترس و گروه ساکنان روستا (240 نفر) به صورت نمونه گیری تصادفی ساده و به کمک رابطه کوکران انتخاب شدند. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه مورد تأیید صاحب نظران قرار گرفت و پایایی آن نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ تعیین شد (721/0=α). تحلیل داده ها در دو بخش آمار توصیفی و تحلیل عاملی انجام شد. بر پایه نتایج تحلیل عاملی، به ترتیب، چهار عامل محیطی، اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی- تبلیغاتی، و رفاهی- زیربنایی به عنوان محرک های توسعه گردشگری روستایی (با تبیین 445/62 درصد از واریانس کل) و همچنین، به ترتیب، چهار عامل رفاهی- زیربنایی، محیطی، اجتماعی- فرهنگی، و اقتصادی- تبلیغاتی به عنوان بازدارنده های توسعه گردشگری روستایی (با تبیین 219/54 درصد از واریانس کل) شناسایی شدند.
تحلیل موانع اجرای طرح هادی در مناطق روستایی شهرستان تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و سوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
151 - 176
حوزههای تخصصی:
در چند دهه گذشته، با توجه به اهمیت توسعه روستایی در فرآیند توسعه ملی، روستاهای ایران پیوسته شاهد تغییرات نسبتاً زیادی در حیات خود و ساکنانشان بوده و در این راستا، رویکردهای گوناگون برای دستیابی به اهداف توسعه روستایی در کانون توجه قرار گرفته است؛ یکی از مهم ترین این رویکردها اجرای طرح هادی روستایی است. علی رغم اهداف و برنامه های اولیه این طرح برای توسعه روستاها در مناطق مختلف کشور، شواهد نشان می دهد که در عمل، تهیه و اجرای آن با مشکلات متعدد در ابعاد مختلف روبه رو شده است. هدف پژوهش حاضرتحلیل و بررسی موانع اجرای طرح هادی در مناطق روستایی شهرستان تبریز بود و جامعه آماری آن را تمامی سرپرستان خانوارهای روستایی در کلیه روستاهای بالای سی صد خانوار این شهرستان که در آنها، طرح هادی روستایی تا پایان سال 1390 اجرا و تکمیل شده بود، تشکیل می داد (37632N=)؛ از آن میان، با بهره گیری از رابطه کوکران، 362 سرپرست خانوار به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای دستیابی به نمونه و تکمیل پرسشنامه ها، از روش نمونه گیری طبقه ای با انتساب متناسب بهره گرفته شد. بعد از تأیید روایی محتوایی پرسشنامه به منظور تعیین قابلیت اعتماد ابزار تحقیق، پیش آزمون انجام شد و مقدار آلفای کرونباخ محاسبه شده برای مؤلفه های اصلی پرسشنامه 71/0 به دست آمد. به منظور شناسایی شاخص عامل های مرتبط با سازه «مشکلات اجرای طرح هادی در مناطق روستایی شهرستان تبریز»، از تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. نتایج به دست آمده حاکی از آن بود که پنج عامل مدیریتی- برنامه ریزی، کالبدی، زیست محیطی، دانشی- اطلاعاتی و فنی در حدود 73/71 درصد از واریانس کل را تبیین می کنند. همچنین، اولویت بندی گویه های مشکلات اجرای طرح هادی نشان داد که سه گویه عدم مشارکت روستاییان در فرآیند مدیریت طرح ها، عدم تناسب طرح با نیازها و مسائل اصلی روستاییان، و عدم آشنایی مدیران، پیمانکاران و مشاوران طرح ها با محیط های روستایی، به ترتیب، رتبه های اول تا سوم را به خود اختصاص دادند.
ارزیابی جایگاه و عملکرد شهریار در شبکه ی کلان شهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروز اکثر برنامه ریزان و صاحب نظران شهری در تلاش هستند تا با بکارگیری راهبردهای مناسب، مشکل هایی نظیر تمرکزگرایی شدید، نابرابری های منطقه ای و.. را در حوزه های شهری حل کنند که در این میان توجه به توسعه و تقویت شهرهای میانی و شناخت توان ها و قابلیّت های این شهرها می تواند گره گشای بسیاری از مسائل و مشکل ها باشد. در همین راستا این پژوهش با شناخت توان ها و قابلیت های شهرهای میانی و تدوین اهداف و برنامه ریزی ها در راستای آن سعی دارد ضرورت توجه جدی و اساسی به این شهرها به منظور ساماندهی حوزه ه ای شهری را مشخص سازد. این نوشته از نظر هدف، کاربردی توسعه ای و با روش توصیفی تحلیلی انجام گرفته است که پس از تشریح نقش و اهمیّت شهرهای میانی در شبکه ی شهری با کمک روش کتابخانه ای و اسنادی، به بررسی توان ها و چالش های حال و پیش روی شهرستان شهریار به عنوان یک شهر میانی و ترسیم هدف ها و راه ه ای رسیدن به آن، با استفاده از نظر متخصصان و صاحب نظران می پردازد. بدین منظور برای بررسی موضوع از مدل Meta SWOT استفاده شده است. با بررسی شرایط پس از شناخت و تعیین توان ه ا و قابلیّت های شهرستان شهریار و رقبای منطقه ای آن، بر اساس یافته های پژوهش، مؤلفه ی فاصله ی مناسب نسبت به دو کلان شهرِ تهران و البرز، مهم ترین مزیت شهریار معرفی شد؛ همچنین زیرساخت های مناسب ارتباطاتی و مسکن مناسب، بالاترین تناسب استراتژیک را دارا هستند. از طرف دیگر مولفه های بهبود و هماهنگی طرح های بالادستی و افزایش سرمایه گذاریِ بخش خصوصی دارای بالاترین قدرت تاثیرگذاری بوده و مؤلفه های فاصله ی مناسب نسبت به تهران و البرز و ایجاد محیط کسب و کار در سطح شهرستان دارای بالاترین درجه ی ضرورت می باشند.
ارزش ویژه برند مقاصد گردشگری در شهرهای مرزی، رهیافتی برای وفاداری گردشگران (مطالعه موردی: شهر بانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۲۵)
125 - 138
حوزههای تخصصی:
ارزش ویژه برند یک مقصد گردشگری به مزیت های نسبی آن مقصد اشاره دارد که درنهایت تصویر ذهنی گردشگران را به تسخیر خود درخواهد آورد. تصویر ذهنی مثبت گردشگران عاملی برای وفاداری آنان به مقاصد گردشگری است. برند یک مقصد گردشگری می تواند نقش و عملکرد آن مقصد را متمایز و ممتازتر از بقیه نشان دهد و گردشگران با رغبت بیشتری جذب آن شوند. در همین راستا شهر بانه به عنوان یکی از برندهای برتر گردشگری در غرب کشور به عنوان نمونه موردی در این پژوهش انتخاب شده است تا با روش توصیفی-تحلیلی در ابتدا ارزش ویژه برند آن مشخص گردد و سپس نقش این برند در وفاداری گردشگران تحلیل شود. داده ها و اطلاعات به دو صورت کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده است. حجم نمونه به تعداد 200 نفر و روش نمونه گیری نیز به صورت غیرتصادفی-دردسترس انتخاب شد. علاوه بر اطلاعات توصیفی، از آزمون های T-test، همبستگی اسپیرمن و آزمون رگرسیون در تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که میزان مطلوبیت شاخص های ارزش ویژه برند به جز شاخص آگاهی از برند، در وضعیت مطلوبی قرار دارند و همبستگی و ضریب رگرسیون معناداری میان تمامی مؤلفه ها برقرار است. در نهایت پیشنهاد می شود طرح جامع گردشگری بانه در راستای برنامه ریزی یکپارچه و تقویت تمامی مؤلفه های مؤثر بر ارزش ویژه برند، تألیف و در دستور کار قرار گیرد.
مدل سازی ساختاری- تفسیری عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری مذهبی در ایران با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۲۵)
285 - 296
حوزههای تخصصی:
گردشگری مذهبی یکی از رایج ترین اشکال گردشگری در جهان است و صاحب نظران صنعت گردشگری بر این باورند که به لحاظ موقعیت فرهنگی – مذهبی خاص ایران در میان کشورهای دیگر، گردشگری مذهبی جای رشد و توسعه بسیاری در کشور دارد؛ هدف پژوهش حاضر، مدل سازی عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری مذهبی در ایران با رویکرد آینده پژوهی و طراحی ارتباطات این عوامل می باشد. روش انجام پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی است. به منظور شناسایی عوامل مؤثر توسعه گردشگری مذهبی، از روش تحلیل محتوا استفاده شد. در بخش مدلسازی ساختاری تفسیری، از نظرات خبره دانشگاهی صاحب نظر در حوزه گردشگری و مراکز پژوهشی از طریق روش دلفی استفاده شده است. ابزار جمع آوری داده ها به صورت مصاحبه و پرسشنامه دوبه دویی می باشد و برای سنجش و ارزیابی روایی پرسشنامه از ملاک روایی صوری استفاده شده است. روابط بین عوامل موثر بر توسعه گردشگری مذهبی در ایران با استفاده از یک متدولوژی تحلیلی نوین تحت عنوان مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) تعیین و بصورت یکپارچه مورد تحلیل قرار گرفته است و در نهایت با استفاده از تحلیل MICMAC نوع عوامل مؤثر با توجه به اثرگذاری و اثرپذیری بر سایر عوامل ها مشخص و سطح بندی شدند. یافته های پژوهش نشان داد عوامل برنامه ریزی، سیاست-گذاری و نظارت کامل بر روند صنعت توریسم مذهبی با میزان قدرت نفوذ 8 بیشترین تاثیر و همچنین عوامل های مؤثر عدم دخالت دولت در برنامه های اجرایی و خصوصی سازی و ایجاد رشته دانشگاهی توریسم مذهبی مشترکاً با میزان قدرت نفوذ 2 کمترین تاثیر را دارد.
تنش های نوزمین ساختی در گستره ی رخداد زمین لرزه سنگچال (1336) - مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴
113-128
حوزههای تخصصی:
زمین لرزه ی سنگچال در 11 تیر 1336 در محدوده بخش مرکزی گسل شمال البرز رخداده است. گسل شمال البرز، گسلی کمانی شکل بوده که از لاهیجان تا گنبدکاووس کشیده شده است. این گسل به همراه گسل های خزر، لله بند، کندوان و مشا در کوتاه شدگی و برخاستگی رشته کوه های البرز اثر گذار بوده اند. این کوتاه شدگی و بالاآمدگی با رخدادهای زمین لرزه ای بزرگی همراه بوده که امروزه نیز ادامه دارد. با آگاهی از هندسه گسل ها و چگونگی جابجایی گسل ها و استفاده از روش های محاسباتی تحلیل گسل ها و هم چنین با کمک حل ساز وکار ژرفی گسلش، جهت یابی بیشینه تنش حاکم بر بخشی از گسل شمال البرز که محدوده رخداد زمین لرزه بزرگ 1336 سنگچال بوده، تعیین شده است. این دو روش نتایج مشابه قابل قبولی را نشان می دهند. علاوه بر این، مقایسه یافته ها با نتایج بررسی های زمین سنجی کلی گستره، صحت و دقت یافته ها، تأیید شده است. نتایج بررسی نشان می دهد در طول گسله شمال البرز، تنش فشاری با روند شمال خاور- جنوب باختر غالب بوده که بردار امتداد لغز چپگرد نیز در آن دیده می شود. از بخش های مرکزی البرز به سوی خاور، بدلیل کاهش زاویه بین بردار بیشینه تنش و روند گسل، جابجایی حاصل از بردار چپگرد از مرکز به سمت خاور افزایش یافته و باعث بزرگتر شدن بردار برش نسبت به فشارش در بخشهای خاوری البرز می گردد. این مکانیسم، باعث رخداد زمین لرزه های فشاری در البرز مرکزی و زمین لرزه های فشاری- برشی در بخشهای خاوری گردیده که نشان می دهد بزرگای زمین لرزه های احتمالی آتی در بخش های خاوری کمی کوچکتر از زمین لرزه های البرز مرکزی باشد.
عوامل اثرگذار بر گرایش جوانان روستایی به اشتغال در بخش کشاورزی: مطالعه موردی بیران شهر، استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و سوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
57 - 78
حوزههای تخصصی:
در پژوهش پیمایشی و کاربردی حاضر، عوامل مؤثر بر گرایش جوانان روستایی به اشتغال در بخش کشاورزی بررسی شد. پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی بود و جامعه آماری آن را جوانان 15 تا 24 ساله منطقه بیران شهر واقع در استان لرستان تشکیل می دادند (1404N=). با استفاده از رابطه کوکران، حجم نمونه 181 نفر برآورد شد. نأیید روایی و پایایی ابزار تحقیق، به ترتیب، به روش اعتبار محتوایی و با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ صورت گرفت و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS انجام شد. نتایج بررسی نشان داد که گرایش جوانان روستایی به اشتغال در بخش کشاورزی در حد متوسط است؛ همچنین، بر اساس نتایج تحلیل مسیر، متغیرهای اثرگذار بر گرایش جوانان روستایی به اشتغال در بخش کشاورزی، به ترتیب، عبارت اند از میزان آگاهی در زمینه کشاورزی، نگرش نسبت به کشاورزی، استفاده از منابع اطلاعاتی برای افزایش آگاهی در زمینه کشاورزی، ویژگی های اجتماعی، ویژگی های اقتصادی، ویژگی های فردی و وجود نمونه های موفق و فعالیت های تولیدی در روستا.
اثر فعالیت های آنتروپوژنیک بر مخاطرات زیست محیطی ناشی از آلودگی فلزات سنگین در اکوسیستم های کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۳
155-167
حوزههای تخصصی:
آلودگی های زیست محیطی از مهم ترین عوامل مؤثر بر تخری ب و تنزل کیفیت بیوسفر و اجزای آن محسوب شده و در ای ن می ان فلزات سنگین از دیدگاه های زیستی، اکولوژیکی و سلامتی بش ر از اهمیت ویژه ای برخوردارند. این پژوهش با هدف بررسی روند تغییرات غلظت عناصر سرب، کادمیوم، مس و روی در خاک های تحت کشت اطراف معدن سرب و روی زنجان و همچنین احتمال خطرپذیری (HQ) به بیماری های مرتبط با این عناصر از طریق مصرف محصول مورد نظر صورت پذیرفت. بدین منظور 4 فاصله مکانی مختلف انتخاب (10، 20، 30 و 40 کیلومتر فاصله از معدن) و از هر محدوده 3 نمونه خاک و 10 نمونه گیاه گندم برداشت شد. عصاره های نمونه های خاک با استفاده از DTPA و اسید نیتریک 4 مولار و عصاره های گیاه با استفاده از اسید نیتریک 65% استخراج و غلظت فلزات با دستگاه جذب اتمی اندازه گیری شد. نتایج نشان داد غلطت کل و قابل دسترس هر چهار عنصر در خاک و همچنین غلظت این عناصر در دانه گندم با افزایش فاصله از معدن کاهش یافت. بیش ترین غلظت سرب (3/59 میلی گرم بر کیلوگرم)، کادمیوم (3/1 میلی گرم بر کیلوگرم)، مس (8/48 میلی گرم بر کیلوگرم) و روی (7/79 میلی گرم بر کیلوگرم) از دانه برداشت شده از فواصل 10 کیلومتری از معدن و کمترین غلظت این عناصر از دانه برداشت شده از فاصله 40 کیلومتری از معدن و به ترتیب برابر 8/31، 2/0، 7/2 و 2/37 میلی گرم بر کیلوگرم به دست آمد. نتایج احتمال خطر پذیری به بیماری های غیرسرطانی برای هر یک از عناصر با فاصله از معدن نشان داد که مقادیر احتمال خطر پذیری به بیماری برای عناصر سرب، کادمیوم، مس و روی با افزایش فاصله از معدن کاهش یافت. همچنین به استثناء عنصر سرب، مقادیر خطر پذیری در هر چهار منطقه مورد مطالعه کمتر از 1 بود. این نتایج نشان دهنده این است مصرف کنندگان این محصولات در محدوده امن از نظر تأثیرات سوء بیماری های غیرسرطانی ناشی از غلظت بالای سرب قرار نخواهند گرفت. همچنین علی رغم پایین بودن مقادیر HQ عناصر روی، مس و کادمیوم، احتمال افزایش این مقادیر در سال های آتی برای این عناصر، به ویژه عناصر کادمیوم و مس وجود خواهد داشت؛ بنابراین می بایست توجه زیادی به مصرف و کشت در اطراف مناطق صنعتی، صورت گیرد.