فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۴۱ تا ۱٬۵۶۰ مورد از کل ۲٬۲۹۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
شواهد نشان از آن دارند که در هنگام وقوع حوادث ظرفیت بروز ناامنی بینظمیهای اجتماعی و بزهکاری افزایشمییابد و وقوع توأمان حوادث با تخلفات و آشوبهای اجتماعی مدیریت ترافیک شهری را با مشکل مواجهمیکند. در این پژوهش 6معیار اصلی شبکه کالبدی –فضایی منطقه 21 تهران تعیین و با استفاده از روش فرایند سلسلهمراتبی(AHP) برای ارزیابی آسیب پذیری شبکه معابر در هنگام وقوع حوادث استفاده شدهاست. این روش شامل 3گام اصلی تولید ماتریس مقایسه دوتایی، محاسبه وزن های معیاری و تعیین نسبت توافق است. 3مرحله یادشده با استفاده از نرم افزارExpert Choice با دقت بالا و نسبت توافق 03/0انجام شده-است. این پژوهش از نوع توصیفی– تحلیلی با هدف کاربردی می باشد. درگردآوری دادهها از روش کتابخانهای-میدانی و پرسشنامه مبتنیبر نظر خبرگان استفاده شده است. در این پژوهش با استفاده از برخی قابلیتهای نرمافزار GIS به تحلیل چند هدف عمده در مدیریت بحران شبکه معابر در منطقه 21 شهرداری تهران پرداخته که میزان ظرفیت آسیبپذیری منطقه براساس شرایط کالبدی نشان داده شده است. براساس نقشههای خروجی و تحلیل آماری به دستآمده محدوده شهرک چیتگر شمالی، شهرک شهرداری، شهرک ویلاشهر، شهرک استقلال، شهرک وردآورد و شهرک 22بهمن پرخطرترین و شهرک دریا، شهرک تهرانسر غربی و شرقی امنترین محدودههای منطقه 21 و سایر شهرکهای منطقه از آسیبپذیری متوسط برخوردارمیباشند.
ارزیابی کارایی تعیین موقعیت مطلق دقیق به عنوان جایگزینی برای تکنیک های نسبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهة اخیر استفاده از شیوة تعیین موقعیت مطلق دقیق (Precise Point Positioning) در کاربردهای استاتیک و کینماتیک ماهواره ای متداول شده و چندین نرم افزار و سایت های پردازش برخط متعدد برای این منظور تولید شده اند. در این تکنیک از مشاهدات عاری از اثر یونسفر کد و فاز یک گیرندة دو فرکانس به همراه محصولات دقیق مدار و ساعت ماهواره که از سایت های مراکز مختلف IGS در دسترس اند، استفاده می شود. در نتیجه اگرچه در PPP به طور مستقیم نیازی به استفاده از مشاهدات ایستگاه های مرجع نیست، اما همچنان وجود یک شبکة مبنایی، حتی با فواصل بلند مانند شبکة IGS برای تولید محصولات دقیق مدار و ساعت ماهواره نیاز خواهد بود. همچنین استفاده از این شیوة تعیین موقعیت در کاربردهای مختلف، نیازمند داشتن دانش کافی از دقت، صحت و روش اجرای آن است. در مقالة حاضر، مشاهدات استاتیک چهار گیرندة GPS دو فرکانس از شبکة ایستگاه های دائمی ایران و مشاهدات کینماتیک گیرندة GPS مستقر روی هواپیما، با استفاده از نرم افزار بِرنیز ( Bernese ) و به دو شیوة مطلق دقیق و نسبی با استفاده از ایستگاه ها و محصولات دقیق IGS پردازش شده و نتایج آنها با هم مقایسه شده است. همچنین به منظور تعیین مدت زمان بهینة جمع آوری مشاهدات برای رسیدن به دقت بهتر از ده سانتیمتر در حالت استاتیک، مشاهدات ایستگاه های دائمی در هر مرحله با اضافه کردن یک ساعت به مشاهدات قبلی پردازش شدند. در نهایت مشخص شد که با داشتن مشاهدات GPS به مدت زمان بیش از یک ساعت، رسیدن به دقت بهتر از ده سانتیمتر در حالت استاتیک تضمین شده و با استفاده از تکنیک PPP دقت مشاهدات کینماتیک به طور متوسط و در مقایسه با حالت نسبی بهتر از ده و بیست سانتیمتربه ترتیب در حالت دو بعدی و سه بعدی است که می تواند در بسیاری از کاربردهای نقشه برداری مانند هیدروگرافی و فتوگرامتری کافی باشد.
مدلسازی روابط مکانی فشار بخار آب با استفاده از تکنیک آمار فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی روابط مکانی داده های محیطی به عنوان یکی از مهمترین اهداف آمار فضایی برای تحلیل الگوهای فضایی و درک وابستگی های فضایی به حساب می آید. در این راستا تحلیل اکتشافی داده های فضایی ( ESDA ) به خوبی توانسته است روش هایی را برای تمایز بین الگوهای فضایی تصادفی و غیرتصادفی فراهم آورد. لذا مقاله حاضر تلاش دارد تا با استفاده از ESDA به تبیین الگوهای مکانی یکی از عناصر مهم اقلیمی یعنی فشار بخار آب بپردازد. در این راستا آماره های موران عمومی ( Moran’s I ) و موران محلی (Local Moran’s Anselin) و LISA به عنوان رویکردهای ESDA به منظور تحلیل خودهمبستگی فضایی الگوهای مکانی فشار بخار آب بر اساس عوامل اقلیمی مورد استفاده قرار گرفت. یافته های آماره ی موران عمومی نشان داد که فشار بخار آب در جنوب و جنوبغرب ایران دارای ساختار فضایی بوده و به شکل خوشه ای توزیع شده اند. بررسی های ماهانه نشان داد که فشار بخار آب در ماه های گرم سال نسبت به ماه های سرد از خودهمبستگی فضایی بالاتری برخوردار می باشد و در نتیجه تمایل بیشتری به خوشه ای شدن دارد. همچنین نتایج نشان داد که با گذشت زمان فشار بخار آب در جنوب و جنوبغرب ایران تمایل بیشتری به پراکنده شدن و عدم خوشه ای شدن در فضا پیدا کرده است. آماره موران دومتغیره برای فشار بخار آب و طول جغرافیایی، نشاندهنده خودهمبستگی فضایی قوی و مثبت و یک الگوی خوشه ای می باشد. از طرف دیگر رابطه بین فشار بخار آب و متغیرهای عرض جغرافیایی، ارتفاع و شیب حاکی از یک توزیع فضایی پراکنده و ناهمگنی خصوصیات آنها با مقادیر فشار بخار آب است. نتایج رابطه دو متغیره فشار بخار آب و جهات جغرافیایی شیب نیز، بیانگر ناپیوستگی و تصادفی بودن رابطه بین این دو متغیر است.
تبیین رابطه فناوری اطلاعات و ارتباطات با احساس امنیت اجتماعی ساکنان روستایی، موردمطالعه: شهرستان مشکین شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله تبیین نقش فناوری اطلاعات و ارتباطات با احساس امنیت اجتماعی ساکنان روستایی شهرستان مشکین شهر می باشد. این تحقیق ازلحاظ هدف، توسعه ای و ازلحاظ ماهیت، توصیفی و پیمایشی و نیز از نوع تحلیلی است. جامعه آماری این پژوهش، شامل تمام روستاهای دارای دفاتر ICT روستایی شهرستان مشکین شهر است. برای برآورد حجم نمونه از روش نمونه گیری کوکران با سطح اطمینان 95 درصد و احتمال خطای 5 درصد استفاده شده است. در این تحقیق روش گردآوری داده ها برای پاسخ گویی به پرسش های تحقیق، به دو صورت داده های اولیه (اسنادی) و داده های ثانویه (پیمایشی) و ابزار مورد استفاده در روش پیمایشی پرسش نامه و مصاحبه بوده است. روایی صوری پرسش نامه توسط پانل متخصصان مورد تأیید قرار گرفت. مطالعه راهنما در منطقه مشابه جامعه آماری با تعداد 30 پرسش نامه صورت گرفت و با داده های کسب شده و استفاده از فرمول ویژه کرونباخ آلفا در نرم افزار SPSS، پایایی بخش های مختلف پرسش نامه تحقیق 77/0 تا 81/0 به دست آمد. درنهایت نتایج تحقیق نشان داد که به جز متغیرهای امنیت اخلاقی، نوامیس، فرهنگی و عاطفی بین تمامی متغیرهای تحقیق و بهره گیری از خدمات فناوری اطلاعات و ارتباطات رابطه معنی داری وجود دارد. درنهایت، با توجه به نتایج پژوهش پیشنهاد های کاربردی ارائه شده است.
واکاویی خودهمبستگی فضایی بارش فصلی ایران با استفاده از برونداد پایگاه داده بارشAPHRODITE
حوزههای تخصصی:
در بین فراسنج های اقلیمی، بارش به دلیل تعامل پیچیده با عوامل و عناصر اقلیمی از خود رفتاری چندگانه و پیچیده ای بروز می دهد که موجب توجه ویژه محققین بدان شده است. سال هاست رویکرد محققان علوم محیطی از آمار کلاسیک به آمار فضایی معطوف شده است.به همین دلیل اقلیم شناسان نیز باید با مبانی این علم آشنا شوند و توابع تحلیلی آن را مبنای مطالعات خود قرار دهند.در مطالعه حاضر با استفاده ازروش های نوین آمار فضایی مانند خودهمبستگی فضایی موران جهانی، شاخص انسلین محلی موران و لکه های داغ، رفتار مکانی بارش فصلی در غالب چندین آماره ارائه گردیده است.بررسی های آماری نشان داد که فصل تابستان بیش ترین ضریب تغییرات بارش (50/267) ایران را دارا است که توسط شاخص های ضریب درجه اوج و گیتس اورد جی نیز تأییدشده است. بالاترین ناهنجاری مکانی بارش بر اساس شاخص پراکندگی فصول تابستان و پاییز معرفی شده اند. همچنین به استناد خروجی های شاخص اندازه خوشه بزرگ ترینخوشه های بارشی ایران در فصل زمستان ایجاد می گردد که نشان دهنده نظم نسبی بارش ایران می باشد. نتایج آماره های فضایی نیز نشان داد که تغییرات درون سالی بارش در ایران دارای الگوی خوشه ای بالا می باشد. بر اساس شاخص محلی موران و لکه های داغ، بارش در کرانه های ساحلی دریای خزر و بخش های غرب و جنوب غرب ایران (عمدتاً زاگرس) دارای خودهمبستگی فضایی مثبت (خوشه های بارش باارزش بالا) و در بخش هایی از نواحی مرکزی و همچنین بخش هایی از جنوب شرق ایرانو نواحی مرکزی دارای خودهمبستگی فضایی منفی (خوشه های بارش باارزش پایین)بوده است.
نقشه بندی فرسایندگی باران در استان کرمان با روش های زمین آماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین شاخص فرسایندگی باران (EI30) در اقلیم نیمه خشک استان کرمان انجام گرفت. بدین منظور برای مناطق فاقد ایستگاه های باران نگار از تحلیل رگرسیونی بین این شاخص و بعضی شاخص های زودیافت برای 17 ایستگاه مجهز به باران نگار استفاده شد. مناسب ترین رابطة رگرسیونی بر مبنای شاخص متوسط حداکثر بارندگی ماهانه به میزان (882/0R2= ) بود. سپس، با بررسی تمامی ایستگاه های هواشناسی در استان کرمان (آمار شدت و روزانة بارندگی)، 135 ایستگاه با بیش از 20 سال آمار برای تهیة نقشة فرسایندگی باران انتخاب شد. نتایج نشان داد حداکثر و حداقل شاخص مورد نظر به ترتیب برابر با 74/213 و 91/24 مگاژول- میلی متر بر هکتار در ساعت و در سال برای ایستگاه های سلطانی و دولت آباد اسفندقه بود. در نهایت، با استفاده از تکنیک ارزیابی متقابل، روش زمین آماری کریجینگ ساده مناسب ترین روش پهنه بندی انتخاب و نقشة پهنه بندی شاخص فرسایندگی باران برای استان کرمان در نرم افزار ArcGIS 10.3 تهیه شد. نتایج نشان داد مقدار این شاخص در غرب و جنوب غربی استان دارای بیشترین و در شرق، جنوب و شمال استان دارای کمترین مقدار است. همچنین، معادلات مربوط به همبستگی شاخص های مورد بررسی با شاخص EI30 به دست آمد که نشان دهندة همبستگی قوی این شاخص با شاخص های زودیافت بود.
تجزیه و تحلیل مکان گزینی مسکن اجتماعی با استفاده از AHP (مطالعه موردی: مسکن مهر شهرکازرون)
حوزههای تخصصی:
امروزه انتخاب مکان مناسب جهت احداث مکان های مسکونی، صنعتی و ... در زمره مسائل بسیار مهم در برنامه ریزی شهری می باشد. با توجه به اهمیّت موضوع، در این پژوهش مکان گزینی و استقرار پروژه مسکن مهر در شهر کازرون از دیدگاه برنامه ریزی شهری مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نوع پژوهش، کاربردی و روش انجام آن توصیفی – تحلیلی است. تکنیک مورد استفاده، فرایند تحلیل سلسله مراتبی تحلیل ها در محیط نرم افزاری ArcGIS صورت پذیرفته است. بر همین اساس، فرضیه پژوهش بیان می دارد که مکان گزینی و استقرار این پروژه در شهر کازرون با معیارهای برنامه ریزی شهری مطابقت دارد. برای انجام پژوهش ابتدا سایت ها و گزینه های ۱۶گانه پیشنهادی برای اجرای پروژه در این شهر بر روی نقشه مشخص شدند. سپس معیارها و زیرمعیارهای مکانیابی مسکونی با استفاده از نظرات متخصّصان، تعیین و وزن دهی شدند. پس از مقایسه هر یک از سایت-های ۱۶ گانه بر اساس معیارهای وزن داده شده، وزن هر یک از سایت ها محاسبه شد. سپس وزن اولویّت ترکیبی هر یک از سایت ها به دست آمد و در نهایت، امتیاز نهایی هر یک از آنها حساب شد. به این ترتیب سایت هایی که بیشترین امتیاز را از نظر برنامه ریزی شهری کسب کردند، شناسایی شدند. نتایج به دست آمده نشان می دهد که سایت های شماره ده (اراضی دشتک) و همچنین دوازده (اراضی جنب دانشکده) دارای بیشترین امتیاز، جهت احداث مسکن مهر کازرون می باشند.
راهبردهای برنامه ریزی، جهت دستیابی به توسعه پایدار گردشگری با استفاده از تکنیک SWOT (مطالعه موردی: روستای ابیانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری روستایی از جمله انواع گردشگری است که هر روز مشتاقان بیشتری می یابد و انتظار می رود نقاط روستایی در آینده به یکی از مهمترین مقاصد گردشگری تبدیل شوند.موضوعی که بسیاری از کشورها از این طریق توانسته اند وضعیت اقتصادی و اجتماعی خود را بهبود بخشند. از این رو در مطالعه حاضر با استفاده از تکنیک SWOT شاخص های مؤثر در توسعه گردشگری پایدار براساس مشاهدات میدانی، نظرسنجی از کارشناسان، متخصصین در امر توسعه روستایی و گردشگری،مورد مطالعه، ارزیابی و سنجش قرار گرفته است.نتایج حاصل نشان می دهد از بین شاخص های مورد مطالعه وجود جاذبه منحصر به فرد گردشگری از نظر نوع مسکن و معماری در روستای هدف به عنوان مهمترین نقطه قوت، شاخص کمبود و نامناسب بودن اقامتگاه ها و مکان های سکونتی برای گردشگران به عنوان مهمترین نقطه ضعف و شاخص تخریب محیط به عنوان یک تهدید در امر توسعه گردشگری پایدارروستای مورد مطالعه(ابیانه)است.
پیش بینی جهات توسعه شهری با استفاده از روش ترکیبی سیستم اطلاعات جغرافیایی و مدل احتمالاتی بیزین (مطالعه موردی: شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعة غیراصولی شهرها به ویژه در کشورهای درحال توسعه، مدیریت رشد شهرها را به یکی از مهم ترین چالش های قرن 21 تبدیل کرده است. با وجود این، می توان با پیش بینی توسعة آتی شهر، برنامه ریزی بهینه ای برای شهر انجام داد. هدف از این پژوهش، پیش بینی جهات توسعة آتی شهر اردبیل با استفاده از تصاویر ماهواره ای چندزمانة مربوط به سال های 1987 و 2013 است. در این پژوهش، با استفاده از تئوری بیزین و 14 معیار طبیعی و انسانی مؤثر در توسعة شهری، نقشة پهنه بندی قابلیت توسعة شهری برای شهر اردبیل تهیه شد. سپس با استفاده از احتمالات تئوری بیزین، ارتباط میان معیارها و مناطق توسعه یافته تعیین و درنهایت، نقشة قابلیت توسعة شهری در پنج کلاس طبقه بندی شد. مطابق نقشة پهنه بندی، 8/17 درصد منطقه در کلاس با قابلیت توسعة خیلی زیاد، 6/29 درصد در کلاس با قابلیت توسعة زیاد، 4/20 درصد در کلاس با قابلیت توسعة متوسط، 9/18 درصد در کلاس با قابلیت توسعة کم و 3/24 درصد نیز در کلاس با قابلیت توسعة بسیار کم قرار گرفته اند. مناطق با قابلیت توسعة زیاد و بسیار زیاد به طور عمده در قسمت جنوب غربی و شمال غربی واقع شده اند. دقت نقشة قابلیت توسعة شهری، با استفاده از یک سوم مناطق توسعه یافته ارزیابی شد. نتیجه ارزیابی نشان داد که مدل با قابلیت پیش بینی 8/98 درصد در کلاس های با قابلیت توسعه زیاد و بسیار زیاد، دقت قابل قبولی در ارزیابی و پیش بینی توسعه آتی شهر دارد.
ارزیابی توان اکولوژیک کاربری توسعه ی شهری با مدل تصمیم گیری چندمعیاری MCDM وGIS (مطالعه ی موردی: شهرستان ساری، استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر سرزمین متشکّل از عوامل و عناصر متعدّدی واقع در سطح و یا نزدیک سطح زمین است که به صورت انفرادی و یا ترکیبی، در مناطق مختلف با یکدیگر متفاوت هستند. عوامل و عناصر شکل دهنده ی نواحی مختلف را منابع طبیعی و یا اکولوژیکی می نامند که شامل منابع فیزیکی و زیستی است و به صورت منفرد و یا ترکیبی مورد بهره برداری انسان قرار می گیرند. استفاده از سرزمین، بدون در نظر گرفتن تفاوت های اکولوژیک و پتانسیل های محیطی، باعث پیامدهای ناگوار و تخریب محیط زیست می شود که درنهایت، منابع طبیعی را در معرض تهدید قرار داده و محیط را از توسعه ی پایدار دور می کند. استان مازندران با تنوّع اکوسیستم های مناسب و مساعد برای زیست انسانی و تنوّع جاذبه های طبیعی و چشم اندازها و مناظر با ارزش زیست محیطی، از مهم ترین نقاط جمعیّت پذیر کشور است؛ از این رو، رشد شهرها و سکونتگاه های روستایی و در پی آن سایر زیرساخت ها و تأسیسات انسانی مورد نیاز، ناگزیر از ارزیابی توان اکولوژیک کاربری مناسب و اختصاص پهنه هایی از استان برای این نوع کاربری شده است. پژوهش حاضر با هدف تعیین کاربری مناسب توسعه ی شهری، بر اساس شاخص های مدل ارزیابی توان اکولوژیک توسعه ی شهری، روستایی و صنعتی ایران و با استفاده از روش تصمیم گیری چندمعیاری (MCDM) بر پایه ی سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) در شهرستان ساری، استان مازندران گردآوری شده است. نتایج حاکی از آن است که از مجموعِ مساحتِ شهرستانِ ساری که در 1965 واحد اکولوژیک شناسایی شده است، 23/32713 هکتار به کاربری مناسب، 465/47668 هکتار به کاربری متوسّط و 399/275438 هکتار به کاربری نامناسب توسعه ی شهری اختصاص دارد. در حال حاضر، پراکنش فضایی مراکز جمعیّتی شهرستان بیشتر در کاربری مناسب و متوسّط قرار دارد که از مهم ترین دلایل آن می توان به شیب کم، بافت خوب خاک، شرایط زهکشی مناسب و شرایط اقلیمی مساعد اشاره کرد.
احتمال وقوع بارش های روزانه ی ایران و پیش بینی آن با مدل زنجیره ی مارکوف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش وقوع بارش های ایران بر اساس قوانین احتمال به صورت فرآیندهای تصادفی و با استفاده از مدل زنجیره ی مارکوف واکاوی شد. به منظور رسیدن به این هدف از داده های رخ داد و رخ نداد بارش پایگاه داده ی اسفزاری به مدت 43 سال ( 1/1/1340 تا 11/10/1383) استفاده شد. این اطلاعات بر روی 7187 یاخته و 15991 روز می باشد. با استفاده از مدل زنجیره ی مارکوف مرتبه ی اول با دو حالت بارش و بی بارش، آرایه فراوانی تشکیل شد و سپس به روش حداکثر درست نمایی آرایه ی احتمال انتقال محاسبه شد. همچنین با انجام آزمون نیکویی برازش، خی- دو پیروی داده ها از مدل انتخاب شده در سطح بالایی تأیید گردید. با به توان رساندن مکرر این آرایه احتمال پایا و دوره ی بازگشت روزانه حالت های بارش و بدون بارش برآورد شد. دوره ی بازگشت بارش روزانه حدود 7 روز و دوره ی بازگشت خشکی حدود 1 روز برآورد شد. بنابراین احتمال وقوع بارش در هر روز 0/1449 و احتمال عدم وقوع آن 0/8551 به دست آمد. دوره ی بازگشت بارش با تداوم 1 تا 3 روز برای تمام ماه ها محاسبه شد. بیشترین احتمال وقوع روز همراه با بارش طی ماه اسفند 0/27 بوده است. کوتاه ترین دوره ی بازگشت بارش ها با تداوم 1 و 2 روزه طی ماه های اسفند و بهمن به ترتیب 3/7 و 5/6 روز است.
ارتقاء مدل اسلمسا با ترفندی تکنیکی در سهم گذاری عوامل فرسایشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسلمسا یکی از مدل های تخمین فرسایشی است که توسط استوکینگ در سال 1978 ارائه شد. این مدل به خاطر بکارگیری روش های رابطه سنجی غیر خطی از توانمندی های دقیقی در برآورد میزان فرسایش از یکسو و بکارگیری اعداد کسر پذیر واقعی در محاسبه برخوردار و از دیدگاه آموزشی دارای مزیت های فراوانی است. سؤال اساسی درباره این مدل آن است که آیا می توان با اعمال ترفندی تکنیکی قابلیت جدیدی به این مدل افزود تا سهم هریک از عوامل مؤثر در مدل را در هر نقطه به ما نشان دهد. این مسئله سبب شد تا در قالب یک طرح پژوهشی و با انتخاب حوضه آبریز گلپایگان و اجرای مدل مذکور، نسبت به محاسبه میزان عوامل فرسایش مدل اسلمسا در 214 سلول چهار کیلومتری اقدام و سپس با استفاده از روش بی بعد سازی برداری مقادیر اصلی در مدل، یعنی عناصر X,K,C بی مقیاس و آنگاه با واکاوی لگاریتمی سهم هریک از عوامل در هر سلول محاسبه گردد. این روش به خوبی نشان داد که می توان سهم هریک از عوامل را تعیین و عاملی که دارای تأثیرگذاری بیشتری است در هر واحد کاری (پیکسل) مشخص نمود و نقشه فرسایش منطقه بر مبنای عامل برتر را ترسیم کرد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که 1-با اعمال تکنیک بی بعد سازی آماری در مدل اسلمسا سهم عوامل سه گانه فرسایش را می توان مشخص کرد؛ 2- با اعمال این روش می توان به نقشه اولویت مناطق برای اجرای طرح های کنترل فرسایش دست یافت، به طوری که این اولویت بر اساس سهم عامل برتر در برآورد و تخمین فرسایش استوار شده باشد؛ 3-با سهم گذاری عوامل فرسایشی در مدل می توان تکنیک های مبارزه با فرسایش را در مناطق مختلف تعیین نمود و از یک روش یکسان برای مبارزه و کنترل آن پرهیز نمود.
بررسی رابطه شاخص های NCPI و CACO با بارش های فراگیر پاییزه، سواحل خزر جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دراین پژوهش ارتباط بین شاخص های NCPI و CACO با بارشهای فراگیر پاییز سواحل خزر مورد بررسی قرار گرفت. در این راستا از دو سری منبع داده، افرودیت و ایستگاهی استفاده گردید. روزهای که بیشتراز میانگین بلند مدت خود ایستگاه بارش داشتند و دربیش از60(آفرودیت) تا 75 درصد(ایستگاهی) منطقه در این روز بارش با شرط اول رخ داده بود. بعنوان روز بارش فراگیر انتخاب گردید . سپس داده های فشار سطح دریای این روزها ، استخراج و برای گروه بندی نقشه های آن، از تحلیل خوشه ای به روش وارد استفاده گردید. سپس از هر خوشه یک روز به عنوان نماینده آن خوشه، انتخاب شد و موردتحلیل سینوپتیک قرار گرفتند. نتایج حاکی از آن بود که در همه الگو ها یک پرفشار بر بالای خزر یا خود حضور دارد یا زبانه ی پرفشار بر روی خزر کشیده شده است،که موجب ایجاد جریانات به صورت شمالی شده و به دلیل ذاتا سرد خود در برخورد با دریای نسبتا گرم، به تدریج در حال حرکت به سمت جنوب رطوبت جذب کرده و ناپایدار می گردد . البته نباید این نکته را فراموش کرد که در الگوهای بررسی شده در هر سه الگو، عوامل دینامیکی در سطح بالا موضوع فوق را تشدید کرده و به ناپایداری کمک نموده و بارش فراگیر را ایجاد کرده اند. در ادامه، شاخص های پیوند از دور مذکور به صورت روزانه، استخراج شدند و سپس ارتباط آنها با بارش های فراگیر سواحل شمالی کشور مورد بررسی قرار گرفت که حاکی از ارتباط معنا دار سری زمانی این شاخص ها با سری زمانی فصل پاییز است، به گونه ای که NCPI با ایستگاه های مورد تحقیق ارتباط معنا دار مستقیم و CACO با آنها ارتباط معنا دار معکوس نشان می داد. از طرفی بررسی آنومالی شاخص ها در روزهای فاقد بارش و روزهای بارشی، با تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی آن توکی انجام، که نتیجه آن حاکی از آنومالی معنا دار شاخص ها در روزهای فاقد بارش و بارشی بود.
ارزیابی روابط آلومتریک مؤلفه های فیزیکی و کالبدی شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از راه های شناخت و مدیریت سیستم های محیطی، مطالعه و ارزیابی مؤلفه های مورفومتری و تعیین آلومتری بین آنها است. آلومتری مطالعه میزان نسبی تغییر در دو جزء از سیستم بوده و رشد قسمتی از سیستم را در مقایسه با رشد کل سیستم و یا بعضی قسمت های دیگر آن بیان می کند. بنابراین تسلط بر چنین علمی خواهد توانست بسیاری از مسائل مدیریتی حاکم بر رفتار سیستم های محیطی و از جمله سیستم های شهری را برطرف نماید. در همین راستا این پژوهش سعی دارد روابط آلومتریک مولفه های فیزیکی و کالبدی شهر کرمان را تحلیل نماید. بدین منظور داده های مورد نیاز شامل ویژگی های جمعیتی و ساختاری- کالبدی شهر کرمان، از اسناد منابع شهرداری و نهادهای مربوطه مانند آموزش و پرورش جمع آوری گردید. پس از اندازه گیری خصوصیات مورفومتری ویژگی های ساختاری کالبدی و همچنین ویژگی های جمعیتی شهر کرمان، از طریق آنالیز رگرسیون رابطه بین ویژگی های ساختار- کالبدی مورد بررسی قرار گرفت و نهایتاً نوع رابطه بین آنها مشخص شد. نتایج تحقیق حاکی از آنست که در شهر کرمان مولفه های جمعیتی سریعتر از سایر ابعاد رشد می کند به این معنی که در طی رشد شهر مؤلفه هایی مثل کاربری های ورزشی، فضای سبز و بهداشتی- درمانی افزایش می یابد. همچنین نتایج نشان می دهد که از بین مولفه های اندازه گیری شده فقط بین مولفه های جمعیتی و کاربری های ورزشی، فضای سبز و بهداشتی- خدماتی روابط آلومتریک برقرار است. و رابطه بین سایر مولفه ها از نوع آلومتریک نیست. این بدان معناست که عدم اولویت بندی مناسب در اجرای پروژه های عمرانی از یک طرف و همچنین توسعه نامتوازن فیزیکی شهر کرمان از طرف دیگر باعث رشد نامتوازن در سیستم شهری این شهر شده که همین امر موجب عدم شکل گیری روابط آلومتریک مناسب در ساختار فیزیکی- کالبدی این شهر می باشد.
سنجش توسعه ی پایدار محلّه های شهری با استفاده از منطق فازی و سیستم اطلاعات جغرافیایی (مطالعه ی موردی: منطقه ی 17 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از دهه ی 1980 به بعد توسعه ی پایدار به عنوان مفهوم اصلی و بنیادی در راهبرد حفاظت جهانی سازمان ملل و در گزارش برانت لند قرار گرفت. توسعه شهری پایدار نیز اهمّیّت بسزایی را در دل مفهوم توسعه ی پایدار دارد. شهرنشینی شتابان، هم زمان با ظهور و تکامل سرمایه داری در ایران، انباشت سرمایه، تمرکز فضایی ابزار تولید، بیشتر در چند شهر بزرگ کشور به ویژه تهران، انجام شد که نتیجه ای جز توسعه ناپایدار شهری دربرنداشت. هدف این مقاله استفاده از روش تلفیقی منطق فازی و سیستم اطلاعات جغرافیایی برای سنجش میزان پایداری در سطح محلّه های شهری تهران است، به دلیل وسعت زیاد محدوده ی مورد مطالعه، محلّه های منطقه ی 17 شهرداری تهران برای مطالعه ی موردی انتخاب شد. به همین دلیل، 20 شاخص مختلف اقتصادی اجتماعی و کالبدی برای سنجش پایداری استفاده شد. در ابتدا شاخص ها به شیوه ی لایه ی اطلاعاتی، وارد سیستم اطلاعات جغرافیایی شد. برای تفاوت در مقیاس اندازه گیری، شاخص ها بی مقیاس شدند؛ سپس با استفاده از تابع عضویّت مثلّثی، هر شاخص جداگانه در داخل سیستم اطلاعات جغرافیایی فازی شد. پس از آن با استفاده از استدلال اوّلیّه و نهایی ممدانی، وضعیّت پایداری منطقه در نُه طبقه (کاملاً بد، خیلی بد، بد، نسبتاً بد، متوسّط، نسبتاً بالا، بالا، خیلی بالا، کاملاً بالا) دسته بندی شد و در پایان شاخص ها نافازی شدند. یافته های پژوهش نشان می دهد که استفاده از روش ترکیبی منطق فازی و سیستم اطلاعات جغرافیایی، تحلیل فضایی مطلوبی را از وضعیّت پایداری در سطح محلّه ها نشان می دهد. نتیجه ی مطالعه نشان می دهد که وضعیّت پایداری محلّه های شهری منطقه ی 17 در سطوح متوسّط و پایین از آن قرار دارند. از جهت پایداری، محلّه فلاح در وضعیّت متوسّط قرار دارد که بهترین وضعیّت را در بین محلّه ها دارد و بدترین وضعیّت از جهت پایداری برای محلّه ی بلورسازی است.
برونداد مدل دینامیکی RegCM4 در شبیه سازی داده های فصلی و سالانه بارش - دما، در ناحیه شرق و شمال شرق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به منظور شبیه سازی بارش با مدل دینامیکی RegCM4 در دو حالت با و بدون به کارگیری تکنیک پس پردازش آماری برونداد مستقیم مدل در شرق و شمال شرق ایران و دوره آماری 2011-1987 در مقاطع زمانی سالانه و فصلی انجام شده است. داده های مورد نیاز اجرای مدل دینامیکی RegCM4 از مرکزICTP دریافت گردید. به منظور اجرای مدل دینامیکی اصلی، آزمون تعیین طرحواره بارش همرفت و میزان تفکیک افقی برای سال 2007 انجام گردید. با استناد به آزمون مذکور طرحواره کو به نسبت دو طرحواره گرل و امانوئل، خطای کمتری را در مدل سازی بارش و دمای سطح زمین داشت. تفکیک افقی نیز 30 کیلومتر انتخاب گردید. پس از اجرای اصلی مدل با طرحواره کو و تفکیک افقی 30 کیلومتر، برونداد بارش و دما با استفاده از مدل میانگین متحرک (MA)پس پردازش گردید. بر اساس نتایج حاصله، در منطقه مورد مطالعه، در دوره راستی آزمایی 2011-2006 میانگین اریبی بارش سالانه خام مدل RegCM4 برابر 3/85 میلیمتر و پس پردازش شده 04/61 محاسبه شده است. بطور خلاصه در مقیاس زمانی سالانه در 75 درصد ایستگاه های مطالعاتی انجام پس پردازش موثر واقع شده و روش MA را کاراتر معرفی نموده اند. در مقیاس فصلی متوسط اریبی بارش خطای محدوده در فصل زمستان برابر 99/54 میلیمتر، فصل بهار 11/27 میلیمتر، فصل تابستان 6/3- و در فصل پاییز 21/7 میلیمتر می باشد. شبیه سازی داده های دمای دومتری در ایستگاه های هواشناسی با استفاده از مدل RegCM و نیز اعمال MA در شمال شرق ایران کارایی بالایی را نشان داد. میانگین اریبی دمای سالانه خام مدل RegCM4 برابر 78/2- درجه سانتیگراد بود که پس از اعمال پس پردازش به 05/0- کاهش یافت. در تمامی ایستگاهها دمای سالانه مدل شده با داده های مشاهداتی کمتر از 1/0 درجه سانتیگراد اختلاف دارد. در مقیاس فصلی متوسط اریبی خطای محدوده در فصل زمستان برابر 1/4- درجه، فصل بهار 09/4- درجه، فصل تابستان 8/1- درجه و در فصل پاییز 5/1- درجه سانتیگراد می باشد. به طور کلی نتایج نشان می دهد که استفاده از پس پردازش آماری بهبود قابل ملاحظه ای روی نتایج مدل دارد.
مطالعه عددی شکل گیری و تکامل یک توفان گردوغبار سنگین در منطقه خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرآیندهای جوّی خاص و برهمکنش آن ها با سطح زمین، عامل شکل گیری و تکامل یک توفان گردوغبار سنگین بشمار می آیند و در شناسایی مسیرهای انتقال توفان حائز اهمیت هستند. توزیع زمانی و مکانی غبار، در یک رخداد گردوغباری شدید در طول روزهای 4 تا 8 جولای 2009، با استفاده از شبیه سازی، به وسیله مدل WRF/Chem ، مشاهدات ایستگاهی و تصاویر ماهواره ای مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته است. آنالیز وضعیت جوی شبیه سازی شده نشان داد، در صورتی بیشینه غلظت گردوغبار در تراز پایین اتفاق می افتد که در ناحیه منشأ غبار، گرادیان فشاری افقی قابل قبول با همرفت قوی در توده هوای مستقر در سامانه های چرخندی همراه باشد. در مورد انتخابی وضعیت جوی باعث ایجاد یک برش باد سطحی قوی روی مناطق انتشار غبار شناخته شده روی عراق شده بود. چرخند جبهه ای در مورد مطالعه شده، خاک را مجبور به فرسایش و باعث پراکنش و انتقال گردوغبار تا مسافت های بسیار حتی تا صدها کیلومتر کرده است. نتایج شبیه سازی نشان می داد که ذرات گردوغبار با شعاع کمتر از یک میکرومتر و با غلظت قابل ملاحظه، از رشته کوه های زاگرس عبور کرده و در 6 جولای 2009 ایران مرکزی و حتی کلان شهر تهران را تحت تأثیر قرار داده و دو روز بعد ایران را از جهت شمال شرق ترک کرده است. غلظت های شبیه سازی شده، اعتبار خوبی را از توزیع زمانی و مکانی غلظت گردوغبار با توجه به تصاویر مرئی ماهواره ای از سنجنده مودیس و گزارش های ساعتی دید افقی در شبکه ایستگاه های همدیدی نشان داده بود. با توجه به اعتبارسنجی های انجام شده، کارایی مدل برای شبیه سازی توزیع زمانی و مکانی توفان گردوغبار در طول منطقه تحت تأثیر در دوره شبیه سازی مورد تأیید قرار گرفت. مدل عددی WRF/Chem می تواند جهت پیش بینی شکل گیری و تکامل این پدیده عملیاتی شود.
روش تحلیل سلسله مراتبی فازی در سامانه اطلاعات مکانی به منظور تعیین نقاط بهینه حفاری در کانسار مس پرفیری نیسیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به دلیل پرهزینه و زمان بر بودن عملیات حفاری و نیز ریسک بالای آن در اکتشاف مواد معدنی این مرحله از اهمیت به سزایی برخوردار است. به منظور تعیین نقاط بهینه حفاری، تهیه نقشه پتانسیل معدنی با استفاده از سامانه اطلاعات مکانی برای تلفیق کلیه فاکتورهای اکتشافی امری ضروری می باشد. روش های مختلفی برای تهیه نقشه پتانسیل یابی تاکنون توسعه یافته است. یکی از موثرترین آنها با توجه به طبیعت پدیده های زمین شناسی و معدنی؛ روش سلسله مراتبی در ترکیب با منطق فازی است. در این تحقیق از روش ترکیبی متشکل از سلسله مراتبی و فازی که تحت عنوانسلسله مراتبی فازی(AHP Fuzzy)؛ بهره گرفته شده است. در این بررسی از فناوری سامانه اطلاعات مکانی به عنوان یکی از مؤثرترین ابزارها برای مدیریت داده و اطلاعات اکتشافی برای تلفیق داده های مختلف جهت تهیه نقشه پتانسیل معدنی بهره گرفته شده است. در این پژوهش؛ کانسارمس پرفیری نیسیان به عنوان مطالعه موردی استفاده شده است. زیرا این کانسار در استان اصفهان در کمربند ولکانیکی ارومیه-دختر کشور؛ در حال مطالعه اکتشافی بوده و بعلت پیچیدگی های زمین شناسی و معدنی؛ تعیین بهینه محل های حفاری جهت مطالعات تفصیلی از حساسیت قابل توجهی برخوردار است. به منظور تهیه نقشه فاکتور زمین شناسی؛ ژئوشیمی از داده های موجود بهره گرفته شده است. برای محاسبه وزن لایه های اکتشافی از فرآیند سلسله مراتبی فازی استفاده می شود. در راستای اجرای دقیق از متخصصان زمین شناسی و ژئوشیمی بهره گرفته می شود. در فرآیند تلفیق لایه های اطلاعاتی حاصله از عملگرهای فازی استفاده می شود. برای ارزیابی و اعتبارسنجی نقشه پتانسیل معدنی حاصله؛ از گمانه های اکتشافی استفاده می شود. مقایسه نقشه پتانسیل تولید شده با گمانه ها نشانگر انطباق معنادار و مثبت بین آنها است. در این راستا نقاط پیشنهادی برای حفاری های مورد نیاز ارائه شده است.