فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۰۱ تا ۱٬۶۲۰ مورد از کل ۴٬۸۵۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
به منظور تعیین الگوی همدیدی بارش های شدید در استان اصفهان، از آمار بارش 44 ایستگاه سینوپتیک، کلیماتولوژی و باران سنجی استفاده شد. با استخراج داده های بارش در دوره ی آماری بیست ساله (2005-1986)، بارش های شدید در هر یک از ایستگاه ها دریافت شد. با توجّه به گستردگی و تفاوت موقعیّت بین شرق و غرب این استان، ملاک بارش شدید، بیشترین بارشی بوده که در طول این دوره ی آماری در هر ایستگاه رخ داده است. برای تعیین الگوی همدیدی این بارش ها، داده های فشار، نم ویژه، مؤلّفه ی باد مداری (u)، مؤلّفه ی باد نصف النهاری(v) و سرعت قائم، در ترازهای متفاوت به صورت شش ساعته و روزانه، از دو روز پیش از بارش از NCEP/NCAR به دست آمد. یافته ها نشان می دهد، الگوی ادغامی کم فشار مدیترانه و سودانی موجب بارش های شدید در سطح استان اصفهان می شود. این الگو، همراه افت شدید فشار در مرکز ایران و فرارفت تاوایی مثبت و حداکثر سرعت قائم منفی در نیمه ی غربی ایران است، بارش های شدید را در مرکز و شرق استان، سامانه های سودانی ایجاد می کنند که به ترتیب از روی خوزستان و بوشهر وارد ایران شده اند. در این الگوها، پُرفشار روی دریای مدیترانه و زبانه های پُرفشار روی جنوب شرق ایران و شرق عربستان و همراهی آن با منطقه ی همگرایی تراز فوقانی جو و افزایش فشار و فرارفت تاوایی منفی در تراز دریا، نقش مهمّی در تقویّت و تعیین مسیر این الگوها دارند. الگوی ادغامی کم فشار سودانی و مدیترانه ای روی شرق دریای مدیترانه، موجب ایجاد بارش های شدید در غرب استان می شود. یافته ها بیانگر آن است که استقرار مرکز فرارفت تاوایی مثبت در شمال شرق عربستان و روی خلیج فارس در تراز سطح دریا و در تراز 500 هکتوپاسکال، از عوامل اصلی به وجود آوردنده بارش شدید در همه الگوها همدیدی به شمار می رود.
پایش شاخص منابع آب سطحی با استفاده از نمایه SWSI اصلاح شده و مدل زنجیره ی مارکف مطالعه موردی: حوزه ی آبخیز اترک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خشکی یکی از پدیده های پیچیده ی طبیعی است که در نتیجه ی کمبود بارش حاصل می شود و از جمله پدیده های چالش زای آب و هوایی است که تأثیرات گسترده ای در جوامع بشری، محیط زیست و اقتصاد دنیا برجای گذاشته است. در طول سال های اخیر نمایه های متعددی برای شناسایی و پایش خشکی توسعه داده شده اند. هدف از این تحقیق ارزیابی وقایع خشکی در رودخانه ی اترک با استفاده از نمایه SWSI اصلاح شده است. همچنین یک مدل زنجیره ی مارکف مرتبه یک برای شبیه سازی شاخص مزبور بر پایه برآورد احتمال انتقال و توزیع فراوانی جریان رودخانه در ایستگاه های مربوطه به کار گرفته شد. نتایج به دست آمده حاکی از این مطلب بود که احتمال گذر از یک حالت معین به همان حالت محتمل تر از گذر به سایر شرایط (بین 60 تا 80 درصد) است و هر یک از ایستگاه ها مدت زیادی از طول سال را به احتمال زیاد در حالت تعادل قرار دارند. از طرفی علیرغم اینکه بعضی ایستگاه ها تداوم زیادی در شرایط خشک دارند ولی به همان نسبت مدت کوتاهی را نیز در شرایط خیلی تر می گذرانند که این امر اهمیت برنامه ریزی در بخش های بهره برداری را بیش از پیش آشکار می سازد.
کاربرد جذب کننده های آلی در اصلاح خاکهای آلوده به کروم 6 ظرفیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی لغزش در اراضی جنگلی گیلان و ارائة تابع تشخیص لغزش در سازند و بهره برداری جنگل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل و ارزیابی ویژگی های مورفوتکتونیکی و نئوتکتونیکی دامنه جنوبی کوهستان سبلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کوهستان سبلان یکی از واحدهای مورفوتکتونیک شمال غرب کشور است که به دلیل وسعت قابل ملاحظه آن در پژوهش حاضر تنها به بررسی ویژگیهای مورفوتکتونیک و نئوتکتونیک دامنه جنوبی آن پرداخته شده است. منطقه انتخابی دارای مختصات جغرافیایی ¢36 °47 تا ¢00 °48 طول شرقی و 56¢ °37 تا ¢14 °38 عرض شمالی است. این منطقه از نظر هیدروگرافی متشکل از حوضههای پیسلرچای، آغمیون چای، بیوکچای (از زیرحوضههای رودخانه آجیچای) و آغلاغانچای (از زیرحوضههای بالخلوچای اردبیل) است. گسلهای اصلی و فرعی متعددی دردامنه جنوبی سبلان وجود دارد که آثار ژئومورفولوژی قابل توجهی بهجا گذاشتهاند. از پدیدههای مورفوتکتونیک عمده شناسایی شده میتوان به درههای خطی، انحراف آبراههها، پشتههای مسدودکننده، جابجایی مخروط افکنهها و چشمههای معدنی اشاره کرد.
اگرچه کوهستان سبلان از دوره میوسن فعال بوده اما مخروط اصلی آن در طی کواترنر تشکیل شده است (زمردیان 1381)، لذا این منطقه میتواند جزو مناطق فعال تکتونیکی باشد. جهت بررسی ویژگیهای تکتونیک جوان و ارزیابی میزان فعالیت آن در منطقه، سعی شده است از شاخصهای متعدد ژئومورفیک استفاده شود تا نتایج صحیحی در این مورد گرفته شود. شاخصهای استفاده شده شامل تضاریس جبهه کوهستان (Smf)، نسبت بین پهنای کف دره به ارتفاع آن (Vf) نسبت شکل حوضه زهکشی (Bs)، شاخص عدم تقارن توپوگرافی (Af)، عامل تقارن توپوگرافی (T) و شاخص ارزیابی نسبی فعالیتهای تکتونیکی (IAT) میباشد. این شاخصها به تفکیک در 4 حوضه زهکشی منطقه مورد بررسی قرار گرفتهاند. نتایج شاخصهای (Smf) و (Vf) برای دو حوضه حالت فعال و برای دو حوضه دیگر شرایط نیمهفعال نشان میدهد. شاخص نسبت شکل برای تمامی حوضهها شرایط فعال تکتونیکی را مشخص میسازد. نتایج شاخصهای تقارن و عدم تقارن توپوگرافی هم تأییدکننده نتایج شاخصهای فوق است. در نهایت سعی شده است از شاخص IAT نیز استفاده شود. گفتنی است شاخص IAT از متوسط کلاسهای مختلف شاخصهای ژئومورفیک بهدست میآید و وضعیت کلی فعالیتهای نئوتکتونیکی مناطق را مشخص میسازد. مطابق نتایج این شاخص، سه حوضه از چهار حوضه منطقه دارای نوع فعالیت زیاد و حوضه چهارم (بیوکچای) دارای فعالیت متوسط است. بنابراین دامنه جنوبی کوهستان سبلان به عنوان بخشی از کل واحد مورفولوژی و کوهستان، از نظر تکتونیکی هنوز هم فعال است.
تحلیل نوسانات و آستانه های یخبندان های پاییزه و بهاره شهرستان اهر
حوزههای تخصصی:
یخبندان وضعیتی است که در آن حداقل دمای هوا به زیر صفر درجه سانتی گراد نزول میکند. آگاهی دقیق از نوسانات تاریخهای وقوع یخبندان میتواند ما را در برنامهریزیهای مربوط به فعالیتهای روزانه مخصوصا فعالیتهای کشاورزی که در برابر نوسانات دمایی حساس میباشند، یاری نماید. در این مقاله نوسانات تاریخهای وقوع اولین یخبندانهای پاییزه و آخرین یخبندانهای بهاره در چهار آستانه دمایی (صفر تا 2/2-)A= و (4/4- تا 2/2-)=B و (6/6- تا 4/4-)=C و (6/6- و کمتر)=D در شهرستان اهر، در طی دوره آماری 1365 تا 1384 مورد مطالعه قرار گرفت. بعد از استخراج تاریخهای وقوع اولین یخبندانهای پاییزه و آخرین یخبندانهای بهاره، با مبدا قرار دادن اول مهر به عنوان مبدا تقویم ژولیوسی، روز شمارهای یخبندانها در آستانههای مذکور به دست آمد و نرمال بودن دادهها با توزیع نرمال در حدود اطمینان 95% به اثبات رسید. سپس برای مطالعه نوسانات یخبندانها به تعیین فاصله اطمینان برای میانگین تاریخهای وقوع یخبندان به روش تی تست در حدود اطمینان 9/99% و95% و90% و80% و60% پرداخته شد و معناداری آزمون در هر مورد با مقادیر پی (P) کوچکتر از 01/0 و 05/0 به اثبات رسید. نتایج حاصله نشانگر نوسانات شدید تاریخهای وقوع یخبندان در چهار آستانه مذکور در فصل بهار نسبت به یخبندانهای پاییزه است.
پژوهشی در اقلیم ناحیه بیجار
حوزههای تخصصی:
مختصری درباره ژئومورفولوژی نهشته های کواترنری ناحیه تهران و حومه (1)
حوزههای تخصصی:
برآورد بارش مؤثر در رابطه با کشت گندم دیم (مورد: دشت خرم آباد)
حوزههای تخصصی:
خرم آباد منطقه ای در غرب مرکزی ایران است که از نظر اقلیمی‘ بر اساس ضریب دمارتن جزء مناطق نیمه خشک و براساس کلیموگرام آمبروژه‘ نیمه مرطوب سرد محسوب می شود. میانگین مجموع بارش سالیانه این منطقه حدود 508 میلی متر است که 54 درصد آن در زمستان‘ 5/28 درصد آن در پاییز و 3/17 درصد آن در بهار دریافت می شود. در این مقاله‘ باران مؤثر کشاورزی خرم آباد براساس روش SCS برآورد شده است. البته برای برآورد باران مؤثر‘ روشهای تجربی متعددی ارائه شده که هر یک مناسب با مناطق خاصی است؛ ولی در روش SCS تنها داده هایی مثل بارش‘ تبخیر و تعرق بالقوه و عمق آبیاری مورد نیاز بوده و در آن محدودیت مکانی وجود ندارد. جهت استفاده از روش SCS ابتداء تبخیر و تعرق ماهانه گیاه مرجع برای دوره آماری براساس روش فائو (پنمن – مانتیت) محاسبه و سپس با استفاده از بارش ماهانه دوره آماری (1995-1970)‘ بارن مؤثر برای اعماق مختلف (10‘ 20‘ 30‘ 40‘ 50‘ 60‘ 70 و 75 میلیمتری) برآورد شده است. در میان ماههای مورد بررسی (اکتبر نا مه)‘ حداکثر باران مؤثر در ماه مارس دریافت شده که برابر با 4/11 درصد کل باران مؤثر سالیانه است. به همین ترتیب و به منظور تعیین احتمال دریافت باران مؤثر در هر ماه‘ بارانهای مؤثر برآورد شده‘ با توزیع های مختلف آماری برازش داده شده و احتمال وقوع و دوره بازگشت مقادیر مختلف باران مؤثر در هر ماه ارائه گردیده است.
گسل های فعال و تأثیر آن ها بر تغییر شکل لندفرم های کواترنر شمال شرق دریاچة ارومیه، ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی شواهد و آثار گسل های فعال بر لندفرم های کواترنر واقع در بخش جنوبی کوهستان میشو داغ می پردازد. تحلیل بصری تصاویر ماهواره ای مهم ترین ابزار در این مقاله است. مدل های رقومی ارتفاعی (SRTM90m و DEM10m)، اندازه گیری میزان جابه جایی کانال ها، میزان بالاآمدگی رسوبات و تحلیل نیمرخ های عرضی و طولی از لندفرم ها اساس کار بوده است. نقشه های توپوگرافی 1:25000، تصاویر ماهواره ای SPOT و Quickbird، نقشه های زمین شناسی 1:100000 و داده های ارتفاعی رقومی ابزارهای اصلی پژوهش بوده اند. اندازه گیری های میدانی نیز مکمل روش های دورسنجی است. نتایج نشان می دهد که منطقه به لحاظ تکتونیکی، طی کواترنر فعال بوده است. فعالیت گسل جنوبی میشو موجب برونزد سازندهای قدیمی شده است. بالاآمدگی رسوبات ناشی از فعالیت گسل هریس- داریان، 65 متر و حرکت راستگرد آن که موجب جابه جایی آبراهه ها شده در حدود 7±60 متر برآورد شد. حرکت گسل شبستر راستگرد با مؤلفة حرکتى معکوس است. جابه جایی عمودی 25 متری رسوبات مخروط افکنة داریان و انحراف 1100 متری مسیر رودخانة خامنه، جابه جایی 102 متری رسوبات جدید مخروط افکنه ای، تغییر محل رسوبگذاری، حفر رأس مخروط افکنه و در نهایت چند بخش شدگی سطح مخروط افکنه از شواهد بسیار مشخص از فعالیت کواترنر گسل شبستر است. مطالعات دورسنجی و میدانی داده های باارزشی را در مورد تشخیص و تحلیل فعالیت گسل ها در مناطق فعال تکتونیکی فراهم می سازد.
بررسی روند تاریخ آغاز و خاتمه آستانه های دمای صفر و پنج درجه سانتی گراد در ایستگاه های منتخب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرایند گرم شدن کره زمین در طی قرن گذشته علاوه بر اثراتی که بر میزان هریک از عناصر جوی داشته بر زمان رخداد هر یک از عناصر جوی در طول سال زراعی نیز می تواند تاثیر گذار باشد. به منظور بررسی تغییرات احتمالی در سری های زمانی تاریخ گذر آغاز و خاتمه آستانه های دما ی صفر و 5 درجه سانتی گراد در سطح کشور و تشخیص نوع و جهت روند آنها، از داده های دمای روزانه 29 ایستگاه هواشناسی سینوپتیک کشور با حداکثر دوره مشترک 45 ساله(2006-1962)استفاده به عمل آمد. تاریخ آغاز و خاتمه آستانه های دمای 1 صفر و 5 درجه سانتیگراد، بر اساس سال زراعی به صورت کدبندی ژولیوسی استخراج گردید. همگنی سری ها به وسیله آزمون ران-تست تعیین و به روش خود همبستگی بازسازی داده های مفقود انجام پذیرفت. از آزمون رتبه ای من-کندال تصادفی بودن داده ها آزمایش و سری هایی که درسطح اطمینان 95 درصد دارای تغییر یا روند بودند شناسایی گردید، از آزمون گرافیکی من-کندال و میانگین متحرک 5 ساله، نوع و زمان آغاز روند مشخص و میزان تغییرات بر حسب روز محاسبه گردید. یافته های تحقیق نشان داد که تاریخ آغاز دمای 5 درجه سانتی گراد در 11 ایستگاه دارای روند مثبت، برای تاریخ خاتمه دمای 5 درجه سانتی گراد در 10 ایستگاه روند منفی در سطح آلفای 05/0 مورد تائید قرار گرفت. برای تاریخ آغاز دمای صفر درجه سانتی گراد روند مثبت برای 10 ایستگاه و برای تاریخ خاتمه دمای صفر درجه سانتی گراد روند منفی برای 6 ایستگاه در سطح آلفای 05/0 مورد تائید قرار گرفت. آزمون گرافیکی من کندال نیز نشان داد که روندها در کشور به صورت آرام ، ناگهانی و هر یک از آنها نیز به صورت صعودی و یا نزولی است .
«آب و هوا» و پیش بینی بیماریهای گیاهی
حوزههای تخصصی:
بررسی سینوپتیکی نرمال پرفشار جنب حاره
حوزههای تخصصی:
شناسایی و بررسی تغییرات نمایه های بارش فرین ایران طی دهه های اخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به کمک داده های روزانه بارش 1437 پیمونگاه اقلیمی، همدید و باران سنجی در بازه زمانی 1/1/1962 تا 31/12/2004، نمایه های فرین بارش ایران بررسی شد. داده های روزانه بارش به کمک روش درون یابی کریگینگ برای یاخته های 15*15 کیلومتر درون یابی شدند و در نهایت یک ماتریس با ابعاد 7187*15706حاصل شد. برای شناسایی نمایه های بارش فرین از 11 شاخص پیشنهاد شده توسط گروه کارشناسی شناسایی تغییر اقلیم و نمایه ها استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل روند بر روی نمایه های بارش فرین نشان داد که در مناطق جنوب غرب و غرب کشور روند مثبت و بر روی نوار باریکی در شمال ایران روند منفی است. نمایه ها در نیمه شرقی کشور روندی از خود نشان نمی دهند. نه تنها فراوانی رخداد بارش های فرین در مناطق جنوب غرب و غرب روبه افزایش است، بلکه شدت و میزان بارش ناشی از آن ها نیز بیشتر شده است. به بیانی دیگر زمان رخداد بارش در این مناطق در سال های اخیر متمرکز شده و سهم بسیار زیادی از بارش سالانه در چند روز از سال به صورت بارش های سنگین و ابرسنگین رخ می دهد.
بررسی اثر پدیدههای ژئومورفولوژی بر رسوبخیزی رودخانه کوهزن
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش شناسایی پدیدههای ژئومورفولوژی موجود در حوضه با تاکید بر حرکات دامنهای و فرسایش میباشد و بررسی ارتباط آنها با سایر پارامترهای طبیعی مانند زمینشناسی سطحی، اقلیم، منابع آب و خاک و پوشش گیاهی و ویژگیهای فیزیکی حوضه و فرایند تاثیر این عوامل بر رسوبخیزی حوضه کوهزن میباشد. در این راستا برآورد رسوب حوضه به روش MPSIAC و تهیه نقشه ژئومورفولوژی انجام شد. با توجه به روش تحقیق در علوم طبیعی یعنی مشاهده - فرضیه - آزمون و استنتاج کوشش گردیده تا با حداقل امکانات و استفاده از منابع مختلف (تحقیقات کتابخانهای) و بررسیهای میدانی (تحقیقات مشاهدهای) به اهداف این پژوهش دست یافته شود. در این پژوهش مشخص گردید که در حوضه آبخیز کوهزن انواع مختلف فرسایش از جمله فرسایش سطحی شیاری و خندقی و کنار رودخانهای به وفور یافت میشود و از لحاظ حرکات دامنهای با لغزش و ریزش مواجه میباشد که در رسوبخیزی حوضه نقش عمدهای دارند و از بین عوامل نه گانه موثر در فرسایش و رسوب به روش MPSIAC، فرسایش کنار رودخانهای بیشترین تاثیر را دارد. و همچنین با مقایسه برآورد رسوب حوضه به روش ترسیم منحنی دوام و برآورد رسوب حوضه به روش MPSIAC که عامل ژئومورفولوژی و سنگشناسی و... در آن بررسی میشود، در نتیجه ژئومورفولوژی در رسوبخیزی حوضه تاثیر عمدهای دارد.
نقش داده های زمین شناسی در کم کردن خطرات بیابانی شدن زمینها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیابان ها بخشی از مناظر زمین ما را در طول دوره های طولانی زمین شناسی شکیل داده اند و بیابانی شدن پدیده ای است که در آن، تعادل حیاتی طبیعی(بیوستازی) به طور کلی بر هم می خورد و عدم تعادل زیستی یا « اگسیستازی » حاصل می شود. عوامل متعدد ایجاد این پدیده را به طور خلاصه به شرح زیر عنوان کرد: 1- فعالیتهای زمین شناسی مانند زمین ساخت، آتش فشان،پیدایش ارتفاعات نمکی ( دیاپیریسم)، چین گسل ، زلزله و فرسایش، رسوب گذاری تخریبی- شیمیایی- تبخیری و غیره. 2- تغییرات کلی یا محلی اقلیمی همراه با تغییرات سطح دریاها ،یخبندان، تبخیر و جابجائی های توده های هوائی به خصوص در عرض های پائین و بالا (مثلا حاشیه یخچالی – عرض های اسبی ) و غیره با ایجاد بیابانهای سرد یا گرم 3- فعالیتهای حیاتی به خصوص اثرات انسانی ( آنتروپولوژیک) که متاسفانه بر اثر کمی یا بی اطلاعی متخصصین محیطی از مسایل زمین شناسی، به آن بهای زیادی داده شده است. با بررسی عوامل متعدد بیابان زائی در ایران و خاورمیانه،نقش عوامل زمین شناسی به نحو چشمگیری در قابلیت بیابانی شدن ایران بچشم می خورد که به صورت تعادل شکننده و ظریف محیطی است و فقط با شناخت روند تکامل آن می توان با خطرات احتمالی بیابانی شدن مقابله کرد و برنامه ریزی توسعه و پیشرفت را با آن هماهنگ ساخته و کاربریهای جدیدی در جهت بهره مندی از مواهب طبیعی ( معدنی و تطابق های تازه زیستی) را تعریف نمود.
تأثیر خزه ها بر ایجاد و توسعه ی لاپیه ها ی حفره ای در سنگ های کربناته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازجمله اشکال کارست سطحی، حفره های کوچک انحلالی روی سنگ ها هستند که در اصطلاح لاپیه های حفره ای نامیده می شوند. در ایجاد لاپیه های حفره ای، عواملی چون، اثر قطره های باران، انحلال سنگ در محل تقاطع درزها و تبلور نمک مؤثر هستند. در این پژوهش اثر خزه های سطح سنگ در ایجاد این اشکال بررسی شده است. بر این اساس حداکثر ابعاد هر کدام از خزه ها، به همراه حداکثر ابعاد حفره ی سنگی موجود در زیر 414 مورد از خزه ها با استفاده از دستگاه کولیس اندازه گیری شد. سپس رابطه ی تعداد خزه های سطح سنگ با تعداد حفره های زیر آنها در شرایط رویشی خزه ها روی دو نوع سنگ کربناته با آزمون کای دو بررسی شد. برای نشان دادن تأثیر شکل خزه ها در شکل حفره های زیر خزه ها نیز، ابعاد حفره ها به ابعاد خزه ها محاسبه و اختلاف آنها در شرایط مختلف سطح سنگ شامل، جنس، شیب و جهت سنگ با استفاده از آزمون تی جفتی در سطح معنادار 5/0 بررسی شد. نتایج نشان داد که بین ابعاد خزه ها و ابعاد حفره های سنگی زیر آنها، همبستگی معناداری وجود دارد. در زیر 70 درصد خزه هایی که روی سنگ آهک رشد کرده بودند، حفره ی سنگی قابل اندازه گیری مشاهده شد. در حالی که در نمونه های مربوط به سنگ دولومیت، تنها در زیر 20 درصد خزه ها حفره ی سنگی قابل انداره گیری مشاهده شد؛ ولی آزمون تی جفتی درباره ی آنها به نتایج مثبتی منجر نشد و از این رو تلاش شد این آزمون درباره ی مرحله ی تحول به اجرا گذاشته شود. درنتیجه آزمون نشان داد در شرایطی که لاپیه ها رشد می کنند، شکل آنها و به ویژه، عمق آنها با خزه های رویی تطابق پیدا می کنند.
روشی سریع برای تعیین فشار بالای ابر (FAST CTP) در تصاویر MODIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابرها با توجه به تأثیر قابل توجه آنها بر موازنه ی انرژی در سطح زمین و در جو، همواره مورد توجه پژوهشگران مختلف هواشناسی و اقلیمشناسی قرار گرفته است. توانایی سنجش از دور در برآورد خصوصیات و ویژگیهای ابرها در بررسی تغییرات آنها در مکانها و زمانهای مختلف به اثبات رسیده است. یکی از جنبههای تحقیقاتی مهم در ارتباط با ابرها، تعیین فشار در سطح بالای آنها است که هدف از پژوهش حاضر نیز ارائه ی روشی سریع برای تعیین آن (FAST CTP) با استفاده از تصاویر MODIS میباشد. به این ترتیب که ابتدا با استفاده از دادههای رادیوساوند در دو ایستگاه مهرآباد و کرمانشاه پروفایل دمایی جو استخراج گردید. سپس با استفاده از یک تکنیک پنج مرحلهای پیکسلهای تصویر مورد نظر به چهار دسته ابری، احتمالاً ابری، احتمالاً بدون ابر و غیر ابری طبقه بندی شدند. سپس با استفاده از مدل LSE در باندهای 31 و 32 سنجنده مذکور، گسیلمندی ابر در پیکسلهای ابری برآورد گردید. آنگاه با استفاده از گسیلمندی برآورد شده، دمای واقعی استخراج گردید. سپس با استفاده از این دما و پروفایل دمایی استخراج شده از دادههای رادیوساوند، فشار بالای ابر استخراج گردید. برای بررسی صحت نتایج به دست آمده نتایج حاصل از روش FAST CTP با نتایج حاصل از مدل CTP استاندارد مقایسه گردید. بر طبق این مقایسه روش ارائه شده در پژوهش حاضر برای ابرهای با عمق اپتیکی بالاتر از 10 مطلوب بوده و با نتایج حاصل از مدل CTP اختلاف بسیار کمی را نشان میدهد. اما تفاوت در مورد ابرهای نازک و با عمق اپتیکی پایین ( پایین تر از 10) نسبت به ابرهای با عمق اپتیکی بالا بطور چشمگیری بالاست.
فنون کوچ نشینان بلوچ در سازگاری با محیط زیست نمونه عشایر سراوان
حوزههای تخصصی:
پهنه بندی حرارتی کشت آفتابگردان در استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آفتابگردان یکی از مهم ترین دانه های روغنی کشت شده در جهان است که دارای سازگاری دمایی بالایی می باشد. با این وجود در بسیاری از مناطق کشت آن نتیجه مطلوب و اقتصادی را نمی دهد. با توجه به این که آفتابگردان یک محصول فاریاب در استان اصفهان است، دما نقش تعیین کننده ای در عملکرد نهایی آن دارد. دماهای مناسب در مراحل مختلف رشد و نمو گیاه در تاریخ کاشت های مناسب جلوه می یابند. به منظور پهنه بندی حرارتی کشت آفتابگردان در استان اصفهان، از داده های دمایی 41 ایستگاه سینوپتیک و کلیماتولوژی استان های اصفهان و هم جوار آن از سال تأسیس تا 2010 میلادی استفاده شد. پهنه استان با استفاده از میانگین دمای شبانه روزی و به روش کریجینگ [1] به سه ناحیه دمایی اول، دوم و سوم تقسیم شد. برای تعیین تاریخ کشت مناسب بهاره و تابستانه آفتابگردان در استان اصفهان، متوسط 15 روزه دمای میانگین از نیمه اول بهمن تا آخر آبان محاسبه و معادله رگرسیونی بین ارتفاع و دما گرفته شد. سپس در هر ناحیه دمایی با توجه به نیازهای حرارتی گیاه، تاریخ کاشت مناسب تعیین و نقشه های مربوطه با استفاده از مدل رقومی ارتفاعی در محیط GIS ترسیم شدند. بر اساس نتایج به دست آمده از ابتدای اسفند کشت آفتابگردان از شرق استان شروع و تا خردادماه همه ی نقاط درجه حرارت لازم جهت کشت را کسب می کنند. با توجه به نیازهای حرارتی آفتابگردان چنانچه این گیاه در مناطق مختلف اصفهان در تاریخ های کاشت مناسب خود کشت گردد با دماهای بازدارنده روبرو نخواهد شد و در نتیجه از لحاظ اقلیمی بازده مناسب حاصل می گردد. همچنین در نواحی مرکزی و اطراف اصفهان کشت دوم آفتابگردان صورت می گیرد و در تیر و مردادماه هم کشت آفتابگردان در نواحی مرکزی استان امکان پذیر است.