فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۵۸۱ تا ۴٬۶۰۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
بررسی تأثیر بهینه سازی کاربری اراضی در کاهش فرسایش و رسوب حوضه آبخیز سدّ چم گردلان به کمک GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه تخریب محیط زیست یکی از مشکلات جوامع انسانی ناشی از مدیریت نامناسب در حوضههای آبخیز است. بهینه سازی کاربری اراضی یکی از استراتژیهای مناسب برای دستیابی به توسعه پایدار و کاهش هدر رفت منابع است. تحقیق حاضر در حوضه آبخیز سد چم گردلان استان ایلام با مساحت 46822 هکتار و به منظور تعیین مناسبترین ترکیب کاربری اراضی شامل باغ، کشت آبی، کشت دیم، مرتع و جنگل جهت کمینه سازی فرسایش خاک و رسوب صورت گرفت. با توجه به اهداف مورد نظر در این تحقیق، ابتدا نقشههای توپوگرافی، زمین شناسی، شیب، جهت، طبقات ارتفاعی، زمین شناسی و غیره با استفاده از نرم افزار GIS تهیه شد. سپس از روی هم گذاری دو به دوی نقشه طبقات ارتفاعی با جهت و زمین شناسی با شیب، دو نقشه اولیه تهیه و از روی هم گذاری دو نقشه اولیه، نقشه پایه با 190 واحد همگن به دست آمد. سپس، نخست با استفاده از مدل EPM مقدار فرسایش و رسوب ویژه در حوضه مورد مطالعه در محیط GIS محاسبه شد و نقشه شدت فرسایش ترسیم گردید. بالاخره، برای بررسی تأثیر بهره برداری مناسب از اراضی در کاهش میزان فرسایش و رسوب در مدل EPM، اقدام به بهینه سازی کاربری اراضی از طریق ارزیابی و آمایش سرزمین گردید. نتایج این تحقیق حاکی از آن است که اعمال مدیریت مناسب و آمایش میتواند به طور کلی میزان فرسایش و رسوب حوضه آبخیز را حدود 401276 تن در سال (حدود 54%) کاهش دهد. بنابراین، چنانچه کاربریهای مناسب و سازگار با شرایط طبیعی و محیطی و با هدف استفاده بهینه از طبیعت ارائه و انتخاب شوند، فرسایش در آبخیز مورد مطالعه و در نهایت رسوب تولید شده در حوضه به میزان قابل توجهی کاهش می یابد.
تعیین سطح توسعه یافتگی شهر نایین در استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه یک جریان چند بعدی است که نیازمند تغییرات اساسی در ساختار فرهنگی و اجتماعی از یک طرف و رشد اقتصادی و کاهش فقر و نابرابری از طرف دیگر می باشد.تمرکز شدید و عدم تعادل از جمله ویژگی های کشورهای جهان سوم است.که این ویژگی معلول نتایج سیاست های رشد قطبی به شمار می آید در نتیجه ی این سیاست ها، تعداد محدودی از مناطق نقش کلیدی داشته و سایر مناطق، حاشیه ای عمل می نمایند.شناخت وبررسی امکانات و توانایی ها و در پی آن تعیین سطوح توسعه یافتگی نواحی از چالش های پیش روی برنامه ریزی شهری به شمار می رود. شناخت و سعی در برقراری تعادل وتوازنی منطقی درنظام شبکه شهری از جمله راهبردهای موثر در ساماندهی فضا و تسهیل در فرایند نیل به توسعه پایدار می باشد.بدین منظورهدف کلی از این مطالعه ارزیابی درجه توسعه یافتگی شهر نایین در سطح استان اصفهان و تعیین سطح توسعه یافتگی این شهر به لحاظ برخورداری از شاخص های توسعه با استفاده از آخرین آمار و اطلاعات مربوط می باشد. برای ارزیابی سطح توسعه شهرهای استان اصفهان و تعیین سطح توسعه یافتگی از مدل تاکسونومی عددی با انتخاب 30متغیر در قالب شاخص های فرهنگی،بهداشتی و نهادی– کالبدی استفاده شده است.روش کار دراین پژوهش توصیفی- تحلیلی می باشد. برخی نتایج حاصل از پژوهش نشان دهنده تمرکز امکانات و خدمات در مرکز استان می باشد.
گزارشهای جغرافیایی حوضه مسیله
حوزههای تخصصی:
بین قوسهای جنوبی البرز د رمشرق تهران و ارتفاعات آتشفشانی خرقان و ساوه و تفرش در جنوب غربی پایتخت ‘منطقه بزرگی به شکل مثلث که قاعده آن در شرق کوههای طبس تا کوههای سبزوار و دو ضلع دیگر آن را از یک طرف کوههای تفرش و کاشان وکوههای انارک و جندق‘ و از طرفی دیگر ارتفاعات جنوبی البرز و سمنان وکوههای ته رود تا سبزوار ‘ تشکیل می دهد. این منطقه را دشت کویر می نامند. یک ضلع این مثلث درجهت شمال غربی به جنوب شرقی مربوط به چین خوردگیهای مغرب ومرکز ایران و جهت جنوب غربی به شمال شرقی مربوط به چین های البرز شرقی تا کوههای خراسان است. حوضه های داخل این مثلث توسط ارتفاعاتی از هم جدا می شوند که درمرکز‘ ارتفاعات خورو چندق و درمغرب ارتفاعات دوازده امام و سیاه کوه و سفید آب و کوشک کوه واقع شده و بین آنها چاله ها و حوضه هایی قرار دارند. حوضه مسیله در مغرب وحوضه دشت کویر در مشرق است. حوضه مسیله که مورد بحث است از سایر حوضه ها مشخص تر و به صورت چها رضلعی در جهت شمال غربی به جنوب شرقی قرار گرفته که چال ترین جای آن در جنوب شرقی ‘ دریای نمک یادریای مسیله نام گرفته است. شمال غربی حوضه ‘ ارتفاعات آتشفشانی ساوه وزرند وجنوب غربی آن ارتفاعات ساوه وقم وکاشان و شمال شرقی آن ارتفاعات رودشور و دوازده امام و سیاه کوه و جنوب شرقی آن بریده تر و شامل بلندیهای مرنجاب وکوه سفید آب و طلحه وملک آباد است. ارتفاعات دوازدور حوضه متصل بهم نیستند و بین ارتفاعات شکاف شمال غربی ‘ بلندیهای دره هایی است که حوضه را به نواحی اطراف مربوط نموده وفقط در گوشه شمال غربی ‘ بلندیهای آتشفشانی ‘منطقه کویری را مسدود کرده اند. درسمت مغرب از طریق دره قره چای ‘ حوضه مسیله به خارج راه دارد و در این قسمت ارتفاعاتی در جهت شمال غربی به جنوب شرقی موازی باهم قرار دارند که مرکز آنها در توده های آتشفشانی و یا طاقدیسهای دوران سیم است. مانند بلندی های گوی داغ و باقرآباد وهندس وغیره‘ درشمال دره های کرج و جاجرود وکن ‘حوضه مسیله را به دشت شهریار و دشت ساوجبلاغ متصل کرده و در طرف مشرق دو دشت حد فاصل بین حوضه مسیله و حوضه دشت کویر می شوند. در شمال سیاه کوه‘ دشت های دوازده امام و د رجنوب سفید آب‘ دشت سفیدآب بین حوضه مسیله و دشت کویر واقع است.
فرسایش، فرایندهای فرسایشی و شکل های ناشی از آن ها
حوزههای تخصصی:
رویشگاها و فلور منطقه ساحلی چمخاله – جیر باغ و تالاب ساحلی امیر کلایه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سنجش رضایتمندی گردشگران از شهر مهاباد با تأکید بر گردشگری خرید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه خرید، حدود 70 درصد از هزینه های گردشگران را به خود اختصاص می دهد و رضایتمندی گردشگران از محیط خرید، زمینه بازگشت مجدد آنها را به مقصد گردشگری، فراهم می کند. شهر مهاباد، به دلیل نزدیکی به مرز و حوزه نفوذ تجاری مناسب، به یکی از کانون های گردشگری خرید و فعالیت بازارچه های مرزی، تبدیل شده است. در این راستا هدف تحقیق حاضر، ارزیابی میزان رضایتمندی گردشگران وارد شده به شهر مهاباد مبتنی بر گردشگری خرید می باشد. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی می باشد و از روش های اسنادی و پیمایشی نیز استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش، شامل گردشگران ورودی به شهر مهاباد در نوروز سال 1393 به تعداد 58000 نفر می باشد. داده های تحقیق، براساس 120 پرسشنامه از گردشگرانی که در مهاباد اقامت داشته اند، گردآوری شدند که با نرم افزار SPSS و مدل تحلیل عاملی، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. در این پرسشنامه، از پاسخ دهندگان خواسته شد تا نسبت به 46 متغیر در مورد کیفیت و میزان رضایتشان از سفر به شهر مهاباد و جاذبه های آن با استفاده از طیف لیکرت، اظهارنظر نمایند. نتایج تحقیق نشان دادند دو عامل رفتار جامعه میزبان و کیفیت اسکان و نیز کیفیت محیط و جاذبه های آن، بیش از 56 درصد واریانس کل متغیرهای مورد بررسی را تبیین کرده اند که بیشترین تأثیر را در میزان رضایت گردشگران ورودی به شهر، داشته اند. در نهایت، با توجه به رابطه بین رضایتمندی گردشگران و بازگشت مجدد به منظور خرید، راهکارهایی برای افزایش میزان رضایت گردشگران ارائه شد
صنعتی سازی استان کردستان با تکیه بر توانهای جغرافیایی
حوزههای تخصصی:
تلفیق و ترکیب بهینه بین بخشهای مختلف اقتصادی هر سرزمین (کشاورزی‘صنعت‘خدمات)باعث توسعه اقتصادی هر سرزمین شده و اتکاء به یک بخش اقتصادی برای شکوفایی و پیشرفت کارآیی لازم را نخواهد داشت . هر گروه از صنایع دارای ویژگیها و نیازهای خاص خویش است که در مکان یابی آن باید مورد توجه قرار گیرد زیرا رابطه صنعت ومکان استقرار آن مانند رابطه گیاه و خاک محل کشت است . حصول به حداکثر بازدهی اقتصادی ایجاب می کند که مکان استقرار هر صنعت متناسب با ویژگیها و نیازهای آن انتخاب گردد. از این رو شناسایی رشته های صنعتی که با امکانات و قابلیتهای مناطقی چون استان کردستان متجانس باشد در این مقاله مورد توجه قرار می گیرد.
مراکز تهدیدپذیر استان کرمانشاه و ملاحظات پدافند غیرعامل با رویکردی بر نظریه پنج حلقه واردن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیشرفتی که از لحاظ نظامی در حوزه مهندسی رزمی در کشورهای پیشرفته بهوجودآمده، بیشتر با هدف آسیبرساندن به مراکز خطرزا و تهدیدپذیر بودهاست. بر این اساس، ضرورت دارد با رعایت اصول پدافند غیرعامل و افزایش بازدارندگی نسبتبه کاهش میزان آسیبپذیری این مراکز اقدام نمود. این مقاله سعی بر آن دارد که اصول پدافند غیرعامل در مراکز تهدیدپذیر در استان کرمانشاه با رویکردی بر نظریه پنج حلقه واردن بهکارگیرد به شیوهای که فضای سرزمینی را با ارایه نقش تدافعی به آنها ایمن نماید. برای دستیابی به این هدف ضرورت دارد شناسایی و تحلیل موقعیت مراکز تهدیدپذیر به-منظور دستیابی به ایمن سازی مراکز سکونتگاهی انجام گیرد بهنحویکه مراکز جمعیتی بتوانند در زمان جنگ و... کمترین خسارات جانی و مالی را متحمل شوند و ضرورتهای کارکردی آنها تداوم یابد. روش تحقیق در این مقاله توصیفی-تحلیلی و با رویکرد شناخت مسئله است. اطلاعات مکانی و توصیفی، آماده سازی و ویرایش نقشه های موردنیاز بااستفادهاز نرمافزار 2/10GIS sArc تهیه شد. نتایج اولیه بیانگر آن است که مناطق و محدوده های مرکزی استان کرمانشاه بهویژه مرکز استان باتوجهبه تجمیع مراکز و کاربری های خطرزا و تهدیدپذیر نامناسب و بحرانی تشخیص داده شده است. همجواری با کشور بحرانزده عراق با ساختارهای متفاوت و نامتقارن جمعیتی ضرورت بیشتر برنامهریزی راهبردی در استان کرمانشاه را می طلبد.
سنجش شاخصهای توسعه یافتگی در استانهای کشور طی سال های 1383 تا 1388(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واقعیت این است که هر چند اجرای برنامه های پنج ساله توسعه در ایران از سال 1368 تا سال 1388 با توفیقاتی همراه بوده است؛ اما نتیجه اجرای برخی برنامه ها، موجب بروز عدم تعادل های منطقه ای در بسیاری از مناطق جغرافیایی کشور (بویژه مناطق مرکزی در قیاس با مناطق پیرامونی)، شده و این اتفاق، نه تنها کیفیت زندگی مردمان کشور را به شدت کاهش داده، بلکه باعث بروز مسائل زیادی در حوزه های مختلف شده است. از جمله برنامه های یاد شده می توان به برنامه چهارم کشور اشاره کرد که به دلیل ضعف و ناکارآمدی روش های مدیریتی، موجب گسترش ناپایداری در بسیاری از بخش های کشور شده است. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از شاخص های مختلف توسعه (شاخص های اقتصادی– زیربنایی و اجتماعی–فرهنگی) به منظور مقایسه سطح توسعه یافتگی استان های کشور انجام شده است. گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای بوده و در تحلیل داده ها از مدل تاکسونومی عددی استفاده شده است. در طراحی نقشه های موضوعی نیز از نرم افزار GIS بهره گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که: ارزیابی فرآیند توسعه در استان های مختلف ایران به صورت تطبیقی بیانگر عدم توازن توسعه یافتگی در آنها بوده و شکاف توسعه در برنامه چهارم توسعه در مقایسه با برنامه سوم نه تنها ترمیم نشده؛ بلکه روند افزایشی نیز داشته است.
تحلیل تیپ های هوای زابل و ارتباط آنها با الگوهای گردشی تراز500 هکتوپاسکال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به منظور تحلیل تیپ های هوای زابل 7 متغیر از اول فروردین ماه 1358 تا بیست و نهم اسفندماه 1382 در ایستگاه سینوپتیک زابل بررسی گردید. انجام تحلیل خوشه ای بر روی آرایه ی داده های استاندارد شده (Stnd9088:18) و ادغام روزها بر اساس روش «وارد» نشان داد؛ زابل دارای 6 تیپ هوا می باشد که عبارتند از: 1- تیپ معتدل 2- تیپ بارشی 3- تیپ بسیار گرم و خشک 4- تیپ گرم، خشک و بادی 5- تیپ سرد و بادی و 6- تیپ بادی. بر اساس یافته های این پژوهش تیپ هوای سرد و بادی و تیپ بادی فراوان ترین و بادوام ترین، تیپ بارشی، کم بسامدترین و تیپ بسیار گرم و خشک،کم دوام ترین تیپ های هوای زابل هستند. در ادامه برای هر تیپ یک روز به عنوان روز نماینده انتخاب گردید. فراوانی ماهانه و سالانه ی هر کدام از تیپ ها نیز محاسبه و مشخص گردید که فراوانی سالانه ی تیپ ها در سه دهه گذشته تغییر کرده است. در پایان به بررسی ارتباط این تیپ ها با الگوهای گردشی تراز میانی جو پرداخته شد و آشکار گردید که رخداد هر کدام از تیپ ها متاثر از الگوهای گردشی خاصی است. تحلیل همدید ارتباط تیپ های هوای زابل با الگوهای گردشی تراز 500 هکتوپاسکال نشان داد که تیپ بادی(تیپ 6) به عنوان گرمترین تیپ غالباً متاثر از الگوهای گردشی 14، 15 و 17 و تیپ های سرد و بادی (تیپ 5) و بارشی (تیپ 2) عمدتاً متاثر از الگوی گردشی 1، 2 و 16 می باشند.
نگرشی بر کیفیت شیمیایی تالاب شادگان
منبع:
محیط شناسی ۱۳۷۶ شماره ۱۹
حوزههای تخصصی:
بازشناسی عوامل مؤثر در مهاجرتهای روستا ـ شهری با تأکید بر مهاجرت جوانان روستایی استان قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فقیرترین جوامع دنیا را اغلب افراد بدون زمین کشاورزی یا با زمین اندک تشکیل میدهند که عمدتاً در مناطق روستایی زندگی میکنند. نظر به اینکه درامد حاصل از فعالیتهای کشاورزی در این جوامع ممکن است اشتغالی در حد معیشت ایجاد نماید، بیتردید تنوع بخشی به فعالیتهای غیرکشاورزی را میتوان عاملی تأثیرگذار در کاهش فقر روستایی این جوامع دانست. صنعتی شدن روستا به طور گسترده به عنوان اهرمی پویا برای توسعه شناخته شده است. ایجاد اشتغال، توزیع درامد، متنوع نمودن اقتصاد روستایی و کاهش فضایی نابرابری در توسعه اجتماعی ـ اقتصادی به طور سنتی از اهداف اولیه صنعتی شدن روستایی محسوب میشود. این مقاله کوششی است برای نشان دادن اینکه آیا صنعتی شدن بهترین ابزار برای تحقق توسعه در مناطق روستایی کشورهای در حال توسعه است؟ برای پاسخ به این سؤال به تحلیل کشورهای در حال توسعهای پرداخته میشود که طی دو دهه اخیر توانستهاند صنعتی شدن روستا را به عنوان ابزاری برای اصلاح شرایط زندگی جوامع روستایی به کار گیرند و آن را توسعه بخشند. در این ارتباط، دیدگاههای متفاوت در استقرار صنعت در مناطق روستایی و اثرات صنعتی شدن روستا در کشورهای در حال توسعه مورد تحلیل قرار میگیرد. نتایج تحقیق نشان میدهد که در یک روند تکاملی از آغاز دهه هفتاد تاکنون، صنعتی شدن روستا به عنوان قسمتی از راهبرد توسعه همه جانبه روستایی، مهمترین هدفهای توسعه را در مناطق روستایی تحقق بخشیده و ضمن ایجاد اشتغال و افزایش درامد گروههای کم درامد روستایی موجب کاهش فقر و رفاه مناطق روستایی شود.
نیازمندی های امنیتی و مطالبات استان کرمانشاه در جهت بهبود کنترل مرز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روند مسائل امنیتی در مرزهای غربی کشور از جمله استان کرمانشاه حاکی از وجود پاره ای مشکلات و تهدیدات ناشی از خصیصه ذاتی مرز است. این تحقیق با ماهیتی جغرافیایی تلاش می کند تا مطالعه ای مناسب از شرایط جغرافیایی- سیاسی مرزهای استان کرمانشاه ارائه دهد و با شناخت هرچه بیشتر امکانات و تسهیلات موجود در مرز به مدیریت تهدیدات و فرصت های موجود کمک نموده و راهکاری مناسب جهت مقابله و خنثی سازی این تهدیدات پیشنهاد نماید. از نظر اهمیت این تحقیق و تأثیرات آن بر استان کرمانشاه می توان به تأثیر در خصوص شناخت مرزهای استان، کسب موقعیت استراتژیک(1) برای استان، تأثیر بر روابط ایران و عراق و غیره اشاره نمود. امید است که این پژوهش راهی مناسب و مؤثر برای افزودن بر ادبیات مرز و گسترش دانش در استان کرمانشاه با نگاهی ژئوپلتیکی(که کمتر به آن پرداخته شده است) باشد.
معرفی کتب خطی جغرافیا
حوزههای تخصصی:
تأثیر بادهای 120 روزه بر امنیت منطقه سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بادهای 120 روزه از مشهورترین و اثرگذارترین بادهای محلی ایران زمین است که تقریباً از 15 خرداد تا 15 شهریور بر بخش شرقی کشور حاکم می شود. نظر به این که رسوبات منطقه ریزدانه بوده و از حدود 60، 30 و 10 درصد به ترتیب برای رس، سیلت و ماسه تشکیل شده است، این ذرات با وزش باد ملایم، حرکت می نمایند بنابراین، بستر بسیار مناسبی برای طوفان های گرد و خاک و ماسه را فراهم می کند. این بادها تاکنون خسارات فراوانی را بر منطقه سیستان تحمیل کرده و امنیت شهرها را تحت تأثیر خود قرار داده است. در این مقاله سعی شده است به بررسی عوارضی پرداخته شود که نابسامانی هایی از قبیل خالی شدن روستاهای مرزی از سکنه، پر شدن چاه نیمه ها، بیماری های چشمی، لغو و تأخیر در پرواز هواپیماها، و انسداد راه های مواصلاتی را موجب شده است. این عوارض، مشکلاتی را در پی دارد که پیامد آنها می تواند امنیت منطقه را تحت تأثیر قرار دهد. روش انجام این تحقیق، توصیفی- تحلیلی بوده و اطلاعات آن نیز از طریق میدانی و با استفاده از GIS، گردآوری شده است. پژوهش حاضر در صدد است تا ابتدا به بررسی عوارض ناشی از بادهای 120 روزه پرداخته و سپس با ارائه راهکارهایی به کاهش اثرات و در نهایت کاهش بار امنیتی ناشی از آن بپردازد.
پیامدهای ناشی از عدم رعایت ضوابط و مقررات مربوط به پارکینگ در مجتمع های آپارتمانی (نمونه موردی: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آپارتمان نشینی را می توان از مهمترین تحولات در فرایند اسکان بشر در شهرها دانست که به فرم قالب مسکن شهری در دوران معاصر تبدیل شده است. در ایران نیز به ویژه در شهرهای بزرگ نزدیک به 3 دهه است که آپارتمان نشینی با همه محاسن و معایبی که دارد متداول شده است و هرچند راهکار مناسبی برای تامین و حل مشکل مسکن به نظر می رسد اما مشکلات زیادی را نیز به همراه دارد. کمبود فضاهای مورد نیاز مانند پارکینگ از جمله این مشکلات است. نبود قوانین و ضوابط مدون، مشخص و شفاف در زمینه طراحی، ساخت و بهره برداری از مجتمع های آپارتمانی است. از سویی عملکرد شهرداری ها که در بیشتر موارد منجر به عدم تامین پارکینگ مورد نیاز ساختمان ها می شود سبب شده است که در حال حاضر مشکل پارکینگ یکی از مهمترین مشکلات مجتمع های آپارتمانی در شهرهای بزرگ باشد. هدف از این پژوهش بررسی و شناخت پیامدهای ناشی از عدم رعایت ضوابط و مقررات مربوط به پارکینگ مانند پیامدهای اجتماعی- فرهنگی، پیامدهای اقتصادی و.. .است. نوع تحقیق کاربردی و روش اصلی تحقیق توصیفی تحلیلی است. در این پژوهش جامعه آماری مورد مطالعه خانوارهای ساکن در مجتمع های آپارتمانی مناطق مختلف کلان شهر تهران هستند در پایان برای انتخاب نمونه ها با بهره گیری از روش اتفاقی ساده مبادرت به تکمیل پرسشنامه شده است. نتایج بدست آمده از تحقیق نشان داد که طبق آزمون همبستگی اسپیرمن بین متغیر عدم رعایت ضوابط مربوط به پارکینگ در آپارتمان ها و سه متغیر پایمال شدن حقوق شهروندی، بروز مشکلات اقتصادی و بروز مشکلات اجتماعی- فرهنگی رابطه معناداری وجود دارد. بدین معنی که عدم رعایت ضوابط و مقررات شهرداری در ارتباط با پارکینگ مجتمع های آپارتمانی می تواند باعث بروز پیامدهای اجتماعی – فرهنگی شود اما بین دو متغیر عدم رعایت ضوابط مربوط به پارکینگ و بروز مشکلات ترافیکی رابطه معناداری وجود ندارد و مشکلات ترافیکی در شهرتهران وابسته به عوامل دیگری است.
ارتقای الگوریتم آشکارسازی ابر MODIS با استفاده از تصویر هم زمانASTER ، مطالعه موردی: شهر دامغان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سودمندی و اعتبار داده های ماهواره ای به طور قوی به شرایط جوی وابسته است. گرد و غبارهای جوی، گازها و بویژه حضور ابرها می تواند به طور قابل توجهی بر انرژی بازتابیده از سطح اثر گذاشته و قرائت سنجنده های اپتیکی را با خطا مواجه سازند.
پیکسل های آلوده به ابر اغلب بازتابندگی پوشش های زمینی را افزایش داده و دمای آن ها را پایین تر از مقدار واقعی خود نشان می دهند. ابرهای کوچک تر از ابعاد پیکسل که قابل مشاهده نیستند، باعث افزایش بازتابندگی پیکسل شده و ایجاد خطا می کنند. با توجه به این که ابرهای مختلف برهم کنش های مختلفی با طیف های مختلف دارند، می توان با ترکیب و آنالیز باندهای مختلف طیفی MODIS میزان ابرناکی بودن پیکسل را تعیین کرد.
با استفاده از این روش می توان پیکسل های آلوده به ابر را سریع تر و با روشی ساده تر تعیین کرد. الگوریتم MODIS Cloud Mask به وسیله آکرمن و همکاران در سال 2006 ارائه شد. در این تحقیق انخست اقدام به شناسایی پیکسل های ابری در تصویر MODIS به کمک مدل پنج مرحله ای موجود در MODIS Cloud Mask شد و در ادامه برای ارتقای مدل و تعیین درصد ابر موجود در یک پیکسل برای ابرهای کوچک تر از ابعاد پیکسل با استفاده از دمای درخشندگی باند 14 سنجنده ASTER (BT14) در داخل پیکسل دمای درخشندگی باند 31 سنجنده MODIS (BT31) جستجو و درصد پوشش ابری هر پیکسل به دست آمد. ارزیابی مدل حکایت از همبستگی بالای بیش از 93/0 بین میزان واقعی کسر پوشش ابر موجود در تصویر ASTER و میزان اندازه گیری شده را به وسیله مدل دارد که باتوجه به قدرت تفکیک مکانی پایین سنجنده MODIS، بسیار امیدوار کننده است.